لطفا مباحث مشاوره ای وشخصی خود را دراین تاپیک مطرح فرمایید

M.A777

عضو جدید
کاربر ممتاز
خو بحث اونا که پی زرنگی هستن فرق میکنه و باعث نمیشه چون تو دنبال اونجور آدما نیستی، پس یعنی ایده آل گرا هستی. شایدم .... نمیدونم.
بهرحال بنظر من لازم نیست استرس داشته باشی و همش فکرکنی کسی وجود نداره همه زرنگن همه بدن... بدبینی زیادم خوب نیست. به قول خودت وسواست میکنه. هرچند این دوره زمونه باید چشمات باز باشه و با عقلت انتخاب کنی.
من توی برخی مسائل ایده آل گرایی و خط قرمز ـی هستم،که بنظرم هر آدمی اینجوریه.بد نیست اینجوری باشم.حداقلش منطق دارم.ولی خط قرمزام،شاید نصف بیشتر دخترایی که فقط تو ایران هستن رو خط بزنه :(
خیلی بده آدم باهوش باشه :D اینکه بدونی طرفت داره برای این اون کارو انجام میده که تورو دست به سر کنه و چون تو دلت نمیخواد دلشو بشکنی چیزی نمیگی و توی نظر اون یه خل و چل بنظر میرسی،درصورتیکه تو خودتو آماده کردی بزاریش کنار بخاطر این رفتاراش و این داره تورو 2بار از 2طرف،ناراحت میکنه....
نمیدونم متوجه شدی یا نه،مشکل بزرگیه...


نه اصلا ذره ای استرس اینکه کسی وجود نداره،ندارم.بلکه استرس این رو دارم که اشتباه کنم.از هیچکس هم نمیخوام کمک بگیرم چون کسی من و سلیقه ی من رو نمیشناسه،حتی تو خانواده ام که عزیزترین کسانم هستن،ولی چیزی از خودم نمیدونن چون بروز نمیدم.پسرم دیگه همه پسرا اکثرن اینجوری ان.
 

modir banoo

عضو جدید
کاربر ممتاز
متشکرم از صحبتت
حدودای بیس تُ چار

خعلی کوچیکم اینگار،ولی چهار تا از دوستای صمیمیم از من هم کوچیکترن یا نامزد کردن یا عقد و ازدواج
دوتاشون هم قراره بعدن ازدواج کنن.میشه شش تا از دوستام....
بگذریم از بقیه که به قول خودشون دوست دختر فاب دارن و قراره بعد ها ازدواج کنن و این قول و قرارا و صحبت ها!


یا من خعلی پرتم،یا نداره دیگه،خیلی پرتم :D
احساس ضعف میکنم.از همون "پرت" بودن.... :(


نه اصلا اینجوری فکر نکنین
پسر مثل شما با این افکار خیلی کم پیدا میشه، خوبه که هم احساسات خودتون و هم احساسات طرف مقابل رو در نظر می گیرید و قصد ندارید با احساسات کسی بازی کنید، کاری که پسرای این دوره زمونه خوب بلدن انجام بدن!
نیاز به جنس مخالف یه نیاز فطریه که تو وجود همه هست و کسی نمی تونه کتمانش کنه، شما هم الان تو این سن این نیازت بیشتر از گذشته درگیرت کرده و میخوای که با کسی باشی پس بگرد و یه انتخاب خوب کن
لازم هم نیس از اول با طرف مقابل دوست بشی، می تونی یه مدت زیر نظرش بگیری ببینی چطوریه و بعد بری جلو و حرفاتو و شرایطتتو بهش بگی و بدونین که حتما نباید اولین انتخاب آخرین انتخاب باشه
 

mansourblogfa

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اینو از پست های قبلیم جا انداخته بودم

هیچ موقع با این استنباط که دیگه مثل این دختر خوشگل -پولدار-خانوم-با سواد -باشعور یا هر چیز دیگه ای پیدا نمیشه نرو سمت ازدواج-چون همیشه بهتر تو هر ضمینه ای هم برای پسرها هست هم برای دختر ها - این یکی رو چون خودتم میدونی چقدر دوست دارم ازم بپذیر :)
 

ع رشیدی

کاربر فعال
سلام دوستان.یه سوالی دارم ازتون.اگه تو اولین جلسه ی خواستگاری چهره ی طرف مقابل به دلت ننشست چیکار باید کرد؟ با توجه به اینکه ظاهرا خانواده ی خوب و معقولی دارن. چه جوری باید جواب رد داد؟در این جور مواقع از چه کلماتی باید استفاده کرد؟:w05:
 

modir banoo

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام دوستان.یه سوالی دارم ازتون.اگه تو اولین جلسه ی خواستگاری چهره ی طرف مقابل به دلت ننشست چیکار باید کرد؟ با توجه به اینکه ظاهرا خانواده ی خوب و معقولی دارن. چه جوری باید جواب رد داد؟در این جور مواقع از چه کلماتی باید استفاده کرد؟:w05:


سلام
اول اینو بگم که به نظر من یه مقدار منطقی تر فکر کنید و صرفا به خاطر به دل ننشستن چهره ردش نکنید، شاید پسر بدی نباشه ...یه چند جلسه باهاش حرف بزنید و بعد اگه دیدید از رفتار و عقایدش هم خوشتون نیومد ردش کنید که حداقل یه دلیل منطقی برای رد کردنش داشته باشید، مثلا اینکه عقاید و فرهنگتون با هم جور در نمیاد یا هدف هاتون تو زندگی با هم جور نیست و ...

ولی اگه رو تصمیمتون جدی هستید بهتره هر چه زودتر حقیقت رو خیلی قاطع بهشون بگید فقط این وسط نوع حرف زدنتون خیلی مهمه، طوری حرف نزنید که غرورش رو بشکونید یا جوری حرف بزنید که برداشت دیگه ای از حرفاتون بکنه، مثلا این که بگید فعلا قصد ازدواج ندارم و یا باید بیشتر فکر کنم، اینجوری فکر می کنه میخواین منتظرتون بمونه، بهش امید واهی ندید
یه چیز دیگه هم اینکه سعی نکنید برای دادن جواب رد رو نقاط ضعفش تکیه کنید و اونا رو به عنوان دلیلی برای رد کردنش بگید، اتفاقا خوبه که نقاط قوتش رو هم یاداور بشید و بگید که این که دارید بهش جواب نه میدید به خاطر ناتوانی و بدیش نیست و دلیلش فقط اینه که شما بعد از بالا پایین کردن خودتون و ایشون فهمیدید که نمی تونید شریک خوبی برا ی هم باشید.
 

zeynab_ghhh

کاربر بیش فعال
سلام دوستان.یه سوالی دارم ازتون.اگه تو اولین جلسه ی خواستگاری چهره ی طرف مقابل به دلت ننشست چیکار باید کرد؟ با توجه به اینکه ظاهرا خانواده ی خوب و معقولی دارن. چه جوری باید جواب رد داد؟در این جور مواقع از چه کلماتی باید استفاده کرد؟:w05:

modir banoo عزیز جواب خیلی خوبی دادن.
برای جواب رد دادن عجله نکن.اگر کسی رو فقط بخاطر قیافش میخوای رد کنی،نشون میده که اولین اولویتت قیافست.قیافه ای که اصلا دست خود طرف نیست و دست هیچ کسی نیست.چون خدا خودش هرکدوم از مارو یه جور آفریده.به نظرم بی انصافیه که کسیو فقط بخاطر چیزی که خودش هیچ نقشی توش نداره رد کنی.
حتی میشناسم کسیو که اینکارو بارها و بار ها کرده و متاسفانه با 2 بار طلاق در سن 23 سالگی،اونم در دوران عقد،الان دیگه یه دونه خواستگارم نداره!
چون خودش از نظر خودش دختر زیباییه و به قول خودش میخواد شوهرشم به دلش بشینه!با اینکه دو بار شکست خورده از انتخاب آدمایی که چهرشون به دلش نشسته بود،اما نتونست با شخصیت و خونوادشون کنار بیاد،متاسفانه همچنان اولیتش قیافست....
واقعا خودت برای خودت اولویت بندی و آنالیز کن.چون باید برای ازدواج از طرف مقابلت خوشت بیاد.اما اینکه این خوش اومدن بر چه اساسی باشه خیلی مهمه.اگر خوشت نیاد،حتی اگر انتخابش کنی،بعدا اذیتش میکنی.چون ممکنه خدای نکرده همیشه ظاهری که دست خودش نیستو حتی در دلت با دیگران مقایسه کنی!
 

عشقولانه

کاربر بیش فعال
سلام دوستان.....ی سوال دارم.....

یکی توی زندگیمه خیلی برام اهمیت داره....ولی یه سال پیش بهم ی خیانتی کرد که هیچوقت یادم نمیره مگه اینکه به مرور زمان کمرنگ بشه....
ولی از هر کسی برام عزیزتره.....
باوجود بزرگترین خیانت زندگیم هنوز کنارشم و دوسش دارم.....
خیلی دوست دارم فراموش کنم که چیکار کرده....
البته بدی کارشم دید....
ولی گهگاه توی زندگیمون تاثیر داره و باعث میشه بهش بی احترامی کنم....
ولی خودم دوست ندارم.....چیکار کنم.....
 

