هر کی سوتی داده تعریف کنه!

احسان اسدی

عضو جدید
ﻌﺪ ﺍﺯ ﮐﻼﺱ ﺑﻪ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﮔﻔﺘﻢ ﺟﺰﻭﻩ
ﺗﻮﻥ ﺭﻭ ﺑﺪﯾﺪ
ﮐﭙﯽ ﮐﻨﻢ , ﮐﭙﯽ ﺑﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ .
ﺑﻬﺶ ﮔﻔﺘﻢ ﻣﻦ ﻭﺳﯿﻠﻪ
ﺩﺍﺭﻡ ﺗﻮ ﺷﻬﺮ ﻣﯿﺮﻡ , ﺷﻤﺎﻡ ﺑﯿﺎﯾﺪ ﮐﻪ
ﺟﺰﻭﻩ ﺭﻭ ﮐﭙﯽ
ﮐﻨﻢ , ﺍﻭﻧﻢ ﮔﻔﺖ ﻣﯿﺸﻪ ﺩﻭﺳﺘﺎﻡ ﻫﻢ
ﺑﯿﺎﻥ؟
ﻣﻦ
ﮔﻔﺘﻢ ﺷﺮﻣﻨﺪﻩ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﻣﻦ ﺩﻭ ﺩﺭ
ﻫﺴﺘﺶ ﻓﻘﻂ
ﻭﺍﺳﻪ ۲ ﻧﻔﺮ ﺟﺎ ﺩﺍﺭﻩ !
ﯾﻬﻮ ﯾﻪ ﻧﯿﺶ ﺧﻨﺪ ﺯﺩ ﺑﻌﺪ
ﺭﻓﺖ ﭘﯿﺶ ﺩﻭﺳﺘﺎﺷﻮ ﭘﭻ ﭘﭻ ﮐﺮﺩ
ﺍﻭﻣﺪ ﮐﻪ ﺑﺮﯾﻡ .
ﺗﻮ ﺭﺍﻩ ﻫﯽ ﺳﻮﺍﻝ ﻣﯿﭙﺮﺳﯿﺪ ﮐﻪ
ﺍﺳﻤﺘﻮﻥ ﭼﯿﻪ ﻭ …
ﺩﻭﺳﺘﺎﺵ ﺑﻪ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﭼﻨﺪ ﻗﺪﻡ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ
ﻣﺎ ﻣﯿﻮﻣﺪﻥ
ﺗﺎ ﺭﺳﯿﺪﯾﻢ ﺩﺭﺏ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﻭﺭﻓﺘﯿﻢ
ﻧﺰﺩﯾﮏ ﻣﺎﺷﯿﻦ
ﻭﻗﺘﯽ ﺩﺭ ﻧﯿﺴﺎﻧﻤﻮ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩﻡ ﻗﯿﺎﻓﺶ
ﻋﻮﺽ ﺷﺪ !!!
ﯾﻬﻮ ﺩﻭﺳﺘﺎﺵ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﻪ
ﺧﻨﺪﯾﺪﻥ ﺍﻭﻧﻢ
ﭼﻨﺪﺗﺎ ﻓﺡﺶ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺭﻓﺖ !
ﺟﺰﻭﺷﻢ ﻧﺪﺍﺩ!!! ﻣﻠﺖ ﺑﺎ
ﺧﻮﺩﺷﻮﻥ ﺩﺭﮔﯿﺮﻧﺎ، ﺁﺧﺮﻡ ﻧﻔﻬﻤﯿﺪﻡ
ﭼﺮﺍ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ
ﺷﺪ ....
ﻣﮕﻪ ﻧﯿﺴﺎﻥ ﺩﻭ ﺩﺭ ﻧﯿﺴﺖ ???

نا راحت نشو دخترا همشون اينطورين
اصلا دخترا سم هستند
اصلا زهر حلاحلند
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
شمام مامان باباهاتون دستور زبان خاص خودشونو دارن؟ ...مثلا به فریزر نمیگن فریبرز؟یا به املت بگن هاملت ؟ به ماکروفر بگن فومن؟(خداییش بابام میگه ها بی شوخی)به .........

