گفتمان معماری ...

m@hn@z.d

عضو جدید
کاربر ممتاز
درود

شما اگر قصد بازگشت دارید حتما این کار رو انجام بدید و از فرصت های شغلی عالی ای که اینجا وجود داره استفاده کنید و ضمن اینکه تجربیات و دانش تون رو با هم میهنانتون به اشتراک می گذارید و به رشد کشورتون کمک می کنید .
ممنون...خیلی از دوستام می گن رزومه ات رو ببینن رو هوا می زننت..نمی دونم والا...یه کم ترس دارم
 

DDDIQ

مدیر ارشد


یکی از مهم ترین تفاوت های طراحی و اجرا !!
 

month_2012

عضو جدید
سلام دوستان:smile:

اگه به شما بگن یه خانه مسکونی طراحی کنید که قرار 30 ساله دیگه اجرا بشه به چه نکاتی دقت میکنید؟؟؟؟؟؟؟؟


به نظرتون شیوه زندگی ما تو چند دهه ممکنه چقدر تغییر بکنه که در طراحی فضاهامون اثر بزاره؟؟

شما خودتون به عنوان معمارهایی که قراره ساختمان های آینده رو بسازید فکر میکنید با چه مسائلی در آینده روبرو میشید که الان تاثیرش تو معماری و زندگیمون کمتره؟؟

یه قسمت از پایان نامه من راجع به این موضوعه ولی احساس میکنم به تنهایی نتیجه گیری راجع به این مورد سخته و ممکن خیلی از مسائل رو بررسی نکنم...خواهشا نظراتتون رو بگید ...
 

فرهيخته

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام بر دوست گرامی؛

موضوع خیلی خوبی رو انتخاب کردید که می تونه در نوع خودش بکر و جالب باشه و از این بابت بهتون تبریک می گم،البته پرداخت به این مسئله نکته ظریفی رو به همراه داره مبنی برا این که تغییر و تحولات اساسی در کشور ما اساسا بر خلاف مسیر پیشرفت جهانی و با پیچیدگی های مختص خودش همراهه،تمرکز شدید امکانات وبهره مندی ها و بسیار مزایای توسعه در مناطق خاص کشور که برجسته ترین ویژگی جهان سومی هاست،پیش بینی به صورت کل را شاید به چالش بکشاند.البته این ها همه با وجود امکان بهره وری حداقل چندین برابر وضع موجود است اما بنا به دلایلی.. خوب برای ما نقش بازدارنده رو دارد.بگذریم....

اما سوال اصلی اینکه طرح های آینده ما چگونه خواهد بود،حقیقتا برای شروع در کنار امکانات و دانش بومی ما نیاز به علم روز جهانی برای استفاده و الگوبرداری خواهیم داشت ،اما از آنجایی که تکنولوژی موجود در هر زمینه ای دست کم 50 سال با آنچه در جهان می گذرد فاصله دارد پیش بینی استفاده الگوهای استفاده شده امروزی برای آن زمان شاید محقق شود.اما از آنجایی که در خوشبینانه ترین حالت وضع مدیریتی و حتی شیوه زندگی، که در این امر بسیار تعیین کننده خواهد بود تحول چشمگیر اندکی خواهد داشت، نمی توان توقع داشت که تا 30 سال آینده شاهد انجام پروژه های عظیمی هماهنگ با دنیای مدرن باشیم .البته می توان امیدوار بود به پیش آمد هایی که بعضا خوب نخواهد بود و قطعا در معماری اثر ویژه ای خواهد داشت ، گل سرسبد این پیش امدهای پروژه های در حال اجرای امروزه روز است که در نوع خود نقطه عطفی در گسترش معماری به شمار می رود،البته نمی توان انکار کرد که با وجود همه این تفاسیر وجود معماران زبره و توانمند با انجام کارهای فاخر از چشم هیچکس پوشیده نیست ولو اگر کم باشد.شاید ناامید کننده باشد و من هم از بیم امید دادن خوشحال نمی شم اما واقع بینی هم لازم است تا وهم بوجود نیاید اما آنچه من می پندارم و امیدوارم باعث آزرده خاطر شدن دوستان نشود، گویای این واقعیت است که.....!

خانه از پایبست ویرانه است
خواجه در بند نقش ایوان است
 

month_2012

عضو جدید
سلام بر دوست گرامی؛

موضوع خیلی خوبی رو انتخاب کردید که می تونه در نوع خودش بکر و جالب باشه و از این بابت بهتون تبریک می گم،البته پرداخت به این مسئله نکته ظریفی رو به همراه داره مبنی برا این که تغییر و تحولات اساسی در کشور ما اساسا بر خلاف مسیر پیشرفت جهانی و با پیچیدگی های مختص خودش همراهه،تمرکز شدید امکانات وبهره مندی ها و بسیار مزایای توسعه در مناطق خاص کشور که برجسته ترین ویژگی جهان سومی هاست،پیش بینی به صورت کل را شاید به چالش بکشاند.البته این ها همه با وجود امکان بهره وری حداقل چندین برابر وضع موجود است اما بنا به دلایلی.. خوب برای ما نقش بازدارنده رو دارد.بگذریم....

اما سوال اصلی اینکه طرح های آینده ما چگونه خواهد بود،حقیقتا برای شروع در کنار امکانات و دانش بومی ما نیاز به علم روز جهانی برای استفاده و الگوبرداری خواهیم داشت ،اما از آنجایی که تکنولوژی موجود در هر زمینه ای دست کم 50 سال با آنچه در جهان می گذرد فاصله دارد پیش بینی استفاده الگوهای استفاده شده امروزی برای آن زمان شاید محقق شود.اما از آنجایی که در خوشبینانه ترین حالت وضع مدیریتی و حتی شیوه زندگی، که در این امر بسیار تعیین کننده خواهد بود تحول چشمگیر اندکی خواهد داشت، نمی توان توقع داشت که تا 30 سال آینده شاهد انجام پروژه های عظیمی هماهنگ با دنیای مدرن باشیم .البته می توان امیدوار بود به پیش آمد هایی که بعضا خوب نخواهد بود و قطعا در معماری اثر ویژه ای خواهد داشت ، گل سرسبد این پیش امدهای پروژه های در حال اجرای امروزه روز است که در نوع خود نقطه عطفی در گسترش معماری به شمار می رود،البته نمی توان انکار کرد که با وجود همه این تفاسیر وجود معماران زبره و توانمند با انجام کارهای فاخر از چشم هیچکس پوشیده نیست ولو اگر کم باشد.شاید ناامید کننده باشد و من هم از بیم امید دادن خوشحال نمی شم اما واقع بینی هم لازم است تا وهم بوجود نیاید اما آنچه من می پندارم و امیدوارم باعث آزرده خاطر شدن دوستان نشود، گویای این واقعیت است که.....!

خانه از پایبست ویرانه است
خواجه در بند نقش ایوان است


با نظرتون موافقم...اما مسیری که من برای به نتیجه رسیدن انتخاب کردم مقایسه 20 سال پیشمون با الان و بررسی روند تغییرات معماری کشور تو این چند ساله...درسته که ما از لحاظ فناوری بعضی وقتها نمیتونیم به دنیای امروز برسیم ولی بعضی از مسایل هست که به فرهنگ و شیوه زندگی خودمون برمیگرده...
فرضا به عنوان مثال چیزی که الان خیلی تو طراحی فضای داخلی خانه های ما به چشم میاد تغییراتی هست که تو آشپزخانه ها بوجود اومده،آشپزخونه open تو معماری ما نبود ولی یواش یواش اومد تو معماری ما و الانم تو خیلی از خونه ها میبینیم که چون با فرهنگ خیلی از خانواده ها سازگار نبود علاوه بر آشپزخونه open یه مطبخ هم میزارن این یعنی اینکه ما تو طراحی خانه های مسکونی باید علاوه بر تکنولوژی حواسمون به بعضی از مسائلم باشه که ریشه در فرهنگمون داره که ممکن در دراز مدت نتیجش رو ببینیم...
من میخام این مسائل رو پیدا کنم که اگه داریم خونه هایی برای آینده طراحی میکنیم باید به چه چیزایی تو فرهنگ خانه سازی خودمون توجه داشته باشیم که استفاده از تکنولوژی و معماری روز ممکن جوابگوش نباشه؟؟
 

E . H . S . A . N

مدیر تالار مهندسی معماری مدیر تالار هنـــــر
مدیر تالار
شرایط ِ خانه ی مسکونی ، در 30 سال ِ آینده !

شرایط ِ خانه ی مسکونی ، در 30 سال ِ آینده !

سلام دوستان:smile:

اگه به شما بگن یه خانه مسکونی طراحی کنید که قرار 30 ساله دیگه اجرا بشه به چه نکاتی دقت میکنید؟؟؟؟؟؟؟؟


به نظرتون شیوه زندگی ما تو چند دهه ممکنه چقدر تغییر بکنه که در طراحی فضاهامون اثر بزاره؟؟

شما خودتون به عنوان معمارهایی که قراره ساختمان های آینده رو بسازید فکر میکنید با چه مسائلی در آینده روبرو میشید که الان تاثیرش تو معماری و زندگیمون کمتره؟؟

یه قسمت از پایان نامه من راجع به این موضوعه ولی احساس میکنم به تنهایی نتیجه گیری راجع به این مورد سخته و ممکن خیلی از مسائل رو بررسی نکنم...خواهشا نظراتتون رو بگید ...

سلام بر شما دوست ِ من .:gol:

بسیار بحث ِ جالبی هستش ، و امیدوارم با حضور ِ موثر ِ دوستان ِ دانشمندمون ، پربارتر بشه . البته نظر ِ شخصی ِ من اینه که این تاپیک ، باید در تالار ِ "نقد و نظر " گذاشته می شد !

چند تا نکته به ذهنم میرسه ، به صورت ِ تیتر وار بهش میپردازم ، و اگر بحث داغ تر شد ، عمیق تر درباره ش صحبت میکنیم .( و باید قبل از شروع بگم که با بیشتر ِ نوشتار ِ دوستان در پست های قبل موافقم ) .

1- مباحث ِ فرهنگی :

به نظرم ، یکی از قوی ترین و تاثیر گذار ترین آیتم ها ، مباحث ِ فرهنگی هستش ، که برای تخمین تغییر و تحولات ِ فرهنگی ، باید علاوه بر سبک و سیاق ِ زندگی ِ خودمون ، به فرهنگ ِ کشورهای همسایه ( منظور کشورهایی که بیشتر در تعامل و ارتباط هستیم ، مثل ِ اعراب و . . .) ، و همچنین ، کشورهای ِ قدرتمندی که سیاست و اقتصاد ِ جهانی و گاهی شیوه ی زندگی ِ افراد ِ رو رقم میزنند ، توجه کرد .
ما چه بخواهیم ، و چه نخواهیم ، پا به پای تغییرات و تحولات ِ بین المللی (در همه ی زمینه ها ) ، پیش میریم . ( خیلی بی صدا و آروم عرض میکنم که با این روند ، شیوه ی زندگی ی ما ، گرایش ِ شدیدی به غرب پیدا میکنه ) .

پیشنهاد : پیشنهادم اینه که بیشتر فیلم ببینید ، و از مطالعه ی تاریخ ِ معاصر ایران ، و همچنین اتفاقات ِ خاور میانه غافل نباشید . و ای کاش بتونید که کتابی رو با مضمون ِ "سیر ِ تحول ِ فرهنگ و روابط ِ اجتماعی و ... " رو پیدا کنید و مطالعه کنید .( همچین کتابایی وجود داره ، اما متاسفانه الان حافظه م یاری نمیکنه که اسم ببرم ) . البته این پیشنهاد ِ من در صورتی با ارزش هست ، که واقعا قصد داشته باشید که ریشه ای و عمیق با این موضوع برخورد کنید . و الا که هیچ .

مصداق ِ معماری :

الف ) یکیش همون موضوع آشپزخونه بود که مطرح شد ؛ ( البته منظورم open نیست ، منظورم ، ادغامش با نشیمن هست ) . نمونه ی این مورد در حال ِ حاضر داره کم کم اتفاق میافته .
ب) احتمالا جانمایی سرویس ها باشه ؛
ج ) کمرنگ شدن ِ تفکیک خصوصی و عمومی (به شیوه ی امروزی ) .
د) تغییر در عملکرد ِ بازشو ها و گشودگی ها
ه ) تغییر ِ عملکرد ِ فضاهای جمعی
و ) و . . .

