ناامیدم مکن ازسابقه لطف ازلنیستی که ببینی
اشکام دیگه نمی تونن نریزن
آی بمونن
بسازن،نمیرن
توپس پرده چه دانی که که خوب است وکه زشت
ناامیدم مکن ازسابقه لطف ازلنیستی که ببینی
اشکام دیگه نمی تونن نریزن
آی بمونن
بسازن،نمیرن
ناامیدم مکن ازسابقه لطف ازل
توپس پرده چه دانی که که خوب است وکه زشت
ناامیدم مکن ازسابقه لطف ازل
توپس پرده چه دانی که که خوب است وکه زشت
تشنه خویش کن مده آبم
عاشق خویش کن ببر خوابم
سلامتشنه خویش کن مده آبم
عاشق خویش کن ببر خوابم
مادر پیاله عکس رخ یاردیده ایم.................تو مثل آسمانی مهربان و آبی و شفاف
و من در آرزوی قطره های پاک بارانم
تو مثل آسمانی مهربان و آبی و شفاف
و من در آرزوی قطره های پاک بارانم
چرا نمیشه.............سلام
با اجازه
ميشه منم تو مشاعره باشم؟
مي نوش بخرمي كه اين چرخ كهن
ناگاه ترا به خاك گرداند پست
مادر پیاله عکس رخ یاردیده ایم.................
مشین غافل به پهلوی حریصان
که جان گرگین شود از جان گرگین
چرا نمیشه.............
تاتوانی سایه دیوارخویش بیش کن
تانگردی سایه جوی پای دیوارکسی
نتوان دل شاد را به غم فرسودن
وقت خوش خود بسنگ محنت سودن
نیکی پیرمغان بین که چوما بد مستانمکن ای دوست زجور این دلم آواره مکن
جان پی پاره بگیرد و جگرم پاره مکن
چرا نمیشه.............
تاتوانی سایه دیوارخویش بیش کن
تانگردی سایه جوی پای دیوارکسی
نیکی پیرمغان بین که چوما بد مستان
هرچه کردیم به چشم کرمش زیبا بود
یابخت من طریق مروت فروگذاشت................من انقد ذوق زده شدم که اجازه نگرفتم
خودم شروع کردم
بیاموز از پیمبر کیمیایی
که هرچست حق دهد می ده رضایی
راستی خوش اومدی
دلم به صومعه گرفت وخرقه سالوسنی حدیث راه پرخون می کند
قصه های عشق مجنون می کند
یابخت من طریق مروت فروگذاشت................
دلم به صومعه گرفت وخرقه سالوس
کجاست دیرمغان.................
من همان روز زفرهادطمع بریدمتا از خود ببریدم من عشق تو بگزیدم
خود را چو فنا دیدم آهسته که سرمستم
من انقد ذوق زده شدم که اجازه نگرفتم
خودم شروع کردم
بیاموز از پیمبر کیمیایی
که هرچست حق دهد می ده رضایی
راستی خوش اومدی
من همان روز زفرهادطمع بریدم
که عنان دل شیدا به لب شیرین داد
درکف غصه دوران دل حافظ خون شدپس اونجوري هم ميشه
ممنون
ياران موافق همه از دست شدند
در پاي اجل يكان يكان پست شدند
پس اونجوري هم ميشه
ممنون
ياران موافق همه از دست شدند
در پاي اجل يكان يكان پست شدند
پس اونجوري هم ميشه
ممنون
ياران موافق همه از دست شدند
در پاي اجل يكان يكان پست شدند
درکف غصه دوران دل حافظ خون شد
دلا تا کی در این زندان
فریب این و آن بینی!
می بینوووووووووم که ......
یاد شیرین تو بر من زندگی را تلخ کرد
تلخ و شیرین جهان اما چه فرقی می کند
می بینوووووووووم که ......
یاد شیرین تو بر من زندگی را تلخ کرد
تلخ و شیرین جهان اما چه فرقی می کند
ماهم گیج شدیم بابا .................چراجواب نمیدی دیگه.............یکی یکییییی گیییییج شدم
می خوام که جادوت بکنم همیشه پیشم بمونی
از تو کتاب زندگیم یه حرف رنگی بخونی
امشب می خوام برای تو یه فال حافظ بگیرم
اگر که خوب در نیومد به احترامت بمیرم
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه | مشاعره | 109 | ||
مشاعرۀ شاعران | مشاعره | 11 |