مشاعرۀ سنّتی

مجید

عضو جدید
من نگویم که مرا از قفس آزاد کنید
قفسم برده به باغی دل من شاد کنید
 

melika

عضو جدید
ديريست كه بي حضور تو غمگينم
شك نيست دچار اين غم ديرينم

با رفتن خود كلافه ام كردي باز
اي عشق حكايتت شده آيينم.
 

VRWH

عضو جدید
کاربر ممتاز
مردبقال از من پرسید چند من خربزه می خواهی

من از او پرسیدم دل خوش سیری چند
 

مجید

عضو جدید
تا به تن جان است عاشق توام
چون که جان رفت کشته ی توام
تا که چشمم هست ، اندر راه توست
چون نباشد صد یقین دنبال توست
 

melika

عضو جدید
تو را دارم اي گل جهان با من است
تو تا با مني جان جان با من است
 

elnaz66

عضو جدید
تو کی بودی ای مسافر که به یادت باید آواره بمونم

پا به پای باد شبگرد برم و از تو بخونم

( مریم حاجتی )
 

sshhiimmaa

عضو جدید
ميروم ز ديده ها نهان شوم
ميروم كه گريه در نهان كنم
يا مرا جدايي تو مي كشد
يا تو را دوباره مهربان كنم...
 

sshhiimmaa

عضو جدید
يا رب آن نو گل خندان كه سپردي به منش
مي سپارم به تو از چشم حسود چمنش
 

sshhiimmaa

عضو جدید
من از آن حسن روز افزون كه يوسف داشت دانستم
كه عشق از پرده عصمت برون آورد زليخا را....
 

بشارت

عضو جدید
امروز جفا نمیکند کس
در شهر مگر تو میکنی بس
در دام تو عاشقان گرفتار
در بند تو دوستان محبس
 

liliss85

عضو جدید
سپید های فریب
روی ستون های بی سایه رجز میخوانند
طلسم شکسته ی خوابم را بنگر
بیهوده به زنجیر مرواارید چشمم آویخته.:gol:
"سهراب"
 

بشارت

عضو جدید
هر لحظه به شکلی دگر آن یاردرآمد دل برد و نهان شد
هر دم به لباسی دگر آن یار برامد گه پیر و جوان شد
 

بشارت

عضو جدید
دانی به چه ماند آب چشمم؟
سیماب که یکدمش سکون نیست
در دهر وفا نبود هر گز
یا بود و به بخت ما کنون نیست
 

بشارت

عضو جدید
نیست تنها انس وجن شادان که در سودای عشق
مهر ومه هر یک جدا در کار مشعلداری است
 

sshhiimmaa

عضو جدید
تو بدري و خورشيد تو را بنده شده است
تا بنده تو شده است، تابنده شده است
زانروي كز شعاع نور رخ تو
خورشيد منير و ماه تابنده شده است...
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا