[ نظر معماری ]چگونه یک معمار مشهور شویم؟

آلوین

عضو جدید
کاربر ممتاز
How to Become a Famous Architect


نوشته‌ای که در زیر می‌خوانید، به‌هیچ‌وجه جنبه‌‌ای طنزآمیز ندارد. بیانیه‌ای است کاملاً جدی از جانب گروه معماری FAT مستقر در لندن. بیانیه‌ای در 13 مرحله که با دنبال‌ کردن آن می‌توانید در چشم برهم‌زدنی بر مسند معماران مشهور دنیا تکیه بزنید. به پیرامون خود نگاهی بیندازید تا با مابه‌ازا‌های بیرونی این بیانیه در دنیای حرفه‌ای آشنا شوید. کم نیستند معماران جویای‌نامی که آگاهانه یا ناآگاهانه از این جریان دنباله‌روی می‌کنند. امیدوارم حداقل فایده این نوشته برای خواننده‌گان جویای‌نامش، تسهیل حرکت آنان در جهت کسب شهرت وهدایت رفتارهایشان در مسیری آگاهانه باشد، هرچند که در مورد اصالت معماری حاصل از کار دنباله‌روان این بیانیه تردیدهای جدی وجود دارد.

چگونه یک معمار مشهور شویم؟

1) قرار گرقتن در جایگاه یک معمار پرآوازه نباید احتیاج به زمان زیادی داشته باشد، ولی از شهرت هم نباید انتظار زیادی داشته باشید. شهرت نه شما را ثروت‌مند می‌کند و نه مقدمه‌ای برای ورود به طبقات بالای اجتماعی به شمار می‌رود. اما اگر شهرت (در عرصه فعالیت حرفه‌ای معماری) چیزی است که به دنبالش هستید، با مطالعه موارد زیر درخواهد یافت که چگونه بدان دست یابید:

2) قبل از هرچیز، سری به فروشگاه‌های مجهز فروش نشریات بزنید. نسخه‌ای از هر یک از مجلات طراحی، خریداری کنید. با تماشای این مجلات درخواهید یافت که از انجام چه کارهایی باید خودداری کنید.

3) حالا به مغازه کهنه‌فروشی محل مراجعه کنید. نسخه‌ای از یک کتاب طراحی مصور به‌همراه عکس‌های فراوان تهیه کنید. نه تنها خرید از کهنه‌فروشی برای شما مقرون‌به‌صرفه‌تر خواهد بود، بلکه به باقیمانده‌ی کتاب‌های ده پانزده ساله نیز دسترسی پیدا خواهید کرد. طرح‌های ارئه شده در این کتاب‌ها کمترین همخوانی را با مد روز دارند و شامل سبک‌های منسوخ می‌شوند. از این کتاب برای کپی کردن‌ در طرح‌های جدیدتان استفاده کنید.

4) در راه بازگشت به خانه، یک نام امروزی برای شرکت طراحی خود انتخاب کنید. اسمی جالب‌توجه، به ظاهر هنرمندانه و تا حدودی مبهم و دو پهلو. قاعده‌ی مشخصی در این زمینه وجود ندارد ولی ترجیجاً از به کار بردن واژگانی همچون «استودیو» و «آتلیه» خودداری فرمائید. نام انتخابی شما باید ترسیم‌گر تصویری تأثیرگذار در ذهن، مجسم‌کننده‌ی دفتری شیک در یکی از بهترین نقاط شهر و نیروی کاری متعهد باشد. کسی متوجه نخواهد شد که شما کارها را در واقع از روی تخت‌خواب‌تان هدایت می‌کنید.

5) حالا پس از یافتن نام شرکت، به یک پروژه برای کار کردن احتیاج دارید. این پروژه باید طراحی رادیکال یک خانه باشد. طراحی شما البته به یک عنوان جذاب و فریبنده احتیاج دارد. کلمه یا عبارت عوام‌پسندی را انتخاب کنید و کلمه‌ی خانه را به انتها یا ابتدای آن اضافه کنید. اگر عبارت انتخابی به نظرتان خوب می‌رسد، کارتان را با موفقیت انجام داده‌اید. سپس از میان صفحات کتاب خریداری‌شده، تصاویری را برای استفاده در پروژه‌تان اِسکن کنید. همچنین عکس‌های دلخواه دیگری را نیز به سلیقه خودتان وارد پروژه کنید. مجموعه‌ی این عکس‌ها را در به‌روزترین نسخه‌ی نرم‌افزار فوتوشاپ به هم بچسبانید. کار را تا جایی ادامه دهید که از ترکیب تصاویر نتیجه‌ی قابل باوری برای خودتان به‌دست بیاورید. حتماً بررسی کنید که نتیجه‌ی کارتان شباهت زیادی به تصاویر اولیه چاپ شده در کتاب نداشته باشد.

