تعامل همسران آرامش گر...!

پیرجو

مدیر ارشد
مدیر کل سایت
مدیر ارشد
شما ها اول باید مشخص کنید که هدف از ازدواج چیست؟ یک دلیل و دو دلیل قانع کننده نیست!
نوع نگرش ها!
میزان آگاهی!
بحث فقط سنت نیست! اگر در سنت بیان شده، چه دلایلی داشته؟
چه موقعه عشق به سراغ آدمی می آید؟
از کجا بدانیم که عشق واقعیست؟
آیا خودتان را کامل شناخته اید که حالا می خواهید شخص دیگری را بشناسید؟
؟؟؟؟؟؟؟
 

گلابتون

مدیر بازنشسته
به نظر من زندگی از درون خود ما نشات میگیره... یعنی هرآنچه خود وجودی ما داریم...

به قول حضرت امیرالمومنین.: هرآنچه برای خود میپسندی برای دیگران هم بپسند .... و هر آنچه برای خود نمیپسندی برای دیگران هم مپسند...

اگر واقعا در تمام مراحل زندگیمون چه مجرد و چه متاهل فقط و فقط به همین یک جمله بتونیم واقعا از ته دل عمل کنیم... باور کنید میتونید بهترین زندگیها رو داشته باشید... حالا چه متاهل باشید و چه مجرد...
این خود درونی شماست که براتون زندگی رو رقم میزنه.... همسر شما هم کسی جز خود شما نیست...

اگه خودتون رو دوست داشته باشید حتما طرف مقابلتون رو هم دوست دارید ... اگه به خودتون احترام بگذارید مطمئنا به همسرتون هم احترام میگذارید......و همینطور برعکس

در کل هرچقدر به زندگی ساده نگاه کنید و سخت نگیرید ...زندگی هم به همون آسونی میگذره.:gol:
 

sima.eng

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام
چقدر خوب که مدير ارشد هم به اينجا سر زدند. من هميشه فکر مي کردم پس ايشون کجاهارو لايق پست زدن مي دونن.
شناختن خودمون و عکس العمل هامون خيلي مهمه. شناخت خواسته هاي واقعي مون خيلي خيلي مهمه. خيلي از خواسته ها مال شرايط سني خاصي هست بعضي هاش مال عدم شناخت کافي از اوضاع و شرايطه. بعضي هاش به خاطر عدم آگاهي از نيازهاي خودمونه. به هر حال ما بايد خيلي روي خواسته هامون از زندگي فکر کنيم. بايد اونهارو غربال کنيم. اونهاييش که با هدف عالي زندگيمون مطابقت دارند رو انتخاب کنيم و روي اونها تمرکز کنيم.
به نظر من تو انتخاب شريک زندگي ايمان فرد خيلي مهمه. چون ايمان قوي يعني عدم انجام دادن خيلي کارا.
من فکر مي کنم با يک همراه خوب ميشه به بالاترين درجه رسيد. فقط کافيه شرايط طرف مقابل رو مثل شرايط خودتون مهم بدونيد و بفهميدش.
 

Sogol1681

مدیر تالار روانشناسی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
سلام
سوگل جان:
نوشته هاي پست اولتون خيلي جالب هستند به شرطي هر دو طرف اينطوري فکر کنند. ولي پست هايي که خودتون زديد مثل پست 21 و قبليش خيلي آرمانيه. اميدوارم بتونيد اينجوري عمل کنيد.
واسه من که چند سالي هست ازدواج رو تجربه کردم، و قبلا خيلي شبيه به دو پست اخير شما حرف مي زدم تجربه شده که تو شرايط مختلفي که براي انسان مزدوج پيش مياد و عموما هم جديد هستند، کنترل ذهن و رفتار بسيار سخته و دشوارتر از اونيه که قبلا فکرش رو مي کرديم.
خيلي بايد حواسمون باشه که تو شرايط جديد عکس العمل هاي غيرمنطقي نداشته باشيم.
اين هم بيشترش به شناخت خودمون برمي گرده. به نظر من مسائلي مثل آهنگ مورد علاقه يا حتي مسافرت نمي تونه فاکتور اصلي باشه. شايد در اول کار باعث جذب آدماي به سوي هم بشه ولي موضوع اصلي اينا نيست. بايد کمي ريشه اي تر بررسي کنيم. چيزايي که خيلي ساده تر به نظر مي رسند و پيش پا افتاده ممکنه خيلي دسا اندازهاي بزرگتري تو زندگي ايجاد کنند.
خوشحال مي شم دوستان متاهل ديگه هم نظراتشون رو بگن. ممنون.

