خودتو با یه شعر وصف کن...!
- شروع کننده موضوع secret_f
- تاریخ شروع
من هنوز عاشقم!
آنقدر که
می توانم هر شب
بدون اینکه خوابم ببرد
از اول تا آخر بی وفایی هایت را
بشـــــــــــــــمارم
و دست آخر
باز همه را
فراموش کنم...!
آنقدر که
می توانم
اسمت را
روی تمام آبهای دنیا بنویسم
و باز هم جا کم بیاورم
آنقدر که
می توانم
شب ها طوری به یادت گریه کنم که
خدا جایم را با آسمان عوض کند!
و من هنوز عاشقم
آنقدر که
می توانم
چشم هایم را ببندم
و خیال کنم:
هنوز دوستم داری!
آنقدر که
می توانم هر شب
بدون اینکه خوابم ببرد
از اول تا آخر بی وفایی هایت را
بشـــــــــــــــمارم
و دست آخر
باز همه را
فراموش کنم...!
آنقدر که
می توانم
اسمت را
روی تمام آبهای دنیا بنویسم
و باز هم جا کم بیاورم
آنقدر که
می توانم
شب ها طوری به یادت گریه کنم که
خدا جایم را با آسمان عوض کند!
و من هنوز عاشقم
آنقدر که
می توانم
چشم هایم را ببندم
و خیال کنم:
هنوز دوستم داری!
بـــه شـــوق ِ دیــــدارت ..
چـــه آب و جـــارویی راه انـــداخــتــه انـــد !
چــشـــمـــهـــا و مــــژه هــــایـــم ...
[FONT="]من امشب بر بال شکسته ی مرغ خیال سر بهپرواز در می آورم[/FONT]
[FONT="]و در نیمه ای از فراز آسمان ها گذر خواهمکردتا در شهری به[/FONT]
[FONT="]کوچکی دستانت و به زیبائی چشمانت فرود آیمو به جستجوی[/FONT]
[FONT="]تو کوچه به کوچه و خانه به خانه آن شهررا زیر و رو کنم تا به خانه ای[/FONT]
[FONT="]که بوی عطر آشنایی تو را دارد پا نهم ودر ِ قفس قلب بی قرارم را[/FONT]
[FONT="]به آغوش تو خراب کنم و دوباره همراه آنمرغ خیال از صخره ها به[/FONT]
[FONT="]دشت های منجمد و از کوه های غم انگیز بهروزگار تنهائی خود باز[/FONT]
[FONT="]گردم و به انتظار بنشینم تا[/FONT]
[FONT="]تو بیائی[/FONT].
[FONT="]و در نیمه ای از فراز آسمان ها گذر خواهمکردتا در شهری به[/FONT]
[FONT="]کوچکی دستانت و به زیبائی چشمانت فرود آیمو به جستجوی[/FONT]
[FONT="]تو کوچه به کوچه و خانه به خانه آن شهررا زیر و رو کنم تا به خانه ای[/FONT]
[FONT="]که بوی عطر آشنایی تو را دارد پا نهم ودر ِ قفس قلب بی قرارم را[/FONT]
[FONT="]به آغوش تو خراب کنم و دوباره همراه آنمرغ خیال از صخره ها به[/FONT]
[FONT="]دشت های منجمد و از کوه های غم انگیز بهروزگار تنهائی خود باز[/FONT]
[FONT="]گردم و به انتظار بنشینم تا[/FONT]
[FONT="]تو بیائی[/FONT].
[FONT="]مُرغِ دِلَم...مُحكَم ميكوُبانَد پَروُبالِ خُودرا[/FONT]...
[FONT="]به ديِوارِ تَنگ وُ تآريكِ دُنيآ[/FONT]....
[FONT="]و مَن دَر آنتِظآرِآمَدنِ يِك نآجي[/FONT]...
[FONT="]تَمآمِ آرِزوُهآيَم رآ پَرپَر ميكُنَم[/FONT]...
[FONT="]وَتُو...حَق به جآنِبْ تَر آز هَمهً[/FONT]...
[FONT="]حَق رآ بِه خودَت ميدَهي[/FONT]....
[FONT="]چِشم به چِشمانِ مَستِ تُو ميدوِزَم[/FONT]...
[FONT="]وَ تُو آرآم آرآم...گآمهآيَت رآ بِه عَقَببَرميدآري[/FONT]...
[FONT="]آي غَريبه[/FONT]...
[FONT="]مَن ميفَهمَم[/FONT]...
[FONT="]وَلي[/FONT]...
[FONT="]دَم نميزَنَم[/FONT]....
[FONT="]به ديِوارِ تَنگ وُ تآريكِ دُنيآ[/FONT]....
[FONT="]و مَن دَر آنتِظآرِآمَدنِ يِك نآجي[/FONT]...
[FONT="]تَمآمِ آرِزوُهآيَم رآ پَرپَر ميكُنَم[/FONT]...
[FONT="]وَتُو...حَق به جآنِبْ تَر آز هَمهً[/FONT]...
[FONT="]حَق رآ بِه خودَت ميدَهي[/FONT]....
[FONT="]چِشم به چِشمانِ مَستِ تُو ميدوِزَم[/FONT]...
[FONT="]وَ تُو آرآم آرآم...گآمهآيَت رآ بِه عَقَببَرميدآري[/FONT]...
[FONT="]آي غَريبه[/FONT]...
[FONT="]مَن ميفَهمَم[/FONT]...
[FONT="]وَلي[/FONT]...
[FONT="]دَم نميزَنَم[/FONT]....
[FONT="]گاهی وقــتها روی نیــمکت تنهایـیم مینشینمــ[/FONT]......
[FONT="]آنــ زمان که چشمهایم پر از غوغای رها شدناستـــ[/FONT].....
[FONT="]تنها خواهش دلم حضور کسی استــ[/FONT]......
[FONT="]در کنار منــ[/FONT]....
[FONT="]رویــــــ ایـــــن نیمکـــــــت[/FONT]......
[FONT="]نـــهــ کــلامی میخواهمـــ[/FONT].....
[FONT="]نـــهــ نــگاهی کهــ محســـــــور کنــدمــرا[/FONT].....
[FONT="]تنـــــها صـــدای آرامــ بخــش یک نفــسکافیـــــست[/FONT].....
[FONT="]همینـــ[/FONT]
مشت می کوبم بر در
پنجه می سایم بر پنجره ها
من دچار خفقانم،خفقان!
من به تنگ آمده ام از همه چیز
بگذارید هواری بزنم:
-آی
با شما هستم!
این درها را باز کنید!
من به دنبال فضایی می گردم؛
لبِ بامی
سر کوهی
دل صحرایی
که در آنجا نفسی تازه کنم.
آه!
می خواهم فریاد بلندی بکشم
که صدایم به شما هم برسد!
من هوارم را سر خواهم داد!
چاره درد مرا باید این داد کند
از شما خفته ی چند
چه کسی می آید با من فریاد کند؟
فریدون مشیری
پنجه می سایم بر پنجره ها
من دچار خفقانم،خفقان!
من به تنگ آمده ام از همه چیز
بگذارید هواری بزنم:
-آی
با شما هستم!
این درها را باز کنید!
من به دنبال فضایی می گردم؛
لبِ بامی
سر کوهی
دل صحرایی
که در آنجا نفسی تازه کنم.
آه!
می خواهم فریاد بلندی بکشم
که صدایم به شما هم برسد!
من هوارم را سر خواهم داد!
چاره درد مرا باید این داد کند
از شما خفته ی چند
چه کسی می آید با من فریاد کند؟
فریدون مشیری
پژواکِ خودم بودم و خود را نشینیدم
ای هر چه صدا،هر چه صدا ،هر چه صدا ، تو
ای هر چه صدا،هر چه صدا ،هر چه صدا ، تو
[FONT="]دلم تنگ میشود، گاهی[/FONT]
[FONT="]برای حرفهای معمولی[/FONT] ...
[FONT="]برای حرفهای ساده[/FONT] ..
[FONT="]برای چه هوای خوبی[/FONT]! ...
[FONT="]دیشب شام چه خوردی؟[/FONT]
[FONT="]و چه قدر خسته ام از چرا؟[/FONT]
... [FONT="]از چگونه[/FONT]!
[FONT="]خسته ام از سوال های سخت[/FONT]
[FONT="]پاسخهای پیچیده[/FONT]
[FONT="]از کلمات سنگین[/FONT]
[FONT="]فکرهای عمیق[/FONT]
[FONT="]پیچ های تند[/FONT]
[FONT="]نشانه های با معنا، بی معنا[/FONT] !
[FONT="]دلم تنگ میشود[/FONT]
[FONT="]گاهی برای[/FONT]...
