میازار موری که دانه کش است ..که جان دارد و جان شیرین خوش است
تپلویم تپلووووووو...لپایم قد هلووووووووووو
تنها گناه ما طمع بخشش تو بود
ما را کرامت تو گنه کار کرده ست...
اتن برو شعرای بزرگونه حظف کن بروووو
میازار موری که دانه کش است ..که جان دارد و جان شیرین خوش است
تپلویم تپلووووووو...لپایم قد هلووووووووووو
تنها گناه ما طمع بخشش تو بود
ما را کرامت تو گنه کار کرده ست...
اتن برو شعرای بزرگونه حظف کن بروووو
من ارچه در نظر یار خاکسار شدم
رقیب نیز چنین محترم نخواهد ماند
تو که از محنت دیگران بی غمی..نشاید که نامت نهند آدمی
تکیه بر اختر شب دزد مکن کاین عیاردشنام یا دعای تو در حق من یکی ست
ای آفتاب هر چه کنی ذره پروری ست...
همگی با هم حمله میکنیماااااااا
تو که از محنت دیگران بی غمی..نشاید که نامت نهند آدمی
تا نيست نگري ره هستت ندهنددشنام یا دعای تو در حق من یکی ست
ای آفتاب هر چه کنی ذره پروری ست...
همگی با هم حمله میکنیماااااااا
یا رب سببی ساز که یارم به سلامت // باز آید و برهاندم از بند ملامت
یا رب سببی ساز که یارم به سلامت // باز آید و برهاندم از بند ملامت
تن آدمی شریف است به جان آدمیت ..نه همین لباس زیباست نشان آدمیت
پ.ن: من دارم تو این مملکت حروم میشم ..خخخ
تنگ پر از اشک و چشم های تماشا
ماهی دلمرده ام..چگونه نگریم
فرار کن
تا تو نگاه میکنی کار من آه کردنست // ای به فدای چشم تو این چه نگاه کردن است
تکیه بر اختر شب دزد مکن کاین عیار
تاج کاووس ببرد و کمر کیخسرو
تا نيست نگري ره هستت ندهند
وين مرتبه با همت پستت ندهند.
فرار کن
تا تو نگاه میکنی کار من آه کردنست // ای به فدای چشم تو این چه نگاه کردن است
من فهلنی برم همو بکشین تا من بیام......بازمانده به فاینال راه میابت
تا کی به تمنای وصال تو یگانه ، اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه
پ.ن: برید حال کنید با ابیات من...خخخخ
هر کو شراب فرقت روزی چشیده باشد// داند که سخت باشد قطع امیدواران
نعره زد عشق كه خونين جگري پيدا شدهر کو شراب فرقت روزی چشیده باشد// داند که سخت باشد قطع امیدواران
نیازار موری که دانه کش است ..که جان دارد و جان شیرین خوش است
نعره زد عشق كه خونين جگري پيدا شد
حسن لرزيد كه صاحب نظري پيدا شد
تا امدم که با تو خداحافظی کنم...بغضم امان نداد و خدا در گلو شکست
الی
ياري اندر كس نميبينم ياران را چه شد
در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم// لطف آن چه تو اندیشی حکم آن چه تو فرمایی
تو را من چشم در راهم ..شباهنگام که میگیرند در شاخ تلاجن سایه ها رنگ سیاهی
یار مرا غار مرا عشق جگرخوار مرا // یار تویی غار تویی خواجه نگهدار مرا
الا یا ایها اساقی ادر کاسا و ناولها که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلهایار مرا غار مرا عشق جگرخوار مرا // یار تویی غار تویی خواجه نگهدار مرا
الا یا ایها اساقی ادر کاسا و ناولها که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها
آن که مست آمد و دستی به دل ما زد و رفت
در این خانه ندانم به چه سودا زد و رفت
شب به کاشانه ی اغیار نمی باید بودتو شمع انجمنی یکزبان و یکدل شو
خیال و کوشش پروانه بین و خندان باش
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه | مشاعره | 109 | ||
مشاعرۀ شاعران | مشاعره | 11 |