کاریکلمـــــاتور...

golhashem

عضو جدید
کاریکلماتور

۱- گاهی تجدید آرایش از تجدیدی در امتحانات مهمتر است.
۲ـ قبل از اینکه « پایتان » بلغزد « دست » نگهدارید.
۳ـ امتحانات دوران تحصیل ،آسانترین امتحانهای زندگیست.
۴ـ هر وقت زنگ زدم فلسطین ، دیدم اشغال است.
۵ـ وقتی از پست و مقام بالایش خلع شد ، دیدم از من هم کوتاهتر است.
ماهنامه طنز وکاریکاتور ستون آزاد شماره ۳۹ بهمن و اسفند ۸۷
 

golhashem

عضو جدید
کاریکلماتور
۱ـ موش توی سوراخ نمی رفت ، گربه گفت آخ جون .
۲ـ فقط حرفهای استاد ریاضی ، حرف حساب بود !
۳ـ باران خجالتی از ناودان پایین آمد .
۴ـ با بالا رفتن آب بها دیگر کسی سیلی آبدار نمی زند.
۵ـ عده ای قانون را پیاده میکنند که خود سوار شوند.
۶ـ سخنان شیرینش قند خونم را بالا برد.
۷ـ وقتی سرش را زدند ، نوشت آزادی ، مداد را میگم.
۸ـ وقتی برایم چک کشید ، نوشته هایش را نقد کردم .
۹ـ در هوای سرد استاد دانشجویان را نقره داغ کرد .
۱۰ـ بعضی ها حیاط منزلشان قناس است و بعضی ها حیات زندگی اشان .
۱۱ـ آنقدر گفتند شتر دیدی ندیدی که بالاخره کور شد.
۱۲ـ آزادی در میادین و مجسمه های شهر اسیر شد .
۱۳ـ خیلی ها از گرسنگی فقط حرص میخورند .
۱۴ـ وقتی کاری از "دست" شما ساخته نیست از "پا"هاتون کمک بگیرید.
۱۵ـ قفل دلی که هرز باشد ، حتما با هر کلیدی باز میشه.
۱۶ـ وقتی گوشم سنگین میشه ، وزنم تغیری نمی کنه !
۱۷ـ آنهایی که پول ندارند مجبورند حرف مفت گوش کنند.
۱۸ـ بعضی از خیابانها دو طرفه اند و بعضی یک طرفه ، اما خیابان بی طرف نداریم.
۱۹ـ سریش سیاسی ، بر چسب است.
۲۰ـ سفیدی موهایش را باور نداشت ، شاید ملافه رنگ پس داده!
ماهنامه طنز و کاریکاتور بچه مشد شماره ۳۳ بهمن و اسفند ۸۷
 

ali.mehrkish

عضو جدید
به نگاهم خوش آمدی....
غم کلکسیون خنده ام را به سرقت برد....
قلبم پر جمعیت ترین شهر دنیاست....
به عقیده ی گیوتن سر آدم زیادی است....

پرویز شاپور.....
 

golhashem

عضو جدید
کاریکلماتور
۱ـ تاج دندانم بدون تخت است .
۲ـ درد را از هرسو نوشتند درد شد .
۳ـ خیلی از معتادها تابلو هستند ، اما ارزش هنری ندارند .
۴ـ از بیم طلوع خورشید ، موهای شب یکپارچه سفید شد .
۵ـ با مرگ مغزی افکارش یتیم شد .
۶ـ قرص ماه مسکن عشاق است .
هفته نامه سلامت ۱۷ اسفند ۸۷ شماره ۲۱۱
http://www.salamatiran.com/NSite/FullStory/default.aspx?Id=23242&Title=کاريكلماتور&type=2
 

golhashem

عضو جدید
کاریکلماتور

۱ـ قلم خسیس هیچ گاه زیبا نمی نویسد.
۲ـ برای شکستن سرم نانم را آجر کرد .
۳ـ آدمهای فقیر نه مشت دارند نه پشت .
۴ـ برای باز شدن اشتهایش کلید ساز آورد .
۵ـ به افکار بیدارم قرص خواب دادند.
۶ـ با آنکه شغلش حسابدار بود ، ولی نتوانست آن دنیا حساب پس بدهد.
۷ـ بعضی ها تا یک قدمی کار میروند اما سر کار نمی روند.
۸ـ اگر خودتان را به آن راه زدید ، مواظب باشید گم نشوید.
۹ـ در فوتبال هیچ کس کاری از دستش بر نمیآید ، بجز دروازه بان.
۱۰ـ در بر خورد با آدمهای بی حال ، حالم گرفته می شود .
۱۱ـ دل خیلی ها به اندازه حرفهایشان بزرگ نیست .
۱۲ـ زیادی رفته بود تو فکر ، با طناب بیرونش آوردند .
۱۳ـ میخ مدعی شد که از من تو سری خورتر وجود ندارد.
۱۴ـ شوک هنگام تولدم ، تا دو سال مانع سخن گفتنم شد.
۱۵ـ قبل از عقد دنبال جراح متخصصی بود که سرنوشتشان را پیوند زند.
۱۶ـ بعضی ها را از سر راه برمی دارند و بعضی ها را سر راه می گذارند.
۱۷ـ افکارم را با سکوت زندانی نمودم .
۱۸ـ گاهی خودم را در لحظه ای از زمان جا می گذارم.
۱۹ـ چون از کلمات کاری ساخته نبود ، کاریکلماتور متولد شد .
۲۰ـ بعضی از آدمهای پر حرف ، حروف نشخوار می کنند.
ماهنامه صنعت و کار آفرینی شماره ۳۵ اسفند ۸۷
 

golhashem

عضو جدید
کاریکلماتور
۱ـ بهترین غذای قلم ، کاغذ سفید است.
۲ـ خبر آنقدر داغ بود که گوشش تاول زد.
۳ـ زخم های بدنم عاشق پرستار است.
۴ـ گوشهایم سنگین میشود ولی اضافه وزن ندارم.
۵ـ نیامدی ، نگاهم دست خالی برگشت.
هفته نامه سلامت شماره ۲۱۲ شنبه ۲۴ اسفند ۸۷
 

golhashem

عضو جدید
۱ـ بعضی ها زندگی می کنند و بعضی ها وقت زندگی را می گیرند.
۲ـ وقتی از مرحله پرت شدم، فکرم آسیب دید.
۳ـ زمستان سر خیلی ها را کلاه گذاشت.
۴ـ در قمار زندگی، با تک خال محبت می توان برنده شد.
۵ـ سرنوشت یعنی سوخت و ساخت و پاخت و نباید باخت.
۶ـ شاید کرسی همان بخاری با حجاب باشد.
۷ـ مشق نگاهش، جوهر قلمم را تمام کرد.
۸ـ شاید حکیم نظامی، پزشک ارتش بوده است.
۹ـ دیگران کاشتند ولی ما خریدیم و خوردیم!
۱۰ـ شاید پوست موز همان کشتی گیر حرفه ای باشد.
۱۱ـ غذای فقر در زمستان سرما خوردگی بود.
۱۲ـ بعضی ها راه را عوضی می روند و بعضی ها عوضی راه میروند.
۱۳ـ تنها پشت گرمی اش، آفتاب داغ بود.
۱۴ـ خیلی از موش ها به گربه ها هم محل سگ نمی گذارند.
ماهنامه اینترنتی کافه طنز اسفند ۸۷
 

golhashem

عضو جدید
کاریکلماتور

۱ـ زندگی یعنی سوخت و ساخت و پاخت و نباید باخت .
۲ـ چون مادرش لال بود به زبان پدریش صحبت میکرد.
۳ـ بعضی ها آزادی را با نام میادین و خیابانها میشناسند.
۴ـ معمولا قصابها آزادانه تر از روزنامه نگارها قلم میزنند.
۵ـ شاید کاکتوس مادر زن گلها باشد.
۶ـ به افکار بیدارم قرص خواب دادند.
۷ـ بعضی ها خط لبشان نستعلیق است.
۸ـ فکرم برای گردش سوار نگاهم شد.
۹ـ کشاورز عصبانی بادمجان را زیر چشم میکارد .
۱۰ـ بعضی ها با باند بازی میکنند و بعضی ها پانسمان .
۱۱ـ برای تاب دادن سبیلش به شهر بازی رفت.
۱۲ـ شاید کرسی همان بخاری با حجاب باشد.
ماهنامه مکتوب اسفند ماه ۸۷
 

golhashem

عضو جدید
کاریکلماتور

۱ـ وقتی رخت مرا کیش داد ، مات نگاهت شدم .
۲ـ حرف های خام به مغزم صدمه میزند .
۳ـ وقتی تاریخ مصرف عشق به پایان رسید،زندگی اش مسموم شد.
۴ـ خرو پف یعنی پر حرفی کردن در خواب .
۵ـ وقتی گفتم حرف دلت را بزن ، گفت گرسنه ام.
۶ـ وقتی چوب کبریت سرش را خاراند ، آتش گرفت .
۷ـ زندگی بدون عشق مثل پیژامه بدون کش است .
۸ـ فکرم برای گردش سوار نگاهم شد .
۹ـ اگر دلتان« قرص » است ، از« دردسر» نترسید.
۱۰ـ زمانی که چشمانم تار می شود ، دلم شروع به نواختن میکند .
هفته نامه سلامت ۱۵ فروردین ۸۷ شماره ۲۱۳


