خب دادا گویا قسمت نیست
بره پی زندگیش بهتره..
اقا ابولفضب عزیز.. خیلی خوشحال شدیم..
دوست داشتم بیشتر باشم تو جمعتون اما کاری هست و باید برییم بیرون.
موفق باشی و سربلند...
فعلا شبت بخیر
قربونت داداش. شب تو هم بخیر. موفق و سربلند باشی!
خب دادا گویا قسمت نیست
بره پی زندگیش بهتره..
اقا ابولفضب عزیز.. خیلی خوشحال شدیم..
دوست داشتم بیشتر باشم تو جمعتون اما کاری هست و باید برییم بیرون.
موفق باشی و سربلند...
فعلا شبت بخیر
بله برون ناقص نوشتیقزوینی ها کلا هوای دامادو خوب دارن و زیر پر و بالشو میگیرن و بهش خیلی احترام میزارن.
شما بیشتر در قسمت خرید عروسی کمرتون با شکست مواجه میشه وگرنه جهیزیه خیلی سنگین پایه خانواده عروسه!
اگر اصالتا قزوینی باشن شامل این مراسم میشه:
خواستگاری:
پس از معرفی دختری به خانواده داماد معرفی شد، ابتدا مادر و چند تن از خانم های خانواده داماد به دیدن آن دختر می روند. اگر دختر را بپسندند، در جلسه بعد داماد را هم با خود می برند. در آن جلسه اگر داماد دختر را پسندید، مادر او هدیه ای را که به آن «نشانه» می گویند، به خانواده دختر می دهد.
شیرینی خوران (بله بران):
در صورت پسند هر دو طرف، جشنی در خانه عروس می گیرند. در آن روز زمان عقد و عروسی، مقدار مهریه و شیربها (باشلق) توسط بزرگترها دو طرف تعیین می شود.
عقد کنان:
در روز عقدکنان، خانواده داماد با توجه به تعداد میهمانان شیرینی، میوه و دیگر چیزها را با خنچه به خانه عروس می فرستند. پس از آن، خطبه عقد جاری می شود و آن دو به صورت رسمی به همسری یکدیگر در می آیند.
جهاز بران:
خانواده عروس بعد از آماده کردن جهاز، صورت کاملی از آن تهیه می کنند و در روز معینی، آنها را در خنچه ها چیده و به خانه داماد می برند.
حنابندان:
مراسم حنابندان مفصل ترین بخش عروسی به حساب می آید. در این شب ابتدا حنا از طرف خانواده داماد به خانه عروس سپس از طرف خانواده عروس به خانه داماد برده می شود. همه این مراسم همراه با رقص و پایکوبی است.
آستانه بوسان:
صبح روزی که در شب آن مراسم عروسی انجام خواهد شد، داماد به همراه دو ساقدوش به خانه عروس رفته، در می زند ولی وارد خانه نمی شود. پدر و مادر عروس گوسفندی را که از پیش آماده کرده اند، جلوی در خانه، در برابر پای داماد خود قربانی می کنند و داماد هم چهارچوب در را می بوسد.
عروس بران:
شب عروسی با حضور مطرب ها و نوازندگان شور و حال خاصی می گیرد، بعدازظهر روز جشن عروسی، عده ای از نزدیکان داماد به همراه او برای بردن عروس به خانه آنها می روند. داماد در میان دو ساقدوش با دسته گلی به خانه عروس وارد می شود.
بعد از پذیرایی از میهمانان، داماد به اتاق عروس می رود و دسته گل را به او هدیه می کند. سپس، یک پسر بچه نابالغ از سوی خانواده داماد به اتاق عروس می رود تا کمر عروس را ببندد. این کار به وسیله یک روبان یا روسری انجام می گرد. او باید سه بار این روسری یا روبان را از کمر عروس بیندازد و از پست پای او در بیاورد. پسر بچه در حین انجام این کار می گوید «هفت تا پسر یکی دختر» و با مشت ضربه ای آرام به پشت عروس می زند و پس از انجام این مراسم از سوی خانواده عروس هدیه ای به پسر بچه می دهند. بعد پدر عروس می آید و دست عروس و داماد را در دست یکدیگر می گذارد. سپس همه همراه عروس به خانه داماد می روند. بعد از پذیرایی و شادمانی، میهمانان خانه داماد را ترک می کنند.
پاتختی یا سربندان:
صبح روز بعد از جشن عروسی، فامیل داماد برای خوردن صبحانه و دادن رونما به عروس به اتاق عروس و داماد می روند. عروس با چای و شیرینی از آنها پذیرایی می کند و آنها نیز هر یک به عنوان رونما مبلغی در بشقاب می گذارند. در این روز جشنی در خانه داماد برپا می شود که فقط خانم ها در آن شرکت دارند. هر یک از شرکت کنندگان هدیه برای عروس می آوردند.
