مشاعرۀ سنّتی

strange

اخراجی موقت
ای گنج نوشدارو بر خستگان گذر کن
مرهم به دست و ما را مجروح میگذاری

عمری دگر بباید بعد از وفات ما را
کاین عمر طی نمودی کاین عمر طی نمودی
 

Mitra_Galaxy

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یاد باد آنکه سر کوی توام منزل بود
دیده را روشنی ازخاک درت حاصل بود ...
 

**setare**

عضو جدید
دل گر چه درین بادیه بسیار شتافت
یک موی ندانست و بسی موی شکافت

گرچه ز دلم هزار خورشید بتافت
آخر به کمال ذرهای راه نیافت
 

Mitra_Galaxy

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
آخر چه شد که اين همه نامهربان شدي
چيزي که خوش نداشتم اي دوست آن شدي ...
 

ENERJHI

عضو جدید
کاربر ممتاز
همه هستند سرگردان چو پرگار
پدید آرنده خود را طلب کار
 

*setareh66*

عضو جدید
کاربر ممتاز
ربــایــد هـمی این از آن آن از این
ز نـــفـــریــــن نــــدانــنـــــــد باز آفرین
 

Mehr noosh

عضو جدید
Mehr noosH

Mehr noosH

ربــایــد هـمی این از آن آن از این
ز نـــفـــریــــن نــــدانــنـــــــد باز آفرین


نهال دشمنی بر کن که رنج بی شمار آرد
چومهمان خراباتی به عزّت باش با رندان

که درد سر کشی جانا گرت مستی خمار آرد
شب صحبت غنیمت دان که بعد از روزگار ما
بسی گردش کند گردون بسی لیل و نهار آرد


 

تاریک وتنها

عضو جدید
کاربر ممتاز
در دل ساغر هستی تو بجوش

من همین یک نفس از جرعه ی جانم باقی است

آخرین جرعه ی این جام تهی را تو بنوش!!!!!!!!!!!
 

هدیش

عضو جدید
تو ای من،ای عقاب بسته بالم
آگرچه بر تو راه پیش و پس نیست
تو دست کم شبیه خود باش
در این جهان که هیچ کس خودش نیست
تمام درد ما همین خود ماست
تمام شد،همین و بس:خودش نیست.
 

farshid618524

عضو جدید
تا كه پر سيدم ز منطق،عشق چيست؟
در جوابم اينچنين گفت و گريست:
ليلي و مجنون همه افسانه اند
عشق تفسيري ز زهرا و عليست!
 

setare11

عضو جدید
با سلام :دل میرود ز دستم /صاحب دلان خدا را/ دردا که راز پنهان /خواهد شد اشکارا
 

meh_61

عضو جدید
در عين گوشه گيری بودم چو چشم مستت
و اکنون شدم به مستان چون ابروی تو مايل[FONT=&quot][/FONT]
 

**setare**

عضو جدید
ديشب از بام جنون ديوانه اي افتاد و مرد
پيش چشم شمع ها پروانه اي افتاد و مرد

از لطافت ياد تو چون صبح گل ها خيس بود
شبنمي از پشت بام خانه اي افتاد و مرد

موي شبگوني كه چنگش ميزدي شب تا سحر
از سپيدي لا به لاي شانه اي افتاد و مرد

ازدياد پنجره جان قناري را گرفت
در قفس از نغمه ي مستانه اي افتاد و مرد

اين كلاغ قصه را هرگز تو هم نشنيده اي
تا خودش هم قصه شد افسانه اي افتاد و مرد
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا