جوک بگو....

♥milad♥

عضو جدید
کاربر ممتاز
با دوستم رفتیم واسش کاپشن بگیریم فروشنده برگشت گفت لباس باید به ذات آدم بیاد ; بیا این کاپشن خود پوست گاوه درجه یکه یک
رسما رفیق مارو گاو کرد هیچی دیگه طفلی از همون روز داره شیر میده !!!
 

♥milad♥

عضو جدید
کاربر ممتاز
عاقا یه سوال... از اونایی ک انگلیش بلدن
چن وخته بد ذهنمو درگیر کرده..
" برو به اتاق " به انگلیسی چی میشه؟؟
من دیگه حرفی ندارم =)))))
 

♥milad♥

عضو جدید
کاربر ممتاز
یه روزی امتحـان جغـرافی داشتیم
منم از جغرافی به حد مرگ بیزارررررر
اتفاقا دوست صمیمیم عاشق جغراقی بود و پشت سرم نشسته بود
بهش گفتم اسمتو رو برگت ننویس که اگه
من یه جا سوالو گیر افتادم برگه هامون رو جابجا کنیم
حفظ کنمو بنویسم از روت. گفت باشه
خلاصه 20 دقیقیه به آخر امتحان برگارو جابجا کردیم
منم اسممو رو برگه دوستم نوشتم پاشدم برگه رو دادم=))
اون هم برگه سفید من درکمال ناباوری دستش بود
شروع کرد تند تند از اول نوشت :))
و این چنین بود که من برای اولین بار جغرافی 20 شدم!
 

باران 686

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
با دوستم رفتیم واسش کاپشن بگیریم فروشنده برگشت گفت لباس باید به ذات آدم بیاد ; بیا این کاپشن خود پوست گاوه درجه یکه یک
رسما رفیق مارو گاو کرد هیچی دیگه طفلی از همون روز داره شیر میده !!!

تشکرام تموم شده.......
ممنون جالب بود...
 

♥milad♥

عضو جدید
کاربر ممتاز
اقا ما پارسال سیزده بدر با خاله اینا رفته بودیم در دامن طبیعت و کباب بودو به به.میگفتیمو میخندیدیم که یهو مامورین زحمتکش محیط زیست تشریف اوردن.اقا مارو میگی انگار موادمخدر جاسازی کردیم.همه میلرزن.خالم با چادر جلوی منقلو گرفته تازه چادرشم باز کرده بود.ماموره اومد گفت چی قایم کردین؟
خالم:هیچی بخدا.ما ادمای شریفی هستیم تا حالا پامون اینجور جاها باز نشده!!!!!!!!!
ماموره مشکوک شد.ب خالم گفت برو کنار وقتی خالم رفت کنارو ماموره منقل کبابو دید یه نگا ب سربازه کردو بعد با هم زدن زیر خنده.
ما هم خندیدیم.یهو مارو نگا کرد هممون ساکت شدیم.اومد جلو یه سیخ برداشت یه ذره خورد گفت:خانم نمکش کمه.عیدتون مبارک.
بعدشم تا رفته پیش ماشینه با سربازه ریسه میومدن.با رفتارای خالم نزدیک بود حکم اعدام بگیریم
 

♥milad♥

عضو جدید
کاربر ممتاز
ظهر یه بازاریاب جاروبرقی درمونو زد تا درو وا کردم پرید توخونه یک کیلو کود گاوی ریخت رو فرشمون گفت اگه من نتونستم اینا رو تا دو دقیقه جمع کنم حاظرم همه رو بخورم. گفتم سس قرمز میخوای یاسفید؟میگه چرا؟میگم سه ماهه پول برقمون ندادیم صبح اومدن قطع کردن.
قیافه اون>:(#؟!._)؟)#7؟)
 

♥milad♥

عضو جدید
کاربر ممتاز
چن روز پیش رفتم خرید. چنتا دختر توو مغازه بودن از این فیس فیسیا با اینکه ظاهرن باهم دوست بودن واسه همدیگه هم کلاس میذاشتن. صحبتشون سره ماشین و مترو این چیزا بود که یکیشون ادعا کرد من که تا حالا سواره مترو اتوبوس نشدم یا با ماشین خودم میرم یا نهایت آژانس. همون موقع هم کارت بانکیشو داد که پول خریدشو حساب کنه . صاب مغازه هم کارتو گرفت نگاه کرد و گفت خانوم ظاهرن کیف مال خودتون نیستا :))) دختره گفت چطور مگه؟:o
آقاهه گفت آخه این کارت متروه
یعنی دختره همونجا دود شد و ناپدید شد.
خدا هیشکیو اینجور علی الحساب ضایع نکنه.
 

♥milad♥

عضو جدید
کاربر ممتاز
عاغا تو اتوبوس نشسته بودم دیگه داشت منفجر میشد ار شلوغی! یهو چشم افتاد به یه پیرمرده که بزور وارد اتوبوس شد. منم سریع تر از بقیه حس انسان دوستانم گل کردو بهش گفتم حاج عاقا بفرمایید بشینید. اونم خیلی تند و سریع گفت: حاجی باباته! خودت پیری! بابات پیره!! جوونای این دوره زمونه ادب ندارن ک!!! والا از اون لحظه به بعد بود که احساس کردم دچار بحران شخصیت شدم.خخخخخ
 

♥milad♥

عضو جدید
کاربر ممتاز
گشت ارشاد:شما با ایشون چه نسبتی دارین؟؟؟؟
دختر:برام شارژ میخره!!!!!!!!!
 

♥milad♥

عضو جدید
کاربر ممتاز
به جون همین وب کم قسم که زل (ظل . ذل) زده تو چشمام: تو فیلم جومونگ، سوسانو اولش که هیچ کاره بود کلیپس نداشت بعد وقتی که به مقام رسید تازه بنده خدا یه کلیپس زد.آخه آخه آخه من نمیدونم این اعتماد به نفسو دخترا تو ایران از کجا اوردن که دختره تو زندگیش تا بحال حق نداشته انتخاب کنه که اول موقع ظرف شستن مایع ظرف شویی رو بر داره یا اسکاج.اونوقت یه کلیپس میزنه اندازه کلاه خود اسپارتاکوس.
 

♥milad♥

عضو جدید
کاربر ممتاز
این روزها باید مثل کلاغ باشی باید عادت کنی بدون اینکه دوستت داشته باشند زندگی کنی ...
 

♥milad♥

عضو جدید
کاربر ممتاز
امروز برای امتحان 10 دقیقه دیر رفتم سر جلسه ;وقتی داشتم میرفتم بشینم دوستام یه جور بهم نیگا میکردن(هیچی نخونده بودن)که من مثل یه قهرمان رفتم سرجام نشستم نمیدونید چه حس خوبی بود
 

♥milad♥

عضو جدید
کاربر ممتاز
از وقتی که عضو فیسبوک شدم فهمیدم
که ظاهر آدما فقط با باطنشون فرق نداره
بلکه ظاهرشون با ظاهرشون هم فرق داره !
 

♥milad♥

عضو جدید
کاربر ممتاز
دستامو شسته بودم ، هنوز خیس بودن...اومدم برقو خاموش کنم برق گرفتتم...واسه داداشم تعریف کردم...یه دقیقه فکر کرد بعد میگه برقم برقای قدیم...می گرفت درجا طرفو خشک می کرد....!!!
یعنی محبت میچکه ازشون...!
نه ....واقعا این داداش بامحبته من دارم؟؟؟
 

♥milad♥

عضو جدید
کاربر ممتاز
جلسه آخر کلاس تغذیه استاد چایی و کیک برا بچه ها آورده بود،آخر ساعت شروع کردیم به خوردن،مشغول خوردن بودیم که استاد به شوخی گفت:شما خجالت نمیکشین؟ این همه درس دادم الان گلوم خشک شده یکی از شما حتی یه تعارف هم نکرد، من بلافاصله بلند شدم رفتم سمت میز استاد، یهو استاد گفت:شوخی کردم میخواستم ببینم کی معرفت داره و از این حرفا،منم گفتم:کی خواست تعارف کنه؟ میخوام پوست کیک رو بندازم توی سطل زباله،و این گونه بود که کلاس منفجر شد ،الان دارم دنبال شماره استاد میگردم تا نندازتم،برام دعا کنید
 

♥milad♥

عضو جدید
کاربر ممتاز
اعتراف میکنم یه بار دو رقم اخر شماره داداشمو اشتباه به دوستش دادم طرف دختر در اومد ...2 اسفند عروسیشونه
 

♥milad♥

عضو جدید
کاربر ممتاز

.. رفتـــــــم ثبــتــ نـــام واســه کــلـاس زبـــان انگــلیـــسی...
......... بعـــــد استـــــاد یــه خـــــودکــــار گــــرفــتـــــ بـــالـا و بــه انگلیــسی پـــــرسیـــــــد: ایـــن چـــیــه ؟؟
....... منـــم بــا اعتمــــــاد بــه سقـــفــ کــــــاذبـــــ , و یــه نگـــاه بــه ..اون دختـــره کــه جـــورابـــ نپـــــوشیـــده بــــود ,, بــه فــــــارســی
... گفتــــــم : خــــــودکـــــار بیـــــک...^ــ^
..... واینجـــوری شـــد کــه الــان بــا بچــه هـــای هفــتـــ , هشــتـــ ســالــه تــــویِ یــه کــلاس نشستـــــــم....^ـ^...
.............!!!
 

