[ابنیه سنتی ایران] زورخانه

mpb

مدیر تالار مهندسی معماری
مدیر تالار
ساختار و معماری زورخانه

زورخانه به عنوان یکی از کهن ترین باشگاه ها و سازمانهای ورزشی جهان مطرح هستند و به گفته ادوارد برآون شرق شناس انگلیسی : "قدمت زورخانه به دوران باستان می رسد."
اما متأسفانه این میراث و گوهر ارزشمند فرهنگی و ورزشی فاقد جایگاه واقعی خود در ساختار اصلی طراحی محله های شهری است. در قدیم زورخانه را لنگرگاه نیز می گفتند. بنای زورخانه در گذشته در مجاورت بازارها و مراکز اقتصادی قرار داشت. اما توسعه بی رویه خانه سازی در شهرها بسیاری از زورخانه ها نیز در برگرفت و موجب افول نقش و کارکردهای بهتر این ورزش و چه بسا موجب بروز مزاحمت برای خانه های همسایگان اطراف شد.

شکل درون و برون زورخانه های قدیم در توالی معماری دوران ساسانیان است. ورود به زورخانه از دری کوتاه (حدود 5/1 متر) و با دو یا چند پله از کف کوچه به پایین کنار گود می رسید. گود زورخانه به صورت هشت ضلعی و از کف تا لبه حدود 70 تا 90 سانتیمتر و طول آن از هر سو از زاویه به زاویه حدود 8 متر است که 20 نفر در آن ورزش می کنند. علت پایین تر قرار گرفتن گود این بوده است که ورزشکار هنگام ورزش نسبت به دیگران کوچک تر به نظر آمده و احساس کبر و نخوت نکند.
دور آن معمولا چهار ایوانچه مانند حمامهای قدیم قرار دارد. سقف زورخانه مدور و بلندای آن به 10 منر هم می رسید. اما در زورخانه های کنونی تفاوت در اندازه ها و مصالح و شکل وجود دارد. بر لبه گود به جای ازاره چوبهایی نصب کرده اند تا بر اثر ضرب دست کشتی گیران و جست و خیز ورزشکاران ریزش نکند . سراسر دیواره گود ساروج اندود شده است.
در کنار در ورودی به محوطه زورخانه ، سردم یا جایگاه مرشد قرار دارد تا به ورود و خروج ورزشکاران مسلط باشد و در جلوی آن چوب بست یا وسیله ای مانند آن برای آویختن زنگ برپا کرده و بر آن اشیایی از قبیل شمشیر ،کلاه خود، قمه ، زنجیر،پوست پلنگ ،زره ، سپر و پر قو به آن می اویختند. در بالای سردم تمثال حضرت علی(ع) را قرار می دادند.
سکوی سردم نسبت به کف گود 1 تا 5/1 متر بلندتر است. بر روی سکو و زیر چوب بست اجاقی کنده می شد که در آن آتش می ریزند و هرگاه اجاق نداشته باشند منقلی زیر چوب بست می گذاشتند تا مرشد تنبک خود را با آتش اجاق یا منقل گرم کند تا صدایش رساتر شود. سردم در زمان صفویه آن چنان شد که بر آن می نشستند و حتی در تعزیه حضرت امام حسین (ع) شعرهایی می خواندند و یا تبلیغ مذهب جعفری می نمودند. هنوز هم در بسیاری از زورخانه ها این مراسم معمول است.
شکل و نمای داخلی و خارجی ساختمان زورخانه ها به ویژه در گذشته به تکیه ها و خانقاه ها شباهت دارد. بعد از ظهور اسلام زورخانه ها، لنگرگاه ها، خانقاه ها و تکیه ها مرکز اقطاب اهل تصوف و مرجع پهلوانان و عیاران پیرو اهل فتوت بوده است. لذا می توان گفت علت شباهت بنای زورخانه ها و تکیه ها و خانقاه ها از جهت پایین تر بودن از سطح زمین ،آستانه ورود کوتاه ،سکوهای زیرپله و مسند پیر طریقت یا مرشد داشته اند که نمونه های بازمانده این خانقاه ها گواه صادق برآنند . سردمی که مرشد بر آن می نشیند، به منابر سخنوری می ماند.
نمای بیرونی زورخانه چهارگوش است با گنبد و یا گنبد گلدسته مانند که محل ورود هوا و نور آفتاب از دریچه ها به درون زورخانه هاست. در ورودی زورخانه را عمدتا کوتاه می سازند تا واردشوندگان به احترام و به نشانه تواضع و فروتنی سر فرود آرند. ردست در زیر سقف زورخانه و حدود 70 سانتیمتر پایین تر از سطح زمین گود قرار دارد. از دور گود تا جایگاه تماشاگران حدود 5/1 تا 2 متر فاصله است و ارتفاع از کف گود تا بالای گلدسته نزدیک به 10 متر می رسد. در اطراف گود زورخانه برای کندن لباس ، گذاشتن آلات و اسبا جایگاه هایی منظور گردیده است. یکی دو غرفه از این غرفه ها نیز جایگاه افزارهای ورزشی است.
گود زورخانه را متناسب با وسعت فضای زورخانه به صورت پنج ضلعی ، شش ضلعی یا هشت ضلعی می سازن و اصولا گود مقدس در زورخانه هایی که بر اساس معماری صحیح و با آگاهی از پیشینه ورزشخانه سنتی و باستانی درست شده باشند ،باید هشت ضلعی باشد. گود زورخانه به ویژه از زمان صفوی به یاد قبر شش گوشه حضرت سیدالشهدا ، و یا به افتخار امام هشتم، شش ضلعی و 8 ضلعی درست می شد که عنوان مذهبی داشت.
هنگام ورزش در گود هیچکس حق ورود و خروج از آن را بدون اجازه مرشد نداشت. همچنین نشستن بر لبه گود ممنوع بود. نورگیرهای طاق گنبد فراز گود نیز یا 8 روزنه داشتند و یا به صورت ستاره هشت پر با شیشه های ضخیم ساخته می شده است.
نقش ستاره هشت پر از معماری کهن و سنتی ایران به شمسه (خورشیدی) مشهور است و آن نشانه خورشید یعنی منشأ حیات انسان است که ایرانیان باستان در روزگاران کهن خورشید را به عنوان منشأ و منبع اصلی حیات انسان ستایش می کردند. نام دیگر خورشید "مهر" است که در زبان پهلوی به آن " میترا" می گویند و مهرپرستان هنوز هم در اکناف جهان هستند. این هشت گوشه گود و یا هشت کنج ان نشان مهر است که در طی سالیان متمادی سینه به سینه و نفس به نفس به نسل امروز رسیده است.
از آنجا که گود محل اصلی ورزش است و ورزشکاران زورخانه پابرهنه د رآن ورزش می کنند ، ترتیبی می دهند که کف گود نرم باشد . د رگذشته کف گود بوته های صحرایی خشک قرار می دادند و روی آن به قدر کافی خاک نرم و رس می ریختنتد تا پس از اب پاشی و پاخوردن حالتی نرم و فنری داشته باشد. آب پاشی هر روز قبل از ورزش انجام می شد.
شاید مسئله اصلی در زمینه معماری زورخانه ، زمانی مطرح شود که قرار باشد زورخانه ای در شهر تهران ، نه به عنوان یک نماد و سمبل بلکه به عنوان بنایی با کاربری ویژه و البته امروزی ساخته شود.


منبع:architecturedesign4.persianblog
 

mpb

مدیر تالار مهندسی معماری
مدیر تالار
ریشه های آیین زورخانه ای و معماری ویژه ی آن

ریشه های آیین زورخانه ای و معماری ویژه ی آن

آیین زورخانه ای، آیینی است رزمی، که به گذشته ای دور تعلق دارد، و همانگونه که در سایت دلیرستان آمده است" از دیرباز ندای یاری کردن اهورامزدا در پیکار با اهریمن، در نزد ایرانیان، دعوتی مقدس شناخته می شده است". علاوه بر آن اشعارحماسی حکیم فردوسی، این میهن دوست بی مثال ، درجان بخشایی زبان پارسی، بیانگر فلسفه ی وجودی آنست؛ زورخانه ها، بطور سنتی، در درون کوچه پس کوچه ها، در محله های پیشه وران و در مرکز مردمی ترین محله ها ساخته می شده است. می توان گفت که زورخانه ها، قلب پر تپش محله و مرکز ثقل تربیت جوانمردان و پاکان هر محله را، در جریان روزانه زندگی توده ها، به نمایش می گذاشته است. قشرهای زحمتکش و تولیدی، همانند شاطران، چلینگران و نجاران و غیره، پروتاگونیست های اصلی این "گود" بوده اند.
زورخانه، دارای بامی گنبد شکل بوده، و اکنون نیز چنین است، و کف " گود" آن در پایین تراز سطح کوچه ها قرار دارد. این نوع ساختار ما را به یاد معابد میترا می اندازد که همیشه در اعماق و گودی ها جای داشته است، زیرا میترائیست ها(پیروان مهر) معتقد بودند که برای ستایش نور و خورشید باید در تاریکی جای گرفت، تا لایق ستایش "میترا" شد. بد نیست بدانیم که، مسیحت اروپا که بر ستونهای میترائیسم بناشده است، معابد میترا را که محل تمرکز ستایشگران مهر بود و دراعماق کم زمین جای داشت با خاک پوشانید و بر روی این معابد، کلیساهای مسیحیت را بسوی آسمان کشانید. لختی به اختلاف این دو دید گاه خیره شوید!
شکل مدورخارجی "گود زورخانه"، و جایگاه آن در "گودی"، این اندیشه را به ذهن نویسنده ی این سیاهه راه میدهد که شاید از حوض هایی تقلید شده است که در قدیم در وسط حیاط خانه می کندند تا به جایگاه جمع آوری آب های طبیعی بدل شود. فرهنگ ایران ما، یک فرهنگ "کاریزی" است و آب همیشه برای ما ایرانیان، عنصری تشویش زا و حیاتی بوده است، در نتیجه در نظر گرفتن این عامل در ریشه یابی پدیده ها، شاید بتواند گاهی رهگشا باشد. طرح های موجود در فرشهای ایرانی نیز موید این اندیشه است.
زورخانه ها در ورودی کوتاهی دارند، بگونه ای که فردی که وارد و یا از آن خارج می شود، ضرورتا خم میگردد. این نوع معماری دارای فلسفه ای انسانی و بسیارزیبایی است، زیرا شخص، در هنگام ورود به زورخانه، بدون زبان و کلام به دیگران ادای احترام میکند. وینگونه فضا وترکیب زورخانه در کلیت خویش، فضای نیرومندی و فروتنی است. احترام بدون کلام یکی از زیبایی های برجسته ی فرهنگ دیرین ماست. این عمل را شما در روشن کردن سیگار ازطرف شخص مقابل، که با انگشت کوچک سمت راست انجام میگردد و یا در هنگام بهم زدن دو جام می، که هر کس سعی می کند، جام بی صبر خود را در سطحی پایین تراز حریف قرار دهد، و یا در بسیاری از دیگر موارد، دیده میشود.






آنچه روشن است اینست که، این رسوم بر اساس اشعار حماسی حکیم ابوالقاسم فردوسی استوار است، اشعاری مملو از شور و غرور ملی . باید در نظر داشت که در دوره های مختلف مبارزات ایرانیان بر ضد نیروهای خارجی و یا در مقابل پلیدی های درونی، اشعار حکیم فردوسی الهام بخش ترین اشعار رزمی و حماسی در میهن ما بوده است، و جنبشهای مردمی، و اندیشمندان و استراتژیست هایی چون، حسن صباح و جنبش" باطنیان" نیز در راه زنده کردن و نجات فرهنگ ایران از دست دشمنان، از اکسیر این اشعار شکل گرفته و در پیگره ی تاریخ ایران حکاکی شده اند
" زورخانه ها شباهت زیادی به معابد مهری دارند که در زیرزمین قرار داشتند و دارای پلکان و دری کوتاه بودند که نور اندکی به داخل شان راه می یافت. در معابد مهری، زنگی پیدا شده که گمان می رود آنها را مانند زنگ زورخانه در مراسم دعا به صدا درمی آورده اند. شباهت گود و سکوی اطراف آن مانند معابد مهری است که برای نشستن تماشاگران تعبیه شده است.
سنت برهنگی پهلوان در زورخانه، مانند برهنگی مهر رومی به هنگام زایش است که جامه ای برتن ندارد و با برگی از انجیر خود را می پوشاند. همان طور که پهلوان با لنگی و تنکه ای میان خود را بسته است.
در آیین مهر، کسانی حق تشرف دارند که بالغ شده باشند و نیز در زورخانه کسی می تواند در مسلک پهلوانان درآید که شانه در ریشش بایستد(بالغ باشد). در آیین پهلوانی دستگیری از زیردستان و مبارزه با زورگویان سنت است و در مهریشت آمده است که «باشد که او برای دستگیری ما آید... باشد که او برای دادگری ما آید».
جوانمردی و شوالیه گری رستم، قهرمان افسانه ای با عیاران و پهلوانان زورخانه در قرون اسلامی دارای شباهت است. بنابراین فرهنگ و آیین ورزش زورخانه قطعاً با آیین های پهلوانی دوران باستان پیوند آشکار دارد و همانندی بسیار نزدیک معابد مهری و ساختمان زورخانه از یک سو و رواج آیین های مانی گری((Manicheismo و مهرپرستی((Mitraismo در سنن زورخانه ارتباط این نهاد را به وضوح با دوره اشکانیان نشان می دهد.

در ضمن باید دانست، که گوهر اندیشه و سیستم فکری فلسفی "مانی"، یا"Manicheismo" نیزکه از قرن سوم میلادی آغاز شد و همانند "میترائیسم" به اندیشه ای جهانی بدل گشت، عبارت از "هومانیسم صلحجویانه و تمدن گرا، بر پایه ی یک بینش جهانی" است.
"البته ورزش های زورخانه ای، با این مشخصات و آداب به کلی در ایران باستان وجود نداشته است و پیدایش این نهاد ها به تاریخ بعد از اسلام باز میگردد که با توجه به نیازهای مقطعی برای مقابله با ستمگران عرب و مغول بوجود آمده است. در این راستا گروههایی مانند "شاطران" و "عیاران"، جوانمردانی بودند که رسم فتوت و پهلوانی را بنا نهادند و طبعا آداب و آیین آنها از مکتب "عرفان" و "تصوف" نشات می گرفته است، همانگونه که بسیاری از آداب زورخانه، نمادی از مشرب عارفانه و فتوت است.

منبع: نورپرتال
 

mpb

مدیر تالار مهندسی معماری
مدیر تالار
زورخانه ها و ضرورت بازشناسی هويت فرهنگی و تعلقات اجتماعی در محله های شهری

زورخانه ها و ضرورت بازشناسی هويت فرهنگی و تعلقات اجتماعی در محله های شهری

مقدمه

ورزش عرصه فعاليت های الگومند، ساختارهای(هنجارهای) اجتماعی و روابط ميان نهادی (Inter Institutional) است. زورخانه ها در طول تاريخ، مؤثرترين نهادهای اجتماعی و فرهنگ ايرانی بوده اند. زورخانه در دوران پر فراز و نشيب تاريخ ايران در رهبری نهضت های آزادی خواهی و ترويج فرهنگ، فتوت و جوانمردی نقش مهمی را در تربيت مردم بر عهده داشته است. نهاد زورخانه با کارکرد اجتماعی خود، نقش با اهميتی را در حفظ هويت فرهنگی، يکپارچگی و ايجاد مشترکات فرهنگی محله ها و به تبع آن شهرها ايفا کرده است.در اين مقاله سعی شده، به نقش زورخانه در بازشناسی هويت فرهنگی و تعلقات اجتماعی محله (به عنوان پايه و بنيان اجتماع شهروندی) پرداخته شود. لازم است در طراحی مبانی، الگوها و روش های توسعة محله ای، به زورخانه ها به مثابة چشم انداز توسعه پايدار شهری، توانمند سازی و افزايش ظرفيت ها و ارتقای کيفيت زندگی شهروندی نگاه ويژه ای شود. ضروری است که مديريت شهری با عزمی ملی نقش مهم تری را در اين زمينه ايفا کند. اين مقاله با توصيف واقعيت های موجود، بر اساس مطالعات اسنادی به بررسی و طرح سوالاتی چون نقش زورخانه ها در بازشناسی هويت فرهنگی و تعلقات اجتماعی، حفظ و احيای مناسبت ها، آيين ها و ميراث فرهنگی و باز توليد سرمايه های فرهنگی در محله های شهری می پردازد.

ورزش، واقعيتی اجتماعی

پويايي گروهی، نيل به هدف از طريق سازمان (نهاد) های اجتماعی، خرده فرهنگ ها، فرايند رفتاری، پيوستگی اجتماعی، نابرابری ساخت يافته، جامعه پذيری و شبکه های سازمانی از مؤلفه های جامعه شناختی هستند که می توان در محيط های ورزشی به مطالعه آنها پرداخت. پيش فرض اين نگرش اين است که ساختار يا اشکال رفتار و تعامل موجود در محيط های ورزشی شبيه رفتار و تعامل موجود در ساير زمينه های اجتماعی هستند. به عبارت ديگر، ورزش همانند ديگر نهادها، جهان کوچکی از جامعه و محصول يک واقعيت اجتماعی و منحصر به فرد است. ورزش دارای آن رمز، احساس غم همراه با شادی، فکر کردن به حوادث، تثبيت فرهنگی انگيزه های آرمانی است. شايد هيچ فعاليت ديگری چنين تناقض آميز، امری جدی به امری غير جدی، تفريح و نشاط را با شدت و قوت و امر ايدئولوژيکی را با امر ساختاری ترکيب نمی کند. در اين راستا بازی ها و ورزش های سنتی (Games and Traditional Sports, Play) و بازی های بومی و محلی (Native) از زمان های گذشته، به عنوان وسيله ای در ايجاد انگيزة حرکت، تلاش برای آمادگی جسمانی و لذت بردن از تفريحات، زمينه مناسبی را جهت گسترش سلامتی افراد در گروه های سنی مختلف مردم فراهم کرده است.

انقلاب صنعتی و تغييرات الگوها

انقلاب صنعتی علاوه بر تغييرات بسيار در زندگی مردم، موجب افزايش سريع نظام های ارتباطی جديد شد. در دوران جديد، ايجاد هماهنگی و تلاش برای رسيدن به استانداردهای بين المللی در زمينه های مختلف و ارائه خدمات و مراقبت های سلامتی و ورزشی به عنوان يک نياز اساسی، ملموس و محسوس می شود. مجموعه اين تغييرات، الگوها و روش های توسعه محله ای، بازی ها و ورزش های سنتی را نيز تحت تأثير خود قرار داده است. (1)
با ورود ورزش های جديد که عمدتاً مبدأ و منشا آن کشورهای غربی بود، بازی های جديدی که از پوشش وسيع رسانه ای – به ويژه برنامه بازی های المپيک- برخوردار بودند، ورزش های سنتی را در سايه قرار دادند. (2)در ايران نيز ساختار سنتی جامعه بر اساس الگوهای غربی از سال 1300 به بعد تغيير يافت و موجب گسستگی سنت پهلوانی شد. (ميراث پهلوانی صفحه 28). در اين راستا ورزش زورخانه ای نيز در دهه های گذشته مورد هجوم ورزش های جديد و بين المللی قرار گرفت. به ويژه از جهت سخت افزاری دارا بودن محيطی مناسب و جذاب و نرم افزاری، داشتن مقرراتی کارآمد، برنامه ريزی، مديريت و ساختاری مناسب، اداری و اجرايي را با مشکل رو به رو کرد. به طوری که ورزش های زورخانه ای در رقابت با ورزش های جديد از توانايي کمتری برخوردار شد؛ در نتيجه بسياری از زورخانه های قديمی در معرض زوال قرار گرفتند و برخی از آن ها تغيير کاربری يافتند. (پژوهش بررسی زورخانه های تهران).بر اساس اين پژوهش – که در سال 1354 انجام شده است- بيشتر زورخانه های عمومی تهران مالکيت استيجاری داشته و به طور کلی بيش از 70 درصد ساختمان زورخانه های تهران، قديمی و فرسوده بوده و احتياج به بازسازی اساسی داشته اند. آمارها نشان می دهند بسياری از اين خانه های فرهنگ و نيرومندی محلات، به جهت عدم حمايت های لازم سخت افزاری و نرم افزاری، موفق به جذب مخاطب نشده اند. فقدان يک نظام حمايتی و نظارتی و منابع مالی که در اختيار مديران و مرشدان باشد، امکان برنامه ريزی و اداره کارآمد زورخانه ها را فراهم نکرد و زورخانه ها دچار رکود شده يا در معرض تعطيلی قرار گرفتند. مختاری در کتاب ميراث پهلوانی می نويسد: ((از سال 1324 که کشتی پهلوانی به ميدان می رود، گود زورخانه از پهلوان خالی می شود. زورخانه اصلی ترين پشتيبان و مهم ترين محرک اقتصادی خو يعنی پهلوان و مجموعة مناسبات پيوسته به پهلوان را از دست می دهد. از اين پس زورخانه داران حرفه ای (ورزشکاران گمنام و علاقه مند) و مرشدان هستند که زورخانه داری می کنند.))