مطالب جدید پیام نمای شبکه ۳ در بخش شوخی با کلمات،اختصاص دارد به کاریکلماتور هایی

از هفته نامه سلامت شماره ۲۱۳ شنبه ۱۵ فروردین ماه ۸۷
قند و پند _ شوخی با کلمات
پیام نمای شبکه ۳ سیما ( تله تکست)
صفحه ۴۹۴ و۴۹۵
 

golhashem

عضو جدید
کاریکلماتور

۱ـ هروقت کاسه صبرم لبریز میشود ، جرعه ای از آن را می نوشم.
۲ـ زندگی یعنی سوخت و ساخت و پاخت و نباید باخت.
۳ـ به افکار بیدارم قرص خواب دادند.
۴ـ اعتیاد یعنی حراج زندگی.
۵ـ گاهی قلم به تیز بودن تیغ جراحی می خندد .
۶ـ سخنان شیرینش قند خونم را بالا برد.
۷ـ وقتی مینویسم کاغذ از حرکات قلم احساس قلقلک میکند.
۸ـ نبض کیف پولم در آخر ماه تندتر میزند.
۹ـ وقتی نوشته هایم به پایان رسید ، قلمم از فرط خستگی به خواب رفت.
هفته نامه سلامت شماره ۲۱۴ شنبه ۲۲ فروردین ۸۸
 

golhashem

عضو جدید
پارازيت
۱ـ گاهي اوقات گونه هايم پيست سرسره بازي اشکهايم مي شود.
۲ـ بعضي ها راه خودشان را باز مي کنند و بعضي ها مي گذارند به مناقصه.
۳ـ دلم هواي تازه مي خواد، همان طور که پشه هاي آن سوي پنجره خون تازه.
۴ـنبض کيف پولم در آخر ماه تندتر مي زند.
۵ـ بيشتر نژاد پرستان سياه فکر مي کنند.
۶ـ آخرين آواز عمرش غزل خداحافظي بود.
۷ـ در اوج قدرت بود، ولي هميشه به حباب فکر مي کرد.
۸ـ تصميم گرفت راه پولدار شدن را آسفالت کند.
۹ـ وقتي پول به صدا در مياد، خيلي ها خاموش مي شوند.
۱۰ـ متفکري که شنا بلد نيست، حتماً در افکارش غرق مي شود.
روزنامه قدس پنج شنبه۲۷ /۱/۸۸
 

golhashem

عضو جدید
۱ـ شیرین ترین ماه ، ماه عسل است.

۲ـ خیلی از موشها حتی به گربه ها هم محل سگ هم نمی گذارند.
۳ـ شاید کرسی همان بخاری با حجاب باشد.
۴ـ خروپف همان پر حرفی کردن در خواب است!
۵ـ شاید حکیم نظامی پزشک ارتش بوده است.
۶ـ آدمهای بی بته ، چهار شنبه سوری را دوست ندارند.
۷ـ برای گوش های سنگینش نیاز به یک بار بر داشت.
۸ـ کرم شب تاب ، چراغ قوه حیوانات است.
۹ـ لطفا میخ نشوید ، چون چکش ندارم.
۱۰ـ وقتی گفتم حرف دلت را بزن ، گفت گرسنه ام.
۱۱ـ اگر دلتان « قرص » است از « دردسر » نترسید.
۱۲ـ وقتی از ناراحتی منفجر شد ، همه به دنبال پیدا کردن جعبه سیاهش بودند.
۱۳ـ با هجوم کلمات نفس قلم به شماره افتاد.
۱۴ـ عمرم را شکنجه کردم ولی تاریخ وفاتم را فاش نکرد.
۱۵ـ خیلی ها تنها پشت گرمیشان آفتاب داغ است .
۱۶ـ چون مادرش لال بود به زبان پدریش صحبت میکرد.
۱۷ـ خیلی ها در زمستان از گرسنگی سرما خوردند.
۱۸ـ شاید پوست موز هم یک کشتی گیر حرفه ای باشد.
۱۹ـ بازداشتگاه عکسها آلبوم است .
۲۰ـ بی دست و پاترین موجود مار است ولی همه ازش میترسند.
۲۱ـ در هنگام خواب می ترسم عزرائیل ، نفسم را تشویق به اعتصاب کند.
۲۲ـ دیگران کاشتند ولی ما خریدیم و خوردیم .
۲۳ـ تختخواب دونفره بعد از مدتی صاحب فرزندی به نام گهوار شد .
۲۴ـ عاشق با تلسکوپ و حسود با میکروسکوپ به دنیا نگاه میکند.
ماهنامه طنز و کاریکاتور بچه مشد فروردین ۸۸ شماره ۳۴
 

golhashem

عضو جدید
مطالب جدید پیام نمای شبکه ۳ در بخش شوخی با کلمات،اختصاص دارد به کاریکلماتور هایی

