مشاعرۀ سنّتی

[karo7]

دیگر پیامی از تو مرا نارد
این ابرهای تیره طوفان زا
زین پس به زخم کهنه نمک پاشد
مهتاب سرد و زمزمه ی دریا

 

[fereshteye nejat]

امروز مکش سر زوفای من و اندیش زان شب که من ازغم به دعا دست برارم

 

[karo7]

من جویده شدم
و ای افسوس به دندان سبعیت ها
و هزار افسوس بدان خاطر که رنج جویده شدن را به گشاده رویی تن در دادم

 

[fereshteye nejat]

معشوق چون نقاب ز رخ در نمی کشد هر کس حکایتی به تصور چرا کنند

 

[karo7]

در قرمز غروب،
رسیدند
از کوره راه شرق، دو دختر ، کنار من.
تابیده بود و تفته
مس گونه هایشان
و رقص زهره که در گود بی تب شب چشمشان بود
به دیار غرب
ره آوردشان بود.
با من گفتند:
" با ما بیا به غرب"

 

[fereshteye nejat]

بگذر به کوی میکده تا زمره حضور اوقات خود زبهر تو صرف دعا کنند

 

[karo7]

در انتظار باز پسین روزم
وز قول رفته، روی نمی پیچم.
از حال غیر رنج نبردم سود
ز آینده نیز، آه که من هیچم.

 

[fereshteye nejat]

مطرب کجاست تا همه محصول زهد و علم در کار چنگ وبر بط و اواز نی کنم

 

[karo7]

من وزنر بودم او کلمات
موضوع شعر نیز
پیوند جاودانه ی لب های مهر بود...

 

[fereshteye nejat]

در خلوص منت ار هست شکی تجربه کن کس عیار زر خالص نشناید چو محک

 

[karo7]

کهن دیارا
دیار یارا
دل از تو کندم ولی ندانم
که گر گریزم کجا گریزم
وگر بمانم کجا بمانم

 

[fereshteye nejat]

می خور که صد گناه ز اغیار در حجاب بهتر ز طاعتی که به روی و ریا کنند

 

[karo7]

دلم می خواهد خوب باشم
دلم می خواهد تو باشم و برای همین راست می گویم

نگاه کن:
بامن بمان!

اینارو شاملو می گه جدی نگیری

 

[fereshteye nejat]

نه من برای ان گل عارض غزل سرایم و بس که عندلیب تو از هر طرف هزارانند

 

[paras2]

دوستان گيرند و دلداران وليک/ مهربان نشناسد الا واحدي

 

[karo7]

دستت را به من بده
دست های تو با من آشناست
ای دیر یافته با تو سخن می گویم
بسان ابر که با طوفان
بسان علف که با صحرا
بسان درخت که با جنگل سخن می گوید

 

[fereshteye nejat]

دردم نهفته به ز طبیبان مدعی باشد که از خزانه غیبم دوا کنند

 

[paras2]

در چنگ غم تو دل سرودي نکند/ پيش تو فغان و ناله سودي نکند

 

[fereshteye nejat]

دوستان گيرند و دلداران وليک/ مهربان نشناسد الا واحدي

یه دفعه چقدر تغییر کردی از محاسنات باشگاهه؟

 

[fereshteye nejat]

در دلم بود که بی دوست نباشم هرگز چه توان کردکه سعی من و دل باطل بود

 

[paras2]

در پي سرفرازي وطنم/ بار صد ساله مي‌کشد بدنم
(شما شعرتون رو بگين!)

 

[karo7]

درخت با جنگل سخن می گوید
علف با صحرا
ستاره با کهکشان
و من با تو سخن می گویم

 

[karo7]

حالا که سه نفر یه کم قاطی پاطی شده

 

[paras2]

مرا ميبيني و هردم زيادت ميکني دردم/ ترا ميبينم و ميلم زيادت ميشود هردم

 

[fereshteye nejat]

ما جفا از تو ندیدیم تو خود نپسندی انچه در مذهب ارباب طریقت نبود

 

[karo7]

در خلوت شب با تو گریسته ام
برای خاطر زندگان،
و در گورستان تاریک با تو نواخته ام
زیباترین سرودها را
زیرا که مردگان این سال
عاشق ترین زندگان بوده اند.

 

[paras2]

دردم از يار است و درمان نيز هم/ دل فداي او شد و جان نيز هم

 

[karo7]

من بد بودم ولی بدی نبودم
از بد گریختم
و دنیا مرا نفرین کرد

 

[paras2]

در خلوت روشن با تو گريسته ام
براي خاطر زندگان
و در گورستان تاريک با تو خوانده ام
زيباترين سرودها را
زيرا که مرده گان اين سال
عاشق ترين زندگان بوده اند

 

[karo7]

شعر خودم بود ولی خوب...

دیگر جا نیست
قلبت پر اندوه است
آسمان های تو آبی رنگی گرمایش را از داده است