مشاعرۀ سنّتی

ie student

عضو جدید
کاربر ممتاز
در آن نفس که بمیرم،در آرزوی تو باشم

بدان امید دهم جان،که خاک کوی تو باشم
 

2sadaf2

عضو جدید
کاربر ممتاز
لازم است آنكه دارد اين همه لطف
كه تحمل كنندش اين همه ناز
اي به عشق درخت بالايت
مرغ جان رميده در پرواز
 

magsod

كاربر فعال مهندسی كامپیوتر
کاربر ممتاز
زکی خیال باطل
بیا تا گل برافشانیم ومی در ساغر اندازیم
فلک را سقف بشکافیم وطرحی نو در اندازیم

زدل گرمی حافظ بر حذر باش
که دارد سینه چون دیگ جوشان
 

magsod

كاربر فعال مهندسی كامپیوتر
کاربر ممتاز
یار بیگانه مشو تا نبری از خویشم
غم اغیار نخور تا نکنی نا شادم
 

magsod

كاربر فعال مهندسی كامپیوتر
کاربر ممتاز
یکدو جامم دی سحرگه اتفاق افتاده بود
و زلب ساقی شرابم در مذاق افتاده بود
 

نازنین

عضو جدید
کاربر ممتاز
در این سرای بی کسی کسی به در نمی زند

به دشت پر ملال ما پرنده پر نمی زند
 

2sadaf2

عضو جدید
کاربر ممتاز
الا اي پير فرزانه نكن عيبم ز ميخانه
كه من در ترك پيمانه دلي پيمان شكن دارم
 

الهه_م

عضو جدید
مار برق از لانه اش بیرون نمی اید
و نمی غلتد دگر زنجیر طوفان بر تن صحرا
روز خاموش است آرام است
از چه دیگر می کنی پروا ؟
 

الهه_م

عضو جدید
شب را نوشیده ام
و بر این شاخه های شکسته می گریم
مرا تنها گذار

ای چشم تبدار سرگردان
مرا با رنج بودن تنها گذار
 

نازنین

عضو جدید
کاربر ممتاز
راهیست راه عشق که هیچش کناره نیست*** آنجا جز آنکه جان بسپارند چاره نیست
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا