گفتمان معماری ...

Faeze Ardeshiry

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
خب با اجازه اساتید بزرگ
نظرات دوستان رو خوندم و ممنونم از مشارکت

اول از همه اینکه همایش در خدمتِ ماست، نه ما در خدمت همایش،
دلیل این همه همایشای رنگارنگ اشتباهه من ِ دانشجو هست که بدون آگاهی و بار علمی مناسب اقدام می کنم به ارسال مقاله.
دوم استادِ من، نمیخام اسم استادمو خراب کنم اما اسم یکی از اساتید خوبم رو در مقاله ای دیدم که حتی به اون مقاله نمی شه گفت تحقیق! آیا ایشون اطلاع نداشتند که اسمشون پای همچین نوشتاری هست؟؟

دوم اگر سطح همایشا اینقدر پایینه، ما در ارسال نوشته هامون به اون ها دنباله چی هستیم؟؟ چیزی رو که خودمونم قبول نداریم؟ یا یک کاغذ پرینت شده با هولوگرام؟؟

سوم سازمانهایی هستند نظیر مرکز معماری ایران که دائما در حال برگزاری همایش هستند، چرا وزارت علوم مدام مجوز میده به این گروه ها؟

چهارم میپردازم به تجربیات خودم

یک مقاله ترویجی ارسال کردم به یک همایش ملی که برگزار کنندش دانشگاه پیام نور بود و رد شد.
همون مقاله رو به همراه یه مقاله دیگه فرستادم به یه همایش بین المللی که برگزار کنندش دانشگاه ازاد شیراز بود. هر دو پذیرش شد.
زنگ زدم به دبیرخانه گفتم پذیرش شده برای سخنرانی؟چاپ در دفترچه چکیده ها یا پوستر؟ میدونین به من چی جواب دادن؟ دبیر محترم همایش فرموندند: شما دوست داری چطوری ارائه کنی؟؟!!!!!!
همینطور که پیش رفتم متوجه شدم برگزار کننده این همایش یه موسسه هست و دانشگاه ازاد نیست! حالا با چه کلکی تو سیویلیکا اینطوری نمایه کرده بودن خدا داند.
یکی از مقالات برای سخنرانی اماده شده بود که روز همایش به من گفتند تنها یک نفر از گروه معماری میتونه سخنرانی کنه و اون شما نیستین اما عنوان سخنرانی در گواهی قید میشه!
مقاله دوم که پوستر بود رو من در سایز 100*70 آماده کرده بودم اما روز همایش روی کاغذ آ4 پرینت کرده بودند!
وقتی گواهی اومد تنها اسم نویسنده مسئول روش مکتوب شده بود و نویسنده دیگر .... فک کنم در این صحنه محو شد...
حتی مهر اون موسسه حک نشده بود روی گواهی و فاقد هولوگرام بود.
جالبه بدونین توی گواهی قید نشده بود سخنرانی بوده یا پوستر، وقتی زنگ زدم و علت رو جویا شدم فهمیدم همش زیر سر شورای سیاست گذاری هست!!!!!با هم بخندیم
این موسسه حتی بعد از همایش تو بخش اخبار نوشته بود اگه کسی مقالش پذیرش شده اما ثبت نام نکرده الانم میتونه با پرداخت هزینه، گواهی بگیره!!!! با هم بلند بخندیم
​من و دوستم داریم پیگیری می کنیم که با پس فرستادن گواهی ها مقالمون و هزینمون رو پس بگیریم.

مورد بعدی دو مقاله دیگر بود که ارسال کردم به یه موسسه در قزوین
تا روز آخر که فرصت بود برای ارسال هزینه برای من پذیرش و عدم پذیرش نزده بودند، من زنگ زدم به دبیرخانه و موضوع رو گفتم، نیم ساعت بعد به فاصله 3 دقیقه و شاید کمتر هر دو رو زدند پذیرش!

مورد بعدی مقاله ای بود که فرستادم به مشهد و مجدد همین اتفاق برام رخ داد!

حالا خودم واقعا موندم که چه کنم! چنتا مقاله درسی دارم واقعا نمیدونم چیکار باید کنم.
اینها حتی به خودشون زحمت ندادند که مقالات من رو حداقل چکیدش رو بخونند! چی می تونم بگم؟

مورد اخر مربوط هست به یک همایش توی تهران که هنوزم فرصت داره. ما این ترم ملزم بودیم برای دو درس مقاله تهیه کنیم. بچه های کلاس ما هر کدوم دو مقاله که واقعا خودشونم اعتراف می کنند ک محتواش یا کپی هست یا چرندیات و خزعبل اما تو نصف روز یا کمتر این همایش اون مقالات رو هم پذیرفت!

بار دیگری، یه مقاله در مورد فضای سبز داشتم که می خواستم ارسال کنم به یه همایش الکترونیکی، وقتی محور هاش رو مطالعه کردم به موضوع من نمیخورد. ایمیل زدم به دبیرخانه و شرایط رو گفتم، فرموندند که مقالتو بفرس، نو پرابلم، دیگه چی میتونم بگم؟
 
آخرین ویرایش:

Faeze Ardeshiry

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
اینکه دوستان نوشتند کمیت زیاده، قبول دارم اما سطح علمی پایین بیشتر دانشجوهای معماری گاهی به این اطلاعات تکراری نیاز داره. گاها اطلاعات اندک اندک از سراسر کشور به یه ادم با پشتکار کمک میکنه یه چیزه جامع بنویسه

البته من در پی یک بحثی مدام سیویلیکا رو چک می کنم و انواع مقالات در مورد اون رو مطالعه میکنم، سه مقاله با محتوای یکسان، با سه عنوان متفاوت در سه کنفرانس شرکت داده شده است و در سیویلیکا نمایه شده است! کجایند انها که میگن مقاله در هیچ جا نمایه نشده باشد، مسئولان فنی پاسخ بدهید؟ عدم نظارت موجب شده ...

من مطمئنم مقالاتی که ارسال می کنیم(بطور عام) اصلا داوری نمیشه، اصلا کسی اونها رو نمیخونه، حتما براتون پیش اومده مقاله ای رو دانلود کنید که در فایل وردش شاهد به هم ریختگی جای عکس و تصاویر باشید. یعنی همایشا حتی به خودشون زحمت ندادن پی دی اف رو باز کنند و به نویسنده اعلام کنند که مجدد بفرست!!!

البته در این میان مقالات خوبی هم دیدم که متاسف شدم ا اینکه به کنفرانس ها فرستادند. احتمالا نویسنده ناشی بوده در این مورد و به نفس کسی کار کرده که محور کارش همراستا با محوره کاره اونه

حتما متوجه این شدید که یک سری از مقالات (به خصوص در بحث تاریخی) به جای ارائه تصاویر گرافیکی خوب و مناسب، تماما تکست نگارش کردند. من مخالف این قضیه هستم. به نظر من باید در داوری این مورد لحاظ بشه.

برخی همایشا میگن طول مقاله بیشتر زا 8 صفحه نباشه . حالا همون 8 صفحه هم 5 سانت از بالا و 5 سانت از پایین حاشیه داره. متن راهنمای نگارش یا همون فرمت رو هم یه طوری مینویسن انگار چه خبره.ادم هراسش میگیره

البته بار اول ک قصد ارسال داشتم دیدم دو همایش فرمت مشابه دارند. نصف روز داشتم مدام فرمت ها رو چندباره دانلود میکردم. فک کردم من دارم اشتباه می کنم!

در پایان:
یک سری از مقالات حدودشون کمه، ینی فرضیه داری سوال و جواب داری نتیجه و چکیدت خوبه اما بیشتر زا اون که نوشتی جای کار نداره و مناسبه ارسال ب ژورنال ها هم نیست! در این مورد چه باید کرد؟

در مورد بادگیر نوشته بودن که گفتن تکرار مکررات هست. چرا تکرار مکررات؟ آقای مهندس دهقانی دو کتاب تالیف کردن در مورد بادگیر و آب انبار که از برترین نمونه هایی هست که در مورد این دو سازه نگاشته شده. درسته اب انبار های یزد و بادگیراش خیلی تو ذهن هستن اما آب انبار و بادگیر سایر شهر های ایران چطور؟

یه مورد دیگه هم که هست بحث هزینه هاست
منِ دانشجو نمیتونم 300 تومن هزینه کنم مقالمو بدم به یه برگزار کننده خوب اما 50 تومن دارم بدم به یه موسسه . هر دوش هم گواهی میدن و هیچ جا نمینویسن اعتبار این بالاتر از اونه، ممکنه هر دو هم پایتخت برگزار بشه. اینو کجای دلم بزارم؟
 
آخرین ویرایش:

Faeze Ardeshiry

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
همچون گذشته حرف های بیشتری دارم اما فعلا دوست دارم نظر دوستان رو بشنوم
مجدد از مشارکت دوستان تشکر می کنم

خب جای امیدواریه که هر چقدر در حوزه مسابقات معماری کسی دانشجو جماعت رو حساب نمیاره در عرصه همایش ها از خجالتمون در اومدند :D
اینو خوب اومدی

البته یه چیزیم هست مثلا دکتر معماریان تو مماری اسلامی به دکتر پیرنیا کمک کردن یه سری مطالبو کردن کتاب، تو کتاب ماماری ایرانیشونم همونا تکرار شده، در اینجا منه کوچک جثه چی چی بگم؟
البته در تمام این بحث ها رویکرد عام مد نظر هست، استثنائات همواره وجود دارند. الکی مثلا همایش خوب هم برگزار میشه!
 