[FONT="]یک "دوستت دارم"ساده[/FONT]
[FONT="]برای حرفهای معمولی[/FONT] ...
[FONT="]برای حرفهای ساده[/FONT] ..
[FONT="]برای چه هوای خوبی[/FONT]! ...
[FONT="]دیشب شام چه خوردی؟[/FONT]
[FONT="]و چه قدر خسته ام از چرا؟[/FONT]
... [FONT="]از چگونه[/FONT]!
[FONT="]خسته ام از سوال های سخت[/FONT]
[FONT="]پاسخهای پیچیده[/FONT]
[FONT="]از کلمات سنگین[/FONT]
[FONT="]فکرهای عمیق[/FONT]
[FONT="]پیچ های تند[/FONT]
[FONT="]نشانه های با معنا، بی معنا[/FONT] !
[FONT="]دلم تنگ میشود[/FONT]
[FONT="]گاهی برای[/FONT]...
[FONT="]یک "دوستت دارم"ساده[/FONT]
یه روزی یه کف بین پیر نشستو فالمو گرفت
گفت و هرچی که گفته بود فکرو خیالمو گرفت
بهم نگاهی کردو گفت فالتو میخوای بگیرم؟
گفتم بگیر بعدم بگو...بگو چه وقتی میمیرم
گفت دخترم کف میبینم قهوه و فنجون ندارم
نه بلدم نه دوس دارم اداشونو در بیارم
گفتم بگو اینم دسام..از روی چپ میگی یا راس؟
خندید و گفت فرق نداره ..هر دستی که میل شماس.
تو زندگیت سختی دیدی فالت چرا پر از غمه؟
م توی اسمت میبینم ..درست میگم نه؟مریمه؟
یکی رو دوست داشتی که رفت..مردا همه عین همن
خوبم توشون پیدا میشه..اما خوبا...خیلی کمن!
بچه بودی چند تا سفر گذشته از بیخ سرت
خیال داری بری سفر خیره الهی سفرت
یکی دیگه تازگیا تو زندگیت پیدا شده
زیاد بهش تکیه نکن دوست داره ولی بده
دشمن چقدر زیاد داری!راستی مگه چه کاره ای؟
فک نکنم دارا باشی..نمیبینم ستاره ای
دوسه تا لکه میبینم..دلت شکسته از کسی
یکی ته قلبته که..میخوای بهش زود برسی
خدا رو از یادنبری! آیندتم پاکه و نیم..
دو سه تا سد تو راهته یکی بزرگ یکی کوچیک
یکی تو قوم و خویشتون یکم مریضه مگه نه؟
همون که اسیرشی؟واست عزیزه مگه نه؟
نگامو چیدم از نگاش با کلی غصه خندیدم
اصلا چی گفت و از چی گفت؟فالم چی بود؟نفهمیدم!
آدمای فال من مثل خودش غریب بودن
یعنی خط های دست من انقد کج و عجیب بودن؟
بگذریم تمامشم هم دروغ نبود
شاید به خاطر همین سرش زیاد شلوغ نبود
سر اونا که راس میگن همیشه خیلی خلوته
چه توی فال چه زندگی دنیا پر خیانته
همه شبیه هم شدیم فال هامونم عین همه
فقط اون از کجا دونست که اسمم مریمه؟!!!!
گفت و هرچی که گفته بود فکرو خیالمو گرفت
بهم نگاهی کردو گفت فالتو میخوای بگیرم؟
گفتم بگیر بعدم بگو...بگو چه وقتی میمیرم
گفت دخترم کف میبینم قهوه و فنجون ندارم
نه بلدم نه دوس دارم اداشونو در بیارم
گفتم بگو اینم دسام..از روی چپ میگی یا راس؟
خندید و گفت فرق نداره ..هر دستی که میل شماس.
تو زندگیت سختی دیدی فالت چرا پر از غمه؟
م توی اسمت میبینم ..درست میگم نه؟مریمه؟
یکی رو دوست داشتی که رفت..مردا همه عین همن
خوبم توشون پیدا میشه..اما خوبا...خیلی کمن!
بچه بودی چند تا سفر گذشته از بیخ سرت
خیال داری بری سفر خیره الهی سفرت
یکی دیگه تازگیا تو زندگیت پیدا شده
زیاد بهش تکیه نکن دوست داره ولی بده
دشمن چقدر زیاد داری!راستی مگه چه کاره ای؟
فک نکنم دارا باشی..نمیبینم ستاره ای
دوسه تا لکه میبینم..دلت شکسته از کسی
یکی ته قلبته که..میخوای بهش زود برسی
خدا رو از یادنبری! آیندتم پاکه و نیم..
