به به.....به به........
خوش اومدین جناب مجمد خان........
راستش من که کم آوردم جلو بچه ها کارشون حرف نداره.....
ولی شما بیا ببینم چیکار می کنی...
قطره‌های چکیده از قلم من (سروده‌هاي اعضاي تالار)
- شروع کننده موضوع aloche
- تاریخ شروع
خوش اومدین جناب مجمد خان........
راستش من که کم آوردم جلو بچه ها کارشون حرف نداره.....
ولی شما بیا ببینم چیکار می کنی...
می دونم نوشتن به حال و هوای ادم ربط داره.......
به عبارتی از نظر من شعر باید خودش بیاد.........
به هر حال خوشحالم که اومدی...
به عبارتی از نظر من شعر باید خودش بیاد.........
به هر حال خوشحالم که اومدی...
سلام من اولین باره اومدم تو این تاپیک...و میدونم واقعا جای تاسف داره که من تا به حال نیومده بودم
شرمنده.
....ولی این شعرهایی که اینجا نوشته شده واقعا هنرمندانه است...یعنی میتونم بگم فوق العاده ست....واقعا که استعداد تک تک شما عزیزان تو زمینه شعر تحسین برانگیزه
برای تک تک تون ارزوی موفقیت میکنم.....(فعلا 6-7 تا شعر اخرو خوندم .....ایشالا بقیه رو هم میخونم)
موفق باشید..............
...و میدونم واقعا جای تاسف داره که من تا به حال نیومده بودمشرمنده.
....ولی این شعرهایی که اینجا نوشته شده واقعا هنرمندانه است...یعنی میتونم بگم فوق العاده ست....واقعا که استعداد تک تک شما عزیزان تو زمینه شعر تحسین برانگیزهبرای تک تک تون ارزوی موفقیت میکنم.....(فعلا 6-7 تا شعر اخرو خوندم .....ایشالا بقیه رو هم میخونم)
موفق باشید..............
"اهلا و سهلا یا جمیل
انت جمیلا
انا احبک"
ای ننگ بر تو باد
چشمان هرزه ات
در چشمخانه ات
تاریک و کور باد
ای هرزه ی کثیف
این ناز بانوی که بر او چشم بسته ای
از خاک میهن من است
او خواهر من است
او دخت پاکدامن و زیبای پارس بود
پول کثیف تو
فقر شدید او
او را به خاک اهرمن پرور کشانده است
ورنه کجا به خواب خویش دیده بود
شب را میان بازوان تو صبح می کند؟
ای ننگ بر تو باد
چشمان هرزه ات
در چشمخانه ات
تاریک و کور باد
پول کثیف تو
چون ریگ های بیابان کشورت
اوار بر سرت
گیرنده ی دم پر نکبت تو باد
ای ننگ بر تو باد
انت جمیلا
انا احبک"
ای ننگ بر تو باد
چشمان هرزه ات
در چشمخانه ات
تاریک و کور باد
ای هرزه ی کثیف
این ناز بانوی که بر او چشم بسته ای
از خاک میهن من است
او خواهر من است
او دخت پاکدامن و زیبای پارس بود
پول کثیف تو
فقر شدید او
او را به خاک اهرمن پرور کشانده است
ورنه کجا به خواب خویش دیده بود
شب را میان بازوان تو صبح می کند؟
ای ننگ بر تو باد
چشمان هرزه ات
در چشمخانه ات
تاریک و کور باد
پول کثیف تو
چون ریگ های بیابان کشورت
اوار بر سرت
گیرنده ی دم پر نکبت تو باد
ای ننگ بر تو باد
mahtabi
مدیر بازنشسته
اقا ببخشید خانم مدیر ما من اینجا نبودیما
نه دیگ نمیشه من دیدم شما اینجا بودیااااااا.
ای بابا این چه حرفیه.اتفاقا به نظرم این تاپیک باید جز تاپیکهای نمونه انتخاب شه.
خیلی عالیه.
ببین تازه اگه خوب بنویسی بهت از اون امتیازا میدم که چندتایین هااااااا
یعنی تا حالا من خوب ننوشتم که امتیاز چنتایی ندادی بهم؟نه دیگ نمیشه من دیدم شما اینجا بودیااااااا.
ای بابا این چه حرفیه.اتفاقا به نظرم این تاپیک باید جز تاپیکهای نمونه انتخاب شه.
خیلی عالیه.
ببین تازه اگه خوب بنویسی بهت از اون امتیازا میدم که چندتایین هااااااا
همش می زنید تو ذوق من
master-lahij
عضو جدید
درود دوستان !
