برای تو می نویسم

وضعیت
موضوع بسته شده است.

n*@*f*@*s

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]کاش دانه هاے دلم همچون انارے پیدا بود[/FONT][FONT=&quot] ...

[/FONT]
[FONT=&quot]تا میدیدے هر دانه هزار دانه[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]تورا دوست می دارد[/FONT][FONT=&quot]...

[/FONT]
[FONT=&quot]و[/FONT][FONT=&quot]...
[/FONT]
[FONT=&quot]و مرا همین بس که دوستت دارم[/FONT][FONT=&quot]

[/FONT]
[FONT=&quot]مثل[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]دیروز..مثل امروز..تا ته فردا [/FONT][FONT=&quot][/FONT]
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
دوست داشتن قشنگ نیست
اخر دیگر بهای دوست داشتن دادن دلی پاک نیست بلکه تنها فاصله هست همین
کاش میشد وقتی کسی را دوست دارم ارام باشیم وقتی میبینم ادمها با وجود دوست داشتن کسی خود را به کشتن میدهند اما خیلی راحت میگذارد برود این دیگر چجور دوست داشتنیست
 

n*@*f*@*s

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]در زندگـﮯ بـرآﮮ هر آدمـﮯ[/FONT][FONT=&quot] !

[/FONT]
[FONT=&quot]از یـڪ[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]روز،[/FONT][FONT=&quot]

[/FONT]
[FONT=&quot]از یـڪ جــآ،[/FONT][FONT=&quot]

[/FONT]
[FONT=&quot]از یـڪ نفـر،[/FONT][FONT=&quot]

[/FONT]
[FONT=&quot]بـہ بعـد[/FONT][FONT=&quot]...!

[/FONT]
[FONT=&quot]دیگـر[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]هـیچ چیـز مثـل قبـل نیستــ[/FONT][FONT=&quot]!

[/FONT]
[FONT=&quot]نـہ روزهآ، نـہ رنگ هآ،نـہ خیـآبـآ[/FONT][FONT=&quot]טּ[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]هآ[/FONT][FONT=&quot]

[/FONT]
[FONT=&quot]همـہ چیـز مـﮯ شـود[/FONT][FONT=&quot]:

[/FONT]
[FONT=&quot]دلتنگـﮯ[/FONT][FONT=&quot]... ! [/FONT]
 

sokot92

عضو جدید
قسم خورده بودم اگه از تو جدا شم
دیگه حتی یه لحظه تو فکرت نباشم
ولی دیدم نمیشه نمیشه نمیشه
که فکرت نباشم نه دیروز نه فردا و نه همیشه
چقدر قصه گفتم که دریا بخوابه
چقدر گریه کردم نفهم سرابه
نفهم کجایم و نفهم کجایی
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
دل من در سکوت سخن بگو که دیگر صدای حرفهایت را کسی نمیشنود
تنها با گذر زمان به جلو پیش برو شاید روزی برسد که تنها فریاد بزنی اما تا ان روز سکوت خودت را حفظ کن
 

n*@*f*@*s

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]آنقدر مراسرد کردی[/FONT][FONT=&quot] :
از خودت...............ازعشق
که حالابه جای [/FONT]
[FONT=&quot]دلبستن؛ یخ زده ام[/FONT][FONT=&quot]
آهای !!!!! روی احساس من پانگذارید
لیز[/FONT]
[FONT=&quot] میخورید[/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
 

مهندس2010

عضو جدید
[FONT=&quot] [/FONT]​
[FONT=&quot]من با تو زير باران نرفته ام اما[/FONT]
...[FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]اما باران که مى بارد دلم برايت تنگ تر ميشود[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]را ه مى افتم,بدون چتر,من بغض ميکنم ...[/FONT][FONT=&quot]آ[/FONT][FONT=&quot]سمان گريه[/FONT]
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
گاهی بهتر بعضیها بشن خاطره
یادت بره که روزی بودن
اما گاهی فراموش نکن اونایی که اومدن چطور باعث شدن روی پای خودت بایستی بدون ترس
 

n*@*f*@*s

عضو جدید
کاربر ممتاز

[h=2][FONT=&quot]شیشه نازک احساس مرا دست نزن[/FONT][FONT=&quot] ![/FONT][/h] [h=2][FONT=&quot]چندشم می شود از لکه انگشت دروغ[/FONT][FONT=&quot] …!!![/FONT][/h] [h=2][FONT=&quot]آن که میگفت که احساس مرا می فهمد[/FONT][FONT=&quot] ….[/FONT][/h] [h=2][FONT=&quot]کو کجا رفت که احساس مرا خوب فروخت[/FONT][FONT=&quot]...[/FONT][/h]

 

yalda.2008

عضو جدید
کاربر ممتاز
بـــاران که می بارد دلم برایت تنگ تر می شود...

راه می افتم ...

بدون چتر ...


من بغض می کنم...

آســـــمان گریه .
 

n*@*f*@*s

عضو جدید
کاربر ممتاز

حـرفی نـدارم …

مـن حـاضـرم حـتی جـانم بـه لبـم رسـد …!