سيما جون ممنونم... خيلي خوب حرف زدين... تمام حرفاي شما عين واقعيت هستش خوشحال ميشيم كه تجارب ارزشمندتون رو در اختيار ما بگذاريد... و همينطور ديگر دوستان متاهل و خوبمون...:heart::gol:شاد باشيد;)
 

kittleboy_87

عضو جدید
خیلی قشنگ بود ;)
این جملات واسه ما مجردها که با ازدواج هنوز فاصله داریم زوده
(ولی من به این نیاز داشتم، ممنون) :gol:
 

kittleboy_87

عضو جدید
اینا رو می فهمم، می دونم ولی نمی تونم الان ، در حال حاضر، توی این سن احساس کنم؛ احساس نیاز نمی کنم به اینا
اینارو از این زاویه نگاه می کنم که در آینده می تونه دلایلی برای ازدواج باشه ( نظر من )
 

kittleboy_87

عضو جدید
سلام
....
واسه من که چند سالي هست ازدواج رو تجربه کردم، و قبلا خيلي شبيه به دو پست اخير شما(sogol) حرف مي زدم تجربه شده که تو شرايط مختلفي که براي انسان مزدوج پيش مياد و عموما هم جديد هستند، کنترل ذهن و رفتار بسيار سخته و دشوارتر از اونيه که قبلا فکرش رو مي کرديم.
خيلي بايد حواسمون باشه که تو شرايط جديد عکس العمل هاي غيرمنطقي نداشته باشيم.
اين هم بيشترش به شناخت خودمون برمي گرده. به نظر من مسائلي مثل آهنگ مورد علاقه يا حتي مسافرت نمي تونه فاکتور اصلي باشه. شايد در اول کار باعث جذب آدماي به سوي هم بشه ولي موضوع اصلي اينا نيست. بايد کمي ريشه اي تر بررسي کنيم. چيزايي که خيلي ساده تر به نظر مي رسند و پيش پا افتاده ممکنه خيلي دسا اندازهاي بزرگتري تو زندگي ايجاد کنند.
خوشحال مي شم دوستان متاهل ديگه هم نظراتشون رو بگن. ممنون.

بسیار خوب ;)
امیدوارم همه بتونن این رو بفهمن - یعنی از خود گذشتگی و شناخت صحیح
 

Sogol1681

مدیر تالار روانشناسی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
شما ها اول باید مشخص کنید که هدف از ازدواج چیست؟ یک دلیل و دو دلیل قانع کننده نیست!
نوع نگرش ها!
میزان آگاهی!
بحث فقط سنت نیست! اگر در سنت بیان شده، چه دلایلی داشته؟
چه موقعه عشق به سراغ آدمی می آید؟
از کجا بدانیم که عشق واقعیست؟
آیا خودتان را کامل شناخته اید که حالا می خواهید شخص دیگری را بشناسید؟
؟؟؟؟؟؟؟
خب بله... اصل مطلب همينجاست كه اول خودمون رو بشناسيم و تكليفمون با خودمون روشن بشه بعد با طرف آينده... از نظر من و صدالبته خيلي ها اول بايد شناخت از خودمون وجود داشته باشه.. تا بتونيم به تمام اهداف و آرمان هامون جامه عمل بپوشونيم..حقيقت من اين عشق هاي كوچه بازاري رو قبول ندارم و بخصوص اينكه مي گن با يك نگاه عاشق طرف شديم.. اتفاقاً همين عشق هايي كه با يك نگاه باشه خيلي زود تر از موارد ديگه افول مي كنه و از بين ميره...نظر من اينه كه عشق يعني نهايت نهايت نهايت نهايت..... دوست داشتنه.. دوست داشتني كه خيلي خيلي آروم آروم.... آروم... شروع ميشه و باز آروم آروم مسير خودش رو داره طي ميكنه و همينطور آروم داره بالا ميره... و...نمي دوني تا كجا داره ميره اما مي دوني همونطور مسير رو گرفته و داره بالا ميره .. اونم خيلي آروم... در صورتي كه عشق هاي كوچه بازاري و... خيلي زود گذر هست.. با يك جرقه شروع ميشه.. خيلي سريع و يهويي اوج ميگيره... و هنوز نفهميدي چه اتفاقي افتاده كه متوجه ميشي دست آخر تموم شده.. نمي دوني كي اومد و كي رفت و تموم شد....:(
ما بايد منطقي به اين قضايا فكر بكنيم...آرمان و اهدافمون رو و با درايت هرچه تمام تر در قالب منطق (البته نه منطقي خشك) به اون مسير مورد نظر سوق بديم و به كمال برسونيم....
بازم سپاسگزارم از مطالب جالبتون دوستان عزيزم ... شاد باشيد.:gol:
 
آخرین ویرایش:

neda_eng

عضو جدید
کاربر ممتاز
شما ها اول باید مشخص کنید که هدف از ازدواج چیست؟ یک دلیل و دو دلیل قانع کننده نیست!
نوع نگرش ها!
میزان آگاهی!
بحث فقط سنت نیست! اگر در سنت بیان شده، چه دلایلی داشته؟
چه موقعه عشق به سراغ آدمی می آید؟
از کجا بدانیم که عشق واقعیست؟
آیا خودتان را کامل شناخته اید که حالا می خواهید شخص دیگری را بشناسید؟
؟؟؟؟؟؟؟
منم دقیقا همین فکرم را میکنم اول باید همسر و عشق و تعامل را..... هزار تا چیزه دیگه را فهمید تا بتونیم یه رابطه ای را بینشونهبر قرار کنیم
 
آخرین ویرایش:

Aseman Etemaad

عضو جدید
کاربر ممتاز
شما ها اول باید مشخص کنید که هدف از ازدواج چیست؟ یک دلیل و دو دلیل قانع کننده نیست!
نوع نگرش ها!
میزان آگاهی!
بحث فقط سنت نیست! اگر در سنت بیان شده، چه دلایلی داشته؟
چه موقعه عشق به سراغ آدمی می آید؟
از کجا بدانیم که عشق واقعیست؟
آیا خودتان را کامل شناخته اید که حالا می خواهید شخص دیگری را بشناسید؟
؟؟؟؟؟؟؟
سلام
حرفاتون همه قبوله ها... اما یه چیزی رو ندید گرفتین!:redface:
شما نصف قضیه هستید!
می تونید عاشق طرف باشید
می تونید بهش احترام بذارید
می تونید برای هر چیزی که می خواد از جونتون مایه بذارید
اما
واکنش ها همیشه اون چیزی نیست که شما می خواید!
بذارید یه مثال بزنم:
دختر خانم ها به مسائل عاطفی و عشقی ازدواج خیلی اهمیتمی دن... اکثرا فکر می کنیم که با عشق می شه همه چیز رو تحمل کرد و یه چیزایی رو هم تغییر داد!
یادتون باشه عشق کافی نیست! و هیچ وقت هم نباید مخصوصا درباره ی آقایون و مخصوصا در جامعه تقریبا مردسالار ایران:)razz:) توقع تغییرات از طرفتون داشته باشید!

بدبختانه هیچ دوم از ما باور نداریم که ازدواج واقعا یک هندوانه دربسته هست و تا باکسی زیر یک سقف زندگی نکنی نمی شناسیش!
حالا
اگه تو خودتو شناخته باشی اینجا یه قدم جلویی.... یعنی حرف مدیر محترم!
 

helena_99

عضو جدید
· رابطه زن و شوهر، رابطه عاشق و معشوق، رابطه تن و تن پوش، رابطه همرهان طريق كمال و معناگر محبت و ايثار است.
· رابطه زن و شوهر، به قدمت خلقت آدم، به قداست متعالي ترين ارزش ها، به عظمت گستره ي هستي، به بركت همه ي نسل ها در همه ي عصرها و تجلي گر اولين تعامل حقه ي انسان هاست.
· رابطه ي زن وشوهر، سرچشمه ي همه ي عاطفه ها و بستر گيراترين رابطه هاست؛ زن مرادش را در حسن رابطه با شوهر مي يابد و شوهر آرامش را در گرو وجود زن مي داند.
·رابطه ي زن وشوهر، جلوه اي از برترين هنر زندگي و كامل ترين شكل ارتباط انساني است؛ در يك نگاه، رابطه ي زن و شوهر آميزه اي است از زيباترين تلاقي چشم ها، گيراترين تبادل كلام ها، هماهنگ ترين طپش قلب ها، همسوترين انديشه ها، استوارترين گام ها و پر رمز و رازترين محروميتها.
· رابطه ي زن و شوهر، معنايي از درس وفا، آيينه اي از مهر و صفا و تصويري از يكرنگي و دلدادگي است.
· رابطه ي زن و شوهر، مناسبترين بستر براي رويش شكوفه هاي حيات و مطلوب ترين زمينه براي پديد آيي پر جاذبه ترين رفتارهاست.
· رابطه ي زن و شوهر، بياني از حقيقت و ضرورت بناي خانواده و زنجيره ي جوامع انساني است.
· رابطه زن و شوهر، حياتي ترين پاسخ به فطري ترين نياز فردي و اجتماعي انسان است.
· رابطه ي زن و شوهر، تصويري از نمايش همه ي جاذبه ها، همه ي زيبايي ها، همه ي قابليت ها و همه ي كمالات وجود انسان است.
· رابطه ي زن و شوهر، رابطه اي لطيف، گرمي بخش و مهر آفرين است و اساس آن بر تمجيد و تكريم و گذشت و ايثار استواري مي باشد.
· رابطه ي زن و شوهر، رابطه ي مهر ورزي و محبت پذيري، عهد و وفا، گذشت و ايثار، سخاوت و احسان، مودت و مروت، صداقت و دوستي، صفا و صميميت، راه و رهرو، خورشيد و نور، چشمه و آب، پرنده و بال، اوج و پرواز، دل و دلدار، چشم و نگاه، اندام و لباس، چراغ و روشني، باغ و باغبان، گل و گلدون، سبزه و بهار، گلبرگ و ريحان، انگشتر و نگين، لبخند و نشاط، طبيب و درمان، سكينه ي روان و آرامش جان، رحمت و نعمت و سرانجام مثالي از رابطه ي علي (ع) و فاطمه(س) است.
· رابطه ي زن و شوهر، انتخاب مطلوب ترين است، ترسيم سعادت و رستگاري است، بركت كارنامه ي اعمال است.
· رابطه ي زن و شوهر، آزمون دوباره ي توان انسان در حفظ حرمت ها و ارزش ها، تكريم خويشان ونزديكان و تأئيد و تقويت منزلت همسر است.
· رابطه ي زن و شوهر، يعني بهره گيري از پر بركت ترين زمان ها و خوشايند ترين فرصت ها براي ارئه پايدار ترين جاذبه ها، تأمين فطري ترين نياز ها و تضمين سلامت و بهداشت روان ها.
· رابطه ي زن و شوهر، يعني برخوردار شدن از آراسته ترين، گرانبهاترين، پر دوام ترين تن پوش ها.
· آري... رابطه ي زن و شوهر به فرموده ي خالق انسان ها همچون رابطه ي قامت و لباس است، و اين لباس گرما بخش جسم و جان، معناگر حيات و جلوه گر وحدت است....


سلام سوگل جان
ممنون از تاپیک خوبت
من مدت زیادی نیست که عضو باشگاه شدم
ولی تو همین چند باری که به این سایت سر زدم همیشه جای همچین موضوعی رو خالی میدیدم
خوشحالم که بالاخره یه نفر پیشقدم شد
ظاهرا دو موضوع "ازدواج"و"زندگی مشترک"تو این تاپیک مستتره...
 

helena_99

عضو جدید
باتشکر از سوگل عزیزم

دوستان به نظر من هم این مطلبی رو که فرمودید که کوچکترین مسائلی که به نظر هرکس خیلی ساده و یا بهتر بگم به چشمش نمیاد ..میتونه باعث بزرگترین بحرانها بشه... درسته... کاملا هم صحیح است ...اما اینجا یه مطلب فاکتور گرفته شده... اگرشما خودتون رو بجای طرف مقابلتون بگذارید و ایشون هم متقابلا همین کار رو انجام بدن دیگه هیچ مشکلی پیش نخواهد آمد... اما خوب این طرز فکر من هست که به ندرت مورد پسند قرار میگیره و بدیهیاتی این بین میمونه که هرکس سعی میکنه طرف مقابلش رو به طرف خواسته ها و امیال خودش بکشونه... و در واقع بعد از ازدواج مرد , زن را بطرف امیال و علایق خودش میکشاند و همینطور زن ... البته این مطلب ناخواسته و در اثر عشق اولیه ( آتشین ) بوجود میاد ... اما بعدها که کمی این عشق به سنباده های زندگی کشیده شد... خوب دیگه اون رنگ و لعاب اولیه رو نداره و اون موقع است که تازه طرفین چشم واقعیشون به زندگی باز میشه ...و در اینجاست که اگر عاقلانه تصمیم بگیرن میتونن عاشقانه هم زندگی کنن .:redface:
دوست عزیز من فقط می خوام با ذکر جمله شما نظر شخصی خودم رو بیان کنم...طرف صحبت من صرفا شما نیستسن

1.آدما همه با هم فرق می کنن...اما همه تفاوتها تو زندگی مشترک تبدیل به بحران نمیشه...بلکه همین تفاوتهاو اختلافادیدگاههاسبب جذب شدن دو نفر به همدیگه و ایجاد علاقست.
گلابتون:
که هرکس سعی میکنه طرف مقابلش رو به طرف خواسته ها و امیال خودش بکشونه...
2.تو زندگی مشترک همسران نباید سعی کنن طرف مقابلشون رو به سوی خواسته ها وامیال خودشون بکشونن...این حالت میتونه به تدریج با عشق و علاقه بین اونا به وجود بیاد...مثلا فرض کنیم همسر من علاقه زیادی به فوتبال داره ولی من نه...ولی من بعضی اوقات کنارش میشینم و باهاش فوتبال نگه میکنم وباهاش تو شادی ها و هیجاناتش شریک میشم...مطئنا بعد از یه مدتی من خودم یکی از علاقه مندان به فوتبال میشم!
3.عشق واقعی هیچوقت به سمباده کشیده نمیشه...عشق واقعی هیچوقت با گذشت زمان و بروز مشکلات و روزمرگی زندگی گرمی و حرارت خودشو از دست نمیده...بلکه هر روز پررنگ تر از روز قبل میشه...
4.جمله آخرت خیلی زیبا بود
گلابتون: اگر عاقلانه تصمیم بگیرن میتونن عاشقانه هم زندگی کنن
همیشه سعی کنیم عاقلانه عشق بورزیم تا کمتر با مشکل روبه رو بشیم...
 

helena_99

عضو جدید
من که خودم در شرف ازدواج کردنم دلایلم رو واسه ازدواج میگم
1یه سنتیه که باید انجام شه
2.واسه اینکه این شانسو به یه مرد بدم که با ازدواج کردن با من بشه خوشبخت ترین مرد روی زمین:love::love:
3.این یه نیازه واسه همه ی آدما خوب منم یه آدمم
4.واسه اینکه نصف دیگه ی دین و ایمانمم کامل بشه
5.واسه اینکه تنها نباشم
ولی کلا رو همون مورد دوم تاکید بیشتری دارم
تبریک میگم عزیزم
آرزو میکنم انتخاب درستی کرده باشی...
اما نظر من(فقط دوست عزیزم سوتفاهم نشه...من طرف سخنم شما نیستی...بلکه دارم باذکر دلایل شما نظر شخصیم و به صورت کلی بیان میکنم)
1.سنت.درسته...اما مواظ باشین منظور از سنت فشار ا طرافیان برای ازدواج به دلیل سنت بودن نباشه ...امروز دیگه هیچ چیز(دوستان. خانواده.و حتی عقاید شخصی)به فرد تحمیل نمیشه و فرد مختاره که ازدواج کنه یا مجرد بمونه...
2.کمال هر فردی در گرو داشتن روابط زناشویی سالم و توام با عشقه...
مطمئنا این مرد بعد از ازدواج با شما(با شرط داشتن روابط عاشقانه)خوشبخت تر از قبل خواهد بود اما نه خوشبخت ترین!!(شوخی)
3.درسته.نیاز غریزی...اما متاسفانه بعضی از آدما اونقد غرق تو این نیازشون میشن که به هیچ چیز دیگه ای فکر نمیکنن...فکر میکنم این انگیزه (نیاز غریزی)برای ازدواج تو مردا خیلی بیشتر از زنهاست(البته این نظر شخص خودمه...شاید بعضیا مخالف باشن)واقعا چرا بعضیا رفع نیاز جسمانی خودشونو به یه رابطه صمیمانه دراز مدت ترجیح میدن؟!!
4.بازم صحبت از کامل شدنه...کاملا موافقم
5.افراد زیادی رو میشناسم که به خاطر فرار از تنهایی ازدواج کردن...اما بعد از ازدواج به این نتیجه رسیدن که تنهاییشون برطرف نشده...گاهی اوقاتم تنهایی اونقد به آدما فشار میاره که متاسفانه تو انتخاب همسر عجله می کنن و فرد مناسبی رو برای زندگی انتخاب نمی کنن...
 