ضرورت توجه به طراحی زورخانه ها در ساختار اصلی محله های شهری


زورخانه ها به عنوان يکی از کهن ترين باشگاه ها و سازمان های ورزشی جهان مطرح هستند و به گفته "ادوارد براون" شرق شناس معروف انگليسی، "قدمت زورخانه ها به دوران باستان می رسد." اما متأسفانه اين ميراث فرهنگی و گوهر ارزشمند فرهنگی و ورزشی فاقد جايگاه واقعی خود در ساختار اصلی طراحی محله های شهری است. خصلت های جوانمردی يکی از شاخص های جلوه های ميراث معنوی فرهنگ پهلوانی ايرانی بوده است که در دوره های مختلف تاريخی به نام های "عياران"، "فتيان"، "کلوها"، "شاطران"، "کاک " ها و ... متجلی شده است. اين سنت ها در دوره های مختلف ريشه در فرهنگ اهل حرفه و کار داشته و عمدتاً از جامعه های شهری برخاسته است.
بنای زورخانه ها در گذشته در مجاورت بازارها و مراکز اقتصادی قرار داشت، اما توسعه بی رويه خانه سازی در شهرها، بسياری از زورخانه ها را نيز در بر گرفت و موجب افول نقش و کارکردهای بهتر اين ورزش و چه بسا موجب بروز مزاحمت برای خانه های همسايگان اطراف شد. پژوهش ها نشان می دهد مجتمع های مسکونی نيز که در طراحی نقشه ها حريم کافی برای واحدهای آپارتمانی منظور نکرده اند, موجب نارضايتی ساکنان آن خواهند شد. (زايسلو و گريفين، همان منبع)ضرورت طراحی محيطی در فضايي مناسب با کارکردهای محلی می تواند از اولويت های مديران و برنامه ريزان توسعه پايدار شهری باشد. رعايت جنبه های زيبايي شناختی در طراحی و پيش بينی حريم های لازم و دسترسی های مناسب برای جذب مخاطبان اصلی، کاملاً ضروری به نظر می رسد.به گفته لانگ (Lang؛ 1987,1988) عموم معماران توافق دارند که ساختمان ها و ديگر محيط های معماری با يد سه هدف اصلی را تحقق بخشند. (فرهنگ معماری شماره 17)مناسبت (Commodity) غايت کارکردی طرح ساختمان و اينکه به چه منظوری ساخته می شود.استحکام (Firmness) به معنی يکپارچگی ساختاری يا دوام آن است.خوشايندی(Delight) که با مسايل زيبايي شناختی سروکار دارد.يکی از اهداف اوليه هر طرح ايجاد واکنشی لذت بخش در استفاده کنندگان هر طرح است. تحقيقات نشان می دهد محيط های جذاب و تزيين شده احساس بهتری را در مردم ايجاد می کنند. (Maslo& Mints)در تحقيق ديگری که توسط شرود (Sherrod) و همکاران در سال 1978 انجام شده، نتيجه گرفته شده در اثر دلپذير بودن محيط و روحيه خوبی که ايجاد می شود، ميل مردم به ياری يکديگر افزايش می يابد و مردم در فضاهای دلپذير به سخن گفتن با يکديگر بيشتر راغب هستند. چنين منظوری فقط به عهده معمار نيست؛ بنابراين لازم است معمار با متخصصان و اهل فن همکاری و مشورت داشته باشد.چنانچه برای شما فرصتی پيش آمده باشد که از زورخانه ها بازديدی داشته باشيد، حتماً مشاهده کرده ايد که از اين جهت زورخانه ها دارای قابليت مطلوبی هستند و آداب و رسوم و ساختار اين ورزش فرصت های بسيار مناسبی را در جهت تقويت هويت فرهنگی و تعلق اجتماعی در محله های شهری ايجاد می کنند.

