بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

Hamid MB

مدیر تالار زنگ تفریح
مدیر تالار
کاربر ممتاز
منم سلااااااااام:w21:
شب همگی بخیر:gol:

سلام سکرت خانوم خوبید ایشالا ؟ :gol::smile:

مرسی شما خوبید؟!نیستی حمید خان؟خوش میگذره ایشالا؟;)

ی چن روز انتخواب واحدام بود در ضمن شما دیگه ماشالا عبرتو ترکوندیا . ;) شکر بد نیست جز جفای مدیر گروه :cry:


پس قصه کی شروع می شه ؟؟؟؟


چرا اینقدر عجله ؟ :confused:
 

Civil Boy

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
سلام سلام به برو بچ باحال!!خوبید؟خشید؟:D:gol::gol::gol::gol:
به به ارامش جان
خوبي ؟د

سلام به همه دوستان عزیزم
حالتون چطوره؟
خوبید ایشالا؟
چه خبرا؟
سلام داداش خوبم
خوبي؟
مباركه مونا خانم
بايد شيريني بدي
بچه من امشب تا شيريني نخورم جايي نمي رم
 

nooshafarin

عضو جدید
کاربر ممتاز
Hamid MB;700524 ی چن روز انتخواب واحدام بود در ضمن شما دیگه ماشالا عبرتو ترکوندیا . ;) شکر بد نیست جز جفای مدیر گروه :cry: [/quote گفت:
آره دیگه زدیم تو کار عبرت!
امان از دست این مدیر گروها،ما که از دستشون راحت شدیم دیگه:whistle:حالا چیکار کرده مگه؟
 

ARAMESH

مدیر راهنمای سایت
مدیر تالار
آخرین ویرایش:

secret_f

عضو جدید
کاربر ممتاز
حمید عزیزم فال واسم میگیری


نیت کن تا بگیرم عزیز[/
quote]
سلام
منم فال میخواما:gol:
سلام به همه دوستان عزیزم
حالتون چطوره؟
خوبید ایشالا؟
چه خبرا؟
سلام
خوبی؟:gol:
سلام سلام به برو بچ باحال!!خوبید؟خشید؟:D:gol::gol::gol::gol:
سلام مدیره
خوفی؟:gol:
---------------
سلام بر هرسه:w21:
 

Civil Boy

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
پیله‌ای از درخت بر زمین افتاد. روزنه‌ای در این پیله پیدا بود؛ روزنه‌ای كه به پنجره‌ای می‌مانست. موجودی به نام «كرم كوچك ابریشم»، كه تمام عمر، قفس بافته بود، اینك به فكر پریدن بود. كرم كوچك ابریشم، كه اینك با اعتماد به بال‌های خویش، بی‌ترس و تردید، پیله را می‌كاوید، چشم خود را به خورشید دوخت و لبخندی زد. نور، نخستین چیزی بود كه او می‌دید. پنجره‌ی پیله گشوده شد و چیزی به نام «پروانه» از آن بیرون خزید.
پروانه، كه تازه به دنیای قشنگ ما پا گذاشته بود، خزیدن را می‌دانست، اما پریدن را نه. خورشید، گرم و روشن و مهربان، نفس خود را بر بال‌های پروانه دمید. بال‌ها، آهسته از هم باز شدند. رنگین‌كمانی نهفته بود در آن بال‌ها. بال‌ها باز شدند و پروانه بوسه‌ای نشاند بر گونه‌ی خورشید. آن‌گاه، پروانه پرید. نسیم نوازشگر، بازی می‌كرد با بال‌های پروانه. آه، موسیقیِ باد و رقص برگ‌ها در باد، چه دلنشین بود برای پروانه. زندگی در نگاه پروانه‌ای كه می‌پرید، دلنشین و زیبا بود. پروانه به یاد آورد كه در پیله از این‌همه زیبایی خبری نبود و خوشحال شد كه از پیله بیرون آمده است.
 

Civil Boy

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
پروانه، بیش از هر چیز، خشنود بود كه دشواری‌های پیله را تحمل كرده تا امكانات لازم را برای پریدن فراهم كند. پروانه شاد بود از این‌كه تسلیم یأس و ناامیدی نشده بود. اینك، از آن دلتنگی و تنگنا خبری نبود. اینك از پیله اثری نبود. پروانه بود و یك رنگین‌كمان. پروانه بود و یك آسمان پریدن. پروانه بود و روز و خورشید. پروانه بود و شب و ماه و یك آسمان ستاره.
دشواری‌های زندگی، اگر ما را نابود و ناامید نكنند، بی‌تردید، گام‌های ما را برای پیمودن راه بلند زندگی استوارتر می‌سازند. دشواری‌های زندگی، تجربه‌اند، تجربه‌ای كه ما را به كار می‌آید. تجربه‌ها درس‌هایی هستند كه ما آن‌ها را با همه‌ی وجود خویش فرا می‌گیریم. دشواری‌های زندگی، مانع نیستند. مانع، نگاه غلط ما به زندگی و دشواری‌های آن است. «چشم‌ها را باید شست، جور دیگر باید دید.»
 

