مشاعرۀ سنّتی

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
دست از طلب ندارم تا کام من برآید
یاتن رسدبه جانم یا جان زتن برآید

دردا که اسیر ننگ و نامیم هنوز
در گفت و شنید خاص و عامیم هنوز
شد عمر تمام و ناتمامیم هنوز
صد بار بسوختیم و خامیم هنوز

هلالی جغتایی
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
منزل مردم بیگانه چو شد خانه چشم
آنقدر گریه نمودم که خرابش کردم
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
می‌دهم جان مرو از من، وگرت باور نیست

پیش از آن خواهی، بستان و نگهدار جدا
 

pearan

عضو جدید
کاربر ممتاز
از کوری چشم فلک امشب قمر اینجاست

آری قمر امشب به خدا تا سحر اینجاست
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
تویی ز مردم چشمم عزیزتر، گر چه
من از برای تو در چشم مردمان خوارم

دل از رکاب تو خالی نمی‌شود باری
اگر چه نیست بر آن در چو اوحدی بارم



اوحدی مراغه‌ای

 

pearan

عضو جدید
کاربر ممتاز
تویی ز مردم چشمم عزیزتر، گر چه
من از برای تو در چشم مردمان خوارم

دل از رکاب تو خالی نمی‌شود باری

اگر چه نیست بر آن در چو اوحدی بارم



اوحدی مراغه‌ای


من دلبخواه خویش نجستم ولی خدا
با هر کس آن دهد که به جان دلبخواهش است




شهریار
 

*zahedan

عضو جدید
کاربر ممتاز
من پر از حس قشنگ بودن کنار تو
تو پر از هوای سرد بی خبر رفتن
بود

 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
ما هرچه دویدیم، به جایی نرسیدیم

ای باد! سرانجام تو هم گوشه‌نشینی‌ست
 

pearan

عضو جدید
کاربر ممتاز
تو دوری از برم...
دل در برم نیست...
هوای دیگری اندر سرم نیست..❤️

چاووشی
 

mehdi.chem

مدیر تالار شیمی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
دور از توام و مثل تو دوروبر من نیست
مثل من اگر دوروبرت هست، نگه دار

 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
تا چند می سوزی دلا ما را و خود را

ما هیچ رحمی کن به خود آخر خدا را
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
مطلب طاعت و پیمان و صلاح از من مست
که به پیمانه کشی شهره شدم روز الست

من همان دم که وضو ساختم از چشمه عشق
چارتکبیر زدم یک سره بر هر چه که هست
 

*zahedan

عضو جدید
کاربر ممتاز
تا تو هستی بی خیال از حال دنیا می شوم
مثل مجنون مثل بیژن مثل شیدا می شوم

با تو دنیا رنگ شادی می شود رویای من
سر به رویِ شانه هایت غرق رویا می شوم


زندگی شیرین تر از شهد و شکر هم می شود

با نگاهت هر کجا با خنده پیدا می شوم


ما برایِ خود نه مردم زندگانی می کنیم

قایقی باشی برایت مثل دریا می شوم


پشت ما هر کس بگوید هر چه می خواهد دلش

محو
چشمانِ تو هر شب تا ثریا می شوم



 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تا که عشق ت مطربی آغاز کرد
گاه چنگ م، گاه تارم، روز و شب
ای مهار عاشقان در دست تو
در میان این قطارم روز و شب
زان شبی که وعده دادی روز وصل
روز و شب رو می شمارم روز و شب

بس که کشت مهر جانم تشنه است

ز ابر دیده، اشک بارم، روز و شب
 

*zahedan

عضو جدید
کاربر ممتاز
باز امشب دل دیوانه به دریا زده ام،
باده نوشیده و سرگشته به صحرا زده ام،

نیست یاری که زنم جرعه به پیمانه ی او...
پیک هایم، همه را تک تک و تنها زده ام ...

 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا