وقتی اواز میخوانم هر کس نظری میدهد
اما بگذار بگویم
اواز میخوانم تا کسی
نفهمد دردهایم را
تا کسی نفهمد احساس تنهاییم را
تا اینگونه خیال کنم
کسی کنارم هست اخر من از تنهایی میترسم
[FONT="]زمانی فرا می رسد که مجبور می شوید بگذارید کسی برود و دیگر با او ارتباطی نداشته باشید.
اگر کسی شما را در زندگیش بخواهد راهی پیدا میکند تا شما را در آن بگنجاند.
باید فراموشش کنید و این حقیقت را بپذیرید که آنگونه که شما دوستش داشتید، او نداشت و بگذارید به آرامی از زندگیتان برود.
گاهی اوقات رفتن آسان تر از ماندن است. ما تا قبل از اینکه کسی را فراموش کنیم تصور میکنیم که کار سختی است.
اما وقتی فراموش میکنیم به خود می گوییم که چرا زودتر ترکش نکردیم[/FONT][FONT="].
[/FONT]
مریض آمده اما، شفا نمی خواهد
قسم به جان شما، جز شما نمی خواهد
برای پیش تو بودن، بهانه ای کافی ست
بهشت لطف کریمان، بها نمی خواهد
دلیل ناله ی من، یک نگاه محبوب است
وگرنه درد غلامان، دوا نمی خواهد
فقیر آمدم و دلشکسته پرسیدم:
"مگر که شاه خراسان گدا نمی خواهد؟"...
دلم به عشق تو ،تا آسمان هشتم رفت
نماز در حَرَمت، «اهدنا» نمی خواهد
همین قدر که غباری بر آستان باشد
رواست حاجت عاشق، دعا نمی خواهد
تو آشنای خدایی، کدام رهگذری
در این جهان غریب، آشنا نمی خواهد؟
ببین به گوشه ی صحنت پناه آوردم
مگر کبوتر آواره، جا نمی خواهد؟
به حکم آنکه «علیک الرفیق، ثم طریق»
دلم بدون رضا (ع)، کربلا نمی خواهد
دلم تنگه کاش میشد
رفت به شهر رضا
اما نمیدانم
چرا مرا صدا نمیگند
جدا منم یه چند وقته خیلی دلم میخواد برم
خدایا قسمت کن
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
S | جمله های كوتاه با يك دنيا معنا | ادبیات | 7764 | |
نیایشی زیبا از"جک ریمر"یکی از نویسندگان معاصر | ادبیات | 3 | ||
ضرب المثل های زیبا | ادبیات | 1 | ||
ذهن زیبا | ادبیات | 320 | ||
آرزوهای زیبا | ادبیات | 3 |