اگـر جـانم تـو بـاشی …

 

yalda.2008

عضو جدید
کاربر ممتاز
”سـرد اسـت و مـن تـنهایـم “
چـه جمـلـه ای !
پــــُر از کـلیـشه …
پـــُـر از تـهـوع …
جـای ِ گـرمی نـشستـه ای و می خـوانـی :
” ســرد اسـت “…
یـخ نمـی کنـی …
حـس نـمی کنـی …
کـه مـن بـرای ِ نـوشتـن ِ همیـن دو کلمـه
چـه سرمایـی را گـذرانـدم …
 

n*@*f*@*s

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]عطر های خوب ؛شیشه ی خالیشان هم بعد از سالهاهنوز بو[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]میدهد[/FONT][FONT=&quot].................................



[/FONT][FONT=&quot]مثل جای خالی تو[/FONT][FONT=&quot]..... ![/FONT]

 

yalda.2008

عضو جدید
کاربر ممتاز
بـــاران که می بارد دلم برایت تنگ تر می شود...

راه می افتم ...

بدون چتر ...


من بغض می کنم...

آســـــمان گریه .
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
آنی بود ، در ها وا شده بود .

برگی نه ، شاخی نه ، باغ فنا پیدا شده بود.


مرغان مکان خاموش ، این خاموش ، آن خاموش . خاموشی

گویا شده بود.

آن پهنه چه بود : با میشی ، گرگی همپا شده بود.

نقش صدا کم رنگ ، نقش ندا کم رنگ .پرده مگر تا

شده بود؟

من رفته ، ما بی ما شده بود.

زیبایی تنهاشده بود.

هر رودی ، دریا،

هر بودی ، بودا شده بود.
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
چشمهایم بسته است

به چه می اندیشم؟

به تمنای دلم

به دلیل نفسم

به صدای قلبم

به تومی اندیشم

تو که در قلب مکان داری

و در خاطر من میمانی

به تومی اندیشم

تو که در تک تک ذرات وجودم جای داری

به تو می اندیشم

ای خوبترین خوبها

به تو می اندیشم.........
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
پردیسم برايت می نویسم
از دلتنگي هايم ...
از آنچه دلم ميگويد ...
دلنوشته ها ارزشمند مي شوند و نوشته ها به فراموشي سپرده مي شوند....
عاشق باش و عشقت را فرياد بزن ...
از دلت بگو
از ناگفته هايي كه گفته نشود تبديل به مردابي مي كند دلت را كه ديگر پا در آن نمي شود گذاشت ...
پردیسم ... خودت باش
هميشه خودت باش ...
آنچه را كه در آيينه مي بيني ...
آنچه را در درونت مي بيني .......
سعي كن از دلت بنويسي ...
آنگاه مي شود كه ميبيني
سكوت سراسر وجودت را فرامي گيرد ...
پردیسم ...
عشق ساكت است .... فقط مي تپد ...همين و بس..........
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
برو و نگذار ماندنت باری بشود بر دوش دل کسی که شکستن غرورت برایش

از شکستن سکوت اسانتر باشد.عشقت را بردار و برو.خوب برو. زیبا برو.

سر به زیر برو هر چند با اندوه با لبخندی بر لب برو هر چند باری سنگین بر دل و بر دوش.

شاد برو،شاد ازاین باش که اگر ترا نشناخت،عشق شناخت

برو و بدان هر جا بروی دست عشق را بر شانه ی خود حس خواهی کرد

نگاهت عاشقانه خواهد شد و صدایت اشنا.

وقار را در گام هایت می توان دید و اندوهی عارفانه را در لبخندت.

همه ی اینها از ان است که عشق قلب ترا ماُمنی برای بیتوته ی خویش یافته است

و همراهت خواهد ماند تا محضر حضرت دوست،

انکه می ماند اسیر عادت و خویشتن خواهی میشود.

ذائقه ی جانش تلخ میشود از شور و شیرین های زود گذر و غبار مینشیند

بر اینه ی روحش.

رفتن همیشه بد نیست.

انگونه باید بروی که دیده شوی و حضورت مثل لمس بال یک پروانه حس شود.

انگونه برو که هیچ نگاهی نتواند ترا انکار کند و هیچ دلی نتواند...

برو،فقط برو.

وقتی بروی همه چیزهایی که باید بیاید می اید.
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
زیبایی لحظات را وقتی معنا میشود کرد که در هر لحظه به یاد کسی باشی
یکی یاد یاری هست که میخواست یرود اما دلش را حتی لحظه ای هدیه نکرد
یکی یاد خداست
یکی یاد عزیزیست در زیر خاک
من هم در یاد همشان هستم
اما گاهی یاد کسی در ذهنت پررنگتر میشود
کاش کمی واقعی بود نگاه ادمها وقتی میدانی کسی نیست و تو تنهایی
اری تنهایم اما دیگر از تنهایی نمیترسم
از زندگی با سختی لذت میبرم
گاهی نرسیدن خودش اوج رسیدن هست
اخر وقتی میرسی دیگر قدر نمیدانی ولی وقتی هنوز در راه بدست اوردنش تلاش میکنی یعنی قدرش را میدانی
امید دارم هر انکه برای رسیدن به کسی تلاش میکند به یارش برسد و هرگز زمانه و ادمها بینشان فاصله نیندازند
امید دارم روزی من نیز دیگر از تنهایی دل خود ننویسم بلکه از غم نگاه بی فروغم بنویسم انگاهکه دیگر منی وجود ندارد و شده ام مرده ای میان شما انسانها و در اخر تنها بگویند یادش بخیر خوب شد که رفت چون کسی را نداشت تا دوستش داشته باشد
 