آخرین ویرایش:

sahar-architect

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
در پایان:
یک سری از مقالات حدودشون کمه، ینی فرضیه داری سوال و جواب داری نتیجه و چکیدت خوبه اما بیشتر زا اون که نوشتی جای کار نداره و مناسبه ارسال ب ژورنال ها هم نیست! در این مورد چه باید کرد؟

در مورد بادگیر نوشته بودن که گفتن تکرار مکررات هست. چرا تکرار مکررات؟ آقای مهندس دهقانی دو کتاب تالیف کردن در مورد بادگیر و آب انبار که از برترین نمونه هایی هست که در مورد این دو سازه نگاشته شده. درسته اب انبار های یزد و بادگیراش خیلی تو ذهن هستن اما آب انبار و بادگیر سایر شهر های ایران چطور؟

یه مورد دیگه هم که هست بحث هزینه هاست
منِ دانشجو نمیتونم 300 تومن هزینه کنم مقالمو بدم به یه برگزار کننده خوب اما 50 تومن دارم بدم به یه موسسه . هر دوش هم گواهی میدن و هیچ جا نمینویسن اعتبار این بالاتر از اونه، ممکنه هر دو هم پایتخت برگزار بشه. اینو کجای دلم بزارم؟
اگه موضوع این قدر دست اوله که منبع هم زیاد نداره چرا همایش؟ هرچند هزینه نشریات بالاست اما لااقل معتبره

گفتم مثل بادگیر!! اخه حرف این بود که اون موضوعشون توی اون اقلیم اصلا وجود نداشت! همینجوری یه سری چیزا به هم دوخته شد و تعریف پایداری شد! بذار دهن من بسته بمونه فائزه جان:D

روش دنگی!!:) با چند نویسنده دیگه همراه بشین هم هزینه کمتره هم مقاله جای معتبرتری ارائه شده هم فشار کار کمتره (الکی مثلا ما کارای گروهیمون خیلی خوبه) از طرفی مهم دررزومه اینه که نویسنده چندم باشین که حق پیشنهاددهنده محفوظه و نفراوله و بالطبع نویسنده مسئول خواهد بود:D

البته در این میان مقالات خوبی هم دیدم که متاسف شدم ا اینکه به کنفرانس ها فرستادند. احتمالا نویسنده ناشی بوده در این مورد و به نفس کسی کار کرده که محور کارش همراستا با محوره کاره اونه
از 3 حالت خارج نیست:
1- مقاله رو ننوشته براش نوشتن
2- بحث هزینه ها
3- بحث زمان (که برای دانشجویان پررنگ تره)

حتما متوجه این شدید که یک سری از مقالات (به خصوص در بحث تاریخی) به جای ارائه تصاویر گرافیکی خوب و مناسب، تماما تکست نگارش کردند. من مخالف این قضیه هستم. به نظر من باید در داوری این مورد لحاظ بشه.
فکر میکنم تنها منبع قابل استناد در این مورد مجموعه مقالات همایش ارگ هستن. تحلیل گرافیکی، منابع معتبر، متن منسجم و ...

:gol::gol::gol:
 
آخرین ویرایش:

F.A.R.Z.A.D

متخصص مباحث اجرایی معماری , متخصص نرم افزار Archi
کاربر ممتاز
امشب تو اخبار شبکه 3 اعلام کردند که دانشگاه ها (و یا شایدم باقی نهادها و اشخاص دیگر!! ) تحمل نقد و انتقاد ندارند و لذا فعلا از برگزاری کرسی های آزاداندیشی معذوریم :)
دست اندر کاران ، مچکریم..
:)
سلاممم.
دیدم منم.
یه کلمه بی تربیتی هست که من نمیتونم اینجا بکار ببرم ولی حق مطلب رو خوب ادا میکنه.حالا من یه جور دیگه میگم.
اصولا پر معناترین و پر ظزفیت ترین مفاهیم رو بدید دست مسئولین دانشگاه یا ارگان ها یا حتی وزرا و ... این ظرفیت رو دارن که بزنن (اینجا جای اون کلمه بود) لجن مال و سخیف و مبتذلش کنن.
چون من دیدم کرسی نظریه پردازی رو البته بیرون دانشگاه اینو میگم.
کرسی ممکنه همه چیزو بهم بریزه.اول خود علم رو نقد میکنه.به همین دلیل بالاخره اون استادی که دوزار ده شای پول مفت مدرکش رو میگیره خیلی براش خوشایند نیست که دانشجو بره ریشه یابی کنه بعد بیاد یقشو بگیره.
حالا یه مثال بخوام براتون بزنم کرسی نظریه پردازی اما صادق تو 1350 سال پیش بود با 4000 نفر شاگرد که هر کدومشون غولی بودن واسه خودشون.که یکیشون ابوحنیفه یکی از مجتهدین اهل سنته.
اونی که تو دانشگاه ها برگزار میشه نوع دسته صدمی و مبتذل و منحرف شدشه.
 

سیامک ترکاشون

متخصص مباحث اجرایی عمران
کاربر ممتاز
با سلام واحترام:مدیریت محترم ارشد:جناب مهندس:3DDDIQ
تشکر می کنم از دعوت شما -البته این نظرات را بعنوان یک شهروند (غیر ارشیتکت ) بپذیرید . ازروی لیست پرسشهای خودتان جلو می روم.
1-در پاسخ سئوال نخست:از 35 -40 سال قبل که در کنار همکاران معمار کار می کردم تا بحال بجرئت بگویم بجز مواردی چند وحرکت ها وخیزش هایی محدود از دوره دانشگاه ملی سابق و دانشگاه تهران در چند نماد و ساختمان اصلی چیز جدیدی از نطر منطر معماری خاص خودمان ندیدم.والبته :جامعه بسته ما از نطر فرهنگ هنر(معماری-موسیقی-پیکرتراشی وتندیس) -و فرهنگ اقتصاد تحمیل بر زندگی-امکان جهش وطرحهای جسورانه فرض پست مدرن در مقایسه با اروپا ودست باز انها را به ارشیتکت های ما نمیدهد. ارشیتکت ما با تمام استعدادی که دارد(وعلت :موفق بودن انها در اروپا درشرکتها که خود من در چند دهه قبل بعینه شاهد بوده ام)-هنوز مجبور به طراحی در چهارچوب نویفرت وفضاهای مکعبی وخطوط متقاطع راستگوشه در فضاهای مسکونی مورد درخواست صاحب کاران خود است. حرکت هایی در حوزه "پسا مدرن" از قبیل کارهای:زاها حدید و شوماخر و رنزو پیانو(ارشیتکت مورد علاقه من) و....حتی در فروشگاهها واستادیومها واماکن مسکونی بصورت فرضا :مارپیچ واسپیرال : در ایران کجا می توان اجرا کرد؟.ایا فرهنگ جامعه ما از نظر پست مدرن توان هضم دارد؟.ایا مسئولین بودجه گزار سرفصلی اعتباری ومالی همچون (اروپا که جای خود دارد-کشورهای فسقلی!! ولی ثروتمند حاشیه خلیج فارس ) باز کرده اند.؟. لذاارشیتکت ما درهمان حداکثر حوزه مدرنیته اسکورال! 60 سال قبل لکوربوزیه وباهاس گروپیوس ومکتب شیگاگو -وتازه انهم محدود واغلب خودسانسور! از نطر خواسته مالک ساختمان وقوانین شهرداری ها وکمبود بودجه(این عامل کهنه وقدیمی بازدارنده) با این موانع در نو اوری دست وپنجه نرم می کند-در یک کلام: ما نخست باید زیر ساختهای فرهنگ معماری جامعه خود را بها داده و انها را احیا ومردم را با انها اشنا کنیم واین نیاز به کار جدی وبرنامه استراتژیک دولت ومسئولین دارد.
2-تخریب اثار ملی: که این خود برمی گردد به عدم مدیریت در طول سالها - عدم وجود یک مجمع واکادمی هنر معماری (نه نطام مهندسی معماری با ان اشتباه نشود)مثل اسکورال وحداقل باشگاهی برای فقط تبادل اندیشه ها و طرحها ودر واقع فقط تشکیل پانلهای بحث صرف نواوریهای:فرض سوررئال -امپرسیون-و... در طراحی(مثل همان مورد کار های خانم حدید وغیره)
درحد بررسی در اکادمی هنری وکرکسیونهای جمعی (درصورت لزوم) در WORK SHOPهای زیر مجموعه سمینارها وعنداللزوم اعطای جوائز در حد پولیتزر ادبی و.....
بدیهی است صلاحیت و عضویت وشرکت دراین اکادمی هنری (بحث وتبادل نطر-درحد اکادمی های اروپا-نه انجمنهای صنفی-فقط در صلاحیت مهندسان معمار است-افراد دیگر مثل فرض بنده فقطمی توانند بصورت تماشگر شرکت کنند.).بهر روی علیرغم داشتن اداره حفط وحراست اثار باستانی -علت این بی توجهی های مردم (نه همه) ومسئولین دیگر ادارات بر می گردد به نبود نقش واثری که اکادمی پرقدرت معماری (مثل فیلارمونیک تهران ونقشی که در شناخت سیمفونیهای بتهوون -چایکوفسکی-خاچاطوریان-امان الله حسین و....ایفا کرد)-بوجود اورد.
3-ما مفاخر معماری سنتی کم نداریم وزیاد هم هستند -مثل شیخ بهایی-واثار :مساجد-بازارها-گرمابه ها-بادگیرهای کویری-و...از همین روست.
اما در قرن معاصر در ایران فقط به تعداد انگشتان دو دست:می توان از جهشهایی پراکنده نام برد(کارهای مهندس سیحون-امانت-اردلان و....).علت هم برمی گردد به نبود ان اکادمی هنری علمی به سبک جدی وپیشرفته وقوی مثل اروپا
که :ارزش گذاری ان بر دیزاین ها می تواند برجسته بودن ارشیتکت را به جامعه داخلی وجهان معرفی کند. تکرار می کنم :تشکیلات صنفی مثل نطام مهندسی سیستم اداری دارند والبته لازم وضروری-واین با اکادمی هنر که فقط به صرف قضاوت هنری ورتبه دادن (مثل نوبل وپولیتزر واسکار ) می کنند-فرق دارد.
چون ممکنست خسته شده باشید:ضمن تماشای چند تصویر : ادامه این بحث را به جلسه دیگر می گذارم.برای بقیه سئوالات (جامع و گسترده فوق)


