گفتگو با خدا(::: مناجات نامه :::)

nice_Alice

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
تاخدا بنده نوازاست به خلقم چه نیاز--------------------میکشم ناز یکی تا به همه نازکنم!
 

nice_Alice

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
بی نیازی ندهد دهر خدایا توبده
سازگاری نکند خلق خدایا تو بکن:gol:
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خدایا!
اخرش نفهمیدم اینجایی که هستم تقدیر من است یا تقصیر من؟؟؟!!!
آه اما در خیال خام خود بودم...



و نمیدانستم



دست تقدیر برایم چه نوشت!



قبل از آن که صید صیاد شوم او صید شد



و از آن روز دگر



غصه آن عشق نافرجام در من مانده است



و از آن لحظه فقط



اشکها یار وفادار منند



درک من از عشق این شد







که اگر



خاطرت با رفتنم آسوده است من میروم....
 

ملیسا

عضو جدید
کاربر ممتاز
وقتی قلب‌هایمان‌ کوچک‌تر از غصه‌هایمان‌ میشود
وقتی نمیتوانیم‌ اشک‌هایمان‌ را پشت‌ پلک‌هایمان‌ مخفی کنیم‌
و بغض‌هایمان‌ پشت‌ سر هم‌ میشکند
وقتی احساس‌ میکنیم
بدبختیها بیشتر از سهم‌مان‌ است‌
و رنج‌ها بیشتر از صبرمان؛
وقتی امیدها ته‌ میکشد
و انتظارها به‌ سر نمیرسد
وقتی طاقتمان‌ تمام‌ میشود
و تحملمان‌ هیچ ...
آن‌ وقت‌ است‌ که‌ مطمئنیم‌ به‌ تو احتیاج‌ داریم
و مطمئنیم‌ که‌ تو
فقط‌ تویی که‌ کمکمان‌ میکنی ...
آن‌ وقت‌ است‌ که‌ تو را صدا میکنیم
و تو را میخوانیم
آن‌ وقت‌ است‌ که‌ تو را آه‌ میکشیم
تو را گریه‌ میکنیم
و تو را نفس‌ میکشیم
وقتی تو جواب‌ میدهی،
دانه‌دانه‌ اشک‌هایمان‌ را پاک‌ میکنی
و یکی یکی غصه‌ها را از دلمان‌ برمیداری
گره‌ تک‌تک‌ بغض‌هایمان‌ را باز میکنی
و دل‌ شکسته‌مان‌ را بند میزنی
سنگینی ها را برمیداری
و جایش‌ سبکی میگذاری و راحتی؛
بیشتر از تلاشمان‌ خوشبختی میدهی
و بیشتر از حجم لب‌هایمان، لبخند
خواب‌هایمان‌ را تعبیر میکنی
و دعاهایمان‌ را مستجاب‌
آرزوهایمان‌ را برآورده می کنی؛
قهرها را آشتی میدهی
و سخت‌ها را آسان
تلخ‌ها را شیرین‌ میکنی
و دردها را درمان
ناامیدی ها، همه امید میشود
و سیاهی‌ها سفید سفید ...
خداوندا !
تنها تو را صدا میکنیم
و فقط تو را می خوانیم...
 

!پرستو!

عضو جدید
خدا در همین نزدیکی است..
لای این شب بوها، پای آن کاج بلند، روی آگاهی آب، روی قانون گیاه
من مسلمانم ... قبله ام یک گل سرخ ... جانمازم چشمه ... مهرم نور ... دشت سجاده ی من
من وضو با تپش پنجره ها میگیرم
در نمازم جریان دارد ماه ... جریان دارد طیف ... سنگ از پشت نمازم پیداست
همه ذرات نمازم متبلور شده است
من نمازم را وقتی می خوانم که اذانش را باد گفته باشد سر گلدسته سرو
من نمازم را پی تکبیره الاحرام علف می خوانم ... پی قد قامت موج
کعبه ام بر لب آب ... کعبه ام زیر اقاقی هاست
کعبه ام مثل نسیم میرود باغ به باغ ... میرود شهر به شهر ...
 

m3164

کاربر فعال تالار مهندسی شیمی
کاربر ممتاز
مبادا رهایم کنی

مبادا رهایم کنی


خدایا؛

نگویم دستم بگیر
عمری گرفته ای​

مـبـادا رهـایـم کـنـی...​


 

capslock

عضو جدید
خدایا اگر دوستم داری چرا رهایم کرده ای اگر رهایم کرده ای چرا دوستم داری بگذار فکر کنم دوستم نداری تا آسوده باشم
 

میهن مشرقی

عضو جدید
[FONT=&quot]روزي انسان از پروردگار پرسيد: خدايا اگر همه چيز در سرنوشت ما نوشته شده است پس آرزو کردن ما چه فايده اي دارد !؟[/FONT][FONT=&quot]
پروردگارخنديد و گفت: شايد من نوشته باشم هرچه آرزو کرد ..![/FONT]
 

* ziba *

عضو جدید
کاربر ممتاز
لا یمکن الفرار من حکومتک ....

 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
از خدا پرسیدم:خدایا چطور می توان بهتر زندگی کرد؟

خدا جواب داد :گذشته ات را بدون هیچ تاسفی بپذیر،

با اعتماد زمان حال ات را بگذران

و بدون ترس برای آینده آماده شو.

ایمان را نگهدار و ترس را به گوشه ای انداز .

شک هایت را باور نکن و هیچگاه به باورهایت شک نکن.

زندگی شگفت انگیز است فقط اگربدانید که چطور زندگی کنید

مهم این نیست که قشنگ باشی ،

قشنگ اینه که مهم باشی! حتی برای یک نفر

مهم نیست شیر باشی یا آهو مهم این است با تمام توان شروع به دویدن کنی

کوچک باش و عاشق.. که عشق می داند آئین بزرگ کردنت را

بگذارعشق خاصیت تو باشد
موفقیت پیش رفتن است نه به نقطه ی پایان رسیدن

فرقى نمی کند گودال آب کوچکى باشى یا دریاى بیکران...

زلال که باشى، آسمان در تو پیداست
 

الهام3

عضو جدید
پشت هر کوه بلند سبزه زاریست پر از یاد خدا-و در آن باغ کسی میخواند-که خدا هست دگر غصه چرا؟؟
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تو باش ، نه به این خاطر که در این دنیای بزرگ تنها نباشم

تو باش ، تا در دنیای بزرگ تنهاییم ، تنها ترین باشی . . .
 

جواد111

عضو جدید
درد دارد از چيزي فرار كني كه نياز داري به خودش پناه ببري.

خیلی وقتا خواستم منکرت بشم یا یه جورایی بیخیال بودنت بشم ولی همیشه یه جایی از دلم به نبودنت راضی نبوده...
 

mehravehoath

عضو جدید
[FONT=&quot]و من مضطرب و دل نگران[/FONT]
[FONT=&quot]به تو گفتم که پر از تشویشم[/FONT]
[FONT=&quot]چه شود آخر کار[/FONT]
[FONT=&quot]و تو گفتی آرام [/FONT]
[FONT=&quot]که خدا هست کریم[/FONT]
[FONT=&quot]پاسخی نرم و لطیف[/FONT]
[FONT=&quot]که به من داد یک آرامش شیرین و عجیب[/FONT]
 

