مشکلات صنایع کشور

so89441027

عضو جدید
سلام

مدیران وکارگزاران صنعت کشور تا چه اندازه از تحقیق در عملیات استفاده می کنند؟ اگر استفاده نمی کنند دلیلش چیا می تونه باشه؟
 

V A H ! D

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع ,
کاربر ممتاز
سلام

مدیران وکارگزاران صنعت کشور تا چه اندازه از تحقیق در عملیات استفاده می کنند؟ اگر استفاده نمی کنند دلیلش چیا می تونه باشه؟


.
.
.

سلام!!

ممنون از بابت ایجاد این تاپیک ، انشالله بحث خوبی راه بیوفته و به نتیجه های خوبی برسیم ... :cool:

( من یه اطلاع رسانی کنم به دوستان دیگه و بیام ... ):redface:
 

sed ali

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع
کاربر ممتاز
سلام
من نمیدونم دقیقا تحقیق چقدر میتونه کاربردی باشه !
ولی تو شبیه سازی خیلی اهمیت داره !
حالا دوستان بیان در این زمینه بیشتر صحبت میکنیم !
خودم تو قسمت شبیه سازی پروژه پایانی دادم !
 

mahshid-engineer

عضو جدید
سلام ممنون از ایجاد این تاپیک:smile:
.
.
.
واما تحقیق در عملیات!
راستش با تحقیقات محدودی که من انجام دادم تو چندتا شهرک صنعتی باید بگم تو صنایع کوچکمون که اصلا بهش بها نمیدن . متاسفانه هنوز هم فقط از یه سری تجربه و اطلاعات ابتدایی برای تصمیم گیری استفاده میشه و به مراتب ریسک کارو بالا میبره . خوب همین صنایع کوچک زیر مجموعه صنایع بزرگترهستن و تاثیر زیادی هم میذارن تو سرعت تولید، هزینه تولید...
تحقیق در عملیات فقط تو چندتا صنعت محدود انجام میشه که به نظرم کافی نیست
یکی از دلایلی که به ذهن من میرسه اینه که متاسفانه ما هنوزم خیلی جاها هزینه ای که برای واحد مهندسی پرداخت میکنیمو اضافی میدونیم و میخواییم هم خودمون مشاور باشیم هم تصمیم گیرنده نهایی! و در نهایت ریسک کار خیلی بالا میره!:(
البته دلایل دیگه ای هم هست که نمیدونم بگم یا نه !!!!!
 
آخرین ویرایش:

mohsen_522

عضو جدید
سلام به همه دوستان
راستش ما یه استادی داشتیم تو دوره لیسانس کارش همین تحقیق در عملیات و مدلینگ بود.از کارش هم راضی بود .ولی خب همونجور که بچه ها گفتن علی رغم اینکه یکی از ابزارهای بسیار قوی در حل مسائل (در شبیه سازی و انالیز تصمیم گیری و....) است ولی هنوز راه زیاد داره تا توی کشور ما جا بیفته .
مساله دیگه ای که هست چیزی که توی دانشگاه به ما درس میدن اصلا مفید نیست.توی تحقیق در عملیات به نظرم مدلینگ اهمیت و سختی بیشتری نسبت به حل مساله داره چون حل مساله معمولا با نرم افزار کار سختی نیست. ولی تو دانشگاه ممولا عکس این رو به ما آموزش میدن. ما توی دانشگاه یه بار خواستیم حرکت اتوبوس های داخل دانشگاه رو بهینه کنیم اما وقتی کار یکم جلو رفت تازه فهمیدم مدلیزه کردن اتفاقات طبیبعی خیلی سخت تر از اون چیزیه که ما فک میکردیم
نظر دوستان چیه ؟
 

sed ali

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع
کاربر ممتاز
سلام به همه دوستان
راستش ما یه استادی داشتیم تو دوره لیسانس کارش همین تحقیق در عملیات و مدلینگ بود.از کارش هم راضی بود .ولی خب همونجور که بچه ها گفتن علی رغم اینکه یکی از ابزارهای بسیار قوی در حل مسائل (در شبیه سازی و انالیز تصمیم گیری و....) است ولی هنوز راه زیاد داره تا توی کشور ما جا بیفته .
مساله دیگه ای که هست چیزی که توی دانشگاه به ما درس میدن اصلا مفید نیست.توی تحقیق در عملیات به نظرم مدلینگ اهمیت و سختی بیشتری نسبت به حل مساله داره چون حل مساله معمولا با نرم افزار کار سختی نیست. ولی تو دانشگاه ممولا عکس این رو به ما آموزش میدن. ما توی دانشگاه یه بار خواستیم حرکت اتوبوس های داخل دانشگاه رو بهینه کنیم اما وقتی کار یکم جلو رفت تازه فهمیدم مدلیزه کردن اتفاقات طبیبعی خیلی سخت تر از اون چیزیه که ما فک میکردیم
نظر دوستان چیه ؟

به نظر من هم مدل کردن خیلی مشکله !
شاید حتی نیاز باشه بچه هایی که تحلیل سیستم میخونن مدل کردن رو قبل از هرچیز یاد بگیرن !
من در زمینه آنالیز تصمیم هم یه خورده کار کردم ! متاسفانه تو ایران خیلی ازش کم استفاده میشه در صورتی که میتونه میزان ریسک رو پایین بیاره !
هر تصمیمی که مدیر میگره میتونه یک سازمان رو به سعادت نزدیک و یا به ورشکستگی نزدیک کنه !اما ما هنوز این رو درک نکردیم !
حتی در بهترین صنایع مون !
باید اول این جا بیافته ! از طرفی هم اینو باید بگم هنوز تو ایران مدیریت جز رشته های خیلی پایین هست و به نظر من مدیران ما اطلاعات زیادی از علوم روز ندارند و غالبا یه مهندس میاد میشه مدیر سازمان و یا یه دکتر که اصلا درس مدیریت نخونده ! اونهایی هم که خودن هیچی بلد نیستن !
به همین خاطر هست ما هر طرحی رو می بینیم می فهمیم چقدر ارزش داره ولی نمیتونیم اجراش کنیم !
چون یا مدیران ما نمی فهمن و یا مدیران ما میفهمن ولی اصلا تخصصی مدیریت ندارن و اصلا از سازمان و فرهنگ سازمانی و چارت سازمانی هیچی نمی دونند .
 