http://www.www.www.iran-eng.ir/attachment.php?attachmentid=241797&stc=1&thumb=1&d=14331341014375635439233621557110201422181558 (1).jpg



 

پیوست ها

  • 2 (3).jpg
    2 (3).jpg
    14 کیلوبایت · بازدیدها: 0
آخرین ویرایش:

soroush89

متخصص Photoshop
کاربر ممتاز
امشب تو اخبار شبکه 3 اعلام کردند که دانشگاه ها (و یا شایدم باقی نهادها و اشخاص دیگر!! ) تحمل نقد و انتقاد ندارند و لذا فعلا از برگزاری کرسی های آزاداندیشی معذوریم :)
دست اندر کاران ، مچکریم..
:)

سالهاست شاهد جلساتی به عنوان نقد هستیم خصوصاً در سالهای اخیر. اما متاسفانه شیوه نقد را فراموش کردیم. نقد اگر همراه با غرض ورزی باشد میبایست لغت "نقد" را حذف و آن جلسه را صرفاً غرض ورزی محض بنامیم. اتفاقی که در دو دهه اخیر افتاده این است به "نام نقد اثر به تخریب آن میپردازیم." نه فقط در حوضه معماری بلکه در اکثر هنر ها شاهد این مقوله هستیم. هر کاری وجاهت میخواهد آیا در اندازه اثری که قرار هست درباره اش اظهار نظر کنیم هستیم؟ کاش این پرسش را قبل از هر اظهار نظری از خود بپرسیم. قرار نیست از اثر فلان معمار بت بسازیم اما اینکه بدون دانستن حد و اندازه خود، دهان را باز کنیم و همه آنچه بخیالمان آیه قرآن است با فریاد بر سر دیگران بکوبیم اشتباه محض است. این طرز تفکر نهایتاً به خبری که شما مرقوم فرمودید، ختم میشود. به قول نیچه "دیگر دهانی برای گوش های هم نیستیم." چون خود را مقابل مخاطبمان میبینیم نه کنار او. پس احترام را کنار میگذاریم و حال و روزمان این میشود.
 

F.A.R.Z.A.D

متخصص مباحث اجرایی معماری , متخصص نرم افزار Archi
کاربر ممتاز
سالهاست شاهد جلساتی به عنوان نقد هستیم خصوصاً در سالهای اخیر. اما متاسفانه شیوه نقد را فراموش کردیم. نقد اگر همراه با غرض ورزی باشد میبایست لغت "نقد" را حذف و آن جلسه را صرفاً غرض ورزی محض بنامیم. اتفاقی که در دو دهه اخیر افتاده این است به "نام نقد اثر به تخریب آن میپردازیم." نه فقط در حوضه معماری بلکه در اکثر هنر ها شاهد این مقوله هستیم. هر کاری وجاهت میخواهد آیا در اندازه اثری که قرار هست درباره اش اظهار نظر کنیم هستیم؟ کاش این پرسش را قبل از هر اظهار نظری از خود بپرسیم. قرار نیست از اثر فلان معمار بت بسازیم اما اینکه بدون دانستن حد و اندازه خود، دهان را باز کنیم و همه آنچه بخیالمان آیه قرآن است با فریاد بر سر دیگران بکوبیم اشتباه محض است. این طرز تفکر نهایتاً به خبری که شما مرقوم فرمودید، ختم میشود. به قول نیچه "دیگر دهانی برای گوش های هم نیستیم." چون خود را مقابل مخاطبمان میبینیم نه کنار او. پس احترام را کنار میگذاریم و حال و روزمان این میشود.
سلامم مهندس سروش.
خیلی با نظرتون موافق نیستم.
اینکه ما در حد اون اثر هستیم یا نه رو خودمون تعیین میکنیم.
شما در تاپیک مربوط به کار خانم حدید (بنای یادبور حید علی اف) هم این مطلب رو گفتید.با این نگرش اصلا بحث نقد کنار گذاشته میشه.
بعد چه موقع میفهمیم که حد ما چیه؟مثلا وقتی که مدرک دکتری زیر بغلمون باشه؟....شما خیلی خوب میدونید که خیلی از به اصطلاح اساتید بزرگ هم همین حرفارو میزنن.که ما رو چه به نقد آثار بزرگان.
خب آثار بزرگان رو نقد نکنید(خطاب به اساتید میگم) بیاید همینکار آقای دانشمیر رو نقد کنید.شما دیدید اونقدری که باید این کار نقد بشه؟صرف چهار تا مطلب تو صفحه شخصی تو شبکه های اجتماعی جایی دیده نشد.
حد و اندازه اون میزان دانشه.معرفت ما هر لحظه با وجود انسانی ما جمع میشه و اون موجودیت فعلی ماست.ممکنه شخصی در 25 سالگی این موجودیتش قوی تر از شخصی در سن 50 سالگی باشه.پس حد اون موسع تر و بقولی چاق تره.
اون چیزی که در خبر اومده و اینکه این کرسی برگزار نمیشه یا قراره برگزار نشه به این دلیله که اصلا از اول کرسی نبوده.
 

fereshte1111

عضو جدید
سلام به همگی. من بی دعوت اومدم
سطح کیفی همایش هایی که برگزار میشه خیلی بالا نیست و طبق گفته های دوستان بیشتر به دلیل درآمد زایی و همچین بالابردن اسم و رسم خودشون و دانشگاه هستش. اغلب می بینیم در هر همایشی از اساتید مختلف دعوت می کنند، و جالب اینجاست که اساتید حتی معروف، یا حرف های کتابی می زنند که اغلب دانشجویان حداقل یکباری شنیدند و یا اینکه اصلا نمی توانند در عرض 10 دقیقه صحبت هاشونو جمع کنن. من همایشی که اخیرا شرکت کرده بودم مینطور بود. معروفه بودند ولی مجموع صحبت هاشون خروجی خیلی خوب و بالایی نداشت.
در هر حال ما در این کشور زندگی می کنیم و باید ضمن اینکه به استانداردمون عادت کنیم، سعی کنیم که با تلاش فردی و گروهی کم کم پیشرفتش بدیم. اگه مسئولین صرفا به اسم و تعداد و ظاهر همایش های علمی فکر نکنن ما به زودی پیشرفت می کنیم کمائینکه ایرانیان رو در کل جهان موفق می بینیم

و یک نکته ی مهم که یادم اومده اینه که بهتره به تفکر مقاله بنویسیم، پایین ترین حد مقاله که مقاله های مروری هستش هم به راحتی پذیرش میشن . من خودم برام مهمه که چی بنویسم نه اینکه چندتا بنویسم
 
آخرین ویرایش:

Faeze Ardeshiry

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
اگه موضوع این قدر دست اوله که منبع هم زیاد نداره چرا همایش؟ هرچند هزینه نشریات بالاست اما لااقل معتبره

نه گاها دست اول نیست. ولی سایر جنبه هاش دست اوله.

گفتم مثل بادگیر!! اخه حرف این بود که اون موضوعشون توی اون اقلیم اصلا وجود نداشت! همینجوری یه سری چیزا به هم دوخته شد و تعریف پایداری شد! بذار دهن من بسته بمونه فائزه جان:D
البته.
روش دنگی!!:) با چند نویسنده دیگه همراه بشین هم هزینه کمتره هم مقاله جای معتبرتری ارائه شده هم فشار کار کمتره (الکی مثلا ما کارای گروهیمون خیلی خوبه) از طرفی مهم دررزومه اینه که نویسنده چندم باشین که حق پیشنهاددهنده محفوظه و نفراوله و بالطبع نویسنده مسئول خواهد بود:D
در اغلب موارد فقط هزینه کمتر هست. متاسفانه

از 3 حالت خارج نیست:
1- مقاله رو ننوشته براش نوشتن
2- بحث هزینه ها
3- بحث زمان (که برای دانشجویان پررنگ تره)


فکر میکنم تنها منبع قابل استناد در این مورد مجموعه مقالات همایش ارگ هستن. تحلیل گرافیکی، منابع معتبر، متن منسجم و ...

:gol::gol::gol:
تشکر از شما
 

setayesh_s

عضو جدید
کاربر ممتاز
سالهاست شاهد جلساتی به عنوان نقد هستیم خصوصاً در سالهای اخیر. اما متاسفانه شیوه نقد را فراموش کردیم. نقد اگر همراه با غرض ورزی باشد میبایست لغت "نقد" را حذف و آن جلسه را صرفاً غرض ورزی محض بنامیم. اتفاقی که در دو دهه اخیر افتاده این است به "نام نقد اثر به تخریب آن میپردازیم." نه فقط در حوضه معماری بلکه در اکثر هنر ها شاهد این مقوله هستیم. هر کاری وجاهت میخواهد آیا در اندازه اثری که قرار هست درباره اش اظهار نظر کنیم هستیم؟ کاش این پرسش را قبل از هر اظهار نظری از خود بپرسیم. قرار نیست از اثر فلان معمار بت بسازیم اما اینکه بدون دانستن حد و اندازه خود، دهان را باز کنیم و همه آنچه بخیالمان آیه قرآن است با فریاد بر سر دیگران بکوبیم اشتباه محض است. این طرز تفکر نهایتاً به خبری که شما مرقوم فرمودید، ختم میشود. به قول نیچه "دیگر دهانی برای گوش های هم نیستیم." چون خود را مقابل مخاطبمان میبینیم نه کنار او. پس احترام را کنار میگذاریم و حال و روزمان این میشود.

با نظرفرزاد جان موافقم


سروش عزیز من یه سوال برام پیش میاد و اونم اینه که چرا وقتی نوبت به نقد کردن (تاکید میکنم نقد و نه تخریب)یه اثر از فلان استاد میرسه به جای توجه به خود نقد زود جبهه در مقابل نقد کننده میگیریم و متاسفانه چیزی که خیلی باب شده و زیاد هم میشنویم اینه که طرف از رو حسادت داره میگه یا مثلا هر وقت چند تا کار اجرایی داشتی بعد صاحب نظری .پس اگه اینطوریه وقتی تو حوزه تخصصی خودمون (معماری )با این پیش شرط ها جلوی گفتگو رو میگیریم پس در هیچ زمینه دیگری هم حق اظهار نظر و نقد نداریم. اینکه گفتی هر کاری وجاهت میخواد و ادامش...... پس وقتی رفتیم یه فیلم دیدیم بعدش حق اظهار نظر نداریم چون تا حالا یه فیلم هم نساختیم در اندازه اون کارگردان نیستیم پس مخاطب معنا نداره .یعنی کارگردانا دورهمی برا خودشون فیلم بسازند .
اتفاقا تو بعضی از نشست های معماری که شرکت میکنم وقتی نوبت به پرسش و پاسخ میرسه بعضا پیش میاد نقدی که یه دانشجو به یه اثر داره خیلی دقیق تر و جالب تر و حتی با یه دیدکاه نو و متفاوت تری از بعضی از اساتید حاضر و بنام هست.
 

soroush89

متخصص Photoshop
کاربر ممتاز
سلامم مهندس سروش.
خیلی با نظرتون موافق نیستم.
اینکه ما در حد اون اثر هستیم یا نه رو خودمون تعیین میکنیم.
شما در تاپیک مربوط به کار خانم حدید (بنای یادبور حید علی اف) هم این مطلب رو گفتید.با این نگرش اصلا بحث نقد کنار گذاشته میشه.
بعد چه موقع میفهمیم که حد ما چیه؟مثلا وقتی که مدرک دکتری زیر بغلمون باشه؟....شما خیلی خوب میدونید که خیلی از به اصطلاح اساتید بزرگ هم همین حرفارو میزنن.که ما رو چه به نقد آثار بزرگان.
خب آثار بزرگان رو نقد نکنید(خطاب به اساتید میگم) بیاید همینکار آقای دانشمیر رو نقد کنید.شما دیدید اونقدری که باید این کار نقد بشه؟صرف چهار تا مطلب تو صفحه شخصی تو شبکه های اجتماعی جایی دیده نشد.
حد و اندازه اون میزان دانشه.معرفت ما هر لحظه با وجود انسانی ما جمع میشه و اون موجودیت فعلی ماست.ممکنه شخصی در 25 سالگی این موجودیتش قوی تر از شخصی در سن 50 سالگی باشه.پس حد اون موسع تر و بقولی چاق تره.
اون چیزی که در خبر اومده و اینکه این کرسی برگزار نمیشه یا قراره برگزار نشه به این دلیله که اصلا از اول کرسی نبوده.

سلام مهندس فرزاد.
ممنون بابت نظرت، صحبت بنده فقط و فقط در مورد کارنامه شخصی هست که نقد اثری را به عهده میگیرد اصلاً بحث سن و سال مطرح نیست بنده هم با شما موافقم ممکن است شخصی در 25 سالگی کارنامه ای به مراتب درخشانتر از فردی دیگر در 70 سالگی داشته باشد. اینکه شخص واجد شرایط "نقد کردن" باشد مولفه های مختلفی از قبیل: صاحب سبک بودن، چاپ کتاب، چاپ مقالات در بولتن های بین المللی، نمونه پروژه های برون مرزی و... داشته باشد. اینکه یک مدیر گروه در یک دانشگاه دور افتاده با سوابق نه چندان دندانگیر و بدون نوشتن حتی یک خط مقاله، به خود اجازه میدهد در فلان همایش به واسطه آشنائی با برگزارکنندگاه فرض مثال کتب استاد پیر نیا را به باد استهزا بگیرد، قطع بقین مضحک بنظر میرسد اما این اتفاق افتاده و اگر جلوی آن گرفته نشود باز خواهد افتاد. از این اتفاقات کم نمی افتد و انتقاد بنده به این قبیل موارد است. این را در نظر داشته باشید دادن تریبون به هر کسی جایز نیست این که هر کسی به صرف اینکه جمعی جائی حضور دارند گوشی مفت پیدا کند و صرفاً برای مطرح شدن یک ساعتی سخنرانی کند و همین خزعبلات را برای خود رزومه کند و در فلان بولتن که سردبیرش به واسطه گرفتن مبلغی خود فروشی میکند و اراجیف رابچاپ میرساند، صحیح نیست. کم ندیدم کسانی را که اینگونه نویسنده شدند. من نام این دست کارها را بی حرمتی به مستمع و مخاطب میگذارم. در نمونه هائی محل سخنرانی را ترک کردم. احترام و حفظ شائن دیگران لازمه رشد و تعالیست. چیزی که امروز از یادها رفته و کمرنگ شده.
 
آخرین ویرایش:

soroush89

متخصص Photoshop
کاربر ممتاز
با نظرفرزاد جان موافقم


سروش عزیز من یه سوال برام پیش میاد و اونم اینه که چرا وقتی نوبت به نقد کردن (تاکید میکنم نقد و نه تخریب)یه اثر از فلان استاد میرسه به جای توجه به خود نقد زود جبهه در مقابل نقد کننده میگیریم و متاسفانه چیزی که خیلی باب شده و زیاد هم میشنویم اینه که طرف از رو حسادت داره میگه یا مثلا هر وقت چند تا کار اجرایی داشتی بعد صاحب نظری .پس اگه اینطوریه وقتی تو حوزه تخصصی خودمون (معماری )با این پیش شرط ها جلوی گفتگو رو میگیریم پس در هیچ زمینه دیگری هم حق اظهار نظر و نقد نداریم. اینکه گفتی هر کاری وجاهت میخواد و ادامش...... پس وقتی رفتیم یه فیلم دیدیم بعدش حق اظهار نظر نداریم چون تا حالا یه فیلم هم نساختیم در اندازه اون کارگردان نیستیم پس مخاطب معنا نداره .یعنی کارگردانا دورهمی برا خودشون فیلم بسازند .
اتفاقا تو بعضی از نشست های معماری که شرکت میکنم وقتی نوبت به پرسش و پاسخ میرسه بعضا پیش میاد نقدی که یه دانشجو به یه اثر داره خیلی دقیق تر و جالب تر و حتی با یه دیدکاه نو و متفاوت تری از بعضی از اساتید حاضر و بنام هست.

