کاریکلمـــــاتور...

fatiostad

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
بعضي ها خوب حرف مي زنند و بعضي ها حرف خوب مي زنند.

 

fatiostad

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
تصميم داشت با يك گل به خواستگاري دختر مربي فوتبال برود.

 

fatiostad

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
هنوز حقوق بشر پرداخت نشده ، تورم چند برابر شد.
 

sahar68

عضو جدید
کاربر ممتاز
کــسی نیست/ بیا زندگی را بدزدیم، آن‌وقت/ میان دودیدار قسمت کنیم.
 

R A H A

عضو جدید
نانوا هم جوش شیرین می زند بیچاره فرهاد
از ترس مجازات افکار عریانش را حجاب پوشاند
در روزهای بارانی ، سایه ام بدنبال کارهای شخصی اش میرود
در آخرین دم ، بازدمی وجود ندارد.
بعضی ها ،خودشون داد می زنن و برخی قیافه هاشون
بعضی ها ، لهجه دارن و برخی صراحت لهجه
مدادی که کلفت بنویسه سرشو می تراشن
فیل ها به جراحی بینی ما آدمها می خندند
آدم های بی سر و پا ، هیچ رد و پایی از خود به جا نمی گذارند
قلبم پرجمعیت ترین شهر دنیاست
اگر حرف مفت را می خریدن ، الان میلیاردر بودم
مرگ ، آخر خط نیست ، آغاز بی خطی است
هیچ وقت فراموش شدگان ، فراموش کننده گان را فراموش نمی کنند
 
آخرین ویرایش:

sahar68

عضو جدید
کاربر ممتاز
از ترس مجازات ، افکار عریانش را حجاب پوشاند.
 

sahar68

عضو جدید
کاربر ممتاز
گربه ها عاشق آدم هایی هستند که در زندگی دیگران موش می دوانند .
 

sahar68

عضو جدید
کاربر ممتاز
وقتی واژه ای خارجی بیان می کنم, تمام واژه ها دور آن جمع می شوند.
 

sahar68

عضو جدید
کاربر ممتاز
آنقدر دل همه را سوزاند که آتش نشانی از دستش شکایت کرد.
 

sahar68

عضو جدید
کاربر ممتاز
آنقدر گرم صحبت بود که ذوب شد.


آنقدر غم روی دلش سنگینی کرد که دلش شکــست!
 

sahar68

عضو جدید
کاربر ممتاز
بعضی ها ترقه را دوست دارند بعضی ها ترقی رو.
 

golhashem

عضو جدید
طنز در مطبوعات

طنز در مطبوعات

کاریکلماتور

۱ـ خروس فقیر با گالینابلانکا ازدواج کرد.
۲ـ قرص ماه مسکن عشاق است.
۳ـ بعضی از آدمها کودکانی هستند که فقط جسمشان رشد می کند.
۴ـ من با رویا زندگی میکنم و رویا با دیگری .
۵ـ گاهی پرنده خیالم ،پروازهای برون مرزی دارد.
۶ـ بعضی ها قانون را خم می کنند و بعضی ها می شکنند.
۷ـ آسمان زیباست ، اما نباید بیش از حد سر به هوا بود.
۸ـ برای فرار از ترافیک زندگی وارد کوچه علی چپ شد.
۹ـ بعضی ها به خدا پناه می برند و بعضی ها پشت نامش پنهان می شوند.
۱۰ـ وقتی چوب کبریت سرش را خاراند ، آتش گرفت.
۱۱ـ اکثرا اینترنت به *****نت تبدیل می شود.
۱۲ـ بعضی ها خط لبشان نستعلیق است.
۱۳ـ زنبور عسل نیش تلخی دارد.
۱۴ـ گاهی اوقات افکارم لابلای نوشته ها گم می شود.
۱۵ـ گاهی اوقات افکارم با سکوت زندانی می شود.
۱۶ـ بعضی ها راه راست را به سوی خود کج می کنند.
۱۷ـ دلم برای آدمهای گرسنه کباب است.
۱۸ـ وقتی از دودلی خسته شد ، یکی از آنها را اهدا کرد.
۱۹ـ وقتی نیامدی ، نگاهم دست خالی برگشت.
۲۰ـ چون "دیوانه وار" دوستم داشت از او وحشت کرده و گریختم.
ماهنامه صنعت و کارآفرینی شماره ۴۷ خرداد ۸۹
 

meddler

عضو جدید
کاربر ممتاز
اقا
هی آقا....
آورده ام شناسنامه ام را
به صفحه آخرش
یکی دو برگ اضافه کنید
در این روز هایی که این همه میمیریم
احتیاط
شرط واجب عقل است
 

toprak

عضو جدید
آنقدر دلش تنگ شد که دیگر چیزی در دلش جای نشد.
آنقدر دلش را شکستند که رفت دل پلاستیکی خرید.
آنقدر حکمش را اجرا نکردند رفت 4 برگ بازی کرد.:)
 

ruya*

عضو جدید
مرحوم درخت با کمک نجار از نردبان چوبی بالا می رود.

ستارگان در دل شب به روشنی روز می درخشند.

قطرات باران در آغوش هم آب می شوند.

باد به کمک موج به ماهی می وزد.
 