helena_99

عضو جدید
دوست گرامی با بخش اعظمی از گفته هاتون موافقم ولی برای بعضی موارد نمیشه بله همیشه اگر بتونیم با دید طرف متهم نگاه کنیم مسایلی که سر باز کرده خیلی قابل درک میشه ولی بعضی موارد نمیشه باید بدنبال راه حلی خیلی بهتر بود و از طرفی ما باید به دنبال از بین بردن نباشیم وقتی شما از خواسته هایتان میگذرید به بهانه عشق در دراز مدت میتونه اثر سو داشته باشه همه موارد باید به تعادل گذاشته شه
در ضمن گلابتون جان به نظرت دیگه تحمل ها مانند گذشته هست و گذشت ها میتونه تو دوام زندگی نقش داشته باشه؟
نه به خدا همه دیگه بدنبال راحت ترین راه هستن متاسفانه :biggrin:
دوست عزیز من فقط می خوام با ذکر جمله شما نظر شخصی خودم رو بیان کنم...طرف صحبت من صرفا شما نیستسن
Feshfeshe:
وقتی شما از خواسته هایتان میگذرید به بهانه عشق در دراز مدت میتونه اثر سو داشته باشه همه موارد باید به تعادل گذاشته شه
موافقم...گذشتن از خواسته ها به بهانه عشق در دراز مدت باعث نابودی فرد می شود...اگه فردی که با اون قصد ازدواج دارین از شما میخواد که از بسیاری از خواسته ها علایقتون بگذرین مطمئن باشین که فرد مناسبی برای ازدواج نیست...
 

helena_99

عضو جدید
بعد از شروع زندگی مشترک بسیاری از زوجها دچار اختلال عدم گذشت و انعطاف پذیری میشن که با شروع اون مشکلات زندگی مشترک یکی بعد از دیگری به وجود میاد...به نظر من بهترین راه از بین بردن این احتلال اینه سعی کنیم خودمون رو اصلاح کنیم...پس گام اول تغییر خودمونه(در جهت مثبت)...سعی کنیم گذشت داشته باشیم...امااز طرف دیگه سقوط نکنیم!... نذاریم باهامون اونجوری که شایسته نیست رفتار بشه...
 

helena_99

عضو جدید
در زندگی اول خودمونو خوب بشناسیم بعد بر اساس مشخصات خودمون شخصی که به وجود و راه خودش ایمان داره رو انتخاب کنیم و اونو همونجوری که هست بپذیریم و دوستش داشته باشیم .

Hamidarchitec:
در زندگی اول خودمونو خوب بشناسیم بعد بر اساس مشخصات خودمون شخصی که به وجود و راه خودش ایمان داره رو انتخاب کنیم و
درسته...این اولین اصله...اگه قدم اول درست برداشته بشه و ما شریک زندگی خودمون و درست انتخاب کنیم و مشکلاتی که بعد باهاشون مواجه میشیم ناشی از انتخاب غلط نباشه به راحتی با کمی گذشت و انعطاف پذیری و پافشاری نکردن بر روی خواسته ها و عقاید رفع میشه...پس قدم اول و درست برداریم...
 

helena_99

عضو جدید
فعلاً مجردم.... و شايد... شايد..... :redface:بگذريم....:biggrin:;)

خودم رو آماده مي كنم كه قضاوت نكنم و فقط ناظر باشم....به طرف مقابلم به چشم سرزميني نگاه مي كنم كه بايد اون را كشف كنم نه فتح....وقتي رفتارش رو درك نمي كنم از اون مي خوام علتش رو برام توضيح بده.... به سكوتش احترام ميذارم... بدون اجازه وارد حريم خلوتگاه محرمانش نمي شم..... و وقتي از خلوتگاهش بيرون اومد گرم و سرزنده به استقبالش ميرم.....:heart::heart:

Sogol:
به سكوتش احترام ميذارم...
برای اینکه حرفای شریک زندگیمونو بهتر بفهمیم باید در موقع سکوتش با اون ارتباط عاطفی پیدا کنیم(متاهلا تجربش کنن و نتیجشو بگن)...سکوت خیلی پر معناست...اول تو سکوت همدیگرو بشناسیم...بعد شروع به صحبت کنیم...
 

helena_99

عضو جدید
من مجردم:cool::D:surprised:.
این متنی که نوشته بودید مثل درس های دین وزندگی دبیرستان بود.(در 14 و15 و 16 سوم دبیرستان).خیلی آرمانی بود.زن و شوهر ای الان فقط فکر دعوا و بزنو بکش هستند.