2- مباحث ِ اقتصادی :


باید توجه کرد که شهر های ما ، در حال ِ عمودی شدن ِ روز افزون هستن . این یعنی اینکه ما با کمبود ِ فضای ساخت و ساز مواجهه خواهیم شد .و همین مورد ، باعث میشه که خیلی از ادغام های فضایی ، با سرعت ِ بیشتر اتفاق بیافته .

پیشنهاد : سعی کنید که برای طرح ِ مورد ِ نظر ، محدودیت های زیادی رو در نظر بگیرید . (از لحاظ ِ وسعت ) .

3 - مباحث ِ اجرایی :

مسلما ً ، چیزی که به وضوح میشه پیش بینی کرد ، بالا رفتن ِ قدرت ِ اجراء ، در ساختمان سازی هستش . در نتیجه ، در طرح ِ شما ، باید استفاده از سیستم های جدید ِ سازه ای ، امری پیش پا افتاده باشه . و همین امر ، مطالعه ی زیادی رو میطلبه .

مصداق ِ معماری :
الف ) دهانه های وسیع (یا شاید اصلا دهانه ای در کار نباشه، ولی چون در ایران هستیم ، احتمالا دهانه وجود داره :دی ) .
ب ) تاسیسات ِ الکتریکی و مکانیکی ِ پیشرفته و خاص. (باید نمونه های حال ِ حاضر کشورهای پیشرفته رو بررسی کنید ) .
ج ) عدم محدودیت در پس آمدگی های ساختمان
ذ ) مصالح و جزییات ِ ساختمانی
ه ) و . . .

4 - توجه ِ ویژه به معماری ِ پایدار ، و مباحث ِ دخیره و بازیافت ِ انرژی


فکر کنم این گزینه ، بسیار واضح و شفاف هست و نیازی به توضیح نداره .

_______________________________

فکر کنم خیلی طولانی شد ! البته هنوز خیلی ناقص هست ، و خیلی چیزا گفته نشده .که انشاالله سایر ِ دوستان هم در بحث شرکت می کنن و کاملتر میکنن.

امیدوارم تونسته باشم کمکی هر چند مختصر کرده باشم .

موفق باشید .
:gol:
 

month_2012

عضو جدید
سلام بر شما دوست ِ من .:gol:

بسیار بحث ِ جالبی هستش ، و امیدوارم با حضور ِ موثر ِ دوستان ِ دانشمندمون ، پربارتر بشه . البته نظر ِ شخصی ِ من اینه که این تاپیک ، باید در تالار ِ "نقد و نظر " گذاشته می شد !

چند تا نکته به ذهنم میرسه ، به صورت ِ تیتر وار بهش میپردازم ، و اگر بحث داغ تر شد ، عمیق تر درباره ش صحبت میکنیم .( و باید قبل از شروع بگم که با بیشتر ِ نوشتار ِ دوستان در پست های قبل موافقم ) .

1- مباحث ِ فرهنگی :

به نظرم ، یکی از قوی ترین و تاثیر گذار ترین آیتم ها ، مباحث ِ فرهنگی هستش ، که برای تخمین تغییر و تحولات ِ فرهنگی ، باید علاوه بر سبک و سیاق ِ زندگی ِ خودمون ، به فرهنگ ِ کشورهای همسایه ( منظور کشورهایی که بیشتر در تعامل و ارتباط هستیم ، مثل ِ اعراب و . . .) ، و همچنین ، کشورهای ِ قدرتمندی که سیاست و اقتصاد ِ جهانی و گاهی شیوه ی زندگی ِ افراد ِ رو رقم میزنند ، توجه کرد .
ما چه بخواهیم ، و چه نخواهیم ، پا به پای تغییرات و تحولات ِ بین المللی (در همه ی زمینه ها ) ، پیش میریم . ( خیلی بی صدا و آروم عرض میکنم که با این روند ، شیوه ی زندگی ی ما ، گرایش ِ شدیدی به غرب پیدا میکنه ) .

پیشنهاد : پیشنهادم اینه که بیشتر فیلم ببینید ، و از مطالعه ی تاریخ ِ معاصر ایران ، و همچنین اتفاقات ِ خاور میانه غافل نباشید . و ای کاش بتونید که کتابی رو با مضمون ِ "سیر ِ تحول ِ فرهنگ و روابط ِ اجتماعی و ... " رو پیدا کنید و مطالعه کنید .( همچین کتابایی وجود داره ، اما متاسفانه الان حافظه م یاری نمیکنه که اسم ببرم ) . البته این پیشنهاد ِ من در صورتی با ارزش هست ، که واقعا قصد داشته باشید که ریشه ای و عمیق با این موضوع برخورد کنید . و الا که هیچ .

مصداق ِ معماری :

الف ) یکیش همون موضوع آشپزخونه بود که مطرح شد ؛ ( البته منظورم open نیست ، منظورم ، ادغامش با نشیمن هست ) . نمونه ی این مورد در حال ِ حاضر داره کم کم اتفاق میافته .
ب) احتمالا جانمایی سرویس ها باشه ؛
ج ) کمرنگ شدن ِ تفکیک خصوصی و عمومی (به شیوه ی امروزی ) .
د) تغییر در عملکرد ِ بازشو ها و گشودگی ها
ه ) تغییر ِ عملکرد ِ فضاهای جمعی
و ) و . . .

2- مباحث ِ اقتصادی :


باید توجه کرد که شهر های ما ، در حال ِ عمودی شدن ِ روز افزون هستن . این یعنی اینکه ما با کمبود ِ فضای ساخت و ساز مواجهه خواهیم شد .و همین مورد ، باعث میشه که خیلی از ادغام های فضایی ، با سرعت ِ بیشتر اتفاق بیافته .

پیشنهاد : سعی کنید که برای طرح ِ مورد ِ نظر ، محدودیت های زیادی رو در نظر بگیرید . (از لحاظ ِ وسعت ) .

3 - مباحث ِ اجرایی :

مسلما ً ، چیزی که به وضوح میشه پیش بینی کرد ، بالا رفتن ِ قدرت ِ اجراء ، در ساختمان سازی هستش . در نتیجه ، در طرح ِ شما ، باید استفاده از سیستم های جدید ِ سازه ای ، امری پیش پا افتاده باشه . و همین امر ، مطالعه ی زیادی رو میطلبه .