6) حالا زمان آن فرا رسیده که به پروژه خود جنبه‌ای مبهم و رازآلود بدهید. این مهمترین بخش کار شماست چرا که قرار است این طرح را به فروش برسانید. به یاد داشته باشید که با شگردی که در این مرحله به‌کار می‌برید، خود را تا حداقل ده سال از طراحی هر خانه‌ای بی‌نیاز می‌کنید. این کار را با استادی هرچه تمام‌تر انجام دهید چرا که ابهام موجود در این پروژه، منبع درآمد شما در سالیان آتی نیز خواهد بود. رازآلوده‌گی چیزی است که شما می‌گویید و شیوه‌ای است که برای بیان آن انتخاب می‌کنید. اگر از قاره‌ی اروپا می‌آیید، همه چیز بر وِفق مُراد خواهد بود. اگر اروپایی نیستید، تظاهر به اروپایی بودن کنید. رازآلودگی و ابهام پروژه باید همچنین دربرگیرنده مفاهیم فلسفی و انقلابی باشد. در مورد این مفاهیم، مستقیماً صحبت نکنید چون ممکن است موجبات سردرگمی شما را فراهم کند.

7) برای آگاه کردن مجلات و نشریات، یک مطلب مطبوعاتی آماده کنید. این مطلب باید شامل توصیف رازآلودگی پروژه، با ارائه‌ای خوب به همراه شماره تلفن‌تان بر روی آن باشد.

8) طرف حرف‌های خود را بشناسید: روزنامه‌نگاران. به یاد داشته باشید که معماری‌نویسان و منتفدان معماری از برخورد با طرح‌های جالب توجه ناامید شده‌اند، چرا که معماری در اصل خود امری کسالت‌آور است. پس سعی کنید دل‌چسب و جالب‌توجه باشید. ادعاهای عجیب و غریب طرح کنید. به روزنامه‌نگاران بگوئید، هر آنچه که آنها می‌دانند نادرست است. بیش از هرچیز آمادگی ارائه نظریات رادیکال را به هنگام گفت‌وگو با آنان داشته باشید. روزنامه‌نگاران از شما به خاطر اظهار چنین نظراتی قدردانی و مطالب‌تان را چاپ خواهند کرد.

9) مطلب مطبوعاتی خود را به دفتر مجلات مختلف فاکس کنید. شماره این دفاتر را می‌توانید در مجلاتی که پیش‌تر خریده‌اید، پیدا کنید.

10) هنوز فرصت استراحت برای شما فرا نرسیده چرا که باید فعلاً بسته‌های متعددی را که برای پست در نظر گرفته‌اید، آماده کنید. خیل عظیم تماس‌های تلفنی ناگزیر که در روزهای آینده دریافت خواهید کرد، زمان را برایتان محدود خواهد کرد، پس بهتر است که از همین حالا دست به کار شوید. بسته باید شامل تصویر جدید شما به‌همراه بیانیه‌ای رادیکال در مورد طرح‌تان باشد. (می‌بینید که اهمیت پرداختن به راز‌آلوده‌گی تا به چه حدی است؟)

11) وقتی که تلفن شروع به زنگ زدن می‌کند، می‌دانید که باید چه کاری را انجام دهید: نام انتخابی شرکت خود را به‌همراه عنوان هیجان‌انگیز خانه‌ی طراحی شده و توضیح مختصر راز‌آلوده‌گی پروژه را برای حداکثر تأثیرگذاری بر روی مخاطب به زبان بیاورید. پس از اتمام تماس‌ها به اداره پست بروید و بسته‌های محتوی طرح را به نشانی‌های مورد نظر ارسال کنید.

12) حالا زمان استراحت فرا رسیده است. سری به بار محل تجمع معماران مشهور بزنید. (این محل را می‌توانید از طریق تغییراتی که در سیمای خشک و صنعتی ساختمان آن داده شده، از روی اغذیه گران‌قیمت داخل آن و لیوان‌های عجیب مشتریان تشخیص دهید). از اوقات خود لذت ببرید ولی اصل رازآلوده‌گی را از یاد نبرید. تنها چیزی که باید به‌خاطر بسپارید این است که طی روزهای آتی مجلاتی را که به معرفی پروژه‌ی شما پرداخته‌اند را خریداری کنید.

