***<<جلسات حفظ قرآن باشگاه مهندسان ایران>>***

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
بسم الله الرحمن الرحیم

در رابطه با آیه 65 سوره مبارکه بقره (تفسیر آیت الله مکارم شیرازی)

فَأَزَلَّهُمَا الشَّیْطانُ عَنْها فَأَخْرَجَهُما مِمّا کانا فیهِ وَ قُلْنَا اهْبِطُوا بَعْضُکُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَ لَکُمْ فِی الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَ مَتاعٌ إِلى حینٍ ﴿٣٦﴾


اینجا بود که آدم متوجه شد راستى به خویشتن ستم کرده و از محیط آرام و پر نعمت بهشت، به خاطر تسلیم شدن در برابر وسوسه هاى شیطان، بیرون رانده شده و در محیط پر زحمت و مملوّ از مشقتى قرار خواهد گرفت، درست است که آدم پیامبر بود و معصوم از گناه، ولى چنان که خواهیم گفت هر گاه ترک اولى از پیامبر سر زند، خداوند نسبت به او سخت مى گیرد، همانند گناهى که از افراد عادى سر بزند و این جریمه سنگینى بود که آدم در برابر آن نافرمانى پرداخت.
* * *
نکته ها:

ـ بهشت آدم کدام بهشت بود؟

در پاسخ این پرسش باید به این نکته توجه داشت: گر چه بعضى آن را بهشت موعود نیکان و پاکان مى دانند، ولى ظاهر این است که آن بهشت نبود.

بلکه یکى از باغ هاى پر نعمت و روح افزاى یکى از مناطق سرسبز زمین بوده است، زیرا:

اوّلاً ـ بهشت موعود قیامت، نعمت جاودانى است که در آیات بسیارى از قرآن به جاودانگى بودنش اشاره شده، و بیرون رفتن از آن ممکن نیست.

و ثانیاً ـ ابلیس آلوده و بى ایمان را در آن بهشت راهى نخواهد بود، در آنجا نه وسوسه هاى شیطانى است و نه نافرمانى خدا.

ثالثاً ـ در روایاتى که از طرق اهل بیت(علیهم السلام) به ما رسیده این موضوع صریحاً آمده است.


یکى از راویان حدیث مى گوید: از امام صادق(علیه السلام) راجع به بهشت آدم پرسیدم امام (علیه السلام) در جواب فرمود: «باغى از باغ هاى دنیا بود که خورشید و ماه بر آن مى تابید، و اگر بهشت جاودان بود هرگز آدم از آن بیرون رانده نمى شد» (جَنَّةٌ مِنْ جِنّاتِ الدُّنْیا یَطْلُعُ فِیهَا الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ وَ لَوْ کانَ مِنْ جِنَانِ الآْخِرَةِ ما خَرَجَ مِنْها أَبَداً).

و از اینجا روشن مى شود: منظور از هبوط و نزول آدم به زمین نزول مقامى است نه مکانى، یعنى از مقام ارجمند خود و از آن بهشت سرسبز پائین آمد.

این احتمال نیز داده شده که: این بهشت در یکى از کرات آسمانى بوده است هر چند بهشت جاویدان نبوده، در بعضى از روایات اسلامى نیز اشاره به بودن این بهشت در آسمان شده است ولى ممکن است کلمه سَماء (آسمان ) در این گونه روایات، اشاره به «مقام بالا» باشد، نه «مکان بالا».
به هر حال شواهد فراوانى نشان مى دهد: این بهشت غیر از بهشت سراى دیگر است; چرا که آن پایان سیر انسان است و این آغاز سیر او بود، این مقدمه اعمال و برنامه هاى او است و آن نتیجه اعمال و برنامه هایش.

* * *
ـ گناه آدم چه بود؟

روشن است آدم(علیه السلام) با آن مقامى که خدا در آیات گذشته براى او بیان کرد، مقام والائى از نظر معرفت و تقوا داشت، او نماینده خدا در زمین بود او معلم فرشتگان بود، او مسجود ملائکه بزرگ خدا گردید، این آدم(علیه السلام) با این امتیازات مسلماً گناه نمى کند، به علاوه مى دانیم او پیامبر بود و هر پیامبرى معصوم است.

لذا این سؤال مطرح مى شود آنچه از آدم سر زد چه بود؟

در اینجا سه تفسیر وجود دارد که مکمّل یکدیگرند:

1 ـ آنچه آدم(علیه السلام) مرتکب شد «ترک اولى» و یا به عبارت دیگر «گناه نسبى» بود نه «گناه مطلق».
گناه مطلق گناهى است که از هر کس سر زند گناه است، و درخور مجازات (مانند شرک، کفر، ظلم و تجاوز) و گناه نسبى آن است که گاه بعضى اعمال مباح و یا حتى مستحب، درخور مقام افراد بزرگ نیست، آنها باید از این اعمال چشم بپوشند، و به کار مهم تر پردازند، در غیر این صورت، ترک اولى کرده اند، فى المثل نمازى را که ما مى خوانیم قسمتى از آن با حضور قلب و قسمتى بى حضور قلب مى گذرد درخور شأن ما است، اما این نماز، هرگز درخور مقام شخصى همچون پیامبر(صلى الله علیه وآله) و على(علیه السلام) نیست، او باید سراسر نمازش غرق در حضور در پیشگاه خدا باشد، و اگر غیر این کند حرامى مرتکب نشده اما ترک اولى کرده است.
آدم(علیه السلام) نیز سزاوار بود از آن درخت نخورد هر چند براى او ممنوع نبود بلکه «مکروه» بود.


