دیگه دارم به خودم شک می کنمآخه حرفامو نمی فهمه کسیمن که دست دلمو رو می کنمچرا دنیامو نمی فهمه کسیدل من مونده رو دستمدلی که همه ی دار و نداره آدمهکاش یکی از ته دل به من بگهعاشق این دل صاف و سادمهآخه من چیزه زیادی نمی خامیه نوازش یه نگاهه مهربونیکی که خودش باشه تا بتونیمواسه همدیگه بمونیم هر دومون
تنها تو را ستودم
آن سان ستودمت
که بدانند مردمان
محبوب من
به سان خدایان ستودنی ست