ساختار و معماری زورخانه
زورخانه به عنوان یکی از کهن ترین باشگاه ها و سازمانهای ورزشی جهان مطرح هستند و به گفته ادوارد برآون شرق شناس انگلیسی : "قدمت زورخانه به دوران باستان می رسد."
اما متأسفانه این میراث و گوهر ارزشمند فرهنگی و ورزشی فاقد جایگاه واقعی خود در ساختار اصلی طراحی محله های شهری است. در قدیم زورخانه را لنگرگاه نیز می گفتند. بنای زورخانه در گذشته در مجاورت بازارها و مراکز اقتصادی قرار داشت. اما توسعه بی رویه خانه سازی در شهرها بسیاری از زورخانه ها نیز در برگرفت و موجب افول نقش و کارکردهای بهتر این ورزش و چه بسا موجب بروز مزاحمت برای خانه های همسایگان اطراف شد.
شکل درون و برون زورخانه های قدیم در توالی معماری دوران ساسانیان است. ورود به زورخانه از دری کوتاه (حدود 5/1 متر) و با دو یا چند پله از کف کوچه به پایین کنار گود می رسید. گود زورخانه به صورت هشت ضلعی و از کف تا لبه حدود 70 تا 90 سانتیمتر و طول آن از هر سو از زاویه به زاویه حدود 8 متر است که 20 نفر در آن ورزش می کنند. علت پایین تر قرار گرفتن گود این بوده است که ورزشکار هنگام ورزش نسبت به دیگران کوچک تر به نظر آمده و احساس کبر و نخوت نکند.
دور آن معمولا چهار ایوانچه مانند حمامهای قدیم قرار دارد. سقف زورخانه مدور و بلندای آن به 10 منر هم می رسید. اما در زورخانه های کنونی تفاوت در اندازه ها و مصالح و شکل وجود دارد. بر لبه گود به جای ازاره چوبهایی نصب کرده اند تا بر اثر ضرب دست کشتی گیران و جست و خیز ورزشکاران ریزش نکند . سراسر دیواره گود ساروج اندود شده است.
در کنار در ورودی به محوطه زورخانه ، سردم یا جایگاه مرشد قرار دارد تا به ورود و خروج ورزشکاران مسلط باشد و در جلوی آن چوب بست یا وسیله ای مانند آن برای آویختن زنگ برپا کرده و بر آن اشیایی از قبیل شمشیر ،کلاه خود، قمه ، زنجیر،پوست پلنگ ،زره ، سپر و پر قو به آن می اویختند. در بالای سردم تمثال حضرت علی(ع) را قرار می دادند.
سکوی سردم نسبت به کف گود 1 تا 5/1 متر بلندتر است. بر روی سکو و زیر چوب بست اجاقی کنده می شد که در آن آتش می ریزند و هرگاه اجاق نداشته باشند منقلی زیر چوب بست می گذاشتند تا مرشد تنبک خود را با آتش اجاق یا منقل گرم کند تا صدایش رساتر شود. سردم در زمان صفویه آن چنان شد که بر آن می نشستند و حتی در تعزیه حضرت امام حسین (ع) شعرهایی می خواندند و یا تبلیغ مذهب جعفری می نمودند. هنوز هم در بسیاری از زورخانه ها این مراسم معمول است.
شکل و نمای داخلی و خارجی ساختمان زورخانه ها به ویژه در گذشته به تکیه ها و خانقاه ها شباهت دارد. بعد از ظهور اسلام زورخانه ها، لنگرگاه ها، خانقاه ها و تکیه ها مرکز اقطاب اهل تصوف و مرجع پهلوانان و عیاران پیرو اهل فتوت بوده است. لذا می توان گفت علت شباهت بنای زورخانه ها و تکیه ها و خانقاه ها از جهت پایین تر بودن از سطح زمین ،آستانه ورود کوتاه ،سکوهای زیرپله و مسند پیر طریقت یا مرشد داشته اند که نمونه های بازمانده این خانقاه ها گواه صادق برآنند . سردمی که مرشد بر آن می نشیند، به منابر سخنوری می ماند.
نمای بیرونی زورخانه چهارگوش است با گنبد و یا گنبد گلدسته مانند که محل ورود هوا و نور آفتاب از دریچه ها به درون زورخانه هاست. در ورودی زورخانه را عمدتا کوتاه می سازند تا واردشوندگان به احترام و به نشانه تواضع و فروتنی سر فرود آرند. ردست در زیر سقف زورخانه و حدود 70 سانتیمتر پایین تر از سطح زمین گود قرار دارد. از دور گود تا جایگاه تماشاگران حدود 5/1 تا 2 متر فاصله است و ارتفاع از کف گود تا بالای گلدسته نزدیک به 10 متر می رسد. در اطراف گود زورخانه برای کندن لباس ، گذاشتن آلات و اسبا جایگاه هایی منظور گردیده است. یکی دو غرفه از این غرفه ها نیز جایگاه افزارهای ورزشی است.