2 ـ نهى خداوند در اینجا نهى ارشادى است، یعنى همانند دستور طبیب که مى گوید: فلان غذا را نخور که بیمار مى شوى، خداوند نیز به آدم(علیه السلام) فرمود: اگر از درخت ممنوع بخورى از بهشت بیرون خواهى رفت، و به درد و رنج خواهى افتاد، بنابراین، آدم مخالفت فرمان خدا نکرد، بلکه مخالفت نهى ارشادى کرد.

3 ـ اساساً بهشت جاى تکلیف نبود بلکه دورانى بود براى آزمایش و آمادگى آدم(علیه السلام) براى آمدن در روى زمین و این نهى تنها جنبه آزمایشى داشت.

* * *​
ـ مقایسه معارف «قرآن» با «تورات»


طبق آیات فوق، بزرگ ترین افتخار و نقطه قوت، در وجود آدم(علیه السلام)، که او را به عنوان یک برگزیده آفرینش مى توان معرفى نمود ـ و به همین دلیل مسجود فرشتگان شد ـ همان آگاهى او از «علم الأسماء» و اطلاع از «حقائق و اسرار آفرینش و جهان هستى» بود.
پیدا است: آدم به خاطر این علوم آفریده شد، و فرزندان آدم اگر بخواهند تکامل پیدا کنند باید هر چه بیشتر از این علوم بهره گیرند، تکامل بیشتر هر کدام از آنها نسبت مستقیم با معلومات آنها از اسرار آفرینش دارد.
آرى، قرآن با صراحت تمام عظمت مقام آدم را در اینها مى داند، ولى در «تورات» چنان که مى خوانیم، سر بیرون رانده شدن آدم از بهشت و گناه بزرگ او را توجه به علم و دانش و دانستن نیک و بد مى داند!.
در فصل دوم «سفر تکوین» از «تورات» آمده است:
«پس خداوند خدا، آدم را از خاک زمینى صورت داد و نسیم حیات را بر دماغش دمید، و آدم، جان زنده شد.
و خداوند خدا، هر درخت خوش نما و به خوردن نیکو، از زمین رویانید، و هم درخت «حیات» در وسط باغ و درخت «دانستن نیک و بد» را... و خداوند خدا آدم را امر فرموده گفت: که از تمامى درختان باغ مختارى که بخورى، اما از درخت «دانستن نیک و بد» مخور چه در روز خوردنت از آن مستوجب مرگ مى شوى!...».

و در فصل سوم چنین آمده است:

«و آواز خداوند خدا را شنیدند که به هنگام نسیم روز در باغ مى خرامید و آدم و زنش خویشتن را از حضور خداوند خدا، در میان درختان باغ پنهان کردند!! و خداوند خدا آدم را آواز کرده، وى را گفت که کجائى؟
او دیگر جواب گفت که آواز تو را در باغ شنیدم و ترسیدم، زیرا که برهنه ام! به جهت آن پنهان شدم!
و خدا به او گفت که تو را که گفت که برهنه اى؟! آیا از درختى که تو را امر کردم که نخورى، خوردى؟!.
و آدم گفت: زنى که از براى بودن با من دادى او از آن درخت به من داد که خوردم !...
و خداوند خدا گفت که اینک آدم نظر به «دانستن نیک و بد» چون یکى از ما شده است، پس حال مبادا که دست خود را دراز کرده و هم از «درخت حیات» بگیرد و خورده دائماً زنده ماند!

پس از آن سبب خداوند خدا او را از باغ عدن راند، تا آن که در زمینى که از آن گرفته شده بود فلاحت نماید!...».
همان طور که مشاهده فرمودید: این «افسانه زننده» که در «تورات» کنونى به عنوان یک واقعیت تاریخى آمده است علت اصلى اخراج آدم را از بهشت، و گناه بزرگ او را توجه به علم و دانش و دانستن نیک و بد مى داند.

و چنان چه آدم(علیه السلام) دست به «شجره نیک و بد» دراز نمى کرد تا ابد در جهل باقى مى ماند تا آنجا که حتى نداند برهنه بودن زشت و ناپسند است، و براى همیشه در بهشت باقى مى ماند.
به این ترتیب: مسلماً آدم(علیه السلام) نباید از کار خود پشیمان شده باشد; زیرا از دست دادن بهشتى که شرط بقاى در آن، ندانستن نیک و بد است، در برابر به دست آوردن علم و دانش، تجارت پر سودى محسوب مى گردد، چرا آدم از این تجارت نگران و پشیمان باشد؟

بنابراین، افسانه «تورات» درست در نقطه مقابل قرآن که ارزش مقام انسان و سرّ آفرینش او را در «علم الأسماء» معرفى کرده قرار دارد.
از این گذشته، در افسانه مزبور، مطالب زننده عجیبى درباره خداوند و یا مخلوقات او دیده مى شود که هر یک از دیگرى حیرت انگیزتر است و آن عبارت است از:
1 ـ نسبت دادن دروغ به خدا (چنان که در جمله شماره 17 فصل دوم مى گوید: خداوند گفت از آن درخت نخورید که مى میرید در حالى که نمى مردند بلکه دانا مى شدند).
2 ـ نسبت بخل به خداوند ـ (چنان که در جمله 22 فصل سوم مى گوید: که خدا نمى خواست آدم و حوا از درخت علم و حیات بخورند و دانا شوند و زندگى جاویدان پیدا کنند).
3 ـ امکان وجود شریک براى خداوند (چنان که در همان جمله مى گوید: آدم پس از خوردن از درخت نیک و بد همچون یکى از ما خدایان شده است).
4 ـ نسبت حسد به خداوند (چنان که از همان جمله استفاده مى شود که خداوند بر این علم و دانشى که براى آدم پیدا شده بود رشک برد!).
5 ـ نسبت جسم به خداوند (چنان که از فصل سوم استفاده مى شود که خداوند به هنگام صبح در خیابان هاى بهشت مى خرامید)!
6 ـ خداوند از حوادثى که در نزدیکى او مى گذرد بى خبر است! (چنان که در جمله 9 مى گوید صدا زد آدم کجائى و آنها در لابلاى درختان خود را از چشم خداوند پنهان کرده بودند).