Iman Gom

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
کدوم مدیری می دونه تحقیق در عملیات چی هست ؟ اصلا کدوم مدیری تاحالا یه بار یه مسئله ای رو مدل کرده که بخواد براش هزینه کنه ؟ البته یکی از کارخونه های لبنیاتی می دونم برای اینکه ماشین های حملش هر روز صبح برن به سوپرمارکت ها به طوری که به هر سوپر مارکت در روز یه بار برن و نه بیشتر از مسئله کوله پشتی کمک گرفته بود و حلش کرد .
 

sed ali

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع
کاربر ممتاز
کدوم مدیری می دونه تحقیق در عملیات چی هست ؟ اصلا کدوم مدیری تاحالا یه بار یه مسئله ای رو مدل کرده که بخواد براش هزینه کنه ؟ البته یکی از کارخونه های لبنیاتی می دونم برای اینکه ماشین های حملش هر روز صبح برن به سوپرمارکت ها به طوری که به هر سوپر مارکت در روز یه بار برن و نه بیشتر از مسئله کوله پشتی کمک گرفته بود و حلش کرد .

نگاه کن از این موردا هست نه اینکه نیست ! مثلا همون تولید به هنگام و ...
ولی چون سازمانهای ما یادگیرنده نیستند با مشکل بر می خوریم !
این بحث سازمانهای یادگیرنده رو پیترسنگه مطرح کرده و من خیلی باهاش موافقم ! شاید بشه به این نکته هم تعمیم داد .
در کل ما مشکل ساختاری داریم نه تیکنیکی ! اگر ساختاری حل بشه تکنیکی هم با یه برنامه درست میشه !
 

man69

عضو جدید
سلام دوستان من رشتم مهندسی شیمی هستش میشه لطف کنین بگین به من تحقیق در عملیات به چی میگین یا مدلینگی که میگین چه حوزه ای رو شامل میشه؟اینکه میگین مدلینگ بلد نیستن منظورتون فقط مسائل سازمانیه یا اینکه مثلا طراحی وسایل و ابزاز آلات صنعتی رو هم شامل میشه؟
 

sed ali

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع
کاربر ممتاز
سلام دوستان من رشتم مهندسی شیمی هستش میشه لطف کنین بگین به من تحقیق در عملیات به چی میگین یا مدلینگی که میگین چه حوزه ای رو شامل میشه؟اینکه میگین مدلینگ بلد نیستن منظورتون فقط مسائل سازمانیه یا اینکه مثلا طراحی وسایل و ابزاز آلات صنعتی رو هم شامل میشه؟


سلام
منظورمون اینکه ما کل سیستم رو به بهینگی برسونیم ! مثلا در تحقیق خیلی ساده یه مثال بزنیم !
چه مقدار از هر کالا تولید کنیم که بیشترین سود رو بدست بیاوریم !
و یا یک یموضوع تصمیم گیری هست ، میخوایم برای یک سازمان مثل یک پلیس راهنمایی رانندگی کشور یک اتومبیل بخریم در حدود 100 هزار دستکاه ! حالا چطور انتخاب کنیم !
آبا میشه تنها به نظر رئیس پلیس اکتفا کرد ! چه کار کنیم که بهترین انتخاب رو داشته باشیم !
یا طرح اسقرار سامانه دفاع موشکی غرب در خاورمیانه ! اینهم به یک روش علمی آنالیز تصمیم گیری توسط پروفسور توماس ساعتی اثبات شده و خودم مقالشو خوندم !
و هزار مسئله دیگه مدیرتی !
که بهتر است قبل از تصمیم گیری بررسی کامل شود و ریسک رو پایین بیاوریم !
 

man69

عضو جدید
خیلی ممنون از توضیحت
حالا شما تصور کنید تو یک واحد صنعتی بعد از تحقیق در عملیات که انجام دادین به این نتیجه میرسین که برای سود بیشتر بهترین راه اینه که تعدیل نیرو کنین و سود این کار بیشتر از اینه که چند تا مهندس با تجربه و کار بلد برای مثلا بهینه سازی انرژی یا افزایش تولید استخدام کنید در صورتی که تعدیل نیرو در جامعه بیرون از اون واحد صنعتی آثار مخرب داره و استخدام اون مهندسها آثار مطلوبی داره و باعث پیشرفت اون صنعت هم میشه ضمن اینکه این کار در دراز مدت هم باعث درآمد بیشتر میشه تو این شرایط باز هم تعدیل نیرو میکنین
یعنی تحقیق در عملیات همیشه باید در خدمت اون واحد باشه و سریع مارو به هدفمون برسونه یا که میشه فاکتور های این چنینی رو هم توش مد نظر فرار داد؟
 

hamid051

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع
کاربر ممتاز
سلام شرمنده یکذره دیر اومدم من با نظر علی موافقم به نظرم اصلا مدیران ارشد ما از تحقیق در عملیات اگاهی در حد سطحی و فرمالیته دارند . یعنی به مدیران ما یاد دادن 2+2=4 در همین حد فقط با مثال که مدیران اشنا شدند اصلا مدیریت من میتونم بگم دقیقا کار یک دکتر رو باید انجام میده بایداول تشخیص بده بعد بعد از شناسایی و... حل مسله کنه شما یک بار با یکی از مدیران در یک سازمان گفت گو کنید به اون مدیر بگید نرم افزار مرتبط با تحقیق در عملیات ایا کار کرده اید ؟ متاسفانه متن درسی مدیریتهای ما پوسیده شده باید نو سازی بشه ما بیشتر به مباحث غیر حسابی مدیریت داریم بحث میکنیم (رشته مدیریت زیر شاخه علوم انسانی است )البته یک راه حل داره و اینکه به مهندسی صنایع محدودیت ندهند . یعنی دست مهندسین و در پیاده سازی سیاست های بلند مدت و کوتاه مدت سازمانها باز بزارند به نظر من مهندسی صنایع ایران در رتبه خوبی قرار داره مدیریت ما هست که عقب افتاده البته اونهم بعضی از مدیریتها مثلا من میتونم بگم مدیریت اجرایی جایگاه خوبی داره پیدا می کنه
 

sahar7070

عضو جدید
خیلی ممنون از توضیحت
حالا شما تصور کنید تو یک واحد صنعتی بعد از تحقیق در عملیات که انجام دادین به این نتیجه میرسین که برای سود بیشتر بهترین راه اینه که تعدیل نیرو کنین و سود این کار بیشتر از اینه که چند تا مهندس با تجربه و کار بلد برای مثلا بهینه سازی انرژی یا افزایش تولید استخدام کنید در صورتی که تعدیل نیرو در جامعه بیرون از اون واحد صنعتی آثار مخرب داره و استخدام اون مهندسها آثار مطلوبی داره و باعث پیشرفت اون صنعت هم میشه ضمن اینکه این کار در دراز مدت هم باعث درآمد بیشتر میشه تو این شرایط باز هم تعدیل نیرو میکنین
یعنی تحقیق در عملیات همیشه باید در خدمت اون واحد باشه و سریع مارو به هدفمون برسونه یا که میشه فاکتور های این چنینی رو هم توش مد نظر فرار داد؟

خب ببینید توی تحقیق در عملیات، مدلسازی ما با توجه به همه ی محدودیت هاییه که روی سیستممون داریم . حالا اونم ممکنه یکی از محدودیت هامون باشه اما نمی دونم چطوری میشه اعمالش کرد . اگه بچه ها میدونن لطفا بگن چطوریه؟
به هر حال کار ما بهینه سازیه منابعس که شامل منابع انسانی هم میشه . شاید اون نیروی باتجربه رو در جای دیگه بشه به کار گرفت که سودمندتر باشه.
وقتی ما با مدلسازی مثلا به این رسیدیم که تعدیل نیرو بهینه ترین کاره یعنی مثلا ماکزیمم سود با توجه محدودیت های گذاشته شده در این حالته .
اما اگه بخواین از بین دو یا چند حالتی که وجود داره یکیشو انتخاب کنید میشه از اقتصاد مهندسی کمک گرفت. یعنی با توجه به هزینه اولیه، هزینه های در طول کار ، سرمایه اولیه و سود سالانه، با توجه به نرخ بازگشت سرمایه برای هر حالت در طول سالهایی که قراره پروژه ادامه پیدا کنه ، اقتصادی ترین حالت رو انتخاب میکنیم.
 

Iman Gom

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
خیلی ممنون از توضیحت
حالا شما تصور کنید تو یک واحد صنعتی بعد از تحقیق در عملیات که انجام دادین به این نتیجه میرسین که برای سود بیشتر بهترین راه اینه که تعدیل نیرو کنین و سود این کار بیشتر از اینه که چند تا مهندس با تجربه و کار بلد برای مثلا بهینه سازی انرژی یا افزایش تولید استخدام کنید در صورتی که تعدیل نیرو در جامعه بیرون از اون واحد صنعتی آثار مخرب داره و استخدام اون مهندسها آثار مطلوبی داره و باعث پیشرفت اون صنعت هم میشه ضمن اینکه این کار در دراز مدت هم باعث درآمد بیشتر میشه تو این شرایط باز هم تعدیل نیرو میکنین
یعنی تحقیق در عملیات همیشه باید در خدمت اون واحد باشه و سریع مارو به هدفمون برسونه یا که میشه فاکتور های این چنینی رو هم توش مد نظر فرار داد؟

ضعیف ترین مدیر تا می بینه سودآوری نداره اولین کاری که می کنه تعدیل نیرو هست . تعدیل نیرو احمقانه ترین کاریه که برای مشکل سودآوری می شه انجام داد . آخرین قسمت سوالت رو درست متوجه نشدم .
 

hamid051

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع
کاربر ممتاز
ضعیف ترین مدیر تا می بینه سودآوری نداره اولین کاری که می کنه تعدیل نیرو هست . تعدیل نیرو احمقانه ترین کاریه که برای مشکل سودآوری می شه انجام داد . آخرین قسمت سوالت رو درست متوجه نشدم .

بابا اصلا برای جانشینی نیروی کار به جای سرمایه فرمول خاص داره ولی کلا به فرمول کار ندارند تصمیم باید تصمیم خودشون باشه -دقیقا مثل واقیعت تلخ کارخانه رینگ سازی مشهد میشه
 

sed ali

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع
کاربر ممتاز
خیلی ممنون از توضیحت
حالا شما تصور کنید تو یک واحد صنعتی بعد از تحقیق در عملیات که انجام دادین به این نتیجه میرسین که برای سود بیشتر بهترین راه اینه که تعدیل نیرو کنین و سود این کار بیشتر از اینه که چند تا مهندس با تجربه و کار بلد برای مثلا بهینه سازی انرژی یا افزایش تولید استخدام کنید در صورتی که تعدیل نیرو در جامعه بیرون از اون واحد صنعتی آثار مخرب داره و استخدام اون مهندسها آثار مطلوبی داره و باعث پیشرفت اون صنعت هم میشه ضمن اینکه این کار در دراز مدت هم باعث درآمد بیشتر میشه تو این شرایط باز هم تعدیل نیرو میکنین
یعنی تحقیق در عملیات همیشه باید در خدمت اون واحد باشه و سریع مارو به هدفمون برسونه یا که میشه فاکتور های این چنینی رو هم توش مد نظر فرار داد؟


از دیگاه یک مهندس صنایع همیشه یک نیرو ، برای شرکت سرمایه محاسبه میشه !
به نظر من میشه حتی اینو به عنوان محدودیت وارد مسئله هم کرد!
ولی من یادم نمیاد مدلی بنویسیم که با تعدیل نیرو سود بده ! یا این مسئله اشتباه مدل شده و یا کلا این کارخونه از اساس مشکل داره !
نگاه کن من تو یه شرکت بودم کار یک دستگاه واتر جت رو 10 نفر انجام میدادن ! حالا واتر جت اومد کلی هم کیفیت بالا رفت و به نفع شرکت هم شد !
اون کارگرها رو بیرون نکردن بلکه یه خط جدید هم اضافه کردن !


ضعیف ترین مدیر تا می بینه سودآوری نداره اولین کاری که می کنه تعدیل نیرو هست . تعدیل نیرو احمقانه ترین کاریه که برای مشکل سودآوری می شه انجام داد . آخرین قسمت سوالت رو درست متوجه نشدم .


آره ایمان جان ! تعدیل نیرو یعنی اینکه سرمایه ای که یه عمر تلاش کردی براش یهو بندازی بیرون !
سرمایه رو به چشم هزینه دیدن یه فاجعه هست !
 

Iman Gom

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
خیلی ممنون از توضیحت
حالا شما تصور کنید تو یک واحد صنعتی بعد از تحقیق در عملیات که انجام دادین به این نتیجه میرسین که برای سود بیشتر بهترین راه اینه که تعدیل نیرو کنین و سود این کار بیشتر از اینه که چند تا مهندس با تجربه و کار بلد برای مثلا بهینه سازی انرژی یا افزایش تولید استخدام کنید در صورتی که تعدیل نیرو در جامعه بیرون از اون واحد صنعتی آثار مخرب داره و استخدام اون مهندسها آثار مطلوبی داره و باعث پیشرفت اون صنعت هم میشه ضمن اینکه این کار در دراز مدت هم باعث درآمد بیشتر میشه تو این شرایط باز هم تعدیل نیرو میکنین
یعنی تحقیق در عملیات همیشه باید در خدمت اون واحد باشه و سریع مارو به هدفمون برسونه یا که میشه فاکتور های این چنینی رو هم توش مد نظر فرار داد؟


اینجور که من متوجه شدم شما می خوای بدونی زمان توی مدل آورده می شه یا نه . با شبیه سازی نرم افزار های خودش باید بشه این کارو انجام داد . از راه برنامه ریزی غیر خطی یا پویا هم امکانش هست . پویا یکسری اطلاعات باید داشته باشید . که مثلا در ماه اول اگه یه مهندس اضافه بشه برای خدمت ، اینقدر سود میاره ، ماه دوم فلان قدر و ..... . برای غیرخطی هم ، اضافه شدن اون مهندس باعث افزایش راندمان در واحد زمان می شه که هر چی زمان می ره جلوتر راندمان هم بالاتر می ره (یعنی خطی نیست) . می شه مدل کرد اما باز فکر کنم استفاده از شبیه سازی بهتره .
 

sed ali

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع
کاربر ممتاز
به نظر من با برنامه ریزی خطی و غیر خطی کار سخت تر و وقت گیر تره . شبیه سازی با نرم افزارها بهتر جواب میده

بستگی به کارش داره !
معمولا آره با شبیه سازی میرن جلو !
ولی خوب نرم افزار ها همشون فقط یه ابزار هستن ! اون فکره باید باشه تا کار جلو بره !
من خودم عاشق شبیه سازی هستم 1
 

mohsen_522

عضو جدید
به نظر من هم مدل کردن خیلی مشکله !
شاید حتی نیاز باشه بچه هایی که تحلیل سیستم میخونن مدل کردن رو قبل از هرچیز یاد بگیرن !
من در زمینه آنالیز تصمیم هم یه خورده کار کردم ! متاسفانه تو ایران خیلی ازش کم استفاده میشه در صورتی که میتونه میزان ریسک رو پایین بیاره !
هر تصمیمی که مدیر میگره میتونه یک سازمان رو به سعادت نزدیک و یا به ورشکستگی نزدیک کنه !اما ما هنوز این رو درک نکردیم !
حتی در بهترین صنایع مون !
باید اول این جا بیافته ! از طرفی هم اینو باید بگم هنوز تو ایران مدیریت جز رشته های خیلی پایین هست و به نظر من مدیران ما اطلاعات زیادی از علوم روز ندارند و غالبا یه مهندس میاد میشه مدیر سازمان و یا یه دکتر که اصلا درس مدیریت نخونده ! اونهایی هم که خودن هیچی بلد نیستن !
به همین خاطر هست ما هر طرحی رو می بینیم می فهمیم چقدر ارزش داره ولی نمیتونیم اجراش کنیم !
چون یا مدیران ما نمی فهمن و یا مدیران ما میفهمن ولی اصلا تخصصی مدیریت ندارن و اصلا از سازمان و فرهنگ سازمانی و چارت سازمانی هیچی نمی دونند .

کدوم مدیری می دونه تحقیق در عملیات چی هست ؟ اصلا کدوم مدیری تاحالا یه بار یه مسئله ای رو مدل کرده که بخواد براش هزینه کنه ؟ البته یکی از کارخونه های لبنیاتی می دونم برای اینکه ماشین های حملش هر روز صبح برن به سوپرمارکت ها به طوری که به هر سوپر مارکت در روز یه بار برن و نه بیشتر از مسئله کوله پشتی کمک گرفته بود و حلش کرد .