دنبال چیزی مربوط به مهندسی می گشتم که این فاروم را پیدا کردم و بی خیال آن چیز شدم . وسوسه ی شعر گمراهم کرد . . .
وجود
یکی بود
یکی نبود
آن یکی خواه وجود
آن یکی خواه سجود
من آنم که نبود
(زمستان 86)
فانتزی
اگر نگاه تو
چیزی نمی گفت
چیزی بین ما نبود
نباید از این چند تکه پاره های واژه
انتظار ویژه ای داشت
تا آنچه بین ماست
مثل شعر شود
اگر می شد از من و تو شعری نوشت
نگاه به تنهایی
گفتگو نبود
می آموختم
اگر می شد
(پاییز 86)
دنبال چیزی مربوط به مهندسی می گشتم که این فاروم را پیدا کردم و بی خیال آن چیز شدم . وسوسه ی شعر گمراهم کرد . . .
وجود
یکی بود
یکی نبود
آن یکی خواه وجود
آن یکی خواه سجود
من آنم که نبود
(زمستان 86)
فانتزی
اگر نگاه تو
چیزی نمی گفت
چیزی بین ما نبود
نباید از این چند تکه پاره های واژه
انتظار ویژه ای داشت
تا آنچه بین ماست
مثل شعر شود
اگر می شد از من و تو شعری نوشت
نگاه به تنهایی
گفتگو نبود
می آموختم
اگر می شد
(پاییز 86)
mahtabi
مدیر بازنشسته
یعنی تا حالا من خوب ننوشتم که امتیاز چنتایی ندادی بهم؟
همش می زنید تو ذوق من
آخی.الهییییییییی.
نه کوشولو.
الانم که من کلی امتیاز دادم.
باشه واقعا امتیاز از اون چندتاییا حق شماست.
حتما
master-lahij
عضو جدید
سپاسگذارم گرامی
چندی پیش اعتیاد مزمن به فاروم نویسی داشتم تا اینکه هر دو فارومی که در آنها می نوشتم یکی پس از دیگری . . . خدایشان بیامرزاد
حالا که این فاروم را پیدا کردم به قول شهیار قنبری "از همیشه بهترم"
چون هم مهندسی می شود کرد و هم شاعری
من هم شادم که در جمع شما نفس می کشم
پیروز باشید
بعد چند روز دوباره به اینجا سر زدم . دست امیر درد نکنه که لطف کرد و از من دعوت به دیدن این تاپیک کرد . دوباره چند تا شعر خیلی خوب از خانم آسمان اعتماد (نهال خردسال من) و مریم خانم دیدم .
البته اشعار امیر هم که جای خود دارد .
امیر جان راستی تو چرا با این ادبیات خوبت سراغ نثر مسجع نمیری . من بالشخصه در عالم ادبیات شیفته نثر مسجع هستم و بسیار بیشتر از شعر به آن علاقمندم . نثر مسجع بدون هیچ تشبیه و استعاره و ایهام و تکلف و یا به عبارت کاملتر بدون هیچ کلمه اضافی و با یک نغمه شیوا مثل قافیه در شعر مخاطب را جذب خود می کند . دوست دارم در دیدارهای بعدیم از این تاپیک چند تا مسجع شورانگیز و حماسی از تو ببینم.
البته اشعار امیر هم که جای خود دارد .
امیر جان راستی تو چرا با این ادبیات خوبت سراغ نثر مسجع نمیری . من بالشخصه در عالم ادبیات شیفته نثر مسجع هستم و بسیار بیشتر از شعر به آن علاقمندم . نثر مسجع بدون هیچ تشبیه و استعاره و ایهام و تکلف و یا به عبارت کاملتر بدون هیچ کلمه اضافی و با یک نغمه شیوا مثل قافیه در شعر مخاطب را جذب خود می کند . دوست دارم در دیدارهای بعدیم از این تاپیک چند تا مسجع شورانگیز و حماسی از تو ببینم.