گود زورخانه را متناسب با وسعت فضای زورخانه به صورت پنج ضلعی ، شش ضلعی یا هشت ضلعی می سازن و اصولا گود مقدس در زورخانه هایی که بر اساس معماری صحیح و با آگاهی از پیشینه ورزشخانه سنتی و باستانی درست شده باشند ،باید هشت ضلعی باشد. گود زورخانه به ویژه از زمان صفوی به یاد قبر شش گوشه حضرت سیدالشهدا ، و یا به افتخار امام هشتم، شش ضلعی و 8 ضلعی درست می شد که عنوان مذهبی داشت.
هنگام ورزش در گود هیچکس حق ورود و خروج از آن را بدون اجازه مرشد نداشت. همچنین نشستن بر لبه گود ممنوع بود. نورگیرهای طاق گنبد فراز گود نیز یا 8 روزنه داشتند و یا به صورت ستاره هشت پر با شیشه های ضخیم ساخته می شده است.
نقش ستاره هشت پر از معماری کهن و سنتی ایران به شمسه (خورشیدی) مشهور است و آن نشانه خورشید یعنی منشأ حیات انسان است که ایرانیان باستان در روزگاران کهن خورشید را به عنوان منشأ و منبع اصلی حیات انسان ستایش می کردند. نام دیگر خورشید "مهر" است که در زبان پهلوی به آن " میترا" می گویند و مهرپرستان هنوز هم در اکناف جهان هستند. این هشت گوشه گود و یا هشت کنج ان نشان مهر است که در طی سالیان متمادی سینه به سینه و نفس به نفس به نسل امروز رسیده است.
از آنجا که گود محل اصلی ورزش است و ورزشکاران زورخانه پابرهنه د رآن ورزش می کنند ، ترتیبی می دهند که کف گود نرم باشد . د رگذشته کف گود بوته های صحرایی خشک قرار می دادند و روی آن به قدر کافی خاک نرم و رس می ریختنتد تا پس از اب پاشی و پاخوردن حالتی نرم و فنری داشته باشد. آب پاشی هر روز قبل از ورزش انجام می شد.
شاید مسئله اصلی در زمینه معماری زورخانه ، زمانی مطرح شود که قرار باشد زورخانه ای در شهر تهران ، نه به عنوان یک نماد و سمبل بلکه به عنوان بنایی با کاربری ویژه و البته امروزی ساخته شود.
منبع:architecturedesign4.persianblog
زورخانه به عنوان یکی از کهن ترین باشگاه ها و سازمانهای ورزشی جهان مطرح هستند و به گفته ادوارد برآون شرق شناس انگلیسی : "قدمت زورخانه به دوران باستان می رسد."
اما متأسفانه این میراث و گوهر ارزشمند فرهنگی و ورزشی فاقد جایگاه واقعی خود در ساختار اصلی طراحی محله های شهری است. در قدیم زورخانه را لنگرگاه نیز می گفتند. بنای زورخانه در گذشته در مجاورت بازارها و مراکز اقتصادی قرار داشت. اما توسعه بی رویه خانه سازی در شهرها بسیاری از زورخانه ها نیز در برگرفت و موجب افول نقش و کارکردهای بهتر این ورزش و چه بسا موجب بروز مزاحمت برای خانه های همسایگان اطراف شد.
شکل درون و برون زورخانه های قدیم در توالی معماری دوران ساسانیان است. ورود به زورخانه از دری کوتاه (حدود 5/1 متر) و با دو یا چند پله از کف کوچه به پایین کنار گود می رسید. گود زورخانه به صورت هشت ضلعی و از کف تا لبه حدود 70 تا 90 سانتیمتر و طول آن از هر سو از زاویه به زاویه حدود 8 متر است که 20 نفر در آن ورزش می کنند. علت پایین تر قرار گرفتن گود این بوده است که ورزشکار هنگام ورزش نسبت به دیگران کوچک تر به نظر آمده و احساس کبر و نخوت نکند.
دور آن معمولا چهار ایوانچه مانند حمامهای قدیم قرار دارد. سقف زورخانه مدور و بلندای آن به 10 منر هم می رسید. اما در زورخانه های کنونی تفاوت در اندازه ها و مصالح و شکل وجود دارد. بر لبه گود به جای ازاره چوبهایی نصب کرده اند تا بر اثر ضرب دست کشتی گیران و جست و خیز ورزشکاران ریزش نکند . سراسر دیواره گود ساروج اندود شده است.
در کنار در ورودی به محوطه زورخانه ، سردم یا جایگاه مرشد قرار دارد تا به ورود و خروج ورزشکاران مسلط باشد و در جلوی آن چوب بست یا وسیله ای مانند آن برای آویختن زنگ برپا کرده و بر آن اشیایی از قبیل شمشیر ،کلاه خود، قمه ، زنجیر،پوست پلنگ ،زره ، سپر و پر قو به آن می اویختند. در بالای سردم تمثال حضرت علی(ع) را قرار می دادند.