سلام شرمنده یکذره دیر اومدم من با نظر علی موافقم به نظرم اصلا مدیران ارشد ما از تحقیق در عملیات اگاهی در حد سطحی و فرمالیته دارند . یعنی به مدیران ما یاد دادن 2+2=4 در همین حد فقط با مثال که مدیران اشنا شدند اصلا مدیریت من میتونم بگم دقیقا کار یک دکتر رو باید انجام میده بایداول تشخیص بده بعد بعد از شناسایی و... حل مسله کنه شما یک بار با یکی از مدیران در یک سازمان گفت گو کنید به اون مدیر بگید نرم افزار مرتبط با تحقیق در عملیات ایا کار کرده اید ؟ متاسفانه متن درسی مدیریتهای ما پوسیده شده باید نو سازی بشه ما بیشتر به مباحث غیر حسابی مدیریت داریم بحث میکنیم (رشته مدیریت زیر شاخه علوم انسانی است )البته یک راه حل داره و اینکه به مهندسی صنایع محدودیت ندهند . یعنی دست مهندسین و در پیاده سازی سیاست های بلند مدت و کوتاه مدت سازمانها باز بزارند به نظر من مهندسی صنایع ایران در رتبه خوبی قرار داره مدیریت ما هست که عقب افتاده البته اونهم بعضی از مدیریتها مثلا من میتونم بگم مدیریت اجرایی جایگاه خوبی داره پیدا می کنه
ببخشید بچه ها ولی من یه ذره دیدم با شما متفاوته.به نظر من دلیلی نداره یه مدیر حتما بدونه تحقیق در عملیات چیه! کافی بدونه که اون میتونه کمکش کنه توی بهره وری سیستم . اونوقت میتونه از متخصصینش (که ما باشیم :D) استفاده کنه.مثال میزنم :شما فک میکنید رئیس کارخونه بنز از تحقیق در عملیات لزوما چیزی میدونه؟ یا اصلا همه ی اتفاقهایی که توی سیستم تولیدش اتفاق میفته رو کاملا با جزئیات بلده! قطعا نه
اینجاست که باز بحث سیستم پیش میاد.اونجا یه سیستم صحیح توی کارخونه حاکمه .هرکسی کار خودش رو انجام میده و وظیفه مدیر انجام همه چیز نیست .بلکه وظیفه اون گرفتن تصمیمات کلان و راهبرد کلیه. ولی تو ایران کمتر جایی تفکر سیستمی حاکمه. و متاسفانه اینکه ما خیلی از ابزارهای بهره وری مون استفاده نمیکنیم دقیقا ایراد از همینجاست.

از دیگاه یک مهندس صنایع همیشه یک نیرو ، برای شرکت سرمایه محاسبه میشه !
به نظر من میشه حتی اینو به عنوان محدودیت وارد مسئله هم کرد!
ولی من یادم نمیاد مدلی بنویسیم که با تعدیل نیرو سود بده ! یا این مسئله اشتباه مدل شده و یا کلا این کارخونه از اساس مشکل داره !
نگاه کن من تو یه شرکت بودم کار یک دستگاه واتر جت رو 10 نفر انجام میدادن ! حالا واتر جت اومد کلی هم کیفیت بالا رفت و به نفع شرکت هم شد !
اون کارگرها رو بیرون نکردن بلکه یه خط جدید هم اضافه کردن !





آره ایمان جان ! تعدیل نیرو یعنی اینکه سرمایه ای که یه عمر تلاش کردی براش یهو بندازی بیرون !
سرمایه رو به چشم هزینه دیدن یه فاجعه هست !

حرفت درسته علی جان ولی باز اینجا قضیه مهم و مهم تره! خیلی جاها مدیر شرکت جز تعدیل نیرو چاره دیگه ای نداره.این اتفاقیه که الان تو بزرگترین شرکت های دنیا داره میفته. با اینکه اونا مدیرهای خیلی خوبی دارن اما گاهی اوقات تعدیل نیرو تنها راه باقیمانده برای یک شرکت برای ادامه حیاته !
 

Iman Gom

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
ببخشید بچه ها ولی من یه ذره دیدم با شما متفاوته.به نظر من دلیلی نداره یه مدیر حتما بدونه تحقیق در عملیات چیه! کافی بدونه که اون میتونه کمکش کنه توی بهره وری سیستم . اونوقت میتونه از متخصصینش (که ما باشیم :D) استفاده کنه.مثال میزنم :شما فک میکنید رئیس کارخونه بنز از تحقیق در عملیات لزوما چیزی میدونه؟ یا اصلا همه ی اتفاقهایی که توی سیستم تولیدش اتفاق میفته رو کاملا با جزئیات بلده! قطعا نه
اینجاست که باز بحث سیستم پیش میاد.اونجا یه سیستم صحیح توی کارخونه حاکمه .هرکسی کار خودش رو انجام میده و وظیفه مدیر انجام همه چیز نیست .بلکه وظیفه اون گرفتن تصمیمات کلان و راهبرد کلیه. ولی تو ایران کمتر جایی تفکر سیستمی حاکمه. و متاسفانه اینکه ما خیلی از ابزارهای بهره وری مون استفاده نمیکنیم دقیقا ایراد از همینجاست.



حرفت درسته علی جان ولی باز اینجا قضیه مهم و مهم تره! خیلی جاها مدیر شرکت جز تعدیل نیرو چاره دیگه ای نداره.این اتفاقیه که الان تو بزرگترین شرکت های دنیا داره میفته. با اینکه اونا مدیرهای خیلی خوبی دارن اما گاهی اوقات تعدیل نیرو تنها راه باقیمانده برای یک شرکت برای ادامه حیاته !

1- وقتی مدیری تحقیق نخونده چطوری می تونه "درک" کنه براش مفید هست ؟ خیلی از چیزایی هم که دیدن و خوندن رو عمل نمی کنن چه برسه به این موضوع که فقط بخواد با یه نگرش اینکه آره اینم روش خوبیه کاری انجام بده .

2- بحث تعدیل نیرو برای کارخونه های بزرگ با مدیریت های قوی توجیه شده هست . من برای جاهایی که بلافاصله مشکل رو تعدیل نیرو می دونن گفتم ناشیانه هست .
 

mohsen_522

عضو جدید
1- وقتی مدیری تحقیق نخونده چطوری می تونه "درک" کنه براش مفید هست ؟ خیلی از چیزایی هم که دیدن و خوندن رو عمل نمی کنن چه برسه به این موضوع که فقط بخواد با یه نگرش اینکه آره اینم روش خوبیه کاری انجام بده .

2- بحث تعدیل نیرو برای کارخونه های بزرگ با مدیریت های قوی توجیه شده هست . من برای جاهایی که بلافاصله مشکل رو تعدیل نیرو می دونن گفتم ناشیانه هست .

1-راستش اینکه یه مدیر همه چی رو بلد باشه یا حتی اشنا باشه یه کمی سخته !چون در حالت کلان یه مدیر با بسیاری از مسائل مهندسی تو رشته های گوناگون طرفه و طبعا نمیتونه به همش احاطه داشته باشه. بلکه باید مهندس مشاورین خوبی داشته باشه بتونن کمکش کنن. وطیفه یه مدیر دانستن تمامی ابزار ها نیست بلکه ارائه راهبردهای کلیه که میتونه شامل ابزارها بشه
2-اره . تو جاهایی که تعدیل اولین راهه طبعا مدیر چیزی بلد نیست که به تعدیل به عنوان یه ابزار دم دست نگاه میکنه
 

sed ali

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع
کاربر ممتاز
ببخشید بچه ها ولی من یه ذره دیدم با شما متفاوته.به نظر من دلیلی نداره یه مدیر حتما بدونه تحقیق در عملیات چیه! کافی بدونه که اون میتونه کمکش کنه توی بهره وری سیستم . اونوقت میتونه از متخصصینش (که ما باشیم :D) استفاده کنه.مثال میزنم :شما فک میکنید رئیس کارخونه بنز از تحقیق در عملیات لزوما چیزی میدونه؟ یا اصلا همه ی اتفاقهایی که توی سیستم تولیدش اتفاق میفته رو کاملا با جزئیات بلده! قطعا نه
اینجاست که باز بحث سیستم پیش میاد.اونجا یه سیستم صحیح توی کارخونه حاکمه .هرکسی کار خودش رو انجام میده و وظیفه مدیر انجام همه چیز نیست .بلکه وظیفه اون گرفتن تصمیمات کلان و راهبرد کلیه. ولی تو ایران کمتر جایی تفکر سیستمی حاکمه. و متاسفانه اینکه ما خیلی از ابزارهای بهره وری مون استفاده نمیکنیم دقیقا ایراد از همینجاست.



حرفت درسته علی جان ولی باز اینجا قضیه مهم و مهم تره! خیلی جاها مدیر شرکت جز تعدیل نیرو چاره دیگه ای نداره.این اتفاقیه که الان تو بزرگترین شرکت های دنیا داره میفته. با اینکه اونا مدیرهای خیلی خوبی دارن اما گاهی اوقات تعدیل نیرو تنها راه باقیمانده برای یک شرکت برای ادامه حیاته !

اولنن خوشحالم که میای تو بحث و بحث رو به چالش میکشی !
از بین همین چالشهاست که باید همه چیز معلوم بشه !
من نمیگم مدیران تحقیق بدونن نه !! ولی باید احساس کنند که تکنولوژی میتونه به اونها کمک کنه !
اگر ما یه سیستم رو بهشون بگیم اصلا باور نمیکنند ولی همین که دو تا کارخونه خارجی ببینن فکر میکنند چه خبره و سریع مشاور خارجی میگیرن !!

در مورد تعدیل نیرو هم بهت بگم اگر بخوای در آخرین گام اینکار رو کنی و بهش فکر کنی راه دیگه ای نداری !
ولی اگر یک کارشناس تحلیل سیستم ها باشه از فبل بهش میتونه هشدار بده !! یعنی حتی چند سال قبل !! (در پاره ای از مسائل )
یعنی روند مشخصه به این سمت میره !
یک دید درست داشته باشه هرگز این مشکله به اینجا نمیرسه که مجبور باشه سرمایشو بریزه دور !!!
 

mohsen_522

عضو جدید
اولنن خوشحالم که میای تو بحث و بحث رو به چالش میکشی !
از بین همین چالشهاست که باید همه چیز معلوم بشه !
من نمیگم مدیران تحقیق بدونن نه !! ولی باید احساس کنند که تکنولوژی میتونه به اونها کمک کنه !
اگر ما یه سیستم رو بهشون بگیم اصلا باور نمیکنند ولی همین که دو تا کارخونه خارجی ببینن فکر میکنند چه خبره و سریع مشاور خارجی میگیرن !!

در مورد تعدیل نیرو هم بهت بگم اگر بخوای در آخرین گام اینکار رو کنی و بهش فکر کنی راه دیگه ای نداری !
ولی اگر یک کارشناس تحلیل سیستم ها باشه از فبل بهش میتونه هشدار بده !! یعنی حتی چند سال قبل !! (در پاره ای از مسائل )
یعنی روند مشخصه به این سمت میره !
یک دید درست داشته باشه هرگز این مشکله به اینجا نمیرسه که مجبور باشه سرمایشو بریزه دور !!!

در حالت اول (چشم و هم چشمی با خارجی ها) کاملا حرفت درسته.ولی خب ما مهندسیم ! یعنی یه کاری باید بکنیم که مدیر به ما اعتماد کنه! هنر یه مهندس صنایعه بخشی از روانشناسی رو هم شامل میشه

اما در حالت دوم بازم این مسئله حدودیه! اقتصاد کلان تاثیر زیادی رو تولید داره.مثل چیزی که تو غرب اتفاق افتاد.الان تولیدی های آلمان و تا حدی آمریکا شرایط بهتری نسبت به مثلا فرانسه دارن! چچون مسئولین کشورشون تا حدودی تونستن جلوی رکود تو اقتصاد کلانشون رو بگیرن .اما خب جایی مثل ایران که این بحث ها نیست آؤه صحبتت کاملا صحیحه ;)
 

sed ali

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع
کاربر ممتاز
در حالت اول (چشم و هم چشمی با خارجی ها) کاملا حرفت درسته.ولی خب ما مهندسیم ! یعنی یه کاری باید بکنیم که مدیر به ما اعتماد کنه! هنر یه مهندس صنایعه بخشی از روانشناسی رو هم شامل میشه

اما در حالت دوم بازم این مسئله حدودیه! اقتصاد کلان تاثیر زیادی رو تولید داره.مثل چیزی که تو غرب اتفاق افتاد.الان تولیدی های آلمان و تا حدی آمریکا شرایط بهتری نسبت به مثلا فرانسه دارن! چچون مسئولین کشورشون تا حدودی تونستن جلوی رکود تو اقتصاد کلانشون رو بگیرن .اما خب جایی مثل ایران که این بحث ها نیست آؤه صحبتت کاملا صحیحه ;)

همش که در مورد کلان نیست ! مثلا رکود اقتصاد و .. نه بعضی وقتها تو کشور خودمون خیلی از شرکتها به خاطر بازار محصول نامناسب کنار میروند و یا اینکه نتونستن اعتماد مشتریان رو جذب کنند !


