تاپیک سوالات و آموزش نجومی

@spacechild@

عضو جدید
یه سوال که فک کنم ا jimmi نیاد کسی جوابمو نمیده!!!:redface:
اول اینکه چرخش میدان مغناطیسی توی حالا سیاره ها ستاره ها یا هرجسم یگه ای 180 درجست یا 360؟؟
بعدش اینکه خوب میدان مغناطیسی زمین هر سال 50m کم میشه و خلاف جهت عقربه های ساعت.خوب این میدان مغناطیسی زمین تقریبا 23 درجه هم با شمال جغرافیایی فاصله داره با این 50 m تغییر یا باید این اندازه زاویه تغییر کنه یا اینکه هردوشو با هم بچرخن.حالا کدومشه؟؟
 

Neptune

عضو جدید
کاربر ممتاز
یه سوال که فک کنم ا jimmi نیاد کسی جوابمو نمیده!!!:redface:
اول اینکه چرخش میدان مغناطیسی توی حالا سیاره ها ستاره ها یا هرجسم یگه ای 180 درجست یا 360؟؟
بعدش اینکه خوب میدان مغناطیسی زمین هر سال 50m کم میشه و خلاف جهت عقربه های ساعت.خوب این میدان مغناطیسی زمین تقریبا 23 درجه هم با شمال جغرافیایی فاصله داره با این 50 m تغییر یا باید این اندازه زاویه تغییر کنه یا اینکه هردوشو با هم بچرخن.حالا کدومشه؟؟

اون زاویه هم تغییر میکنه ؛ طوری که هر نمیدونم چقدر سال قطب های مغناطیسی جاشون باهم عوض میشه . یعنی شمال به جنوب منتقل میشه و بر عکس . یعنی قطب نما برعکس نشون میده .:surprised::surprised:
 

@spacechild@

عضو جدید
اون زاویه هم تغییر میکنه ؛ طوری که هر نمیدونم چقدر سال قطب های مغناطیسی جاشون باهم عوض میشه . یعنی شمال به جنوب منتقل میشه و بر عکس . یعنی قطب نما برعکس نشون میده .:surprised::surprised:
ممنون ولی اینو میدونم که قطب ها برعکس میشه ولی اون زاویه قصش جداست.منظورم اینه که اگه اون بچرخه یعنی قطب مغناطیسی عوض بشه قطب جغرافیایی هم میچرخه؟
 

Neptune

عضو جدید
کاربر ممتاز
ممنون ولی اینو میدونم که قطب ها برعکس میشه ولی اون زاویه قصش جداست.منظورم اینه که اگه اون بچرخه یعنی قطب مغناطیسی عوض بشه قطب جغرافیایی هم میچرخه؟

نه قطب جغرافیایی سر جاشه و فقط قطب مغناطیسی میچرخه .
 

Neptune

عضو جدید
کاربر ممتاز
اگر قطب شمال مغناطیسی روی جنوب جغرافیایی منطبق بشه یعنی 180 درجه نسبت به وضعی که الان داره تغییر پیدا کرده .:w10:
 

Neptune

عضو جدید
کاربر ممتاز
یادم نیست کجا خونده بودم که در صورت وقوع تغییر قطب رفتار پرندگان مهاجر و بعضی دیگر حیوانات که حس جهت یابی دارن دچار اختلال میشه .:huh:همونجا نوشته بود که در حین تغییر قطب در موقعیتی قطب مغناطیسی روی استوای جغرافیایی قرار میگیره و در مناطق مرکزی شاهد شفق قطبی خواهیم بود .:surprised:
 