مصداق ِ معماری :
الف ) دهانه های وسیع (یا شاید اصلا دهانه ای در کار نباشه، ولی چون در ایران هستیم ، احتمالا دهانه وجود داره :دی ) .
ب ) تاسیسات ِ الکتریکی و مکانیکی ِ پیشرفته و خاص. (باید نمونه های حال ِ حاضر کشورهای پیشرفته رو بررسی کنید ) .
ج ) عدم محدودیت در پس آمدگی های ساختمان
ذ ) مصالح و جزییات ِ ساختمانی
ه ) و . . .

4 - توجه ِ ویژه به معماری ِ پایدار ، و مباحث ِ دخیره و بازیافت ِ انرژی


فکر کنم این گزینه ، بسیار واضح و شفاف هست و نیازی به توضیح نداره .

_______________________________

فکر کنم خیلی طولانی شد ! البته هنوز خیلی ناقص هست ، و خیلی چیزا گفته نشده .که انشاالله سایر ِ دوستان هم در بحث شرکت می کنن و کاملتر میکنن.

امیدوارم تونسته باشم کمکی هر چند مختصر کرده باشم .

موفق باشید .
:gol:

ممنون دوست گرامی از نظراتتون...:smile:
این مبحث یه قسمت از پایان نامه من هستش و خیلی دوست دارم اساسی روش کار کنم حتی اگه وقت زیادی ببره(فکر کنم تا الان حدود 10 ماه بشه که دارم مطالعاتش رو انجام میدم و هنوزم احساس میکنم خیلی از مسائل هست که باید بررسی بشه...)
در کل با نظراتتون کاملا موافقم فقط چندتا سوال...

راجع به مبحث فرهنگی که مطرح کردید اگه کتاب یا فیلمی هست که میتونه بهم در این زمینه کمک کنه لطفا چند نمونش رو بگید من خودم کتابهایی که برای این موضوعات رفتم سراغشون اطلاعات چندانی نداشتن...!!

اینکه میگید داریم پا به پای تغییرات و تحولات بین المللی پیش میریم در مبحث فرهنگی به نظرتون در آیندمون تاثیر مثبت داره یا منفی؟اصلا به نظرتون باید جلوی این تاثیرپذیری رو گرفت یا به شیوه دیگه ای و با توجه به زندگی خودمون تغییرش داد؟
یه سوال دیگه به نظرتون این تمایل به غرب واقعا مورد قبول جامعه ما هست یا فقط به خاطر عقب نموندن از دیگرانه؟ این تمایلات آگاهانه ست؟

با مصداقهایی که برای مبحث فرهنگی نوشتید موافقم... و بنظرم تو طراحی فضاهای مسکونی نباید به سادگی از بعضیاشون گذشت...

من راجع به این مسئله با آدمهای متفاوتی صحبت کردم خیلیاشون فکر میکنن خانه های آینده بخاطر همین محدودیت زیر بناها باید طوری باشه که مثلا یه ریموت بگیرن دستشون و با فشار دادن یه دکمه فضاها رو تغییر بدن البته به نظرم یه خورده بلندپروازانست ولی بطور کلی برخورد کردن با این موضوع به این شکل تا چه حد میتونه منطقی و درست باشه؟
 

memarane

کاربر فعال
ابتدا به امر باید از همه خانوما عذرخواهی کنم چون قصد جسارت ندارم ولی خب اگه منطقی بخوایم به این قضیه نیگا کنیم میبینیم که رشته معماری خیلی بیشتر از سایر رشته ها تحت تاثیر دختر و پسر بودن قرار گرفته . چه تو دانشگاه چه خارجش. تا تو دانشگاه هستی اگه استاد خانوم باشه که کلاه پسرا رسما پس معرکه است و هر گونه تلاشی از جانب پسرا برای ابراز وجود سرکوب میشه اگه هم استاد مرد باشه که دیگه بدتر. نمیدونم ما مردا کی میخوایم از این از خود بیخود شدن در مقابل ناز و کرشمه خانوما دست برداریم ؟
اما اگه بریم سراغ بازار کار هم کافیه یه نگاه گذرا به نیازمندیهای همشهری بندازید که حساب کار دستتون بیاد . 90 درصد استخدامیهای معماری کنارش با خط درشت زده فقط خانوم !!!!!!!!! اون ده درصد مابقیش هم یا حتما بالای 10 سال سابقه کار میخواد یا بعنوان نماینده شرکت باید بری عسلویه .
بازم لازم به ذکر است که قصد توهین به تواناییهای خانومها ندارم ولی فقط این یه بحثی بود که گفتم دوستان هم نظرشون بدن . با تشکر
 
آخرین ویرایش:

memarane

کاربر فعال
سلام دوستان . شاید این بحث براتون خیلی آشنا باشه . معماری اسلامی .
ایا اصلا وجود خارجی داره ؟ ایا میتوان به معماری اسلامی به عنوان دوره ای خاص از معماری ایران نگریست ؟ یا معماری اسلامی برای خود شخصیتی مستقل دارد ؟
دوست دارم نظر دوستان رو در این مورد بدونم و اگه لازم شد بحث کنیم . با تشکر .
 

elahe66

عضو جدید
کاربر ممتاز
آره عزیزم،.... وجود دارد و بسیار هم مهمه چون اگه بخوای معماریت هویّت داشته باشه باید کاملا ازش مطلع باشی‌...به هر حال چه خوشمون بیاد چه خوشمون نیاد قسمتی‌ از تاریخ ایران مربوط به این دورست و معماری خاص خودش رو داره که خیلیا هم وقتی‌ میخونن واقعا عاشقش میشن..از جمله خود من.... از سبک خراسانی تا آخر سبک اصفهانی مربوط به معماری اسلامیه... کتاب حس وحدت که مربوط به فلسفهٔ معماری اسلامیه فک می‌کنم اگه کسی‌ نخونه می‌تونم بگم نصف معماری ایران رو نمی‌فهمه.
 

memarane

کاربر فعال
یعنی میگی ما یه شاخه معماری به اسم معماری اسلامی داریم ؟ مثه معماری ایرانی ؟ مثه معماری یونانی ؟
 

memarane

کاربر فعال
معماری اسلامی به تنهایی وجود نداره . شاید بشه گفت معماری ایران در دوه اسلامی ولی نمیشه مبحثی مستقل به اسم معماری اسلامی مطرح کرد . من منکر تغییراتی که با حضور اسلام در معماری ایران صورت گرفت و چند فضای ترکیبی جدید که اضافه شد نیستم ولی اگه به دقت نگاه کنید میبینید که اسلام به هر سرزمینی من جمله ایران رفته تمام عناصر و ویژگیهای اون معماری رو گرفته و با یه عنوان جدید اونو ارایه کرده . و تفاوت بناهای اسلامی در سرزمین های مختلف به همین دلیله .
من ارادت خاصی خدمت جناب اردلان دارم ولی در مباحث حکمت هنر با نظر ایشون موافق نیستم . ایشون به همراه دکتر حسین نصر و دکتر بلخاری بیشتر در صدد این بودن که یه سری مفاهیم رو به بناهای اسلامی بچسبونن که کهملا کلی هستن . مثلا بحث از کثرت به وحدت رسیدن یک بحث بسیار عمومی است که درباره هر شیئ مرکب میشه مطرح کرد و مختص گنبد و سایر عناصر بناهای اسلامی نیست .
 

