بيتاب
عضو جدید
.
در كشورهاي متمدن جهان در حال حاضر چنين محدوديتهائي براي مرد وجود دارد . اگر مردي برهنه يا در لباس خواب از خانه خارج شود و يا حتي با پيژامه بيرون آيد ، پليس ممانعت كرده به عنوان اينكه اين عمل برخلاف حيثيت اجتماع است او را جلب ميكند . هنگامي كه مصالح اخلاقي و اجتماعي ، افراد اجتماع را ملزم كند كه در معاشرت اسلوب خاصي را رعايت كنند مثلا با لباس كامل بيرون بيايند ، چنين چيزي نه بردگي نام دارد و نه زندان ، و نه ضد آزادي و حيثيت انساني است و نه ظلم و ضد حكم عقل به شمار ميرود . برعكس ، پوشيده بودن زن - در همان حدودي كه اسلام تعيين كرده است - موجب كرامت و احترام بيشتر او است ، زيرا اورا از تعرض افراد جلف و فاقد اخلاق مصون ميدارد . شرافت زن اقتضاء ميكند كه هنگامي كه از خانه بيرون ميرود متين و سنگين و با وقار باشد ، در طرز رفتار و لباس پوشيدنش هيچگونه عمدي كه باعث تحريك و تهييج شود به كار نبرد ، عملا مرد را به سوي خود دعوت نكند ، زباندار لباس نپوشد ، زباندار راه نرود ، زباندار و معنيدار به سخن خود آهنگ ندهد . چه آنكه گاهي اوقات با ژستها سخن ميگويند ، راه رفتن انسان سخن ميگويد ، طرز حرف زدنش يك حرف ديگري ميزند . اگر يك روحاني براي خودش قيافه و هيكلي برخلاف آنچه عادت و معمول است بسازد ، عمامه را بزرگ و ريش را دراز كند ، عصا و ردائي با هيمنه و شكوه خاص به دست و دوش بگيرد ، اين ژست و قيافه خودش حرف ميزند ، ميگويد براي من احترام قائل شويد ، راه برايم باز كنيد ، مؤدب بايستيد ، دست مرا ببوسيد
در كشورهاي متمدن جهان در حال حاضر چنين محدوديتهائي براي مرد وجود دارد . اگر مردي برهنه يا در لباس خواب از خانه خارج شود و يا حتي با پيژامه بيرون آيد ، پليس ممانعت كرده به عنوان اينكه اين عمل برخلاف حيثيت اجتماع است او را جلب ميكند . هنگامي كه مصالح اخلاقي و اجتماعي ، افراد اجتماع را ملزم كند كه در معاشرت اسلوب خاصي را رعايت كنند مثلا با لباس كامل بيرون بيايند ، چنين چيزي نه بردگي نام دارد و نه زندان ، و نه ضد آزادي و حيثيت انساني است و نه ظلم و ضد حكم عقل به شمار ميرود . برعكس ، پوشيده بودن زن - در همان حدودي كه اسلام تعيين كرده است - موجب كرامت و احترام بيشتر او است ، زيرا اورا از تعرض افراد جلف و فاقد اخلاق مصون ميدارد . شرافت زن اقتضاء ميكند كه هنگامي كه از خانه بيرون ميرود متين و سنگين و با وقار باشد ، در طرز رفتار و لباس پوشيدنش هيچگونه عمدي كه باعث تحريك و تهييج شود به كار نبرد ، عملا مرد را به سوي خود دعوت نكند ، زباندار لباس نپوشد ، زباندار راه نرود ، زباندار و معنيدار به سخن خود آهنگ ندهد . چه آنكه گاهي اوقات با ژستها سخن ميگويند ، راه رفتن انسان سخن ميگويد ، طرز حرف زدنش يك حرف ديگري ميزند . اگر يك روحاني براي خودش قيافه و هيكلي برخلاف آنچه عادت و معمول است بسازد ، عمامه را بزرگ و ريش را دراز كند ، عصا و ردائي با هيمنه و شكوه خاص به دست و دوش بگيرد ، اين ژست و قيافه خودش حرف ميزند ، ميگويد براي من احترام قائل شويد ، راه برايم باز كنيد ، مؤدب بايستيد ، دست مرا ببوسيد
همچنين است حالت يك افسر با نشانههاي عالي افسري كه گردن ميافرازد ، قدمها را محكم به زمين ميكوبد ، باد به غبغب مياندازد ، صداي خود را موقع حرف زدن كلفت ميكند . او هم زباندار عمل ميكند ، به زبان بي زباني ميگويد : از من بترسيد ، رعب من را در دلهاي خود جا دهيد
همينطور ممكن است زن يك طرز لباس بپوشد يا راه برود كه اطوار و افعالش حرف بزند ، فرياد بزند كه به دنبال من بيا ، سر بسر من بگذار متلك بگو ، در مقابل من زانو بزن ، اظهار عشق و پرستش كن .
آيا حيثيت زن ايجاب ميكند كه اينچنين باشد ؟
آيا اگر ساده و آرام بيايد و برود ، حواس پرت كن نباشد و نگاههاي شهوت آلود مردان را به سوي خود جلب نكند ، برخلاف حيثيت زن يا برخلاف حيثيت مرد يا برخلاف مصالح اجتماع يا برخلاف اصل آزادي فرد است ؟
همينطور ممكن است زن يك طرز لباس بپوشد يا راه برود كه اطوار و افعالش حرف بزند ، فرياد بزند كه به دنبال من بيا ، سر بسر من بگذار متلك بگو ، در مقابل من زانو بزن ، اظهار عشق و پرستش كن .
آيا حيثيت زن ايجاب ميكند كه اينچنين باشد ؟
آيا اگر ساده و آرام بيايد و برود ، حواس پرت كن نباشد و نگاههاي شهوت آلود مردان را به سوي خود جلب نكند ، برخلاف حيثيت زن يا برخلاف حيثيت مرد يا برخلاف مصالح اجتماع يا برخلاف اصل آزادي فرد است ؟