مامانم ب بانک میگه بانگ
ب روغن جلا میگه روغن جلال:biggrin:
اهانننننن بابامم ب پتو مسافرتی میگه پتو ی بار مصرف
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
یکی از همکارای یکی از فامیلا(معلمه)سر کلاس دلپیچه میگیره(خودتون بهتر میدونین منظورم چیه....)با خودش میگه بچه ها که شلوغ کردن یه ساکککککککککککککت بلند بگم و در حینش خودمو راحت کنم(!!!) .....خلاصه پا میشه صاف وا میسته محکم به میز میزنه میگه: ساااااااکککککککت............بعد چند ثانیه>>.بوممممممم:D:D:D:D

واییییییییییییی :biggrin::biggrin:
ی شب خواهرا خونه ابجیم خوابیدیم
یکی از ابجیام خواب بود
بنده خدا تو خواب گ و ز ی د

دامادمون فکر کرد کسی از دیوار پریده اخه بدجورررررر بود
منم صدام درنیومد ک بابا کسی نیست:biggrin:
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
توراه رفتن تند راه میرم
ی بار ک با دوستام رفتیم بیرون من جلووترازهمه بودم ی آن فهمیدم ک نیستن برگشتم ک بگم بابا زودتربیان ک ی دفعه خوردم ب ی جای نرمی سرموبالا بردم اااااااااااااا ی پسر جوونی بود بنده خدا اون گفت ببخشید ابجی:biggrin:
هیچی دیگه منم گفتم خواهش میکنم:cool:
 

"ALIREZA & M"

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
توراه رفتن تند راه میرم
ی بار ک با دوستام رفتیم بیرون من جلووترازهمه بودم ی آن فهمیدم ک نیستن برگشتم ک بگم بابا زودتربیان ک ی دفعه خوردم ب ی جای نرمی سرموبالا بردم اااااااااااااا ی پسر جوونی بود بنده خدا اون گفت ببخشید ابجی:biggrin:
هیچی دیگه منم گفتم خواهش میکنم:cool:

چه پسر بامعرفتی دمش گرم ;)
 

Takesh

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
شمام مامان باباهاتون دستور زبان خاص خودشونو دارن؟ ...مثلا به فریزر نمیگن فریبرز؟یا به املت بگن هاملت ؟ به ماکروفر بگن فومن؟(خداییش بابام میگه ها بی شوخی)به .........

مال 4سال پیشه :( چه زود گذشت

اتفاقا یکی رو میشناسم به همه چی میگه ماسماسک :دی بچه رو برده بودن دم و دستگاشو به دکتر نشون بدن بهش میگفت بابایی ماسماسکو دربیار آقای دکتر ببینه !!:surprised::biggrin:
میخاس بگه اون آچار 13-14 رو بده میگفت اون ماسماسکو بده این شامل تماملی ابزار آلات بود هاا نه فخط آچار

خلاصه بگم برات از جون مرغ تا شیر آدمیزات رو بهش میگفت ماسماسک :biggrin: دیه اون بستگی به هوش و ذکاوت شنونده داشت که عایا میتونست بفهمه منظورش از ماسماسک یعنی چی یا نه :biggrin:

واییییییییییییی :biggrin::biggrin:
ی شب خواهرا خونه ابجیم خوابیدیم
یکی از ابجیام خواب بود
بنده خدا تو خواب گ و ز ی د

دامادمون فکر کرد کسی از دیوار پریده اخه بدجورررررر بود
منم صدام درنیومد ک بابا کسی نیست

آفیتش باشه :biggrin: یعنی انگه پت و پهن زد که طرف فکر کرده کسی پریده تو ؟ :surprised::eek::biggrin:
اگه آره پیشنهاد میکنم به یه دکتر نشونش بدید یوخ درو پیکرش نشکسته باشه
:biggrin:
توراه رفتن تند راه میرم
ی بار ک با دوستام رفتیم بیرون من جلووترازهمه بودم ی آن فهمیدم ک نیستن برگشتم ک بگم بابا زودتربیان ک ی دفعه خوردم ب ی جای نرمی سرموبالا بردم اااااااااااااا ی پسر جوونی بود بنده خدا اون گفت ببخشید ابجی:biggrin:
هیچی دیگه منم گفتم خواهش میکنم:cool:

ببخشید یه جای نرم اون پسره میشه بگید کجاش میشه ذقیقا ؟ منکه هر چی گشتم جای نرمی پیدا نکردم تو خودم :surprised:
:biggrin:
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام میخندی باید از خجالت آب میشدی:)
خو چ کنمممممممممم

مال 4سال پیشه :( چه زود گذشت

اتفاقا یکی رو میشناسم به همه چی میگه ماسماسک :دی بچه رو برده بودن دم و دستگاشو به دکتر نشون بدن بهش میگفت بابایی ماسماسکو دربیار آقای دکتر ببینه !!:surprised::biggrin:
میخاس بگه اون آچار 13-14 رو بده میگفت اون ماسماسکو بده این شامل تماملی ابزار آلات بود هاا نه فخط آچار

خلاصه بگم برات از جون مرغ تا شیر آدمیزات رو بهش میگفت ماسماسک :biggrin: دیه اون بستگی به هوش و ذکاوت شنونده داشت که عایا میتونست بفهمه منظورش از ماسماسک یعنی چی یا نه :biggrin:



آفیتش باشه :biggrin: یعنی انگه پت و پهن زد که طرف فکر کرده کسی پریده تو ؟ :surprised::eek::biggrin:
اگه آره پیشنهاد میکنم به یه دکتر نشونش بدید یوخ درو پیکرش نشکسته باشه
:biggrin:


ببخشید یه جای نرم اون پسره میشه بگید کجاش میشه ذقیقا ؟ منکه هر چی گشتم جای نرمی پیدا نکردم تو خودم :surprised:
:biggrin:
نخیرمممممممممم بی تربیت
;)

فکرکنم شکمش بود
 

M@TI$A

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
دوم دبیرستان وقتی رفته بودم دفتر مدرسه تا گچ وتخته پاکن ببرم،رئیس و معاون هم بودن،یه مقدار هول کرده بودم((موقع برگشتن وقتی خواستم بیام بیرون از دفتر اول در زدم بعد رفتم بیرون!!!!!)) شرمنده خیلی خلاصه گفتم
اين كه چيزي نيست من توي دانشگاه يه بار كه ميخواستم برم سايت دانشكده در زدم و رفتم تو !!!! :) چون قبلش چند بار رفته بودم دفتر استاد گرامم و در زده بودم ... واااااااي كه چقدر خنديديم يادش بخير
 
  • Like
واکنش ها: .6.

M@TI$A

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
وسطاي ترم بود و من و دوستم سر كلاس داشتيم راجع به اينكه بريم از يكي هم كلاسي هاي پسرمون كه خيلي درسخون بود و خوب مينوشت اما خيلي ام خجالتي بود جزوه بگيريم كپي كنيم... استاد داشت حضور غياب ميكرد ، اينم بگم كه يكي ديگه از دوستام قبل از كلاس به استاد گفته بود كه من اين درسو ميخوام حذف كنم ، و استاد كه از قضا فاميل دوستمو يادش رفته بود يهو وسط بحث منو دوستم به من نگاه كرد و گفت فاميل دوستتون چي بود؟!!! ... عاقا منم كه استاد سوتي به جاي فاميل دوستم فاميل اون پسر رو بلند گفتم !!! فقط يه لحظه ديدم همه ي كلاس برگشتن تو دهن من نگاه ميكنن بيچاره پسره كه هنگ كرده بود :) هيچي ديگه بعدش محكم زدم تو پيشونيم ناخود آگاه و بعد كلاس رفت رو هوا.... بيچاره اون پسره هنوز كه منو ميبينه سرشو ميندازه پايين و منم فرررررررررررار :)
 

.6.

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
وسطاي ترم بود و من و دوستم سر كلاس داشتيم راجع به اينكه بريم از يكي هم كلاسي هاي پسرمون كه خيلي درسخون بود و خوب مينوشت اما خيلي ام خجالتي بود جزوه بگيريم كپي كنيم... استاد داشت حضور غياب ميكرد ، اينم بگم كه يكي ديگه از دوستام قبل از كلاس به استاد گفته بود كه من اين درسو ميخوام حذف كنم ، و استاد كه از قضا فاميل دوستمو يادش رفته بود يهو وسط بحث منو دوستم به من نگاه كرد و گفت فاميل دوستتون چي بود؟!!! ... عاقا منم كه استاد سوتي به جاي فاميل دوستم فاميل اون پسر رو بلند گفتم !!! فقط يه لحظه ديدم همه ي كلاس برگشتن تو دهن من نگاه ميكنن بيچاره پسره كه هنگ كرده بود :) هيچي ديگه بعدش محكم زدم تو پيشونيم ناخود آگاه و بعد كلاس رفت رو هوا.... بيچاره اون پسره هنوز كه منو ميبينه سرشو ميندازه پايين و منم فرررررررررررار :)
شما با این همه سوتی تو دانشگاه چرا انصراف ندادی ؟ :D
 