بازشناسی هويت فرهنگی و تعلقات اجتماعی

بازشناسی هويت فرهنگی و تعلق اجتماعی در محله های شهری يک ضرورت اجتماعی و فرهنگی است و در جهت پيشبرد اهداف استراتژيک مديريت شهری نقش بسيار مهمی دارد. زورخانه ها می توانند از جنبه فرهنگی و اجتماعی, به عنوان ميراث فرهنگی ارزشمند نياکان يکی از عوامل اصلی هويت بخش محله های شهری با ارائه جذابيت های تاريخی، فرهنگی و اجتماعی خود در شناساندن ارزش ها به اهالی محله ها حتی به گردشگران نيز مفيد واقع شوند. اماکن تاريخی و فرهنگی هر جامعه ای نشان دهندة هنجارها و ارزش های جامعه است و به نوعی هويت فرهنگی و اجتماعی جوامع را شکل می دهند. هويت فرهنگی و اجتماعی (Cultural and Social Identity) در برگيرندة اصل و منشا فرهنگ هرجامعه ای است. به طوری که کيستی و چيستی هر جامعه ای را به وضوح نشان می دهند. اين هويت از خردترين جزء فرهنگی و اجتماعی شروع می شود و تا مؤثرترين و بزرگترين جنبه فرهنگی و اجتماعی را در بر می گيرد. ميراث فرهنگی در نقش يک عامل هويت ساز بيانگر چيستی و کيستی يک جامعه يا يک شهر و روستاست و چون با زندگی مردم آميختگی دارد، پس پديده ای زنده است.يک اثر تاريخی و فرهنگی می تواند باعث لذت بردن انسان ها از زيبايي و هنر شود. اين نگاهی است که از قديم وجود داشته است و در زمان فعلی شدت بيشتری گرفته است.پروفسور "پل جارتير" متخصص بازی های بومی و سنتی از کشور کانادا، در سومين سمپوزيوم آشنايي با مبانی علمی و فرهنگی زورخانه می گويد:(( نظامات ورزش باستانی نشان دهندة ترکيب کامل حرکات موزون، جوانمردی، زيبايي و نيکی است. اين حرکات، ذهن و روح را همانند جسم با خرد، درستکاری و قدرت هماهنگ پرورش می دهند. از ورزشکاران خواسته می شود، به عنوان نگاهبان ارزش های اخلاقی، قومی و عارفانه ايرانی عمل کنند. آنها از قدرتمندان دعوت می کنند تا با تواضع به اجتماع خود خدمت کنند. اين ارزش ها نشان دهندة بالاترين سطح آرمان هايي است که يک انسان می تواند از آنها پيروی کند. وفاداری، شجاعت و فداکاری، انسانيت، تواضع و ديگر خواهی؛ اين ارزش ها باعث جذب من به سوی ورزش باستانی شده است.))بررسی و مطالعات نشان می دهد که ورزش های زورخانه ای، آثار مثبت ورزشی فراوانی دارند، از جمله:
1- ورزش های زورخانه ای از جنبه های زيبايي شناسی، فرهنگی و هنری برخوردار هستند.
2- در تقويت قدرت، استقامت و هماهنگی عضلات و اسکلت بدن و قلب و عروق مؤثر است.
3- برای سلامتی و آمادگی جسمانی اقشار مختلف مردم مفيد و مؤثر است.
4- در دستيابی به کيفيت زندگی بهتر کارايي دارد.
5- ساختار ارزشی و فرهنگی آن –که مبتنی بر فتوّت، جوانمردی، صفا و ادب و هنر است- می تواند به عنوان يک ورزش و ابزار تربيتی جزيي کليدی از زندگی اجتماعی باشد و از طريق يک مسير مفّرح و مشارکتی مردم را به هم نزديک کند.
6- ورزش های زورخانه ای می توانند با مراسم های متنوعی چون "گلريزان"ها و مراسم تجليل از بزرگان و پيشکسوتان و مفاخر، در خلق روابط اجتماعی و بنا نهادن ارتباطات و ارتقای رابطه انسانی بين افراد و گروه های محلی کمک کنند و اقدامات خيرخواهانة داوطلبان را تقويت کنند و به ساختن سرمايه های اجتماعی و تقويت ساختار جامعه ياری برسانند.
7- ريتم ضرب و زنگ مرشد، در اجرای ورزش های زورخانه ای بسياری از مفاهيم اساسی در تعليم و تربيت را مانند لذت بردن از تلاش و فعاليت های بدنی (Joy in Effort) و عالی بودن يا عالی شدن شخص (Excellent oneself)، بازی های جوانمردانه يا منصفانه (Fair Play) ، دوست داشتن ميهن (Love of the Country) ، احترام به ديگران (Respect for Others) , همچنين اهميت تربيت متعادل جسم و روح (Balance between body and mind) را که از مفاهيم ارزشی مکتب تربيتی المپيک است, به شکل مناسبی در رفتار ارائه و نهادينه می کند.
8- اين ارزش های موجود در فرهنگ خودی ضمن آنکه مورد استقبال فطرت های پاک انسانی است و مورد اقبال مردم واقع می شود, می توانند در تقويت هويت فرهنگی و تعلق اجتماعی در محله های شهری مانند گذشته مؤثر واقع شوند.
9- اين ارزش ها می توانند به عنوان عنصری مهم در روزآمدسازی نقش و کارکرد عناصر و فضاهای فرهنگی و اجتماعی محله های شهری نقش مهمی ايفا کنند.
10- احيای زورخانه ها طلب ايام به عنوان يک ضرورت عامل مؤثری در توسعه پايدار انسانی است و به زندگی با استانداردهای شايسته و قادر شدن به مشارکت در زندگی اجتماعی و قابليت های مورد نياز کمک می کند.