13) به دنیای معماران مشهور بین‌المللی خوش آمدید.
 

AMIR-ES

عضو جدید
به نظر من معماران سه دسته هستند:
1-حدود 90 درصد كه براي امرار معاش كار مي كنند .
2- حدود 9 در صد كه براي شناخت خود به ديگران تلاش مي كنند .
3- آن 1 در صد باقيمانده براي شناخت خود تلاش مي كنند .

البته تركيبي از اين حالات مخصوصا 1و2 نيز وجود دارد

شما جزو كدام دسته ايد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
 

پرندیس

کاربر بیش فعال
به نظر من معماران سه دسته هستند:
1-حدود 90 درصد كه براي امرار معاش كار مي كنند .
2- حدود 9 در صد كه براي شناخت خود به ديگران تلاش مي كنند .
3- آن 1 در صد باقيمانده براي شناخت خود تلاش مي كنند .

البته تركيبي از اين حالات مخصوصا 1و2 نيز وجود دارد

شما جزو كدام دسته ايد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
من جزو هیچ کدوم نیستم چون معماریو با عشق با اتود با عشق به خط کشیدن و خیلی چزای دیگه شروع کردم به عقیده من هنوز تا معمار شدن واقعی فرسنگ ها فاصله هست. به همین سادگی نمیشه معمار مشهوری شد....با آرزوی موفقیت برای همه معماران داخلی و خارجی که تو کارشون احساس می کنن به چیزی که می خوان رسیدن:gol::gol::gol:
 

maral55

مدیر بازنشسته
:surprised:

منم والا فعلا در حال تحصیلم نمی دونم جز کدوم دسته ام!
ولی کلا از اینکه چیزی خلق کنم خیلی لذت می برم
 

mmbidhendi

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
یک ضرب المثلیه میگه : کاشتند و خوردیم ، کاریم و خورند !!! ولی توی ایران تا جایی که من میبینم هیچ کس چیزی نمیکاره :) میکاره ؟ هنوز هم داریم از کاشته های کوروش و داریوش و صفویه و قاجار داریم میخوریم :) تو این 50-60 ساله که من ندیدم چیزی کاشته بشه :) البته به دور از انصاف نباشه برج میلاد و برج تهران قابل دفاعه ! ولی بقیه معمارها با اینهمه ادعا چه کاری کردند ؟؟؟؟؟ چه چیزی به جامعه جهانی معرفی کردند ؟ متاسفانه ما ایرانیها ، و بخصوص معمارها ( ما که کارمون فقط ساخته ! ) خیلی ضعیف و پوچ کار کردند ، امیدوارم این رو به بی احترامی نگیرید و به عنوان یک تلنگر نگاه کنید .
 

reza556182

عضو جدید
یک ضرب المثلیه میگه : کاشتند و خوردیم ، کاریم و خورند !!! ولی توی ایران تا جایی که من میبینم هیچ کس چیزی نمیکاره :) میکاره ؟ هنوز هم داریم از کاشته های کوروش و داریوش و صفویه و قاجار داریم میخوریم :) تو این 50-60 ساله که من ندیدم چیزی کاشته بشه :) البته به دور از انصاف نباشه برج میلاد و برج تهران قابل دفاعه ! ولی بقیه معمارها با اینهمه ادعا چه کاری کردند ؟؟؟؟؟ چه چیزی به جامعه جهانی معرفی کردند ؟ متاسفانه ما ایرانیها ، و بخصوص معمارها ( ما که کارمون فقط ساخته ! ) خیلی ضعیف و پوچ کار کردند ، امیدوارم این رو به بی احترامی نگیرید و به عنوان یک تلنگر نگاه کنید .
سلام دوست عزيز
فكر كنم تو اين مطلب يه كم مغلطه كردي. آيا به نظر شما هرچيزي به گذشته اختصاص داره اگه امروز مورد استفاده هوشمندانه واقع بشه چيز بديه؟
توي همين 50-60 سال اخير ايران معماران بسيار قابلي رو به دنياي معماري عرضه كرده. درسته كارفرماي خوب كم پيدا ميشه كه كار معماري رو بفهمه و دنبال كيفيت برتر باشه اما اين بحث ربطي به دنياي طراحي معماري نداره. يه مقدار بيشتر دقت مي كردي متوجه مي شدي توي همين دوره اي كه نام بردي كار بعضي از معماران ايران در سطح بين المللي حائز توجه شده و جوايزي هم گرفته. آيا واقعا كار بزرگاني چون مرحوم ميرميران رو ميشه بي ارزش تلقي كرد؟ اون دو ساختموني هم كه اسم برديد از بيش از ايني كه از نظر معماري مهم باشه از نظر سازه حائز اهميته. چون گفتي ما ايرانيها ضعيف و پوچ كار كرديم بايد اشاره كنم كه چندين ايراني در معماري دنيا داراي نظر و اهميتند مثل فرشيد موسوي كه پايانه دريايي يوكوهاما رو طراحي كرده و اجرا هم شده و تهراني كه مدير مدرسه معماري A-A لندنه و ...
در هر حال به نظر بنده بهتره تا يقين به مطلبي نداريم اون رو به ديگران عرضه نكنيم.
موفق باشيد.:gol:
 