yalda.2008

عضو جدید
کاربر ممتاز
”سـرد اسـت و مـن تـنهایـم “
چـه جمـلـه ای !
پــــُر از کـلیـشه …
پـــُـر از تـهـوع …
جـای ِ گـرمی نـشستـه ای و می خـوانـی :
” ســرد اسـت “…
یـخ نمـی کنـی …
حـس نـمی کنـی …
کـه مـن بـرای ِ نـوشتـن ِ همیـن دو کلمـه
چـه سرمایـی را گـذرانـدم …
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
نوشتن از بعضیها انقدر سخت هست اخر انها متفاوت با تمام ادمها هستند فرق میکنند نگاهشان لبخندشان و نوع حرف زدنشان
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
”سـرد اسـت و مـن تـنهایـم “
چـه جمـلـه ای !
پــــُر از کـلیـشه …
پـــُـر از تـهـوع …
جـای ِ گـرمی نـشستـه ای و می خـوانـی :
” ســرد اسـت “…
یـخ نمـی کنـی …
حـس نـمی کنـی …
کـه مـن بـرای ِ نـوشتـن ِ همیـن دو کلمـه
چـه سرمایـی را گـذرانـدم …


سردی گاهی در تمام وجودت خانه میکند
اما سرد میشوی وقتی کسی معنای حرفهایت را نمیفهمد و تظاهر به فهمیدن میکند
وقتی کسی معنای دوست داشتنت را نفهمید بدان همیشه سرد بمانی بهتر از گرم ماندن هست
 

corpse bride

عضو جدید
کاربر ممتاز
زيباترين لحظه هايم را با تو تقسيم می کنمو زيباترين شعرهايم را برای تو می گويمچشمهايت را " قصيده " می کنمو عشقت را " غزل "و غمهايت را " دوبيتی "و قصه دلدادگی ام به چشمهايت را " مثنوی " زيباترين شعرهايم را برای تو می گويمای " سپيد تر " از همه شعرهايم وقتي نگاهم ميكني ، چشمان تو به من شور و عشق و مستی می بخشد ...

و
" تو " چون مصرع شعری زیبا،
سطر برجسته ای از زندگی من هستی .
 

yalda.2008

عضو جدید
کاربر ممتاز
لازم است گاهی بخشی از حقوقت را بدهی به یک انسان محتاج تا ببینی در تقسیم عشق در نهایت تو برنده ای یا بازنده؟
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
...........

...........

برای تو مینویسم
تو که احساست زیبا هست
تو لبخند مهربان هست
تو که در اوج امان هستی
نظری بر زمین بیانداز شاید کسی به دنبال نگاه و عشقت باشد
کمی غرورت را کم کن تا بدانی چه کسی دوستت دارد
دختر کبریت فروش ارام در کنار کبریتهایت نمیر بدان اخر من کبریتی ندارم در سرما هستم
کاش کمی از کبریتهایت را به من بدهی میخواهم اتش بزنم احساسم را
محبت و دوست داشتنم را
کافیست اینگونه کنم تا به ارامی بمیرم
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
بنویسید از احساس ادمهای عاشق
انقدر از رسیدن به کسی ننویسید که تنها جسمش از روح و قلبش مهمتر هست
بنویسید از عشق حقیقی که فراموش شده
 

MOΣIN

عضو جدید
کاربر ممتاز
کجایی ای رفیق نیمه راهم
که من در چاه شبهای سیاهم
نمی بخشد کسی جز غم پناهم
نه تنها از تو نالم کز خدا هم
 

n*@*f*@*s

عضو جدید
کاربر ممتاز

[FONT=&quot]چـه خبــر اسـت؟[/FONT]!
[FONT=&quot]ايـن همـه داروغــه ،[/FONT]
[FONT=&quot]ايـن همـه مسـت؟[/FONT]!
[FONT=&quot]نكنــد دوبـاره بـه اشتبــاه[/FONT]
[FONT=&quot]عطــر بوسـه هـای تـو را[/FONT]
[FONT=&quot]بـه شهــر پاشيـده باشـد[/FONT]
[FONT=&quot]بـاد بی حــواس[/FONT] . . . !​

 

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
سرسبز دل از شاخه بریدم ، تو چه کردی ؟

افتادم و بر خاک رسیدم ، تو چه کردی ؟

من شور و شر موج و تو سرسختی ساحل

روزی که به سوی تو دویدم ، تو چه کردی ؟
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.
بالا