جوک و لطیفه، لبخند و خنده :|

وضعیت
موضوع بسته شده است.

...scream...

عضو جدید
کاربر ممتاز
ﺩﯾﺮﻭﺯ ﺟﻠﻮﯼ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﺑﺎ ﺩﻭﺳﺘﻢ ﺑﻪ ﯾﻪ ﭘﺮﺍﺩﻭ ﺗﮑﯿﻪ ﺩﺍﺩﻩ ﺑﻮﺩﯾﻢ ،
ﯾﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﺍﻭﻣﺪ ﮔﻔﺖ ﻣﯿﺸﻪ ﻣﻨﻢ ﺑﻪ ﻣﺎﺷﯿﻨﺘﻮﻥ ﺗﮑﯿﻪ ﺑﺪﻡ ؟
ﮔﻔﺘﻢ ﻧﻪ ﺍﻵﻥ ﻣﯿﺨﻮﺍﯾﻢ ﺑﺮﯾﻢ
ﺑﻌﺪ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺑﺎ ﺭﯾﻤﻮﺕ ﺩﺭ ﭘﺮﺍﺩﻭ ﺭﻭ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩ ﺳﻮﺍﺭ ﺷﺪ ﺭﻓﺖ ))))
Ali
 

...scream...

عضو جدید
کاربر ممتاز
[h=5]دیشب رفتیم خونه خالم اینا یه بچه داره اندازه ماکارونی ۴ ساله،

اومده میگه” این علامت حاکم بزرگ میتی کومان”

خواستم خر کیف شه احترام گذاشتم.

برگشته میگه تو نمی خواد احترام بزاری …تو از خودمونی زومبه!!!!!!

من :|
Ali[/h]
 

...scream...

عضو جدید
کاربر ممتاز
[h=5]ﻫﻤﻪ ﺟﺎﻱ ﺩﻧﻴﺎ ﻣﻠﺖ ﺩﺍﺭﻥ ﺑﺎ تکنولوژی ﭼﻪ ﻛﺎﺭﺍ ﻛﻪ ﻧﻤﻴﻜﻨﻦ
اونوقت جی ال ایکس ﻫﻢ ﺗﺒﻠﻴﻐﺎﺕ کرده گوشی ﻛﻪ ﺭﺍﺣﺖ ﺍﺯ ﺟﻴﺐ ﺩﺭﻣﻴﺎﺩ
ﺍﻧﮕﺎﺭ ﺑﻘﻴﻪ ﮔﻮﺷﻴﺎ ﺑﺎ ﺳﻴﻢ ﺑﻮﻛﺴﻞ ﺩﺭﻣﻴﺎﻥ[/h]Ali
 

...scream...

عضو جدید
کاربر ممتاز
[h=5]روش درس خوندن من در ايام امتحانات :
.
.
.
.
.
.
.
.
.
... .
.
اين كه نمياد..
اينم كه طولانيه ولش
اينم كه تابلويه جوابش چيه
اخيــــــــــــش پاشم برم باشگا :surprised:[/h]
 

...scream...

عضو جدید
کاربر ممتاز
ﯾﻪ ﺩﻭﺳﺘﯽ ﺩﺍﺷﺘﻢ خداوکیلی
ﮐﻪ ﺍﺻﻼ”ﺍﻫﻞ ﺍﯾﻦﺳﻮﺳﻮﻝﺑﺎﺯﯾﺎ ﻭ ﺗﻘﻠﺐ ﻭ ﺍﯾﻦ ﺣﺮﻓﺎ ﻧﺒﻮﺩ.
ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﯾﻪ ﭼﺎﻗﻮ ﻣﯿﺰﺍﺷﺖﺟﯿﺒﺶ ﻣﯿﺮﻓﺖ ﺩﻡ ﺧﻮﻧﻪﯼ ﺍﺳﺘﺎﺩ
ﻣﺎ ﺷﺎﻟﻠﻪ ﺍﻻﻥ ﻣﻬﻨﺪﺱ ﻗﺎﺑﻠﯽ ﻫﻢ ﺷﺪﻩ…
بهش میگفتم رفیخ یه کلاسم برا ما بذار
الان که دیگه پیداش نیس به قرعان :surprised:
 

...scream...

عضو جدید
کاربر ممتاز
امروز رفته بودم بازار یه کاری داشتم
یه دختره اومده بهم میگه پاساژ کارون کجاس ؟!
بهش گفتم یکم جلوتر
بهم میگه :کثافت بی شعور ..میگی یکم جلوتر که باهات بیام بهم شماره بدی؟!:surprised:
 

software eng

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خخخخخخخخخخخخخخ!!!!!!!!خیلی باحاال بووووووووووووود:w15::w15:
 

fati24

کاربر فعال تالار هنر ,
کاربر ممتاز
ایول باخال بود حال کردم.مخصوصا اولی:w40:
 

...scream...