اینو هم بهات موافقم که یک مهندس صنایع باید ی روانشناس خوب باشه تا بتونه طرح ها رو اجرا کنه !
البته اینو رو هم بگم تو کشورهای پیشرفته هم مدیران به راحتی طرحی رو اجرای نمیکنند ، حتما باید طرح توجیح اقتصادی مشخصی داشته باشد ،بعد شاید اجراش کنند !!
 

V A H ! D

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع ,
کاربر ممتاز
.
.
.

ممنون از دوستانی که توی بحث ها شرکت میکنن و امیدوارو به نتیجه خوبی برسیم!!:cool:


خیلی ممنون از توضیحت
حالا شما تصور کنید تو یک واحد صنعتی بعد از تحقیق در عملیات که انجام دادین به این نتیجه میرسین که برای سود بیشتر بهترین راه اینه که تعدیل نیرو کنین و سود این کار بیشتر از اینه که چند تا مهندس با تجربه و کار بلد برای مثلا بهینه سازی انرژی یا افزایش تولید استخدام کنید در صورتی که تعدیل نیرو در جامعه بیرون از اون واحد صنعتی آثار مخرب داره و استخدام اون مهندسها آثار مطلوبی داره و باعث پیشرفت اون صنعت هم میشه ضمن اینکه این کار در دراز مدت هم باعث درآمد بیشتر میشه تو این شرایط باز هم تعدیل نیرو میکنین
یعنی تحقیق در عملیات همیشه باید در خدمت اون واحد باشه و سریع مارو به هدفمون برسونه یا که میشه فاکتور های این چنینی رو هم توش مد نظر فرار داد؟

در خصوص تعدیل نیرو توسط مدیران خب دوستان نظراتشون رو گفتند و من هم کاملا موافقم باهاشون!!

اما ای کاش این کار واقعا بعد از اجرای تحقیق در عملیات صورت میگرفت!!

گمون نکنم مدیری بعد از تحقیق در عملیات به این تنیجه برسه!!

قسمت آخر سوالتون رو متوجه نشدم!!:que:
 

V A H ! D

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع ,
کاربر ممتاز
سلام شرمنده یکذره دیر اومدم من با نظر علی موافقم به نظرم اصلا مدیران ارشد ما از تحقیق در عملیات اگاهی در حد سطحی و فرمالیته دارند . یعنی به مدیران ما یاد دادن 2+2=4 در همین حد فقط با مثال که مدیران اشنا شدند اصلا مدیریت من میتونم بگم دقیقا کار یک دکتر رو باید انجام میده بایداول تشخیص بده بعد بعد از شناسایی و... حل مسله کنه شما یک بار با یکی از مدیران در یک سازمان گفت گو کنید به اون مدیر بگید نرم افزار مرتبط با تحقیق در عملیات ایا کار کرده اید ؟ متاسفانه متن درسی مدیریتهای ما پوسیده شده باید نو سازی بشه ما بیشتر به مباحث غیر حسابی مدیریت داریم بحث میکنیم (رشته مدیریت زیر شاخه علوم انسانی است )البته یک راه حل داره و اینکه به مهندسی صنایع محدودیت ندهند . یعنی دست مهندسین و در پیاده سازی سیاست های بلند مدت و کوتاه مدت سازمانها باز بزارند به نظر من مهندسی صنایع ایران در رتبه خوبی قرار داره مدیریت ما هست که عقب افتاده البته اونهم بعضی از مدیریتها مثلا من میتونم بگم مدیریت اجرایی جایگاه خوبی داره پیدا می کنه

ببخشید بچه ها ولی من یه ذره دیدم با شما متفاوته.به نظر من دلیلی نداره یه مدیر حتما بدونه تحقیق در عملیات چیه! کافی بدونه که اون میتونه کمکش کنه توی بهره وری سیستم . اونوقت میتونه از متخصصینش (که ما باشیم :D) استفاده کنه.مثال میزنم :شما فک میکنید رئیس کارخونه بنز از تحقیق در عملیات لزوما چیزی میدونه؟ یا اصلا همه ی اتفاقهایی که توی سیستم تولیدش اتفاق میفته رو کاملا با جزئیات بلده! قطعا نه
اینجاست که باز بحث سیستم پیش میاد.اونجا یه سیستم صحیح توی کارخونه حاکمه .هرکسی کار خودش رو انجام میده و وظیفه مدیر انجام همه چیز نیست .بلکه وظیفه اون گرفتن تصمیمات کلان و راهبرد کلیه. ولی تو ایران کمتر جایی تفکر سیستمی حاکمه. و متاسفانه اینکه ما خیلی از ابزارهای بهره وری مون استفاده نمیکنیم دقیقا ایراد از همینجاست.



حرفت درسته علی جان ولی باز اینجا قضیه مهم و مهم تره! خیلی جاها مدیر شرکت جز تعدیل نیرو چاره دیگه ای نداره.این اتفاقیه که الان تو بزرگترین شرکت های دنیا داره میفته. با اینکه اونا مدیرهای خیلی خوبی دارن اما گاهی اوقات تعدیل نیرو تنها راه باقیمانده برای یک شرکت برای ادامه حیاته !