(البته نباید فراموش کرد که این افسانه هاى دروغین از نخست در تورات نبوده و بعداً به آن افزوده شده است).
 

Samaneh

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نکتهای از تفسیر آیات 8تا16سوره ی بقره

نکتهای از تفسیر آیات 8تا16سوره ی بقره

سلام
توضیح گروه سوم منافقان(انسانهای دو رو و دو چهره)


اسلام در يك مقطع خاص تاريخى خود با گروهى روبرو شد كه نه اخلاص و شهامت براى ايمان
آوردن داشتند و نه قدرت و جرات بر مخالفت صريح
اين گروه كه قرآن از آنها به عنوان منافقين ياد مى كند و ما در فارسى از آنها تعبيربه دورو يا دو چهره مى كنيم در صفوف مسلمانان واقعى نفوذ كرده بودند، و خطر بزرگىبراى اسلام و مسلمين محسوب مى شدند، و از آنجا كه ظاهر اسلامى داشتند، غالبا شناختآنها مشكل بود.


نشانه ديگر اينكه : آنها خود را عاقل و هوشيار و مؤ منان را سفيه وساده لوح و خوش باور مى پندارند، آنچنانكه قرآن مى گويد: هنگامى كه به آنها گفتهايمان بياوريد آنگونه كه توده هاى مردم ايمان آورده اند، مى گويند آيا ما همچون اينسفيهان ايمان بياوريم



در تعبیر زیبای از این آیات امده:
فى قلوبهم مرض :
آنهادلهاى بيمار دارند چه بيمارى از دوگانگى ظاهر و باطن بدتر؟ و چه بيمارى از خودبرتربينى و يا نداشتن شهامت براى روياروئى با حوادث دردناكتر؟
ولى همان گونه كهبيمارى قلبى را هر چند پنهان است نمى توان به كلى مخفى كرد بلكه نشانه هاى آن درچهره انسان و تمام اعضاى بدن آشكار مى شود، بيمارى نفاق نيز همين گونه است كه باتظاهرات مختلف قابل شناخت مى باشد.
 

VictoOry

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام میشه

ببخشید که چندهفتس گزارش ندادم.

خداروشکر تا ایه 45 بقره حفظ شدو بدون مشکل...(شکلک خوشحال)


عید هم با اندکی تاخیر مبارک باشه بر مادران دلسوز و مهربون...اگر میشه یه کتاب پیرامون مهدویت یا در رابطه با این موضوع بهم معرفی کنید..(ببشخید بدجا درخواست دادم)
:redface:
 

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار
سلام به همه دوستان به خصوص آقا احسان
يه اظهار شرمندگي بدهكارم، اول به خدا بعد به خودم و آقا احسان
تو اين دو هفته خيلي موقعيتهاي مختلف برام پيش اومده، موضوعاتي كه نميتونستم پيش بينيشون كنم، براي همين نرسيدم چيز جديدي حفظ كنم، ولي الحمدالله به يه ثباتي رسيده، ان شاءاله اين هفته حتما تا 57 ميرسم
قرآن هم خريدم، بدون ترجمه و در قطع جيبي كه بتونم هميشه همراهم باشه كه از برنامه عقب نيفتم
بازم معذرت
موفق باشيد
 

Ehsan_M

عضو جدید
کاربر ممتاز
برنامه

برنامه



سلام دوستان
ان شاء الله که خوب و خوش و سلامت هستید
عید رو با 2روز تاخیر به همه عزیزان تبریک میگم
این هفته دو تا تفسیر داشتیم. یکی حاصل مطالعات خانم آگاهدخت که زحمت کشیدند و ابتدای صفحه قرار دادند:#1201
و دیگری هم تفسیر کوتاه هفتگی خانم قاسمی که اینبار به پستشون ارجاع میدم: #1204

من خواهشم اینه که حتما این تفسیرها که این دو دوستمون زحمت میکشند و قرار میدند رو بخونید، هم به حفظتون خیلی کمک میکنه، هم اگر فرصت خوندن تفسیر کامل رو ندارید، اطلاعات خیلی کاملتری رو در غالب چند خط راجع به آیاتی که حفظ کردید در اختیارتون قرار میده

به علامت سوالهای داخل جدول هم تو گزارش هاتون پاسخ بدید

یا حق:gol:



حافظ
حفظ تا هفته آینده
مرور تا هفته آینده
میزان تسلط
روی آیات جدید
میزان تسلط
روی آیات قدیم
نکته مهم مورد نیاز برای رعایت
حفظ یک هفته قبل
حفظ دو هفته قبل
حفظ سه هفته قبل
حفظ چهار هفته قبل
h-s90
-
مرور سوره اسراء


آزمون چطور بود؟
مرور سوره اسراء

مرور از انتها تا ابتدای نمل- از ابتدا تا ص 76
22روم
.:ارمیا:.
؟

درحال تثبیت
درحال تثبیت
این هفته نبودید؟ هنوز تمرکز ندارید؟
گزارش داده نشد
37
گزارش داده نشد
25
m4material
57
تمام آیات حداقل دو مرتبه
تثبیت شده
تثبیت شده
انقدر بازیگوشی نکن دادا
48
گزارش داده نشد
48
29
آشنا....
تا تکاثر
حداقل روزی یک صفحه
؟
؟
کجایید؟
اگر حفظ نداشتید هم بگید
گزارش داده نشد
ماعون
ماعون
2صفحه
سامرانی
؟