دو سه تا سد تو راهته یکی بزرگ یکی کوچیک
یکی تو قوم و خویشتون یکم مریضه مگه نه؟
همون که اسیرشی؟واست عزیزه مگه نه؟
نگامو چیدم از نگاش با کلی غصه خندیدم
اصلا چی گفت و از چی گفت؟فالم چی بود؟نفهمیدم!
آدمای فال من مثل خودش غریب بودن
یعنی خط های دست من انقد کج و عجیب بودن؟
بگذریم تمامشم هم دروغ نبود
شاید به خاطر همین سرش زیاد شلوغ نبود
سر اونا که راس میگن همیشه خیلی خلوته
چه توی فال چه زندگی دنیا پر خیانته
همه شبیه هم شدیم فال هامونم عین همه
فقط اون از کجا دونست که اسمم مریمه؟!!!!
[FONT="]مسافرم[/FONT]
[FONT="]مسافر دريا[/FONT]
[FONT="]منتظرم طوفان شود[/FONT]
[FONT="]تا خودم را به دريا بزنم[/FONT]
[FONT="]خودت كه ميداني[/FONT]
[FONT="]من با ديگران فرق دارم[/FONT]
[FONT="]من[/FONT]
[FONT="]وقتي دلم مي گيرد[/FONT]
[FONT="]به هيچ سيگاري[/FONT]
[FONT="]اجازه نمي دهم[/FONT]
[FONT="]همراهم بسوزد[/FONT]
[FONT="]باران كه مي بارد[/FONT]
[FONT="]به جاي مخفي شدن زير چتر[/FONT]
[FONT="]عاشقانه مي ايستم[/FONT]
[FONT="]پا به پاي باران مي گريم[/FONT]
[FONT="]من با ديگران فرق دارم[/FONT]
[FONT="]اگر خوابيدم و[/FONT]
[FONT="]تو را در خواب ديدم[/FONT]
[FONT="]هرگز بيدار نمي شوم[/FONT]
[FONT="]و اگر بيدار نشدم[/FONT]
[FONT="]مراقب باش[/FONT]
[FONT="]كسي از اسرار ما[/FONT]
[FONT="]خبردار نشود[/FONT]
[FONT="]خودت كه ميداني[/FONT]
[FONT="]ما با ديگران فرق داريم[/FONT]...
[FONT="]مسافر دريا[/FONT]
[FONT="]منتظرم طوفان شود[/FONT]
[FONT="]تا خودم را به دريا بزنم[/FONT]
[FONT="]خودت كه ميداني[/FONT]
[FONT="]من با ديگران فرق دارم[/FONT]
[FONT="]من[/FONT]
[FONT="]وقتي دلم مي گيرد[/FONT]
[FONT="]به هيچ سيگاري[/FONT]
[FONT="]اجازه نمي دهم[/FONT]
[FONT="]همراهم بسوزد[/FONT]
[FONT="]باران كه مي بارد[/FONT]
[FONT="]به جاي مخفي شدن زير چتر[/FONT]
[FONT="]عاشقانه مي ايستم[/FONT]
[FONT="]پا به پاي باران مي گريم[/FONT]
[FONT="]من با ديگران فرق دارم[/FONT]
[FONT="]اگر خوابيدم و[/FONT]
[FONT="]تو را در خواب ديدم[/FONT]
[FONT="]هرگز بيدار نمي شوم[/FONT]
[FONT="]و اگر بيدار نشدم[/FONT]
[FONT="]مراقب باش[/FONT]
[FONT="]كسي از اسرار ما[/FONT]
[FONT="]خبردار نشود[/FONT]
[FONT="]خودت كه ميداني[/FONT]
[FONT="]ما با ديگران فرق داريم[/FONT]...
Similar threads
| Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
|---|---|---|---|---|
|
آموزش وزن شعر فارسی | اشعار و صنايع شعری | 0 | |
|
شعر-بحر طویل | اشعار و صنايع شعری | 4 | |
|
کارگاه شعر تجربی و آموزش | اشعار و صنايع شعری | 28 | |
|
یه بیت به انتهای شعر اضافه کن | اشعار و صنايع شعری | 115 | |
|
داستان عاشقانه یک شعر معروف از مهرداد اوستا | اشعار و صنايع شعری | 2 |