master-lahij
عضو جدید
اینهمه هیچ
تلی از روز ها
پشت سر ریخته
وقتی نگاه می کنی
ترس برت می دارد
موهای پشت سر ریخته
آینه می خندد
ترس برت می دارد
اما چه عیب دارد
اگر بخندی
حتی به همه ی همیشه هایی
که لا به لای روز های رفته ، رفتند
اما چه فرق دارد
اگر گریه کنی یا خنده
این فرزند توست
که حماقتت را
تکرار می کند
و از این بیهودگی
ترس برت می دارد
تلی از روز ها
پشت سر ریخته
وقتی نگاه می کنی
ترس برت می دارد
موهای پشت سر ریخته
آینه می خندد
ترس برت می دارد
اما چه عیب دارد
اگر بخندی
حتی به همه ی همیشه هایی
که لا به لای روز های رفته ، رفتند
اما چه فرق دارد
اگر گریه کنی یا خنده
این فرزند توست
که حماقتت را
تکرار می کند
و از این بیهودگی
ترس برت می دارد
درود علی رضا
نثر مسجع نیاز به پختگی ادبی بیشتری دارد و در عین حال شناخت بالایی از کلمات را می طلبد
از طرفی در نثر مسجع می بایست به موضوع مورد نظر خویش تسلط کامل و کافی داشته باشی
صرف کنار هم گذاشتن کلمات هم وزن و آهنگین یک متن را دلنشین نمی کند
و متاسفانه من هیچ یک از شرایط فوق را ندارم
من در ادبیات خام هستم و تنها به زور آزمایی کودکانه ای مشغولم
نثر مسجع نیاز به پختگی ادبی بیشتری دارد و در عین حال شناخت بالایی از کلمات را می طلبد
از طرفی در نثر مسجع می بایست به موضوع مورد نظر خویش تسلط کامل و کافی داشته باشی
صرف کنار هم گذاشتن کلمات هم وزن و آهنگین یک متن را دلنشین نمی کند
و متاسفانه من هیچ یک از شرایط فوق را ندارم
من در ادبیات خام هستم و تنها به زور آزمایی کودکانه ای مشغولم
امیر جان
بنا به درخواست خود شما سعی کردم نقدی بر شعراتون داشته باشم به شرطی که این اقدام دو جانبه باشه.........
من متاسفانه تجربه چندانی ندارم پس باید اعلام کنم که اینا نظر شخصی منه و قطعا می تونه اشتباه باشه..........
بنا به درخواست خود شما سعی کردم نقدی بر شعراتون داشته باشم به شرطی که این اقدام دو جانبه باشه.........
من متاسفانه تجربه چندانی ندارم پس باید اعلام کنم که اینا نظر شخصی منه و قطعا می تونه اشتباه باشه..........
در این شعر قافیه ها رعایت نشده...
منظور از دلاج چیه؟همون دجالی که گفته می شه با امام زمان دشمنی می کنه؟
(عاشقان اندر هوس مدهوش......)به نظر می رسه که منظور اینه که عاشقان از شدت عشق به وطن مدهوش هستن پس چرا کلمه هوس رو به کار بردین؟
در شعر هر کلمه ای جدا از اینکه می تونه چند تا معنی باهم داشته باشه باید در معنی درست به کار بره.........
یه چیز دیگه تجربه نشان داده شعرهای بی تکلف تر بیشتر مورد پسند هستن......
اینم بگم که بیتی که به رنگ دیگری مشخص کردم با اینکه قافیه درش رعایت نشده ولی خیلی زیبا و استادانه است از نظر بنده.........
منظور از دلاج چیه؟همون دجالی که گفته می شه با امام زمان دشمنی می کنه؟
(عاشقان اندر هوس مدهوش......)به نظر می رسه که منظور اینه که عاشقان از شدت عشق به وطن مدهوش هستن پس چرا کلمه هوس رو به کار بردین؟
در شعر هر کلمه ای جدا از اینکه می تونه چند تا معنی باهم داشته باشه باید در معنی درست به کار بره.........
یه چیز دیگه تجربه نشان داده شعرهای بی تکلف تر بیشتر مورد پسند هستن......
اینم بگم که بیتی که به رنگ دیگری مشخص کردم با اینکه قافیه درش رعایت نشده ولی خیلی زیبا و استادانه است از نظر بنده.........
باد........
باد........
نم نمک خورشید
می رود سوی قصر شب آرام
باد
دست مهربانش را
می زند روی شانه ی گلها
پاک و بی من و اهورایی........
مهربان و صبور
چون مادر
می نشیند کنار غنچه رز
دردو دل می کند برایش گل
از خزان و غروب و تنهایی
-در زمانی که نیست حتی خار
در کنارم
ببین چه تنهایم
نیست در دلم امیدی
نیست
تا کنم بر غمم شکیبایی......
باد آرام می کند نازش
مثل هر شب
دوباره زمزمه وار
باغ در سکوت می شنود
نغمه دلنشین لالایی.........
کاش من مثل باد می بودم
تا برایت ترانه می خواندم
تا دوباره بخندی و دنیا
پر شود از بهار و
زیبایی........
باد........
نم نمک خورشید
می رود سوی قصر شب آرام
باد
دست مهربانش را
می زند روی شانه ی گلها
پاک و بی من و اهورایی........