ali.metal.eng

عضو جدید
وسطاي ترم بود و من و دوستم سر كلاس داشتيم راجع به اينكه بريم از يكي هم كلاسي هاي پسرمون كه خيلي درسخون بود و خوب مينوشت اما خيلي ام خجالتي بود جزوه بگيريم كپي كنيم... استاد داشت حضور غياب ميكرد ، اينم بگم كه يكي ديگه از دوستام قبل از كلاس به استاد گفته بود كه من اين درسو ميخوام حذف كنم ، و استاد كه از قضا فاميل دوستمو يادش رفته بود يهو وسط بحث منو دوستم به من نگاه كرد و گفت فاميل دوستتون چي بود؟!!! ... عاقا منم كه استاد سوتي به جاي فاميل دوستم فاميل اون پسر رو بلند گفتم !!! فقط يه لحظه ديدم همه ي كلاس برگشتن تو دهن من نگاه ميكنن بيچاره پسره كه هنگ كرده بود :) هيچي ديگه بعدش محكم زدم تو پيشونيم ناخود آگاه و بعد كلاس رفت رو هوا.... بيچاره اون پسره هنوز كه منو ميبينه سرشو ميندازه پايين و منم فرررررررررررار :)

خخخخخخخخخخ یعنی کاش من جای اون پسره بودممماا:redface:خدا شانس بده والا
 

Tybe Engineer

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
وسطاي ترم بود و من و دوستم سر كلاس داشتيم راجع به اينكه بريم از يكي هم كلاسي هاي پسرمون كه خيلي درسخون بود و خوب مينوشت اما خيلي ام خجالتي بود جزوه بگيريم كپي كنيم... استاد داشت حضور غياب ميكرد ، اينم بگم كه يكي ديگه از دوستام قبل از كلاس به استاد گفته بود كه من اين درسو ميخوام حذف كنم ، و استاد كه از قضا فاميل دوستمو يادش رفته بود يهو وسط بحث منو دوستم به من نگاه كرد و گفت فاميل دوستتون چي بود؟!!! ... عاقا منم كه استاد سوتي به جاي فاميل دوستم فاميل اون پسر رو بلند گفتم !!! فقط يه لحظه ديدم همه ي كلاس برگشتن تو دهن من نگاه ميكنن بيچاره پسره كه هنگ كرده بود :) هيچي ديگه بعدش محكم زدم تو پيشونيم ناخود آگاه و بعد كلاس رفت رو هوا.... بيچاره اون پسره هنوز كه منو ميبينه سرشو ميندازه پايين و منم فرررررررررررار :)

بیچاااااره!!!! اینقد من دلم برا این پسرای خجالتی میسوزه!!!! :biggrin:
 

Tybe Engineer

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

دختر شاه پریون

عضو جدید
کاربر ممتاز
بگین چی شد؟
نه بگین چی شد؟
7 سال از اون زمان میگذره
هنوز حالا زبون به اعتراف گشوده
اون زمان این بشر کم عقل 11 سالش بوده
هنو الان داره میگه مامان من اون زمان که سریال جواهری در قصر رو میذاش تی وی ..همش منتظر اون روزی بودم که یه نفر بالاخره تو قصر طلاهارو پیدا کنه:|


.....
من دیگه حرفی ندارم


و دیگر هیچ!:cool:
 

دختر شاه پریون

عضو جدید
کاربر ممتاز
الان داره بارون میاد:|

خاهرم داره باهام حرف میزنه
:|

بعد خیلی قلیظ داره صوبت میکنه
قربونش برم خیللللیییی دیگههه قلیظ صوبت میکنه
آبدار:|


هیچی دیگه جاتون خالی دستم خیس شد فک کردم بارونه
هنوز داشتم تعجب میکردم که چجوری بارونن اززز 9 متری پنجره ریخته رو دستم که دیدم داره میخنده
همین دیگه
نمیخندید من هنوزم داشتم تعجب میکردمم