عضو جدید
کاربر ممتاز
اعتراف کنین شمام که بچه بودین موقعی که میخواستین حموم برین قبلش عینک شنا میذاشتین و سرتونو نیم ساعت میکردین تو تشت آب :D
 
آخرین ویرایش:

...scream...

عضو جدید
کاربر ممتاز
[h=5]یه بار يه دونه از اين بازاریاب‌ها از بیمه ایران زنگ زد گفت: ماشین‌تون بیمه‌ي چیه؟
منم گفتم: مگه شما نمی‌ دونی پراید بصورت دیفالت بیمه‌ي امام‌ زمان داره؟!!!

قطع كرد!

ديگه هم زنگ نزد هيش‌ وخت!!:|
[/h]
 

...scream...

عضو جدید
کاربر ممتاز
[h=5]دیشب بابابزرگ و مامان بزرگمو بردیم فرودگاه بدرقه کنیم که برن مکه ، هواپیما تاخیر داشت !

مامان بزرگم نگران بود ، عموم میاد دلداریش بده میگه :

این چیزا عادیه ، تاخیر داره ، نقص فنی پیدا میکنه ، سقوط میکنه ، نگران نباش !:ی
[/h]Ali
 

ارامش ابدی

عضو جدید
عالی بود کلی حال کردم مرسییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی
 

...scream...

عضو جدید
کاربر ممتاز
هنوزم وقتي يادش مي افتم آآآآآآآآآآآي لجم ميگيره!!!

يادتونه كلاس كناري يه معلم داشتن هفته اي 2،3 روز نميومد!

شما هم داشتين!

 

...scream...

عضو جدید
کاربر ممتاز
چقدر خوبـــــه
وقتي داري جوجه کباب درست ميکني ,
خودش بچرخه
بگه :
اينجام ، اينجام ، اينورمم نپخته …
...
دانشمندا چه غلطي ميکنن پس ؟ :|

 

...scream...

عضو جدید
کاربر ممتاز
یه بارم که خواستیم از شنبه درس خوندنو شروع کنیم ،اونم تعطیل شد!
اَه ، خوب برنامه ریزیه آدمو بهم نزنین دیگه :|
 

...scream...

عضو جدید
کاربر ممتاز
غضنفر داشته گريه ميكرده ميگن چى شده؟ ميگه پشيمونم كاش به حرف پدرم گوش كرده بودم. ميگن مگه چي ميگفت؟ ميگه نميدونم... گفتم كه گوش نميكردم!

 

AinOs

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یه بارم که خواستیم از شنبه درس خوندنو شروع کنیم ،اونم تعطیل شد!
اَه ، خوب برنامه ریزیه آدمو بهم نزنین دیگه :|
آره واللا:razz:
روش درس خوندن من در ايام امتحانات :
.
.
.
.
.
.
.
.
.
... .
.
اين كه نمياد..
اينم كه طولانيه ولش
اينم كه تابلويه جوابش چيه
اخيــــــــــــش پاشم برم باشگا :surprised:

هومممممممم
چخده اين روش برام آشناست:surprised:
 

...scream...

عضو جدید
کاربر ممتاز
[h=5]با مامانم رفتيم مغازه تعميرات تلفن كه تلفن بي سيم خونرو بديم درست كنن ...
ياروو تلفنو زده به پيريز بعد با موبايلش زنگ زد كه ببينه زنگ ميخوره يانه ...
تلفن كه زنگ خورد مامانم به من ميگه اين آقاهه شماره مارو ازكجا داشت ...
مااااا­ ­امااااان ... :|[/h]
 

...scream...

عضو جدید
کاربر ممتاز
[h=5]پسر كوچولو بعد از رفتن به رختخواب: بابااااااااااااا
پدر: بله؟
پسر كوچولو: ميشه برام يه ليوان آب بياري؟
پدر: نخير نميشه. قبل از اينكه بخوابي گفتم آب مي خوري؟ گفتي نه.
3 دقيقه بعد، پسر كوچولو: بابااااا تشنه امه، يه ليوان آب مياري؟
پدر: نخيرررر، اگه يه بار ديگه آب بخواي، ميام يكي ميزنم توي گوشت تا بخوابي.
5 دقيقه بعد، پسر كوچولو: بابا.... ميشه وقتي مياي منو بزني، يه ليوان آبم بياري[/h]
 

...scream...

عضو جدید
کاربر ممتاز
[h=5]هیچی ترسناک تر از این نیس بیای خونه ببینی یکی اتاقتو تمیز کرده. حالا ۲ ساعت باید بشینم فکر کنم ببینم چی قایم کرده بودم و آیا کشف شده یا نه[/h]
 

...scream...

عضو جدید
کاربر ممتاز
[h=5]هر وقت دره این یخچال لامصب رو باز میکنیم خالیه ها،
حالا اگه بخوایم یه قابلمه کوچیک تو یخچال جا بدیم o_O
باید یک ساعت پازل حل کنیم با محتویات، تا بتونیم جاش بدیم :|[/h]
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Similar threads

بالا