elahe66

عضو جدید
کاربر ممتاز
درسته اسلام خوب چیزی نداشت که ازش شروع کنه همونطور که شما هم میدونین از چهار طاق ساسانی و باسیلیکا شروع کردن ولی‌ کلا پیشرفت کرد و به نظر من حرف داره واسه گفتن تو قسمت هندسه شدیدا پیشرفت کرد و به کمال رسوندش... تزییناتشم که خاص خودشه یعنی‌ متن نوشتاری،،،و هندسه وحدت گرا.....
چسبوندنی هم که گفتی‌ رو منم یه لحظه حس کردم که آره داره میچسبونه ولی‌ برای درک آثار جالب بود... در کّل بیشتر این هندسه‌ها تو معماری امروز برای نردهها یا سایه اندازها و جزئیات در و پنجره و حفره ها و اینا استفاده می‌شه و اون چه که نهایتأ بن مایه معماری ایرانیه‌ همون ماندلا یا مربع ۹ قسمتی‌ یا شانزده قسمتیه که به نظر من با اینکه از هند گرفته شده ولی‌ تو همهٔ پلان‌های ایرانی‌ و اسلامی پیدا می‌شه،
 
آخرین ویرایش:

memarane

کاربر فعال
اگه بخوایم واقع بینانه نگاه کنیم هنر معماریان دوره اسلامی تو این بود که به اکثر عناصری که جنبه سازه ای داشتند جنبه تزییناتی رو هم اضافه کردن . خیلی از مواردی هم که وجود داره چه تو تزیینات و چه معماری بناها به آیین مهر برمیگرده . از شمسه گرفته تا مرکزگرایی بناها و حوض وسط مساجد .
 

memarane

کاربر فعال
باید با خودمون رو راست باشیم . اینکه یه شاخه ارشد معماری میشه معماری اسلامی آیا واقعا ما داریم خودمونو گول میزنیم ؟ شاید بهتر این بود که اسمشو میذاشتیم معماری ایرانی و تو یه بخش ازش معماری دوران اسلامی رو بررسی می کردیم .
الان همه جا دارن تو مخ ما فرو میکنن که فلسفه فلان بخش از معماری مااینه و همه هم داریم کورکورانه قبول میکنیم . آیا واقعا این فلسفه هایی که اساتید به معماری ما چسبوندن مانع از این نشده که ما دیگه نتونیم تغییری در این معماری ایجاد کنیم ؟ معماری ما برا همین مسایل در جا میزنه و راکد مونده .
 

elahe66

عضو جدید
کاربر ممتاز
به نظر من کسب کردن تخصص تو هر زیر مجموعه ایی اصلا بد نیست... شاید یه عده واقعا علاقه داشته باشن.... به شرطی که به همهٔ زیرمجموعه‌ها بها داده بشه و واقعا واقعیت‌ها گفته بشه نه بنا به سیاست بازی خیلی‌ از معماری هارو حذف کنن یا بی‌توجهی کنن چون که حکومت ما الان اسلامیه... ما اگه بخوایم پیشرفت کنیم نباید هیچ تعصبی به هیچ دیدگاهی‌ داشته باشیم ... حتی اسلام ستیزیو هم من قبول ندارم ولی‌ اینکه بخوایم یه چیزیو به خاطره حکومت یا سیاست بزرگ کنیم و بقیرو تعمدی کمرنگ کنیم جز پسرفت و برانگیختن نفرت هیچی‌ نصیبمون نمی‌شه...آموزش هنر و علم نباید سیاسی باشه و هر کی‌ باید خودش آزاد باشه که چه دیدگاهیو انتخاب کنه
 

memarane

کاربر فعال
به نظر من کسب کردن تخصص تو هر زیر مجموعه ایی اصلا بد نیست... شاید یه عده واقعا علاقه داشته باشن.... به شرطی که به همهٔ زیرمجموعه‌ها بها داده بشه و واقعا واقعیت‌ها گفته بشه نه بنا به سیاست بازی خیلی‌ از معماری هارو حذف کنن یا بی‌توجهی کنن چون که حکومت ما الان اسلامیه... ما اگه بخوایم پیشرفت کنیم نباید هیچ تعصبی به هیچ دیدگاهی‌ داشته باشیم ... حتی اسلام ستیزیو هم من قبول ندارم ولی‌ اینکه بخوایم یه چیزیو به خاطره حکومت یا سیاست بزرگ کنیم و بقیرو تعمدی کمرنگ کنیم جز پسرفت و برانگیختن نفرت هیچی‌ نصیبمون نمی‌شه...آموزش هنر و علم نباید سیاسی باشه و هر کی‌ باید خودش آزاد باشه که چه دیدگاهیو انتخاب کنه

خیلی ممنون بابت نظرت .
 