؟
؟
تاپیک رو ترک کردید؟
گزارش داده نشد
گزارش داده نشد
گزارش داده نشد
13
abolfaZZzl
؟

؟
؟
تاپیک رو ترک کردید؟
گزارش داده نشد
گزارش داده نشد
گزارش داده نشد
24
sara.hoseini90
61
2 بار مرور کل آیات در هفته
؟
؟
61 زیاده-
این هفته یک آیه کافیه
60
58
53
48
mahsa66
؟

؟
؟
تاپیک رو ترک کردید؟
گزارش داده نشد
گزارش داده نشد
گزارش داده نشد
72
**آگاهدخت**
76
2 بار مرور کل آیات در هفته
تثبیت شده
خوب
مرور 9 آیه جدید حفظ شده-هرروز
69
61
37
57
VictoOry
55
هر روز تمام آیات
خوب
خوب
خیلی عالیه- امیدوارم به همین شکل پیش برید
45
گزارش داده نشد
گزارش داده نشد
15
sabahat
؟
هر روز تمام آیات
؟
؟
تاپیک رو ترک کردید؟
گزارش داده نشد
گزارش داده نشد
25
گزارش داده نشد
 

sara.hoseini90

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام آقا احسان
یه اشتباهی پیش اومده من هفته گذشته تا آیه 53گزارش دادم و قرار بود هفته ای 2آیه حفظ کنم که میشه الان آیه55 و اگر بخوام ان شالله هفته آینده هم 2آیه حفظ کنم با این حساب میشه 57:redface:
میزان تسلط روی آیات جدیدمتوسط
میزان تسلط روی آیات قدیم خوب
 

h-s90

عضو جدید
سلام صبح بخیر خوبید ازمون رو خوب دادم حدودا 95میشم حالا بایدشروع کنم به تمرین ترتیل واجرای قواعدتجویدومرورمجددبرای ازمون شفاهی که خیلی سخت ترازکتبیه ازامروزبرنامم اینه حداقل 10ایه تفسیر ازسوره حمدازبرگزیده تفسیرنمونه وحفظ روزی 3ایه از22روم به بعد وکارکردن تجوید وترتیل ومرورروزی 1جز ازجزیک ممنون التماس دعا
 

آشنا....

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام
معذرت میخوام که گزارش ندادم...
چند روزه نت قطع شده الانم با دیال آپ اومدم:confused:
تو این روزا وقتم کم بود فقط سوره قریش رو حفظ کردم و بعضی سوره هارو مرور داشتم نتونستم طبق برنامه پیش برم . یه خواهش، برای هفته بعد فقط مرور این سوره های حفظی رو بذارید چون هم وقتم کمه و هم دوست دارم تثبیت بشه;)
 

pharman

عضو جدید
سلام بر خادمان قرآن
حافظ کل نيستم الان. 7-8 سال پيش مدت کمي (حدود شش ماه) حافظ کل بودم و بعد از آن حدود 20 جزء که در اثر نداشتن برنامه و کار نکرده از دست رفت
الان فکر کنم اگه کار کنم بيست جزء اول راحت دستم بياد و مابقي سخت تر
اميدوارم اين اتاق سبب خيري بشه و ....
.
.
چند روز اخير مريم و 4 صفحه از طه+ترجمه
تشکر از اينکه وقت ميذاريد:smile:
 
آخرین ویرایش:

mahsa66

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام دوستان
من یه چند وقت بود که سعادت نداشتم بیام
ولی دیگه اومدم انشاءالله پنجشنبه گزارش میدم چون از جمعه می خوام برم مسافرت و دسترسی به اینترنت ندارم
این هفته خودم رو به 83 می رسونم و هفته بعد رو فقط مرور میکنم
ممنون از زحماتتون آقا احسان
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
سلام


قسمتی از تفسیر آیه 63 سوره مبارکه بقره
(آیت الله مکارم شیرازی)


وَ إِذْ أَخَذْنا میثاقَکُمْ وَ رَفَعْنا فَوْقَکُمُ الطُّورَ خُذُوا ما آتَیْناکُمْ بِقُوَّةٍ وَ اذْکُرُوا ما فیهِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ ﴿٦٣﴾


- چگونه کوه بالاى سر بنى اسرائیل قرار گرفت؟

مفسر بزرگ اسلام مرحوم «طبرسى» از قول «ابو زید» چنین نقل مى کند:
«هنگامى که موسى(علیه السلام) از کوه طور باز گشت و تورات را با خود آورد، به قوم خویش اعلام کرد کتاب آسمانى آورده ام که حاوى دستورات دینى و حلال و حرام است، دستوراتى که خداوند برنامه کار شما قرار داده، آن را بگیرید و به احکام آن عمل کنید.
یهود به بهانه این که تکالیف مشکلى براى آنان آورده، بناى نافرمانى و سرکشى را گذاشتند، خدا هم فرشتگان را مأمور کرد، تا قطعه عظیمى از کوه طور را بالاى سر آنها قرار دهند.
در این هنگام موسى(علیه السلام) اعلام کرد چنان چه پیمان ببندید، به دستورات خدا عمل کنید و از سرکشى و تمرد توبه نمائید، این عذاب و کیفر از شما بر طرف مى شود و گرنه همه هلاک خواهید شد.
آنها تسلیم شدند، تورات را پذیرا گشتند و براى خدا سجده نمودند، در حالى که هر لحظه انتظار سقوط کوه بر سر خود را مى کشیدند، ولى به برکت توبه، سر انجام این عذاب الهى از آنها دفع شد».

همین مضمون در آیه 93 «بقره» و 154 «نساء» و 171 «اعراف» با مختصر تفاوتى آمده است.
یادآورى این نکته در اینجا نیز ضرورى است که در چگونگى قرار گرفتن کوه بالاى سر بنى اسرائیل، جمعى از مفسران معتقدند به فرمان خداوند، طور از جا کنده شد و همچون سایبانى بر سر آنها قرار گرفت.

در حالى که بعضى دیگر مى گویند: زلزله شدیدى در کوه واقع شد و چنان کوه به لرزه درآمد که افرادى که پائین کوه بودند، سایه قسمت هاى بالاى آن را بر سر خود مشاهده کردند و احتمال مى دادند هر لحظه ممکن است بر سر آنها فرود آید، ولى به لطف الهى زلزله آرام و کوه به جاى خود قرار گرفت.

این احتمال نیز وجود دارد که قطعه عظیمى از کوه به فرمان خدا بر اثر زلزله و صاعقه شدید از جا کنده شد، و از بالاى سر آنها گذشت به طورى که چند لحظه، آن را بر فراز سر خود دیدند و تصور کردند بر آنها فرو خواهد افتاد.


* * *​
ـ پیمان اجبارى چه سودى دارد؟

بعضى در پاسخ این سؤال گفته اند: قرار گرفتن کوه بر سر آنها جنبه «ارهاب» و ترسانیدن داشته نه اجبار، و گرنه پیمان اجبارى ارزشى ندارد.

ولى صحیح تر این است که گفته شود: هیچ مانعى ندارد افراد متمرد و سرکش را با تهدید به مجازات در برابر حق تسلیم کنند، این تهدید و فشار که جنبه موقتى دارد، غرور آنها را در هم مى شکند، آنها را وادار به اندیشه و تفکر صحیح، و در ادامه راه با اراده و اختیار به وظائف خویش عمل مى کنند.
و به هر حال، این پیمان، بیشتر مربوط به جنبه هاى عملى آن بوده است و گرنه اعتقاد را نمى توان با اکراه تغییر داد.
 

Samaneh

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نکتهای از تفسیر آیات17 تا 20 سوره ی بقره

نکتهای از تفسیر آیات17 تا 20 سوره ی بقره

سلام
در زندگى انسان
بيراهه ها فراوان است ، اما خط مستقيم يكى بيش نيست ، ولى خطوط انحرافى بى نهايت است ،و از آن گذشته پرده هاى ظلمت و طوفانهاى وحشتناك و حوادث گوناگون در طول اين راهفراوان خواهد بود، چراغ پرفروغى كه از اين حوادث مصون باشد لازم است كه اين پردههاى ظلمت را بشكافد و در برابر طوفانها مقاومت كند،و آن چيزى جز چراغ عقل و ايمانو خورشيد وحى نيست .


در اینجا قرآن منافقان را با مثال زیر معنا می کند:

(استوقد نارا) يعنى آنها براى رسيدن به نور
نار استفاده مى كنند آتشى كه هم دود و هم خاكستر و هم سوزش دارد، در حالى كه مؤمنان از نور خالص و چراغ روشن و پر فروغ ايمان بهره مى گيرند.منافقان گرچه تظاهر به نور ايمان دارند اما باطنشان ، نار است ، و اگر هم نورى باشدضعيف است و كوتاه مدت .


نور ايمان و وحى ، عالمگير است ، در حالى كه نفاق اگر پرتوى هم داشته باشد تنهادايره كوچكى از اطراف خود را آنهم براى مدت كوتاهى روشن مى كند


در مثال دوم قرآن صحنه زندگى آنها را (منافقان ) را به شكل ديگرى ترسيم مى نمايد شبى است تاريك و ظلمانى پرخوف و خطر، باران به شدت مى بارد، از كرانه هاى افق برق پرنورى مى جهد، صداى غرش وحشتزا و مهيب رعد، نزديك است پرده هاى گوش را پاره كند، انسانى بى پناه در دل اين دشت وسيع و ظلمانى و پر از خطر، حيران و سرگردان مانده است ، باران پر پشت ، بدن او را مرطوب ساخته ، نه پناهگاه مورد اطمينانى وجود دارد كه به آن پناه برد و نه ظلمت اجازه مى دهد گامى به سوى مقصد بردارد.
قرآن در يك عبارت كوتاه ، حال چنين مسافر سرگردانى را بازگو مى كند: همانند بارانى كه در شب تاريك ، توام با رعد و برق و صاعقه (بر سر رهگذرانى ) ببارد.آنها از ترس مرگ انگشتها را در گوش خود مى گذارند تا صداى وحشت انگيز صاعقه ها را نشنوند .
 

sara.hoseini90

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام
عصرتون به خیر
میزان محفوظات : آیه 57
تسلط روی آیات جدید : ضعیف
تسلط روی آیات قبل : متوسط
این هفته اگه اشکالی نداره مرور کنم چون آیات تثبیت نشده- همینطور این هفته م خیلی شلوغه.کوتاه شدن ترم و جلوافتادن امتحانات بیش از پیش مشغولمون کرده.

التماس دعای شدید دوستان.
 
آخرین ویرایش:

.:ارمیا:.

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
سلام. خدا قوت.

من واقعاً یه مدته که نمیرسم حفظم رو ادامه بدم. یعنی اصلاً شرایطش نیست. اوضاع آرومتر شد، ادامه می دم.

ممنون از زحمات آقا احسان و اطلاع رسانیِ سمانه جان و حضور سایر بچه ها.

التماس دعا.
 

Ehsan_M

عضو جدید
کاربر ممتاز
برنامه

برنامه




سلام به همه عزیزان
عذر میخوام بابت تاخیر، ولی واقعا نمیتونستم بیدار بمونم:(

نکته:
تفسیرهای خانوم قاسمی به ترتیب قرار داده میشه، یعنی از ابتدای قرآن شروع شده و نکات قرار داده میشه
اما تفسیرهای خانم آگاهدخت بصورت نکته های تفسیری هست که آیه به آیه نیست
هر دو با زحمت و فکر تهیه شده، و تا حد امکان کوتاه هست که خیلی زمان گیر نباشه، و من خواهشم بخصوص از عزیزانی که فرصت مطالعه شخصی ندارند اینه که از زحمت این عزیزان بیشترین استفاده رو داشته باشید

سلام
در زندگى انسان
بيراهه ها فراوان است ، اما خط مستقيم يكى بيش نيست ، ولى خطوط انحرافى بى نهايت است ،و از آن گذشته پرده هاى ظلمت و طوفانهاى وحشتناك و حوادث گوناگون در طول اين راهفراوان خواهد بود، چراغ پرفروغى كه از اين حوادث مصون باشد لازم است كه اين پردههاى ظلمت را بشكافد و در برابر طوفانها مقاومت كند،و آن چيزى جز چراغ عقل و ايمانو خورشيد وحى نيست .


در اینجا قرآن منافقان را با مثال زیر معنا می کند:
(استوقد نارا) يعنى آنها براى رسيدن به نور
نار استفاده مى كنند آتشى كه هم دود و هم خاكستر و هم سوزش دارد، در حالى كه مؤمنان از نور خالص و چراغ روشن و پر فروغ ايمان بهره مى گيرند.منافقان گرچه تظاهر به نور ايمان دارند اما باطنشان ، نار است ، و اگر هم نورى باشدضعيف است و كوتاه مدت .


نور ايمان و وحى ، عالمگير است ، در حالى كه نفاق اگر پرتوى هم داشته باشد تنهادايره كوچكى از اطراف خود را آنهم براى مدت كوتاهى روشن مى كند


در مثال دوم قرآن صحنه زندگى آنها را (منافقان ) را به شكل ديگرى ترسيم مى نمايد شبى است تاريك و ظلمانى پرخوف و خطر، باران به شدت مى بارد، از كرانه هاى افق برق پرنورى مى جهد، صداى غرش وحشتزا و مهيب رعد، نزديك است پرده هاى گوش را پاره كند، انسانى بى پناه در دل اين دشت وسيع و ظلمانى و پر از خطر، حيران و سرگردان مانده است ، باران پر پشت ، بدن او را مرطوب ساخته ، نه پناهگاه مورد اطمينانى وجود دارد كه به آن پناه برد و نه ظلمت اجازه مى دهد گامى به سوى مقصد بردارد.
قرآن در يك عبارت كوتاه ، حال چنين مسافر سرگردانى را بازگو مى كند: همانند بارانى كه در شب تاريك ، توام با رعد و برق و صاعقه (بر سر رهگذرانى ) ببارد.آنها از ترس مرگ انگشتها را در گوش خود مى گذارند تا صداى وحشت انگيز صاعقه ها را نشنوند .


سلام


قسمتی از تفسیر آیه 63 سوره مبارکه بقره
(آیت الله مکارم شیرازی)


وَ إِذْ أَخَذْنا میثاقَکُمْ وَ رَفَعْنا فَوْقَکُمُ الطُّورَ خُذُوا ما آتَیْناکُمْ بِقُوَّةٍ وَ اذْکُرُوا ما فیهِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ ﴿٦٣﴾


- چگونه کوه بالاى سر بنى اسرائیل قرار گرفت؟

مفسر بزرگ اسلام مرحوم «طبرسى» از قول «ابو زید» چنین نقل مى کند:
«هنگامى که موسى(علیه السلام) از کوه طور باز گشت و تورات را با خود آورد، به قوم خویش اعلام کرد کتاب آسمانى آورده ام که حاوى دستورات دینى و حلال و حرام است، دستوراتى که خداوند برنامه کار شما قرار داده، آن را بگیرید و به احکام آن عمل کنید.
یهود به بهانه این که تکالیف مشکلى براى آنان آورده، بناى نافرمانى و سرکشى را گذاشتند، خدا هم فرشتگان را مأمور کرد، تا قطعه عظیمى از کوه طور را بالاى سر آنها قرار دهند.
در این هنگام موسى(علیه السلام) اعلام کرد چنان چه پیمان ببندید، به دستورات خدا عمل کنید و از سرکشى و تمرد توبه نمائید، این عذاب و کیفر از شما بر طرف مى شود و گرنه همه هلاک خواهید شد.
آنها تسلیم شدند، تورات را پذیرا گشتند و براى خدا سجده نمودند، در حالى که هر لحظه انتظار سقوط کوه بر سر خود را مى کشیدند، ولى به برکت توبه، سر انجام این عذاب الهى از آنها دفع شد».

همین مضمون در آیه 93 «بقره» و 154 «نساء» و 171 «اعراف» با مختصر تفاوتى آمده است.
یادآورى این نکته در اینجا نیز ضرورى است که در چگونگى قرار گرفتن کوه بالاى سر بنى اسرائیل، جمعى از مفسران معتقدند به فرمان خداوند، طور از جا کنده شد و همچون سایبانى بر سر آنها قرار گرفت.

در حالى که بعضى دیگر مى گویند: زلزله شدیدى در کوه واقع شد و چنان کوه به لرزه درآمد که افرادى که پائین کوه بودند، سایه قسمت هاى بالاى آن را بر سر خود مشاهده کردند و احتمال مى دادند هر لحظه ممکن است بر سر آنها فرود آید، ولى به لطف الهى زلزله آرام و کوه به جاى خود قرار گرفت.

این احتمال نیز وجود دارد که قطعه عظیمى از کوه به فرمان خدا بر اثر زلزله و صاعقه شدید از جا کنده شد، و از بالاى سر آنها گذشت به طورى که چند لحظه، آن را بر فراز سر خود دیدند و تصور کردند بر آنها فرو خواهد افتاد.


* * *​
ـ پیمان اجبارى چه سودى دارد؟

بعضى در پاسخ این سؤال گفته اند: قرار گرفتن کوه بر سر آنها جنبه «ارهاب» و ترسانیدن داشته نه اجبار، و گرنه پیمان اجبارى ارزشى ندارد.

ولى صحیح تر این است که گفته شود: هیچ مانعى ندارد افراد متمرد و سرکش را با تهدید به مجازات در برابر حق تسلیم کنند، این تهدید و فشار که جنبه موقتى دارد، غرور آنها را در هم مى شکند، آنها را وادار به اندیشه و تفکر صحیح، و در ادامه راه با اراده و اختیار به وظائف خویش عمل مى کنند.
و به هر حال، این پیمان، بیشتر مربوط به جنبه هاى عملى آن بوده است و گرنه اعتقاد را نمى توان با اکراه تغییر داد.



حافظ
حفظ تا هفته آینده
مرور تا هفته آینده
میزان تسلط
روی آیات جدید
میزان تسلط
روی آیات قدیم
نکته مهم مورد نیاز برای رعایت
حفظ یک هفته قبل
حفظ دو هفته قبل
حفظ سه هفته قبل
حفظ چهار هفته قبل
h-s90
37 روم
مرور حداقل تا جزء10

خیلی خوب
-
32 روم
مرور سوره اسراء

مرور از انتها تا ابتدای نمل- از ابتدا تا ص 76
.:ارمیا:.
؟

درحال تثبیت
درحال تثبیت
منتظرتون هستیم. حتما برگردید
استراحت
گزارش داده نشد
37
گزارش داده نشد
m4material
57
تمام آیات حداقل دو مرتبه
تثبیت شده
تثبیت شده
بازم غایبی که مهدی جان
گزارش داده نشد
48
گزارش داده نشد
48
آشنا....
تا تکاثر
حداقل روزی یک صفحه
متوسط
متوسط
خیلی عالیه
ماعون
گزارش داده نشد
ماعون
ماعون
سامرانی
؟

؟
؟
تاپیک رو ترک کردید؟
گزارش داده نشد
گزارش داده نشد
گزارش داده نشد
گزارش داده نشد
abolfaZZzl
؟

؟
؟
تاپیک رو ترک کردید؟
گزارش داده نشد
گزارش داده نشد
گزارش داده نشد
گزارش داده نشد
sara.hoseini90
57
تثبیت
ضعیف
متوسط
نحوه حفظ و مرورتون رو بطور کامل توضیح بدید
57
55
-
53
mahsa66
83
تثبیت
؟
؟
خوش آمدید
83
گزارش داده نشد
گزارش داده نشد
گزارش داده نشد
**آگاهدخت**
85
مرور آیات جدید هر روز+روزی 3صفحه از ابتدا
تثبیت شده
ضعیف
برای آیات جدید طبیعیه تسلط کم باشه
78
69
61
37
VictoOry
55
هر روز تمام آیات
خوب
خوب
-
گزارش داده نشد
45
گزارش داده نشد
گزارش داده نشد
sabahat
33
هر روز تمام آیات
؟
؟
ساعت های خلوت و آروم رو برای حفظ بذارید
30
گزارش داده نشد
گزارش داده نشد
25


سلام بر خادمان قرآن
حافظ کل نيستم الان. 7-8 سال پيش مدت کمي (حدود شش ماه) حافظ کل بودم و بعد از آن حدود 20 جزء که در اثر نداشتن برنامه و کار نکرده از دست رفت
الان فکر کنم اگه کار کنم بيست جزء اول راحت دستم بياد و مابقي سخت تر
اميدوارم اين اتاق سبب خيري بشه و ....
.
.
چند روز اخير مريم و 4 صفحه از طه+ترجمه
تشکر از اينکه وقت ميذاريد:smile:

سلام آقا فرمانمن اول عذر میخوام که دیر جواب دادم
معمولا به این شکل هست که آخر هفته بچه های گزارش میدند و من جمعه شب،آخر وقت پاسخ میدم. بخاطر همین دیر شد که باز عذرخواهی میکنم

شما قبل از سوره مریم رو الآن مسلط هستید؟
مرور رو به چه شکل دارید انجام میدید؟

این دو سوال رو جواب بدید ان شاء الله از این هفته برنامه رو باهم پیش میبریم






یاعلی
 

pharman

عضو جدید
سلام آقا فرمان من اول عذر میخوام که دیر جواب دادم
معمولا به این شکل هست که آخر هفته بچه های گزارش میدند و من جمعه شب،آخر وقت پاسخ میدم. بخاطر همین دیر شد که باز عذرخواهی میکنم

شما قبل از سوره مریم رو الآن مسلط هستید؟
مرور رو به چه شکل دارید انجام میدید؟

این دو سوال رو جواب بدید ان شاء الله از این هفته برنامه رو باهم پیش میبریم






یاعلی[/QUOTE]

سلام
مسلط نيستم چون چندين بار تا همين حدود يعني آخر جزء 15 تثبيت کرده بودم اين دفعه تصميم گرفتم از مريم شروع کنم، ولي ميزان تسلطم از ابتدا به انتهاي قرآن کم ميشه
مرور هم چيز خاصي نيست، تقريبا انجام نميدم
ميتونيد منبعي براي چرايي حفظ قرآن ارائه کنيد
 