نتيجه گيری

شناخت و توجه به نقش زورخانه ها، در مبانی، الگوها و روش های توسعه محله ای به مثابه چشم انداز توسعه پايدار شهری است.اين توجه و شناخت می تواند در توانمندسازی و افزايش ظرفيت ها و ارتقای کيفيت زندگی مؤثر واقع شود. نقش مديريتی شهری در احياء، حفظ و توسعه اين ميراث فرهنگی در شيوه های حفظ و بازسازی مناسبت ها، آيين ها و ميراث فرهنگی محله ای و باز توليد سرمايه های فرهنگی و پهلوانی دارای کمال اهميت است.توصيه می شود در طراحی محيط زورخانه های جديد با استفاده از نظر معماران و طراحان شهری، متخصصان و صاحبنظران ورزشی, احداث زورخانه ها در مجاورت بوستان های شهری، مراکز فرهنگی، تفريحی و تاريخی با امکان دسترسی های بهتر و پرهيز از مزاحمت های صوتی احتمالی و تردد مناسب تر مراجعان پيش بينی و طراحی شوند.

يادداشت

1- آلن گاتمن (Allen Guttmann), در کتاب تأثيرگذار خود با عنوان "بازی ها و امپراتورها" (Games and Empires) می گويد: "بازی های المپيک جديد, به عنوان يک فرضيه اروپايي آغاز شد و همواره برای غير غربيان شرکت در اين بازی ها با عنوان غربی ضروری بوده است." (p.120,1994,Guttmann) وی می افزايد که: "مهم ترين پيامد کنترل اروپايي و آمريکايي بر جنبش المپيک اين است که تمام رشته ها ی ورزشی که در برنامه بازی های المپيک منظور شده اند، ريشه در غرب داشته باشند و يا در فرم های جديد و مشخصی به عنوان بخشی از فرهنگ غربی نشان داده شوند." (p.137,1994,Guttmann)
2- مارتن فن بوتن بورگ (Maarten van Bottenburg)، در کتاب "بازی های جهانی" ( Global Games) اظهارات جالبی در مورد سيستم معاصر ورزش های جهانی دارد. وی می گويد: "سيستم ورزش های جهانی در حال تغييرات سريعی است، گسترش فرهنگ ورزشی ميان ملل، تنوع گرايي در ورزش جهان، ورزش و رسانه های جهانی امکان چند فرهنگی شدن ورزش جهان را به دنبال دارد."


برخی از منابع:


1- منشور المپيک, از انتشارات کميته بين المللی المپيک
2- ورزش وسيله ای در جهت تربيت، توسعه و صلح سال 1383 از انتشارات کميته ملی المپيک جمهوری اسلامی ايران
3- تاريخ و فرهنگ زورخانه و گروه های اجتماعی زورخانه رو، غلامرضا انصافپور، 1353، مرکز مردم شناسی ايران
4- بررسی و مطالعه زورخانه های تهران، مرکز مردم شناسی ايران، 1354
5- آداب و رسوم ساختار ورزش های زورخانه ای، چاپ اول,1383،انتشارات سبزخامه
6- فرهنگ و معماری 17 آموزش معماران مقالة "تاريخ و شيوه های طراحی", نوشتة پ.ا.بل، ترجمة مهرداد بيک، از انتشارات دفتر پژوهش های فرهنگی، 1379
7- ميراث پهلوانی، ابراهيم مختاری- هدی صابر، معاونت پژوهشی پژوهشکده مردم شناسی – سازمان ميراث فرهنگی، 1383

8- ميراث فرهنگی، هويت و جهانی شدن، "محمد کارکنان" (دکترای جامعه شناسی)، خبرگزاری ميراث فرهنگی، آبان 1383
9- احيای زورخانه ها طلب ايام، پروفسور دکتر عبدالرحمان رييس، دانشگاه تربيت جسمانی دانشگاه تاجيکستان، اولين سمپوزيوم علمی آشنايي با مبانی علمی و فرهنگی ورزش های زورخانه ای، فروردين 1383، شهر دوشنبه تاجيکستان
10- آيين فتوت و جوانمردی در ورزش های زورخانه ای، دکتر فربان واسع، تاجيکستان، سومين سمپوزيوم علمی آشنايي با مبانی علمی و فرهنگی ورزش های زورخانه ای، تهران، مهرماه 1383
11- رساله جهت اخذ دکترای مديريت ورزش (Ph.D)، سيد امير حسينی، موضوع: فراملی کردن ورزش های باستانی از بازی های محلی تا ورزش های جديد، بررسی نگرش مديران ارشد و کارشناسان ورزش و امور فرهنگی نسبت به تأثير ورزش باستانی (زورخانه ای) در ساختار اجتماعی- فرهنگی جامعه، 1384
12- Games and Empires. Allen Guttmann (1996) published by Columbia University Press.

