رد پای احساس ...

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
جاذبه ے
چشمانت
ڪهنه شرابیست ڪه مست
میڪند مراا...


یادم ڪن...
ڪَاااهی...
به نڪَااهی...


#آناا_ڪیاجمالی
 

شبگرد23

عضو فعال شعر نو
کاربر ممتاز
.
.
من گمان كردم رفتنت ممكن نیست
رفتنت ممكن شد...
باورش ممكن نیست..... 🍁
 

شبگرد23

عضو فعال شعر نو
کاربر ممتاز
بــــــاید بگـــــــردم

جای تولـــــــدم را عوض کنم

ببینم کجای دنیا می شود

به خاطر یک بـــــــوسه زندگی کرد... 🍁
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
به دیدنم اگر می آیی
برایم آفتابگردان بیاور
که من عاشق نورم و هر آنچه
او را جستجو کند


#معصومه_صابر
 

$marziyeh67$

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
💞طفلی به نام شادی
دیری است گم شده است
با چشم های روشن براق
با گیسویی بلند
– به بالای آرزو -
هرکس از او نشانی دارد
ما را کند خبر
این هم نشان ما:
یک سو خلیج فارس
سوی دگر خرز …

#محمدرضا شفیعی کدکنی
 

شبگرد23

عضو فعال شعر نو
کاربر ممتاز
بانو...مرد نبوده‌ای كه بدانی...

سرت روی بازوانم...یا ناخنت در گودی آرنجم

امنیت تو نیست...




امنیت من است!
 

pandarm

کاربر بیش فعال
ذوق شعرم را کجا بردى که بعد از رفتنت
عشق و شعر و دفتر و خودکار آرامم نکرد..

زنده‌یاد بانو نجمه زارع
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
باز در
خلوتِ من...
دست خیال...
صورت شاد تو را
نقش نمود...
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
ای در میان جانم و جان از تو بی خبر
وز تو جهان پر است و جهان از تو بی خبر


نقش تو در خیال و خیال از تو بی‌نصیب
نام تو بر زبان و زبان از تو بی خبر


#عطار_نیشابوری
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
زندگی رقص نجیبی ست
که بر چشمه ی بودن جاریست
رقص ِ یک شاپرک بازیگوش
لای یک دسته گل ِ یاس ِ معطر در باغ
رقص ِ یک نغمه ی آرام ِ اذان
که شبی باد میان من و این قبله پراکنده کند
رقص کِرمی شب تاب،
که شبیه ِ تپش ِ خورشید است
زندگی شعر ِ نجیبی ست
که در دفتر ِ اندیشه ی این گنبد ِ دَوار
پر از قافیه است
چه کسی گفت خدا شاعر نیست
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
وقتی می‌گویی نرو
از انگاه که می‌گویی بیا
بیشتر دوستت دارم ...
نمیدانم و هرگز
هم نخواهم فهمید
نرو
از بیا
چرا اینگونه
محزون تر است ؟!
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
چیزی از عشق بلاخیز نمی‌دانستم
هیچ از این دشمن خونریز نمی دانستم


عشق اگر پنجره‌ای باز نمی‌کرد به دوست
مرگ را اینهمه ناچیز نمی‌دانستم....


#سجاد_سامانی
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
«بعد از مدتے سکوت❥
آن که بی‌بهانه حرفے می‌زند؛»
حتے شده سوالے بیهوده
عاشق‌تر است...
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
M *** ♥♥♥ در خلوت احساس ♥♥♥ *** ادبیات 2235

Similar threads

بالا