@spacechild@

عضو جدید
یادم نیست کجا خونده بودم که در صورت وقوع تغییر قطب رفتار پرندگان مهاجر و بعضی دیگر حیوانات که حس جهت یابی دارن دچار اختلال میشه .:huh:همونجا نوشته بود که در حین تغییر قطب در موقعیتی قطب مغناطیسی روی استوای جغرافیایی قرار میگیره و در مناطق مرکزی شاهد شفق قطبی خواهیم بود .:surprised:
آره ببین وقتی میدان نغناطیسی زمین رو نگاه کنی اون بالای سر زمین یعنی نصف النهار مبدا خالیه یعنی هیچ میدان مغناطیسی ازش رد نمیشه حالا وقتی که بچرخه اون تیکه خالیه میاد درست روبه روی خط استوا و همه چیزو نابود میکنه چون اون موقع تمام قوتونای خورشید مستقیم وارد زمین میشن یعنی میان روی استوا.گرفتی؟
حالا میخواستم دقیقا همینو بپرسم که اگه همچین چیزی میشه پس باید قبلا مثل همین اتفاق واسه استوا افتاده باشه.سابقه تاریخی داره؟
 

Neptune

عضو جدید
کاربر ممتاز
میگن نشانه های تغییر در سنگ های قدیمی هست ولی چون این اتفاق تا حالا در عصر تمدن بشر اتفاق نیفتاده کسی نمیدونه چی میشه .
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
فام سپهر و ارتباط آن با شفق قطبی فام سپهر

نام لایه میانی جو خورشید،فام سپهر است که ضخامت متوسط آن در حدود 10000 کیلومتراسن.در برخی از نواحی خورشیدضخامت ان به 13000 کیلومتر می رسد و در نواحی دیگر در حدود8000 کیلومتر است.
نام فام سپهر به علت رنگ بسیار روشنی(صورتی) است که عمدتاً به علت خطی در طیف ئیدروژن است به طول موج 6.563 آنگستروم کهکه به خط «H- آلفا» موسوم است.
هر چه در فام سپهر بالاتر می رویم،چگالی کمتر و دما بیشتر می شود؛چگالی به کندی کاهش می یابدو در راس فام سپهر به حدود 1000000000000000/1 گرم در سانتیمتر مکعب می رسد؛دما به سرعت زیاد می شود و نهایتاً به k º 1000000 می رسد.ئیدروژن در این لایه نزدیک به 100% یونیده شده است.
مطالعات فام سپهر حاکی از آن است که لایه فوقانی در یک حالت تلاطم دایمی است و از آن توده های بزرگ گاز به ارتفاع های زیاد پرتاب می شود.

شراره های فام سپهری

گه گاه ابرهای بسیار پر نوری به نام شراره در بالای فام سپهر ظاهر می شود که تفاوتشان با زبانه ها در میزان درخشش،اندازه و دوام آنهاست.
آ.درخشش.وقتی که شدت،حداکثر است، شراره ها پرنورترین لکه های سفید واقع بر خورشید اند.
ب.اندازه.این شراره ها،بر خلاف زبانه ها کوچک ترندو ارتفاعشان معمولاً فقط 15000 کیلومترر است
پ.دوام.شراره ها ،بر خلاف زبانه ها ، به سرعت بسیار زیاد ایجاد می شوند و ناپدید می گردند.شراره ها در مدت چند دقیقه به بیشترین روشنی خود می رسند و پس از یک ساعت یا بیشتر ناپدید می شوند.پنج تا ده شراره در روز واقعه نا متداولی نیست.
شراره های فام سپهری از آن رو از نظر علمی مورد توجه اند که در مدت کوتاه عمر خود،به تابش شدید اشعه در طول موج های پرتو-χ فرابنفش و رادیویی می پردازند که با سرعت نور به زمین می رسد و در مخابرات رادیویی و در میدان مغناطیسی زمین اختلال ایجاد می کند.علاوه بر این،شراره های فام سپهری ابرهایی از ذرات یونیده(پلاسما) به فضا می فرستند که با سرعت هزار کیلومتر در ثانیه حرکت می کنند و اینها نیز بر میدان مغناطیسی زمین اثر می کنند و شفق قطبی و جنوبی را پدید می آورند.



شفق های قطبی

شفق های نیمکره شمالی را به لاتین ارورا بورئالیس می نامند که ترجمه آن شفق شمالی است.برای نیمکره جنوبی آن را ارورا استرالیس یا شفق جنوبی می نامند.شفق ها بیش از همه در عرض های جغرافیایی N º 70 و S º 70 دیده می شوند.
شفق ها در زمره جالب توجه ترین پدیده های زمینی اند.آن ها به پرده هایی عظیم،به طول صدها کیلومتر از نورهای رنگین می مانند که بیشتر اوقات سبزند ولی به رنگ های صورتی،ارغوانی و بنفش نیز دیده می شوند.
در موارد نادر شفق قطبی ممکن است سرتاسر آسمان مرئی،از افق تا سمت الراس را بپوشاند.
تا آنجا که می دانیم،شفق های قطبی معلول بر هم کنش باد خورشیدی(الکترون ها و پروتون ها) با گازهای بیرونی جو زمین اند.شکل شفق سخت متاثر از میدان مغناطیسی زمین است.امتداد حرکت ذرات خورشیدی را در چندین هزار کیلومتر آخر، میدان مغناطیسی زمین هدایت می کند.



واژگان کلیدی و مورد نیاز برای مطالعه این مقاله:

زبانه ها:
پرده هایی از شعله سرخ رنگ و عمود بر سطح خورشید که گاه ساختمانی ابر مانند دارند و زمانی به درختی تنومند می مانند
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
ماه (تنها قمر زمین) اطلاعات اساسی:
خروج از مرکز مدار:0.55
دوره تناوب گردش به دور زمین:
نجومی 27.32 روز
هلالی 29.53 روز
سرعت مداری: یک کیلومتر بر ثانیه
فاصله از زمین:
کمترین: 360000 کیلومتر
بیشترین: 400000 کیلومتر
قطر زاویه ای:متوسط 31 دقیقه و 5.2 ثانیه
قطر: 3.460 کیلومتر
جرم:81.3/1 جرم زمین
چگالی:0.61 چگالی زمین
شتاب گرانش سطحی:6/1 شتاب گرانش زمین
سرعت گریز: 2.38 کیلومتر بر ثانیه
دوره تناوب حرکت وضعی به دور محور 27.32 روز
زاویه میل استوا با صفحه مدار: 1.5 درجه
دما:
کمترین 140- درجه سانتیگراد
بیشترین 150 درجه سانتیگراد
نسبت بازتاب :0.07


زمین یک قمر دارد و این قمر در حالی که زمین خود به دور خورشید می گردد،بر گرد زمین نیز حرکت می کند.اگر چه حجم ماه 50/1 حجم زمین و جرم آن 81/1 جرم زمین است،تاثیرش بر زمین ،شایسته توجه بیشتری است.
خیز و افت تناوبی سطح اقیانوس ها-جذر و مد- نمونه ای از اثر های ماه بر زمین است.
نزدیکی زیاد ماه به زمین ، مطالعه آن را از نخستین روز های پیدایش نجوم،امکان پذیر ساخته است.فاصله متوسط آن فقط 60 برابر شعاع زمین است.
البته بخشی از اطلاعات ما به کمک تلسکوپ به دست آمده است،ولی بخش زیادی از آنچه که می دانیم از مشاهده با چشم غیر مسلح حاصل شده است.در واقع بسیاری از این اطلاعات ،دانش همگانی شده است،
از جمله اینکه ماه، هر ماهه دور کاملی از حالت های مختلف – از ماه نو تا هلال و تربیع و غیره را در می نوردد و نیز این که ماه تقریباً همان مسیری را در آسمان می پیماید که خورشید در طول روز از آن عبور می کند.
همه می دانند که ماه هر روز به طور متوسط 51 دقیقه دیرتر از روز قبل طلوع می کندو نیز اینکه همواره یک روی ماه به سوی زمین است و روی دیگر آن همیشه از ما پوشیه است و این به این معناست که ما امروز همان چهره ای را از ماه می بینیم که انسانهای نخستین از آن می دیده اند.جالب نیست؟



ماه در مدار خود
ماه در مداری بیضی شکل،که زمین در یکی از کانون های آناست، به دور زمین می کردد.
نقطه ای بر این مدار که از همه نقاط دیگر به زمین نزدیکتر است،حضیض زمینی نامیده می شود.فاصله ماه از زمین در حضیض زمینی در حدود 360000 کیلومتر است.نقطه ای بر این بیضی که از همه نقاط دیگر از زمین دورتر است،اوج زمینی نام دارد و فاصله آن از زمین 400000کیلومتر است.
صفحه مدار ماه بسیار نزدیک به صفحه دایرة البروج،یعنی مسیر ظاهری خورشید بر کره آسمان است و با آن زاویه ای در حدود 5 درجه می سازد.
دو نقطه ای که در آن مسیر ماه ،صفحه دایرة البروج را قطع می کند، نقاط گره یا عقدتین نامیده می شود.این نقاط در فضا ثابت نیستند بلکه در جهت حرکت عقربه های ساعت در امتداد دایرة البروج حرکت می کنند و هر دور کامل این حرکت نوزده سال طول می کشد.
چنین به نظر می رسد که ماه مسیر خود را بسیار سریعتر از خورشید می پیماید:یک سال تمام طول می کشد تا خورشید دور کاملی را طی کند ولی ماه ،یک ماهه چنین می کند.در نیمی از این مدت ماه بالای دایرة البروج است و در نیم دیگر زیر آن.
این حرکت ِ ظاهراً تندتر باعث می شود که ماه هر روز کمی،در حدود 51 دقیقه دیرتر از قبل طلوع کند.



واژگان کلیدی و مورد نیاز برای مطالعه این مقاله:

دایرة البروج:

دو تعریف معادل هم می توان ارائه داد.
الف) دایره عظیمه ای که بر کره آسمان که از تقاطع آن کره با صفحه مدار زمین حاصل می شود.

ب) مسیری که خورشید در حرکت ظاهری ِ سالانه خود به دور زمین بر کره آسمان می پیماید.
 

@spacechild@

عضو جدید
من تو زمينه نجوم مبتدي هستم . براي يادگيري بايد از كجا شروع كنم؟؟؟؟:question::w10::w20:
خوبه که نجوم دوست داری.:smile:
ولی باور کن تا حالا هزار بار بچه ها اینجا جواب این سوال دادن...کاش یه کم تو تاپیک گپ و گفتگو میگشتی...قشنگ اونجا هستش همه چی;):gol:
ولی من مثل همیشه میگم از یه کتاب شروع کن اونم نجوم به زبان ساده.بعدشم باز مثل همیشه هیچی مثه یه گروه نجومی نمی تونه بهت کمک کنه.:D
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
من تو زمينه نجوم مبتدي هستم . براي يادگيري بايد از كجا شروع كنم؟؟؟؟:question::w10::w20:

سلام به دوست عزیز خیرمقدم خوش اومدین ... :gol:
خب تبریک میگم علاقه مندی به علم نجوم رو عالیه ...
همون طور که دوست عزیز گفتن بهترین راه برای شروع کتاب نجوم به زبان ساده هست
امید که موفق باشین ... :gol::gol:
 

ghazale7

عضو جدید
سلام از اینکه توی این باشگاه عضو شدم خوشحالم. یه سوال دارم. من یه موقعی از کسی شنیده بودم که زمین باسرعتی خیلی زیاد به دور خودش می چرخه سرعتی که اگه بخوایی فکرش رو بکنی یاید سر ما اینجا روی زمین گیج بره. مثل فرفره دور خودش می چرخه. در واقع می خوام بپرسم آیا این حقیقت داره یا اینکه من اشتباه متوجه شدم. اگه راهنماییم کنید ممنون میشم.;)
 

