مهندس با سواد یا بی سواد!

محمودپور

عضو جدید
کاربر ممتاز
از دوستانم در رشته مکانیک دعوت می کنم تا در بحث به منظور تعیین معیارهای یک مهندس مکانیک باسواد شرکت کنن. امیدوارم بحث در این زمینه منجر به اصلاح اشتباهات بسیاری از ما بشه.
 

arash_441

متخصص انرژی های نو
از دوستانم در رشته مکانیک دعوت می کنم تا در بحث به منظور تعیین معیارهای یک مهندس مکانیک باسواد شرکت کنن. امیدوارم بحث در این زمینه منجر به اصلاح اشتباهات بسیاری از ما بشه.

اصلاً شوق و علاقه به بحث هی علمی در بین بچه های باشگاه موج میزنه!!

برای باسواد بودن فقط تحصیل در دانشگاه و فراگیری مباحث تئوری کافی نیست بلکه باید در یک محیط صنعتی رشد کرد و از نزدیک با مطالب آموزشی ارتباط برقرار کرد که متاسفانه در

سیستم آموزشی ما جایی نداره
 

anishtain4

عضو جدید
برای اینکه مهندس با سواد شناخته بشید تو صنعت باید از مسایل مربوط به خودتون هم اطلاعاتی داشته باشید. مثلا اگه تاسیساتی هستید از برق و عمران هم باید یه اطلاعات کلی داشته باشید.
نکته ی بعدی اینه که مهندسی رو با سواد می دونن که تو کار اشکال یابی تبحر زیادی داشته باشه، شما اگه خدای طراحیم باشی امکان داره پروژه ات موقع اجرا تغییر کنه و شما در جریان نباشی، باید کارای اشکال یابی کرده باشی که بدونی چطوری گیر کاررو در بیاری
 

محمودپور

عضو جدید
کاربر ممتاز
به نظر من بسیاری از مهندسین تازه فارغ التحصیل شده از دانشگاه سواد اولیه لازم رو برای وارد شدن به صنعت و انجام کارهای موثر دارن، اما چیزی که ندارند جرعته.
 

وحیدار

عضو جدید
به نظر من بسیاری از مهندسین تازه فارغ التحصیل شده از دانشگاه سواد اولیه لازم رو برای وارد شدن به صنعت و انجام کارهای موثر دارن، اما چیزی که ندارند جرعته.
دقیقا همینطوره .
شاید یکی از مشکلاتمون اینه که سطح سواد تئوریک بچه های فارغ التحصیل(در 80% موارد) بیشتر از سوادیه که برای محیط کاری نیاز دارن.فقط با کمی خلاقیت و جسارت میشه کارهای موثری انجام داد.
 

sadeghforghani

کاربر فعال
به نظرم باید تئوری رو در عمل پیاده کرد. این لازمش اینه که شما هم تئوری رو خوب بدونی و هم کار عملی کرده باشی. من خودم در کارم خیلی به طراحی هایی بر خوردم که طراح اصلا در جریان محدودیت های اجرا نبوده! از طرفی خیلی جاها هم مهندسای باسابقه ای دیدم که فقط از روی حسشون! تصمیم گرفتن و هیچ مبنای تئوریکی پشت حرفشون نداشتن! حتی یک محاسبه سرانگشتی هم بلد نبودن!!!
به نظرم یک مهندس مکانیک برای اینکه در کارش پخته بشه باید بعد از فارغ التحصیلی، چند سالی آچار به دست بگیره و بعد از اینکه در فیلد خودش در اجرا، خبره شد، بره سراغ طراحی و استانداردها رو مطالعه کنه و در اون زمینه استاد بشه تا بتونه با یک دید کارگاهی، طراحی های خوب انجام بده.
 

