مهرداد مقدم
عضو جدید
یادم میاد کوچیک بودم با پسر عمم تو خونه تنها بودیم .
به سرمون زد که ببینیم چتر باز ها چجوری خودشونو با چتر پرت میکنن پایین .
هیچی دیگه رفتیم یه چتر برداشتیمو رفتیم طبقه دوم خونمون ، رفتیم رو تراس و رفتیم رو نرده ها پسر عمم اول رفت نتونست بپره و بعد من رفتم ، منم همینطور خلاصه بعد از کلی بالا پایین رفتن من کله خر از بالا با چتر پریدم(روحم شاد یادم گرامی باد)
یه چند ساعتی بیهوش بودم و تو عالم هپروت تا این که دیدم رو پشت مامانمم دارم میرم طبقه بالا . و موقعی که چشم باز کردم دیدم تو بیمارستان دراز به دراز افتادم و یکی داره با چکش میزنه بهم .
اون موقع دروغی سر هم کردم و خونواده بعد از 6 ماه متوجه شدت صانحه شدن .
برام دعا کنین جوون خوبی بودم ، روحم شاد .
به سرمون زد که ببینیم چتر باز ها چجوری خودشونو با چتر پرت میکنن پایین .
هیچی دیگه رفتیم یه چتر برداشتیمو رفتیم طبقه دوم خونمون ، رفتیم رو تراس و رفتیم رو نرده ها پسر عمم اول رفت نتونست بپره و بعد من رفتم ، منم همینطور خلاصه بعد از کلی بالا پایین رفتن من کله خر از بالا با چتر پریدم(روحم شاد یادم گرامی باد)
یه چند ساعتی بیهوش بودم و تو عالم هپروت تا این که دیدم رو پشت مامانمم دارم میرم طبقه بالا . و موقعی که چشم باز کردم دیدم تو بیمارستان دراز به دراز افتادم و یکی داره با چکش میزنه بهم .
اون موقع دروغی سر هم کردم و خونواده بعد از 6 ماه متوجه شدت صانحه شدن .
برام دعا کنین جوون خوبی بودم ، روحم شاد .