از هفته نامه سلامت شماره ۲۱۴
پیام نمای شبکه ۳ سیما ( تله تکست) صفحه ۴۹۰ و ۴۹۱
قند و پند _ شوخی با کلمات
 

golhashem

عضو جدید
کاریکلماتور
۱ـ هروقت کاسه صبرم لبریز میشود ، جرعه ای از آن را می نوشم.
۲ـ زندگی یعنی سوخت و ساخت و پاخت و نباید باخت.
۳ـ به افکار بیدارم قرص خواب دادند.
۴ـ اعتیاد یعنی حراج زندگی.
۵ـ گاهی قلم به تیز بودن تیغ جراحی می خندد .
۶ـ سخنان شیرینش قند خونم را بالا برد.
۷ـ وقتی مینویسم کاغذ از حرکات قلم احساس قلقلک میکند.
۸ـ نبض کیف پولم در آخر ماه تندتر میزند.
۹ـ وقتی نوشته هایم به پایان رسید ، قلمم از فرط خستگی به خواب رفت.
هفته نامه سلامت شماره ۲۱۴ شنبه ۲۲ فروردین ۸۸
 

golhashem

عضو جدید
کاریکلماتور

۱ـ در جاده زندگی ، صداقت راهی است هموار اما بعضی ها در این راه لیز میخورند.
۲ـ آمپول ب کمپلکس عشاق ، مهربانی است.
۳ـ بعضی ها خیاط نیستند اما خوب به آدم وصله می چسبانند .
۴ـ با اخلاق سگی که داشت ، گربه ها هم از او می ترسیدند.
۵ـ بیشتر اوقات قصابها آزادانه تر از روزنامه نگارها قلم می زنند.
۶ـ کشاورز عصبانی بادمجان را زیر چشم میکارد .
۷ـ چون دل و دماغ نداشت در انظار ظاهر نمی شد.
۸ـ لذت بخش ترین سکوت ها پس از خداحافظی آدم پر حرف ایجاد میشود.
۹ـ بعضی ها با هم جفتند ولی جور نیستند.
۱۰ـ در آخرین دم ، بازدمی وجود ندارد.
هفته نامه سلامت شماره ۲۱۶ شنبه ۵ اردیبهشت ماه ۸۸
 

golhashem

عضو جدید
کاریکلماتور

۱ـ عده ای قانون را پیاده میکنند که خود سوار شوند.
۲ـ وقتی سرش را زدند ، نوشت آزادی ، مداد را میگم.
۳ـ آزادی در میادین و مجسمه های شهر اسیر شد.
۴ـ سریش سیاسی ، بر چسب است.
۵ـ وقتی از پست و مقام بالایش خلع شد ،دیدم از من هم کوتاهتر است.
۶ـ بعضی ها ذهنشان در اسارته و بعضی ها جسمشان.
۷ـ دکتر عاشق ، قرص ماه را به سیاهی شب تجویز کرد.
۸ـ شاید تراول ویزای خروج از مقررات باشد.
۹ـ بعضی از آدمها ، قبل از اتمام تاریخ مصرفشان فاسد میشوند.
۱۰ـ کبوتر آزادی برای اینکه دستگیر نشود از آسمان هفتم پناهندگی سیاسی خواست.
۱۱ـ از ترس سانسور ، خیلی از نوشته هایم مفقودالاثر شدند.
ماهنامه مکتوب شماره ۲۲ اردیبهشت ۸۸
سهراب گل هاشم
 

golhashem

عضو جدید
کاریکلماتور

۱ـ وقتی هوای آزاد کم شد ، برای پرنده ها هم نوبت پرواز گذاشتند.
۲ـ همیشه افکارم برخلاف وزش باد حرکت میکند.
۳ـ در تولد عشق ، افکارش لباس دامادی پوشید.
۴ـ امید و آرزو تنها دوستان آدمهای فقیر هستند.
۵ـ در هوای ابری،ماه از آفتابی شدن می ترسد.
۶ـ زمستان می لرزاند و بهار می رویاند.
۷ـ شاید اجداد چراغ چشمک زن ، ستاره بودند.
۸ـ از عشق بازی ابرها باران متولد شد.
۹ـ کاریکلماتور اشک را تهدید و لبخند را تمدید میکند.
۱۰ـ با نگاهش دلم را شخم زد.
۱۱ـ چون بی سواد بود رو حرف هیچ کس حساب نمی کرد.
۱۲ـ برای اینکه دستش به دهانش برسد از قاشق کمک گرفت.
۱۳ـ معمولا یک فنجان چای را با کلمات شیرین میخورم.
۱۴ـ با فکر کردن به بهار گل از گلش شگفت.
۱۵ـ شاید پای کت همان شلوار باشد.
۱۶ـ ظاهر سازها با هر سازی میرقصند.
۱۷ـ با دل شکسته اش ، پازلی جدید ساخت.
۱۸ـ برای فقرا ، جاده خوشبختی همیشه در دست تعمیر است.
۱۹ـ هنوز هوا تاریک نشده بود که یک ستاره به من چشمک زد.
۲۰ـ آیینه شکسته ، لبخند را هزار بار تکرار میکند.
ماهنامه طنز و کاریکاتور بچه مشد شماره ۳۵ اردیبهشت۸۸
 

