مشاعرۀ سنّتی

[کافر خداپرست]

لب خاموش

لب خاموش

امشب به قصه دل من گوش مي‌کني
فردا مرا چو قصه فراموش مي‌کني!

اين دُر هميشه در صدف روزگار نيست
مي‌گويمت ولي تو کجا گوش مي‌کني

دستم نمي‌رسد که در آغوش گيرمت
اي ماه با که دست در آغوش مي‌کني؟

ه‍. الف. سايه

 

[باران بهاری]

یار من آنکه لطف خداوند یار اوست
بیداد و داد و رد و قبول اختیار اوست

 

[anathema]

تا زدم يک جرعه می از چشم مستت
تا گرفتم جام مدهوشی ز دستت
شد زمين مست آسمان مست
بلبلان نغمه خوان مست
باغ مست و باغبان مست

 

[sara60]

تو زمزمه چنگ و عود منی
نغمه خفته در تار و پود منی
تو باده و جام و سبوی منی
مايه هستی و های و هوی منی

 

[anathema]

تيرش عجبتر يا كمان ، چشمش تهي تر يا دهان ؟
او بي وفاتر يا جهان او محتجب تر يا هما ?

 

[دلارام]

آن دم که به یک خنده دهم جان چو صراحی****مستان تو خواهم که گذارند نمازم

 

[sara60]

ما گوی سرگردان تو ، اندر خم چوگان تو
گه خوانيش سوی طرب ، گه رانيش سوی بلا

 

[anathema]

اي چشم جانرا توتيا آخر كجا رفتي بيا
تا آب رحمت برزند از صحن آتشدان ما

 

[sara60]

آخر ببين کين آب و گل چون بست گرد جان ما
شد خارها گلزار ها از عشق رويت بارها

 

[karo7]

اکنون مرا به قربانگاه می برند
گوش کنید ای شمایان، در منظری که به تماشا نشسته اید
و در شماره، حماقت هایتان از گناهان نکرده من افزون تر است

استاد شاملو

 

[anathema]

اي فصل با باران ما برريز بر ياران ما
چون اشك غمخواران ما در هجر دلداران ما

----------------------------------------
سارا مثل اينکه تو کم نمياری ، نه !؟

 

[sara60]

ای چشم ابر اين اشکها می ريز همچون مشکها
زيرا که داری رشکها بر ماه رخساران ما​

حالا کجا شو ديدی دکتر !​

 

[anathema]

اين ابر را گريان نگر وان باغ را خندان نگر
كز لابه و گريه پدر رستند بيماران ما

-------------------------------------------
ببين با من کل کل نکن ، به جوونيت رحم کن !

 

[sara60]

اين ابر چون يعقوب من ، وان گل چو يوسف در چمن
بشکفته روی يوسفان از اشک افشاران ما


تو ديگه خسته شدی ياسر ، تسليم شو !

 

[anathema]

اي جان جان جانرا بكش تا حضرت جانان ما
وين استخوان را هم بكش هديه بر عنقاي ما

------------------------------------------------------------
من تسليم نميشم ، ولی خيلی از مهارتت خوشم اومد.
بالاخره داری راه ميفتی

 

[farnaz_sh]

ای مطرب درد ، پرده بنواز
هان از سر درد ، در ده آواز
تا سوخته ای کمی بنالد
تا شيفته ای شود سرافراز

 

[anathema]

ز دو ديده خون فشانم ز غمت شب جدايی
چه کنم که هست اينها گل باغ آشنايی

 

[googooli]

يا رب مرا ياري بده ، تا سخت آزارش کنم
هجرش دهم ، زجرش دهم ، خوارش کنم ، زارش کنم

 

[karo7]

من از خداوندی که درهای بهشتش را بر شما خواهد گشود، به لعنتی ابدی دلخوش ترم.
همنشینی با پرهیزکاران و همبستری با دختران دست ناخورده، در بهشتی آنچنان، ارزانی شما باد.
من پرومته نامرادم
که کلاغان بی سرنوشت را از جگر خسته سفره ئی جاودان گسترده ام.

 

[mim-shimi]

من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم
چشم بیمار تو را دیدم و بی خواب شدم

 

[2sadaf2]

مي خواهم و مي خواستمت تا نفسم بود
مي سوختم از عشقت و عشق تو بسم بود

 

[magsod]

دی دامنش گرفتم که گوهر عطایی
شب خوش مگو مرنجان که امشب از ان مایی
افروخت روی دلکش شد سرخ همچو اخگر
گفتا بس است کم کن تا چند از این گدایی

 

[googooli]

يارت شوم ، يارت شوم ، هر چند آزارم کني
نازت کشم ، نازت کشم ، گر در جهان خوارم کني

 

[magsod]

یاران ره عشق منزل ندارد
این بحر مواج ساحل ندارد

 

[karo7]

یاران ره عشق منزل ندارد
این بحر مواج ساحل ندارد

هرگز کسی این گونه فجیع به کشتن خود برنخاست که من به زندگی نشستم.

 

[mmbidhendi]

ما کار و دکان و پیشه را دوخته ایم
شعر و غزل و دو بیتی آموخته ایم

پ.ن. اصولاً کسی با شعر نو مشاعره نمیکنه ، میکنه ؟

 

[Setayesh]

من اگر كامروا گشتم و خوشدل چه عجب
مستحق بودم و اين‏ها به زكاتم دادند

 

[mmbidhendi]

دانی که چنگ و عود چه تقریر میکند
پنهان خورید باده که تعزیر میکنند

 

[karo7]

حافظ

حافظ

درد مرا نیست پایان الغیاث
هجر مرا نیست پایان الغیاث

 

[fereshteye nejat]

ثمن گویان قرار از دل چو بستانند بستیزند ...............................................ند

ببخشید بیت بعدیشو فراموش کردم