متشکرم بخاطر وقتی که برای خواندن نظر بنده و تفکر در این مقوله گذاشتید. بر صحبت شما تأکید موکد میکنم. "نقد و نه تخریب" بنده 34 سال سن دارم افتخار کار با بزرگانی را داشته ام و به عینه مسائلی را دیده ام که تنها بخشی از آن را در جواب به مهندس فرزاد ذکر کردم. باور بفرمائید نیتم این نیست که "نقد کردن" و اصول آن را زیر سوال ببرم اما با شیوه هائی که در یک دهه اخیر باب شده که به نام نقد کارهائی پست و حقیرانه که به ذهن هیچ انسان خوش تینتی نمیرسد و بسیار انجام میدهند مخالفم. و در باب مثالی که شما فرمودید: وقتی بنده فیلمی را میبینم به واسطه اینکه خود را یک مخاطب عام میدانم (کما اینکه سالها اهل دیدن فیلم باشم) صحبتی که میکنم اهل فن نامش را "نظر" میگذارند نه "نقد". به یقین اصول "نقد" را میدانید آن وجاهتی که میگفتم همینجا نمود پیدا میکند. قبلاً تأکید کردم به هیچ عنوان نیتم این نیست که هرچه دیگران میکنند تأیید کنم زیرا از عواقب فاجعه بار آن مطلعم. در قسمت "وب نوشت" مطلبی نوشتم با عنوان (به کجا میرویم؟) این مطلب را بخوانید. متشکرم.

لینک وب نوشت:
http://www.www.www.iran-eng.ir/entry.php/4970-%D8%A8%D9%87-%DA%A9%D8%AC%D8%A7-%D9%85%DB%8C%D8%B1%D9%88%DB%8C%D9%85-!%D8%9F
 
آخرین ویرایش:

F.A.R.Z.A.D

متخصص مباحث اجرایی معماری , متخصص نرم افزار Archi
کاربر ممتاز
سلام مهندس فرزاد.
ممنون بابت نظرت، صحبت بنده فقط و فقط در مورد کارنامه شخصی هست که نقد اثری را به عهده میگیرد اصلاً بحث سن و سال مطرح نیست بنده هم با شما موافقم ممکن است شخصی در 25 سالگی کارنامه ای به مراتب درخشانتر از فردی دیگر در 70 سالگی داشته باشد. اینکه شخص واجد شرایط "نقد کردن" باشد مولفه های مختلفی از قبیل: صاحب سبک بودن، چاپ کتاب، چاپ مقالات در بولتن های بین المللی، نمونه پروژه های برون مرزی و... داشته باشد. اینکه یک مدیر گروه در یک دانشگاه دور افتاده با سوابق نه چندان دندانگیر و بدون نوشتن حتی یک خط مقاله، به خود اجازه میدهد در فلان همایش به واسطه آشنائی با برگزارکنندگاه فرض مثال کتب استاد پیر نیا را به باد استهزا بگیرد، قطع بقین مضحک بنظر میرسد اما این اتفاق افتاده و اگر جلوی آن گرفته نشود باز خواهد افتاد. از این اتفاقات کم نمی افتد و انتقاد بنده به این قبیل موارد است. این را در نظر داشته باشید دادن تریبون به هر کسی جایز نیست این که هر کسی به صرف اینکه جمعی جائی حضور دارند گوشی مفت پیدا کند و صرفاً برای مطرح شدن یک ساعتی سخنرانی کند و همین خزعبلات را برای خود رزومه کند و در فلان بولتن که سردبیرش به واسطه گرفتن مبلغی خود فروشی میکند و اراجیف رابچاپ میرساند، صحیح نیست. کم ندیدم کسانی را که اینگونه نویسنده شدند. من نام این دست کارها را بی حرمتی به مستمع و مخاطب میگذارم. در نمونه هائی محل سخنرانی را ترک کردم. احترام و حفظ شائن دیگران لازمه رشد و تعالیست. چیزی که امروز از یادها رفته و کمرنگ شده.
سلامممم.
با بخش دوم صحبت هاتون موافقم.(مرزش کجاست؟اینکه یه مدیر گروه...)
ولی در رابطه با بخش اولش زیاد موافق نیستم که توضیحاتش شاید زیاد مربوط به بحث این تاپیک نشه.
 
آخرین ویرایش:

MaRaL.arch

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
م و در باب مثالی که شما فرمودید: وقتی بنده فیلمی را میبینم به واسطه اینکه خود را یک مخاطب عام میدانم (کما اینکه سالها اهل دیدن فیلم باشم) صحبتی که میکنم اهل فن نامش را "نظر" میگذارند نه "نقد". به یقین اصول "نقد" را میدانید آن وجاهتی که میگفتم همینجا نمود پیدا میکند. قبلاً تأکید کردم به هیچ عنوان نیتم این نیست که هرچه دیگران میکنند تأیید کنم زیرا از عواقب فاجعه بار آن مطلعم. در قسمت "وب نوشت" مطلبی نوشتم با عنوان

لینک وب نوشت:
http://www.www.www.iran-eng.ir/entry.php/4970-%D8%A8%D9%87-%DA%A9%D8%AC%D8%A7-%D9%85%DB%8C%D8%B1%D9%88%DB%8C%D9%85-!%D8%9F

سلام
نکته کاملا بجایی رو فرمودید مهندس. من بشخصه تابحال ب این موضوعِ خیلیییییی واضح توجه نکرده بودم!!
فک میکنم حالا بتونیم از دو منظر ب این موضوع نگاه کنیم
نظرات و نقدها.. و شاید ازین دو منظر بشه جلسات گفتمان متفاوتی رو برگزار کرد.
 

setayesh_s

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام
نکته کاملا بجایی رو فرمودید مهندس. من بشخصه تابحال ب این موضوعِ خیلیییییی واضح توجه نکرده بودم!!
فک میکنم حالا بتونیم از دو منظر ب این موضوع نگاه کنیم
نظرات و نقدها.. و شاید ازین دو منظر بشه جلسات گفتمان متفاوتی رو برگزار کرد.


نمیدونم تا چه حد این دیدگاه میتونه درست باشه ولی من فکرمیکنم وقتی نظرمونو چه مثبت چه منفی راجع به چیزی صرفا مطابق با سلیقمون بیان کنیم میشه نظر دادن ولی وقتی نظرمون رو با بیان دلیل نسبت به موضوعی بیان کنیم وارد بحث نقد شدیم.
 

