### سوالات، درخواستها و مشكلات خود را درمورد زبان انگليسی اينجا مطرح كنيد ###

68 Yalda

عضو جدید
پرسش نامه ICC بایرام

پرسش نامه ICC بایرام

من یه مدته دنبال این پرسش نامم و پیداش نمیکنم
plz help me:(
 

Sima

مدیر تالار مهندسی هسته ای همکار مدیر تالار زبان
مدیر تالار
کاربر ممتاز
سلام..

من الان however رو میزنم تو دیکشنری اصلا معنی (در حالی) که رو نداره....ممنون میشم یکی راهنمایی کنه...

سلام
سال نوتون پیشاپیش مبارک
.
.
contrastدقیق متوجه سوالتون نشدم ولی برای
از_while
هم میشه استفاده کرد که معنی درحالیکه میده
به معنی هرچند که هستش.(however)ولی
 

Coronaa

کاربر فعال
A job should be more like pleasure rather than pain​
این معنیش چیه؟


You now once you set your heart on doing something it doesn’t wear you down, beaten and fatigued all the time.
کلمه ی time نباید جمع بسته بشه؟
معنی کلیش چی میشه؟
کسی نیست کمک کنه؟؟؟
 

گلبرگ نقره ای

کاربر فعال تالار زبان انگلیسی ,
کاربر ممتاز
A job should be more like pleasure rather than pain​
این معنیش چیه؟


You now once you set your heart on doing something it doesn’t wear you down, beaten and fatigued all the time.
کلمه ی time نباید جمع بسته بشه؟
معنی کلیش چی میشه؟

یه شغل بیشتر باید شادی بخش باشه تا دردآور... یعنی باعث خوشحالی و نشاط بشه
 

گلبرگ نقره ای

کاربر فعال تالار زبان انگلیسی ,
کاربر ممتاز
A job should be more like pleasure rather than pain​
این معنیش چیه؟


You now once you set your heart on doing something it doesn’t wear you down, beaten and fatigued all the time.

نه Time جمع بسته نمی شه اینجا."می دونی وقتی ک دلت با انجام کاری هست ( یعنی دلت می گه اون کارو انجام بدی) تو رو از پا درنمیاره، شکستت نمی ده یا باعث خستگیت نمی شه !
به نظرم این معنی اومد
 

Coronaa

کاربر فعال
نه Time جمع بسته نمی شه اینجا."می دونی وقتی ک دلت با انجام کاری هست ( یعنی دلت می گه اون کارو انجام بدی) تو رو از پا درنمیاره، شکستت نمی ده یا باعث خستگیت نمی شه !
به نظرم این معنی اومد
مرسی.
جمله ی set your heart چی معنی میده؟؟؟ مگه نمیگه قلبت رو روی انجام کاری تنظیم میکنید

مگه حرف all جمع نمیبنده ؟
 
آخرین ویرایش:

Coronaa

کاربر فعال
این دو جمله چی معنی میده :
You leave your resume and might be invited for an interview

You have got to know somebody to pull a few strings for you.​
جمله ای که قرمز کردم یک اصطلاحه؟
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
این دو جمله چی معنی میده :
You leave your resume and might be invited for an interview

You have got to know somebody to pull a few
for you.
جمله ای که قرمز کردم یک اصطلاحه؟

سلام جمله اول میگه :اگه شما رزومه ات رو بفرستی ممکنه برای مصاحبه دعوت بشی.
در جمله دوم قسمت قرمز یعنی مجبور بودن و معنی بایستن رو میرسونه
و معنی جمله میشه:برای اینکه کسی رو متقاعدبه انجام کاری بکنی باید نسبت بهش شناخت کافی داشته باشی to pull a few strings for you= [FONT=&quot]to use influence (with someone to get something done[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
 

Coronaa

کاربر فعال
Tribalism or favorism might be at work.

توی جمله ی بالا میگه در کار کردن ممکنه آشنا بازی وجود داشته باشه؟

میشه از نظر گرامری بگید که enough چرا در این قسمت قرار گرفته؟ :
Sometimes, you need to have connections to be lucky enough to get a job.​
 
آخرین ویرایش:

حدیثه قنبری

عضو جدید
سلام،وقتتون بخیر.من به کمکتون برا ترجمه یه فیلم 5دقیقه ای از نیروگاه هسته ای نیازمندم...خواهش میکنم کمکم کنید......hadisgh2010@yahoo.com.........
 

گلبرگ نقره ای

کاربر فعال تالار زبان انگلیسی ,
کاربر ممتاز
مرسی.
جمله ی set your heart چی معنی میده؟؟؟ مگه نمیگه قلبت رو روی انجام کاری تنظیم میکنید

مگه حرف all جمع نمیبنده ؟
همون معنی ک گفتم معنی مفهمومیش میشه. شما نباید کلمه به کلمه انگلیسی رو معنی کنید

all the time معنی همیشه میده ...جمع بسته نمیشه
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
Tribalism or favorism might be at work.

توی جمله ی بالا میگه در کار کردن ممکنه آشنا بازی وجود داشته باشه؟

میشه از نظر گرامری بگید که enough چرا در این قسمت قرار گرفته؟ :
Sometimes, you need to have connections to be lucky enough to get a job.

at workدر جمله اول یعنی کارامد بودن منظورش اینه که ممکنه آشنابازی مفید و موثر واقع بشه
در جمله دوم از نظر گرامری نقش enoughبعنوان Intensifier میباشد

Intensifier:
a word, esp an adjective or adverb, that has little semantic content of its own but that serves to intensify the meaning of the word or phrase that it modifies: awfully and up are intensifiers in the phrases awfully sorry and cluttered up
 

Coronaa

کاربر فعال
میشه بگید مفهوم این متن چیه؟

The merge-and-split rules simply mean that two (or more) coalitions will merge if their merger would do more good than harm to the overall coalition value (or equivalently, sum-rate) of the merged coalition. Otherwise, coalitions will split into smaller ones or even singletons

با تشکر از دوستان
 

Asghar_

عضو جدید
سلام دوستان...

(نزدیک بودن) به زبان انگلیسی چی میشه؟...از نظر فاصله منظورم نیست...میخوام بگم یه پدیده ای نزدیکه اتفاق بیفته...مثلا میخوام بگم ((((استال نزدیک هست که شروع بشه))))

باتشکر
 

toraj_reza63

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلام دوستان...

(نزدیک بودن) به زبان انگلیسی چی میشه؟...از نظر فاصله منظورم نیست...میخوام بگم یه پدیده ای نزدیکه اتفاق بیفته...مثلا میخوام بگم ((((استال نزدیک هست که شروع بشه))))

باتشکر
معمولا تو اینجور مواقع از عبارت بنطر میرسد استفاده می کنند
اینطوری میگن ک بنطر میرسه می خواهد شروع بشه
seems to be
 

Asghar_

عضو جدید
معمولا تو اینجور مواقع از عبارت بنطر میرسد استفاده می کنند
اینطوری میگن ک بنطر میرسه می خواهد شروع بشه
seems to be

It seems that the high-pressure region at fi=0.0249 exceeds the position of maximum thickness of blade (30.3% of chord) and hence stall starts.

میخوام بگم شروع استال نزدیکه(هنوز استال نشده ولی داره نزدیک میشه به استال)....آن به نظر میاید رو اول گفتم....ممنون میشم بیشتر راهنمایی کنین...
 

Asghar_

عضو جدید
سلام.

این جملات زیر از نظر مفهومی و گرامری درسته؟

The force F_T is responsible for the torque and consequently the blade power while the axial force F_A results in an axial thrust along the axis of the rotor, which has to be absorbed by the bearings.
 

toraj_reza63

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
It seems that the high-pressure region at fi=0.0249 exceeds the position of maximum thickness of blade (30.3% of chord) and hence stall starts.

میخوام بگم شروع استال نزدیکه(هنوز استال نشده ولی داره نزدیک میشه به استال)....آن به نظر میاید رو اول گفتم....ممنون میشم بیشتر راهنمایی کنین...
کل جملتو ب فراسی بگو لطقا
 

Asghar_

عضو جدید
سلام ممنون..

