درخواست اشعار کارو

ashima

عضو جدید
سلام یه مدیران تاپیک هنر و ادبیات
من درخواست اشعار کامل از کارو را دارم
اگه ممکنه واسم بذارن ممنون میشم
 

hami_life

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام
من دو سه تا شعر از کارو دارم برات می زارم شاید کمکت کنه ببخشید که کاملشو ندارم اگه شعر خاصی ازش مد نظرته بگو برات بزارم
 

hami_life

عضو جدید
کاربر ممتاز
شبی در حال مستی تکیه بر جای خدا کردم
در آن یک شب خدایی من عجایب کارها کردم
جهان را روی هم کوبیدم ، از نو ساختم گیتی
ز خاک عالم کهنه جهانی نو بنا کردم
کشیدم بر زمین از عرش ، دنیا دار سابق را
خدا را بندۀ خود کرده ، خود گشتم خدای او
خدایی با تسلط هم به ارض و هم سما کردم
میان آب شستم سر یه سر برنامۀ پیشین
هر آن چیزی که از اول بود ، نابود و فنا کردم
نمودم هم بهشت و هم جهنم هر دو را معدوم
کشیدم پیش نقد و نسیه هر دو را رها کردم
نماز و روزه را تعطیل کردم ، هر دو را بستم
و تلق بندگی را از ریاکاری جدا کردم
امام و قطب و پیغمبر نکردم در جهان منصوب
خدایی بر زمین و بر زمان بی کدخدا کردم
نکردم خلق ، ملا و فقید و زاهد و صوفی
نه تعیین بهر مردم مقتدا و پیشوا کردم
شدم خود مقتدای پیشوایی در همه عالم
به تیپا پیشوایان را به دور از پیش پا کردم
بدون اسقف و پاپ و کشیش و مفتی اعظم
خلایق را به امر حق شناسی آشنا کردم
نه آوردم به دنیا روضه خوان و مرشد و رمال
نه کس را مفتخواه و هرزه و لات و گدا کردم
نمودم خلق را آسوده از شر ریاکاران
به قدرت در جهان خلع بد از اهل ریا کردم
ندادم فرصت مردم فریبی بر عبا پوشان
نخواهم گفت آن کاری که با اهل ریا کردم
به جای مردم نادان نمودم خلق ، گاو و خر
میان خلق آنان را پی قدرت رها کردم
مقدر داشتم خالی زمنت رزق مردم را
نه شرطی در نماز و روزه و ذکر و دعا کردم
نکردم پشت سر هم بندگان لخت و عور ایجاد
به مشتی بندگان آبرومند اکتفا کردم
هر آنکس را که می دانستم از اول بود فاسد
نکردم خلق و عالم را بری از هر جفا کردم
به جای جنس تازی آفریدم مردم دل پاک
قلوب مردمان را مرکز مهر و وفا کردم
سری کو داشت بر سر فکر استثمار کوبیدم
رجال خائن و مزدور را در آتش افکندم
سپس خاکستر اجسادشان را بر هوا کردم
نه جمعی را برون از حد بدادم مکنت و ثروت
نه جمعی را به درد بی نوایی مبتلا کردم
نه یک بی آبرویی را هزار گنج بخشیدم
نه بر یک آبرومندی دو صد ظلم و جفا کردم
نکردم هیچ فردی را قرین محنت و خواری
گرفتاران محنت را رها از تنگنا کردم
به جای آنکه مردم را گذارم در غم و ذلت
گره از کار های مردم غم دیده وا کردم
به جای آنکه بخشم خلق را امراض گوناگون
به الطاف خدایی درد مردم را دوا کردم
جهانی ساختم پر عدل و داد و خالی از تبعیض
تمام بندگان خویش را از خود رضا کردم
نگویندم که تاریکی به کفشت هست از اول
نکردم خلق شیطان را عجب کاری به جا کردم
چو می دانستم از اول که در آخر چه خواهد شد
نشستم فکر کار ابتدا وانتها کردم
نکردم اشتباهی چون خدای فعلی عالم
خلاصه هر چه کردم خدمت و مهر و صفا کردم
ز من سر زد هزاران کار دیگر تا سحر لیکن
چو از خود بی خود بودم ، ندانستم چه ها کردم
سحر چون گشت از مستی شدم هوشیار
خدایا در پناه می جسارت بر خدا کردم
شدم بار دگر یک بندۀ درگاه او گفتم
خداوندا نفهمیدم خطا کردم
 

hami_life

عضو جدید
کاربر ممتاز
زین سپس با دگران عشق و صفا خواهم کرد
همچو تو یکسره من ترک وفا خواهم کرد

زین سپس جای وفا چو تو جفا خواهم کرد
ترک سجاده و تسبیح و َردا خواهم کرد


گذر از کوی تو چون باد صبا خواهم کرد


هرگز این گوش من از تو سخن حق نشنید
مردمان گوش به افسانهَ زاهد ندهید

داده از پند به من پیر خرابات نوید
کز تو ای عهد شکن این دل دیوانه رمید



شِکوه زآین بدت پیش خدا خواهم کرد



درس حکمت همه را خواندم و دیدم به عیان
بهر هر درد دوایی است دواها پنهان

نسخهَ درد من این بادهَ ناب است بدان
کز طبیبان جفا جوی نگرفتم درمان



زخم دل را میِ ناب دوا خواهم کرد



من که هم می خورم و دُردی آن پادشهم
بهتر آنست که اِمشب به همانجا بروم

سر خود بر در خُمخانهَ آن شاه نهم
آنقدر باده خورم تا زغم آزاد شوم



دست از دامن طناز رها خواهم کرد



خواهم از شیخ کشی شهره این شهر شوم
شیخ و ملاء و مُریدان همه را قهر شوم

بر مذاق همه شیخان دغل زهر شوم
گر که روزی زقضا حاکم این شهر شوم



خون صد شیخ به یک مست روا خواهم کرد



زکم و بیش و بسیار بگیرم از شیخ
وجه اندوخته و دینار بگیرم از شیخ

آنقدر جامه و دستار بگیرم از شیخ
باج میخانهَ اَمرار بگیرم از شیخ



وسط کعبه دو میخانه بنا خواهم کرد



وقف سازم دو سه میخانهَ با نام و نشان
وَندَر آنجا دو سه ساقی به مهروی عیان

تا نمایند همه را واقف ز اسرار جهان
گِرد هر چرخ به من مهلتی ای باده خواران



کف این میکده ها را زعبا خواهم کرد



هر که این نظم سرود خرٌم و دلشاد بُود
خانهَ ذوقی و گوینده اش آباد بُود

انتقادی نبود هر سخن آزاد بُود
تا قلم در کف من تیشهَ فرهاد بُود



تا ابد در دل این کوه صدا خواهم کرد
 

ashima

عضو جدید
دوست عزیزم ممنون از لطفت خیلی محبت کردی اما اگه کاملش رو پیدا کردی واسم بذار ممنون میشم
 

hami_life

عضو جدید
کاربر ممتاز
نمی دونم منظورت از کاملش چیه کتابش رو می خوای ؟
من از کارو شعر زیاد دارم یعنی همرو بزارم ؟
 

ashima

عضو جدید
نمی دونم منظورت از کاملش چیه کتابش رو می خوای ؟
من از کارو شعر زیاد دارم یعنی همرو بزارم ؟

دوست من از کمکت ممنونم منظور من اینه اگه به صورت یه فایل زیپ شده باشه خیلی خوبه اگه بتونی واسم فایل زیپش و بذاری ازت ممنون میشم
 

secret_f

عضو جدید
کاربر ممتاز
این گزیده اشعارشه سعی می کنم کاملشو گیر بیارم;)
 

پیوست ها

  • karo.pdf
    484.6 کیلوبایت · بازدیدها: 0

ashima

عضو جدید
دمت گرم داداش خیلی حال دادی . اگه کاملشو گیر اوردی دیگه خیلی نوکرتم
 

Similar threads

بالا