در راه دوست دین و دل از دست داده ایم
هستی به باد رفته و از جان گذشته ایم
نه بابا مگه مریضم اذیت کنممیان نداری و دارم عجب که هر ساعت
میان مجمع خوبان کنی میان داری
...
می خوای اذیت کنی؟؟؟
چرا همش م؟؟؟
رحم کن...
نه بابا مگه مریضم اذیت کنم
خودش جور میشه
من شعرو به زور میگم چه برسه به م اخرش
باید با "ی"میدادین ....گفت هرگز با خیال ما من عیشت تباه/گفتمش ما با خیالت زندگانی کرده ایم
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه | مشاعره | 109 | ||
مشاعرۀ شاعران | مشاعره | 11 |