مهربان و صبور
چون مادر
می نشیند کنار غنچه رز
دردو دل می کند برایش گل
از خزان و غروب و تنهایی
-در زمانی که نیست حتی خار
در کنارم
ببین چه تنهایم
نیست در دلم امیدی
نیست
تا کنم بر غمم شکیبایی......
باد آرام می کند نازش
مثل هر شب
دوباره زمزمه وار
باغ در سکوت می شنود
نغمه دلنشین لالایی.........
کاش من مثل باد می بودم
تا برایت ترانه می خواندم
تا دوباره بخندی و دنیا
پر شود از بهار و
زیبایی........
مرتضي طاهري
عضو جدید
ايول
ايول
ايول
خيلي از كلمه زير آسمان خدا خوشم اومد.جدي ميگم.دمت گرمخيلي زيبا بود.مرسي.
منم مي خواستم يه شعر بذارم. هر كار مي كنم نميشه.
booghbooghabbasy
عضو جدید
از همه بچه ها ممنونم واقعا
خیلی دوستون دارم
خیلی دوستون دارم
booghbooghabbasy
عضو جدید
نمیدونم این پروانه هه این وسط اومد چیکارخیلی بامزه شد
booghbooghabbasy
عضو جدید
زندگی بازی پروانه ی کوچک در باد
زندگی شادی شبنم بر گل
زندگی سبز ترين روياهاست
زندگی شادی شبنم بر گل
زندگی سبز ترين روياهاست
booghbooghabbasy
عضو جدید
این شعرو شاید چندین بار تو تاپیکای دیگه تکه تکه یا با هم نوشته باشم اما دیدم خوبه یه بار اینجا کامل بذارم
البته ببخشید
عشق پرواز کبوتر ها نيست
عشق آواز قناری ها نيست
عشق جاری شدن آب روان
در بر دشت و علفزاران نيست
عشق حق حق زدن مرغ شب و
باز هو هو زدن جغدان نيست
عشق آبيتر از اينها آبيست
عشق زيباتر از اينها زيباست
که من و تو نتوانيم گريست
که من و تو نتوانيم نشست
صحبت از عشق نه کار ماهاست
"کار ما نيست شناسايی راز گل سرخ"
عشق معنای بلندی دارد
که به فهم من و تو قد ندهد
عشق شايد گاهی
مثل يک قطره سکوت
مثل يک سايه صدا
مثل يه لحظه سفيد
مثل يک ثانيه اشک
مثل يک تکه اميد
شايد اينها باشد
و نه شايد خوشتر
باز هم بايد رفت
و نه گفت و نه شنيد
عاشقی پر معناست
اوج بی معنايی
که تو بی معنا و
اوست يکّی باقی
البته ببخشید
عشق پرواز کبوتر ها نيست
عشق آواز قناری ها نيست
عشق جاری شدن آب روان
در بر دشت و علفزاران نيست
عشق حق حق زدن مرغ شب و
باز هو هو زدن جغدان نيست
عشق آبيتر از اينها آبيست
عشق زيباتر از اينها زيباست
که من و تو نتوانيم گريست
که من و تو نتوانيم نشست
صحبت از عشق نه کار ماهاست
"کار ما نيست شناسايی راز گل سرخ"
عشق معنای بلندی دارد
که به فهم من و تو قد ندهد
عشق شايد گاهی
مثل يک قطره سکوت
مثل يک سايه صدا
مثل يه لحظه سفيد
مثل يک ثانيه اشک
مثل يک تکه اميد
شايد اينها باشد
و نه شايد خوشتر
باز هم بايد رفت
و نه گفت و نه شنيد
عاشقی پر معناست
اوج بی معنايی
که تو بی معنا و
اوست يکّی باقی
shirin_yalda
عضو جدید
آسمان جون ببخشید من بدون اجازه از شعرت برای امضام استفاده کردم
خیلی خوشحالم که این تاپیک انقدر پیشرفت کرده.
منتظر شعرهای زیباتون هستم
موفق باشید
خیلی خوشحالم که این تاپیک انقدر پیشرفت کرده.
منتظر شعرهای زیباتون هستم
موفق باشید
خواهش می کنم عزیزم........آسمان جون ببخشید من بدون اجازه از شعرت برای امضام استفاده کردم
خیلی خوشحالم که این تاپیک انقدر پیشرفت کرده.
منتظر شعرهای زیباتون هستم
موفق باشید
باعث افتخار منه .......
booghbooghabbasy
عضو جدید
ببینم من این شعری که تو امضمه رو نذاشتم تا حالا کاملشو؟