mehravehoath

عضو جدید
E- mail... از طرف خدا


امروز صبح که از خواب بیدار شدی،نگاهت می کردم؛و امیدوار بودم که با من حرف بزنی،حتی برای چند کلمه،نظرم را بپرسی یا برای اتفاق خوبی که دیروز در زندگی ات افتاد،از من تشکر کنی.اما متوجه شدم که خیلی مشغولی،مشغول انتخاب لباسی که می خواستی بپوشی.وقتی داشتی این طرف و آن طرف می دویدی تا حاضر شوی فکر می کردم چند دقیقه ای وقت داری که بایستی و به من بگویی:سلام؛اما تو خیلی مشغول بودی.یک بار مجبور شدی منتظر بشوی و برای مدت یک ربع کاری نداشتی جز آنکه روی یک صندلی بنشینی. بعد دیدمت که از جا پریدی.خیال کردم می خواهی با من صحبت کنی؛اما به طرف تلفن دویدی و در عوض به دوستت تلفن کردی تا از آخرین شایعات با خبر شوی. تمام روز با صبوری منتظر بودم.با اونهمه کارهای مختلف گمان می کنم که اصلاً وقت نداشتی با من حرف بزنی.متوجه شدم قبل از نهار هی دور و برت را نگاه می کنی،شاید چون خجالت می کشیدی که با من حرف بزنی،سرت را به سوی من خم نکردی. تو به خانه رفتی و به نظر می رسید که هنوز خیلی کارها برای انجام دادن داری.بعد از انجام دادن چند کار،تلویزیون را روشن کردی.نمی دانم تلویزیون را دوست داری یا نه؟ در آن چیزهای زیادی نشان می دهند و تو هر روز مدت زیادی از روزت را جلوی آن می گذرانی؛ در حالی که درباره هیچ چیز فکر نمی کنی و فقط از برنامه هایش لذت می بری...باز هم صبورانه انتظارت را کشیدم و تو در حالی که تلویزیون را نگاه می کردی،شام خوردی؛ و باز هم با من صحبت نکردی. موقع خواب...،فکر می کنم خیلی خسته بودی. بعد از آن که به اعضای خوانواده ات شب به خیر گفتی ، به رختخواب رفتی و فوراً به خواب رفتی.اشکالی ندارد.احتمالاً متوجه نشدی که من همیشه در کنارت و برای کمک به تو آماده ام. من صبورم،بیش از آنچه تو فکرش را می کنی.حتی دلم می خواهد یادت بدهم که تو چطور با دیگران صبور باشی.من آنقدر دوستت دارم که هر روز منتظرت هستم.منتظر یک سر تکان دادن،دعا،فکر،یا گوشه ای از قلبت که متشکر باشد. خیلی سخت است که یک مکالمه یک طرفه داشته باشی.خوب،من باز هم منت ظرت هستم؛سراسر پر از عشق تو...به امید آنکه شاید امروز کمی هم به من وقت بدهی. آیا وقت داری که این را برای کس دیگری هم بفرستی؟ اگر نه،عیبی ندارد،می فهمم و هنوز هم دوستت دارم. روز خوبی داشته باشی ...
دوست و دوستدارت:خدا
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز



امروز صبح که از خواب بیدار شدی،نگاهت می کردم؛و امیدوار بودم که با من حرف بزنی،حتی برای چند کلمه،نظرم را بپرسی یا برای اتفاق خوبی که دیروز در زندگی ات افتاد،از من تشکر کنی.اما متوجه شدم که خیلی مشغولی،مشغول انتخاب لباسی که می خواستی بپوشی.وقتی داشتی این طرف و آن طرف می دویدی تا حاضر شوی فکر می کردم چند دقیقه ای وقت داری که بایستی و به من بگویی:سلام؛اما تو خیلی مشغول بودی.یک بار مجبور شدی منتظر بشوی و برای مدت یک ربع کاری نداشتی جز آنکه روی یک صندلی بنشینی. بعد دیدمت که از جا پریدی.خیال کردم می خواهی با من صحبت کنی؛اما به طرف تلفن دویدی و در عوض به دوستت تلفن کردی تا از آخرین شایعات با خبر شوی. تمام روز با صبوری منتظر بودم.با اونهمه کارهای مختلف گمان می کنم که اصلاً وقت نداشتی با من حرف بزنی.متوجه شدم قبل از نهار هی دور و برت را نگاه می کنی،شاید چون خجالت می کشیدی که با من حرف بزنی،سرت را به سوی من خم نکردی. تو به خانه رفتی و به نظر می رسید که هنوز خیلی کارها برای انجام دادن داری.بعد از انجام دادن چند کار،تلویزیون را روشن کردی.نمی دانم تلویزیون را دوست داری یا نه؟ در آن چیزهای زیادی نشان می دهند و تو هر روز مدت زیادی از روزت را جلوی آن می گذرانی؛ در حالی که درباره هیچ چیز فکر نمی کنی و فقط از برنامه هایش لذت می بری...باز هم صبورانه انتظارت را کشیدم و تو در حالی که تلویزیون را نگاه می کردی،شام خوردی؛ و باز هم با من صحبت نکردی. موقع خواب...،فکر می کنم خیلی خسته بودی. بعد از آن که به اعضای خوانواده ات شب به خیر گفتی ، به رختخواب رفتی و فوراً به خواب رفتی.اشکالی ندارد.احتمالاً متوجه نشدی که من همیشه در کنارت و برای کمک به تو آماده ام. من صبورم،بیش از آنچه تو فکرش را می کنی.حتی دلم می خواهد یادت بدهم که تو چطور با دیگران صبور باشی.من آنقدر دوستت دارم که هر روز منتظرت هستم.منتظر یک سر تکان دادن،دعا،فکر،یا گوشه ای از قلبت که متشکر باشد. خیلی سخت است که یک مکالمه یک طرفه داشته باشی.خوب،من باز هم منت ظرت هستم؛سراسر پر از عشق تو...به امید آنکه شاید امروز کمی هم به من وقت بدهی. آیا وقت داری که این را برای کس دیگری هم بفرستی؟ اگر نه،عیبی ندارد،می فهمم و هنوز هم دوستت دارم. روز خوبی داشته باشی ...


گفتم: یعنی بازم بیام؟ بازم منو می‌بخشی؟

گفتی: و من یغفر الذنوب الا الله

.:: به جز خدا کیه که گناهان رو ببخشه؟ (آل عمران/۱۳۵) ::.

گفتم: نمی‌دونم چرا همیشه در مقابل این کلامت کم میارم! آتیشم می‌زنه؛ ذوبم می‌کنه؛ عاشق می‌شم! … توبه می‌کنم

گفتی: ان الله یحب التوابین و یحب المتطهرین

.:: خدا هم توبه‌کننده‌ها و هم اونایی که پاک هستند رو دوست داره (بقره/۲۲۲) ::.

ناخواسته گفتم: الهی و ربی من لی غیرک

گفتی: الیس الله بکاف عبده

.:: خدا برای بنده‌اش کافی نیست؟ (زمر/۳۶) ::.

گفتم: در برابر این همه مهربونیت چیکار می‌تونم بکنم؟

گفتی:یا ایها الذین آمنوا اذکروا الله ذکرا کثیرا و سبحوه بکرة و اصیلا هو الذی یصلی علیکم و ملائکته لیخرجکم

من الظلمت الی النور و کان بالمؤمنین رحیما

.:: ای مؤمنین! خدا رو زیاد یاد کنید و صبح و شب تسبیحش کنید. او کسی هست که خودش و فرشته‌هاش

بر شما درود و رحمت می‌فرستن تا شما رو از تاریکی‌ها به سوی روشنایی بیرون بیارن .
[/QUOTE
 

