گفتگوها و گفتمان‌های مهندسان شیمی

vahid.gerrard

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سر به دیوار میذارم که نخوام به کسی تکیه کنم که اونم یه روز تنهام بذاره
به هر کی لطف کنی خصم مادرزاد میشه


اشتباهی که همه عمر پشیمانم از آن
اعتمادیست که بر مردم دنیا کردم
تلمیح دارد به امضای بنده....
ایول انگار شما هم "قبیله یعنی یه نفر"
 

taleshi89

عضو جدید
واقعا ،،،،ممنوووووووووووووووووووووووون،بالاخره یه چیزی دستم اومد،،به نظر شما توانشو از کجا تعیین کنم یعنی حتما باید تو ازمایشگاه مشخص شه هیچ راه محاسباتی نداره؟/////////
 

A N A H I T A

عضو جدید
کاربر ممتاز
رفتن همیشه رسیدن نیست ولی برای رسیدن باید رفت. در بن بست هم راه آسمان باز است پرواز را بیاموز .
دکتر علی شریعتی
 

vahid.gerrard

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
واقعا ،،،،ممنوووووووووووووووووووووووون،بالاخره یه چیزی دستم اومد،،به نظر شما توانشو از کجا تعیین کنم یعنی حتما باید تو ازمایشگاه مشخص شه هیچ راه محاسباتی نداره؟/////////
کدوم دانشگاه درس میخونی؟؟؟؟
میری ترم 3؟؟؟
 

vahid.gerrard

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
"کشتی در ساحل امن تر است، اما برای این کار ساخته نشده است"
پائولو کوئیلو: عشقمه
 

A N A H I T A

عضو جدید
کاربر ممتاز
براي شنا کردن به سمت مخالف رودخانه، قدرت و جرات لازم است، وگرنه هرماهی مرده اي هم میتواند به جهت موافق آب شنا کند
 

vahid.gerrard

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اگر بگذارد این فریاد


خواهم گفت


سکوتی را


که پژمردم در این سینه


وگر یاری کند غمباد


خواهم گفت


غم تلخی


که با یاد غرور عشق شیرینه...
 

A N A H I T A

عضو جدید
کاربر ممتاز
كاش چون پائيز بودم ... كاش چون پائيز بودم
كاش چون پائيز خاموش و ملال انگيز بودم
برگ هاي آرزوهايم يكايك زرد مي شد
آفتاب ديدگانم سرد مي شد
آسمان سينه ام پر درد مي شد
ناگهان توفان اندوهي به جانم چنگ مي زد
اشگ هايم همچو باران
دامنم را رنگ مي زد
وه ... چه زيبا بود اگر پائيز بودم
وحشي و پر شور و رنگ آميز بودم
شاعري در چشم من مي خواند ... شعري آسماني
در كنارم قلب عاشق شعله مي زد
در شرار آتش دردي نهاني
نغمه من ...
همچو آواي نسيم پر شكسته
عطر غم مي ريخت بر دل هاي خسته
پيش رويم:
چهره تلخ زمستان جواني
پشت سر:
آشوب تابستان عشقي ناگهاني
سينه ام:
منزلگه اندوه و درد و بدگماني
كاش چون پائيز بودم ... كاش چون پائيز بودم

 

A N A H I T A

عضو جدید
کاربر ممتاز
گر خدا بودم ملائک را شبي فرياد ميکردم
سکه خورشيد را در کوره ظلمت رها سازند
خادمان باغ دنيا را ز روي خشم ميگفتم
برگ زرد ماه را از شاخه ها جدا سازند


نيمه شب در پرده هاي بارگاه کبرياي خويش
پنجهء خشم خروشانم را زير و رو ميريخت
دستهاي خته ام بعد از هزاران سال خاموي
کوهها را در دهان باز درياها فرو ميريخت


ميگشودم بند از پاي هزاران اختر تبدار
ميفاندم خون آتش در رگ خاموش جنگلها
ميدريدم پرده هاي دود را تا در خرو باد
دختر آتش برقصد مست در آغوش جنگلها


ميدميدم در ني افسوني باد شبانگاهي
تا ز بستر رودها ، چون مارهاي تشنه ، برخيزيد
خسته از عمري بروي سينه اي مرطوب لغزيدن
در دل مرداب تار آسمان شب فرو ريزند


بادها را نرم ميگفتم که بر شط شب تبدار
زورق سرمست عطر سرخ گلها را روان سازند
گورها را ميگشودم تا هزاران روح سرگردان
بار ديگر،در حصار جسمها،خود را نهان سازند


گر خدا بودم ملائک را شبي فرياد ميکردم
آب کوثر را درون کوزهء دوزخ بجوشانند
مشعل سوزنده در کف،گلهء پرهيزکاران را
از چراگاه بهشت سبز دامن برون رانند


خسته از زهد خدائي،نيمه ب در بستر ابليس
در سراشيب خطائي تازه ميجستم پناهي را
ميگزيدم دربهاي تاج زرين خداوندي
لذت تاريک و دردآلود آغوش گناهي را

 

vahid.gerrard

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خیلی خوب من رفع رحمت میکنم.....
با اجازه....
همگی خدا نگهدارتون........
 

mohamad4552

عضو جدید
سلام به همگي
من مدرك كارشناسي ارشد مهندسي شيمي دارم
براي گرفتن امريه خدمت سربازي به چه سازماني بايد مراجعه كنم؟؟؟
هر كسي هر اطلاعاتي كه داره ممنون ميشم اگه بگه ;-) ;-)
عجله هم دارم
 

mohamad4552

عضو جدید
درسازمانهاي دولتي در ماهاي خاصي سرباز جذب مي كنند ؟؟؟
خلاصه هر اطلاعاتي درباره امريه گرفتن داريد بديد . با تشكر
 

arnak

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام بر بچ با حال مهندسی شیمی​



یک چشم من از غم دلدار گریست/چشم دگرم حسود بود و نگریست
چون روز وصال آمد او را بستم/گفتم نگریستی نباید نگریست
 

mary90

عضو جدید
کاربر ممتاز
این چه ساینیه اخه
چرا هیچ کس نیست؟
چرا هیچ کس به داد من بی نوا نمی رسه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
 
بالا