من با پسر داییتون که معماری هم میخونه چی بگم چی بشنوم نکنه شروع نکرده میخواد از من مسایل حقوقی رو پیگیر بشه
ببینید من نمیدونم چی بگم قرار نیست با ایشون در مورد مسائل حقوقی یا معماری و ... صحبت کنید .خیلی تیکیه بدی گفتید که بم بر خورد چون من کاملا جدی هستم و چون خودم فعلا اصلا امکان اومدنم نیست. نباید یکی به صورت واقعی رابط بین ما باشه؟؟؟وگرنه در غیر این صورت آیا میشه پروژه به این بزرگی پیش برد؟؟ اینطور نیست؟؟؟
اعتماد اولین چیزیه که فقط به صورت واقعی برقرار میشه و من حتی اگه با شما تماس بگیرم باز هم مجازی هستید! مطمئنا این چیزیه که از طرف شما هم هست
مطمئن باشید من اگه بخوام این پروژه رو به صورت تک روی پیش برم اصلا موفق نمیشم. که خودتون خدارو شکر باتجربه ایدو میدونید...
امیدوارم یکم شرایط ماهم درک کنید من دارم دنبال یه گروه خوب میگردم اگه شما به این روش من اطمینان ندارید زودتر بگید تا خودمو خسته نکنم و یا اگه پیشنهاد بهتری دارید بگید.
اگه تا الآن نیومده چون امیر یه هفته دیگه میاد تبریز.
مثلا شما میگید فلانی رو مطالعه کنید یا در مورد فلان چیز فک کنید ولی من میگم اینطور نمیشه باید یه خطی یه راهی باشه و روی اون مسیر قدم برداریم. من الآن دارم روی یه پروژه کار میکنم استاد میگه الآن این کارو انجام بده خب حالا وقتشه این کارو بکنی و...
یهویی که نمیشه همه چیزو مطالعه کرد. یا همه کارو همه انجام بدن ما تا گروه و کارهامون مشخص نشه نمیشه خب مثلا من اون قسمتو مطالعه کردم خب چی؟؟ چیکارکنم؟؟