یعنی کمالات انسانها اینقدر پایینه؟:eek:

Jonny depp
زن و شوهر ای الان فقط فکر دعوا و بزنو بکش هستند.
خوب هدف از این بحث ها تو تاپیک اینه که کمک بشه تا اینجوری نباشه...
 

helena_99

عضو جدید
سلام
مرسی از اینکه خبرم کردی سوگل جان!
راستش این تاپیک رو قبلا دیده بودم ... اما من به خاطر اعتقاداتی که دارم اگه ببینم زیاد موضوع باب میلم نیست سعی می کنم فقط شنونده باشم!
ببینید
تمام مواردی که شما درپست اول این تاپیک می خونید واقعیت محضه! یعنی باید باشه ....این یعنی اینکه اون موارد ایده آلهای ما برای زندگی هستند...
اما جون هر کی دوست دارید بیاین یکم واقع بین باشید!
یادمه توی یه تاپیک دیگم گفتم و انگار به چند نفر هم برخورد اما باز هم می گم. ما ایرانی ها متاسفانه بد ایده الیستیم!!! دست خودمون نیست طرفدار خوبی هستیم!
اما
چیزای خوب رو فقط فقط و فقط تایید می کنیم! همین! یعنی راه رسیدن بهش یا جوانبش رو نمی سنجیم ....یا سیاه یا سفید هیچ خاکستری رنگی وجود نداره!
می گیم ازدواج خوبه
باعث تکامل می شه
سنت پیغمبر خدا ست....
با ازدواج دینت کامل می شه و خیلی حرفای دیگه!
اما خدا وکیلی چند درصد از ازدواجای این دوره برای رسیدن به کمال انجام می شه؟ چند درصد از افراد صرفا برای عمل به دستور خدا و سنت نبوی ازدواج می کنند؟
سوالو طور دیگه ای می پرسم....
چرا آمار طلاق بالا رفته؟ چرا آدما دیگه نمی تونن همو درک کنن؟ چرا با هم کنار نمیان؟
سوتفاهم نشه البته:redface:
من مخالفت باهیچ گفته یا موضوع این تاپیک ندارم.... نظر همه برام قابل احترامه! اما همیشه دیدم در تاپیک هایی با موضوعات عالی بحث به سمت آرمان و آرزو پیش می ره تا واقعیات!
به نظر من قبل از بیان این موضوع(ایده آل های زندگی مشترک)باید این موضوع مطرح بشه(هدف از ازدواج)
Aseman etemad:
اما خدا وکیلی چند درصد از ازدواجای این دوره برای رسیدن به کمال انجام می شه؟
باید اول رو دلایل و انگیزه های ازدواج بحث بشه و رو درستی و نادرستیشون...عواملی مثل تنهایی.نیاز جسمانی.دور شدن از واقعیات زندگی.احساس گناه و...که به نظر من دلایل اصلی ازدواج تو دنیای امروزن...بعد راجع به ایده آلهای زندگی مشترک بحث کنیم...
آیا زندگی مشترکی که انگیزه شروعش صرفا رفع نیازهای غریزی هستش هیچ وقت می تونه به ایده ال های یادشده برسه؟!!!
 

shaian

عضو جدید
سلام
چقدر خوب که مدير ارشد هم به اينجا سر زدند. من هميشه فکر مي کردم پس ايشون کجاهارو لايق پست زدن مي دونن.
شناختن خودمون و عکس العمل هامون خيلي مهمه. شناخت خواسته هاي واقعي مون خيلي خيلي مهمه. خيلي از خواسته ها مال شرايط سني خاصي هست بعضي هاش مال عدم شناخت کافي از اوضاع و شرايطه. بعضي هاش به خاطر عدم آگاهي از نيازهاي خودمونه. به هر حال ما بايد خيلي روي خواسته هامون از زندگي فکر کنيم. بايد اونهارو غربال کنيم. اونهاييش که با هدف عالي زندگيمون مطابقت دارند رو انتخاب کنيم و روي اونها تمرکز کنيم.
به نظر من تو انتخاب شريک زندگي ايمان فرد خيلي مهمه. چون ايمان قوي يعني عدم انجام دادن خيلي کارا.
من فکر مي کنم با يک همراه خوب ميشه به بالاترين درجه رسيد. فقط کافيه شرايط طرف مقابل رو مثل شرايط خودتون مهم بدونيد و بفهميدش.
سلام
ايمان مهمه ولي اخلاق خوب داشتن مهمتره يعني مكملند . مومن بد اخلاق و سخت گير اذيت كن ميشه.
 

p_sh

عضو جدید
سلام سوگل جان ممنون از اینکه خبرم کردی
منم می خواستم پست ندم و فقط شنونده باشم اخه از بیخودی حرف زدن خوشم نمیاد ودوست دارم نظر هم سن وسالانم رو در مورد ازدواج بدونم ...
من خودم درمورد مقوله ی ازدواج خیلی فکر می کنم ولی هیچ وقت نمی تونم افکارمو جمع بندی کنم باید اعتراف کنم که منم از ازدواج می ترسم البته نه از خود ازدواج از تصمیم به ازدواج بیشتر می ترسم وهنوزم دلیلی نمی بینم که به این ترس خودم غلبه کنم
نمی خوام کلیشه ای صحبت کنم ولی دوست ندارم به ازدواج سطحی نگاه کنم به نظر منم ازدواج خیلی مقدسه که متاسفانه امروزه از این زاویه کمتر بهش توجه میشه
و به این حدیث پیامبر اسلام که ازدواج نصف دین است از ته دلم ایمان دارم چون تاثیر شگرف ازدواج رو در رفتار واخلاق چند تا از دوستانم دیدم که تاثیر واقعا مثبتی رو انها داشته
امیدوارم همه شما دوستان عزیزم ازدواجهای موفق وهمراه با عشق داشته باشید
 