asgar33

عضو جدید
به نظرم باید تئوری رو در عمل پیاده کرد. این لازمش اینه که شما هم تئوری رو خوب بدونی و هم کار عملی کرده باشی. من خودم در کارم خیلی به طراحی هایی بر خوردم که طراح اصلا در جریان محدودیت های اجرا نبوده! از طرفی خیلی جاها هم مهندسای باسابقه ای دیدم که فقط از روی حسشون! تصمیم گرفتن و هیچ مبنای تئوریکی پشت حرفشون نداشتن! حتی یک محاسبه سرانگشتی هم بلد نبودن!!!
به نظرم یک مهندس مکانیک برای اینکه در کارش پخته بشه باید بعد از فارغ التحصیلی، چند سالی آچار به دست بگیره و بعد از اینکه در فیلد خودش در اجرا، خبره شد، بره سراغ طراحی و استانداردها رو مطالعه کنه و در اون زمینه استاد بشه تا بتونه با یک دید کارگاهی، طراحی های خوب انجام بده.
موافقم در واقع باید بتونی تئوریهای رو که یاد گرفتی به مسایلی که باهاش مواجه میشی ربط بدی
مخصوصا که پدیده های مکانیکی که تئوریا شو خوندیم به شدت محسوس وقابل مشاهده است
 

mkh.vand

عضو جدید
سلام:
به نظر من اگه یه مهندس می خواد واقعا مهندس بشه . باید هر چی که می دونه رو درگیر کارهای که توی ذهنش هست کنه، تا استفاده رو یاد بگیره . نه اینکه کار مردم رو خراب کنه . نه بیاد آرزو هاش رو با علمش جامع عمل بپوشونه . یه کمی جرات و جسارت داشته باشه . تازه خیلی از مطالبی که براش گفتن رو درک می کنه اون موقع از کار ترس نداره . تازه می شه مهندسی که می فهمه بعدش علمش رو به روز نگه داره
 

mahdis nejat

عضو جدید
به نظرم تا تو دانشگاه رو پروژه های عملی کار نشه همه فارغ التحصیلا بیسوادن.تئوری فقط 40%قضیه اس بقیش عمله که تقریبا همه توش گیرن
 

vs6956

عضو جدید
از دوستانم در رشته مکانیک دعوت می کنم تا در بحث به منظور تعیین معیارهای یک مهندس مکانیک باسواد شرکت کنن. امیدوارم بحث در این زمینه منجر به اصلاح اشتباهات بسیاری از ما بشه.

به نظرم انسان زمانی میتونه تو یه مبحثی متخصص و باسواد بار بیاد که با علاقه به طرف اون بره اما اینجا هیچ وقت این طور نیست رتبه های برتر کنکور بدون توجه به علاقشون یا مکانیک میخونن یا برق (البته تو رشته ریاضی ) البته که علاقه ای هم نمیتونه باشه چون تو دبیرستان بار شته به صورت عملی و علمی در گیر نشدن تنها یه سری درس های روتین رو پاس کردن بدون هیچگونه شناخت و عمقی ...
به نظرم اصلا این بحث به جایی نمی رسه چون هرچی هم بشه شعار خواهد شد و بس، پس ادامه نمیدم
 

A.mech

عضو جدید
اصولا به تمام کسانیکه میتونن بنویسن وبخونن باسواد میگن.پس یه مهندس سوادش رو داره.ولی اون چیزی که برای یه مهندس حایز اهمیته اینه که توانایی بکارگیری از اندوخته هاش رو داشته باشه و همین مسأله باعث میشه تعریف ما از مهندس با سواد عوض بشه.اون موقع هستش که علاوه بر تحصیلات تئوریک،باید تجربه کاری هم داشته باشه.پس داشتن سواد شرط لازمه،ولی کافی نیست.از همه این حرفا گذشته،من نمیدونم این تجربه باید از کجا شروع بشه؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
 

mahtan

عضو جدید
باید روح مهندسی رو همواره درون خودت زنده نگه داری.

خیلی از مهندسا بعد از فراغت از تحصیل وارد قسمت هائی میشن که به دانش تئوری یا نیازی نیست یا اگه هم هست به اون صورت بهائی داده نمیشه.

تو این جور مواقع مهندس ضمن اینکه از این فرصت باید برای تکمیل دانش تجربی یا همون "دست به آچار بودن" خودش استفاده کنه، نباید غرق در این جریان بشه و یادش بره که اون یه مهندسه و نه یه سرکارگر یا استاد کار.

باید همواره به جنبه هائی توجه کنه که یه مهندس کامل به اونها توجه میکنه و سعی کنه با تلفیق دانش و تجربه خودش رو به اون مهندس کامل یا آرمانی نزدیک کنه.
 