mmbidhendi

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
سلام دوست عزيز
فكر كنم تو اين مطلب يه كم مغلطه كردي. آيا به نظر شما هرچيزي به گذشته اختصاص داره اگه امروز مورد استفاده هوشمندانه واقع بشه چيز بديه؟
توي همين 50-60 سال اخير ايران معماران بسيار قابلي رو به دنياي معماري عرضه كرده. درسته كارفرماي خوب كم پيدا ميشه كه كار معماري رو بفهمه و دنبال كيفيت برتر باشه اما اين بحث ربطي به دنياي طراحي معماري نداره. يه مقدار بيشتر دقت مي كردي متوجه مي شدي توي همين دوره اي كه نام بردي كار بعضي از معماران ايران در سطح بين المللي حائز توجه شده و جوايزي هم گرفته. آيا واقعا كار بزرگاني چون مرحوم ميرميران رو ميشه بي ارزش تلقي كرد؟ اون دو ساختموني هم كه اسم برديد از بيش از ايني كه از نظر معماري مهم باشه از نظر سازه حائز اهميته. چون گفتي ما ايرانيها ضعيف و پوچ كار كرديم بايد اشاره كنم كه چندين ايراني در معماري دنيا داراي نظر و اهميتند مثل فرشيد موسوي كه پايانه دريايي يوكوهاما رو طراحي كرده و اجرا هم شده و تهراني كه مدير مدرسه معماري A-A لندنه و ...
در هر حال به نظر بنده بهتره تا يقين به مطلبي نداريم اون رو به ديگران عرضه نكنيم.
موفق باشيد.:gol:

دوست عزیز :) مهم در اینجاست که هیچ استفاده ای نمیشه ، حتی ایده هم نیست ! هیچ چیز نویی شما در ایران نمیبینید ! تکرار میکنم در ایران ، شما چه شاهکار مدرنی در کشور میبینید که بتونه در کتاب های معماری و جهانی مدرن جایگاهی داشته باشه ؟؟؟ متاسفانه هیچ . ساختمان های مسکونی همه شبیه هم ، سازه ها همه شبیه هم ، همه مدل های آماده ، البته به دور از انصاف نباشه ، کمی هم استفاده از سیستم های نوین رایج شده ، پارک گفتگوی تهران کمی تا قسمتی سنت شکنی کرده و سازه های نویی رو وارد کرده بازار معماری کرده ، من منظورم از عرضه این مطالب که به مذاق خیلی از دوستان شاید خوش نیومد فقط این بود که دوستان معمار فقط به یادگرفتن معماری نپردازند ، به توزیع اون هم اهمیت بدند .
 

تبسم

عضو جدید
یک ضرب المثلیه میگه : کاشتند و خوردیم ، کاریم و خورند !!! ولی توی ایران تا جایی که من میبینم هیچ کس چیزی نمیکاره :) میکاره ؟ هنوز هم داریم از کاشته های کوروش و داریوش و صفویه و قاجار داریم میخوریم :) تو این 50-60 ساله که من ندیدم چیزی کاشته بشه :) البته به دور از انصاف نباشه برج میلاد و برج تهران قابل دفاعه ! ولی بقیه معمارها با اینهمه ادعا چه کاری کردند ؟؟؟؟؟ چه چیزی به جامعه جهانی معرفی کردند ؟ متاسفانه ما ایرانیها ، و بخصوص معمارها ( ما که کارمون فقط ساخته ! ) خیلی ضعیف و پوچ کار کردند ، امیدوارم این رو به بی احترامی نگیرید و به عنوان یک تلنگر نگاه کنید .
چرا برج میلاد قابل دفاعه؟؟؟ یه برج مدرن با تزئیناتی سنتی؟!جالبه؟استاد های ما همه می گن برج میلاد هیچ مشخصه ی مهم و قابل تحسینی نداره.سوالم جنبه ی اعتراض نداره ها می خوام واقعا ببینم چیه؟چه جوریه؟
 

mmbidhendi

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
چرا برج میلاد قابل دفاعه؟؟؟ یه برج مدرن با تزئیناتی سنتی؟!جالبه؟استاد های ما همه می گن برج میلاد هیچ مشخصه ی مهم و قابل تحسینی نداره.سوالم جنبه ی اعتراض نداره ها می خوام واقعا ببینم چیه؟چه جوریه؟

