برای دل خودم

بهار00

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دلم میخواست زمان را به عقب بازگردانم...

نه برای اینکه آنهایی که رفتند را بازگردانم

برای اینکه

نگذارم بیایند...
 

بهار00

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
می خواهم یادت را طلاق دهم
ولی چکار کنم
که از عهده مهریه سنگین خاطراتت بر نمی آیم ...
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
باز هم آمدی تو بر سر راهم

آی عشق میکنی دوباره گمراهم

دردا من جوانی را به سر کردم

تنها از دیار خود سفر کردم

دیریست قلب من از عاشقی سیر است

خسته از صدای زنجیر است

خسته از صدای زنجیر است

دریا اولین عشق مرا بردی

دنیا دم به دم مرا تو ازردی

دریا سرنوشتم را به یاد اور

دنیا سرگذشتم را مکن باور

من غریبی قصه پردازم

چون غریقی غرق در رازم

گم شدم در قربت دریا

بی نشان بی هم اوازم

میروم شب ها به ساحل ها

تا بیابم خلوت دل را

روی موج خسته دریا

می نویسم اوج غم ها را

دریا اولین عشق مرا بردی

دنیا دم به دم مرا تو ازردی

دریا سرنوشتم را به یاد آور

دنیا سرگذشتم را مکن باور

من غریبی قصه پردازم

چون غریقی غرق در رازم

گم شدم در قربت دریا

بی نشان و بی هم اوازم

میروم شب ها به ساحل ها

تا بیابم خلوت دل را

روی موج خسته دریا

می نویسم اوج غم ها را

باز هم امدی تو برسر راهم

آی عشق میکنی دوباره گمراهم

دردا من جوانی را به سر کردم

تنها از دیار خود سفر کردم

دیریست قلب من از عاشقی سیر است

خسته از صدای زنجیر است

خسته از صدای زنجیر است
 

بهار00

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
می گویند عشق آن است که به او نرسی...
و من می دانم چرا ...!
زیرا در روزگار من،
کسی نیست که زنانه عاشق شود
و مردانه بایستد...
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
آروم آروم به نبودنت عادت میکنم...
چون هیچوقت داشتنت رو تجربه نکردم....
دیگه به داشتن چشمهای پر از حسرتم عادت کردم ...
سهم منم همینه تنهایی تنهایی تنهایی
انقدر این بغض گلومو سنگین کرده که حتی...
نمیتونم حرفامو اینجا بنویسم.
دیگه بی هوا خندیدن رو یاد گرفتم
دیگه تنهایی رو خیلی وقته یاد گرفتم .......
تو نگرانم نشو همه چیز را یاد گرفتم ...
یاد گرفتم چگونه با تو باشم بی انکه تو باشی ...
یاد گرفتم نفس بکشم...
بی تو...و بیاد تو
یاد گرفتم چگونه نبودنت را با رویای با تو بودن...
و جای خالی ات را با خاطراتت پر کنم....
خوش به حال اونی که دستای تو رو میخواد بگیره...
یادت باشه هنوز تو قلبمی...
حسود نیستم ولی به شریک زندگیت حسودیم میشه...
 

بهار00

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
باز هم آمدی تو بر سر راهم

آی عشق میکنی دوباره گمراهم

دردا من جوانی را به سر کردم

تنها از دیار خود سفر کردم

دیریست قلب من از عاشقی سیر است

خسته از صدای زنجیر است

خسته از صدای زنجیر است

دریا اولین عشق مرا بردی

دنیا دم به دم مرا تو ازردی

دریا سرنوشتم را به یاد اور

دنیا سرگذشتم را مکن باور

من غریبی قصه پردازم

چون غریقی غرق در رازم

گم شدم در قربت دریا

بی نشان بی هم اوازم

میروم شب ها به ساحل ها

تا بیابم خلوت دل را

روی موج خسته دریا

می نویسم اوج غم ها را

دریا اولین عشق مرا بردی

دنیا دم به دم مرا تو ازردی

دریا سرنوشتم را به یاد آور

دنیا سرگذشتم را مکن باور

من غریبی قصه پردازم

چون غریقی غرق در رازم

گم شدم در قربت دریا

بی نشان و بی هم اوازم

میروم شب ها به ساحل ها

تا بیابم خلوت دل را

روی موج خسته دریا

می نویسم اوج غم ها را

باز هم امدی تو برسر راهم

آی عشق میکنی دوباره گمراهم

دردا من جوانی را به سر کردم

تنها از دیار خود سفر کردم

دیریست قلب من از عاشقی سیر است

خسته از صدای زنجیر است

خسته از صدای زنجیر است



چقدر عجیبه دریا
همین که غرقش می شوی تو را میکشه و بعد از اینکه جون دادی
تو را پس می زنه،
درست مثل بعضی از آدم ها ...
 

بهار00

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﮐﺴﯽ ﺑﺎﺷﺪ
ﮐﻪ ﻣﻌﻨﯽ ﺳﻪﻧﻘﻄﻪﻫﺎﯼ ﺍﻧﺘﻬﺎﯼ ﺟﻤﻠﻪﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﺑﻔﻬﻤﺪ...
ﺗﺎ ﺑﻐﺾﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﻗﺒﻞ
ﺍﺯ ﻟﺮﺯﯾﺪﻥ ﭼﺎﻧﻪﺍﺕ ﺑﻔﻬﻤﺪ...
ﺑﺎﯾﺪ ﮐﺴﯽ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﺻﺪﺍﯾﺖ ﻟﺮﺯﯾﺪﺑﻔﻬﻤﺪ...
...
ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﺳﮑﻮﺕ ﮐﺮﺩﯼ،ﺑﻔﻬﻤﺪ...
ﺑﺎﯾﺪ ﮐﺴﯽ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﺑﻬﺎﻧﻪﮔﯿﺮ ﺷﺪﯼﺑﻔﻬﻤﺪ.
ﺑﻔﻬﻤﺪ ﮐﻪ ﺩﻟﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﭼﯿﺰﻫﺎﯼ ﮐﻮﭼﮏ ﺗﻨﮓ ﺷﺪﻩ...
ﺑﻔﻬﻤﺪ ﮐﻪ ﺩﻟﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﺍﻩ ﺭﻓﺘﻦ،ﺑﺮﺍﯼ ﺩﻭﯾﺪﻥ،
ﺗﻨﮓ ﺷﺪﻩ. . .
ﺁﺭﯼ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﮐﺴﯽ ﺑﺎﺷﺪ..
ولی...ولی..افسوس...
 

خواب ستاره

عضو جدید
تو را به خاک میسپارم همچو باغبانی که گلی میکارد و ار آن گل، نارک برگ خیالی در هوای تو گاه گاه آلرژی بهار را در پس عطسه روانم یاد آور میشود
 

بهار00

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
چــــه کــــــــسی میگــــــــوید کـــــه مــــــــن هیــــــــــچ نــــــدارم ،
مــــــن چــــــــــیزهای با ارزشــــــــی دارم !
حـــــــنجره ای بــــــرای بـــــــــغض ،
چــــــــشمانی بــــــرای گـــــــــریه ،
لـــــــــــبهایی بــــــ...ـرای ســــــــکوت ،
دســــــــتهایی بــــــرای خــــــــالی مـــــــــاندن ،
پــــــــــاهــــــــایی بــــــــرای نــــــــــــرفتن ،
شــــــــــــبهایی بی ســـــــــــــتاره ،
پـــــــــنجره ای بــــــه ســـــــــوی کـــــــــوچه بن بــــــست ،
و وجـــــــــودی بــــــــی پاسخ...
 

علی121

عضو جدید
کاربر ممتاز
دلم برای خودم تنگ است...

دلم برای حرفهایی که جایش را سه نقطه گرفت، تنگ است...

دلم برای رویاهایم ،آرزوهایم ،افکارم ،تنگ است...

دلم ، دلم برای خیلی چیزها ،عجیب تنگ است...

این دلتنگی ،عاقبت مستم میکند...

"علی 121"
 

علی121

عضو جدید
کاربر ممتاز
خدایا...
تا به حال هر چه کردی و نکردی ،خواستی و نخواستی،

دم نزدم...

لیکن بدان ،پشت این سکوت ، فریادهاست..

images.jpg

"علی121"
 

بهار00

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
کاش حال این روزهایم را می دانستی رفیق.....
اسیر غــــم هــــایــــی شده ام..
که چشمم را خیس نمــــی کنند ....
فقط بــــه استخــــوان مــــی رسند ...
 

بهار00

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
گذشته ای که حالمان را گرفته استــــ....

آینده ای که حالی برای رسیدنش نداریمـــ....

و حال هم

حالمان را به هم میزندـــ .....

چه زندگی شیرینی..
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
کَـــــر شدم !!!
چقدر نوشته های اینجا بلند گریه می کنند !
انگار تقصیر هم ندارند ... !
انگار زیاد منتظر ماندند ،
و شاید حدیث بی قراریست
و یا ...
عاشقانه هایی که نوشتن ندارد...
 

مریدا

عضو جدید
کاربر ممتاز
راه میرویم
من و دلم
میخواهیم برویم تا ته دنیا
تا جایی که هرگز بشری در آن نبوده
تا لحظه ای هم شده
قبل سفرمان
آرامش را بیابیم

م.
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
باز هم سکوت می کنم
باز هم نگاه می کنم
باز هم اشک می ریزم
اما اینبار نه برای خودم برای تو
چه پیچیده میفهمی عشق را
طپشهای قلبم را از نگاهت سیراب می کنم
تو که نیستی نمیدانم

تا کدامین غروب می طپد
برگرد
بدنبال تکه های قلبم نباش
فقط پایت را بردار
هنوز هم زیر قدمهایت می طپد
 

بهار00

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
این روزها حس می کنم
بی حس ترین آدم دنیا یم.....
بی حسی هم برای خودش عالمی دارد
درست مثل بی مزه گی ساده ی آب . . .
که از خيلی مزه هایی که می شناسی بهتـــــــر است......
 

بهار00

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
چه قدر دوست داشتم تمام دلتنگي هاي اين روز ها را با كسي تقسيم مي كردم ،
و يا كسي بود براي گوش دادن و درد دل كردن ،

بماند كه آنقدر فاصله زياد شده كه هرچه فرياد مي زنم
گويا صدايم را نه تو مي شنوي و نه هيچ كس ديگر
 

بهار00

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تنهایی
حق کسیه که خیانت میکنه ،
امــــا نصیبِ کسی میشه که وفاداره.. !
 

بهار00

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
آدم های ساده را دوست دارم

همان ها که بدی هیچکس را باور ندارند

همان ها که برای همه لبخند دارند

همان ها که همیشه هستند ، برای همه هستند

آدمهای ساده را باید مثل یک تابلوی نقاشی ساعتها تماشا کرد

عمرشان کوتاه است بس که هر کسی از راه می رسد

یا ازشان سو استفاده می کند یا زمینشان میزند یا درس ساده نبودن بهشان می دهد

آدم های ساده را دوست دارم چون بوی ناب “آدمیت” میدهند !
 

بهار00

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
باورتـــ بشـــود یا نـــــه
روزیـــ می رســــد كه دلــت برای "
هیـــچـــكس "
به اندازه " مـــــــن " تنگ نخواهــــد شـــد...
برای نـــــگاه كردنم ~ بـــــــوسیدنم ~
خــــــــندیدنم ~ اذیـــــــتت كردنم ~
مــــــــهربونیم
برایـــ تمام لحــظاتــــی كه در كــــنارمـــ
داشتـــی و قدر ندونستیـــــ
... روزی خواهـــد رســــید كه در
" حــــــــســـــرتــــــ " تــكرار دوبـــاره من
خواهی بــــــــود
مـــی دانمــ روز?ـــ كه نبــــــاشم هیچكســــ
تــكرار من نخواهــــد شد
میدانمــــ میــــخنـــدی اما بـــعدا تـک تـک جمــــله
هامــــو " لــــــمـــــس " میکنی
 

بهار00

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
داستان از آنجا شروع شد که گفت:با تو میمانم تا آخر دنیا.راست میگفت.او که رفت دنیایم تمام شد...
 

Similar threads

بالا