عمیقترین دردزندگی...
دل بستن به کسی است
که بدانی...!!!
هرگزبه توتعلق ندارد!
دلم می خواهد قوانین چند هزار روزه زندگی ام را به پای کسی بشکنم که مطمئن باشم ز بودنش...
مهم نیست ڪه دیگربآشے...
ڪه دیگردوستم دآشته بآشے...
ڪه دیگر مرآ به خآطر بیآورے یآ نه...
ڪه دیگر تورآ بآ دیگرے میبینم...
مهم اینست ڪه زمآنے که تنهآ میشوے....؛
زمآنے ڪه دلت گرفت ... ،
چگونه و با چه رویے
سر به آسماטּ بلند ڪنے وبگویے:
خدآیا مـــטּ ڪه گنآهے نڪردم
آفتاب زمستان شدی
ولی باز هم بدان که هنوز آفتابی
بتاب به روزگار خودت...
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
.·´¯`·»«* ♥●•٠·˙...خدایِ عاشقانه هایِ کوچک... ˙·٠•●♥ .·´¯`·»«* | ادبیات | 289 | ||
`•-☆•--( “)(“ )-•-☆ فانتزی های عاشقانه من`•-☆•--( “)(“ )-•-☆ | ادبیات | 515 | ||
نامه ھای عاشقانه ی نیما | ادبیات | 4 | ||
نامه عاشقانه من | ادبیات | 1993 | ||
اصطلاحات عاشقانه قديم! | ادبیات | 12 |