فقط به دلیل اینکه چیزیه که اجرا شده ، هیچی هم نداره ولی میره توی قسمت بین المللی :) غیر از اینه ؟ یک پلان دایروی ، با فرورفتگی های ذوزنقه ای .. منم میدونم هیچ چیز خاصی نداره ، ولی این رو میدونم که به عنوان یک سازه و معماری مدرن در جهان شناخته و معرفی میشه ! غیر از اینه ؟ اساتید ما هم اگر بیان میکنند چیز خاصی نیست ، آیا غیر از روی کاغذ هنری از خودشون بجا گذاشتند که قابل دفاع جهانی باشه ؟؟؟؟؟؟
 

melodi753

عضو جدید
جالب بود
ولي بدون رودبايسي بگم اگه حالت طنز اميز نداشت لازم نبود اول كار بگيد طنز نيست و يا شايد تو ايران به اين روش كار كردن طنز باشه به هر حال فكر نكنم كار كنه
 

Art_saya_design

عضو جدید
salam khobe vali tamame anghosh tan be yek andaze nist ta hala ba memarane vaghi ertebat dash tid in shoro agar mail bodin edamasho tozih midam faghat yadeton bashe agar dar khane kas ast yek harf bas ast
 

royasaz

عضو جدید
سلام ممنون از اطلاعاتتون
ميتونم 1 سوال بپرسو اينارو از كتاب راز برداشت كردين؟
كسي ميتوني مشهور بشه كه هدف داشته باشه و رسيدن به اين هدف تلاش
 

hamidreza_

عضو جدید
راستش از چیزهایی که شما ازش صحبت کردین هیچ اطلاعی ندارم، اما استاد ما(پویا خزائلی پارسا، معمار برگزیده در سالهای 84و88 مجله معمار) به ما می گفت که فقط با کار کردن زیر دست یک هنرمند میشه هنرمند شد. یعنی احتیاج به استاد هست. منظورم استاد دانشگاه نیست،منظورم کسیه که پیشش بشه کار یاد گرفت.
خزائلی فارغ التحصیل دانشگاه آزاده و خودش می گفت که دانشگاه هیچی یاد نگرفتم. تو دفتر میرمیران و شیردل و شیگربن کار یاد گرفتم.
 
  • Like
واکنش ها: raha

night lord

عضو جدید
مطلب جالبیه . ولی برای مشهور شدن نیاز بسیار زیاد به خلاقیت هست . به نظر من یه معمار خوب یه معمار خلاق و آگاه هست .
 
آخرین ویرایش:

esmikhani.m

عضو جدید
به نظرمن وجود داره کم هم نیست شاید در مقیاس با بقیه کشورها کم باشه ولی زیاد هم بد نیست مخصوصا در این 2/3سال اخیر با بالا رفتن سرعت انتقال اطلاعات در دنیا جوانها هم کارای خوبی کردن ...اینکه شما میگی فقط میلاد و شهیاد رو میشناسن از کمی اطلاعاته شماست وگرن بیشتر از این حرفهاست..نمونه سه تا از طرحهای آقای فرهادی...ساختمان شرکت نفت..مجممو عه فرهنگی سینمایی دزفول...طرح احییا بافت قسمت جنوبی میران نقش جهان و...................
 

یگانه معمار

عضو جدید
من برای شناخت خودم دیگران را میشناسم تا برای امروز، فردا و پس فرداها پول درآورم. حالا بنظر شماجزو كدام دسته ام؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
 

Sahar Gh

عضو جدید
کاربر ممتاز
والا من که دسته بندیو با درصد هاش مخالفم ولی چه خوبه که تو 3 دسته هم باشیمD:.منم با پرندیس موافقم .معماریو با عشق شروع کردم و ادامه اش میدم .نمی خوام فکر کنم که تو کدوم دسته میافتم...چه بهتره که هدف،تلاش باشه و بس....:smile:


در زمین عشقی نیست که زمینت نزند(البته به جز معماری) آسمان را دریاب ِ
 
بالا