الهام3

عضو جدید
خداوندا
خداوندا! مرا شایسته آن کن تا به همنوعانم که در سراسر دنیا در فقر و گرسنگی به دنیا می آیند و میمیرند ؛ خدمت کنمخدایا! امروز با دستهای ما روزی عشق ،‌آرامش و سرور به آنها ببخشخدایا! مرا معبر آرامش کن ؛‌تا آنجا که نفرت هست ، عشق جاری سازمآنجا که خطا هست ، بخشایش بگسترمآنجا که جدایی هست ، وصل بیافرینمآنجا که لغزش و دروغ هست ، حقیقت بیاورمآنجا که تردید هست ، ایمان بیاورمآنجا که ظلمت هست ، نور بتابانمو آنجا که اندوه است ، شادی منتشر کنمخدایا! مرا موهبت آن عطا کنم تا به جای آسودن به دیگران آسایش بخشم.و بجای آنکه دیگران درکم کنند ، درکشان کنمو بجای آنکه عشق دریافت کنم ، عشق بورزمزیرا با فراموش کردن خویش است که می توان به هرچیز رسیدبا بخشایش است که بخشوده می شویمو با مردن است که زندگی ابدی میابیم
 

الهام3

عضو جدید
خدایا .. من همانی هستم که وقت و بی وقت مزاحمت می شوم
همانی که وقتی دلش می گیرد و بغضش می ترکد، می آید سراغت
من همانی ام که همیشه دعاهای عحیب و غریب می کندو چشم هایش را می بندد و می گویدمن این حرف ها سرم نمی شود. باید دعایم را مستجاب کنیهمانی که گاهی لج می کند و گاهی خودش را برایت لوس می کند
همانی که نمازهایش یکی در میان قضا می شود و کلی روزه نگرفته دارد
همانی که بعضی وقت ها پشت سر مردم حرف می زندگاهی بد جنس می شود البته گاهی هم خود خواه
حالا یادت آمد من کی هستمخدایا می خواهم آنگونه زنده ام نگاه داری که نشکند دلی از زنده بودنمو آنگونه مرا بمیرانی که کسی به وجد نیاید از نبودنم
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اه ای خدا که دست توانایت
بنیان نهاده عالم هستی را
بنمای روی واز دل من بستان
شوق گناه و لقش پرستی را
فروغ
 

mohandes soror

عضو جدید
کاربر ممتاز
خدایا شکر
به اندازه تمام آنچه که عطا نموده ای
به خاطر لبخند زیبایت هر روز صبح
شکر شکر وهزاران بار شکربابت مهربانیت
خدایا شکرت
 

mehravehoath

عضو جدید
:خدایا
به مذهبی ها بفهمان که:آدم از خاک است، بگو که:یک پدیده ی مادی نیز به همان اندازه خدا را معنی میکند که یک پدیده ی غیبی را، در دنیا به همان اندازه خدا وجود دارد که در آخرت وجود دارد .
 

mehravehoath

عضو جدید
قرآن !
من شرمنده توام اگر از تو آواز مرگی ساخته ام كه هر وقت در كوچه مان آوازت بلند میشود همه از هم
میپرسند " چه كس مرده است؟ " چه غفلت بزرگی كه
می پنداریم خدا تو را برای مردگان ما نازل كرده است[FONT=&quot] .[/FONT]
قرآن !
من شرمنده توام اگر ترا از یك نسخه عملی به یك افسانه موزه نشین مبدل كرده ام . یكی ذوق میكند كه ترا
بر روی برنج نوشته،‌یكی ذوق میكند كه ترا فرش كرده ،‌یكی ذوق میكند كه ترابا طلا نوشته ،‌یكی به خود
میبالد كه ترا در كوچك ترین قطع ممكن منتشر كرده و ... ! آیا واقعا خدا ترا فرستاده تا موزه سازی كنیم ؟
قرآن !
من شرمنده توام اگر حتی آنان كه ترا می خوانند و ترا می شنوند ،‌آنچنان به پایت می نشینند
كه خلایق به پای موسیقی های روزمره می نشینند . اگر چند آیه از ترا به یك نفس بخوانند مستمعین
فریاد میزنند " احسنت ...! " گویی مسابقه نفس است[FONT=&quot] ...[/FONT]
قرآن !‌
‌ من شرمنده توام اگر به یك فستیوال مبدل شده ای حفظ كردن تو با شماره صفحه ،‌خواندن تو آز آخر به اول ،‌یك معرفت است یا یك ركورد گیری؟ ای كاش آنان كه ترا حفظ كرده اند ،‌حفظ كنی ، تا این
چنین ترا اسباب مسابقات هوش نكنند.[FONT=&quot] .[/FONT]
خوشا به حال هر كسی كه دلش رحلی است برای تو[FONT=&quot] .[/FONT]آنانكه وقتی ترا می خوانند چنان حظ می كنند ،‌گویی كه قرآن همین الان به ایشان نازل شده است. آنچه ما باقرآن كرده ایم تنها بخشی از اسلام است كه به صلیب جهالت كشیدیم.
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خدایا.............