hami_sani

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلام.من نظر بیشتر دوستان رو خوندم.وتقزیبا با بیشترش مخالفم.چون معتقدم(بر اساس مدارک و شواهد)این معماریه اسلامیه که وام دار معماریه ایرانیه نه بالعکس
من نمیدونم منظورتون از معماریه اسلامی یا عناصری که اونا رو مربوز به دوران اسلامی میدونید چیه؟ ولی میتونیم یکی یکی با هم پیش بریم . ببینیم که معماریه ایرانی هدیه گرانبهایی به دنیای اسلام داده.
از قوس و طاق اگه بخایم بگیم میبینیم خاستگاه ایرانی داره و ربطی به اسلام نداره چرا که اولین بار توسط معماران ایرانی در تیسفون ازش استفاده شد. و مساجد ایرانی در بدو ورود اسلام به ایران فاقد این پدیده بودن.که البته این مورد خودش شامل ایوان و گنبد هم میشه.
اگه به مناره ها نگاه کنیم میبینیم م + نار (محل نار یا اتش)در ابتدا ادرسی بود برای تایین راه کاروان ها و فاصله اونها به قدری بود که کاروان منار بعدی رو ببینه و جهتشو تایین کنه که بعد به خازر همین ادرس بودن اونها در کنار ونزدیک اونها فضاهایی برای استراحت شکل گرفت که حکم مهمان پذیر های امروزی رو داشت و بعد در دوران اسلامی مناره حکم گلدسته و مهمان پذیر حکم نمازخانه رو پیدا کرد.و بعداین پدیده شد یک الگو برای طراحیه مساجد.(اگر به کشور های همسایه رفته باشید میبینید که هنوز هم که هنوزه همین فرم تک منار با فاصله کمی از بنای اصلی در مساجد رو دارن استفاده میکنن.ولی بعد ها معماران خلاق ایرانی به جای یک مناره از دو مناره برای ایجاد بنای پشتیبان در کنار جرز کتیبه های ایوان استفاده کردن تا مانع شکم کردن در زیر بار پای ایوان بشن.)
بازم اگه چیزی به نظرتون میرسه بگید تا در موردش صحبت کنیم
 

memarane

کاربر فعال
سلام.من نظر بیشتر دوستان رو خوندم.وتقزیبا با بیشترش مخالفم.چون معتقدم(بر اساس مدارک و شواهد)این معماریه اسلامیه که وام دار معماریه ایرانیه نه بالعکس
من نمیدونم منظورتون از معماریه اسلامی یا عناصری که اونا رو مربوز به دوران اسلامی میدونید چیه؟ ولی میتونیم یکی یکی با هم پیش بریم . ببینیم که معماریه ایرانی هدیه گرانبهایی به دنیای اسلام داده.
از قوس و طاق اگه بخایم بگیم میبینیم خاستگاه ایرانی داره و ربطی به اسلام نداره چرا که اولین بار توسط معماران ایرانی در تیسفون ازش استفاده شد. و مساجد ایرانی در بدو ورود اسلام به ایران فاقد این پدیده بودن.که البته این مورد خودش شامل ایوان و گنبد هم میشه.
اگه به مناره ها نگاه کنیم میبینیم م + نار (محل نار یا اتش)در ابتدا ادرسی بود برای تایین راه کاروان ها و فاصله اونها به قدری بود که کاروان منار بعدی رو ببینه و جهتشو تایین کنه که بعد به خازر همین ادرس بودن اونها در کنار ونزدیک اونها فضاهایی برای استراحت شکل گرفت که حکم مهمان پذیر های امروزی رو داشت و بعد در دوران اسلامی مناره حکم گلدسته و مهمان پذیر حکم نمازخانه رو پیدا کرد.و بعداین پدیده شد یک الگو برای طراحیه مساجد.(اگر به کشور های همسایه رفته باشید میبینید که هنوز هم که هنوزه همین فرم تک منار با فاصله کمی از بنای اصلی در مساجد رو دارن استفاده میکنن.ولی بعد ها معماران خلاق ایرانی به جای یک مناره از دو مناره برای ایجاد بنای پشتیبان در کنار جرز کتیبه های ایوان استفاده کردن تا مانع شکم کردن در زیر بار پای ایوان بشن.)
بازم اگه چیزی به نظرتون میرسه بگید تا در موردش صحبت کنیم

ممنون دوست عزیز که نظر خودتو دادی . ولی باید خدمتت بگم که بحث یه کم از این حرفا پیچیده تره . و لازمه از روی منطق بحث بشه نه تعصب . همه ما مسلمونیم همه هم اسلامو دوس داریم ولی تو بحث علمی باید منطقی بود . معماری دوران اسلامی ادامه ای بر سیر رشد معماری ایران بوده و چیزی جدا از اون نبوده که بخواد جدا بحث شه . بحث ما هم بیشتر رو مفاهیمی هستش که امروزه داره به آثار معماری این دوره چسبونده میشه .
 

alipiroozz

عضو جدید
ممنون دوست عزیز که نظر خودتو دادی . ولی باید خدمتت بگم که بحث یه کم از این حرفا پیچیده تره . و لازمه از روی منطق بحث بشه نه تعصب . همه ما مسلمونیم همه هم اسلامو دوس داریم ولی تو بحث علمی باید منطقی بود . معماری دوران اسلامی ادامه ای بر سیر رشد معماری ایران بوده و چیزی جدا از اون نبوده که بخواد جدا بحث شه . بحث ما هم بیشتر رو مفاهیمی هستش که امروزه داره به آثار معماری این دوره چسبونده میشه .

دوست عزيز نظرت محترمه ولي اينم بايد مورد توجه قرار بديم كه اصلا حرف رو تعصبات نيست .اسلامي كه ما تو معماري ازش استفاده ميكنيم اصلا اون اسلام ديني نيست !منظورمون از اسلام دورانيه كه ايران زير سطه عرب ها در اومد و اصلا به اين منظور نيست كه چيزي وارد ايران كردن و سبك معماريشونو وارد كردن .در اصل بهتر بگيم مساجد ايراني در دوران اسلام !

مساجدي كه عرب ها وارد ايران كردن در اصل يك فضاي 4 ضلعي بود كه شايد يه قسمتيش براي برگزاري نماز به صورت ايوان بود در اصل يك الگوي ساده شبستاني داشتن .معماري و معماران ايراني اون رو تكامل دادن و رسوندنش به الگوهاي ايواندار و 4 تاقي !
شما اگر نگا كني معمار عرب بنامي بنايي به اين شكوه نساخته ! اكثر عناصر الحاقي هم از بنا هاي ايراني بوده همونطور كه دوستمون هامي اشاره كرد .

پ.ن : جالبه همين الان هم بسياري چيز ها مثل دانشمندان ايراني رو به عرب ها نسبت ميدن مثل زكريا و ... كه جاي تاسف داره .

پ.ن 2 :
استاد محمد رضا اصفهاني : مسجد شيخ لطف الله اصفهان
محمد حسن معمار : مسجد نصير الملك
استاد علي اكبر اصفهاني : مسجد امام اصفهان و...............
 
