mahsa mahram
پسندها
28

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • روزه یک سو شد و عید آمد و دل​ها برخاست-------می ز خمخانه به جوش آمد و می باید خواست
    نوبه زهدفروشان گران جان بگذشت-------وقت رندی و طرب کردن رندان پیداست

    چه ملامت بود آن را که چنین باده خورد-------این چه عیب است بدین بی​خردی وین چه خطاست
    باده نوشی که در او روی و ریایی نبود-------بهتر از زهدفروشی که در او روی و ریاست

    ما نه رندان ریاییم و حریفان نفاق-------آن که او عالم سر است بدین حال گواست

    فرض ایزد بگذاریم و به کس بد نکنیم-------وان چه گویند روا نیست نگوییم رواست

    چه شود گر من و تو چند قدح باده خوریم-------باده از خون رزان است نه از خون شماست

    این چه عیب است کز آن عیب خلل خواهد بود-------ور بود نیز چه شد مردم بی​عیب کجاست:w16:
    ساقیا آمدن عید مبارک بادت****وان مواعید که کردی مرواد از یادت

    در شگفتم که در این مدت ایام فراق****برگرفتی ز حریفان دل و دل می​دادت

    برسان بندگی دختر رز گو به درآی****که دم و همت ما کرد ز بند آزادت

    شادی مجلسیان در قدم و مقدم توست****جای غم باد مر آن دل که نخواهد شادت

    شکر ایزد که ز تاراج خزان رخنه نیافت****بوستان سمن و سرو و گل و شمشادت

    چشم بد دور کز آن تفرقه​ات بازآورد****طالع نامور و دولت مادرزادت

    حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح****ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت
    :w12::w18:
    ای نا لوتی ها امروز هیچ کدام نیامدید اخه این رسمه مردی و مردونگیه؟تنها ماندم از بس اینجا که جای سوزن انداختن هم نیست
    چه خوش است از تو خشمی که ز روی ناز باشد
    که به عجز چون درایم در صلح باز باشد
    ز فریب وعده امشب نزدیم دیده بر هم
    که شب امید واری در خانه باز باشد
    سلام حال مهسای ما چطوره؟بابا باز که اومدن تو افتاد تو حلقه ی لوپ!!!کجایی پس تو؟
    سلام کی اومدی خانومی؟چرا بیدارم نکردی بابا من خواب بودم ای داش باشیما اومدی رفتی>؟
    سلام مهسا جانم اونقدر بهت تاپیک میزنم دیگه نگی نیستی بهنام!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
    راستی مهسا جون عکس جدیدت رو به خودم و دیگران تبریک میگم قشنگی دیگه چه کنیم
    سلام مهسا جان خوبی؟فدات شم من همیشه هستم اما شما را مرید بسیار است و ما همیشه پشت در میمانیم !!!!فدات شم بیادتونم همیشه
    سلام عزیز خیلی ممنونم بیادم بودی صفای معرفتت ایشاالله همیشه شاد و خرم باشی
    حسب حالی ننوشتی و شد ایامی چند***محرمی کو که فرستم به تو پیغامی چند

    ما بدان مقصد عالی نتوانیم رسید***هم مگر پیش نهد لطف شما گامی چند

    چون می از خم به سبو رفت و گل افکند نقاب***فرصت عیش نگه دار و بزن جامی چند

    قند آمیخته با گل نه علاج دل ماست***بوسه​ای چند برآمیز به دشنامی چند

    زاهد از کوچه رندان به سلامت بگذر***تا خرابت نکند صحبت بدنامی چند

    عیب می جمله چو گفتی هنرش نیز بگو***نفی حکمت مکن از بهر دل عامی چند

    ای گدایان خرابات خدا یار شماست***چشم انعام مدارید ز انعامی چند

    پیر میخانه چه خوش گفت به دردی کش خویش***که مگو حال دل سوخته با خامی چند

    حافظ از شوق رخ مهر فروغ تو بسوخت***کامگارا نظری کن سوی ناکامی چند
    :gol:
    سلام عزیزم!!!
    نمی دونم که شما از اهواز چه ذهنیتی دارین ولی بعضی فکر میکنن که اهواز تگزاسه!!!!!
    ولی اونقدری ام که بعضیا فکر میکنن اهواز بد نیست!!
    شهر خوبیه با مردم خیلی خونگرم و مهربون!!!!
    البته تعریف از خود نیستااااا!!!!!!!
    اگه بیای اهواز مطمئن باش احساس غریبی بهت دست نمیده.
    هر چند که تابستونا اینجا خیلی گرمه اما عوضش زمستون و بهار خیلی قشنگی داره!!!!
    اینجا توو این فصل هوا عالیه باب پیکنیک رفتنه!!
    من که شهر خودمو با دنیا عوض نمی کنم!!!
    تا حالا اهواز نیومدی؟؟
    این خرقه که من دارم در رهن شراب اولی ***وین دفتر بی​معنی غرق می ناب اولی

    چون عمر تبه کردم چندان که نگه کردم***در کنج خراباتی افتاده خراب اولی

    چون مصلحت اندیشی دور است ز درویشی***هم سینه پر از آتش هم دیده پرآب اولی

    من حالت زاهد را با خلق نخواهم گفت***این قصه اگر گویم با چنگ و رباب اولی

    تا بی سر و پا باشد اوضاع فلک زین دست***در سر هوس ساقی در دست شراب اولی

    از همچو تو دلداری دل برنکنم آری***چون تاب کشم باری زان زلف به تاب اولی

    چون پیر شدی حافظ از میکده بیرون آی***رندی و هوسناکی در عهد شباب اولی
    :smoke::w17::w18::w12:
    یک دو جامم دی سحرگه اتفاق افتاده بود***و از لب ساقی شرابم در مذاق افتاده بود

    از سر مستی دگر با شاهد عهد شباب***رجعتی می​خواستم لیکن طلاق افتاده بود

    در مقامات طریقت هر کجا کردیم سیر***عافیت را با نظربازی فراق افتاده بود

    ساقیا جام دمادم ده که در سیر طریق***هر که عاشق وش نیامد در نفاق افتاده بود

    ای معبر مژده​ای فرما که دوشم آفتاب***در شکرخواب صبوحی هم وثاق افتاده بود

    نقش می​بستم که گیرم گوشه​ای زان چشم مست***طاقت و صبر از خم ابروش طاق افتاده بود

    گر نکردی نصرت دین شاه یحیی از کرم***کار ملک و دین ز نظم و اتساق افتاده بود

    حافظ آن ساعت که این نظم پریشان می​نوشت***طایر فکرش به دام اشتیاق افتاده بود:gol::gol::gol:

    [IMG]
    سلام خوشحالم اجازه دادین شما را دوست خطاب کنیم ممنونم:w17::w21::w27::w36::w40:
    خوبه اهواز بد نیست..... البته از بعضی مناطقش فاکتور بگیریماااااا!!!!!! بیا... منم دانشجوی همون حوالیم....
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا