زمزمه های عاشقانه

anise b

عضو جدید
کاربر ممتاز
نگران نباش

حال دلم خوب است !!!

نه از شیطنت های کودکانه اش خبری هست

نه از شیون های مداومش ، به وقت خواستن تو ...

آرام

جوری که نبینی و نشنوی

گوشه ای نشسته ،

و رویاهایش را به خاک می سپارد !
 

anise b

عضو جدید
کاربر ممتاز
مشکل از تو نبود
از من بود
با کسی حرف میزدم
که سمعک هایش را
پیش دیگری جا گذاشته بود . . .
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دوستت دارم پریشان‌، شانه می‌خواهی چه کار؟

دام بگذاری اسیرم‌، دانه می‌خواهی چه کار؟

تا ابد دور تو می‌گردم‌، بسوزان عشق کن‌

ای که شاعر سوختی‌، پروانه می‌خواهی چه کار؟

مُردم از بس شهر را گشتم یکی عاقل نبود

راستی تو این همه دیوانه می‌خواهی چه کار؟

مثل من آواره شو از چاردیواری درآ!

در دل من قصر داری‌، خانه می‌خواهی چه کار؟

خُرد کن آیینه را در شعر من خود را ببین

شرح این زیبایی از بیگانه می‌خواهی چه کار؟

شرم را بگذار و یک آغوش در من گریه کن‌

گریه کن پس شانه ی مردانه می خواهی چه کار؟
 

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز

صندوق دلم

پر از نامه های چشم توست

بوی کبوتر گرفته ام

از پر پرواز عطر تو





 

anise b

عضو جدید
کاربر ممتاز
گاهی دلم ازهرچه آدم است میگیرد..
. گاهی دلم دوکلمه حرف مهربانانه میخواهد..
. نه به شکل ” دوستت دارم” و
یا نه به شکل ” بی تو میمیرم “
… ساده شاید ، مثل :
... …
” دلتنگ نباش،
امیدت به خدا …
فردا روز دیگری ست :cry:
 

anise b

عضو جدید
کاربر ممتاز
هيس

حواس تنهايی ام را

با خاطرات باتو بودن

پرت کرده ام

حرفی نزن

بگذار

لحظه ای آرام گيرد
 

anise b

عضو جدید
کاربر ممتاز
من بیدی نیستم که با این بادها بلرزم!
تمام لرز و ترس من آن زمان است که....
به نسیمی خو کنم و دیگر نوازشش تکرار نشود .....
 

anise b

عضو جدید
کاربر ممتاز
ای كاش تنها یك نفر همدر این دنیا مرا یاری كند،
ای كاش می توانستم با كسی دردودل كنم تابگویم كه
من دیگر خسته تر از آنم كه زندگی كنم
تا ابد غم شب هایم را
تا بفهمد درد تن خسته و بیمارم را
قانون دنیا تنهایی من است
وتنهایی من قانون عشق است
وعشق ارمغان دلدادگی است
واین سرنوشت سادگی است!!!
 

anise b

عضو جدید
کاربر ممتاز
اجازه مي خواهم؛

سـنجاق كنم،

خودم را،

به دلواپسـي هایت...

. . . اجازه؟!
 

anise b

عضو جدید
کاربر ممتاز
امشب همه چیز رو به راهه
همه چیز آرام.....آرام , ...
باورت می شه ؟
دیگه یاد گرفتم شبها بخوابم " با ,یاد تو ,"
تو نگرانم نشو !
همه چیز رو یاد گرفته ام !
راه رفتن تو این دنیا را هم بدون تو یاد گرفته ام !
یاد گرفته ام که چجوری بی صدا گریه کنم !
یاد گرفته ام که هق هق گریه هام را با بالشم ..بی صدا کنم !
تو نگرانم نشو !!
همه چیز رو یاد گرفته ام !
یاد گرفته ام چگونه با تو باشم بی آنکه تو باشی !
یاد گرفته ام ....نفس بکشم بدون تو......و به یاد تو !
یاد گرفته ام که چجوری نبودنت را با رویای با تو بودن سر کنم...
و جای خالیت را با خاطرات با تو بودن پر کنم !
تو نگرانم نشو !
همه چیز را یاد گرفته ام !
یاد گرفته ام که بی تو بخندم.....
یاد گرفته ام بی تو گریه کنم... بدون شونه هات....!
یاد گرفته ام ...که دیگه عاشق نشوم به غیر تو !
یاد گرفته ام که دیگر دل به کسی نبندم ....
و مهمتر از همه یاد گرفتم که با یادت زنده باشم و زندگی کنم !
اما هنوز یک چیز هست ...که یاد نگر فته ام ...
که چجوری.....! برای همیشه خاطراتت را از صفحه دلم پاک کنم ...
و نمی خواهم که هیچ وقت یاد بگیرم ....
تو نگرانم نشو !!
"فراموش کردنت" را هیچ وقت یاد نمیگیرم
چرا که یاد تو تنها امید برای زنده بودنمه
پس این امید رو ازم نگیر
 

mehrdad2012

عضو جدید
کاربر ممتاز
گاهی دلم ازهرچه آدم است میگیرد..
. گاهی دلم دوکلمه حرف مهربانانه میخواهد..
. نه به شکل ” دوستت دارم” و
یا نه به شکل ” بی تو میمیرم “
… ساده شاید ، مثل :
... …
” دلتنگ نباش،
امیدت به خدا …
فردا روز دیگری ست :cry:
ای بابا چی شده چرا اینقدر غمگینی ؟
 

mehrdad2012

عضو جدید
کاربر ممتاز
فردا شاید روز دیگری باشد
تو به من خندیدی
و نمی دانستی من به چه دلهره از باغچه ی همسایه
سیب را دزدیدم
باغبان از پی من تند دوید
سیب را دست تو دید .
آگه خوب بود بگو تا بقیشا بگم .
 

anise b

عضو جدید
کاربر ممتاز
تو به من خندیدی
و نمی دانستی من به چه دلهره از باغچه ی همسایه
سیب را دزدیدم
باغبان از پی من تند دوید
سیب را دست تو دید .
آگه خوب بود بگو تا بقیشا بگم .
غضب آلود به من کرد نگاه سیب دندان زده از دست تو افتاد به باغ.....
خیلی دوس دارم این شعر رو;)
 

anise b

عضو جدید
کاربر ممتاز
این روزها زیادی ساکت شده ام
حرفهایم نمی دانم چرا به جای گلو ؛
از چشمهایم بیرون می آیند ...
 

anise b

عضو جدید
کاربر ممتاز
اینجــــا ، عشــــق قنـــــدیـــــل می بنـــــدَد ،

بــــا ایـــن واژه هــــای یَـــــخ زَده !

نگفتـــــه بــــودی

دَمـــــای ، نبـــــودَنتـــــ زیــــر ِ صفــــر استـــــ . . . !
 

Life13

عضو جدید
دگرقمار محبت نمی برد دل من

کهدست بردی از این بخت بدبیارم نیست

مناختیار نکردم پس از تو یار دگر

بهغیر گریه که آن هم به اختیارم نیست

بهرهگذار تو چشم انتظار خاکم و بس

کهجز مزار تو چشمی در انتظارم نیست

تومیرسی به عزیزان سلام من برسان

کهمن هنوز بدان رهگذر گذارم نیست

چهعالمی که دلی هست و دلنوازی نه

چهزندگی که غمم هست و غمگسارم نیست

بهلاله های چمن چشم بسته می گذرم

کهتاب دیدن دلهای داغدارم نیست

کهتاب و طاقت آن مستی و خمارم نیست

 

anise b

عضو جدید
کاربر ممتاز
همیشه باید کسی باشد

تا بغضهایت را قبل از لرزیدن چانهات بفهمد

باید کسی باشد

که وقتی صدایت لرزید بفهمد

که اگر سکوت کردی، بفهمد

کسی باشد

که اگر بهانهگیر شدی بفهمد

کسی باشد

که اگر سردرد را بهانه آوردی برای رفتن و نبودن

بفهمد به توجهش احتیاج داری

بفهمد که درد داری

که زندگی درد دارد

که دلگیری

بفهمد که دلت برای چیزهای کوچکش تنگ شده است


بفهمد که دلت برای قدم زدن زیرِ باران

برایِ بوسیدنش

برایِ یک آغوشِ گرم تنگ شده است

همیشه باید کسی باشد...

همیشه...!


 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

با همه بی سر و سامانی ام
باز به دنبال پریشانی ام
طاقت فرسودگی ام هیچ نیست
در پی ویران شدنی آنی ام
دلخوش گرمای کسی نیستم
آمده ام تا تو بسوزانی ام

آمده ام با عطش سالها
تا تو کمی عشق بنوشانی ام
ماهی برگشته ز دریا شدم
تا که بگیری و بمیرانی ام
خوبترین حادثه میدانمت
خوبترین حادثه میدانی ام؟
حرف بزن! ابر مرا باز کن
دیر زمانی است که بارانی ام
حرف بزن، حرف بزن، سالهاست
تشنه یک صحبت طولانی ام
ها به کجا میکشی ام خوب من
ها نکشانی به پشیمانی ام