13- Maarten Van Bottenburg. Global Games
14- Diopter-Janssens & Van Bottenburg B.V. Social Sciences Research Company in the Netherlands
 
آخرین ویرایش:

mpb

مدیر تالار مهندسی معماری
مدیر تالار
ساختمان زورخانه

ساختمان زورخانه

مى‌گويند نخستين کسى که طرح زورخانه را ريخت ”پورياى ولي“ بود. زورخانه به مکانى مى‌گويند که مردان در آن ورزش مى‌کنند. بيشترين زروخانه‌ها در کوچه پس کوچه‌هاى شهر ساخته شده است. بام آن به شکل گنبد و کف آن گودتر از کف کوچه است. دَرِ آن کوتاه و يک لختى است و هرکه بخواهد از آن بگذرد و داخل زورخانه بشود بايد خم شود. در گذشته اين در به يک راهروى باريک با سقف کوتاه باز مى‌شد و از آن راهرو به ”سردم“ زورخانه مى‌رسيد اما امروزه برخى از دَرِ ورودى‌هاى زورخانه‌ها به‌صورت دولختى و با فاصله يک پله نزديک به سردم باز مى‌شود.

[h=3]سردم[/h] سردم محل دم برآوردن و شعر خواندن مُرشد است که معمولاً در يکى از غرفه‌هاى چسبيده به راهرو يا نزديک در ورودى زورخانه ساخته مى‌شود، و آن صفه‌اى است نيم‌گرد که کف آن از کف زورخانه يک متر تا يک متر و نيم بلندتر است. در جلوى سردم چوب‌بستى است که به آن زنگ و پر قو آويخته‌اند. بر روى سکو زير چوب‌بست، اجاقى کنده شده که در آن آتش مى‌ريزند و هرگاه اجاق نداشته باشند منقل فلزى الکتريکى زير چوب‌بست مى‌گذارند، و مُرشد ضرب خود را با حرارت آتش اجاق يا منقل گرم مى‌کند تا صداى آن رساتر آيد. علت وجودى سردم در زورخانه‌ها ظاهراً از يادگارهاى زمان رواج تصوّف است، ورزشکاران صوفى ملک و آن زمان با استفاده از شيوهٔ تصوّف، محل ضرب‌گيرى مُرشد و سکوئى را که مُرشد در آن مى‌نشسته ”سردم“ ناميده‌اند. برخى نيز بر اين باور هستند که مُرشد با نشستن در چنين جائى مى‌تواند به راحتى رسم تشريفات و آداب و تعاريف زورخانه را در حق واردين و خارج شوندگان ادا کند.

[h=3]گود[/h] در ميان زورخانه گودالى است هشت پهلو به درازاى ۴ تا ۵ متر و پهناى ۴ متر و به عمق سه چارک تا يک متر که در اصطلاح زورخانه ”گود“ ناميده مى‌شود. در گذشته کف گود را چند لايه بوته و خاشاک گذاشته و روى آن خاک‌رس ريخته و هموار مى‌کردند. بوته و خاشاک را به منظور نرمى و حالت فنرى کف گود مى‌ريختند و هر روز روى اين کف را پيش از آنکه ورزش آغاز شود با آب، گُل نَم مى‌زدند تا از آن غبار برنخيزد، اين عمل باعث مى‌شد تا رطوبت هوا بيشتر شود و چه بسا که باستانى‌کاران در سنين پيرى به پادرد مبتلا بشوند. امروزه ساختن چنين گودهائى از ميان رفته است و سطح گودها را با کف‌پوش‌هاى پلاستيکى هموار مى‌کنند. سراسر ديوارهٔ گود ساروج اندود شده و لبهٔ هزارهٔ آجرى آن‌را با چوب مى‌پوشانند تا اگر ورزشکاران هنگام ورزش به لب گود بخورند تن آنها زخمى نشود.

گود زورخانه محلى است که ورزشکاران در آن عمليات ورزش باستانى و کشتى پهلوانى را انجام مى‌دهند. از ديدگاه باستانى‌کاران گود محلى مقدس و جاى پاکان و نيکان است. چنانکه ورزشکاران وقتى وارد گود مى‌شوند حالت کسانى را دارند که با خلوص نيت به يک مکان مقدس وارد شده‌اند.

ورزشکاران ضمن عمليات ورزش باستانى دائماً با ذکر مذهبى و گفتار اخلاقى خود را مشغول مى‌نمايند. جاى شک و شبهه‌اى نيست بزرگترين گامى که نهاد زورخانه در جهت بقاى خود برداشته همان پاسدارى از آداب و سنن وابسته به آن است که هر يک از اين آداب و سنن کاربردى دارند و هيچ‌کدام خالى از علت نمى‌باشند.

در بالاى گود و گرداگرد آن غرفه‌هائى ساخته شده که جاى نشستن تماشاچيان و گذاشتن جامهٔ ورزشکاران و لنگ بستن و تنکه پوشيدن آنان است، يکى دو غرفه از اين غرفه‌ها نيز جايگاه افزارهاى ورزشى است.

منبع:aftabir
 

Similar threads

بالا