GoodEngineer

عضو جدید
سلام دوستان.....ی سوال دارم.....

یکی توی زندگیمه خیلی برام اهمیت داره....ولی یه سال پیش بهم ی خیانتی کرد که هیچوقت یادم نمیره مگه اینکه به مرور زمان کمرنگ بشه....
ولی از هر کسی برام عزیزتره.....
باوجود بزرگترین خیانت زندگیم هنوز کنارشم و دوسش دارم.....
خیلی دوست دارم فراموش کنم که چیکار کرده....
البته بدی کارشم دید....
ولی گهگاه توی زندگیمون تاثیر داره و باعث میشه بهش بی احترامی کنم....
ولی خودم دوست ندارم.....چیکار کنم.....

کاش واضحتر سوالتو مطرح میکردی که ایا شوهرت هست یا یه چیز دیگه؟

دوما اینکه ایشون چیکار کرده مهمه

و ایا اینکه نوع خیانتشون چیه و ادامه داره یا نداره ؟

در هر حال من فکر میکنم که قلب ادمها مثل شیشه هست

وقتی عاشق یکی بشی صاف و روشنه ولی وقتی ناگاه و ناگهانی

بهت خیانت میکنه دلت میشکنه و شاید هیچ وقت خوب نشه این شکستگی و دست خود ادم نیست

کاری که میشه کرد از طرف اون باید باشه بدین صورت که بیاد و خودشو بهت اثبات کنه

که خیلی دوستت داره و دیگه هیچ وقت خیانت نمیکنه یعنی باید اعتماد قبلیتو بازم به دست بیاره

شما هم باید بدونی ادم جایز الخطاست و اگه اگه کارش با برنامه نبوده و یهویی بوده و توبه کرده و اینا میتونید ببخشیدش....
 

عشقولانه

کاربر بیش فعال
کاش واضحتر سوالتو مطرح میکردی که ایا شوهرت هست یا یه چیز دیگه؟

دوما اینکه ایشون چیکار کرده مهمه

و ایا اینکه نوع خیانتشون چیه و ادامه داره یا نداره ؟

در هر حال من فکر میکنم که قلب ادمها مثل شیشه هست

وقتی عاشق یکی بشی صاف و روشنه ولی وقتی ناگاه و ناگهانی

بهت خیانت میکنه دلت میشکنه و شاید هیچ وقت خوب نشه این شکستگی و دست خود ادم نیست

کاری که میشه کرد از طرف اون باید باشه بدین صورت که بیاد و خودشو بهت اثبات کنه

که خیلی دوستت داره و دیگه هیچ وقت خیانت نمیکنه یعنی باید اعتماد قبلیتو بازم به دست بیاره

شما هم باید بدونی ادم جایز الخطاست و اگه اگه کارش با برنامه نبوده و یهویی بوده و توبه کرده و اینا میتونید ببخشیدش....

همسرم نیس ولی دارم باهاش زندگی میکنم.....
میدونم که از سر نادونی اینکارو کرده....وسوسه شده.....
شاید30درصدم مقصر خودم بودم چون همش سرم تو کار بود و بهش اهمیت نمیدادم....
میدونم که بخشش بالاتر از هر کاریه ولی خیلی دوس دارم فراموش کنم.....
 

GoodEngineer

عضو جدید

همسرم نیس ولی دارم باهاش زندگی میکنم.....
میدونم که از سر نادونی اینکارو کرده....وسوسه شده.....
شاید30درصدم مقصر خودم بودم چون همش سرم تو کار بود و بهش اهمیت نمیدادم....
میدونم که بخشش بالاتر از هر کاریه ولی خیلی دوس دارم فراموش کنم.....

ببینید من تو یه تاپیکی که مختص خودمه در همین مورد پستامو میزارم بعدا
ولی بخشیدن راحته ولی مساله اینه ایا ممکنه دوباره این اقدام صورت بگیره و اینبار دیگه هیچ وقت باورش نکنی؟
 

Paydar91

کاربر فعال تالار مهندسی برق ,
کاربر ممتاز

همسرم نیس ولی دارم باهاش زندگی میکنم.....
میدونم که از سر نادونی اینکارو کرده....وسوسه شده.....
شاید30درصدم مقصر خودم بودم چون همش سرم تو کار بود و بهش اهمیت نمیدادم....
میدونم که بخشش بالاتر از هر کاریه ولی خیلی دوس دارم فراموش کنم.....

سلام ... ببنید این طوری با اما و اگر و در لفافه صحبت کردن نمیشه درست شما رو راهنمایی کرد... البته حق دارید شاید نمی خواید همه دقیقا بدونند مشکل شما چی هستش... که اگه این طوری هستش

توصیه میکنم بعد ها به طور نا شناس با یک عضویت دیگه و ناشناس مشکلتون را کامل شرح بدید تا دوستان بهتر بتونند شما رو راهنمایی کنند.
 

