***<<جلسات مطالعه هفتگی نهج البلاغه و خودسازی>>***

dordoone

عضو جدید
کاربر ممتاز
جملات منتخب من در هفته بیست و سوم:

1.بهترين چيزى كه انسان‏ها مى ‏توانند با آن به خداى سبحان نزديك شوند، ايمان به خدا و ايمان به پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و جهاد در راه خداست

2.به ياد خدا باشيد كه نيكوترين ذكر است،

3. عالِمى كه به غير علم خود عمل كند، چونان جاهل سرگردانى است

4.آنچه در دنياست نيز فريبندگى دارد، فانى و زودگذر است، و هر كس در آن زندگى مى ‏كند فنا مى‏ پذيرد

5.كسى كه به قدر كفايت از دنیا بردارد در آرامش به سر مى‏ برد، و آن كس كه در پى به دست آوردن متاع بيشترى از دنيا باشد وسائل نابودى خود را فراهم كرده، و به زودى از دست مى‏ رود.
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
سلام

جملات منتخب

خوشا به حال آن كس كه خود را كوچك مى شمارد ،

و كسب و كار او پاكيزه است ،

و جانش پاك ،و اخلاقش نيكوست ،

مازاد بر مصرف زندگى را در راه خدا بخشش مى كند ،

وزبان را از زياده گويى باز مى دارد

و آزار او به مردم نمى رسد

و
سنّت پيامبر (ص) او را كفايت كرده ،بدعتى در دين خدا نمى گذارد.
 

zeinab70

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
جملات منتخب:
1)از راه و رسم پيامبرتان پيروى كنيد كه بهترين راهنماى هدايت است، رفتارتان را با روش پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم تطبيق دهيد كه هدايت كننده‏ترين روش‏هاست.
2)و قرآن را بياموزيد، كه بهترين گفتار است، و آن را نيك بفهميد كه بهار دل‏هاست.
3)در زاد و توشه آن جز تقوا خيرى نيست. كسى كه به قدر كفايت از آن بردارد در آرامش به سر مى‏برد، و آن كس كه در پى به دست آوردن متاع بيشترى از دنيا باشد وسائل نابودى خود را فراهم كرده، و به زودى از دست مى‏رود.
 

یارانراد

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
بسم الله الرحمن الرحیم

خدا می دونه که چقدر خوشحالم و دوباره قسمتم شده که برنامه هفته رو بزارم

برنامه هفته ی بیست و چهارم

شنبه قسمت پایانی خطبه ی 111
افهذه .....کما قال
و حکمت 126

وَ قَالَ [عليه السلام] عَجِبْتُ لِلْبَخِيلِ يَسْتَعْجِلُ الْفَقْرَ الَّذِى مِنْهُ هَرَبَ وَ يَفُوتُهُ الْغِنَى الَّذِى إِيَّاهُ طَلَبَ فَيَعِيشُ فِى الدُّنْيَا عَيْشَ الْفُقَرَاءِ وَ يُحَاسَبُ فِى الْآخِرَةِ حِسَابَ الْأَغْنِيَاءِ وَ عَجِبْتُ لِلْمُتَكَبِّرِ الَّذِى كَانَ بِالْأَمْسِ نُطْفَةً وَ يَكُونُ غَداً جِيفَةً وَ عَجِبْتُ لِمَنْ شَكَّ فِى اللَّهِ وَ هُوَ يَرَى خَلْقَ اللَّهِ وَ عَجِبْتُ لِمَنْ نَسِيَ الْمَوْتَ وَ هُوَ يَرَى الْمَوْتَى وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَنْكَرَ النَّشْأَةَ الْأُخْرَى وَ هُوَ يَرَى النَّشْأَةَ الْأُولَى وَ عَجِبْتُ لِعَامِرٍ دَارَ الْفَنَاءِ وَ تَارِكٍ دَارَ الْبَقَاءِ .
در شگفتم از بخيل : به سوى فقرى مى شتابد كه از آن مى گريزد ، و سرمايه اى را از دست مى دهد كه براى آن تلاش مى كند در دنيا چون تهيدستان زندگى مى كند ، اما در آخرت چون سرمايه داران محاكمه مى شود . و در شگفتم از متكبرى كه ديروز نقطه اى بر ارزش ، و فردا مردارى گنديده خواهد بود ؛ و در شگفتم از آن كس كه آفرينش پديده ها را مى نگرد و در وجود خدا ترديد دارد! و در شگفتم از آن كس كه مردگان را مى بيند و مرگ را از ياد برده است ، و در شگفتم از آن كس كه پيدايش دوباره را انكار مى كند در حالى كه پيدايش آغازين را مى نگرد و در شگفتم از آن كس كه خانه نابودشدنى ، را آباد مى كند اما جايگاه هميشگى را از ياد برده است.
یکشنبه
خطبه 5
ایها الناس....بغیر ارضه
و حکمت127
قَالَ [عليه السلام] مَنْ قَصَّرَ فِى الْعَمَلِ ابْتُلِيَ بِالْهَمِّ وَ لَا حَاجَةَ لِلَّهِ فِيمَنْ لَيْسَ لِلَّهِ فِى مَالِهِ وَ نَفْسِهِ نَصِيبٌ .

آن كس كه در عمل كوتاهى كند ، دچار اندوه گردد ، و آن را كه از مال و جانش بهره اى در راه خدا نباشد خدا را به او نياز نيست

دوشنبه
ادامه خطبه 5
فان ...البعید
و حکمت 128

وَ قَالَ [عليه السلام] تَوَقَّوُا الْبَرْدَ فِى أَوَّلِهِ وَ تَلَقَّوْهُ فِى آخِرِهِ فَإِنَّهُ يَفْعَلُ فِى الْأَبْدَانِ كَفِعْلِهِ فِى الْأَشْجَارِ أَوَّلُهُ يُحْرِقُ وَ آخِرُهُ يُورِقُ .
در آغاز سرما خود را بپوشانيد ، و در پايانش آن را در يابيد ، زيرا با بدن ها همان مى كند كه با برگ درختان خواهد كرد : آغازش مى سوزاند ، و پايانش مى روياند
سه شنبه
خطبه 153
و هوفی ...هذه المنزله
و حکمت 129
قَالَ [عليه السلام] عِظَمُ الْخَالِقِ عِنْدَكَ يُصَغِّرُ الْمَخْلُوقَ فِى عَيْنِكَ .
بزرگى پروردگار در جانت ، پديده ها را در چشمت كوچك مى نماياند .