بله برون ناقص نوشتی
جقدر آدمای با دل جرات زیاد شدن تو این تاپیک
شوما خیلی با دل و جراتی آبجزی
ایرانی ها بدترین مردمان دنیا و قزوینی ها بدترین مردمان ایرانند.
ایرانی ها بدترین مردمان دنیا و قزوینی ها بدترین مردمان ایرانند.
1-اگه قزوینی نبودی بهت نظرم رو نمیگفتم
2-در مورد قسمت اول نظرم پاسخ مفصله، ولی اگر خیلی مشتاقی که علتش رو بدونی بهت پیشنهاد میکنم
کتاب "جامعه شناسی خودمانی" نوشته حسن نراقی رو مطالعه کنی،
3- اگه میخوای بگی که "مطالعه اش کردم و ربطی نداره و قبول ندارم و .... " این حرفا، بهتره خودتو خسته نکنی
4-اگه میخوای اظهار فضل کنی که " نه چنان است و بهمان است و فلان است و ...." این حرفا، بهتر منو خسته نکنی
5- اما در مورد قسمت دوم نظرم، همین قدر بدونی که من خودم یه قزونیم کفایت میکنه
ایرانی ها بدترین مردمان دنیا و قزوینی ها بدترین مردمان ایرانند.
1-اگه قزوینی نبودی بهت نظرم رو نمیگفتم
2-در مورد قسمت اول نظرم پاسخ مفصله، ولی اگر خیلی مشتاقی که علتش رو بدونی بهت پیشنهاد میکنم
کتاب "جامعه شناسی خودمانی" نوشته حسن نراقی رو مطالعه کنی،
3- اگه میخوای بگی که "مطالعه اش کردم و ربطی نداره و قبول ندارم و .... " این حرفا، بهتره خودتو خسته نکنی
4-اگه میخوای اظهار فضل کنی که " نه چنان است و بهمان است و فلان است و ...." این حرفا، بهتر منو خسته نکنی
5- اما در مورد قسمت دوم نظرم، همین قدر بدونی که من خودم یه قزونیم کفایت میکنه
دلیل؟؟؟؟؟؟؟؟
به به راه هر بحثی رو که بستی عمو. شما اگه از قزوینیا بدی دیدی خب مواظب خودت نبودی. اینکه دلیل نمیشه همه بد باشند. هر جایی ادم بد داره ادم خوب هم داره.
سلام کازیموتو!
کلا نفهمیدم چی میخواد بگه و منظورش چیه!
تشکرام تموم شده. بعدا از خجالتت درمیام!
وا!!!ببم جان!این کارا یعنی چی؟
افتخار میکنم که قزوینیم و توی مهد فرهنگ بدنیا اومدم.حالا کم بینای هفته بیجاری هرچی میخوان فکر کنند.
مشکل فکرای خرابشومه!
نمیدونم کدوم یکی از بروبچ اذیتش کرده
در هر حال قزوین زندگی کردن خطراتی هم داره. همه نمیتونند قسر در برند و خیلیاشون قربانی میشند و بعضی از این قربانیها میان از این پستها میذارند. شما نگران نباش ما هستیم داداش. و پرچم بالاست
بچه های قزوین اینجا خیلی زیادن ولی متاسفانه خیلی ها ابا دارن از اینکه بگن بچه قزوینن. ولی من قصد دارم اینجا کاری بکنم که دیگه کسی این ترسو نداشته باشه.
سلام
بالاخره شما هم اومدید
چرا بالاخره؟
من به نويسنده ي اين تايپيك اعتراض دارم (البته با عرض معذرت). اين چه اسميه براي اين تايپيك استفاده كردين . به جاي اينكه از خصوصيات مردم باصفا و باحال قزوين بگين .از آداب و رسوم زيباش كه لنگه نداره مثله همين 50 بدر كه چند وقت پيش بود بگين. اين اسم نه چندان جالبو گذاشتين؟
سلام هم شهری ها
من پادرازی دوست دارماقا مجید خوش اومدی.
اقا قزوین یه شیرینی داره به اسم باقلوا. واااااااااااااااااااای که عاشقشم. خیلی هم گرونه.
اميدوارم هر جا كه هستيد سبز باشيد و سلامت
بدرود
من پادرازی دوست دارم
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
پس قزوینیاش کجااان؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ | همشهری ها! | 26 | ||
بچه های بهشهری بیان تو | همشهری ها! | 4 | ||
بچه های بهشهری بیان تو | همشهری ها! | 61 | ||
[ هرمزگان]► برو بچه های هرمزگان بیان | همشهری ها! | 135 | ||
بیکار ها بیان اینجا......... | همشهری ها! | 303 |