سروش7

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
طبق تعاریفی که دوستان از مهندسی داشتن پس نتیجه میگیریم مهندس یعنی اعمال دانش فنی بر تولید محصول به عبارتی انجام عملیاتی به منظور تولید محصولی با تبعیت از مجموعه قواعد مشخصی در واقع انجام سیستماتیک یک عملیات .
 

sa eed

عضو جدید
برای اینکه مهندس با سواد شناخته بشید تو صنعت باید از مسایل مربوط به خودتون هم اطلاعاتی داشته باشید. مثلا اگه تاسیساتی هستید از برق و عمران هم باید یه اطلاعات کلی داشته باشید.
نکته ی بعدی اینه که مهندسی رو با سواد می دونن که تو کار اشکال یابی تبحر زیادی داشته باشه، شما اگه خدای طراحیم باشی امکان داره پروژه ات موقع اجرا تغییر کنه و شما در جریان نباشی، باید کارای اشکال یابی کرده باشی که بدونی چطوری گیر کاررو در بیاری

1 mohandes momkene ba savad bashe vali vaqti varede san@ mishe be dalile nadashtane tajrobe kam miare
lozoman in harfeton dorost nist
vali ta hododi movafeqam
 

ali-rowshanzadeh

عضو جدید
با سلام
به نظر من در مهندسی هم مانند سایر کارها ارتباطات بسیار مهم است. برای مثال در انجام یک پروژه ممکن است شما برای پیشرد قسمتی از کار مجبور به صرف مدت زمان بسیار طولانی باشید ،در صورتی که این کار در جای دیگر انجام شده ومعماها ومشکلات آن به طور کامل حل شده. بنابر این یک مهندس خوب باید در برقراری ارتباط قوی باشد. یکی از مصادیق آن اشنایی به زبان های دیگر و توانایی بالا در استفاده از کامپیوتر و اینترنت است.
در ضمن توانایی ومسلط بودن به نرم افزارهای مربوط به رشته وکار خود(این ابزار برای مهندس مانند آچار و پیچگوشتی است) نیز برای یک مهندس بسیار مهم است.
 

سروش7

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
با سلام
به نظر من در مهندسی هم مانند سایر کارها ارتباطات بسیار مهم است. برای مثال در انجام یک پروژه ممکن است شما برای پیشرد قسمتی از کار مجبور به صرف مدت زمان بسیار طولانی باشید ،در صورتی که این کار در جای دیگر انجام شده ومعماها ومشکلات آن به طور کامل حل شده. بنابر این یک مهندس خوب باید در برقراری ارتباط قوی باشد. یکی از مصادیق آن اشنایی به زبان های دیگر و توانایی بالا در استفاده از کامپیوتر و اینترنت است.
در ضمن توانایی ومسلط بودن به نرم افزارهای مربوط به رشته وکار خود(این ابزار برای مهندس مانند آچار و پیچگوشتی است) نیز برای یک مهندس بسیار مهم است.
دقیقا همینطوریست که شما فرمودین
1_آشنایی با زبان
2_نرم افزار
3_روابط بسیار قوی
و...

 

afn741

عضو جدید
با سلام به تمامی دوستان
به نظر من اولین کاری که باید کرد این است که برای مخاطب قرار دادن یک دیگر از واژه مهندس دوری کرد و به دنبال کسب تجربه عملی در زمینه کاری مورد علاقه شد . و از کار کردن و کثیف شدن دستها ابایی نداشته باشیم وقتی چند سال از عمر خود را صرف اموزش های تئوری کردیم چند سال را هم باید به کسب تجارب عملی اختصاص بدیم تا بتونیم این دو گزینه را با هم در فکر و وجودمان نهادینه کنیم .
یک مهندس با سواد را از هر زاویه ای که نگاه و بررسی کنیم باید از یک تکنسینن چه از لحاظ گفتاری یا عملی و بینشی بهتر و کاراتر ببینیم . مهمترین فاکتور در صنعت خروجی فرد میباشد . حالا این فرد مهندس باشد یا تکنسین فرقی ندارد . اگر جامعه مهندسین ما دچار مشکل شده به خاطر اینه که نمیخواد کار کنه و بیشتر خواهان نشستن پشت میز است . از انجایی که بعد از اتمام هنرستان به دلیل مشکلات مالی نتونستم در همان زمان ادامه تحصیل بدم و در حین کار کردن به دانشگاه رفتم . مدارکم رو گرفتم به خوبی تفاوتهای موجود در این دو گروه را درک میکنم و به دوستان پیشنهاد میکنم که اگر خواهان رشد و پیشرفت هستید . چند چیز در این کار تاثیر گذار هستند .

اول - از انجایی که صنعت گستردگی زیادی داره باید یک شاخه را که مورد علاقه شماست را انتخاب کنید و همان را ادامه دهید . به عنوان مثال خود من بخش طراحی و ساخت قالبهای صنعتی را انتخاب کردم و الان 20 سال است که در این زمینه فعالیت میکنم . با همه مشکلاتی که دارد از کار کردن لذت میبرم .
دوم - کسب تجربه عملی و هماهنگی بین داشته های تئوری و عملی .
سوم - تسلط بر روی نرم افزارهای طراحی . برای نمونه در صنعت قالبسازی اتوکد و کتیا یا سالید وو یا پاور شیپ و پاور میل .
چهارم - به نظر من یکی از مواردی بسیار مهم . تسلط بر یک زبان خارجه . انگلیسی با المانی یا ایتالیایی با فرانسه

پنجم - یاد بگیریم که برای نظرات یک دیگر احترام قائل باشیم بدون در نظر گرفتن موقعیت شغلی و تحصیلات . و از تجارب دیگران استفاده کنیم و تجارب خود را بدون چشمداشت در اختیار دیگران قرار دهیم .
 

solid4u

عضو جدید
به نظر من مهندسی به غیر از مطالب گفته شده یعنی خلاقیت ، یعنی نو آوری
 

azera46

عضو جدید
به نظر من یه مهندس خوب باید دید خوب و درستی نسبت به کاری که میخواد انجام بده داشته باشه . بعضیا میبینی بهترین معدل رو هم دانشگاه میارن ولی وقتی نوبت ورود به صنعت میشه اصلا نمیدونن که باید دقیقا چه کاری انجام بدن . هر چقدر کار عملی بیشتری انجام داده باشی آب دیده تر میشی .
 

ahmadikazaj

عضو جدید
من با نظر هر دو نفر موافقم اما در صنعت ایران متاسفانه به کارهای جانبی پرداخته می شود و بجز برخی جاها مسایل تئوری و علمی فراموش می شود.
 

mohammad_444_0o

عضو جدید
به نظر من یه مهندس خوب باید دید خوب و درستی نسبت به کاری که میخواد انجام بده داشته باشه . بعضیا میبینی بهترین معدل رو هم دانشگاه میارن ولی وقتی نوبت ورود به صنعت میشه اصلا نمیدونن که باید دقیقا چه کاری انجام بدن . هر چقدر کار عملی بیشتری انجام داده باشی آب دیده تر میشی .
ممنون
کجا کار عملی انجام بدیم؟
 

مجیدرحیمی

عضو جدید
فقط ی چیزی میگم وبس
کسی که برای زندگیش هدف داشته باشه برای هدفش میجنگه کاری نداره کار هست یا نه ،
انکه بخواهد کارای را انجام دهد راهش راپیدا میکند
انکه نخواهد کاری را انجام دهد بهانه اش را پیدا میکند

تاکید فراوان
تاسیسات یعنی دانش تجربی در کنار تجربه عملی
کسی موفقه که همگام هردو رو جلو ببره -وگرنه میرفتیم از اول تو اجرا خیلی بیشتر یاد میگرفتی تا اینکه این همه مباحث درسی رو بخونی

یا حق
 

solid4u

عضو جدید
متاسفانه صنعت کشور ما به دانشگاه اهمیت نمیده و رابطه صنعت و دانشگاهمون هم واقعا خیلی ضعیف است.
مثلا دکتر درعلی استاد مکانیک دانشگاه شریف می گفت :بعد از مدت ها یک از شرکت های خودرو سازی یک طرحی را به ما دادند که دستگاهش رو بسازیم ، ولی وسط های کار اونو به یک شرکت چینی دادند. یا یکی از استادمون که از طرف دانشگاه برای یک طرح تحقیقاتی درباره اکوستیک به یکی از دانشگاههای آمریکا رفته بود ، می گفت اونجا اصلا بودجه دانشگاه ها علاوه بر شهریه دانشجویان از از فروش علم و پروژه هایی است که به دانشگاه می دهند.من توی یک شرکت ساخت قطعات سیستم تعلیق خودروی ملی کار می کردم تا ساده ترین چیزهاشو رفت از فرانسه و تایوان آورد و برای ما همیشه همینطور بوده ، یعنی مرغ همسایه برای ما همیشه غاز بوده.
آره برادر ، سرتو درد نیارم ، ما همه چی مون به هم میاد ، اون از دانشگاه که فقط مدرک میده ، اون از استاد که میاد مستقیما میگه :مگه به من چقدر میدهند که برای شما مایه بگذارم و این هم از خودمان که امیدی با این وضع صنعت به آینده نداریم تا مطابق با آن درس بخوانیم، و این شده که فقط برای مدرک درس بخوانیم.
از چی بگم........................!!!
 

hanifzade

عضو جدید
متاسفانه صنعت کشور ما به دانشگاه اهمیت نمیده و رابطه صنعت و دانشگاهمون هم واقعا خیلی ضعیف است.
مثلا دکتر درعلی استاد مکانیک دانشگاه شریف می گفت :بعد از مدت ها یک از شرکت های خودرو سازی یک طرحی را به ما دادند که دستگاهش رو بسازیم ، ولی وسط های کار اونو به یک شرکت چینی دادند. یا یکی از استادمون که از طرف دانشگاه برای یک طرح تحقیقاتی درباره اکوستیک به یکی از دانشگاههای آمریکا رفته بود ، می گفت اونجا اصلا بودجه دانشگاه ها علاوه بر شهریه دانشجویان از از فروش علم و پروژه هایی است که به دانشگاه می دهند.من توی یک شرکت ساخت قطعات سیستم تعلیق خودروی ملی کار می کردم تا ساده ترین چیزهاشو رفت از فرانسه و تایوان آورد و برای ما همیشه همینطور بوده ، یعنی مرغ همسایه برای ما همیشه غاز بوده.
آره برادر ، سرتو درد نیارم ، ما همه چی مون به هم میاد ، اون از دانشگاه که فقط مدرک میده ، اون از استاد که میاد مستقیما میگه :مگه به من چقدر میدهند که برای شما مایه بگذارم و این هم از خودمان که امیدی با این وضع صنعت به آینده نداریم تا مطابق با آن درس بخوانیم، و این شده که فقط برای مدرک درس بخوانیم.
از چی بگم........................!!!

واییییییییییی نگین تو رو خدا من امسال ترم 3 مکانیکم ...کلا ناامید حرف میزنین چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟پس من برم انصراف بدم دیگه
 

sadaf 1

عضو جدید
کلا چند سالی هست که واقعا اکثر دانشجو ها و مهندسان بی سواد فارغ التحصیل میشن امیدوارم دوباره زمانه برگرده و بچه ها مهندسای واقعی بشن
 

technical.ir

عضو جدید
درود بر دوستان
متاسفانه درفرهنگ کنونی تحصیلات دانشگاهی ، دانشجوها بیشتر جزوه ای شده اند تا اهل تحقیق و کتاب خوانی و دانش یابی و بیشتر به دنبال پاس کردن درس هستند تا فهمیدن آن ، نظام دانشگاهی ما هم کمتر دانشجویان را با پروژه های عملی درگیر می کند . استادان هم که متاسفانه بیشتر مدرک دارند تا توان علمی و تخصصی ، وقتی یک استاد طراحی اجزا به عمرش یک فنر فشاری طراحی نکرده است چگونه انتظار داریم دانشجویانش پخته شوند ؟ من بسیاری را دیده ام که پس از کارشناسی بلافاصله کارشناسی ارشد و پس از آن مدرک دکتری گرفته اند اما متاسفانه نمی توانند وارد دنیای صنعت شوند زیرا مدرک آنها سدی برای یادگیری بسیاری از مسائل درست می کند و نمی توانند همانند یک مهندس صفر کیلومتر خود را درگیر مسائل عملی کنند و به همین دلیل متوقف می شوند و ترجیح می دهند در کسوت هیئت علمی دانشگاهها به کار ادامه دهند و این روال باعث می شود که فارغ اتحصیلان و شاگردان آنها هم قوی بار نیایند .
 

عرفان.

عضو جدید
سلام نظر تمامی دوستان صحیحه قابل تامل یاد گیری و تجربه هست اما نظر من اینه که برای موفقیت تو گفته دوستان اول باید خودومنو مهندسی کنیم درصورت موفقیت تو این این پروسه به پیشرفت راه مهندسی که در پیش داریم می انجامه
 
بالا