عشقولانه

کاربر بیش فعال
سلام ... ببنید این طوری با اما و اگر و در لفافه صحبت کردن نمیشه درست شما رو راهنمایی کرد... البته حق دارید شاید نمی خواید همه دقیقا بدونند مشکل شما چی هستش... که اگه این طوری هستش

توصیه میکنم بعد ها به طور نا شناس با یک عضویت دیگه و ناشناس مشکلتون را کامل شرح بدید تا دوستان بهتر بتونند شما رو راهنمایی کنند.
اوهوم....حق با شماس....
 

mansourblogfa

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
به نظرم بشین باهاش رو در رو صحبت کن و احساسی که داری رو رک و پوست کنده باهاش در میون بزار -نو چشماش نگاه کنو حرف بزن

2 حالت داره
درکت بکنه و وقتی هم که از زبون خودت بشنوه احساست رو سعی میکنه خودش رو اصلاح کنه یا یه جوری کارش رو جبران کنه و دلت رو مثل قبل از اون اتفاق بدست بیاره

یا کلا به روال قبلی ادامه بده

اگه حالت دوم بود باید تصمیم بگیری که تو رابطه باهاش بمونی یا نه
 

عشقولانه

کاربر بیش فعال
به نظرم بشین باهاش رو در رو صحبت کن و احساسی که داری رو رک و پوست کنده باهاش در میون بزار -نو چشماش نگاه کنو حرف بزن

2 حالت داره
درکت بکنه و وقتی هم که از زبون خودت بشنوه احساست رو سعی میکنه خودش رو اصلاح کنه یا یه جوری کارش رو جبران کنه و دلت رو مثل قبل از اون اتفاق بدست بیاره

یا کلا به روال قبلی ادامه بده

اگه حالت دوم بود باید تصمیم بگیری که تو رابطه باهاش بمونی یا نه

مرسی...خودمم همین تصمیم و گرفتم....
 

yamaha R6

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلام دوستان.....ی سوال دارم.....

یکی توی زندگیمه خیلی برام اهمیت داره....ولی یه سال پیش بهم ی خیانتی کرد که هیچوقت یادم نمیره مگه اینکه به مرور زمان کمرنگ بشه....
ولی از هر کسی برام عزیزتره.....
باوجود بزرگترین خیانت زندگیم هنوز کنارشم و دوسش دارم.....
خیلی دوست دارم فراموش کنم که چیکار کرده....
البته بدی کارشم دید....
ولی گهگاه توی زندگیمون تاثیر داره و باعث میشه بهش بی احترامی کنم....
ولی خودم دوست ندارم.....چیکار کنم.....

ببین یا باید اون جریانو فراموش کنی تا یک رابطه خوب و عالی داشته باشی

یا باهش کلا کات کن


تکلیف خودتو روشن کن الان داری خودت و اونو اذیت می کنی


من خودم به شخصه خیانت جز خط قرمز های زندگیمه کسی خیانت کنه به هر نحو بایر بره بمیره برام تموم شدس اون رابطه
 

zeynab_ghhh

کاربر بیش فعال
خب مگه تو قراره فقط با همسرت زندگی کنی؟
کس و کار دیگه ای نداری؟؟؟؟
وقتی نخواسته باهات ازدواج کنه، چه طور میتونی توقع تعهد داشته باشی؟تازه اونی که ازدواج کرده و همه اطرافیانو دوستانو خانوادش در جریان تاهلش هستند، ممکنه یه سری کارا رو دیگه انجام نده.هم بخاطر وجدان، انسانیت و تعهدش نسبت به آدمی که باهاش ازدواج کرده،هم ممکنه تا حدی توقعی که اطرافیان در صورت تاهل ازش دارن.

من سوالم اینه اصلا تو چرا بهش اجازه دادی همینجوری راحت بدون ازدواج و تعهد با تو باشه؟مگه تو احساسات،انرژی،وجودو وقتتو از سر راه آوردی که همینجوری دور همی واسه کسی خرجش کنی که هیچ تعهدی نسبت به تو نداره؟
ضمنا اونم دیده که برای با تو بودن هیچ نیازی به ازدواج نداره،همینجوری شاید با خیلیای دیگه هم باشه.تو هم نمیتونی اعتراض کنی.چون در هیچ محکمه ای نمیتونی ادعا کنی که حقی نسبت بهش داری.چون میگه من که شوهرت نیستم،اصلا اگه چیزی پیش بیاد میتونه بگه من اصلا این خانومو نمیشناسم!چه جوری میخوای اثبات کنی؟
زمانی میتونی باهاش بشینی حرف بزنی ببینی حرف حسابش چیه که اون یه تعلقی به تو داشته باشه.تو هم یه حقی گردن اون داشته باشی.اون الان آزادانه داره از وجودت استفاده میکنه،هروقتم خواست میتونه یکی دیگه رو جایگزینت کنه.بدون اینکه کسی چیزی بفهمه و خطری براش داشته باشه.شتر دیدی ،ندیدی!
 