Neptune

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام از اینکه توی این باشگاه عضو شدم خوشحالم. یه سوال دارم. من یه موقعی از کسی شنیده بودم که زمین باسرعتی خیلی زیاد به دور خودش می چرخه سرعتی که اگه بخوایی فکرش رو بکنی یاید سر ما اینجا روی زمین گیج بره. مثل فرفره دور خودش می چرخه. در واقع می خوام بپرسم آیا این حقیقت داره یا اینکه من اشتباه متوجه شدم. اگه راهنماییم کنید ممنون میشم.;)

سلام دوست من.
خوش آمدید.:gol:

والا تا مثل فرفره رو چی تفسیر کنی . خوب فرفره در هر ثانیه بارها دور خودش می چرخه ولی زمین یک روز طول میکشه تا دور خودش بچرخه بنابر این مثل فرفره نیست.

اما اگه منظور سرعتش بر حسب کیلومتر بر ساعت باشه باید بگیم به عرض جغرافیایی که درش قرار دارید بستگی داره :surprised::surprised: تعجب نکنید به شکل زیر نگاه کنید:


سرعت خطی برابر است با سرعت زاویه ای ضربدر شعاع گردش. سرعت زاویه ای همه جا برابره ولی شعاع فرق میکنه. توی قطب شعاع صفره و در استوا حداکثره.
در خط استوا، سطح زمين با سرعت 40000 كيلو متر در شبانه روز حركت مي كند. اين سرعت برابر با 1670 كيلو متر بر ساعت است. اندازه اين سرعت از تقسيم محيط زمين در خط استوا (حدود 40070 كيلو متر) بر تعداد ساعات شبانه روز (24) به دست مي ايد. از انجايي كه محيط زمين در قطبين به صفر نزديك مي شود، هنگامي كه به سمت يكي از دو قطب حركت مي كنيد اين سرعت تقريبا به صفر كاهش مي يابد.​

:):):)
 

ايران اباد

عضو جدید
سوال در باره ماه قمري

سوال در باره ماه قمري

سلام بچه ها
من رشتم مكانيكه اما اين سوال برام پيش اومده كه چرا ماه هاي قمري بر خلاف ماه شمسي و ميلادي هر سال ميگردند؟مثلا سال 82 ماه محرم توي بهاره و سال 89 توي زمستون؟؟؟؟؟؟:w20:
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
سلام بچه ها
من رشتم مكانيكه اما اين سوال برام پيش اومده كه چرا ماه هاي قمري بر خلاف ماه شمسي و ميلادي هر سال ميگردند؟مثلا سال 82 ماه محرم توي بهاره و سال 89 توي زمستون؟؟؟؟؟؟:w20:

سلام به دوست عزیز خوش اومدی ... :gol::gol:

ماههای شمسی بر اساس موقعیت و حرکت ظاهری خورشید در آسمان می باشند که هنگامی که خورشید از یک صورت فلکی در منطقه البروج ( شامل 12 برج : حمل،ثور.... حوت) وارد صورت فلکی دیگر می شودیک ماه تمام شده و ماه دیگر آغاز می شود.که 6 ماه اول 31 روز و بقیه 30 روز ( به جز اسفند) طول می کشد. ولی ماههای قمری بر اساس حرکت ماه به دور زمین می باشد که یک دور چرخش کامل ماه به دور زمین 27 روز و 8 ساعت طول می کشد. ولی چون ملاک در ماههای قمری دیدن هلال ماه در همان نقطه ( و نه یک دور به دور زمین چرخیدن ماه ) است و چون مسافتی که زمین در فضا می پیماید بسته به سرعت حرکت آن در مدارش به دور خورشید است ماههای قمری بین 29 تا 30 روز می باشند که در 12 ماه 10 روز از یک سال شمسی کمتر می شود.
این رو هم بگم که تقویم شمسی یکی از با دقت ترین و منظم ترین تقویمهاست که البته قدمت زیادی هم داره و از تقویم میلادی و... دقیق تره و خطای کمتری هم داره.
 

ITDeveloper

عضو جدید
کاربر ممتاز
یه سوال از منجمان عزیز؟

یه سوال از منجمان عزیز؟

با سلام خدمت دوستان منجم
یه سوالی داشتم که خیلی وقته مغزمو داغون کرده
می خواستم بدونم چطور فاصله های نجومی رو تشخیص میدهند
مثلا می گن فلان ستاره یه میلیون سال نوری با ما فاصله داره
یعنی این عکس پیش مال یه میلون سال پیشه
ممنون می شم دوستان
:gol:
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
با سلام خدمت دوستان منجم
یه سوالی داشتم که خیلی وقته مغزمو داغون کرده
می خواستم بدونم چطور فاصله های نجومی رو تشخیص میدهند
مثلا می گن فلان ستاره یه میلیون سال نوری با ما فاصله داره
یعنی این عکس پیش مال یه میلون سال پیشه
ممنون می شم دوستان
:gol:

تماشای تک تک ستارگان در شب ما را ترغیب می کند که بدانیم این ستاره های غول پیکر که به سبب فاصله زیادشان، از روی زمین آنها را همچون نقطه هایی درخشان می بینیم واقعاً در چه فاصله یی از ما قرار گرفته اند. بررسی ابعاد ستاره، درخشندگی واقعی، جرم و برخی از ویژگی های بنیادین فیزیکی یک ستاره، ابتدا وابسته به این است که بتوانیم فاصله ستاره را از خودمان به درستی محاسبه کنیم.

یکی از اندیشه هایی که مردمان دوران کهن در مورد ستارگان به آن باور داشتند بیانگر آن است که ستارگان در واقع سوراخ هایی هستند که بر گنبد آسمان وجود دارند و نورانیت ستارگان به واسطه آتشی عظیم است که پشت این گنبد شعله ور است. آنان با تماشای گردش ستارگان، ماه و خورشید گمان می کردند گنبد آسمان و همه اجرام آن به دور زمین می گردند و زمین مسطح که برترین جایگاه در عالم است در مرکز تمام کائنات قرار دارد. بدیهی است که در چنین مدلی فرض بر این بود که این سوراخ ها (یعنی همان ستارگان) همگی در یک فاصله از زمین قرار دارند. این گونه اندیشه های کهن که هیچ کدام بر پایه های علمی صحیحی استوار نبود سالیان دراز در شکل هایی مختلف در ذهن ها مانده بود و تنها با گذر زمان آهسته و به سختی جای خود را به دیدگاه های دقیق و علمی تر دادند. از اولین روش هایی که بعد از ابداع روش های هندسی برای محاسبه فاصله ستارگان استفاده می شد، روش مثلث بندی است. مثلث بندی روشی است که نقشه برداران و مساحان نیز برای محاسبه فاصله ها روی زمین از آن استفاده می کنند. در این روش برای محاسبه جسمی که در فاصله یی دور قرار دارد ابتدا باید اختلاف منظر را به دست آوریم. یعنی سوژه مورد نظر را از دو جایگاه متفاوت مثلاً با فاصله 50 متر مشاهده کرده و زاویه یی را که گمان می کنیم آن جسم در آن دو مکان از دید ناظر جابه جا شده است، محاسبه کرده و سپس با استفاده از این زاویه (اختلاف منظر) و دیگر اندازه گیری ها و همچنین روابط ریاضی موجود فاصله سوژه را از خودمان به دست آوریم.

در روش مثلث بندی هر چه جسم از ما دورتر باشد ما نیز باید برای به دست آوردن اختلاف منظر و فاصله دقیق تر، از دو مکان با فاصله بیشتر سوژه را مشاهده کنیم. مثلاً برای محاسبه فاصله ماه از زمین در روش مثلث بندی دو نفر که به فاصله شعاع زمین (اختلاف منظر زمین مرکزی) از یکدیگر قرار گرفته اند (هنگامی که در یک زمان ماه را مشاهده و اختلاف منظر را محاسبه کردند) می توانند فاصله آن را از زمین محاسبه کنند. اما به دلیل فاصله زیاد ستارگان از ما حتی اندازه شعاع یا قطر زمین برای محاسبه اختلاف منظر یک ستاره کافی نیست. در این هنگام اخترشناسان برای محاسبه «اختلاف منظر ستاره یی» از جابه جایی زمین کمک می گیرند (اختلاف منظر خورشید مرکزی) و ستاره مورد نظر را در دو زمان متفاوت مثلاً با فاصله زمانی شش ماه رصد و موقعیت آن را ثبت می کنند. بدیهی است در این مدت زمین جابه جا شده است و ما می توانیم اختلاف منظر ستاره یی را به دست آوریم.

اما روش مثلث بندی در اخترشناسی برای محاسبه فاصله تمام ستارگان موجود در کهکشان جوابگو نیست زیرا همان طور که گفتیم هرچه سوژه از ما دورتر باشد ما نیز باید فاصله بیشتری را برای محاسبه اختلاف منظر در اختیار داشته باشیم و بیشتر ستارگان از ما آنچنان دور هستند که حتی جابه جایی زمین هم نمی تواند تاثیر چندانی برای به دست آوردن اختلاف منظر ستاره یی داشته باشد. روش مثلث بندی برای محاسبه 10 هزار ستاره یی که تا حدود فاصله 98 سال نوری از ما قرار دارند، استفاده شده است. در واقع میلیون ها ستاره کهکشان راه شیری را که در فاصله یی بیش از 98 سال نوری از ما قرار گرفته اند، نمی توان با این روش فاصله سنجی کرد زیرا عدد اختلاف منظرهای ستارگانی که در فاصله یی بیش از 98 سال نوری از ما قرار دارند آنچنان کوچک است که نمی توان با آن فاصله یی دقیق را محاسبه کرد.

بعدها روش هایی با دقت بسیار بیشتر از روش مثلث بندی برای محاسبه فاصله ستارگان ابداع شد. اخترشناسان با بررسی ستاره های موجود در یک خوشه ستاره یی به دلیل آنکه همگی در یک فاصله قرار دارند و به دست آوردن حرکت و سرعت های آنها می توانند به خوبی فاصله آنها را از خودمان تعیین کنند. در روشی دیگر با بررسی طیف، درخشندگی واقعی و ظاهری یک ستاره می توانیم به طور دقیق فاصله ستاره یی را از خودمان محاسبه و تعیین کنیم. همچنین با کشف گروهی از ستارگان متغیر به نام قیفاووسی ها که در بازه های منظمی به دلیل ناپایداری شان برونداد نوری متفاوتی دارند، می توان به خوبی فاصله سنجی کرد زیرا در متغیرهای قیفاووسی رابطه یی دقیق بین دوره تناوب نوسان و درخشندگی آنها وجود دارد و ما با دانستن دوره تناوب نوسان و درخشندگی ظاهری آنها می توانیم فاصله آنها را از خودمان محاسبه کنیم. متغیرهای قیفاووسی از مواردی هستند که موجب شده اند ما بتوانیم به واسطه آنها فاصله خودمان را از کهکشان های اطراف نیز به دست آوریم. از این رو از مهم ترین ابزارهای اندازه گیری فاصله به شمار می آیند.
 

ITDeveloper

عضو جدید
کاربر ممتاز
ممنون دوست عزیز هر چند خیلی متوجه نشدم
البته روش مثلثی رو تا حدودی فهمیدم که چه می کنند ولی طبق چه فرمولی و چه متغیرهایی رو نه
این طور که قهمیدم کار بسیار پیچیده ای و به همین راحتی ها هم نیست
به هر حال ممنونم اگه ساده ترشو بتونی بنویسی خیلی بهتر می شه
 

Similar threads

بالا