میدونی مشکل اصلی من اینه تصوری از آینده ام ندارم.ببخشید ولی این حرفا همش شعاره...
انگار کسی گرسنه هست ولی شما میگید که به به ببین چه هواییه!! گرسنگی رو ول کن... شکر کن واسه این هوای خوب!!
انسان وقتی میتونه از زندگی نهایت استفاده و لذت رو ببره که حداقل ها فراهم باشه...
اون سلامتی که ملت اینقدر ازش دم میزنن کوچکترین ارزشی نداره وقتی یه جوون توی یه شرایط بد گیر افتاده... احتمال اینکه اون فلج با انگیزه تر باشه خیلی بیشتره...
با مشکلاتی که الان تو جامعه موج میزنه وضع اکثر جوونا همینه...
تنها چاره کار اینه که هرکس یه راه نجات پیدا کنه و برای رسیدن به اون تلاش کنه و انگیزه بسازه واسه خودش... منظورم اینه که یه هدف نسبتا بزرگ و چند مرحله ای، که در صورت رسیدن به اون هدف موفقیت حتمی خواهد بود، برای خودش تعریف کنه ... اون وقت زندگی بوی دیگری خواهد داد
شما هنوز معنی تاپیک و نت و صحبت و همفکری و ... متوجه نشدید...
من نمیدونم شما 2تا چند سالتونه ولی بهتره برای صحبت از علایقتون از چت خصوصی استفاده کنید نه اینکه یه تاپیک رو به فنا بدید...
شاید کسی از یه بحث مفید توی یه همچین تاپیکی واسه خودش و زندگیش انگیزه بدست آورد و به زندگی برگشت... همه چیز شوخی نیست
نقل قول بالا
صد در صد مطمئن باش روزهای خوب میاد اگر من و شما بخوایم و واسش تلاش کنیم.فقط کافیه واقعا از ته قلب بخوای و با تمام توانت واسش تلاش کنی و بدستش بیاری.يه روز خوب مياد اينو ميدونم
کاملا قبول دارم حرفاتو و میفهممشون چون همه توی یه باتلاق مشترک اسیریم ...میدونی مشکل اصلی من اینه تصوری از آینده ام ندارم.
یعنی معمولا در دنیا بایستی این شکلی باشه تو این تخصص رو داری،وسایلشو میخری رووش تمرکز میکنی یاد میگری خدا میشی توش میری هزار جا میتونی کار کنی و بعد در اون پیشرفت میکنی
میخواد آشپزی باشه،کوهنوردی باشه،میخواد مهندسی عمران باشه یا اصلا موسیقی،میخواد سازنده سایت یا برنامه نویس کامپیوتر باشه یا حتی یک کارگر ساده
در دنیا همه چیز "پله" داره.
و پله ها رو به وضوح مشاهده میکنی
ولی من در خوزستان و در شهر خودم آبادان و بسیاری شهر های دیگه (نمیگم ایران که فحشم بدن) دیدم که چیزی به اسم "پله های ترقی" وجود نداره
یعنی شما مهندس باش،اهمیت نداره
شما سربازی رفته باش،خب که چی بشه مثلا
شما خدای برنامه نویس کامپیوتری باشه،اصلا اهمیتی نداره کی هستی و چی هستی و چی داری
باید خودت همه چیز رو مهیا کنی،از صفر. و واقعا سخته..
و این آدم ـو بشدت سرخورده میکنه.اینکه سنت بشه 23-24-25....27.....29....30 و هنوز نیازمند پدر و مادرت باشی حتی واسه عروسی گرفتن،هیچ چیزی جز افسردگی برای یه مرد به وجود نمیاره.
البته بسیاری از خانم ها این مسئله رو اصلا نمیفهمن بخاطر همینه که...، ولی اونهایی که میفهمن چی میگم، حداقل انسانهایی هستن که من و امثال من رو درک میکنن،دمشون گرم
درمورد کسایی هم که تاپیک رو 4صفحه با اسپم بردن جلو،به همون اندازه که مشکلات و روحیه ی دیگران واسه شما بی اهمیت و مسخرست،دقیقا به همون اندازه خود شما هم آدم های مسخره و بی اهمیتی برای دیگران هستید ولی چون اینو کسی تو روتون نگفته،الان خوشحالید بهتون برنخوره،فقط اگر نیتتون مسخره کردن بود به خودتون بگیرید.
صد در صد مطمئن باش روزهای خوب میاد اگر من و شما بخوایم و واسش تلاش کنیم.فقط کافیه واقعا از ته قلب بخوای و با تمام توانت واسش تلاش کنی و بدستش بیاری.
چون هیچکس نمیتونه خوشبختی رو از آدم بگیره..
موفق باشید.