گلابتون

مدیر بازنشسته
دوست عزیز من فقط می خوام با ذکر جمله شما نظر شخصی خودم رو بیان کنم...طرف صحبت من صرفا شما نیستین

1.آدما همه با هم فرق می کنن...اما همه تفاوتها تو زندگی مشترک تبدیل به بحران نمیشه...بلکه همین تفاوتهاو اختلاف دیدگاهها سبب جذب شدن دو نفر به همدیگه و ایجاد علاقست.
گلابتون:
که هرکس سعی میکنه طرف مقابلش رو به طرف خواسته ها و امیال خودش بکشونه...
2.تو زندگی مشترک همسران نباید سعی کنن طرف مقابلشون رو به سوی خواسته ها وامیال خودشون بکشونن...این حالت میتونه به تدریج با عشق و علاقه بین اونا به وجود بیاد...مثلا فرض کنیم همسر من علاقه زیادی به فوتبال داره ولی من نه...ولی من بعضی اوقات کنارش میشینم و باهاش فوتبال نگه میکنم وباهاش تو شادی ها و هیجاناتش شریک میشم...مطئنا بعد از یه مدتی من خودم یکی از علاقه مندان به فوتبال میشم!
3.عشق واقعی هیچوقت به سمباده کشیده نمیشه...عشق واقعی هیچوقت با گذشت زمان و بروز مشکلات و روزمرگی زندگی گرمی و حرارت خودشو از دست نمیده...بلکه هر روز پررنگ تر از روز قبل میشه...
4.جمله آخرت خیلی زیبا بود
گلابتون:اگر عاقلانه تصمیم بگیرن میتونن عاشقانه هم زندگی کنن
همیشه سعی کنیم عاقلانه عشق بورزیم تا کمتر با مشکل روبه رو بشیم...

سلام هلن دوست عزیزم
اول خیلی خیلی تشکر میکنم که اینقدر با حوصله و دقت تمام مطالب دوستان رو خوندید و پاسخگو بودید... منم میخوام نظراتم رو در خصوص عقاید شما بگم... با اجازه تون.

عزیزجان در خصوص :
1: بله کاملا موافقم .. اما باید این عقاید هیچگاه خودخواهانه و حاکمانه و یکطرفه نباشه ... چون بیشتر باعث دوری و انزجار میشه.... همیشه اوایل آشنایی این دیدگاهی که شما میفرمایید ایجاد میشه .. اما در طول زندگی اگر کنترل و پرداخت نشه همونها باعث اختلافهای شدید میشه.تازه اون موقع است که گاهی عده ایی میگن اول ازدواجمون هم این حرکات و این حرفها رو از طرف مقابلمون میشنیدم و میدیدم اما ...اون موقع کور بودم... کر بودم...( ببخشیدا) بعدم میگن عشق کوره..... که البته من اصلا قبول ندارم... عشق عاقلانه هیچگاه کور نمیشه.

2: در خصوص بخش دوم صحبتهاتون ... کاملا موافقم ... بنده هم از بیان اون جمله همین منظور رو داشتم... ( گرچه هرچی به فوتبال علاقه نشون دادم و هیجان کردم دریغ از اینکه یک ذره هم علاقه مند بشم...:w20:)

3: بازم باید بگم موافقم....اما منظور من عشقهای هیجانی اول زندگی است که بعدها متعادلتر شده ... و میشه گفت عمیقتر میشه و دیگه اون زرق و برق اولیه رو نداره ..اما خیلی غنی تر میشه... البته اگر عشقی واقعی باشه....
یک خاطره براتون بگم:
موقعی که من ازدواج کردم ...حدود یکماه از ازدواجم گذشته بود که یکی از همکارانم ( مرد) اومد و ازم پرسید همسرت چجوریه ... اخلاق و رفتارش خوبه ..مشکلی ندارین؟
قبلش بگم که ما از قبل هیچگونه رابطه ایی نداشتیم و کاملان سنتی ازدواج کردیم .. و هیچ شناختی از هم نداشتیم حتی خانواده هامون... غریبه بودیم...
درجواب همکارم گفتم : خیلی عالی ... مرد ایده آلهای من هست... یک جنتلمن واقعی ...
همکارم گفت : خوب حالا واسه ابراز عقیده زوده ... برو 6 ماه دیگه بیا ببینم که بازم همین عقیده رو داری .. و بازم میگی که مرد ایده آلهات بوده ... ؟
من بعد از مدت کوتاهی از اون اداره استعفا دادم و دیگه اون همکارم رو ندیدم...
ولی میخواستم حالا بعد از 7 سال ببینمش ... و بهش بگم که هنوزم همون عقیده 7 سال پیش رو دارم ...و هیچ خللی در عشق ما بوجود نیامده... و خیلی هم قوی و عمیق شده.و به قول شما هر روز هم پررنگتر از روز قبل شده.. والحمدلله :redface::heart:

دوستان ممنونم که باحوصله جواب من رو میخونید ... سرتون رو درد آوردم شرمنده:redface:


 

