سلام..
من الان however رو میزنم تو دیکشنری اصلا معنی (در حالی) که رو نداره....ممنون میشم یکی راهنمایی کنه...
کسی نیست کمک کنه؟؟؟A job should be more like pleasure rather than painاین معنیش چیه؟
You now once you set your heart on doing something it doesn’t wear you down, beaten and fatigued all the time.کلمه ی time نباید جمع بسته بشه؟
معنی کلیش چی میشه؟
A job should be more like pleasure rather than painاین معنیش چیه؟
You now once you set your heart on doing something it doesn’t wear you down, beaten and fatigued all the time.کلمه ی time نباید جمع بسته بشه؟
معنی کلیش چی میشه؟
A job should be more like pleasure rather than painاین معنیش چیه؟
You now once you set your heart on doing something it doesn’t wear you down, beaten and fatigued all the time.
مرسی.نه Time جمع بسته نمی شه اینجا."می دونی وقتی ک دلت با انجام کاری هست ( یعنی دلت می گه اون کارو انجام بدی) تو رو از پا درنمیاره، شکستت نمی ده یا باعث خستگیت نمی شه !
به نظرم این معنی اومد
این دو جمله چی معنی میده :
You leave your resume and might be invited for an interviewجمله ای که قرمز کردم یک اصطلاحه؟
You have got to know somebody to pull a few
for you.
همون معنی ک گفتم معنی مفهمومیش میشه. شما نباید کلمه به کلمه انگلیسی رو معنی کنیدمرسی.
جمله ی set your heart چی معنی میده؟؟؟ مگه نمیگه قلبت رو روی انجام کاری تنظیم میکنید
مگه حرف all جمع نمیبنده ؟
Tribalism or favorism might be at work.
توی جمله ی بالا میگه در کار کردن ممکنه آشنا بازی وجود داشته باشه؟
میشه از نظر گرامری بگید که enough چرا در این قسمت قرار گرفته؟ :
Sometimes, you need to have connections to be lucky enough to get a job.
معمولا تو اینجور مواقع از عبارت بنطر میرسد استفاده می کنندسلام دوستان...
(نزدیک بودن) به زبان انگلیسی چی میشه؟...از نظر فاصله منظورم نیست...میخوام بگم یه پدیده ای نزدیکه اتفاق بیفته...مثلا میخوام بگم ((((استال نزدیک هست که شروع بشه))))
باتشکر
معمولا تو اینجور مواقع از عبارت بنطر میرسد استفاده می کنند
اینطوری میگن ک بنطر میرسه می خواهد شروع بشه
seems to be
کل جملتو ب فراسی بگو لطقاIt seems that the high-pressure region at fi=0.0249 exceeds the position of maximum thickness of blade (30.3% of chord) and hence stall starts.
میخوام بگم شروع استال نزدیکه(هنوز استال نشده ولی داره نزدیک میشه به استال)....آن به نظر میاید رو اول گفتم....ممنون میشم بیشتر راهنمایی کنین...
دوس عزیز این فارسیشم نا مفهومه فاعل جمله جی ک از پره عبور می کنه اگه هوا منظورتهسلام ممنون..
به نظر میرسه که ناحیه فشار بالا در ضریب جریان 0.249، از ماکزیمم ضخامت پره تخطی میکند( یا تجاوز میکند- یا بیشتر می شود) و از این رو این باعث میشه استال نزدیک بشه.
( یا میتونین بگین و ازین رو استال نزدیک میشه...ولی جمله بالایی بهتره)
.
.
.
.
.
.
..
..
.
.
.
.
موضوع در مورد یه توربین جریان هواست که برق تولید میکنه
تشکر فراوان
واسه اینی که گفتی از be about to میشه استفاده کرد. بالطبع واسه "نزدیک بودن به شروع" هم start رو بهش میشه اضافه کرد، مثلا:
when the water is about to start boling
من نمیدونم استال خودش یه فعل هست یا نه. اگه یه پدیده باشه میشه مثلاً گفت causes the stall to be about to start/happen/begin
ولی اگه stall خودش فعل باشه، این به نظرم مناسبتر هست: causes the stall to be close
در کل اگه سخت نگیری جفتش رو میشه استفاده کرد.
پس همون اولی رو استفاده کنید. بله میتونید در این مواقع از google scholar کمک بگیرید: https://scholar.google.com/scholar?hl=en&q=%22to+be+about+to+%22&btnG=&as_sdt=1%2C5&as_sdtp=
to be about to do something اصطلاح خیلی مرسومی هست. عجیبه که نشنیدید to be or not to be? that is the question (شکسپیر)
واسه اینی که گفتی از be about to میشه استفاده کرد. بالطبع واسه "نزدیک بودن به شروع" هم start رو بهش میشه اضافه کرد، مثلا:
when the water is about to start boling
من نمیدونم استال خودش یه فعل هست یا نه. اگه یه پدیده باشه میشه مثلاً گفت causes the stall to be about to start/happen/begin
ولی اگه stall خودش فعل باشه، این به نظرم مناسبتر هست: causes the stall to be close
در کل اگه سخت نگیری جفتش رو میشه استفاده کرد.
سلام دوستان...
برای جملاتی که چند تا and پشت سر هم داریم باید چطوری بنویسیم؟...باید ابتدا بین موارد گفته شده ویرگول بزاریم و برای مورد آخر فقط یه and بزاریم؟
با تشکر
سلام
بله بعضی گرامرها هم میگن قبل از موردآخر کاما/ویرگول قبل and بزاریم. این گرامر برای چنداسم و صفت و کلمه پشت سرهم صدق میکنه. جملات پشت سرهم را میشه با کلمات مختلفی مرتبط کرد بسته به معنی. اگر امکان داره جملات را اینجا بنویسید.
these factors is due to a region of reversed flow in suction surface and interaction between wake of upstream blade and boundary layer on the suction surface of the blade [2] and boundary layer separation and interaction between boundary layers of the hub and the blades and non-uniform pressure of rotor and wake near suction surface that cause entropy increase or generation
ممنون میشم از نظر گرامری هم اگه مشکل داشته راهنمایی کنین
تشکر فراوان
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
سوالات رایج مجموعه آموزش زبان انگلیسی | زبان انگلیسی | 6 |