آخرین ویرایش:

memar87

عضو جدید
سلام دوستان همه میدونیم که فرهنگ کشور ما نه متوسط بلکه زیره خط فقره .فقره فرهنگی از نظر اداب زندگی نوع زیستن واینهاست که موجب فقر فرهنگی از نطر نوع تفکر میشه وباعث میشه نردم به همین روند عادت کنن مثل نوع خوردن غذا ساختمانها وبناهارو هم به همین روال میبینن وما هم قبل از ورود به این رشته مثل اونا بودیم مثل این که یا سطح توقعمون رفته بالا یا نه واقعا جیزی فهمیدیم که عامه اونو درک نکردن
:-X

تا من و شما نخوایم کاری رو پیش ببریم با ناله و... کاری پیش نمیره و هیچ چیز عوز نمیشه
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

arashitect

عضو جدید
درود.
نمایاندن معماری اسلامی به عنوان یک سبک کاملا نادرسته.چراکه :
سبکهای معماری: معماری را از لحاظ استفاده از فرم ها، تکنیک ها، مواد .دوره زمانی، منطقه و سایر چیزهای تاثیر گذار دسته بندی میکنند...
اگه قرار باشه معماری اسلامی یک سبک قلمداد بشه بایستی دارای ویژگی هایی مشابه در سراسر قلمرو اسلام باشه که صد البته هممون میدونیم نیست.ضمن اینکه اصولا با تمام تلاشی که مذهبیون جهت اعتلای فلسفه هنر اسلامی کرده اند منتها خود مبانی دینی اسلام با هنر سازگار نیست و اکثر جلوه های هنری رو نوعی از شرک به شمار میاره.(نقاشی.مجسمه سازی. موسیقی .رقص و...)
اما اگه به عنوان یک دوره تاریخی نامیده بشه قابل اتکاست.مثلا معماری ایران در دوره اسلامی.یا معماری مصر پس از اسلام.
 

samiyaran

عضو جدید
نمی دونم چرا این تاپیک رو دیدم یاد کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران افتادم:book:
اون چه که من برداشت می کنم از یک سبک معماری باید دارای یک سری ویژگی های منحصر به فرد باشه.
مطمئنا معماری گوتیک با باروک یا رنسانس فرق می کنه.حتی باروک ایتالیا با آلمان با انگلیس هم فرق می کنه.

به شخصه اعتقاد دارم،سبک معماری به نام معماری اسلامی نداریم.
ما معماری بناهای اسلامی داریم.

چون با ورود اسلام و ورود مفاهیم و اسلامی و قرآنی رنگ معماری ایرانی تغییر کرد.
اون هم نه در فن،بلکه در معنا و مفهوم همون جور که دوستانم اشاره کردن در قالب تزیینات و ایجاد فضاهایی که آرامش در اون ها جاری هست.

شاید ورود اسلام کمی بیشتر در شهرسازی ایرانی تاثیر گذاشت با تغییر محوریت از کاخ به مسجد و نشانه قرار گرفتن این بنا.

من اعتقاد به یک هم نشینی بین مفاهیم اسلامی با فن معماری ایرانی دارم که در واقع فلسفه ی معماری اسلامی رو به وجود آورد.
ولی اینکه این تبدیل شده باشه به یک سبک معماری که فراگیر بشه و حداقل از قالب مسجد خارج بشه و بناهای دیگه ای رو پوشش بده با توجه به دانش محدودی که دارم امکانش رو نمی دم.

حال این می تونه از در جا زدن ما و تعیین نکردن پارامترهای ایجاد یک سبک باشه یا می تونه از مواد و متریال کم این نوع معماری باشه که قابلیت سبک شدن رو نداشته باشه.

ولی در نهایت من از اون احساسی که در مواجه با بناهای این دوره دارم نمی تونم بگزرم....
کی می تونه از احساس آرامشی که در این فضاها با رنگ و تزییناتی که همین آرامش رو تاکید می کنه بگذره.

یک تعامل هست بین معماری و اسلام.یکسری خدمات دو طرفه صورت گرفته.
و آنچه از نظر معنا و مفهوم اسلام می خواست نشون بده با به خدمت گرفتن معماری ایرانی انجام داد.
 

E . H . S . A . N

مدیر تالار مهندسی معماری مدیر تالار هنـــــر
مدیر تالار
شرایط ِ خانه ی مسکونی ، در 30 سال ِ آینده ! ( 2 )

شرایط ِ خانه ی مسکونی ، در 30 سال ِ آینده ! ( 2 )

ممنون دوست گرامی از نظراتتون...:smile:
این مبحث یه قسمت از پایان نامه من هستش و خیلی دوست دارم اساسی روش کار کنم حتی اگه وقت زیادی ببره(فکر کنم تا الان حدود 10 ماه بشه که دارم مطالعاتش رو انجام میدم و هنوزم احساس میکنم خیلی از مسائل هست که باید بررسی بشه...)
در کل با نظراتتون کاملا موافقم فقط چندتا سوال...

راجع به مبحث فرهنگی که مطرح کردید اگه کتاب یا فیلمی هست که میتونه بهم در این زمینه کمک کنه لطفا چند نمونش رو بگید من خودم کتابهایی که برای این موضوعات رفتم سراغشون اطلاعات چندانی نداشتن...!!


با مصداقهایی که برای مبحث فرهنگی نوشتید موافقم... و بنظرم تو طراحی فضاهای مسکونی نباید به سادگی از بعضیاشون گذشت...

سلامی دوباره . بابت ِ تاخیر در پاسخگویی عذرخواهی میکنم :gol:.

در رابطه با معرفی ِ منابع ، قبلا هم عرض کردم دقیقا در خاطرم نیست ، اما به یاد دارم که کتابایی با چنین مضمون هایی وجود داره .
و فیلم های جدید ، در درک ِ فضای معماری ِ حال ِ حاضر به شما کمک میکنه . حالا حتما نباید فیلم ِ تخصصی باشه ؛ خوشبختانه سینمای جهان ، بسیار به کیفیت ِ آثار و جنبه ی هنری بودن ِ ساخته هاشون توجه میکنن . (بر عکس ِ بعضی جا ها ) .فیلم دیدن ،به نوعی درک ِ فضاست . و هیچ جایی از فضای معماری خالی نیست .


اینکه میگید داریم پا به پای تغییرات و تحولات بین المللی پیش میریم در مبحث فرهنگی به نظرتون در آیندمون تاثیر مثبت داره یا منفی؟اصلا به نظرتون باید جلوی این تاثیرپذیری رو گرفت یا به شیوه دیگه ای و با توجه به زندگی خودمون تغییرش داد؟

اکثر ِ قریب به اتفاق ِ اثار دکتر شریعتی ، در راستای همین بحث هستش ؛ علی الخصوص ، کتاب ِ ارزشمند ِ "زن " ، که خوندنش بسیار موثر هست و در راستای سوالتون خیلی بهتون کمک میکنه .