چهارشنبه
ادامه خطبه 153
فلینتفع......ایها الغافل
و حکمت 130
قَالَ [عليه السلام] وَ قَدْ رَجَعَ مِنْ صِفِّينَ فَأَشْرَفَ عَلَى الْقُبُورِ بِظَاهِرِ الْكُوفَةِ يَا أَهْلَ الدِّيَارِ الْمُوحِشَةِ وَ الْمَحَالِّ الْمُقْفِرَةِ وَ الْقُبُورِ الْمُظْلِمَةِ يَا أَهْلَ التُّرْبَةِ يَا أَهْلَ الْغُرْبَةِ يَا أَهْلَ الْوَحْدَةِ يَا أَهْلَ الْوَحْشَةِ أَنْتُمْ لَنَا فَرَطٌ سَابِقٌ وَ نَحْنُ لَكُمْ تَبَعٌ لَاحِقٌ أَمَّا الدُّورُ فَقَدْ سُكِنَتْ وَ أَمَّا الْأَزْوَاجُ فَقَدْ نُكِحَتْ وَ أَمَّا الْأَمْوَالُ فَقَدْ قُسِمَتْ هَذَا خَبَرُ مَا عِنْدَنَا فَمَا خَبَرُ مَا عِنْدَكُمْ ثُمَّ الْتَفَتَ إِلَى أَصْحَابِهِ فَقَالَ أَمَا لَوْ أُذِنَ لَهُمْ فِى الْكَلَامِ لَأَخْبَرُوكُمْ أَنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوَى .
( امام [عليه السلام] وقتى از جنگ صفين برگشت و به قبرستان پشت دروازه كوفه رسيد رو به مردگان كرد .) فرمود :
اى ساكنان خانه هاى وحشت زا ، و محله هاى خالى و گورهاى تاريك ، اى خفتگان در خاك ، اى غريبان ، اى تنها شدگان ، اى وحشت زدگان ، شما پيش از ما رفتيد و ما در پى شما روانيم ، و به شما خواهيم رسيد. اما خانه هايتان ! ديگران در آن سكونت گزيدند ؛ و اما زنانتان ! با ديگران ازدواج كردند؛ و اما اموال شما ! در ميان ديگران تقسيم شد ! اين خبرى است كه ما داريم ، حال شما چه خبر داريد ؟ ( سپس به اصحاب خود رو كرد و فرمود : ) بدانيد كه اگر اجازة سخن گفتن داشتند ، شما را خبر مى دادند كه ، بهتين توشه ، تقوا است.


پنج شنبه
ادامه خطبه 153
ان من....المومنین خایفون
و حکمت 131
قَالَ [عليه السلام] وَ قَدْ سَمِعَ رَجُلًا يَذُمُّ الدُّنْيَا أَيُّهَا الذَّامُّ لِلدُّنْيَا الْمُغْتَرُّ بِغُرُورِهَا الْمَخْدُوعُ بِأَبَاطِيلِهَا أَ تَغْتَرُّ بِالدُّنْيَا ثُمَّ تَذُمُّهَا أَنْتَ الْمُتَجَرِّمُ عَلَيْهَا أَمْ هِيَ الْمُتَجَرِّمَةُ عَلَيْكَ مَتَى اسْتَهْوَتْكَ أَمْ مَتَى غَرَّتْكَ أَ بِمَصَارِعِ آبَائِكَ مِنَ الْبِلَى أَمْ بِمَضَاجِعِ أُمَّهَاتِكَ تَحْتَ الثَّرَى كَمْ عَلَّلْتَ بِكَفَّيْكَ وَ كَمْ مَرَّضْتَ بِيَدَيْكَ تَبْتَغِى لَهُمُ الشِّفَاءَ وَ تَسْتَوْصِفُ لَهُمُ الْأَطِبَّاءَ غَدَاةَ لَا يُغْنِى عَنْهُمْ دَوَاؤُكَ وَ لَا يُجْدِى عَلَيْهِمْ بُكَاؤُكَ لَمْ يَنْفَعْ أَحَدَهُمْ إِشْفَاقُكَ وَ لَمْ تُسْعَفْ فِيهِ بِطَلِبَتِكَ وَ لَمْ تَدْفَعْ عَنْهُ بِقُوَّتِكَ وَ قَدْ مَثَّلَتْ لَكَ بِهِ الدُّنْيَا نَفْسَكَ وَ بِمَصْرَعِهِ مَصْرَعَكَ إِنَّ الدُّنْيَا دَارُ صِدْقٍ لِمَنْ صَدَقَهَا وَ دَارُ عَافِيَةٍ لِمَنْ فَهِمَ عَنْهَا وَ دَارُ غِنًى لِمَنْ تَزَوَّدَ مِنْهَا وَ دَارُ مَوْعِظَةٍ لِمَنِ اتَّعَظَ بِهَا مَسْجِدُ أَحِبَّاءِ اللَّهِ وَ مُصَلَّى مَلَائِكَةِ اللَّهِ وَ مَهْبِطُ وَحْيِ اللَّهِ وَ مَتْجَرُ أَوْلِيَاءِ اللَّهِ اكْتَسَبُوا فِيهَا الرَّحْمَةَ وَ رَبِحُوا فِيهَا الْجَنَّةَ فَمَنْ ذَا يَذُمُّهَا وَ قَدْ آذَنَتْ بِبَيْنِهَا وَ نَادَتْ بِفِرَاقِهَا وَ نَعَتْ نَفْسَهَا وَ أَهْلَهَا فَمَثَّلَتْ لَهُمْ بِبَلَائِهَا الْبَلَاءَ وَ شَوَّقَتْهُمْ بِسُرُورِهَا إِلَى السُّرُورِ رَاحَتْ بِعَافِيَةٍ وَ ابْتَكَرَتْ بِفَجِيعَةٍ تَرْغِيباً وَ تَرْهِيباً وَ تَخْوِيفاً وَ تَحْذِيراً فَذَمَّهَا رِجَالٌ غَدَاةَ النَّدَامَةِ وَ حَمِدَهَا آخَرُونَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ذَكَّرَتْهُمُ الدُّنْيَا فَتَذَكَّرُوا وَ حَدَّثَتْهُمْ فَصَدَّقُوا وَ وَعَظَتْهُمْ فَاتَّعَظُوا .
(شنيد مردى دنيا را نكوهش مى كند.)
فرمود : 1ـ توبيخ نكوهش كننده دنيا: اى نكوهش كنندة دنيا ، كه به غرور دنيا مغرورى و با باطل هاى ان فريب خوردي! خود فريفته دنيايى و آن را نكوهش مى كنى ؟ آيا تو در دنيا جرمى مرتكب شده اى ؟ يا دنيا به تو جرم كرده است ؟ كى دنيا تو را سرگردان كرد ؟ و در چه زمانى تو را فريب داد ؟ آيا با گورهاى پدرانت كه پوسيده اند ؟ (تو را فريب داد) يا آرامگاه مادرانت كه در زير خاك آرميده اند؟ آيا با دو دست خويش بيماران را درمان كرده اي؟ و آنان را پرستارى كرده در بسترشان خوابانده اى ؟ در خواست شفاى آنان را كدره و از طبيبان داروى آن را ها تقاضا كرده اى ؟ د ران صبحگاهان كه داروى تو به حال آنان سودى نداشت ، و گريه تو فايده نكرد ، و ترس تو آنان را سودى نرساند ، و آنچه مى خواستى به دست نياوردى ، و با نيروى خود نتوانستى مرگ را از آنان دور كنى . دنيا براى تو حال آنان را مثال زد ، و با گورهايشان ، گور خودت را به رْخ تو كشيد.
2ـ خوبيها و زيبائيهاى دنيا: همانا دنيا سراى راستى براى راست گويان ، و خانة تندرستى براى دنيا شناسان ، و خانه بى نيازى براى توشه گيران ، و خانه پند ، براى پند آموزان است . دنيا سجده گاه دوستان خدا ، نماز گاه فرشتگان الهى ، فرودگاه وحى خدا ، و جايگاه تجارت دوستان خداست، كه در آن رحمت خدا را به دست آوردند. و بهشت را سود بردند. چه كسى دنيا را نكوهش مى كند ؟ و حال آن كه دنيا جدا شدنشرا اعلام داشته و فرياد زد كه ماندگار نيست، و از نابودى خود و اهلش خبر داده است ؟ با بلاى خود بلاها را نمونه آورد، و با شادمانى خود آنان را به شادمانى رساند . در آغاز شب به سلامت گذشت ، اما در صبحگاهان با مصيبتى جانكاه بازگشت ، تا مشتاق كند ، و تهديد نمايد، و بترساند ، و هشدار دهد . پس مردمى در بامداد با پشيمانى ، دنيا را نكوهش كنند، و مردمى ديگر در روز قيامت آن را مى ستايند ، دنيا حقائق را به يادشان آورد ، يادآور آن شدند ، از رويدادها برايشان حكايت كرد ، او را تصديق كردند و اندرزشان داد ، پند پذيرفتند