به نظر میرسه که ناحیه فشار بالا در ضریب جریان 0.249، از ماکزیمم ضخامت پره تخطی میکند( یا تجاوز میکند- یا بیشتر می شود) و از این رو این باعث میشه استال نزدیک بشه.

( یا میتونین بگین و ازین رو استال نزدیک میشه...ولی جمله بالایی بهتره)

.
.
.
.
.
.
..

..
.
.
.
.
موضوع در مورد یه توربین جریان هواست که برق تولید میکنه

تشکر فراوان
 

toraj_reza63

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلام ممنون..

به نظر میرسه که ناحیه فشار بالا در ضریب جریان 0.249، از ماکزیمم ضخامت پره تخطی میکند( یا تجاوز میکند- یا بیشتر می شود) و از این رو این باعث میشه استال نزدیک بشه.

( یا میتونین بگین و ازین رو استال نزدیک میشه...ولی جمله بالایی بهتره)

.
.
.
.
.
.
..

..
.
.
.
.
موضوع در مورد یه توربین جریان هواست که برق تولید میکنه

تشکر فراوان
دوس عزیز این فارسیشم نا مفهومه فاعل جمله جی ک از پره عبور می کنه اگه هوا منظورته
من جای شما بودم اینطور می گفتم
Pressure side with flow coefficient 2.55 may exceed maximum thickness impeller so that Stal would continue

با این توضیح ک من آلمانی حمله ام رو مرتب می کنم و بعد ب انکلبسی بر می گردونم
 

Asghar_

عضو جدید
واسه اینی که گفتی از be about to میشه استفاده کرد. بالطبع واسه "نزدیک بودن به شروع" هم start رو بهش میشه اضافه کرد، مثلا:
when the water is about to start boling



من نمیدونم استال خودش یه فعل هست یا نه. اگه یه پدیده باشه میشه مثلاً گفت causes the stall to be about to start/happen/begin
ولی اگه stall خودش فعل باشه، این به نظرم مناسب‌تر هست: causes the stall to be close
در کل اگه سخت نگیری جفتش رو میشه استفاده کرد.

ممنون...استال یه پدیده هست فعل نیست

to be فعل درستی هست؟
 

Asghar_

عضو جدید
پس همون اولی رو استفاده کنید. بله میتونید در این مواقع از google scholar کمک بگیرید: https://scholar.google.com/scholar?hl=en&q=%22to+be+about+to+%22&btnG=&as_sdt=1%2C5&as_sdtp=

to be about to do something اصطلاح خیلی مرسومی هست. عجیبه که نشنیدید to be or not to be? that is the question (شکسپیر)

ممنون...

خوب حالا سر جمع چطوری میشه؟....یعنی بعد hence میشه اینو بکار برد؟...یا به کاربر نبرم؟
 

Asghar_

عضو جدید
واسه اینی که گفتی از be about to میشه استفاده کرد. بالطبع واسه "نزدیک بودن به شروع" هم start رو بهش میشه اضافه کرد، مثلا:
when the water is about to start boling



من نمیدونم استال خودش یه فعل هست یا نه. اگه یه پدیده باشه میشه مثلاً گفت causes the stall to be about to start/happen/begin
ولی اگه stall خودش فعل باشه، این به نظرم مناسب‌تر هست: causes the stall to be close
در کل اگه سخت نگیری جفتش رو میشه استفاده کرد.

سلام دوست عزیز...

من به یه نتیجه دیگه با کمک حرف شما رسیدم....ممنون میشم غلط و درست بودنشو بهم بگین.. با توجه به جمله زیر که گفتین:

when the water is about to start boling

چون عنوان موضوع مقاله در مورد توربین هست و این توربین هست که به پدیده استال نزدیک میشه...پس با گفته های شما میتوان گفت به این صورت باید در بیاد:

It seems that the high-pressure region at fi=0.0249 exceeds the blade maximum thickness (30.3% of chord), and hence, causes the turbine to be about to start stall

حالا stall درسته یا stalling؟

واقعا ممنون..
 

Asghar_

عضو جدید
سلام دوستان...

(متغیرهای بی بعد بررسی شده)

Investigated non-dimensional variable

این درسته؟..جای نان دایمنشنال و اینوستیگیتد درسته؟

باتشکر
 

Asghar_

عضو جدید
سلام دوستان...

برای جملاتی که چند تا and پشت سر هم داریم باید چطوری بنویسیم؟...باید ابتدا بین موارد گفته شده ویرگول بزاریم و برای مورد آخر فقط یه and بزاریم؟

با تشکر
 

GHAZAL2015

عضو جدید
سلام دوستان...

برای جملاتی که چند تا and پشت سر هم داریم باید چطوری بنویسیم؟...باید ابتدا بین موارد گفته شده ویرگول بزاریم و برای مورد آخر فقط یه and بزاریم؟

با تشکر

سلام

بله بعضی گرامرها هم میگن قبل از موردآخر کاما/ویرگول قبل and بزاریم. این گرامر برای چنداسم و صفت و کلمه پشت سرهم صدق میکنه. جملات پشت سرهم را میشه با کلمات مختلفی مرتبط کرد بسته به معنی. اگر امکان داره جملات را اینجا بنویسید.
 
آخرین ویرایش:

Asghar_

عضو جدید
سلام

بله بعضی گرامرها هم میگن قبل از موردآخر کاما/ویرگول قبل and بزاریم. این گرامر برای چنداسم و صفت و کلمه پشت سرهم صدق میکنه. جملات پشت سرهم را میشه با کلمات مختلفی مرتبط کرد بسته به معنی. اگر امکان داره جملات را اینجا بنویسید.

these factors is due to a region of reversed flow in suction surface and interaction between wake of upstream blade and boundary layer on the suction surface of the blade [2] and boundary layer separation and interaction between boundary layers of the hub and the blades and non-uniform pressure of rotor and wake near suction surface that cause entropy increase or generation

ممنون میشم از نظر گرامری هم اگه مشکل داشته راهنمایی کنین

تشکر فراوان
 

Asghar_

عضو جدید
دوستان سلام.

من میخوام از دو قید مکان پشت سر هم استفاده کنم باید چطوری بنویسم؟....مثلا به جمله زیر توجه کنین:

another reason of high entropy generation is due to a region of reversed flow at near blade hub in the suction surface

این رو هم توجه کنین که near hob در درون suction surface قرار دارد....حالا چطوری بیان کنمش؟

باتشکر فراوان
 

GHAZAL2015

عضو جدید
these factors is due to a region of reversed flow in suction surface and interaction between wake of upstream blade and boundary layer on the suction surface of the blade [2] and boundary layer separation and interaction between boundary layers of the hub and the blades and non-uniform pressure of rotor and wake near suction surface that cause entropy increase or generation

ممنون میشم از نظر گرامری هم اگه مشکل داشته راهنمایی کنین

تشکر فراوان

فکرمیکنم باید از پارالل استراکچرها استفاده کنید تا از تکرار کلمه اند جلوگیری بشه. ببخشیدراستش تا حالا مهندسی (مکانیک!) ترجمه نکردم و درک مفهوم دقیق این جمله ها برام سخته. چند مثال از ساختارهای موازی مینویسم امیدوارم کمک کنه.

Vitamin C is destroyed by heat, storage, or exposure to air.
There is evidence that vitamin C prevents heart disease, speeds wound healing, and helps gum disease
Large amounts of Vitamin C can be bought in the form of crystals, or in the form of granules
when people get scurvey their cells tend to disintegrate and to fall apart
Claims for vitamin C such as reducing stress and improving athletic performance have not been scientifically demonstrated
Both fruits and vegetables are rich sources of vitamin C
Since vitamin A is not created in the body, it must be supplied by either food or supplements
together with, as well as, in addition to, along with, accompanied byشاید از این فریزها هم بتونید استفاده کنید یا از not only---but also
these factors are due to
cause اگر به فاعل مفرد برگرده اس میگیره.
گاهی اوقات میشه از gerund هم برای مرتبط کردن جملات استفاده کرد یا به کاربردن adverb/ adjective/noun clause
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
Persia1 سوالات رایج مجموعه آموزش زبان انگلیسی زبان انگلیسی 6

Similar threads

بالا