و اما نظر ِ شخصی ِ من : بررسی کردن ِ تاثیرات ِ مثبت و منفی ، کار ِ ساده ای نیست ، و به نوعی به مباحث ِ ارزشی شبیه میشه ، که اصولا مطرح کردن ِ مباحث ِ ارزشی (مخصوصا در فضای عمومی ) ، کار چندان جالبی نیست ، و مسلما هدف ِ انتقادات ِ شدیدی ممکنه قرار بگیریم .
پس بنده در رابطه با مثبت و منفی بودن این تحولات و تاثیر پذیری کاری ندارم ، اما اینو میدونم که هر فرهنگی ، برای بقای خودش ، به تاثیر پذیری از سایر فرهنگ ها وابستگی ِ مستقیم داره . و اگر یک فرهنگ در انزوا بمونه ، به زودی ِ زود دچار انحطاط میشه .پس تاثیر پذیری ، به خودی ِ خود ، چیز ِ بدی نیست ، اما چطور تاثیر گرفتن مهم هستش که اونم به آیتم های بسیاری وابسته ست ؛
بستگی ِ به رویکرد ِ سران ِ ممکلت در اداره ی کشور ،(فقط منظورم ایران نیست ، هر مملکتی ) ، غنی بودن ِ مفاهیم ِ فرهنگی و پیشینه ، ارزش های جامعه و ... و... و... داره که بحثش واقعا مفصله .

پیشنهاد : دنبال ِ این کلید واژه باشید و در موردش تحقیق کنید : "میانگی ِ فرهنگی" .


یه سوال دیگه به نظرتون این تمایل به غرب واقعا مورد قبول جامعه ما هست یا فقط به خاطر عقب نموندن از دیگرانه؟ این تمایلات آگاهانه ست؟
راستش جامعه رو من و شما تشکیل میدیم و تک تک ِ اعضای اون ، شکل دهنده ی این مسایل هستن .
علت ِ اصلی ِ این گرایش و تمایلی که امروزه در کشورهای جهان ِ سوم داره اتفاق میافته ، برآورده نشدن ِ نیاز های امروز ِ ماست !!! (منظور همه نوع نیازی هست ) . و این تمایلات ، در بین ِ عوام ، زیاد آگاهانه نیست . اما سردمدارن ِ هر مملکتی ، به خوبی تشخیص میدن و برای اینطور قضایا برنامه ریزی های تنبیهی - توقیفی-تشویقی میکنن .
گاهی تغییرات ِ فرهنگی ، مثل ِ تبخیر آب ِ دریا ، توسط خورشید میمونه ، که کمتر کسی متوجهش میشه . اما بعدها با خشک شدن ، یا بارش باران خودشو نشون میده .
این واژه رو ( تبخیر ِ آب ،به وسیله ی خورشید ) از کتاب ِ مثنوی خوندم ، و حس میکنم که با بحث ِ ما در ارتباط بود .

من راجع به این مسئله با آدمهای متفاوتی صحبت کردم خیلیاشون فکر میکنن خانه های آینده بخاطر همین محدودیت زیر بناها باید طوری باشه که مثلا یه ریموت بگیرن دستشون و با فشار دادن یه دکمه فضاها رو تغییر بدن البته به نظرم یه خورده بلندپروازانست ولی بطور کلی برخورد کردن با این موضوع به این شکل تا چه حد میتونه منطقی و درست باشه؟

این اتفاق دور از ذهن نیست و همین الان هم جریان داره ؛ چند نمونه از معماری ِ چین و ژاپن دیدم که به همین طریق هست و تقریبا در مساحت ِ 20 متر مربع ،یک مسکن رو جا دادن(توجه داشته باشید که از به جای "خانه" از واژه ی " مسکن " استفاده کردم ). اما در ایران فکر نمیکنم که فعلا کار به اونجا بکشه !! (در عرض ِ 30 سال ) .

_________________________
_________________________

امیدوارم تونسته باشم در حد ِ دانش ِ اندکم ، پاسخ ِ سوالاتتون رو بدم و به نوعی همفکری کنم .

موفق و پیروز باشید . :gol:
 

samiyaran

عضو جدید
فوتوریست ها هم می خواستن معماری آینده رو تصویر کنن.......ولی طرح هاشون رو کاغذ موند.....و در نهایت معماری آینده اون چیزی نبود که اونا می کشیدن....
من فکر می کنم هر نسل معماری خودش رو می سازه.....
معماری در حال جریان داره....

شما هر چقد آیتم بزارین و صحبت کنید و عوامل مختلف رو تعیین کنین.....باز با عنصر زمان نمی تونه بجنگین.
عنصری که با خودش تغییر رو همراه داره.....

تغییر در فرهنگ....نغییر در فن.....تغییر معیار ها و هنجارها.....و تغییر و تغییر.....
به نظرم کمی پیش بینی سخت شده....

الان در حال حاضر من می تونم یک چشم انداز رو ببینم براساس داده های امروزم....
و اونم معلوم هست که ما بحران انرژی رو به رو هستیم در آینده...

می تونم فک کنم مطمئنا در آینده ساختمان های ما به هر چه پایدار تر شدن می رن....

من می تونم ببینم.....که دیگه جدا کننده ها نقش اصلی رو در فضا ها بازی نمی کنند......دیگه مرزهای بین فضاهای معماری رو چیز های دیگه تعیین می کنن.....
دیگه دیوارها صلب در نظر گرفته نمی شن.....دیگه در آینده می شه از هر وجه بنا بهترین استفاده ها رو کرد....

دیگه نماهای پنجم به راحتی با خر پشته ها و سیستم های خنک کننده آرایش نمی شن....

این چیزها رو من الان با این دانش می گم....

ولی از کجا معلوم که این داده ها....در آینده در اونور پیکان یک جواب بهم بده..یک فرمول کارگر.....

این میون می تونه هر آن یک کاتالیزور جدید بیاد و فرمول رو عوض کنه......

و در نهایت من مخالف پیش بینی و برنامه ریزی نیستم.....ولی با زمان و تغییر نمی شه جنگید.

ممنونم از تاپیک خوبتون.:gol:
 

Similar threads

بالا