سلام
انگیزه-تون-واسه-ادامه-زندگی-چیه؟
چرا؟؟
خواهش میکنم...آقای unknown_s واقعا سنجیده و تاثیرگذار بود حرفاتون. ممنون. همه ی ما تو شرایط بدی گیر افتادیم که گویا فقط کسانی که به چشم انداز آینده درازمدت نگاه می کنن درکش می کنن. ولی خوب حق باشماست. وقتی قرار نیست ازبیرون اتفاقی بیفته و بعیده که اتفاقی بیفته پس باید یه اتفاقی از درون افکار خودمون بیفته..... باز هم ممنون
والا من اونقدر درگیر اهدافم توی زندگیم شدم که اصن وقت ندارم نا امید شمخودت با امیدی مگه؟
چرا و چگونه؟
خواهش میکنم...
حالا خود شما که خانوم هستید ولی قبول کنید که متاسفانه یا خوشبختانه بعضی از خانوم ها زیاد درگیر وضع فعلی نیستن و توی دنیایی که خودشون توی فکرشون ساختن دارن زندگی میکنن... فکر کنم پستهای توی همین تاپیک کاملا عرایض منو تائید کنن... اصلا نه از وضع جامعه اطلاع دارن و نه مشکلات... فقط موجی از خواسته ها رو دارن و کاری هم ندارن که چطور باید اونها برآورده بشن...!
من نمیخوام انتقاد کنم ولی این وضعیت پسرفته نه پیشرفت... این حالت باعث بدتر شدن شرایط جوان ها میشه...
متاسفانه بر خلاف جوامع پیشرفته که مخارج بر عهده هر دو نفر (آقا و خانوم) هست، اینجا فقط بر عهده آقایون هست و این شریط ضربه شدید زده به پسرای جامعه مون... نه اینکه کار کردن سخت باشه! فقط چون تمام انتظارات فقط از یک نفره و طرف مقابلش اصلا درک نمیکنه... این یک نفر هم قطعا نمیتونه زندگی رو اداره کنه (با توجه به شرایط کشور) و سرخورده میشه...بعد میگن ملت افسرده شدن! آمار ازدواج (که یکی از اصلی ترین انگیزه های جووناست) پایین اومده و ...
واقعا تاسف باره که وقتی به جوون ها نگاه میشه چیزی جز یه عده آدم افسرده و مریض (روحی) دیده نمیشه...
منظور بنده اینه که درسته شرایط کشور بده، بی کاری، فقر و ... زیاده ولی خود ما مردم هم گناهکاریم در ایجاد و دامن زدن به این شرایط بد...
عزیز من بحث عرضه نیست... بحث اجتماعه... بحث من و شما نیست... بحث یه جامعه 80 میلیونی هست...سلام
مشکل ما از همین افراط و تفریط هست و بی منطقی
اون آقا نمکشو زیاد میکنه در حدی که مرد عرشه نداره یه نون خشک و ماست بیاره برای زنش
شما هم که بی نمکش میکنید مردا رو به بی تربیتی و گستاخی و ادعای زیاد متهم میکنید !!
بله قراره مشکلات بررسی بشه ولی نه توی 1 پست... هر کسی میاد و نظرش رو میگه... و همه این نظرات در کنار هم یه نتیجه خوب رو رقم میزنه...اگر قراراست مشکلات بررسی بشه باید همشو بیان کنید اگر متاسفانه بعضی از دخترای این سرزمین پر توقع شدن دلیل نمیشه فقط همین و همین مشکل باعث بی انگیزه بودن جوونا بشه...چشم و هم چشمی تو جامعه ی ما بیداد میکنه و تو اکثر خانوده ها دیده میشه و این دلیلی بر سخت شدن ازدواج هست برای جوونا
اگر دختری از همسرش توقع زیادی داره مطمئن باشید خیلی مواقع آقا هم از همسرش توقع جهیزیه ی آنچنانی داره و مهمتر از اون اگر هر کسی دنبال هم شان و درجه ی خودش بگرده و به اصطلاح کبوتر با کبوتر باز با باز بشه و عقلانی تصمیم بگیرن هیچ کدوم از این مشکلات ایجاد نمیشه
و مورد دیگه اینه که پسرا یکم تنبل شدن چرا باید یه جوون از صبح تا شب تو نت باشه؟الان میگن کار نیست ..خو اگه کار نباشه باید بیکار گشت؟با بیکار گشتن مشکلات حل میشه؟
یکی از دلایل بی انگیزه بودن اینه که جوونا غرق در دنیای مجازی شدن و به نوعی فراری شدن از واقعیت
تو این زمونه هم اگر دقت کنید خانوم و آقا پا به پا دارن تو زندگی زحمت میکشن و کار میکنن اکثرا جوونا هردو کار میکنن اینو دیگه داریم تو جامعه میبینیم
و مورد دیگه این که آقایون اوایل ازدواج و قبل ازدواج همه چی رو قبول میکنن دختر میگه فلان چیزو تو زندگی میخوام پسر هم بدون فکر کردن به اینکه میتونه فراهم کنه یا نه قبول میکنه و طبیعتا مشکل پیش میاد
اگر منطق وارد زندگی مردم بشه خیلی از مشکلات حل میشه نه رویایی و خیالی فکر میکنن نه بی انگیزه
عزیز من بحث عرضه نیست... بحث اجتماعه... بحث من و شما نیست... بحث یه جامعه 80 میلیونی هست...
