امشب از مفهوم هستی جرعه ای سر می کشم
فکر دیدار تو را تا مرز باور می کشم
ای نگاهت سبز ای سرچشمه ی سبزینه ها
گر بیایی با تو از پاییز ها پر می کشم
من به قربان قدم های تو بر گرد زمین
جای قربانی گلویم را به خنجر می کشم
خوب من با هم قراری داشتیم ادینه ها
سال ها طرح نمیایی به دفتر می کشم
قصه ی پرواز تو...