Ehsan_M

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام آقا فرمان من اول عذر میخوام که دیر جواب دادم
معمولا به این شکل هست که آخر هفته بچه های گزارش میدند و من جمعه شب،آخر وقت پاسخ میدم. بخاطر همین دیر شد که باز عذرخواهی میکنم

شما قبل از سوره مریم رو الآن مسلط هستید؟
مرور رو به چه شکل دارید انجام میدید؟

این دو سوال رو جواب بدید ان شاء الله از این هفته برنامه رو باهم پیش میبریم






یاعلی

سلام
مسلط نيستم چون چندين بار تا همين حدود يعني آخر جزء 15 تثبيت کرده بودم اين دفعه تصميم گرفتم از مريم شروع کنم، ولي ميزان تسلطم از ابتدا به انتهاي قرآن کم ميشه
مرور هم چيز خاصي نيست، تقريبا انجام نميدم
ميتونيد منبعي براي چرايي حفظ قرآن ارائه کنيد[/QUOTE]
سلام
نه متاسفانه نمی شناسم
پس از ابتدای قرآن شروع کنید به تثبیت. به این شکل که دقیقا مثل دفعه اولی که میخواید حفظ کنید. با این تفاوت که سرعت خیلی بیشتری دارید. شروع کنیدُ بعد هم خودتون بر حسب زمانی که دارید بگید هرهفته چه میزان میتونید جلو برید

موفق باشید
 

sara.hoseini90

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام روز بخیر
نحوه مرور: از ابتدای سوره بقره شروع میکنم هرجا دیگ نتونستم به یاد بیارم میرم قرائت استادپرهیزگار رو گوش میدم بدون اینکه به قرآن نگاه کنم-ولی بازم که میخوام مرورکنم از حفظ به مشکل برمیخورم(میدونم دارم نتبلی میکنم متاسفانه:redface:)
 

sara.hoseini90

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام
شبتون بخیر
امروز اومدم گزارش بدم چون احتمالا فردا نتونم بیام نت.
شرمندم که این حرفو میگم ولی متاسفانه تثبیت نشد-و اینکه میشه من تا آخر امتحانام نیام گزارش بدم؟؟ از هفته بعد امتحانام شروع میشه اگر اشکالی نداره بعد ازامتحاناتم دوباره ادامه بدم؟حدودا یک ماه و چند روز طول میکشه-میدونم تو این مدت روی آیه جدیدی نمیتونم تمرکز کنم که نهایتا حفظش کنم-
بنظرتون مشکلی پیش میاد اگ بین حفظ وقفه ایجاد شه؟
ممنونم از زحماتتون.
التماس دعا.
 

Samaneh

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نکتهای از تفسیر آیات21 تا 22 سوره ی بقره

نکتهای از تفسیر آیات21 تا 22 سوره ی بقره

سلام

آیه ی 21 بقره

نتيجه پرستش تقوا و پرهيزگارى است عبادتها و نيايشهاى ما چيزى بر جاه و جلال خدا نمى افزايد همانگونه كه ترك آنها چيزى از عظمت مقام او نمى كاهد، اين عبادتها كلاسهاى تربيت براى آموزش تقوا است ، تقوا همان احساس مسئوليت و خودجوشى درونى كه معيار ارزش انسان و ميزان سنجش شخصيت او است.


آیه ی 22 بقره
نعمت زمین و اسمان

اين مركب راهوارى كه شما را بر پشت خود سوار كرده و با سرعت سرسام آورى در اين فضا به حركات مختلف خود ادامه مى دهد، بى آنكه كمترين لرزشى بر وجود شما وارد كند، يكى از نعمتهاى بزرگ او است .
نيروى جاذبه اش كه به شما اجازه حركت و استراحت و ساختن خانه و لانه و تهيه باغها و زراعتها و انواع وسائل زندگى مى دهد، نعمت ديگرى است ، هيچ فكر كرده ايد كه اگر جاذبه زمين نبود در يك چشم بر هم زدن همه ما و همه خانه هاى وسائل زندگيمان بر اثر حركت دورانى زمين به فضا پرتاب و در فضا سرگردان مى شد؟!


نکته:بت پرستى در شكلهاى مختلف توجه به اين حقيقت لازم است كه قرار دادن شري كبراى خدا تنها، منحصر به ساختن بتهاى سنگى و چوبى و يا از آن فراتر، انسانى همچون مسيح (عليه السلام ) را يكى از خدايان سه گانه دانستن ، نيست بلكه معنى وسيعى دارد صورتهاى مخفيتر و پنهان تر را نيز شامل مى شود بطور كلى هر چه را در رديف خدادر زندگى مؤ ثر دانستن يك نوع شرك است .
ابن عباس مى گويد(انداد، همان شرك است كه گاهى پنهان تر است از حركت مورچه بر سنگ سياه در شب تاريك ، از جمله اينكه انسان بگويد: به خدا سوگند به جان تو سوگند، به جان خودم سوگند ... (يعنى خدا و جان خود و جان دوستش را در يك رديف قرار بدهد) و بگويد اين سگ اگر ديشب نبود دزدان آمده بودند! (پس نجات دهنده ما از دزدان اين سگ است ) يا به دوستش بگويد: هر چه خدا بخواهد و تو بخواهى ، همه اينها بوئى از شرك مى دهد).و در حديثى مى خوانيم كه مردى در برابر پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) همين جمله را گفت :هر چه خدا بخواهد و تو بخواهى ) پيامبر فرمود: مرا شريك خدا و هم رديف او قرار دادى )؟!.
 

Similar threads

بالا