سکوی سردم نسبت به کف گود 1 تا 5/1 متر بلندتر است. بر روی سکو و زیر چوب بست اجاقی کنده می شد که در آن آتش می ریزند و هرگاه اجاق نداشته باشند منقلی زیر چوب بست می گذاشتند تا مرشد تنبک خود را با آتش اجاق یا منقل گرم کند تا صدایش رساتر شود. سردم در زمان صفویه آن چنان شد که بر آن می نشستند و حتی در تعزیه حضرت امام حسین (ع) شعرهایی می خواندند و یا تبلیغ مذهب جعفری می نمودند. هنوز هم در بسیاری از زورخانه ها این مراسم معمول است.
شکل و نمای داخلی و خارجی ساختمان زورخانه ها به ویژه در گذشته به تکیه ها و خانقاه ها شباهت دارد. بعد از ظهور اسلام زورخانه ها، لنگرگاه ها، خانقاه ها و تکیه ها مرکز اقطاب اهل تصوف و مرجع پهلوانان و عیاران پیرو اهل فتوت بوده است. لذا می توان گفت علت شباهت بنای زورخانه ها و تکیه ها و خانقاه ها از جهت پایین تر بودن از سطح زمین ،آستانه ورود کوتاه ،سکوهای زیرپله و مسند پیر طریقت یا مرشد داشته اند که نمونه های بازمانده این خانقاه ها گواه صادق برآنند . سردمی که مرشد بر آن می نشیند، به منابر سخنوری می ماند.
نمای بیرونی زورخانه چهارگوش است با گنبد و یا گنبد گلدسته مانند که محل ورود هوا و نور آفتاب از دریچه ها به درون زورخانه هاست. در ورودی زورخانه را عمدتا کوتاه می سازند تا واردشوندگان به احترام و به نشانه تواضع و فروتنی سر فرود آرند. ردست در زیر سقف زورخانه و حدود 70 سانتیمتر پایین تر از سطح زمین گود قرار دارد. از دور گود تا جایگاه تماشاگران حدود 5/1 تا 2 متر فاصله است و ارتفاع از کف گود تا بالای گلدسته نزدیک به 10 متر می رسد. در اطراف گود زورخانه برای کندن لباس ، گذاشتن آلات و اسبا جایگاه هایی منظور گردیده است. یکی دو غرفه از این غرفه ها نیز جایگاه افزارهای ورزشی است.
گود زورخانه را متناسب با وسعت فضای زورخانه به صورت پنج ضلعی ، شش ضلعی یا هشت ضلعی می سازن و اصولا گود مقدس در زورخانه هایی که بر اساس معماری صحیح و با آگاهی از پیشینه ورزشخانه سنتی و باستانی درست شده باشند ،باید هشت ضلعی باشد. گود زورخانه به ویژه از زمان صفوی به یاد قبر شش گوشه حضرت سیدالشهدا ، و یا به افتخار امام هشتم، شش ضلعی و 8 ضلعی درست می شد که عنوان مذهبی داشت.
هنگام ورزش در گود هیچکس حق ورود و خروج از آن را بدون اجازه مرشد نداشت. همچنین نشستن بر لبه گود ممنوع بود. نورگیرهای طاق گنبد فراز گود نیز یا 8 روزنه داشتند و یا به صورت ستاره هشت پر با شیشه های ضخیم ساخته می شده است.
نقش ستاره هشت پر از معماری کهن و سنتی ایران به شمسه (خورشیدی) مشهور است و آن نشانه خورشید یعنی منشأ حیات انسان است که ایرانیان باستان در روزگاران کهن خورشید را به عنوان منشأ و منبع اصلی حیات انسان ستایش می کردند. نام دیگر خورشید "مهر" است که در زبان پهلوی به آن " میترا" می گویند و مهرپرستان هنوز هم در اکناف جهان هستند. این هشت گوشه گود و یا هشت کنج ان نشان مهر است که در طی سالیان متمادی سینه به سینه و نفس به نفس به نسل امروز رسیده است.
از آنجا که گود محل اصلی ورزش است و ورزشکاران زورخانه پابرهنه د رآن ورزش می کنند ، ترتیبی می دهند که کف گود نرم باشد . د رگذشته کف گود بوته های صحرایی خشک قرار می دادند و روی آن به قدر کافی خاک نرم و رس می ریختنتد تا پس از اب پاشی و پاخوردن حالتی نرم و فنری داشته باشد. آب پاشی هر روز قبل از ورزش انجام می شد.
شاید مسئله اصلی در زمینه معماری زورخانه ، زمانی مطرح شود که قرار باشد زورخانه ای در شهر تهران ، نه به عنوان یک نماد و سمبل بلکه به عنوان بنایی با کاربری ویژه و البته امروزی ساخته شود.
منبع:architecturedesign4.persianblog