منم که ساددهههه:/
 

Tybe Engineer

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
آقا چند وقت پیش یه بنده خدایی با خواهر مادرش اومده بودن خونمون واسه امر خیر ..
بعد من چای گذاشتم دم بکشه .... هرچی منتظر شدم مامان اینا ندا نمیدادن که بیا ..منم چاییا رو ورداشتم گذاشتم رو بخاری گفتم حالاحالاها ندا نمیدن ..کم کم دم بکشه:d خودمم نشستم کلاه قرمزی ببینم :ی

یهو مامانم ندا دادوردار بیار این چاییا رو اینا یه کم عجله دارن ( خیلی نشسته بودن آخه :D) ... آقا چشمتون روز بد نبینه ....چاییا رو ریختم ، ینی چایی به این ضایعی تو عمرم درست نکرده بودم .. یَک رنگ ضایعی داشت مثه چی بگم! :w15::w15: دیگه به هیچ عنوان فرصت برگشت هم نبود :d
ورداشتیم بردیم گذاشتیم جلو مهمونا :biggrin: خودمم رفتم مبل روبرو نشستم ، نور افتاده بود تو چاییا همون یه ذره رنگشونم رفته بود ....آب جوش شده بود ازون زاویه:w15: داشتم از خنده می مردم خیلی خودمو نیگر داشتم خدایی ... داشتم تو دلم میگفتم مامان اینا یه چی نگن من ضایع شم ...یهو بابای عزیزتر از جونم که همون زاویه منو از چایی داشت :D اومد درستش کرد گفت : ما همیشه چایی کم رنگ میخوریم واس همین دخترم طبق عادتش عمل کرده :D
بعد مامان طرف خیلی جدی گفت : آره ما هم همیشه کم رنگ میخوریم ..دختر خانومتون میدونسته سلیقه ما رو ..چاییش عالیه:w15: بعد یهو همه برگشتن یه نیگاه معنی داری بهم انداختن ..ینی من داشتم میپکیدماااااااااااا:w15:

به قول بوشهریا چاییت (آو اُسکان شور) شده بوده! :D
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
الان داره بارون میاد:|

خاهرم داره باهام حرف میزنه
:|

بعد خیلی قلیظ داره صوبت میکنه
قربونش برم خیللللیییی دیگههه قلیظ صوبت میکنه
آبدار:|


هیچی دیگه جاتون خالی دستم خیس شد فک کردم بارونه
هنوز داشتم تعجب میکردم که چجوری بارونن اززز 9 متری پنجره ریخته رو دستم که دیدم داره میخنده
همین دیگه
نمیخندید من هنوزم داشتم تعجب میکردمم


منم که ساددهههه:/

:biggrin:
 

mr.abooli

عضو جدید
کاربر ممتاز
الان داره بارون میاد:|

خاهرم داره باهام حرف میزنه
:|

بعد خیلی قلیظ داره صوبت میکنه
قربونش برم خیللللیییی دیگههه قلیظ صوبت میکنه
آبدار:|


هیچی دیگه جاتون خالی دستم خیس شد فک کردم بارونه
هنوز داشتم تعجب میکردم که چجوری بارونن اززز 9 متری پنجره ریخته رو دستم که دیدم داره میخنده
همین دیگه
نمیخندید من هنوزم داشتم تعجب میکردمم


منم که ساددهههه:/
;) آهان
 

marya1

عضو جدید
چند شب پیش مهمون داشتیم دخترداییم داشت در مورد تصادف دوستش تعریف میکرد تو جمع ازش پرسیدن چی شد گفت کاندوم دستش پاره شد.... من :eek: تاندون :surprised: همه جمع :biggrin::biggrin::biggrin:
 

Takesh

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
چند شب پیش مهمون داشتیم دخترداییم داشت در مورد تصادف دوستش تعریف میکرد تو جمع ازش پرسیدن چی شد گفت کاندوم دستش پاره شد.... من :eek: تاندون :surprised: همه جمع :biggrin::biggrin:

این مورد زیاد اتفاق میفته :دی یه بارم یه زنه سن بالا از اون وراجا داشت قضیه پسرشو میگفت که تو فوتبال تاندومش کشیده شده بود هی میگغت کاندومش کش اومده درد داره ملتم از خنده غش کرده بودن :biggrin:
 

Similar threads

بالا