بله قراره مشکلات بررسی بشه ولی نه توی 1 پست... هر کسی میاد و نظرش رو میگه... و همه این نظرات در کنار هم یه نتیجه خوب رو رقم میزنه...
من نگفتم فقط این تنها دلیل بی انگیزه بودن جوان هاست... بحث منطقی زمانی به نتیجه میرسه که بدون جبهه گیری جنسیتی باشه!
بله کاملا حق با شماست ... چشم و هم چشمی زیاده و یکی از دلایل همینه...
ائلنور عزیز الان ملت شان خودشون رو نمیدونن اکثرا ... الان بری دنبال فقیر ترین خانواده ها هم کمتر از 300 سکه رو قبول ندارن پس با این قسمت از حرفت موافق نیستم...
بله بعضی ها توقع جهیزیه آنچنانی هم دارن... البته کسایی که توقع جهیزیه آنچنانی دارن در مقابل کسایی که توقع مهریه آنچنانی دارن قابل مقایسه نیستن شاید...!
ببینید من نگفتم که پسرا خوبن و دخترا بد!!! فکر میکنم سو تفاهم شده و یا من نتونستم درست منظورم رو برسونم... منظور من در جمله آخر بود که عرض شد باید اصلاح رو از خودمون شروع کنیم... حالا خواه پسر و خواه دختر...
با قضیه تنبلی زیاد موافق نیستم... بالاخره که چی؟ تا کی میتونه فرار کنه؟ بالاخره خانواده تا یه جایی ساپورت میکنه... خودش هم میدونه... کی از پول و کار بدش میاد؟! نمیگم شاید بعضیا وضعشون خوبه و پسره دنبال کار و درآمد نیست ولی این کمتر از 1% جامعه هست...
بله خیلی ها قبول میکنن چون باور کنید چاره ای ندارن... اگه پسره بگه 300 تا قبول نیست باید قید ازدواج رو بزنه... یعنی هم خودش و دختره بدبخت میشن...
در کل فقر فرهنگی ما بیشتر از فقر مادی مقصر نباشه کمتر هم نیست...
ناراحتی نداره که!!!!
زندگی یعنی ادامه ...ادامه بده..ادامه...همین که ادامه بدی داری زندگی میکنی...و همین ادامه دادن و جنگیدنه خودش انگیزست.
خومنم دارم ادامه میدم ولی به دلخاه نیست!
این ینی مردن تدریجی!!
خب خانوما بجز یه عده، بعضیها که به لطف باباهای عزیز اونقدر حمایت می شن که برای بزرگ شدن دچار مشکلن (البته این جدیدا داره دامنگیر آقایون هم می شه!!!) و بعضیها هم اونقدر فاقد حمایت و احساس امنیت هستن تو این جامعه که توان و امکانی برای حتی تصور روی پای خود بودن ندارن! در نتیجه نیاز به یک حامی یا منجی رویایی هست که می شه همون شاهزاده سوار براسب که حضورش هیچوقت به واقعیت نمی پیونده!!خواهش میکنم...
حالا خود شما که خانوم هستید ولی قبول کنید که متاسفانه یا خوشبختانه بعضی از خانوم ها زیاد درگیر وضع فعلی نیستن و توی دنیایی که خودشون توی فکرشون ساختن دارن زندگی میکنن... فکر کنم پستهای توی همین تاپیک کاملا عرایض منو تائید کنن... اصلا نه از وضع جامعه اطلاع دارن و نه مشکلات... فقط موجی از خواسته ها رو دارن و کاری هم ندارن که چطور باید اونها برآورده بشن...!
من نمیخوام انتقاد کنم ولی این وضعیت پسرفته نه پیشرفت... این حالت باعث بدتر شدن شرایط جوان ها میشه...
متاسفانه بر خلاف جوامع پیشرفته که مخارج بر عهده هر دو نفر (آقا و خانوم) هست، اینجا فقط بر عهده آقایون هست و این شریط ضربه شدید زده به پسرای جامعه مون... نه اینکه کار کردن سخت باشه! فقط چون تمام انتظارات فقط از یک نفره و طرف مقابلش اصلا درک نمیکنه... این یک نفر هم قطعا نمیتونه زندگی رو اداره کنه (با توجه به شرایط کشور) و سرخورده میشه...بعد میگن ملت افسرده شدن! آمار ازدواج (که یکی از اصلی ترین انگیزه های جووناست) پایین اومده و ...
واقعا تاسف باره که وقتی به جوون ها نگاه میشه چیزی جز یه عده آدم افسرده و مریض (روحی) دیده نمیشه...
منظور بنده اینه که درسته شرایط کشور بده، بی کاری، فقر و ... زیاده ولی خود ما مردم هم گناهکاریم در ایجاد و دامن زدن به این شرایط بد...