تا حدودی با حرف آقا موافقم!!
ماها دااریم میگیم مدیر واحد صنعتی باید تحقیق در عملیات بلد باشه و مدیرها الان اطلاعی در این خصوص ندارن!!
قبول کنید که لازمه ی اجرای این موارد در واحدهای کوچیک و بزرگ صنعتی تنها بسته به دونستن مدیر وان واحد نیست!!
کلا متأسفانه چیزی که در اکثر صنایع کوچک مرسوم شده اینه که مدیر تمام مسئولیت ها رو خودش زیر نظر داره و فقط و فقط با سرکارگران بخش ها در ازتباطه!!!
خب با این وضع باید چیکار کرد؟!!
آقا محسن حرف جالب و درستی زدن که باید یه جوری به مدیرا قبولوند که تحقیق در عملیات به دردشون میخوره و خیلی جاها میتونه حلال مشکلاتشون باشه!! و نتها تحقیق بلکه همه ی فیلد ها ...
الان شما صنایع نسبتا بزرک کشور رو زیر نظر بگیرید!!
معمولا اکثرشون دارای سیستمی قانونمند و هدف دار هستند ، بطوریکه اول هیئت مدیره هست و بعدش مدیر و زیر مجموعه های مختلف و لازمه کار اون صنعت ...
خب در این طور محیطها و سیستم ها مدیر شما اطلاع چندانی در خصوص تحقیق نداره اما مدیره قابلیه و همه قبولش دارن!!
چون دارای سیستم هست اگر مشکلی به وجود بیاد تیم و یا کارگروهی در این خصوص تشکیل میدن و مثلا به مدیر میفهمونند که اجرایی کردن تحقیق درعملیات راه حل رفع مشکله!!:warn:
و ...



1- وقتی مدیری تحقیق نخونده چطوری می تونه "درک" کنه براش مفید هست ؟ خیلی از چیزایی هم که دیدن و خوندن رو عمل نمی کنن چه برسه به این موضوع که فقط بخواد با یه نگرش اینکه آره اینم روش خوبیه کاری انجام بده .

2- بحث تعدیل نیرو برای کارخونه های بزرگ با مدیریت های قوی توجیه شده هست . من برای جاهایی که بلافاصله مشکل رو تعدیل نیرو می دونن گفتم ناشیانه هست .


اینجور که شما میگی پس تمام مدیرای صنایع کوچیک و بزرگ باید بیان واحد تحقیق در عملیات رو پاس کنن!!

1-راستش اینکه یه مدیر همه چی رو بلد باشه یا حتی اشنا باشه یه کمی سخته !چون در حالت کلان یه مدیر با بسیاری از مسائل مهندسی تو رشته های گوناگون طرفه و طبعا نمیتونه به همش احاطه داشته باشه. بلکه باید مهندس مشاورین خوبی داشته باشه بتونن کمکش کنن. وطیفه یه مدیر دانستن تمامی ابزار ها نیست بلکه ارائه راهبردهای کلیه که میتونه شامل ابزارها بشه
2-اره . تو جاهایی که تعدیل اولین راهه طبعا مدیر چیزی بلد نیست که به تعدیل به عنوان یه ابزار دم دست نگاه میکنه

اولنن خوشحالم که میای تو بحث و بحث رو به چالش میکشی !
از بین همین چالشهاست که باید همه چیز معلوم بشه !
من نمیگم مدیران تحقیق بدونن نه !! ولی باید احساس کنند که تکنولوژی میتونه به اونها کمک کنه !
اگر ما یه سیستم رو بهشون بگیم اصلا باور نمیکنند ولی همین که دو تا کارخونه خارجی ببینن فکر میکنند چه خبره و سریع مشاور خارجی میگیرن !!

در مورد تعدیل نیرو هم بهت بگم اگر بخوای در آخرین گام اینکار رو کنی و بهش فکر کنی راه دیگه ای نداری !
ولی اگر یک کارشناس تحلیل سیستم ها باشه از فبل بهش میتونه هشدار بده !! یعنی حتی چند سال قبل !! (در پاره ای از مسائل )
یعنی روند مشخصه به این سمت میره !
یک دید درست داشته باشه هرگز این مشکله به اینجا نمیرسه که مجبور باشه سرمایشو بریزه دور !!!


.
.
.

دوستان به نظر من و در ادامه صحبت های بالا ما باید نقش مهندسین صنایع رو در این چنین محیط هایی که مثلا مدیرش اطلاعی از فلان چیز نداره مشخص کنیم!!!

در بالا بحث شد که ماها باید به مدیری که اطلاعی از تحقیق نداره این رو بفهمونیم و بهش به قبولونیم که واسم مفیده و اجرا کردنش راه حل مشکلاتشه!!

بیاید توی بحث رواشناسی صنعتی بیشتر کار کنیم ... :gol::smile:
 

hamid051

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع
کاربر ممتاز
ببخشید بچه ها من یک نکته دیگه اضافه کنم بعد بریم سر بحث روانشناسی در مدیریت و مهندسی صنایع
همونطوری که می دونید مدیران ارشد باید حوضه اشنایتشون به دروس در این سطح باشه 1- علوم سیاست گذاری ،روانشناسی ،برنامه ریزی ،و مواردی که مربوط به برنامه ریزی های بلندمدت هست مدیران باید این علوم را در حد عالی یاد داشته باشند 2- علوم محاسباتی که مربوط به مدیریت و برنامه ریزی و مدل های برنامه ریزی است
مدیران میانه 1- اشنایی و درک علوم مثال روانشناسی سیاست گذاری برای برنامه های بلند مدت میانه مدت و کوتاه مدت 2- علوم محاسباتی 3- علوم تخصصی مثل اشنای با استاتیک و علوم تخصصی مربوط وسایل و تجهیزات و تولید و...
مدیران عملیاتی صرفا اشنایی با علوم محساباتی 2- اشنایی کامل با علوم تخصصی مثل مهندسین مکانیک
به نظر شما ما توی کدام دسته بندی هستیم و ایا امکان ارتقا یا نزول را داریم ؟
 

Iman Gom

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
اینجور که شما میگی پس تمام مدیرای صنایع کوچیک و بزرگ باید بیان واحد تحقیق در عملیات رو پاس کنن!!
من همچین حرفی نزدم . یه مدیر باید مطالعات خوبی داشته باشه . در ضمن شما به عنوان مدیر آینده تحقیق در عملیات رو خوندی . یکی از اتفاقات خوبی که صنایع داره چون ، از تمام زمینه ها مطلب می خونن ، وقتی به مدیریت می رسن ، مدیرای خوبی می شن . یا اصلا نگیم مدیر . رهبرای خوبی می شن .
 
بالا