@ RESPINA @

عضو جدید
کاربر ممتاز
آقا حمید سر شبی یه فال وایم می گیری؟
فردا تولدمه !

سلام اول تولدتو بهت تبریک میگم بد فالتو میگیرم
شروع زندگی شروع
هر آنچه که سبز است
هر آنچه که باید دید هر آنچه که باید خواند.
حال با آرزوی یافتن یافتنی های زیبایت
تولدت مبارک
حالا نیت کن تا بگیرم
 

Civil Boy

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
هر گامی كه امیدوارانه برمی‌داریم، بستر تولد دوباره‌ی ما می‌شود. ما با تولدهای نو به نوی خویش، مدام دنیا را از نو می‌بینیم، مدام دنیا را، در نگاه خویش، از نو می‌آفرینیم. پس نترسیم از دشواری‌ها، به استقبال زندگی برویم، كه آمیزه‌ای‌ست از فراز‌ها و نشیب‌ها، غم‌ها و شادی‌ها، اشك‌ها و لبخند‌ها، حوادث تلخ و شیرین، بیماری و سلامت، مرگ و تولد.
از روی موانع بپریم و بدین‌سان، جهش‌های بلندتر را تجربه كنیم. موانع، زمینه‌ساز تجربه‌ی جهش‌های بلندند. ما به موانع محتاجیم. مسأله‌ها، ذهن ما را به چالش می‌كشند و به ما قدرت حلّ مسأله‌ها را می‌بخشند. ما به مسأله‌ها محتاجیم. وقتی دستِ نیازی به سوی ما دراز می‌شود، ما سخاوت را تجربه می‌كنیم. دیگری، فرصتی‌ست برای ما كه عشق تجربه كنیم و نجوا و گفت‌وگو را. ما به دیگران محتاجیم. به جای آن‌که بگریزیم از دشواری‌ها، موانع، مسأله‌ها، نیازها و دیگران، بهتر است به استقبال آن‌ها برویم. در زندگی شاید به همه‌ی خواسته‌های خود نرسیم، اما بی‌تردید، به همه‌ی آنچه كه نیاز داریم خواهیم رسید. خدا هست، پس جای نگرانی نیست. ما هم، همچون آن كرم كوچك ابریشم، باید پنجره‌ی پیله‌ی ترس و تنهایی‌مان را باز كنیم به روی زندگی، بیرون بیاییم و پرواز كنیم.
 

secret_f

عضو جدید
کاربر ممتاز
پروانه، بیش از هر چیز، خشنود بود كه دشواری‌های پیله را تحمل كرده تا امكانات لازم را برای پریدن فراهم كند. پروانه شاد بود از این‌كه تسلیم یأس و ناامیدی نشده بود. اینك، از آن دلتنگی و تنگنا خبری نبود. اینك از پیله اثری نبود. پروانه بود و یك رنگین‌كمان. پروانه بود و یك آسمان پریدن. پروانه بود و روز و خورشید. پروانه بود و شب و ماه و یك آسمان ستاره.
دشواری‌های زندگی، اگر ما را نابود و ناامید نكنند، بی‌تردید، گام‌های ما را برای پیمودن راه بلند زندگی استوارتر می‌سازند. دشواری‌های زندگی، تجربه‌اند، تجربه‌ای كه ما را به كار می‌آید. تجربه‌ها درس‌هایی هستند كه ما آن‌ها را با همه‌ی وجود خویش فرا می‌گیریم. دشواری‌های زندگی، مانع نیستند. مانع، نگاه غلط ما به زندگی و دشواری‌های آن است. «چشم‌ها را باید شست، جور دیگر باید دید.»
خییلییییییییییی قشنگ بود:gol:
 

ARAMESH

مدیر راهنمای سایت
مدیر تالار
حمید عزیزم فال واسم میگیری


نیت کن تا بگیرم عزیز[/
quote]
سلام
منم فال میخواما:gol:

سلام
خوبی؟:gol:

سلام مدیره
خوفی؟:gol:
---------------
سلام بر هرسه:w21:
مرسی سکرت جون جونم.بله خوب خوبم خدا رو شکر:gol::gol::gol::gol::gol:
آخه!!یاد جوونیام افتادم!!هی:D
 

Hamid MB

مدیر تالار زنگ تفریح
مدیر تالار
کاربر ممتاز
سلام فتحی جان خوبی عزیز ؟ :gol::gol::gol::smile:

بابا این ارورم که پاک پدر صاب بچه ی ما رو در آورد :mad:

بچه ها به همه ی اونایی که تازه اومدن تو سلام خوبید ؟ :gol::smile:
 

@ RESPINA @

عضو جدید
کاربر ممتاز
آقا حمید سر شبی یه فال وایم می گیری؟
فردا تولدمه !

خوب حالا اینم فالت.
بوی خوش تو هر که ز باد صبا شنید
از یار آشنا نفس آشنا شنید
اینش سزا نبود دل حق گذار من
کز غمسار خود سخن سزا شنید
یارب کجاست محرم رازی که یک زمان
دل شرح آن دهد که چه گفت و چه ها شنید
 

Similar threads

بالا