ایشن36

عضو جدید
سلام نمیدونم شاید چیزی که میگم یه مقدار مسخره باشه ولی خب کسی رو ندارم کمک خوبی بهم بکنه:smile:من 2ترمه عاشق یکی از همکلاسیام شدم نمیدونم چرا چن وقته باهام رفتار سردی میکنه قبل عید خیلی خوش اخلاق بود و همیشهو هرجا با لبخند با من سلام علیک میکرد ولی الان حتی بهم نگاه نمیکنه خیلی ناراحتم میدونم مسخرس ولی نمیتونم احساساتم رو کنترل کنم:cry:
 

modir banoo

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام نمیدونم شاید چیزی که میگم یه مقدار مسخره باشه ولی خب کسی رو ندارم کمک خوبی بهم بکنه:smile:من 2ترمه عاشق یکی از همکلاسیام شدم نمیدونم چرا چن وقته باهام رفتار سردی میکنه قبل عید خیلی خوش اخلاق بود و همیشهو هرجا با لبخند با من سلام علیک میکرد ولی الان حتی بهم نگاه نمیکنه خیلی ناراحتم میدونم مسخرس ولی نمیتونم احساساتم رو کنترل کنم:cry:

سلام دوست عزیز
روابطتون یا ایشون همون قبل از عید چطور بود؟ فقط در حد سلام علیک؟ یا بیشتر؟
آیا ایشون هم گفتن که حسی دارن بهتون؟
 

zeynab_ghhh

کاربر بیش فعال
سلام نمیدونم شاید چیزی که میگم یه مقدار مسخره باشه ولی خب کسی رو ندارم کمک خوبی بهم بکنه:smile:من 2ترمه عاشق یکی از همکلاسیام شدم نمیدونم چرا چن وقته باهام رفتار سردی میکنه قبل عید خیلی خوش اخلاق بود و همیشهو هرجا با لبخند با من سلام علیک میکرد ولی الان حتی بهم نگاه نمیکنه خیلی ناراحتم میدونم مسخرس ولی نمیتونم احساساتم رو کنترل کنم:cry:
ازین مدل احساسات ممکنه واسه هرکی پیش بیاد.بیشتر یه حس خام و گذراست.اسمشو نزار عشق.من خودم ترم اول یا دوم یادم نیست فکر میکردم یکی از پسرامون خیلی آدم خوبیه!رفتارایی که میکرد،اظهار نظراشو حرف زدناشو...اینجوری نبودم که بخوام بهم لبخند بزنه یا من بهش لبخند بزنم!اما تا حدی همین حسی که گفتیو داشتم.واقعا هم مسخره بود.تا اینکه یه روز وقتی داشتم وارد دانشگاه میشدم دیدم با یکی از دخترای ... دانشگاه در حال خارج شدنن،کوله دختره رو داره میاره براش وبعد فهمیدم که بلهههه!با همنو ....دیگه به صورت شگفت انگیزی حااااااااااالم ازش بهش خورد.خدارو شکر کردم که اگه یه دقیقه دیرتر میرسیدم شاید اصلا فکرشم نمیکردم این آدم....چند وقت بعد دیدمش دانشگاه با ظاهر داغونو بهم ریخته و ....دختره یه تور مفصلی واسش پهن کرده بود فکر کنم از درسم انداختتش.
کلا اگه دانشگامون انگشت شمار پسر خوب داشت نمیدونم چرا یه سری شون میفتادن در تور دخترا و بعد یکی دو ترم میشدن مثه معتادا!حتی قیافشونم عوض میشد.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

ایشن36

عضو جدید
سلام دوست عزیز
روابطتون یا ایشون همون قبل از عید چطور بود؟ فقط در حد سلام علیک؟ یا بیشتر؟
آیا ایشون هم گفتن که حسی دارن بهتون؟
در حد سلام علیک ن 2 دفه ازش جزوه گرفتم چن دفه خودشون دادنو چن باری هم باهم هم صحبت شدیم راستیتش میدونی من یه دوستی دارم که ترم قبل با این اقا در حد سلام علیک از طریق من اشنا شد ما هرسه مون هم برای اومدن به دانشگاه رفتو امد میکنیم و مسیرمون یکیه اما باورتون میشه روزهایی که این اقا کلاسش با دوستم همزمان تموم میشد با تاکسی میرفت اما روزایی که من با ایشون کلاسم همزمان تموم میشد با سرویس دانشگاه میرفت تا اینکه دوستم چن وقت قبل عید نامزد کردو .....دیگ چی بگم اون اقا هم دیگ............
 

Tybe Engineer

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
در حد سلام علیک ن 2 دفه ازش جزوه گرفتم چن دفه خودشون دادنو چن باری هم باهم هم صحبت شدیم راستیتش میدونی من یه دوستی دارم که ترم قبل با این اقا در حد سلام علیک از طریق من اشنا شد ما هرسه مون هم برای اومدن به دانشگاه رفتو امد میکنیم و مسیرمون یکیه اما باورتون میشه روزهایی که این اقا کلاسش با دوستم همزمان تموم میشد با تاکسی میرفت اما روزایی که من با ایشون کلاسم همزمان تموم میشد با سرویس دانشگاه میرفت تا اینکه دوستم چن وقت قبل عید نامزد کردو .....دیگ چی بگم اون اقا هم دیگ............

من رابطه بین اتوبوس، تاکسی، نامزد کردن دوستتون و سلام و علیک کردن رو نفهمیدم!!! :confused:
اگه میخواین از بچه ها مشاوره بگیرین به نظرم بهتره یه کمی واضح تر بگید چه اتفاقی افتاده :دی
موفق و موید باشید...
 
  • Like
واکنش ها: etnn

modir banoo

عضو جدید
کاربر ممتاز
در حد سلام علیک ن 2 دفه ازش جزوه گرفتم چن دفه خودشون دادنو چن باری هم باهم هم صحبت شدیم راستیتش میدونی من یه دوستی دارم که ترم قبل با این اقا در حد سلام علیک از طریق من اشنا شد ما هرسه مون هم برای اومدن به دانشگاه رفتو امد میکنیم و مسیرمون یکیه اما باورتون میشه روزهایی که این اقا کلاسش با دوستم همزمان تموم میشد با تاکسی میرفت اما روزایی که من با ایشون کلاسم همزمان تموم میشد با سرویس دانشگاه میرفت تا اینکه دوستم چن وقت قبل عید نامزد کردو .....دیگ چی بگم اون اقا هم دیگ............


منظورتون از این که روزهایی که این آقا کلاسش با دوستتون تموم می شد و با تاکسی می رفته اینه که با تاکسی می رفته که با دوستتون این مسیر رو باشه؟ یعنی از دوستتون خوشش میومده؟
ممنون میشم واضخ تر بگید
 

ایشن36

عضو جدید
منظورتون از این که روزهایی که این آقا کلاسش با دوستتون تموم می شد و با تاکسی می رفته اینه که با تاکسی می رفته که با دوستتون این مسیر رو باشه؟ یعنی از دوستتون خوشش میومده؟
ممنون میشم واضخ تر بگید[/
بله چون مسیر هرسه مون برای برگشت یکیه چون بین شهری که دانشگامون هستو شهر خودمون رفت و امد میکنیم و اینکه نمیدونم واقعا شاید خوششون اومده باش چون دوستم میگف یه طور خاصی شد وقتی فهمید که نامزد کرده و من واقعا از این رفتارا غمگین شدم درسته که ایشون درباره احساس من خبر ندارن ولی باز این رفتار برای من ناراحت کنندس
 

SHM.IT

عضو جدید
کاربر ممتاز
منظورتون از این که روزهایی که این آقا کلاسش با دوستتون تموم می شد و با تاکسی می رفته اینه که با تاکسی می رفته که با دوستتون این مسیر رو باشه؟ یعنی از دوستتون خوشش میومده؟
ممنون میشم واضخ تر بگید[/
بله چون مسیر هرسه مون برای برگشت یکیه چون بین شهری که دانشگامون هستو شهر خودمون رفت و امد میکنیم و اینکه نمیدونم واقعا شاید خوششون اومده باش چون دوستم میگف یه طور خاصی شد وقتی فهمید که نامزد کرده و من واقعا از این رفتارا غمگین شدم درسته که ایشون درباره احساس من خبر ندارن ولی باز این رفتار برای من ناراحت کنندس

خانمی اصلا ذهنتو درگیر اینجور مسائل نکن ،تمرکز کن روی هدفهای زندگیت..عشقو این چیزا حرفه!اینا رو من هم تجربه کردم هم از دوستانم ک ی روزی هم سن و دوره شما بودیم دیدم!!این احساسات زودگذره!...بعدها پشیمون میشید چرا انرژیمو صرف کارای بهتری نکردم!حالا از من گفتن بود