♥milad♥

عضو جدید
کاربر ممتاز
عاقا جاتون خالی چندشب پیش تو یه جمع خانوادگی متشکل از تمام اعضای فامیل نشسته بودیم ... اتفاقا شوهر عمه ی گرامی ما هم حضور به هم رسانده بودند ( ایشون در زمینه سینما هیچی حالیش نیس ولی خیلی ادعاش میشه )
خلاصه یه برنامه ایی از تی وی پخش میشد یه مجری بود از چن تا شرکت کننده سوال می پرسید ... و اینک ادامه ی ماجرا ...
آقای مجری : ( آقای بازیگر) سینمای ایران لقب چه کسی ست ؟؟
شوهر عمه ی من ( با اعتماد به نفس بالا ) : عزت الله نیرو انتظامی .
من : جااااااان ؟؟؟ نیرو انتظامی ؟؟
شوهر عمم ( البته هنوز درک نکرده چه سوتی داده ) : بله پس چی ... لابد اسماعیل حاتمی کیا ... هان ؟؟؟
آقا هیچی دیگه من ترجیح دادم سکوت پیشه کنم ... ترسیدم یه ذره دیگه پیش بریم کار به پوران پرستویی و نیلوفر فخیم زاده و اینا بکشه ... من دیگه حرفی ندارم ... ولی واقعا همین ؟؟؟
من :O
عزت الله انتظامی : O-Q
نیروی انتظامی : -D
ستاد فرماندهی کل ناجا :-(((
 

♥milad♥

عضو جدید
کاربر ممتاز
گودزیلای فامیلمون ازم پرسید رشتت چیه؟
پیش خودم گفتم این که بچس چه میفهمه رشته و دانشگاه چیه!! همینجوری الکی گفتم کامپیوتر
برگشت گفت: سخت افزار یا نرم افزار؟ پیوسته یا ناپیوسته؟!!!!!!
هیچی دیگه قرارشد بیاد تو درسا کمکم کنه و اشکالام رو رفع کنه! o_O
 

♥milad♥

عضو جدید
کاربر ممتاز
عاغا ی گوزیلا تو فامیلمون داریم تابستون امسال باهم رفته بودیم مسافرت, وقتی میخواست کمربند ایمنیشا ببنده اول لباسشا در می آورد کمربندا میبست دوباره لبا سشا میپوشید.
بهش میگم واسه چی این کارا میکنی , میگه میخوام اگ پلیس نگهمون داشت خواست جریمه کنه من لباسما در بیارم ببینه کمر بند بستم یکم بخندیم!!!!!!
 

♥milad♥

عضو جدید
کاربر ممتاز
اعتراف میکنم یه بار سر جلسه امتحان یه دختره کنارم نشسته بود و تن تن سوالا رو جواب میداد منم نامردی نکردم بیخیال معلومات خودم شدم همه رو از رو دستش کپی کردم.یه دختره هم اونور نشسته بود داشت منو نگاه میکرد با خودم گفتم داره حرص میخوره که من دارم همه سوالا رو جواب میدم.عاقا بد بختی از اونجا شروع شد که فهمیدم اونی که از رو دستش زدم یه رشته دیگه بوده و اون دختری که منو نیگا میکرد به حماقت من نیگا میکرده :|
فقط نمیدونم چرا اون دختره از اون روز هر وقت منو میدید به رفیقاش یه چیزی میگفت و اونا هر هر میخندیدن
 

♥milad♥

عضو جدید
کاربر ممتاز
یه سری استاد دانشگاه رو دعوت کردن ( از دانشگاه مهندسی ) به فرودگاه و اونا رو توی یه هواپیما نشوندن و وقتی درهای هواپیما رو
بستن از بلندگو بهشون اعلام کردن که"
این هواپیما ساخت دانشجوهای شما هست ..!
وقتی اساتید محترم این خبرو شنیدن همه از دم اقدام به فرار کردن!
همه رفتن به سمت در خروجی جز یه استاد
که خیلی ریلکس نشسته بود ..!
پرسیدن : چرا نشستی؟ نگو که نمیترسی!!
استاد با خونسردی گفت :
اگه این هواپیما ساخت دانشجوهای منه ..
که شک دارم پرواز بکنه .. تـــــــــــــــــازه اگـــه روشن شه..!
 

Similar threads

بالا