و من الناس من یعبد الله علی حرف فان اصابه خیر اطمأن به و ان اصابته فتنة انقلب علی وجهه خسر الدنیا و الآخره

.:: بعضی از مردم خدا رو فقط به زبون عبادت می کنن. اگه خیری بهشون برسه، امن و آرامش پیدا می کنن و اگه بلایی سرشون بیاد تا امتحان شن، رو گردون میشن. خودشون تو دنیا و آخرت ضرر می کنن (حج/۱۱)
 

raha.68m

عضو جدید
کاربر ممتاز
خدایا...
تو خواستی یا من؟
تو باعث شدی یا من؟...
خدایا من گفتم به تو...به همه
گفتم با امضام...
گفتم که قلبم...
خدایا من بدم یا خوب؟
دارم اشتباه می رم یا درست....
من خودم رو همین الان به تو سپردم...برای هزارمین بار
تو ....قبولم کردی...یا نه؟ من از کجا بفهمم
خدایا هر چی تو دلمه رو می دونی
مثل همیشه... تو رو به خودت قسم...سکوت نکن...:(
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
گفتم چه قدر احساس تنهایی می کنم !

گفتی :من که نزدیکم
گفتم :تو همیشه نزدیکی ,من دورم ,کاش میشد بهت نزدیک بشم !
گفتی :هرصبح و عصر پروردگار روی پیش خودت با خوف وتضرعو با صدا ی اهسته یاد کن !
گفتم اینم توفیق می خواد!
گفتی دوست نداریدخدا ببخشد شما را
گفتم معلوم که دوست دارم منو ببخشی
گفتی :پس از خدا بخواهید ببخشدتان و بعد توبه کنید !
گفتم با این همه گناه اخه چه کار می تونم بکنم ؟
گفتی :مگر نمی دانید خداست که توبه را از بنده هایشقبول می کند ؟!
گفتم دیگه روی توبه ندارم
گفتی خدا عزیزاست او امرزنده گناه است و پذیرنده توبه
گفتم:با این همه گناه بر کدام گناهم توبه کنم
گفتی :خدا همه ی گناهان را می بخشد
گفتم :یعنی بازم بیام منو می بخشی؟
گفتی :وجز خدا کیست که گناهان را ببخشد ؟
گفتم نمی دونم چرا همیشه در مقابل این کلامت کم میارم !اتیشم می زنه ذوبم می کنه عاشق میشم !توبه می کنم .
ناخواسته گفتم :خدایا جز تو چه کسی برام هست ؟
گفتی ایا خدا برای بنده اش کافی نیست ؟
گفتم:در برابر این همه مهربونیت چه کار می تونم بکنم ؟

گفتی :خدا را زیاد یاد کن و صبح و شب تسبیح اش گویید .او کسی ست که خودش و فرشته هایش بر شما درود و رحمت می فرستند تا شما را از تاریکی ها به سوی روشنایی خارج سازند خدا نسبت به مومنان مهربان است
 
بالا