golhashem

عضو جدید
کاریکلماتور
۱- آنقدر آزادی زیاد بود که حتی بدون اجازه می توانست ***که کند.
۲- بعضی ها خنده رو لبشونه ولی دلشون هیروشیماست.
۳- چون آسمان شهر آلوده بود ،روحش پس از مرگ به آسمان نرفت.
۴- فریاد را همه می شنوند ،هنر واقعی شنیدن صدای سکوت است.
۵- گاهی به اسم دموکراسی ، آزادی را تنبیه می کنند.
۶- گاهی قلم در حال نوشتن وقایع برروی کاغذ می گرید.
۷- بعضی ها با نردبان قدرت از دیوار حاشا بالا میروند.
۸- با هجوم کلمات ، نفس قلم به شماره افتاد.
۹- گاهی کلمات از ترس سانسور ، پشت چند نقطه پنهان می شوند.
۱۰- وقتی یکی به نعل می زنید و یکی به میخ ، مواظب شستتان باشید.
۱۱- گاهی نگاهم در خیابان چشمانش راهپیمایی می کند.
۱۲- کلیه نوشته هایم سنگ ساز شده است.

۱۳- برای رسیدن به داد مجبور شد بیداد کند.

۱۴- گاهی کلمات خوشگذران از میان نوشته هایم فرار می کنند.

ماهنامه اینترنتی کافه طنز یکشنبه یازده مرداد ۸۸
 

1270.e

عضو جدید
روی پیراهن ملیم سه رنگ چاپ شده و همه مرا با این سه می شنا سند سیاه سفید و خاکستری
 

golhashem

عضو جدید
کاریکلماتور

۱ـگاهی به مهمانی لب هایم ، گل لبخند می آید.
۲ـ زیباترین منحنی دنیا ، لبخند است.
۳ـ ویروس زخم زبان ، درمان ندارد.
۴ـ قلب زندگی ام ، دل پر خونی از روزگار دارد.
۵ـ چتر افکارم را در زیر باران باز کردم.
۶ـ نمی دونم شما سبزی چه کسی را پاک میکنید ، اما من کشک خودم را می سابم.
۷ـ آسمان زیباست ولی نباید بیش از حد سر به هوا بود.
۸ـ اگر زنبور عسل بودم ، هرگز لبهای غنچه را ترک نمی کردم.
۹ـ آدم های با نمک ،حرف های شیرین می زنند.
۱۰ـ درون جیب پالتویم کمی از هوای تابستان را ذخیره نمودم.
۱۱ـ وقتی حواسم را جمع کردم به دارایی هایم اضافه شد.
۱۲ـ گاهی زیباترین احساس ها در سکوت گفته میشود.
۱۳ـ پشه ها با پوست تنم دارت بازی میکنند.
۱۴ـ دلم برای آدمهای گرسنه کباب است.
۱۵ـ با تکه های اعصاب خورد شده ام ، پازلی جدید ساختم.
۱۶ـ الگوی مصرف را برای اصلاح به سلمانی بردم.
۱۷ـ برای سرگرمی سرم را با کلاه گرم کردم.
هفته نامه سلامت شماره ۲۳۱ شنبه ۱۷ مرداد ۸۸
 

golhashem

عضو جدید
۱ـ آنقدرآزادی زیاد بود که حتی بدون اجازه می توانست سک سکه کند.
۲ـ بیشتر اوقات موهای سرم را با لالائی سشوار می خوابانم.
۳ـ وقتی به بختم لگد زدم ، مچ پایم از ترس در رفت.
۴ـ زبانم سکوت کرده ولی اندیشه ام فریاد میکشد.
۵ـ معمولا میکرب عشق از راه چشم وارد بدن میشود.
۶ـ میکروفن به دهان بسته ام ، دهن کجی میکند.
۷ـ افراد شکمو فقط کتاب آشپزی را میخوانند.
۸ـ با گرانی تخم مرغ ، خروس ها وام ازدواج می گیرند.
۹ـ با هجوم کلمات نفس قلم به شماره افتاد.
۱۰ـ وقتی حواسم را جمع کردم به دارائی هایم اضافه شد.
۱۱ـ بعضی ها قانون را خم می کنند و بعضی ها می شکنند.
۱۲ـ بعضی ها اراده ملی دارند و بعضی ها رسانه ملی
۱۳ـ دروغ غالبا تقصیر سوال کننده است که با سوالش نقل حقیقت را خطرناک میسازد.
۱۴ـ گاهی زیباترین احساسها در سکوت گفته میشود.
۱۵ـ فریاد را همه میشنوند ، هنر واقعی شنیدن صدای سکوت است.
۱۶ـ خودنویسم از بکار بردن تجربه سیاهش ترس دارد.
۱۷ـ در کشورهای جهان سوم ، قانون اراده سینه فرمانرواست.
۱۸ـ بعضی ها با نردبان قدرت از دیوار حاشا بالا می روند.
۱۹ـ گاهی به اسم دموکراسی ، آزادی را تنبیه میکنند.
۲۰ـ بعضی ها باورها و عقاید خود را از بازار آزاد تهیه می کنند.
۲۱ـ بیشتر آدمها ، نگهبان ثروت و انباردار وارث هستند.
ماهنامه طنز و کاریکاتور بچه مشد شماره ۳۷ مرداد ۸۸
 