بعدشم همیشه اینو از من بیاد داشته باشید اگر زمانی مردی بشما علاقه مند باشه و وجود شما براش اهمیت داشته باشه اولا هیچ وقت این علاقه رو با لبخند و ی جزوه دادنو ی جزوه گرفتن و ی سلام و احوال پرسی گرم نشون نمیده!!(شاید الان من این حرفا رو میزنم شما مقابل من جبهه بگیرید و از احساستون بگید و شایدم از حرفای من خوشتون نیاد ولی بدونید اینها واقعیتهایی هستن ک من و دوستانم ی روزی تجربه کردیم یا دیدیم!پس جدی بگیر و هوشیار باش!)ی مرد اگر هدفش عشقی باشه ک بدنبالش ازدواج رو در پی داشته باشه یعنی هدفش ازدواج باشه از راهش جلو میاد!چرا؟چون برای معشوقش یک حرمت خاصی قائله و برای احترام بعشقش هم شده علاقه شو خیلی رسمی نشون میده!

پس توصیه خواهرانه من بشما اینه اولا زیاد این احساستون رو برای خودتون بزرگش نکنید .دوما هر رفتاری از اون اقا سر زد برای خودتون هیچ تفسیری نکنید.سوما مدتی ازشون فاصله بگیرید و دورو برش زیاد نمایان نباشید.چهارما همیشه عاقلانه برخورد کنید ن احساساتی !

موفق باشید
 

modir banoo

عضو جدید
کاربر ممتاز
منظورتون از این که روزهایی که این آقا کلاسش با دوستتون تموم می شد و با تاکسی می رفته اینه که با تاکسی می رفته که با دوستتون این مسیر رو باشه؟ یعنی از دوستتون خوشش میومده؟
ممنون میشم واضخ تر بگید[/
بله چون مسیر هرسه مون برای برگشت یکیه چون بین شهری که دانشگامون هستو شهر خودمون رفت و امد میکنیم و اینکه نمیدونم واقعا شاید خوششون اومده باش چون دوستم میگف یه طور خاصی شد وقتی فهمید که نامزد کرده و من واقعا از این رفتارا غمگین شدم درسته که ایشون درباره احساس من خبر ندارن ولی باز این رفتار برای من ناراحت کنندس


منم در این مورد دقیقا با دوستمون shm.it موافقم
خیلی هم دور و برم از این موردا دیدم که دقیقا بعد از مدتی فهمیدن عشق زودگذره و الان بعد از سال ها دارن به احساس و فکرای اون روزشون می خندن
زیاد مسئله رو برای خودتون بزرگش نکنید و سعی کنید این آقا رو فراموش کنید که بیشتر از این باعث آزار و اذیت خودتون نشید
به این هم فکر نکنید که برید و احساستون رو با ایشون در میون بذارید چون اینجا ایران است و معلوم نیست وقتی که احساستونو گفتید با چه قضاوت ها و افکار و حرفایی روبه رو بشید
 

ایشن36

عضو جدید
خانمی اصلا ذهنتو درگیر اینجور مسائل نکن ،تمرکز کن روی هدفهای زندگیت..عشقو این چیزا حرفه!اینا رو من هم تجربه کردم هم از دوستانم ک ی روزی هم سن و دوره شما بودیم دیدم!!این احساسات زودگذره!...بعدها پشیمون میشید چرا انرژیمو صرف کارای بهتری نکردم!حالا از من گفتن بود

بعدشم همیشه اینو از من بیاد داشته باشید اگر زمانی مردی بشما علاقه مند باشه و وجود شما براش اهمیت داشته باشه اولا هیچ وقت این علاقه رو با لبخند و ی جزوه دادنو ی جزوه گرفتن و ی سلام و احوال پرسی گرم نشون نمیده!!(شاید الان من این حرفا رو میزنم شما مقابل من جبهه بگیرید و از احساستون بگید و شایدم از حرفای من خوشتون نیاد ولی بدونید اینها واقعیتهایی هستن ک من و دوستانم ی روزی تجربه کردیم یا دیدیم!پس جدی بگیر و هوشیار باش!)ی مرد اگر هدفش عشقی باشه ک بدنبالش ازدواج رو در پی داشته باشه یعنی هدفش ازدواج باشه از راهش جلو میاد!چرا؟چون برای معشوقش یک حرمت خاصی قائله و برای احترام بعشقش هم شده علاقه شو خیلی رسمی نشون میده!

پس توصیه خواهرانه من بشما اینه اولا زیاد این احساستون رو برای خودتون بزرگش نکنید .دوما هر رفتاری از اون اقا سر زد برای خودتون هیچ تفسیری نکنید.سوما مدتی ازشون فاصله بگیرید و دورو برش زیاد نمایان نباشید.چهارما همیشه عاقلانه برخورد کنید ن احساساتی !

موفق باشید

ممنونم از کمکتون همین کارو میکنم از توصیه هاتون متشکرم:smile:
 

ایشن36

عضو جدید
منم در این مورد دقیقا با دوستمون shm.it موافقم
خیلی هم دور و برم از این موردا دیدم که دقیقا بعد از مدتی فهمیدن عشق زودگذره و الان بعد از سال ها دارن به احساس و فکرای اون روزشون می خندن
زیاد مسئله رو برای خودتون بزرگش نکنید و سعی کنید این آقا رو فراموش کنید که بیشتر از این باعث آزار و اذیت خودتون نشید
به این هم فکر نکنید که برید و احساستون رو با ایشون در میون بذارید چون اینجا ایران است و معلوم نیست وقتی که احساستونو گفتید با چه قضاوت ها و افکار و حرفایی روبه رو بشید

حق با شماس یه مدت باید خودمو از همه چی رهاکنم از کمکاتون ممنون واینکه محیط دانشگاه ماهم طوری نیس که بخام ابراز کنم و این قصدرو نداشتمو باز اینکه ممنون:smile:
 

ایشن36

عضو جدید
از کجا به کجا رفتید! من متوجه نشدم آوردن کوله پشتی برای یه خانم یا دوست شدن اون آقا با یه خانم چرا باید شما رو اینطوری پریشون کنه در حالی که هیچ خبری بین شما نبوده. ایشون که به شما قولی نداده بوده که وضع پوشش اینقدر برای شما مهم باشه. اما از حرف‌هاتون کینه نسبت به ایشون کاملاً مشخص هست، در بهترین حالت حسادت زنانه :smile:
------------------
در مورد تاپیک هم، به عنوان یه پسر میگم چند ماه دور و بر اون آقا نپلکید و سرتون رو با یه چیزی گرم کنید، اگر ایشون قصد خاصی داشته باشه و جدی باشه، خودش جلو میاد، اگه نه هم که خودتون رو آلت دست و ضایع نکنید.
ممنون خودمم که فک میکنم حق با شما هاست چون من قبلا هم یه بار اشتباه کردم البته اون موقع واقعا خام بودم ولی چون نمیخاستم دوباره اشتباه کنم اینجا مطرح کردم کسی رو هم نداشتم که بخام باهاش در میون بذارم سعی میکنم یه مدت فکر کنم و از یادم ببرمش شاید این بهتر باش:smile:
 

zeynab_ghhh

کاربر بیش فعال
از کجا به کجا رفتید! من متوجه نشدم آوردن کوله پشتی برای یه خانم یا دوست شدن اون آقا با یه خانم چرا باید شما رو اینطوری پریشون کنه در حالی که هیچ خبری بین شما نبوده. ایشون که به شما قولی نداده بوده که وضع پوشش اینقدر برای شما مهم باشه. اما از حرف‌هاتون کینه نسبت به ایشون کاملاً مشخص هست، در بهترین حالت حسادت زنانه :smile:
------------------
در مورد تاپیک هم، به عنوان یه پسر میگم چند ماه دور و بر اون آقا نپلکید و سرتون رو با یه چیزی گرم کنید، اگر ایشون قصد خاصی داشته باشه و جدی باشه، خودش جلو میاد، اگه نه هم که خودتون رو آلت دست و ضایع نکنید.
فهمیدم که بلههه .... با همنو...بقیشو ننوشتم.پریشونم نکرد.ناراحتم کرد.ببینین آدم بالاخره وقتی سنش کمتره مخصوصا وقتی تازه وارد دانشگاه میشه ممکنه خیلی احساسات الکی داشته باشه!من چون خودم در ذهنم با شاید کمتر از 5% شناخت از اون آقا، 30 40% تحلیل ساخته بودم(عاقلانه نبوده،مسخره بوده یا هرچی،بچه بودم خب) اصلا انتظارشو نداشتم که متوجه اون مسائل در موردش بشم.اتفاقا اصلا حسادت نبود.چون شما حسادتو نسبت به یکی داری که چرا فلانی فلان چیزو داره من ندارم.اگر اینجا بخواد حسادت باشه مثلا من بگم چرا فلان خانم با فلان آقا هست اما من نیستم!در صورتی که من از اون آقا واقعا بدم اومد.کینه نبود.چون فهمیدم که حتی همون 5% که من روی یه سری مسائل فکر میکردم با من اشتراک داره،نداشت!سر یکی از کلاس های عمومی بخاطر خود استاد،یه جورایی همیشه بحث دانشجویی برگزار میشد در مورد موضوعی که مطرح میشد.از اون کلاس یه همچین برداشت هایی ممکن بود همه دانشجوها واسه خودشون داشته باشن.
 

Similar threads

بالا