Sogol1681

مدیر تالار روانشناسی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
سلام هلن جان ممنون از اينكه با حوصله جواب دوستان رو دادين.... و ورودتون رو به باشگاه و بخصوص اين تاپيك نوباوه و نوپا خوش آمد ميگم.... اميدوارم كه بازم در اين بحث ها شركت بكنين... و تمام دوستان دست در دست هم بديم تا بتونيم راه گشاي مشكلات خود و ديگر دوستان در زندگي مشترك و يا آتي هم باشيم... بله هدف ما هم از اين تاپيك فقط و فقط بدين منظور بود كه بتونيم با هم يه بحث خوب و مطلوبي براي رسيدن به خوشبختي و صد البته زندگي ابديمون در.... داشته باشيم....لذت بردن از زندگي خيلي مهم هست اما چطور لذت بردن مهمتر هستش....
از گلابتون مهربون هم كمال تشكر رو دارم... و همينطور ديگر دوستان.... بازم سپاسگزارم از همراهي و همدلي تمام دوستان عزيزم... شاد باشيد:gol::heart:
 

SAMI.J

عضو جدید
اول از گلاب عزيز و سيماي عزيز تشكر ميكنم كه تجاربشون رو در اختيار ما جوونترا ميذارن. هلنا جان شما هم لطف داريد .
من يه نظر دارم : چطوره هر كسي نظرشو تو دو قسمت بيان كنه .
1- هدف از ازدواج
2- رفتار و اهداف پس از ازدواج.
نظر شما چيه دوستان ؟
 

sima.eng

عضو جدید
کاربر ممتاز
با اونی که گفته بود طرف مقابل هم خیلی مهمه خیلی موافقم. نمی دونم کی بود هر کی بود تو صفحه قبلی بود. منم که هی error میگیرم واسه همین از اینجا جم نمی خورم برم صفحه قبلی quote کنمش!!!
 

sima.eng

عضو جدید
کاربر ممتاز
ازدواج می تونه وسیله تعالی معنوی انسان باشه.
ازدواج می تونه وسیله پیشرفت شغلی انسان باشه.
ازدواج می تونه وسیله پیشرفت عقلی انسان باشه.
ازدواج می تونه باعث تغییر عادات بد انسان بشه.
:warn:اما ازدواج همچنین می تونه:
تمام آرامش انسان رو برهم بزنه.
تمام اونچه که بهش اعتقاد داشتی رو نابود کنه.
تو رو به نابودی فکری، احساسی و شغلی بکشونه.
خودت رو از خودت بیزار کنه.
افسردت کنه.
بکشت!!!

همه این چیزایی که گفتم توی خیلی موارد دیگه زندگی هم هست. یعنی به جای ازدواج خیلی چیزای دیگه هم میشه گذاشت. مثل شغل مثل دوست .....
ولی ما دوست رو راحت از کنارش می گذریم اگه بد باشه. کافیه نخوایم دیگه نمی بینیمش.
از شغلمون استعفا می دیم اگه دوستش نداشته باشیم. میریم سراغ یه شغل دیگه.
با همسرمون چیکار می تونیم بکنیم. اگه بچه ای این وسط باشه چی؟

من با طلاق مخالف نیستم ولی دردسرهای طلاق از اونچه که فکرش رو هم بکنید بدتره.
با شماهایی هستم که خودتون خوبید:
شمارو به خدا حواستون رو جمع کنید. عقاید و تعصبات پوسیده رو بریزید دور. "دختر خالم حلقش اینقدر قیمت داشت من ....." . یک کمی بیشتر از بیشتر فکر کنید. چی تو زندگیتون مهمه؟ چی هست که دنیا رو هم نداشته باشید بازم اون براتون مهمه؟ برید دنبال اون. مطمئن باشید شما که خوب باشید خدا هم براتون خوبی می خواد. توکل کنید به خودش. تصمیاتتون رو به خودش واگذار کنید.

اما شماهایی که .....:
من نمی دونم چطور میشه سر مردم کلاه گذاشت؟!!!
نمی دونم چطوری یه مرد زندار میره دختر 18-19 ساله مردم رو بدبخت می کنه. بعدم که گند کارش در میاد انگار نه انگار.
نمی دونم چطوری پسری که چند تا دوست دختر داره به اصرار خانوادش میره یه دختر بیچاره رو بدبخت می که.
نمی دونم چرا ما آدما خیلی جاها که لازمه چشمامون بسته میشه.

اما اینو خوب می دونم که هیچ کدوم از این کارا بی نتیجه و بی عِقاب نمی مونن.
خوب می دونم که یه روزی یه جایی اونی که خوب می شناسیمش جوابشونو میده.
کم ندیدم آدمایی که به بیماری های سخت دچار شدن و با خفت مردن. دلیلشم چیزی جز کارای خودشون نبوده.

خیلی پرحرفی کردم ببخشید.:gol:
 

fatem

عضو جدید
اول از گلاب عزيز و سيماي عزيز تشكر ميكنم كه تجاربشون رو در اختيار ما جوونترا ميذارن. هلنا جان شما هم لطف داريد .
من يه نظر دارم : چطوره هر كسي نظرشو تو دو قسمت بيان كنه .
1- هدف از ازدواج
2- رفتار و اهداف پس از ازدواج.
نظر شما چيه دوستان ؟

سلام من هم با سامی جون موافقم
چطوره در این مورد هم بچه ها نظر بدن؟
با اجازه سامی جون من یه سوال دیگه هم مطرح میکنم
قبل از ازدواج باید چه برخوردی با خواستگار محترم داشت؟
 

Similar threads

بالا