جمعه جمع بندی
دوستا ن دعا فراموش نشه هاااااا:gol::gol::gol:


 
آخرین ویرایش:

بابك خسروي

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام جمله منتخب اين هفته
اسلام را چنان مى شناسانم كه پيش از من كسى آنگونه معرفى نكرده باشد .اسلام همان تسليم در برابر خدا و تسليم همان يقين داشتن و يقين اعتقاد راستى ، و باور راستين همان اقرار درست و اقرار درست انجام مسئوليت ها ، و انجام مسؤوليت ها همان عمل كردن به احكام دين است
حضرت امير (ع) تو اين حكمت چند تا مسئله خيلي مهمه رو بيان فرمودن و يه ارتباط مستقيم بين همشون قرار دادن
اسلام= تسليم در برابر خدا = يقين = اعتقاد راستين و باور راستين = اقرار درست = انجام مسئوليت = عمل كردن به احكام دين
بنظر بنده جالبيه اين حكمت اينه كه از آخر به اول رسيده
يعني بنظر بنده وقتي ما به مرحله تسليم در برابر خدا برسيم همه مراحل ديگه رو داريم
ياعلي
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
سلام

شنبه

قسمت پایانی خطبه 111


5 -
پرهيز از دنياى حرام

آيا شما چنين دنيايى را بر همه چيز مقدم مى ‏داريد و بدان اطمينان مى ‏كنيد يا در آرزوى آن به سر مى ‏بريد پس دنيا بد خانه ‏اى است براى كسى كه خوشبين باشد، و يا از خطرات آن نترسد.

پس بدانيد- و مى ‏دانيد- كه آن را ترك مى ‏كنيد و از آن رخت بر مى ‏بنديد و پند گيريد از آنها كه گفتند: «چه كسى از ما نيرومندتر است» سپس آنان را به گورهايشان سپردند بى آن كه سواره كارانشان خوانند، و در قبرها فرود آوردند بى آن كه همسايگانشان نامند، از سطح زمين، قبرها، و از خاك كفن‏ها، و از استخوان‏هاى پوسيده همسايگانى پديد آمدند كه هيچ خواننده ‏اى را پاسخ نمى‏ دهند و هيچ ستمى را باز نمى ‏دارند و نه به نوحه‏ گرى توجّهى دارند.
نه از باران خوشحال و نه از قحط سالى نوميد مى ‏گردند. گرد هم قرار دارند و تنهايند، همسايه يكديگرند امّا از هم دورند، فاصله ‏اى با هم ندارند ولى هيچ گاه به ديدار يكديگر نمى ‏روند. نزديكان از هم دورند بردبارانى هستند كه كينه‏ ها از دل آنان رفته، بى خبرانى كه حسد در دلشان فرو مرده است. نه از زيان آنها ترسى، و نه به دفاع آنها اميدى وجود دارد.
درون زمين را به جاى سطح آن براى ماندن انتخاب كردند و خانه‏ هاى تنگ و تاريك را به جاى خانه‏ هاى وسيع برگزيدند.
به جاى زندگى با خويشاوندان، غربت را، و به جاى نور، ظلمت را برگزيدند، به زمين باز گشتند چونان كه در آغاز آن را پا برهنه و عريان ترك گفتند،
و با اعمال خود به سوى زندگى جاويدان و خانه هميشگى كوچ كردند، آنسان كه خداى سبحان فرمود: «چنانكه آفرينش را آغاز كرديم، آن را باز مى‏ گردانيم، وعده اى بر ماست و همانا اين كار را انجام خواهيم داد».

 

ghazal1991

مدیر تالار مدیریت
مدیر تالار
سلام. با اجازه تون منم از این به بعد هستم.

یکشنبه
خطبه 5
ایها الناس....بغیر ارضه


راه های پرهیز از فتنه ها:

ای مردم، امواج فتنه ها را با کشتی هاى نجات( اشاره به حدیث پیامبر که فرمود:مثل اهل بیت من همانند کشتی نجات است)، درهم بشکنید و ازراه اختلاف و پراکندگى بپرهیزید و تاج هاى فخر و برترى جویى را بر زمین نهید،رستگار شد آن کس که با یاران بپا خواست یا کناره گیرى نمود و مردم را آسوده گذاشت.
اینگونه زمامدارى، چون آبى بدمزه و لقمه اى گلوگیر است و آن کس که میوه را کال ونارس چیند، مانند کشاورزى است که در زمین دیگرى بکارد
.
 
آخرین ویرایش:

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
سلام
شنبه
حکمت 126


درود خدا بر او ، فرمود :


در شگفتم از
بخيل : به سوى فقرى مى شتابد كه از آن مى گريزد ، و سرمايه اى را از دست مى دهد كه براى آن تلاش مى كند در دنيا چون تهيدستان زندگى مى كند ، اما در آخرت چون سرمايه داران محاكمه مى شود .

و در شگفتم از
متكبرى كه ديروز نقطه اى بر ارزش ، و فردا مردارى گنديده خواهد بود ؛

و در شگفتم از
آن كس كه آفرينش پديده ها را مى نگرد و در وجود خدا ترديد دارد!

و در شگفتم از آن كس كه
مردگان را مى بيند و مرگ را از ياد برده است ،

و در شگفتم از آن كس كه
پيدايش دوباره را انكار مى كند در حالى كه پيدايش آغازين را مى نگرد

و در شگفتم از آن كس كه
خانه نابودشدنى ، را آباد مى كند اما جايگاه هميشگى را از ياد برده است.

......................................................................................................................................................................................

شرح:
کمال الدین میثم بن علی میثم بحرانی


امام نسبت به شش چیز شگفت آور اظهار تعجب می کند،وهدف وی از این کار ،برحذرداشتن از بدیهای آنهاست:

1- شخص بخیل ،که سه کار او را شگفتی آور دانسته است:اول اینکه بخل می ورزد از ترس اینکه اگر بخشش کند سرانجام دچار فقر شود .ولی استفاده نکردن اودرحال حاضر ،خود عین فقر وبیچارگی است پس بدان وسیله به طرف فقری شتافته است که از ترس آن به جانب بخل گریخته بود.دوم آن که اوبا بخل خود در پی توانگری است در صورتی که بخل دائمی باعث تنگدستی حاضر ونفی کننده یی بی نیازی وی وضد آن است.پس آنچه را او وسیله ی توانگری می پنداشت نابودکننده ی توانگری است.سوم آنکه وی در دنیا همانند تنگدستان _بخاطر استفاده نکردن از مالش_زندگی میکند ودر آخرت _به دلیل شرکت با ثروتمندان در گردآوری مال ودلبستگی به ثروت که هردوی اینها سرچشمه ی محاسبه اند_مورد سوال وحساب قرار می گیرد.پس وی به این جهت از جمله ی توانگران است.

2- امام ع به دلیل تعجب خود از خودخواه گردنفرازاز طریق یادآوری ریشه ی وجودی او ،توجه می دهد یعنی انسان خودخواه در آغاز نطفه ای در نهایت حقارت وپستی بوده که با گردنفرازی تناسب ندارد،وهمچنین سرانجام او مرداری در نهایت پلیدی خواهد بود.پس جمع کردن کسی بین این دوحالت وبین تکبر وخودخواهی از هر شگفتی،شگفتی آورتر است.

3- کسی که در وجود خدا شک کند،در صورتی که آفریدگان اورا می بیند.واین جمع بین شک در وجود خدا وبین دیدار اشکار او در وجود آفریده ها وساخته های شگفت آمیز اوست ،که این هم جای تعجب است.

4- کسی که مردن خود را فراموش کرده درحالی که کسانی را که می میرند،می بیند.بدیهی است که فراموش کردن مرگ با دیدن همیشگی آن جای تعجب دارد.

5- منکر عالم آخرت وبازگشت بدن ها پس از نابودی .بدیهی است که انکار وی با اقرار به پیدایش نخستین خود،یعنی به وجود آمدن اولیه که از عدم محض آفریده شد،شگفت آور است،زیرا آفرینش باردوم ساده تر از خلقت اول است چنان که خدای متعال فرموده است : (وهو اهون علیه )یعنی اعاده اسانتر است برای خدا از خلقت اول.

6- کسی که خانه ی دنیا را در عین فانی وزوال پذیر بودن آن آباد می کند اما آبادسازی آخرتی را که هم خود باقی وهم نعمتهایش جاودانه است،ترک می کند،جای تعجب دارد ،وهدف از تعجب نسبت به این افراد ،واشاره به جهات تعجب برحذر داشتن مردم از امور یاد شده است.




..................................................................................................................................
.....................................................................................................................................


یکشنبه

حکمت127

درود خدا بر او ، فرمود :


آن كس كه در عمل كوتاهى كند ، دچار اندوه گردد ، و
آن را كه از مال و جانش بهره اى در راه خدا نباشد خدا را به او نياز نيست.

.............................................................................................................................................................................

شرح:کمال الدین میثم بن علی میثم بحرانی

کسی که در عمل برای خدا کوتاهی می کند ،بیشتر اوقات در عمل دنیا سرگرم است وبیشتر در پی دنیا وگردآوری مال دنیاست،درصورتی که هرچه از ثروت دنیا برخوردار باشد،اولا به همان اندازه گرفتار غم واندوه وگردآوری دنیاست،وثانیا درنگهداری وبیم از دست رفتن انها مضطرب است .عبارت مشهوری است:از دنیا هرچه می خواهی به دست آر،واز غم واندوه آن دو برابر نصیب ببر. پس امام ع انسان را از کوتاهی در اعمال چه بدنی وچه مالی برحذر داشته است با این عبارت :ولاحاجه لله..... ونیاز نداشتن خدا به فرد کوتاهی کننده ،کنایه از بی توجهی وبه چشم زحمت به اونگاه نکردن است چون اوقابلیت آن را ندارد.
 
آخرین ویرایش:

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
سلام

دوشنبه

ادامه خطبه 5

اخلاق و علم امام(ع)


اگر سخن گويم(و حقم را مطالبه كنم)گويند:بر رياست و حكومت‏ حريص است،و اگر دم فرو بندم(و ساكت نشينم)خواهند گفت از مرگ مى‏ ترسد!

(اما)هيهات پس از آن همه جنگها و حوادث(اين گفته بس ناروا است).


بخدا سوگند!علاقه فرزند ابو طالب،به مرگ از علاقه طفل شيرخوار به پستان مادربيشتر است.

اما من از علوم و حوادثى آگاهم كه اگر گويم همانند طناب ها در چاه هاى عميق به ‏لرزه در آئيد!.




حکمت 128

در آغاز سرما خود را بپوشانيد ، و در پايانش آن را در يابيد ، زيرا با بدن ها همان مى كند كه با برگ درختان خواهد كرد : آغازش مى سوزاند ، و پايانش مى روياند


 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
سلام

خطبه 153 نهج البلاغه- وصف گمراهان و غفلت زدگان

(در سال 36 هجرى در مدينه وقتى مردم را براى جنگ با شورشيان بصره آماده مى‏ كرد ايراد فرمود)

فهرست مطالب
1- وصف گمراهان و غفلت زدگان
2 -درمان غفلت زدگى ‏ها
3- صفات ناپسند و نابود كننده
4- روانشناسى



سه شنبه


1- وصف گمراهان و غفلت زدگان

چند روز از طرف خدا به گمراه، مهلت داده شد، و او با غافلان و بى خبران در راه هلاكت قدم مى ‏نهد، و تمام روزها را با گناهكاران سپرى مى ‏كند، بى آن كه از راهى برود تا به حق رسد و يا پيشوايى برگزيند كه راهنماى او باشد. و تا آن زمان كه خداوند كيفر گناهان را مى ‏نمايد، و آنان را از پرده غفلت بيرون مى ‏آورد، به استقبال چيزى مى ‏روند كه بدان پشت كرده بودند (يعنى آخرت)، و پشت مى ‏كنند بدانچه روى آورده بودند (يعنى دنيا)، پس نه از آنچه آرزو مى ‏كردند و بدان رسيدند سودى بردند، و نه از آنچه حاجت خويش بدان روا كردند بهره‏ اى به دست آوردند، من، شما و خود را از اين گونه غفلت زدگى مى‏ ترسانم.



حکمت 129
درود خدا بر او فرمود:

بزرگى پروردگار در جانت ، پديده ها را در چشمت كوچك مى نماياند .

 

بابك خسروي

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام
اگه میشه مام باشیم...


ینی برگردیم

اگ ممکنه برنامه این هفته رو ی جوری ب دست من میرسونید؟ک بخونم؟


مرسی خیلی مرسی
خدای علی یارتون

سلام دوست عزيز
خيلي خوش اومديد، مطمئنا همه دوستان خوشحال ميشن وقتي بينن كه شما برگشتين
ايشالا به لطف خدا و مدد اميرالمومنين (ع) و ياري بچه ها بتونيم اين تاپيك رو روعن دوباره بديم
با اجازه يارانراد عزيز بنده برنامه اين هفته رو براتون گذاشتم
بسم الله الرحمن الرحیم