آخرین ویرایش:

golhashem

عضو جدید
کاریکلماتور

۱ـ بعضی ها تند می نویسند و بعضی ها آرام می خوانند.
۲ـ ویزای سفر افکارم را رویاها صادر می کنند.
۳ـ قلم خسیس هیچ گاه خوب نمی نویسد.
۴ـ آنهایی که مغز ندارند ، دچارمرگ مغزی نمی شوند.
۵ـ وقتی به بالایی ها نگاه می کنم سرگیجه می گیرم.
۶ـ اونهایی که دنبال روابط می گردند ، باید فراماسون باشند.
۷ـ زمان دشمن عمر ماست ، زمانه را چه عرض کنم.
۸ـ از حرفهای سر بسته سردرد گرفتم.
۹ـ راهزنان پائیزی درختان را لخت کردند.
۱۰ـ کوتاهترین راه برای رسیدن به شادی ، لبخند است.
۱۱ـ آدم لال درون حنجره اش تار سکوت می نوازد.
۱۲ـ بعضی ها مشغول ساخت و ساز هستند و بعضی ها مشغول ساخت و پاخت.
۱۳ـ دستهایم حرفهای زیادی برای گفتن دارد.
۱۴ـ هنوز حقوق بشر پرداخت نشده ، تورم چند برابر شده است.
۱۵ـ پرنده بی بال با فکرش پرواز می کند.
۱۶ـ آدمهای افتاده مواظبند که لگد مال نشوند.
۱۷ـ بعضی ها خوب حرف می زنند و بعضی ها حرف خوب می زنند.
ماهنامه صنعت و کار آفرینی شماره ۳۹ تیر ماه ۸۸
 

golhashem

عضو جدید
کاریکلماتور

۱ـ بعضی ها خنده رو لب هایشان است ولی دلشان هیروشیماست .
۲ـ با گرانی تخم مرغ ، خروس ها وام ازدواج می گیرند .
۳ـ با هجوم کلمات ، نفس قلم به شماره افتاد.
۴ـ بعضی ها قانون را خم میکنند و بعضی ها می شکنند.
۵ـ هیچ وقت فراموش شدگان ، فراموش کنندگان را فراموش نمی کنند.
۶ـ فریاد را همه میشنوند ، هنر واقعی شنیدن صدای سکوت است.
۷ـ بعضی ها باور ها و عقاید خود را از بازار آزاد تهیه میکنند.
هفته نامه سلامت شماره ۲۳۶ شنبه ۲۱ شهریور ۸۸
 

golhashem

عضو جدید
کاریکلماتور

[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]۱ـ برای اینکه حرف های پخته بزنم ، به کلاس آشپزی رفتم .[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]۲ـ وقتی چشم های نخودی اش را دیدم از آبگوشت خوشم آمد .[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]۳ـ آنقدر آزادی زیاد بود که حتی بدون اجازه می توانست ***که کند .[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]۴ـ باد دیوانه وار کتابم را ورق زد .[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]۵ـ کلیه نوشته هایم سنگ ساز شده است .[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]۶ـ شست پایم گاهی از روزنه جورابم سلام می کند .[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]۷ـ بعضی ها خنده رو لبشونه ولی دلشون هیروشیماست .[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]۸ـ از بس مریض بود خط شکسته اش را هم گچ گرفت .[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]۹ـ چون آسمان شهر آلوده بود ، روحش پس از مرگ به آسمان نرفت .[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]۱۰ـ گاهی کلمات خوش گذران از میان نوشته هایم فرار می کنند .[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]۱۱ـ با هجوم کلمات ، نفس قلم به شماره افتاد .[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]۱۲ـ فریاد را همه می شنوند ، هنر واقعی شنیدن صدای سکوت است .[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]۱۳ـ گاهی نگاهم در خیابان چشمانش راهپیمایی می کند .[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]۱۴ـ بعضی ها با نردبان قدرت از دیوار حاشا بالا می روند .[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]۱۵ـ گاهی کلمات از ترس سانسور ، پشت چند نقطه پنهان می شوند .[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]۱۶ـ گاهی قلم در حال نوشتن وقایع بر روی کاغذ می گرید.[/FONT]
ماهنامه صنعت و کار آفرینی نشریه انجمن مدیران صنایع ایران شماره ۴۰ مردادماه۸۸
 