سیامک ترکاشون

متخصص مباحث اجرایی عمران
کاربر ممتاز
با سلام مجدد واحترام به مدیریت محترم ارشدDDDIQ-و استادمهندس احسان مدیریت محترم تالارهای معماری وهنر و همکاران بسیار خوب ارشیتکت:
در ادامه پست :NO:28- از سئوال 4 به بعد:
در باره کرکسیون ونقد پروژه عرض کردم-ما نیاز به یک اکادمی (اسکورال مانند) یک مرکز تجمع وCLUB(مثل انگلیس برای صاحب نطران رشته های مختلف داریم)-ببینیند:انجمن ها ونهادهای صنفی مثل سازمانهای نطام مهندسی -سندیکاها-اداره های دولتی :مسکن وشهرسازی(که ای کاش با راه ادغام نمی شد -هرکدام وزارت عمده واصلی هستند وباید جدا باشند). -همه لازم ومفید-ولی دررابطه با اجرا هستند وفرصت پرداختن به تولید تئوری ومکتب و اطاق فکر ندارند.-پس اینها منطورم نیست-اکادمی به معنای :اکادمی فلسفه-باغ فلسفه ارسطویی-اکادمی فیزیک برلین(جایی که اینشتاین از تز خود دفاع کرد)-اکادمی معماری پاریس(که فقط صاحب نطران ونو اوران معماروشهرساز را بعضویت می پذیرد)-کلوب های اختصاصی بریتانیا که دران بحث می شود نطریه می دهند والبته ممکنست بریج وبیلیارد هم بزنند!.-نام اوران علوم وهنرها ازاین اکادمی ها- نه مجتمع های صنفی واداری که بحث بیشتر سر بیمه ومالیات و اعتبارات عمرانی ویا تخلفات ایین نامه ای است -ظهور می یابند. ما هنوز :فاقد چنین اکادمی هستیم. این گونه تشکیلات وقتی با اعضای برجسته خود که هریک با ارائه طرح ونواوری وایجاد روشهای نوین : صلاحیت عضویت را یافته اند ویا حداقل 20 سال سابقه تدریس دانشگاهی دارنددر کشوری وجود داشته باشد وجوائز ان در حد اهمیت پولیتزر واسکار باشد- با اکادمی های جهانی در ارتباط باشد-از حمایت قوی وکمک مالی دولت برخوردار باشد.-اعضای ان براحتی در اجلاسهای جهانی شرکت کنند ویا میزبان همایشهای جهانی باشد- مطمئن باشید اثرات شگرف ان در ارتقاءسطح فرهنگ :پذیرش مفاهیم هنر معماری در جامعه بسیارزیاد است وباعث نگاه وعملکرد جدی مردم ودانشگاهها به ان خواهد شد-یکی از تائیدات اصلی اعطای دپارتمنتهای معماری دانشگاهها باید از این اکادمی های علمی هنری باشد-اینها همه در اروپا دقیق وبسیار جدی هست-شما خوب می دانید-اما در کشور ما ما چنین مرکز علمی بزرگی داریم؟. چه کسی به من ویا دوسه نفر دیگر -حتی بفرض-استاد دانشگاه صلاحیت واجازه کرکسیون و ژوژمان(JUJMENT) روی طرح ودیزاین شما را داده است؟.در فرض یک مسابقه کشوری (نه جلسات کلاسی دانشکده ها).؟.
بنابراین -بنطرمن:کرکسیون یک طرح نمادین وکشوری ویا اثر گذار در طرح جامع شهری شهرسازی باید از طریق اکادمی معماری باشد.وما چون نداریم -کارها مقطعی وبی اثر در جامعه هستند. وجهان بینی زیرساخت معماری را نمی توانند در مردم ایجاد کنند.(بقول حرف درست مهندس احسان :که تاکنون این کارها وهمایش ها چه اثری نموده اند؟-هیچ!).بنابراین فضای مجازی ازنطر طرحهای فوق العاده اکادمیک بسیار پایین تر از ان هستند که بخواهند قضاوتی در سطح چنین اکادمی کنند. نطرم موافق نیست-بعللی که گفتم.
5-شیوه برخوردم با یک بنای معماری بعنوان یک شهروند با اطلاعات اندک معماری این است که :پیام وحرف حساب!ارشیتکت چه بوده است؟. البته منطورم این بناهای مسکونی فعلی نیست که ارشیتکت با دستان بسته(خواست مالک اغلب سودجو-مقررات محدود کننده شهرداریها-عدم پذیرش فرهنگی مردم(از نطر نبود رشد کافی در این شناخت مانند یک شهروند اروپایی-وخود سانسوری!اجباری در نواوری هایی سوررئال در نماهاکه جامعه وادارات پذیرا نیستند )-اتوود! می کند. منطورم مثلا :در سال 2000در بارسلون ساعتها جلوی کلیسایی که طراح ان گائودی بود ایستاده بودم.وبه عطمت ریزه کاریهایی پیچیده و بسیار با وسواسی طاقت فرسا که اجرا میشد نگگاه می کردم. انگار جلوی یک سازه گوتیک یا باروک با انهمه ریزه کاری ابستاده بودم.اما تلفیق :فضای معاصر با گوتیک -کاری پیچیده وخارق العاده بود -وبرای همین بود که وقتی در 2007 دوباره گذارم به بارسلون افتاد-باز دیدم هنوز مشغولند!.چنین کارهای شگرفی را باید اکادمی معماری اسپانیا-یا فرانسه-ایتالیا قضاوت کنند نه تشکیلات صنفی.بحثم از پیام این گونه بناهها هستندواثرات انها.
6- در باره مشاهیر معماری خودمان وعدم ایجاد یک ارشیو اکادمیک از کار همین تعداد اندک راهم در بندهای بالا نام بردم.
7-شیوه های مطالعات بسیارپراکنده است وانسجام وانتطام درستی دران نیست وهمین است که دچار تشتت اراء هستیم.
8-با کپی کاری سخت مخالفم-بنطر من در یک کار کپی اثر منفی وجود دارد که حتی اگر فرد نداند کپی است -مانند استفاده از چیزی تقلبی است که فرد ناخوداگاه پی به عدم اصالت ان می برد.
9-نه ما هیچگاه در طول تاریخ صاحب خیلی چیزهای خودمان نبوده ایم حتی معماری(که قوسهای ساسانی ودسته سبدی ما به رومی! متخلص! شدند)-از علوم(پزشکی-الگوریتم الخوارزمی)-ریاضییات(خیام:که تبدیل به پاسکال!شد.ومعادلات غیاث الدین کاشانی که بنام فرما!موسوم شد-وشاعر ان بزرگ ما مثل مولوی و نطامی گنجوی و..که مجسمه انها را در استانبول وباکو! ساخته اند-و...اینها نمایانگر عدم مدیریت و بی توجهی قرنها تاریخ ماست!.وهنوز ادامه دارد. نه برادر صاحب معماری خودمان هم نبوده ایم.
10-که درمباحث بالا اشاره شد.
11-در کشورهایی که فاقد معماری اکادمیک به معنایی که اشاره نمودم هستند وبالتبع اکثرمردم فاقد ان شناخت زیر بنایی یک شهر وند متوسط اروپایی (در حد طبقات متوسط بورژوا با تحصیلات دانشگاهی که اکثریت را دارند.).اغلب طرحهای بناهای اصلی خود را به کنسرسیومهای معماری اروپا واگذار می کنند وحتی اگر خود دیزاین کنند (تحصیل کرده های انان بیشتر تحت تاثیر مکتب های اروپایی هستند) وتعجب نیست اگر بسیاری از توسعه های بناهای اسلامی بصورت کلیسایی! ویا در کنار خود- برجهایی با پنت هاس! مفصل دارند.-وچه تضاد فلسفی وهنری عجیبی.!
12-مدرک بالاتر در کشور ما اغلب بخاطر رسیدن به طبقات شغلی بالاتر ومسائل رفاهی است-این نتیجه همان عدم رشد فرهنگی وبدون زیرساخت واقعی یک جامعه است-ونتیجه مدیریت نادرست حاکم بران- در طول سالها ی طولانی در جامعه های اسیایی(بغیر از کشورهایی که خود را رهانیدندمثل:کره-مالزی-ژاپن-سنگاپور-.....) بوده است.من افراد بسیارکمی را در کشورمان دیده ام که برای عشق به علم وهنر ادامه تحصیل داده اند.
13-بازارمسکن بعلت تعددمراکز تصمیم گیرنده ونبودن یک سیستم جدی وهماهنگ بنطرم به نتیجه نخواهد رسید -تا زمانی که بهمین روال باشد.اشفته- عدم تعادل عرضه وتقاضا و...خواهد بود.
ودر پایان :همایش ها وسیمینارها: همکاران خوبم-مر ا ببخشید که با صراحت حرف می زنم. چون میخواهم با شما صدیق باشم.من به این سمینارها وهمایش ها هیچ اعتقادی ندارم. چرا که هیچ تغیرات مثبت وبدرد بخوری در معماری وفرهنگ علمی ما ایجاد نکرد ودستاوردهای ان در همان حد حرف وشعار باقی ماندند. انان که کار به معنای واقعی می کنند حرف نمیزنند عمل می کنند ونتیجه کار انها اگر برجسته ودرست باشد همه را متوجه خواهد کرد .نیازی باین همه ریخت وپاش مالی وپذیرایی نیست .با بودجه این سمینارهای بی خاصیت می توان مدارس ودرمانگاه در بخشهای محروم کشور ساخت.در خاتمه:ما باید با الگوگیری واستفاده از تجارب کشورهای پیشرفته:اکادمی علوم وهنرها(در سطح پانلهای دانشمندان ونخبگان داشته باشیم-بالاتر از سطح دانشگاهی)-وانها روی طرحها ومعماری وهنر وعلوم کرکسیون ونطر دهند(طرحهای اصلی کشوری).همه شما عزیزان را به خدا وند متعال می سپارم-مرا بخاطر پرحرفی ببخشید. کانسپتی زیبا و شهری شناور از کارهای گذشته از فیلترهای اکادمیک وتایید شده.



دیاگرام کانسپت.jpg


شهر شناور.jpg
 

MaRaL.arch

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
نمیدونم تا چه حد این دیدگاه میتونه درست باشه ولی من فکرمیکنم وقتی نظرمونو چه مثبت چه منفی راجع به چیزی صرفا مطابق با سلیقمون بیان کنیم میشه نظر دادن ولی وقتی نظرمون رو با بیان دلیل نسبت به موضوعی بیان کنیم وارد بحث نقد شدیم.

تا حدی موافقم
اما بازهم بنظرم نقد باید بحد مکفی پشتوانه علمی و تجربی داشته باشه و هرکسی نمیتونه منتقد باشه
اما در بحث نظر دادن همه میتونن باتوجه ب نگاه و دیدگاه خودشون نظر بدن و لازم نیست دراون مورد متخصص یا حتی دارای سواد خاصی باشن
 

parvin24

کاربر فعال
سلام و مممنون برای دعوت
به عنوان شخصی که 9-10 مقاله در همایشها دارم می تونم بگم 99% همایشها سطحشون پایینه و به خاطر پول همه مقالات رو قبول می کنند و همایشها هیچ تاثیری در سطح علمی کشور نداره و فقط می توان با این همایشها 5 امتیاز دکترا و تدریس رو پر کرد ولی همایشهای رایگان فکر کنم چون پولی نیستند سطحشون بالاست و هر مقاله ای رو قبول نمی کنند
 

eedeh

کاربر بیش فعال
گفتند طراحی را از که آموختی ؟
گفت از مدعیان .....
:biggrin:

1. قبول نکردن انتقادهای سازنده

2. نشناختن طراحان مشهور و ندونستن دلیل شهرت اون ها

3. دنبال نکردن اخبار و رویدادهای طراحی ( مسابقات ، سمینارها و.......... )

4. دنبال نکردن تجربیات طراحان خوب از طریق سایتها ، وبلاگها و کتابهای اونها

5. تعیین نکردن موعد برای تحویل کار

6. این تفکر که اگر من بهترین کامپیوتر دنیا رو داشتم ، حتما بهترین طراح خواهم بود

7. نکشیدن نمونه مدادی طرح روی کاغذ ، قبل از اجرای طرح اصلی

8. اینکه معماری یعنی فقط رندر ( مثال ایران ، معمار داریم انقدر کارو با پست پرادکشن بزک میکنه بعد به کارفرما میده کارو کارفرما میگه اجرا کن ، طراح میگه مصالحش نیست ، یا اینکه رندر با با طرح اجرا شده زمین تا آسمون فرق داره )

9. دزدین طرح های دیگران






خیلی تاپیک جالبیه لطفا ادامه بدید
 

E . H . S . A . N

مدیر تالار مهندسی معماری مدیر تالار هنـــــر
مدیر تالار





علی خیابانیان – معمار، نویسنده، مدرس دانشگاه
متن زیر ترجمه ای است از مقاله ای از وبلاگ مشهور
Bob Borsonبنام “زندگی یک معمار” که در سایت ArchDaily منتشر شده است.




۱- نیازی به شب زنده داری نیست.
دانشجویان معماری توانایی مدیریت زمان خود را ندارند. زمانیکه بخشی از فرایند طراحی توسط دانشجویان مورد بررسی و ارزیابی قرار می گیرد، به ندرت اتفاق می افتد که دانشجویان معماری در این مباحث شرکت کنند و سرشان را پایین انداخته و به روش باقاعده و ثمربخشی در محیط کار حاضر شوند. با توجه به ترفندها و رقابت های بسیار فشرده، اگر زمان خود را در محیط آتلیه همچون محیط کاری مدیریت کنید، دیگر نیازی به شب زنده داری نخواهد بود. همیشه با انسانهایی آشنا شدم که در سنین بالا برای اخذ مدرک معماری و یا درجات بالاتر اقدام کرده اند و همزمان در یک محیط کاری مشغول به کار بوده و یا مسئولیت های دیگری داشته اند اما هرگز نیاز به شب زنده داری و کار شبانه نداشته اند. علت این امر این است که در تمام مدت زمان حضور هشت ساعته خود در آتلیه کار می کنند. کسی که در زمان برگزاری کلاس سازه ها در لابی به خواب رفته و میز کارش پر از لیوانهای Starbuks است حتما جزو شب زنده داران خواهد بود. مسلما” این شخص با افتخار و هیجان بسیار زیادی در مورد شب زنده داری خود بعنوان یک عمل حرفه ای صحبت خواهد کرد. اینگونه مسائل خیلی خنده دار و مضحک به نظر می رسند.




۲- تغییراتی که در لحظه آخر اعمال می شوند بیشتر زیان بخش هستند تا مفید.
در مواقعی توقف طراحی الخصوص در سطح دانشکده ها کار چندان راحتی نیست اما گاهی هدف عبارت از ارائه مفاهیم، طراحی ها، و مدلها برای حمایت از عقیده شخصی شما می باشد. اگر چنین فکری در سر دارید گویی که در صدد ارائه این فرایند به مخاطبین خود هستید و از نقطه پایانی به سمت عقب حرکت می کنید (حرکت در جهت معکوس. در اینصورت کاری را که انجام می دهید از نتایج منفی کمتری برخوردار خواهد بود. اگر اینگونه برنامه ریزی کرده اید که در طول چهار روز می توانید مدلی از جنس چوب باس را به اتمام برسانید و در طول دو روز طراحی ها را ارائه کنید در اینصورت مدت زمان مناسبی را برای اینکار در نظر بگیرید و از خلق یک اثر اورجینال اجتناب کنید. اگر شما از تمامی این عقاید عالی برخوردر هستید ولی هیچ راهی برای انتقال موثر آنها ندارید در اینصورت چه کسی مسئول است؟ من و هیچیک از کسانی که مسئولیت داوری و نقد آثار شما را برعهده دارند نیز پاسخ این سوال را نمی دانند.




۳- ارائه نامناسب کارتان در زمان ارزیابی آن موجب کاهش ارزش کار شما نمی گردد.
اگر تمامی شرایط همچنان مشابه باشند در لحظه ارائه و نمایش کار برای انجام ارزیابی های لازم احساس استرس می کنید. بهترین خبر این است که استاد مربوطه یعنی کسی که در نهایت به شما نمره خواهد داد از تمامی جوانب مربوط به پروژه شما آکاهی داشته و از میزان تلاش و مدت زمان صرف شده برای انجام و اتمام آن باخبر باشد در اینصورت شما نگرانی کمتری نسبت به استاد راهنما و منتقد مهمانی خواهید داشت که اطلاعات کمتری نسبت به کار شما دارد و پس از بررسی کوتاه ده دقیقه ای نکته نظرات جالبی را بیان می کند. در مواردی که این اساتید پروژه هایی در دست اجرا دارند و یا در بعضی از پروژه ها همکاری می کنند در نظرات خود سعی می کنند تا پروژه شما را با استفاده از روشی خودخواهانه به پروژه خود نسبت دهند. پروژه شما می تواند بعنوان یک تحقیق چند محوری از محوطه خانه سازی در بخش تاریک کره ماه باشد و استاد مربوطه بتواند سوالاتی را در مورد نحوه زهکشی های آب باران دراین ساختمانها مطرح کند. (کمی درمورد این موضوع فکر کنید ، اصلا شوخی نمی کنم). همه این موارد برای کسانی که به نحوه احسن پروژه خود را ارائه می کنند نیز اتفاق می افتد. ارائه آنها ممکن است که بسیار جذاب به نظر آید و منتقدین مهمان با بررسی آن به عظمت کار پی برده و آثار قبلی را در مقایسه با آن بسیار ضعیف و کوچک ببینند بنابراین سطح کاری شما را کاملا متفاوت از بقیه موارد خواهند دید و غیره… اگرچه این پروژه بسیار با عظمت و فوق العاده جلوه می کند اما همه افرادی که در کلاس حضور دارند (از جمله استاد) می دانند که عملی نیست. همه تحت تاثیر گرافیک شیک و زیبای آن قرار دارند ولی این یک کلاس ارائه می باشد بنابراین استاد از تمامی کارهای انجام گرفته توسط شما و ارزش واقعی آنها آگاهی خواهد داشت.




۴- مجموعه طراحی شما حداکثر دارای طول عمری سه ساله خواهد بود.
مجموعه طراحی شما دارای اهمیت بسیار زیادی هستند و شما می توانید در طول تحصیل و یا سایر موارد از آنها استفاده کنید . بنابراین این مجموعه مانند اهرمی زمینه ساز پیشرفت کاری شما در آینده خواهد بود. تصور کنید که در آینده ای نزدیک، طراحیهایی را که زمانی به نظرتان بسیار عالی و فوق العاده جلوه می کردند در حالیکه واقعا افتضاح بوده اند. در اینصورت احساس تاسف و شرمندگی خواهید کرد. درنهایت این آثار هم در کنار سایر آثار کم اهمیت در یک کمد قرار می گیرند زیرا بزودی متوجه می شوید که اهدافی که این آثار بر مبنای آن طراحی شده اند آن چیزی نیستند که در فکر و ذهن شما وجود داشتند. این یک نمایش از بعضی از پروژ های ابتکاری و عجیب شما نمی باشد بلکه هدف نشان دادن تخصص شما در مهارتهای متنوع تجاری بوده و نشانگر توانایی شما در نحوه تفکر و پردازش اطلاعات می باشد. بنابراین کاملا به این مسئله فکر کنید که آیا هدف شما تنها نشان دادن آثار هنری و نحوه ارائه موفق آنها می باشد؟ زیرا زمانیکه طرحی را اجرا می کنید بعنوان ارائه کننده آن طرح به شمار می روید.




۵- دیدن کارهای سخت، راحت و ساده است.
شما سر به سر کسی نمی گذارید و هیچ راه فراری وجود ندارد و اگر فکر می کنید می توانید از این مخمصه دور شوید از طریق روشهای پیش پا افتاده و تحقیرآمیزی متوجه واقعیت ها خواهید شد. دوباره می خواهم در مورد شخصی صحبت کنم که معتقد بود که شما مجبور به شب زنده داری هستید هرچند که او در طول کلاس چرت می زد، آیا به نظر شما او احمق نیست؟ او ضمن انجام فعالیت های روزمره زندگی سعی دارد تا تبدیل به یک معمار بزرگ شود. آیا این حقیقت دارد؟ من می توانم بصورت سرزده به آتلیه ها بروم و دانشجویان سخت کوش را از آنهایی که به ظاهر سخت کار می کنند را جدا کنم. در حقیقت هنور هم اساتیدی وجود دارند که از این روش حمایت کرده و استفاده می کنند زیرا به عقیده آنها اینگونه رفتارها نوعی جانفشانی و از خود گذشتگی بود و یا حداقل میزان علاقه را نشان می دهند. در نهایت سخت کوشی مزایا و نتایج مختص خود را خواهد داشت.




۶- بصورت اختیاری در کلاسهای مربوط به تجارت و املاک و مستغلات شرکت کنید.
من هرگز این کار را انجام نداده ام و باید صادقانه بگویم که چنین چیزی برای من اتفاق نیافتاده است. تا کنون میلیونها ساعت را صرف اینکار کرده ام و متوجه شدم شرکت در اینگونه کلاسها مانند شانسی برای راحتی شما محسوب می گردد. این بدین معنی نیست که که هرگز از آنها لذت نبرده ام و یا این نوع از مسایل نوعی پرداختن به فرعیات و دور شدن از مطالب اصلی می باشند. زمانیکه دانشجوی سال ششم دوره ارشد بودم درس مقدمه ای بر سرامیک را انتخاب کردم دراین کلاس تنها دانشجویان سال اول رشته هنرهای زیبا حضور داشتند. من لحظات بسیار زیبایی را در این کلاس سپری کردم و پس از سه هفته مطمئن بودم که نمره من از این کلاس الف خواهد بود. من و استاد مربوطه گفتگوهایی را درمورد طراحی و روشهای مختلف داشتیم. او هم از حضور من در آن کلاس ابراز رضایت می کرد و من هم با کمال میل نه از روی اجبار دراین کلاس شرکت می کردم. تعداد پروژه هایی که در این کلاس ارائه کرده بودم حدودا پنچاه برابر سایر دانشجویان بود زیرا من مانند بقیه وقت خود را به بطالت نمی گذراندم. وقتی به گذشته فکر می کنم این کلاس یکی از کلاسهای مطلوب و مورد پسند من بود اما ای کاش کلاسی را انتخاب می کردم که در ارتباط با شغل فعلی من بود.




۷- در ساعتهای اداری با اساتید خود ملاقات کنید.
این گزینه را می توان بعنوان درس اول معرفی کرد اما مانند شب زنده داری کارآیی لازم را نخواهد داشت. این روش تنها مختص آتلیه نبوده و در مورد تمامی درسهایتان کارآیی خواهد داشت. زمانیکه برای ملاقات استاد خود وقت قبلی می گیرید تا سوالاتی را از او بپرسید، رفتار محترمانه ای داشته باشید تا ببینید چه اتفاقات عجیبی خواهد افتاد. بعضی از اساتید با توجه به نوع درسی که تدریس می کنند ملزم به حفظ ساعتهای اداری خود هستند. من متوجه شدم که هیچ اتفاق خاصی در طول این مدت رخ نمی دهد. در نتیجه من می توانستم سوالاتی را در مورد درس بپرسم که نه تنها به نفع من بودند بلکه استاد هم در موفقیت من ترغیب و امیدوار می شد. این به معنای چرب زبانی و تلاش برای جلب رضایت استاد نیست بلکه روشی برای نشان دادن آمادگی در طول نیمسال تحصیلی محسوب می گردد. هدف من این بود که قبل از انتخاب درس فیزیک کوانتوم در سال اول این درس را به نحوه احسن یاد بگیرم.




۸- رضایت استادتان را جلب کنید.
ممکن است که استاد خود را بیشتر به چشم یک مشتری ببینید تا یک دوست. می دانم که این موضوع برخلاف نکته قبلی به نظر می رسد اما ما در مورد احتمالات صحبت می کنیم. زمانیکه در مورد پروژه با استاد صحبت می کنید ، توانایی شما در توصیف واضح دلایل انتخاب این پروژه و همچنین روش انتخابی از اهمیت بسزایی برخوردار خواهد بود. باید اینطور فکر کنید که این وظیفه شماست که به آنها بقبولانید که فرضیه شما ارزشمند بوده و در ورای این منطق یک ایده و عقیده ناب نهفته است. وظیفه استاد انجام این پروژه نیست بلکه تاحدی می توان مانع از اشتباهات شده و شما را در مسیری که انتخاب کرده اید راهنمایی کند. در گفتگوهای روانپزشکی دوست دارم که به صحبت و سوالات اساتید گوش کنم بعنوان مثال سوالاتی مانند چرا فکر می کنید که این اقدام مناسبی بوده و یا فکر می کنید چه نتیجه ای در برخواهد داشت؟ بنابراین وظیفه یک استاد راهنمایی کردن است نه اینکه به شما بگویند چه کار را انجام دهید.




۹- نتیجه بررسی های داوران متناسب با طرز فکر شما نیست.
در بخش سه به این موضوع اشاره شده است. اما بسیاری از دانشجویان معماری بر این باورند که وظیفه آنها تنها ارائه طراحی، کسب اگاهی و دریافت نکته نظرات منتقدین میهمان است اما اینطور نیست (به قسمت سه مراجعه کنید). این موضوع از جمله یکی دیگر از نکات بسیار مهم در آموزش شما تلقی می گردد. مهمترین درسی که می بایست فرا بگیرید این است که شما باید هنر ایستادن در مقابل مردم به نحوی که اعتماد به نفس و آگاهی خود را به آنها منتقل کنید را تمرین کنید. شما بیشترین مهارت و خبرگی را نسبت به طراحی خود دارید بنابراین قادر به انتقال اهداف، استراتژیها و روشها در جهت ارتقای طراحی خود نسبت به سایر آثار ارائه شده خواهید بود. در شرایط استرس، قابلیت صحبت و سخنرانی بدون مکث و وقفه های متوالی نشانگر مهارت شما بوده و هرگز بعنوان یک موهبت الهی قلمداد نمی گردد. اگر در دوران جوانی می دانستم که توانایی در سخنوری و برقراری ارتباط موثر بسیار باارزش تر از طراحی در یک مجموعه معماری می باشد، در آنصورت در جهت ارتقا و پیشرفت آنها تلاش بیشتری می کردم. فروش هر چیز دیگری بغیر از یک طراحی خوب مطابق با خواسته درونی هیچ معماری نیست اما این نوع طرز فکر درست نیست. شخصی که از استعداد مواجهه با مشتری و برقراری ارتباط مناسب با او برخوردار است در مقایسه با یک طراح ماهر از ارزش بیشتری برخوردار خواهد بود. star-kitects را که در مجلات می بینید در هر دو مورد ذکر شده دارای قابلیت های جالب توجه هستند.




۱۰- قوانین را نادیده بگیرید (تصویر کلی و بلندمدت)
بهترین پروژه ها بر مبنای عقاید استوار هستند تا نحوه اجرای آنها. بنابراین می توان طراحی را محور اصلی این نوع از برنامه ها تلقی کرد. چه کسی به این موضوع دقت می کند که چگونه ستون ۱۰ از سبک زندگی شما حمایت می کند. اگر مردم بجای توجه به فضاهای مثبت و منفی طراحی شما ترجیح می دهند که در مورد آرایش توالت اظهار نظر بکنند در اینصورت طراحی شما چندان قابل توجه نبوده و شما در مسیری قرار گرفته اید که می توانید مدیر پروژه موفقی باشید.





بر این باور هستم که علاوه بر موارد ذکر شده مسایل دیگری هم وجود دارند که آنقدر ارزش دارند که به خاطر آنها تا دیر موقت در آتلیه بمانید و وقت خود را با همکارانتان سپری کنید. بعنوان مثال خوردن قهوه و رفتن به رستوران برای خوردن نهار موجب برقراری روابط دوستانه بین شما و همکارانتان شده و در نهایت موجب استحکام همبستگی درمحیط آتلیه می گردد. من نمی گویم که از موارد ذکر شده اجتناب کنید بلکه به عقیده من شما به این نوع از روابط احتیاج دارید زیرا این نوع از روابط بخشی از فرایند آموزش شما را تشکیل می دهند. به نظر من شما باید کار خود را در طول یک مدت زمان معین به اتمام برسانید (از ساعت ۸ صبح تا نصف شب) و سپس تا دیروقت بهمراه دوستانتان به Miike Snow و رمیکس های Mark Ronson گوش کنید. شما می توانید مانند آن شخصی رفتار کنید که در اطراف می پلکد و بر عقاید بی مورد خود که مستلزم تغییرات گسترده در طراحی است پافشاری می کند اما هیچ کس از این شخص خوشش نمی آید ( شماره ۱۱)




می خواهم به این نکته اشاره کنم که هیچ معمار موفقی بهترین کار طراحی خود را در ساعت های پس از نیمه شب انجام نداده است. هرگز! اگر با من هم عقیده نیستید به واژه ” خوشبختی” مراجعه کنید. من می دانم که معمولا انجام کار بسیار مهمتر از کسب نمره می باشد بنابراین از گفته های من برداشت غلط و اشتباه نداشته باشید. هدف ما افزایش هوش و ذکاوت شماست نه سخت کوشی. سعی کنید تا در آتلیه به جای بازی با Tape-ball وقت خود را صرف کار کنید. سعی کنید در صدد فریب ما نباشید چراکه ما از همه آنها اطلاع داریم. بنابراین زمانیکه مشغول بازی هستید ، به دیده تحقیر و تمسخر به شخصی که در گوشه ای سخت مشغول کار می باشد نگاه نکنید. زیرا او هم دوست دارد که به خانه برود و بچه هایش را ببیند. شما در پی این هستید که روزهای خوشی را در دانشکده بگذرانید ولی من در مورد یک روش جایگزین در ارتباط با حرفه شما صحبت می کنم روشی که منجر به ایجاد تفاوت در پایان نیمسال تحصیلی خواهد شد.


 

DDDIQ

مدیر ارشد
تاریخ معماری , تاریخ جهان است !


روی جلد کتاب " تاریخ معماری جهان " / نویسنده : فرانسیس دی . کی . چینگ , مارک ام. یارتسومبک , ویکرامادیتیا پراکاش - ترجمه محمد رضا افضلی
 

Similar threads

بالا