خدا می دونه که چقدر خوشحالم و دوباره قسمتم شده که برنامه هفته رو بزارم

برنامه هفته ی بیست و چهارم

شنبه قسمت پایانی خطبه ی 111
افهذه .....کما قال
و حکمت 126

وَ قَالَ [عليه السلام] عَجِبْتُ لِلْبَخِيلِ يَسْتَعْجِلُ الْفَقْرَ الَّذِى مِنْهُ هَرَبَ وَ يَفُوتُهُ الْغِنَى الَّذِى إِيَّاهُ طَلَبَ فَيَعِيشُ فِى الدُّنْيَا عَيْشَ الْفُقَرَاءِ وَ يُحَاسَبُ فِى الْآخِرَةِ حِسَابَ الْأَغْنِيَاءِ وَ عَجِبْتُ لِلْمُتَكَبِّرِ الَّذِى كَانَ بِالْأَمْسِ نُطْفَةً وَ يَكُونُ غَداً جِيفَةً وَ عَجِبْتُ لِمَنْ شَكَّ فِى اللَّهِ وَ هُوَ يَرَى خَلْقَ اللَّهِ وَ عَجِبْتُ لِمَنْ نَسِيَ الْمَوْتَ وَ هُوَ يَرَى الْمَوْتَى وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَنْكَرَ النَّشْأَةَ الْأُخْرَى وَ هُوَ يَرَى النَّشْأَةَ الْأُولَى وَ عَجِبْتُ لِعَامِرٍ دَارَ الْفَنَاءِ وَ تَارِكٍ دَارَ الْبَقَاءِ .
در شگفتم از بخيل : به سوى فقرى مى شتابد كه از آن مى گريزد ، و سرمايه اى را از دست مى دهد كه براى آن تلاش مى كند در دنيا چون تهيدستان زندگى مى كند ، اما در آخرت چون سرمايه داران محاكمه مى شود . و در شگفتم از متكبرى كه ديروز نقطه اى بر ارزش ، و فردا مردارى گنديده خواهد بود ؛ و در شگفتم از آن كس كه آفرينش پديده ها را مى نگرد و در وجود خدا ترديد دارد! و در شگفتم از آن كس كه مردگان را مى بيند و مرگ را از ياد برده است ، و در شگفتم از آن كس كه پيدايش دوباره را انكار مى كند در حالى كه پيدايش آغازين را مى نگرد و در شگفتم از آن كس كه خانه نابودشدنى ، را آباد مى كند اما جايگاه هميشگى را از ياد برده است.
یکشنبه
خطبه 5
ایها الناس....بغیر ارضه
و حکمت127
قَالَ [عليه السلام] مَنْ قَصَّرَ فِى الْعَمَلِ ابْتُلِيَ بِالْهَمِّ وَ لَا حَاجَةَ لِلَّهِ فِيمَنْ لَيْسَ لِلَّهِ فِى مَالِهِ وَ نَفْسِهِ نَصِيبٌ .

آن كس كه در عمل كوتاهى كند ، دچار اندوه گردد ، و آن را كه از مال و جانش بهره اى در راه خدا نباشد خدا را به او نياز نيست

دوشنبه
ادامه خطبه 5
فان ...البعید
و حکمت 128

وَ قَالَ [عليه السلام] تَوَقَّوُا الْبَرْدَ فِى أَوَّلِهِ وَ تَلَقَّوْهُ فِى آخِرِهِ فَإِنَّهُ يَفْعَلُ فِى الْأَبْدَانِ كَفِعْلِهِ فِى الْأَشْجَارِ أَوَّلُهُ يُحْرِقُ وَ آخِرُهُ يُورِقُ .
در آغاز سرما خود را بپوشانيد ، و در پايانش آن را در يابيد ، زيرا با بدن ها همان مى كند كه با برگ درختان خواهد كرد : آغازش مى سوزاند ، و پايانش مى روياند
سه شنبه
خطبه 153
و هوفی ...هذه المنزله
و حکمت 129
قَالَ [عليه السلام] عِظَمُ الْخَالِقِ عِنْدَكَ يُصَغِّرُ الْمَخْلُوقَ فِى عَيْنِكَ .
بزرگى پروردگار در جانت ، پديده ها را در چشمت كوچك مى نماياند .

چهارشنبه
ادامه خطبه 153
فلینتفع......ایها الغافل
و حکمت 130
قَالَ [عليه السلام] وَ قَدْ رَجَعَ مِنْ صِفِّينَ فَأَشْرَفَ عَلَى الْقُبُورِ بِظَاهِرِ الْكُوفَةِ يَا أَهْلَ الدِّيَارِ الْمُوحِشَةِ وَ الْمَحَالِّ الْمُقْفِرَةِ وَ الْقُبُورِ الْمُظْلِمَةِ يَا أَهْلَ التُّرْبَةِ يَا أَهْلَ الْغُرْبَةِ يَا أَهْلَ الْوَحْدَةِ يَا أَهْلَ الْوَحْشَةِ أَنْتُمْ لَنَا فَرَطٌ سَابِقٌ وَ نَحْنُ لَكُمْ تَبَعٌ لَاحِقٌ أَمَّا الدُّورُ فَقَدْ سُكِنَتْ وَ أَمَّا الْأَزْوَاجُ فَقَدْ نُكِحَتْ وَ أَمَّا الْأَمْوَالُ فَقَدْ قُسِمَتْ هَذَا خَبَرُ مَا عِنْدَنَا فَمَا خَبَرُ مَا عِنْدَكُمْ ثُمَّ الْتَفَتَ إِلَى أَصْحَابِهِ فَقَالَ أَمَا لَوْ أُذِنَ لَهُمْ فِى الْكَلَامِ لَأَخْبَرُوكُمْ أَنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوَى .
( امام [عليه السلام] وقتى از جنگ صفين برگشت و به قبرستان پشت دروازه كوفه رسيد رو به مردگان كرد .) فرمود :
اى ساكنان خانه هاى وحشت زا ، و محله هاى خالى و گورهاى تاريك ، اى خفتگان در خاك ، اى غريبان ، اى تنها شدگان ، اى وحشت زدگان ، شما پيش از ما رفتيد و ما در پى شما روانيم ، و به شما خواهيم رسيد. اما خانه هايتان ! ديگران در آن سكونت گزيدند ؛ و اما زنانتان ! با ديگران ازدواج كردند؛ و اما اموال شما ! در ميان ديگران تقسيم شد ! اين خبرى است كه ما داريم ، حال شما چه خبر داريد ؟ ( سپس به اصحاب خود رو كرد و فرمود : ) بدانيد كه اگر اجازة سخن گفتن داشتند ، شما را خبر مى دادند كه ، بهتين توشه ، تقوا است.


پنج شنبه
ادامه خطبه 153
ان من....المومنین خایفون
و حکمت 131
قَالَ [عليه السلام] وَ قَدْ سَمِعَ رَجُلًا يَذُمُّ الدُّنْيَا أَيُّهَا الذَّامُّ لِلدُّنْيَا الْمُغْتَرُّ بِغُرُورِهَا الْمَخْدُوعُ بِأَبَاطِيلِهَا أَ تَغْتَرُّ بِالدُّنْيَا ثُمَّ تَذُمُّهَا أَنْتَ الْمُتَجَرِّمُ عَلَيْهَا أَمْ هِيَ الْمُتَجَرِّمَةُ عَلَيْكَ مَتَى اسْتَهْوَتْكَ أَمْ مَتَى غَرَّتْكَ أَ بِمَصَارِعِ آبَائِكَ مِنَ الْبِلَى أَمْ بِمَضَاجِعِ أُمَّهَاتِكَ تَحْتَ الثَّرَى كَمْ عَلَّلْتَ بِكَفَّيْكَ وَ كَمْ مَرَّضْتَ بِيَدَيْكَ تَبْتَغِى لَهُمُ الشِّفَاءَ وَ تَسْتَوْصِفُ لَهُمُ الْأَطِبَّاءَ غَدَاةَ لَا يُغْنِى عَنْهُمْ دَوَاؤُكَ وَ لَا يُجْدِى عَلَيْهِمْ بُكَاؤُكَ لَمْ يَنْفَعْ أَحَدَهُمْ إِشْفَاقُكَ وَ لَمْ تُسْعَفْ فِيهِ بِطَلِبَتِكَ وَ لَمْ تَدْفَعْ عَنْهُ بِقُوَّتِكَ وَ قَدْ مَثَّلَتْ لَكَ بِهِ الدُّنْيَا نَفْسَكَ وَ بِمَصْرَعِهِ مَصْرَعَكَ إِنَّ الدُّنْيَا دَارُ صِدْقٍ لِمَنْ صَدَقَهَا وَ دَارُ عَافِيَةٍ لِمَنْ فَهِمَ عَنْهَا وَ دَارُ غِنًى لِمَنْ تَزَوَّدَ مِنْهَا وَ دَارُ مَوْعِظَةٍ لِمَنِ اتَّعَظَ بِهَا مَسْجِدُ أَحِبَّاءِ اللَّهِ وَ مُصَلَّى مَلَائِكَةِ اللَّهِ وَ مَهْبِطُ وَحْيِ اللَّهِ وَ مَتْجَرُ أَوْلِيَاءِ اللَّهِ اكْتَسَبُوا فِيهَا الرَّحْمَةَ وَ رَبِحُوا فِيهَا الْجَنَّةَ فَمَنْ ذَا يَذُمُّهَا وَ قَدْ آذَنَتْ بِبَيْنِهَا وَ نَادَتْ بِفِرَاقِهَا وَ نَعَتْ نَفْسَهَا وَ أَهْلَهَا فَمَثَّلَتْ لَهُمْ بِبَلَائِهَا الْبَلَاءَ وَ شَوَّقَتْهُمْ بِسُرُورِهَا إِلَى السُّرُورِ رَاحَتْ بِعَافِيَةٍ وَ ابْتَكَرَتْ بِفَجِيعَةٍ تَرْغِيباً وَ تَرْهِيباً وَ تَخْوِيفاً وَ تَحْذِيراً فَذَمَّهَا رِجَالٌ غَدَاةَ النَّدَامَةِ وَ حَمِدَهَا آخَرُونَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ذَكَّرَتْهُمُ الدُّنْيَا فَتَذَكَّرُوا وَ حَدَّثَتْهُمْ فَصَدَّقُوا وَ وَعَظَتْهُمْ فَاتَّعَظُوا .
(شنيد مردى دنيا را نكوهش مى كند.)
فرمود : 1ـ توبيخ نكوهش كننده دنيا: اى نكوهش كنندة دنيا ، كه به غرور دنيا مغرورى و با باطل هاى ان فريب خوردي! خود فريفته دنيايى و آن را نكوهش مى كنى ؟ آيا تو در دنيا جرمى مرتكب شده اى ؟ يا دنيا به تو جرم كرده است ؟ كى دنيا تو را سرگردان كرد ؟ و در چه زمانى تو را فريب داد ؟ آيا با گورهاى پدرانت كه پوسيده اند ؟ (تو را فريب داد) يا آرامگاه مادرانت كه در زير خاك آرميده اند؟ آيا با دو دست خويش بيماران را درمان كرده اي؟ و آنان را پرستارى كرده در بسترشان خوابانده اى ؟ در خواست شفاى آنان را كدره و از طبيبان داروى آن را ها تقاضا كرده اى ؟ د ران صبحگاهان كه داروى تو به حال آنان سودى نداشت ، و گريه تو فايده نكرد ، و ترس تو آنان را سودى نرساند ، و آنچه مى خواستى به دست نياوردى ، و با نيروى خود نتوانستى مرگ را از آنان دور كنى . دنيا براى تو حال آنان را مثال زد ، و با گورهايشان ، گور خودت را به رْخ تو كشيد.
2ـ خوبيها و زيبائيهاى دنيا: همانا دنيا سراى راستى براى راست گويان ، و خانة تندرستى براى دنيا شناسان ، و خانه بى نيازى براى توشه گيران ، و خانه پند ، براى پند آموزان است . دنيا سجده گاه دوستان خدا ، نماز گاه فرشتگان الهى ، فرودگاه وحى خدا ، و جايگاه تجارت دوستان خداست، كه در آن رحمت خدا را به دست آوردند. و بهشت را سود بردند. چه كسى دنيا را نكوهش مى كند ؟ و حال آن كه دنيا جدا شدنشرا اعلام داشته و فرياد زد كه ماندگار نيست، و از نابودى خود و اهلش خبر داده است ؟ با بلاى خود بلاها را نمونه آورد، و با شادمانى خود آنان را به شادمانى رساند . در آغاز شب به سلامت گذشت ، اما در صبحگاهان با مصيبتى جانكاه بازگشت ، تا مشتاق كند ، و تهديد نمايد، و بترساند ، و هشدار دهد . پس مردمى در بامداد با پشيمانى ، دنيا را نكوهش كنند، و مردمى ديگر در روز قيامت آن را مى ستايند ، دنيا حقائق را به يادشان آورد ، يادآور آن شدند ، از رويدادها برايشان حكايت كرد ، او را تصديق كردند و اندرزشان داد ، پند پذيرفتند

جمعه جمع بندی
دوستا ن دعا فراموش نشه هاااااا:gol::gol::gol:

 

dordoone

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام به دوستان عزیز خودم..
عیدتون مبارک..
منم شرمنده که دیر به دیر میام..ایشالا بعد ارشد جبران میکنم...

جا داره اینجا دوباره به آقای احسان عزیزمون تبریک بگم...میگن با ازدواج آدم یبرنامه هاش سروسامون میگیره(اینو گفتم بعدا نزارید بریداااا)

هفته بیست و چهارم
شنبه
پرهيز از دنياى حرام
دنيا بد خانه ‏اى است براى كسى كه خوشبين باشد، واز خطرات آن نترسد. مى ‏دانيد كه آن را ترك مى ‏كنيد و از آن رخت بر مى ‏بنديد

پند گيريد آنان را به گورهايشان سپردند،گرد هم قرار دارند و تنهايند، همسايه يكديگرند امّا از هم دورند، فاصله ‏اى با هم ندارند ولى هيچ گاه به ديدار يكديگر نمى ‏روند.

درون زمين را به جاى سطح آن براى ماندن انتخاب كردند و خانه‏ هاى تنگ و تاريك را به جاى خانه‏ هاى وسيع برگزيدند. به جاى زندگى با خويشاوندان، غربت را، و به جاى نور، ظلمت را برگزيدند،

به زمين باز گشتند چونان كه در آغاز آن را پا برهنه و عريان ترك گفتند، و با اعمال خود به سوى زندگى جاويدان و خانه هميشگى كوچ كردند، آنسان كه خداى سبحان فرمود: «چنانكه آفرينش را آغاز كرديم، آن را باز مى‏ گردانيم، وعده اى بر ماست و همانا اين كار را انجام خواهيم داد».
 

dordoone

عضو جدید
کاربر ممتاز
سه شنبه
وصف گمراهان و غفلت زدگان

چند روز از طرف خدا به گمراه، مهلت داده شد، و او با غافلان و بى خبران در راه هلاكت قدم مى ‏نهد، و تمام روزها را با گناهكاران سپرى مى ‏كند، بى آن كه از راهى برود تا به حق رسد و يا پيشوايى برگزيند كه راهنماى او باشد. و تا آن زمان كه خداوند كيفر گناهان را مى ‏نمايد، و آنان را از پرده غفلت بيرون مى ‏آورد، به استقبال چيزى مى ‏روند كه بدان پشت كرده بودند (يعنى آخرت)، و پشت مى ‏كنند بدانچه روى آورده بودند (يعنى دنيا)، پس نه از آنچه آرزو مى ‏كردند و بدان رسيدند سودى بردند، و نه از آنچه حاجت خويش بدان روا كردند بهره‏ اى به دست آوردند، من، شما و خود را از اين گونه غفلت زدگى مى‏ ترسانم.
 

ghazal1991

مدیر تالار مدیریت
مدیر تالار
چهارشنبه

ادامه خطبه 153
فلینتفع......ایها الغافل

2-درمان غفلت زدگى‏ ها
هر كس بايد از كار خويش بهره گيرد، و
انسان بينا كسى است كه به درستى شنيد و انديشه كرد، پس به درستى نگريست و آگاه شد، و از عبرت‏ ها پند گرفت، سپس راه روشنى را پيمود، و از افتادن در پرتگاه‏ ها، و گم شدن در كوره راه ها، دورى كرد، و كوشيد تا عدالت را پاس دارد و براى گمراهان جاى اعتراض باقى نگذارد، كه در حق سختگيرى كند، يا در سخن حق تحريف روا دارد، يا در گفتن سخن راست بترسد. پس بهوش باش اى شنونده و از خواب غفلت بيدار شو، و از شتاب خود كم كن، و در آنچه از زبان پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بر تو رسيده انديشه كن، كه ناچار به انجام آن مى ‏باشى و راه فرارى وجود ندارد، و با كسى كه رهنموده اى پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را به كار نمى‏ بندد و به جانب ديگرى تمايل دارد مخالفت كن و او را با آنچه براى خود پسنديده رها كن. فخر فروشى را واگذار، و از مركب تكبّر فرود آى. به ياد قبر باش كه گذرگاه تو به سوى عالم آخرت است، كه همانگونه به ديگران پاداش دادى به تو پاداش مى‏ دهند، و آن گونه كه كاشتى، درو مى ‏كنى، آنچه امروز، پيش مى‏ فرستى، فردا بر آن وارد مى‏ شوى، پس براى خود در سراى آخرت جايى آماده كن، و چيزى پيش فرست. اى شنونده هشدار، هشدار، اى غفلت زده بكوش، بكوش «هيچ كس جز خداى آگاه تو را با خبر نمى ‏سازد»

حکمت 130

توجه به فناپذیری دنیا
امام [عليه السلام] وقتى از جنگ صفين برگشت و به قبرستان پشت دروازه كوفه رسيد رو به مردگان كرد.) فرمود :
اى ساكنان خانه هاى وحشت زا ، و محله هاى خالى و گورهاى تاريك ، اى خفتگان در خاك ، اى غريبان ، اى تنها شدگان ، اى وحشت زدگان ، شما پيش از ما رفتيد و ما در پى شما روانيم ، و به شما خواهيم رسيد. اما خانه هايتان ! ديگران در آن سكونت گزيدند ؛ و اما زنانتان ! با ديگران ازدواج كردند؛ و اما اموال شما ! در ميان ديگران تقسيم شد ! اين خبرى است كه ما داريم ، حال شما چه خبر داريد ؟ ( سپس به اصحاب خود رو كرد و فرمود : ) بدانيد كه اگر اجازة سخن گفتن داشتند ، شما را خبر مى دادند كه ،
بهترين توشه ، تقوا است.
 
آخرین ویرایش:

dordoone

عضو جدید
کاربر ممتاز
چهارشنبه
درمان غفلت زدگى‏ ها
هر كس بايد از كار خويش بهره گيرد،
انسان بينا كسى است كه به درستى شنيد و انديشه كرد، پس به درستى نگريست و آگاه شد، و از عبرت‏ ها پند گرفت، سپس راه روشنى را پيمود، و از افتادن در پرتگاه‏ ها، و گم شدن در كوره راه ها، دورى كرد، و كوشيد تا عدالت را پاس دارد و براى گمراهان جاى اعتراض باقى نگذارد، كه در حق سختگيرى كند
پس بهوش باش اى شنونده و از خواب غفلت بيدار شو، و از شتاب خود كم كن، و در آنچه از زبان پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بر تو رسيده انديشه كن، كه ناچار به انجام آن مى ‏باشى و راه فرارى وجود ندارد،

با كسى كه رهنموده ى پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را به كار نمى‏ بندد و به جانب ديگرى تمايل دارد مخالفت كن و او را با آنچه براى خود پسنديده رها كن.
فخر فروشى را واگذار، و از مركب تكبّر فرود آى. به ياد قبر باش كه گذرگاه تو به سوى عالم آخرت است، كه همانگونه به ديگران پاداش دادى به تو پاداش مى‏ دهند، و آن گونه كه كاشتى، درو مى ‏كنى، آنچه امروز، پيش مى‏ فرستى، فردا بر آن وارد مى‏ شوى، پس براى خود در سراى آخرت جايى آماده كن، و چيزى پيش فرست.

اى شنونده هشدار، هشدار، اى غفلت زده بكوش، بكوش «هيچ كس جز خداى آگاه تو را با خبر نمى ‏سازد»
 

dordoone

عضو جدید
کاربر ممتاز
پنج شنبه
**صفات ناپسند و نابود كننده
از واجبات قطعى خدا در قرآن حكيم اين است كه اگر انسان يكى از صفات ناپسند را داشته و بدون توبه خدا را ملاقات كند، هر چند خود را به زحمت اندازد، يا عملش را خالص گرداند فايده‏ اى نخواهد داشت. و آن صفات ناپسند اينكه:
شريكى براى خداوند در عبادات واجب برگزيند،

خشم خويش را با كشتن بى گناهى فرونشاند،
بر بى ‏گناهى به خاطر كارى كه ديگرى انجام داده عيب جويى كند،
به خاطر حاجتى كه به مردم دارد بدعتى در دين خدا بگذارد،
با مردم به دو چهره ملاقات كند،
در ميان آنان با دو زبان سخن بگويد.


** روانشناسى
همانا تمام حيوانات در تلاش پر كردن شكمند، و درندگان در پى تجاوز كردن به ديگران، و زنان بى ‏ايمان تمام همّتشان آرايش زندگى و فساد انگيزى در آن است، امّا مؤمنان فروتنند، همانا مؤمنان مهربانند، همانا مؤمنان از آينده ترسانند.
 

dordoone

عضو جدید
کاربر ممتاز
1ـ توبيخ نكوهش كننده دنيا:

اى نكوهش كنندة دنيا ،

كه به غرور دنيا مغرورى و با باطل هاى آن فريب خوردي!

خود فريفته دنيايى و آن را نكوهش مى كنى ؟

آيا تو در دنيا جرمى مرتكب شده اى ؟

يا دنيا به تو جرم كرده است ؟




كى دنيا تو را سرگردان كرد ؟

و در چه زمانى تو را فريب داد ؟

آيا با گورهاى پدرانت كه پوسيده اند ؟ (تو را فريب داد)

يا آرامگاه مادرانت كه در زير خاك آرميده اند؟

آيا با دو دست خويش بيماران را درمان كرده اي؟

و آنان را پرستارى كرده در بسترشان خوابانده اى ؟

در خواست شفاى آنان را كرده و از طبيبان داروى آنها را تقاضا كرده اى ؟

در آن صبحگاهان كه داروى تو به حال آنان سودى نداشت ،

و گريه تو فايده نكرد ،

و ترس تو آنان را سودى نرساند ،

و آنچه مى خواستى به دست نياوردى ،

با نيروى خود نتوانستى مرگ را از آنان دور كنى .

و دنيا براى تو حال آنان را مثال زد ،

و با گورهايشان ، گور خودت را به رْخ تو كشيد.
 

dordoone

عضو جدید
کاربر ممتاز
2ـ خوبيها و زيبائيهاى دنيا: همانا دنيا سراى راستى براى راست گويان ،

و خانة تندرستى براى دنيا شناسان ،

و خانه بى نيازى براى توشه گيران ،

و خانه پند ، براى پند آموزان است .

دنيا سجده گاه دوستان خدا ،

نماز گاه فرشتگان الهى ،

فرودگاه وحى خدا ،

و جايگاه تجارت دوستان خداست،

كه در آن رحمت خدا را به دست آوردند

و بهشت را سود بردند.

چه كسى دنيا را نكوهش مى كند ؟

و حال آن كه دنيا جدا شدنش را اعلام داشته

و فرياد زد كه ماندگار نيست

و از نابودى خود و اهلش خبر داده است

با بلاى خود بلاها را نمونه آورد
و با شادمانى خود آنان را به شادمانى رساند

در آغاز شب به سلامت گذشت ،

اما در صبحگاهان با مصيبتى جانكاه بازگشت ،

تا مشتاق كند ، و تهديد نمايد، و بترساند ، و هشدار دهد .

پس مردمى در بامداد با پشيمانى ، دنيا را نكوهش كنند،

و مردمى ديگر در روز قيامت آن را مى ستايند ،

دنيا حقائق را به يادشان آورد ، يادآور آن شدند ،

از رويدادها برايشان حكايت كرد ، او را تصديق كردند

و اندرزشان داد ، پند پذيرفتند.
 

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار
سلام
اجازه هست منم به تاپيك برگردم:redface::gol:

بدانيد كه اگر مردگان اجازة سخن گفتن داشتند ، شما را خبر مى دادند كه ، بهترين توشه ، تقوا است.

به نظرم اين جمله خيلي بار معنايي داره؛‌هم از نظر شخص گوينده، هم مكانش، هم بعد از جنگ بودنش، هم اينكه خطاب به كساني ميكنه كه به نوعي پيروزن و نميخواد كه مغرور بشن(به نظر من) و اينكه حضرت دقيقا دارن قرآن رو تفسير ميكنن ((ان اكرمكم عندالله اتقاكم))و از همه مهم تر، سخني است كه براي تمام دورانه.
اميدوارم سعادت داشته باشيم از متقين باشيم.
 

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار
بزرگى پروردگار در جانت ، پديده ها را در چشمت كوچك مى نماياند .

یعنی چی؟؟؟؟؟؟؟؟

با اجازه

وقتي داشتم اينو ميخوندم، دو تا نكته به ذهنم خطور كرد. (البته بهتره تفسيرشو هم ببينم بعد نظر قطعي بدم)

1- راستش دقيق صورت حديث رو بياد ندارم، ولي يكي از حضرت ميپرسه كه چيه كه تمام هستي داخلش جمعه(نميدنم درست گفتم يا نه، منتها آخرش مهم تره كه بيشتر يادمه!)فرمودند: چشم انسانه كه كهكشانها درونش جا ميشه.
الله اكبر به اين خلقت خداوند؛‌ تمام مناظر و هستي عالم درون چشم آدم جا ميگيره، بدون اينكه حجمي بگيره!!شايد يه تفسير جمله اي كه فرموديد اين باشه كه با دانستن بزرگي خداوند، ديگه پديده اي خارج از چشمت نيست و با همين نشانه ميتونيم به عظمت و بزرگي خداوند پي ببريم.

2- نكته ديگه كه فكر كنم مهمتر باشه، اينه با پي بردن به عظمت خداوند و ايمان به وي كه خالق تمام هستي است و هرچيزي از آن خالق بي همتا نشئت ميگيره، و بدونيم كه بالاتر از وي نيست و اوست كه نظم دهنده به همه امور است، ديگه همه چيز برامون كوچيك ميشه؛‌چون پي ميبريم كه تنها نيازمون نسبت به خداست و ماييم كه نيازمنده مطلقيم اوييم.

خدايا سينه اي ده آتش افروز/در آن سينه دلي، وان دل همه سوز
 

بابك خسروي

عضو جدید
کاربر ممتاز
پرهيز از دنياى حرام
دنيا بد خانه ‏اى است براى كسى كه خوشبين باشد، واز خطرات آن نترسد. مى ‏دانيد كه آن را ترك مى ‏كنيد و از آن رخت بر مى ‏بنديد

پند گيريد آنان را به گورهايشان سپردند،گرد هم قرار دارند و تنهايند، همسايه يكديگرند امّا از هم دورند، فاصله ‏اى با هم ندارند ولى هيچ گاه به ديدار يكديگر نمى ‏روند.

درون زمين را به جاى سطح آن براى ماندن انتخاب كردند و خانه‏ هاى تنگ و تاريك را به جاى خانه‏ هاى وسيع برگزيدند. به جاى زندگى با خويشاوندان، غربت را، و به جاى نور، ظلمت را برگزيدند،

به زمين باز گشتند چونان كه در آغاز آن را پا برهنه و عريان ترك گفتند، و با اعمال خود به سوى زندگى جاويدان و خانه هميشگى كوچ كردند، آنسان كه خداى سبحان فرمود: «چنانكه آفرينش را آغاز كرديم، آن را باز مى‏ گردانيم، وعده اى بر ماست و همانا اين كار را انجام خواهيم داد».

سلام دوستان عزيز
يه بنده خدايي (خدابيامرزتش) خيلي وقت پيش برام تعريف كرده بود كه تو دوران رضاخان بخاطر برگزار كردن مجلس روضه اونو بازداشت كردند و به زندان بردند. توي زندان يكي از اعيان هم بازداشت شده بود. علت بازداشت اون هم اين بود كه به تذكر سرهنگي كه به اون و خانمش گفته بود توي خيابون قدم نزنند و به پياده رو برند بي اعتنايي كرده بود و اون سرهنگه هم دستور داده بود بازداشتش كنند. مي گفت كه ديدم خيلي ناراحته و اصلا قاطي بقيه زندانيا نميشد و تمام مدت روي پا ايستاده بود و به خودش ميپيچيد و مي گفت اجازه مي دادند يه تلفن بزنم كاري مي كردم كه بلافاصله منو آزاد كنند و اون سرهنگ رو به زندان بندازند. مي گفت اون شخص بناچار اون شبو تو زندان موند ولي اول صبح كه تونست به بيرون زندان خبر بده دستور آزاديش صادر شد و آزادش كردند
آخر اين داستان هميشه يه نتيجه گيري قشنگ مي كرد، اونم اين بود
دنيا هم زندانه. كسي كه اهل دنيا نباشه خيلي داخل اهل دنيا نميشه. دوست اهل بيت (ع) گرچه در دنيا هستند ولي با اهل دنيا زياد قاطي نميشن و در قيل و قال ها و كشمكش هاي اون وارد نميشن.
ماهم يه ذره سعي كنيم قاطي دنيا و اهل دنيا نشيم
ياعلي
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
حکمت 131
.
.
.
دنيا سجده گاه دوستان خدا ، نماز گاه فرشتگان
الهى ، فرودگاه وحى خدا ، و جايگاه تجارت دوستان خداست، كه در آن رحمت خدا را به دست آوردند. و بهشت را سود بردند

.
.
پس مردمى در بامداد با پشيمانى ، دنيا را نكوهش كنند، و مردمى ديگر در روز قيامت آن را مى ستايند ، دنيا حقائق را به يادشان آورد ، يادآور آن شدند ، از رويدادها برايشان حكايت كرد ، او را تصديق كردند و اندرزشان داد ، پند پذيرفتند

 
بالا