ملیسا

عضو جدید
کاربر ممتاز
حسنی به روایت امروزی

حسنی به روایت امروزی

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]حسنی نگو جوون بگو
علاف و چش چرون بگو
موی ژلی ،ابرو کوتاه ،زبون دراز ، واه واه واه
نه سیما جون ،نه رعنا جون
نه نازی و پریسا جون
هیچ کس باهاش رفیق نبود
تنها توی کافی شاپ
نگاه می کرد به بشقاب !
باباش می گفت : حسنی می ری به سر بازی ؟
نه نمی رم نه نمی رم
به دخترا دل می بازی ؟!
نه نمی دم نه نمی دم


گل پری جون با زانتیا
ویبره می رفت تو کوچه ها
[/FONT]

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]گلیه چرا ویبره میری ؟
دارم میرم به سلمونی
که شب برم به مهمونی
گلی خانوم نازنین با زانتیای نقطه چین
یه کمی به من سواری می دی ؟!
نه که نمی دم
چرا نمی دی ؟
واسه اینکه من قشنگم ، درس خونم وزرنگم
اما تو چی ؟
نه کا رداری ؟ نه مال داری ؟ فقط هزار خیال داری
موی ژلی ،ابرو کوتاه ، زبون دراز ،واه واه واه

در واشد و پریچه
با ناز اومد توو کوچه
پری کوچولو ، تپل مپولو ، میای با من بریم بیرون ؟
مامان پری ،از اون بالا
نگاه می کرد توو کوچه را
داد زد وگفت : اوی ! بی حیا
برو خونه تون تورا بخدا
دختر ریزه میزه
حسابی فرز وتیزه
اما تو چی ؟
نه کار داری ؟ نه مال داری ؟ فقط هزار خیال داری
موی ژلی ،ابرو کوتاه ،زبون دراز ،واه واه واه

نازی اومد از استخر
تو پوپکی یا نازی ؟
من نازی جوانم
میای بریم کافی شاپ؟
نه جانم
چرا نمی ای ؟
واسه اینکه من صبح تا غروب ،پایین ،بالا ،شمال ،جنوب ،دنبال یک شوهر خوب
اما تو چی ؟

نه کار داری ؟ نه مال داری ؟ فقط هزار خیال داری
موی ژلی ،ابرو کوتاه ،زبون دراز ،واه واه واه


[FONT=arial, helvetica, sans-serif]حسنی یهو مثه جت
رسید به یک کافی نت
آن شد ورفت تو چت رووم
گپید با صدتا خانووم!
هیشکی نگفت کی هستی ؟
چی کاره ای چی هستی ؟
تو دنیای مجازی
علافی کرد وبازی
خوشحال وشادمونه
رفت ورسید به خونه
باباش که گفت: حسنی برات زن بگیرم ؟
اره می خوام اره میخوام

حسنی اومد موهاشو
یه خورده ابروهاشو
درست وراست وریس کرد
رفت و توو کوچه فیس کرد
یه زن گرفت وشاد شد
[/FONT]زی زی شد و دوماد شد
[/FONT]
 

ni_rosa_ce

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
آنچنان با هم یکی شده ایم که نبودنت،بودنت را برایم به ارمغان می آورد

...
 

ni_rosa_ce

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ای کاش وقتی به دوردست ها می روی خودت را در آغوشم جا بگذاری

...
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
براي ديدن اين عكس با اندازه واقعي اينجا كليك كنيد . اندازه واقعي اين عكس 720x344 مي باشد
 

golhashem

عضو جدید
کاریکلماتور
﷯زیاده‌گویی تو، مقدمه ناشنوایی دیگران است.
﷯وقتی هوای آزاد کم شد، برای پرنده‌ها هم نوبت پرواز گذاشتند.
﷯همیشه افکارم برخلاف وزش باد حرکت می‌کند.
﷯در هوای ابری، ماه از آفتابی‌شدن می‌ترسد.
﷯شاید اجداد چراغ چشمک‌زن، ستاره بودند.
﷯معمولا یک فنجان چای را با کلمات شیرین می‌خورم.
﷯شاید سکوت، فریادی باشد که تارهای صوتی خود را از دست داده است.
﷯با هجوم کلمات، نفس قلم به شماره افتاد.
﷯اکثرا در قید حیات هستیم و در بند زندگی.
﷯از گرسنگی مجبور شد حرص بخورد.
﷯آدم بی‌قرار هیچ‌وقت با کسی قرار ندارد.
﷯خروس از مرغ نوک‌مدادی خوشش آمد.
﷯بعضی از راننده‌ها فقط زبان بوق را قبول دارند.
﷯گاهی کلمات از ترس سانسور پشت چند نقطه پنهان می‌شوند.
﷯برای رسیدن به داد مجبور شد بیداد کند.
﷯دلم برای آدم‌های گرسنه کباب است.
﷯دل خیلی‌ها به اندازه حرف‌هایشان بزرگ نیست.
﷯با زور اسلحه سطح فکرش را بالا برد.
سهراب گل‌هاشم
 
آخرین ویرایش:

naight

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
بعضی ها دور عشق خط می کشند...و...بعضی ها روی آن..
بعضی ها به پای هم پیر می شوند..
و بعضی ها به دست هم..
و..
بعضی ها با هم جورند ولی جفت نیستند...
سهراب گل هاشم
 

naight

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
مثل نخل های عراق..موهایش را بست..
تا من هوس خرما کنم...
احسان شهبازیان
 

naight

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
...

...

[FONT=georgia,times new roman,times,serif]پشت چراغ قرمزی زنی گل میفروخت
[FONT=georgia,times new roman,times,serif][FONT=georgia,times new roman,times,serif]!...
ولی کسی هواسش به گل نبود[/FONT] [FONT=georgia,times new roman,times,serif]
[/FONT]
[FONT=georgia,times new roman,times,serif] پشت چراغ قرمز بعدی زنی تنش را میفروخت[/FONT] [FONT=georgia,times new roman,times,serif][FONT=georgia,times new roman,times,serif]...[/FONT]کسی هواسش به چراغ نبود[/FONT]
[/FONT]
[/FONT]
 
بالا