golhashem

عضو جدید
کاریکلماتور
۱ـ وقتی کاسه ی سرم داغ میشود، افکارم را فوت میکنم.
۲ـ بعضی ها با هم میخورند و بعضی ها به هم.
۳ـ مخرب ترین اسحله ی زمان، زبان است.
۴ـ گاهی قلم در مسیر نوشته هایم سرسره بازی می کند.
۵ـ آن هایی که بلند فکر می کنند، هیچ وقت کوتاه نمی آیند.
۶ـ دست زیاد است، اما به صدا در نمی آید.
۷ـوقتی غمگینم، نگاهم کدر میشود.
۸ـدر مواقع خوشحالی سلول های تنم بشکن می زنند.
۹ـ زندگیم به خودم رفته.
۱۰ـوقتی خواندن کتاب های سیاسی ممنوع شد، مردم به خواندن دیوارهای شهر پرداختند.
۱۱ـاگر خودتان را به آن راه زدید، مواظب باشید گم نشوید.
۱۲ـ کبوتر آزادی با نام مستعار به پرواز ادامه می دهد.
۱۳ـ شاید فکاهی همان فکر کاهی باشد.
۱۴ـ در سیاست بعضی ها گذرگاهند بعضی ها توقفگاه و بعضی ها هم جاده.
۱۵ـ برای اینکه غرورم به اسارت نرود، وجدانم را هین کردم.
ماهنامه اینترنتی کافه طنز شماره دهم مهرماه ۸۸
 

golhashem

عضو جدید
کاریکلماتور

۱ـ بعضی ها را از سر راه بر می دارند و بعضی ها را سر راه میگذارند.
۲ـ همه چیز بر وفق مراد است و بعضی ها سوار بر خر مراد.
۳ـ شاید زیبا ترین منحنی دنیا ، لبخند باشد.
۴ـ شیرین ، زندگی تلخی را برای فرهاد رقم زد.
۵ـ بعضی ها برای رسیدن به داد ، بیداد میکنند.
۶ـ مشق نگاهش جوهر قلمم را تمام کرد.
۷ـ برای فاسد نشدن افکارم ، آنها را داخل فریزر گذاشتم.
۸ـ بلند پروازی های پرنده ، نتیجه اش قفس بود.
۹ـ اونایی که دنبال شر میگردند خیرشون به کسی نمی رسه.
۱۰ـ تا دهانتان را گل نگرفته اند گل بگویید.
۱۱ـ در مواقع بیکاری چرخ افکارم لنگ میزند.
۱۲ـ شب در کارنامه سیاه زندگیش بی نهایت ستاره دارد.
۱۳ـ بعضی از زنها چون موج تلاطم دارند و بعضی از مردها چون صخره تحمل.
۱۴ـ نمیدانم شما تره چه کسی را پاک میکنید ، اما من کشک خودم را می سابم.
۱۵ـ این از شیرینی گفتار کاریکلماتورهاست وگرنه حقیقت به همان تلخی هست که میدانید.
۱۶ـ وقتی از ناراحتی منفجر شد همه بدنبال پیدا کردن جعبه سیاه او بودند.
۱۷ـ زندگی بدون عشق مثل بیژامه بدون کش است.
۱۸ـ در اولین آشنایی وقتی با من دست داد، من ، دلم را از دست دادم.
ماهنامه مکتوب شماره ۲۶ مهر ماه ۸۸
 

golhashem

عضو جدید
کاریکلماتور
۱ـ درسیاست بعضی ها گذرگاهند ، بعضی توقفگاه و بعضی ها هم جاده.

۲ـ بعضی ها به هم میخورند و بعضی ها با هم.
۳ـ دست زیاد است اما به صدا در نمی آید.
۴ـ وقتی غمگینم ، نگاهم کدر می شود.
۵ـ گل را چه عرض کنم ، اما بعضی ها پشت و رو ندارند.
۶ـ صمیمیت تو بیشتر از شما است !
۷ـ وقتی خواندن کتاب های سیاسی ممنوع شد،مردم به خواندن در ودیوارهای شهرپرداختند!
۸ـ بعضی ها محرم اسرارشون ،چراغ خواب است.
۹ـ مخرب ترین اسلحه زمان ، زبان است.
۱۰ـ سریال های آبکی مردم را در افکارشان غرق می کند.
۱۱ـ دوست همه ، دوست هیچ کس نیست!
۱۲ـ عیب چیزی است که معمولا در دیگران می بینیم.
۱۳ـ فیل ها به جراحی بینی ما آدمها می خندند.
۱۴ـ کبوتر آزادی با نام مستعار به پرواز ادامه می دهد.
۱۵ـ پسته خاموش ، هیچگاه خورده نمی شود مگر به زور !
۱۶ـ آدم های بی سر و پا ، هیچ رد و پایی از خود به جا نمی گذارند.
۱۷ـ خواب تا صبح بیدار ماند اما شب تمام شدنی نبود.
۱۸ـ بعضی ها در خواب خرگوشی ، بهشت هویج می بینند.
۱۹ـ سخنان خوب ،گوش های نا آگاه را آزار می دهد.
۲۰ـ شاید آسانسور ترقی ، همان روابط باشد!
ماهنامه طنز و کاریکاتور بچه مشد شماره ۳۹ آبان ۸۸
 

golhashem

عضو جدید
کاریکلماتور

کاریکلماتور

کاریکلماتور

1_ آرشیوسکوت پر است از فریادهای منزوی !

2_ ظاهرسازها با هر سازی می رقصند.

3_ آدم پرچانه سکوت را بیهوش میکند.

4_ زندان های خالی شهر پراست از آزادی.

5_ در عکس دو نفره ما جای تو همیشه خالیست.

6_ حرف های خام به مغزم صدمه می زند.

7_ اگر دیوار نبود از دست این آزادی به کجا پناه می بردم!

8_ گل مژه اش رایحه دل انگیزی دارد.

9_ از نظر عوام ، آزادی یعنی میدان و قفس یعنی خانه امن.

10_ گاهی اتحاد یک نوع ظاهرسازی برای پنهان کردن دشمنی است.

11_ فرسودگی ، راه را برای فرو ریختن هموار می کند.

12_ درختان منفور به خانواده جنگل خیانت کرده و دسته تبر شدند.

ماهنامه اینترنتی کافه طنز آذر88
 

***zahra***

عضو جدید
براي اينكه صداي شكستن دلش شنيده نشود با صداي بلند مي خندد.
آنقدر تنهايي را دوست داشت كه از سايه خودش هم بيزار بود.
براي اينكه عشقش را از قلبش پاك كند، قلبش را فرمت كرد.
خورشيد عشق هم نتوانست قلب يخي او را گرم كند.
نگاهم را زنده به گور کردم
آنقدر برايت کوتاه آمدم تا اينکه ناپديد شدم
با دم آهت آخرين شمع اميدم هم خاموش شد
از فرط نااميدي ،تمام اميدهايم را زير پا له کردم
مغزم بر روي شعله هاي دلم که براي قلبم مي سوخت ، کباب شد
در رقابت عقربه های ساعت با يکديگر هميشه بازنده چشم من است
وقتي که خارج از خانه چشمانت را باز مي کني ، عطر نگاهت در آسمان گم مي شود
ماهيهای آپارتمان‌نشين، در تنگ آب زندگی می‌کنند
ماهی، هيچگاه برای تعطيلات به کنار دريا نمی‌رود.
عکس جوانيم را روی آينه چسبانده‌ام تا گذر زمان را نبينم.
مترسک رنجيده از کشاورز، با پرنده‌ها دست‌به‌يکی می‌کند
عاشق دلشکسته، تکه‌های دلش را از روی زمين جارو می‌کند..
با اين‌همه خون دلی که خورده‌ام، در شگفتم که چرا دراکولا نمی‌شوم
چون از زندگی خسته شده‌بود، مرخصی گرفت و رفت به جهان ديگر
بيکاری هم، خودش يک کار است، افسوس که تعطيلی و مرخصی ندارد.
پرنده‌ای که فريب مترسک را بخورد، از گرسنگی می‌ميرد.
ماهی تنها جانوری است که به‌راستی دل به‌دريا می‌زند.

 

golhashem

عضو جدید
کاریکلماتور
1_ بعضی ها را از سر راه بر می دارند و بعضی ها را سر راه می گذارند.
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]2_ همه چیز بر وفق مراد مراد است و بعضی ها سوار بر خر مراد.[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]3_ شاید زیباترین منحنی دنیا ، لبخند باشد.[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]4_ [/FONT]شیرین ، زندگی تلخی را برای فرهاد رقم زد.
5_ بعضی ها برای رسیدن به داد ، بیداد می کنند.
6_ مشق نگاهش جوهر قلمم را تمام کرد.
7_ برای فاسد نشدن افکارم ، آنها را داخل فریزر گذاشتم.
8_ بلند پروازی های پرنده ، نتیجه اش قفس بود.
9_ اونایی که دنبال شر میگردند خیرشون به کسی نمی رسه.
10_ تا دهانتان را گل نگرفته اند گل بگویید.
11_ در مواقع بیکاری چرخ افکارم لنگ میزند.
12_ شب در کارنامه سیاه زندگیش ، بی نهایت ستاره دارد.
13_ بعضی از زنها چون موج تلاطم دارند و بعضی از مردها چون صخره تحمل.
14_ نمی دانم شما تره چه کسی را پاک میکنید ، اما من کشک خودم را می سابم.
15_ این از شیرینی گفتار کاریکلماتورهاست و گرنه حقیقت به همان تلخی هست که میدانید.
16_ وقتی از ناراحتی منفجر شد همه بدنبال پیدا کردن جعبه سیاه او بودند.
17_ در اولین آشنایی وقتی با من دست داد ، من ، دلم را از دست دادم.
ماهنامه صنعت و کار آفرینی شماره 42 آبان 88
 
بالا