 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]نابينا گفت : دوستت دارم[/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]ماه گفت تو که منو نمي بيني چطور دوستم داري[/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]نابينا گفت اگه مي ديدمت عاشق زيباييت مي شدم اما الان که نمي بينمت عاشق خودت هستم[/FONT]
 

banooyeariayi

عضو جدید
ای داد
از
نگاهت..!!!
.
.
... .
... بی دست و پا میشود دلم..!!
رحمی کن
.
.
.
نای رفتن ندارم..!!
تا
خانه باید کولش کنم ..... .!!!
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
... . ...
درحوالی فاصله های این روزهای غربتم
سنگینی نگاه تو را
دائم به دوش می کشم
هردم... هرکجا...میان ثانیه های جاری
حس میکنم طنین صدای قدمهایت را
درانعکاس سنگفرش های کوچه کلیسا
خاطره گنگ ومات نگاهی
دلهره ی شیرین دیدار
ولبخندی
که میان سکوت لبهایت محو می شد
غرغر دستهایم ...حسرت و
آه دلگیرش تا فاصله ی کوتاه ‌دوری دستهایت
درسایه گاه دیواری تکیه دادم
نگاهم می پیچد در دالان نگاه گرمت ...
درگستره سکوت بین ما
فریادی موج میزد...
ندای اعترافی مشترک که در گلو بغض میشد
صدایی که از منتهای درون برمیخاست
من وتو ... رو در رو ی دلهای یکدیگر...
چه غوغای پر هیاهویی میان چشمهایت
پنهان بود...
سکوت حکم میکرد...
شیشه سکوت بین ما را ...من شکستم
و...
اینکه...
دوستت دارم ...
مثل صدای پچ پچ ...که زمزمه اش در گوش همه آدما خوانده میشد
دلم خرسند ...آسوده نفس کشیدم..
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
شنيدم که چون قوی زيبا بميرد

فريبنده زاد و فريبا بميرد

شب مرگ تنها نشيند به موجی

رود گوشه ای دور و تنها بميرد

در آن گوشه چندان غزل خواند آن شب

که خود در ميان غزلها بميرد

گروهی بر آنند که اين مرغ شيدا

کجا عاشقی کرد آنجا بميرد

شب مرگ از بيم آنجا شتابد

که از مرگ غافل شود تا بميرد

من اين نکته گيرم که باور نکردم

نديدم که قويی به صحرا بميرد

چو روزی ز آغوش دريا برآمد

شبی هم در آغوش دريا بميرد

تو دريای من بودی آغوش باز کن

که ميِخواهد اين قوی زيبا بميرد
 

ساحل مهتابي

عضو جدید
جاودانه ام

جاودانه ام

به تو گفتم حذر از عشق ندارم
سفر از پیش تو هرگز نتوانم نتوانم
روز اول که دل من به تمنای تو پر زد
چون کبوتر لب بام تو نشستم
تو به من سنگ زدی
من نرمیدم
نگسستم
...
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یک نفر هست که :در پرده شب
طرح لبخند سپیدش پیداســـت‌
مثل لحظات خـــوش کودکی‌ام‌
پر ز عطر نفس شب‌بوهاســـت‌


یک نفر هست که چون چلچله‌ها
روز و شب شیفته پرواز اســـــت
توی چشمش چمنی از احساس
توی دستش سبد آواز اســــــت


یک نفر هست که یادش هر روز
چون گـــلی تــــوی دلم می‌روید
آسمان، باد، کبـــــــوتر، بـــــاران‌
قصه‌اش را به زمین می‌گــویــــد


یک نفر هست که از راه دراز
باز پیوسته مرا می‌خوانــــد.... !



 

MOΣIN

عضو جدید
کاربر ممتاز
ای آنکه به جز تو هوایی به سرم نیست
کسی در نظرم نیست
جز یاد عزیزت . جز یاد عزیزت . کسی همسفرم نیست
مرا یار دگر نیست
قدر تو و احساس تو رو کسی نفهمید
دلت از همه رنجید
از عالم و آدم همه جا رنگ و ریا دید
دلت از همه رنجید
من مثل تو از دست همه رنج کشیدم
به جز غصه ندیدم
یک جرعه وفا از لب دریا طلبیدم
لب تشنه دویدم
ای تو نایاب . گوهر ناب
راز مخمل . ترمه خواب
ای توهمدل . ای تو همدرد
عاقبت عشق از تو گل کرد
عاشقم من . عاشق تو
ای تو تنها خوب دنیا
با تو دارم گفتنیها
ای وفادار . نازنین یار
ای نشسته بر دلت خار
ای بریده از من و ما
از گذشته مانده تنها
عاشقم من . عاشق تو
 

anise b

عضو جدید
کاربر ممتاز
من را بـبخش اگر بـه تو پیـله کرده ام

قدری تـحمل کـن پروانه

می شوم!!
 

Similar threads

بالا