گفتگوهای تنهایی

وضعیت
موضوع بسته شده است.

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ترک میکنم و تنهایت میگذارم....

تا بیش از این انرژی ات را صرف نکنی برای....

صادقانه دروغ گفتن

خالصانه خیانت کردن

و عاشقانه بی وفایی کردن....

و هر چه بیشتر خودت را از چشمم انداختن...!!!!

و چه حس پوچی بود این که میپنداشتم... لایق اعتمادی...
 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ﺳــﺎﻝ ﻫـﺎ ﭘﯿــﺶ ،"ﻣـﺎﺩﺭﻡ"، ﺩﺭ
ﺣﺎﻟﯽ ﮐـﻪ ﺯﺍﻧـﻮ ﺯﺩﻩ ﺑﻮﺩ، ﺁﺭﺍﻡ ﺑﻨــﺪ
ﮐﻔـﺶ ﻫﺎﯾﻢ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺑﺴــﺖُ ﻣـﯽ
ﮔﻔﺖ ، ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻦ، ﺳﺨﺖ ﻧﯿﺴﺖ، ﺍﯾـﻦ
ﺭﺍﺣﺖ ﺗﺮﯾﻦ ﮔِـﺮﻩﯼﺯﻧﺪﮔﯽ
ﺗﻮﺳــﺖ، ﻭ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﻣـﻦ ﺑــﺎ
ﺍﻭﻟـﯿﻦ ﮔِــﺮﻩﯼﺯﻧﺪﮔﯿَـﻢ ﺁﺷِﻨﺎ
ﺷــﺪﻡ، ﮔِــﺮﻩﯼﮐﻮﭼﮏ ﮐـﻮﺩﮐﯽ ،
ﺑـﺎ ﻣﻦ ﺑﺰﺭﮒ ﺷﺪ، ﺍﺯ ﺑـــﺪِ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ
ﺑﻌﺪ ﻫــﺎ ﮐﻮﺭ ﺷﺪ، ﻧﺎﺧﻮﺍﺳﺘﻪ ﻫَـﺮ
ﺑﺎﺭ ﭼَﻨـﮕﯽ ﺑﺮ ﺯﻧﺪﮔﯿَــــــﻢ ﺯﺩ، ﺍﯼ
ﮐــﺎﺵ...ﺍﯼ ﮐــﺎﺵ ﮐﻔﺸﻬﺎﯾــــﻢ
ﭼَﺴﺒﯽ ﺑــﻮﺩ...
 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اعتماد کردی؟!

خیانتـ دیدی ؟!

درد داشت؟!

تنهــا شدی ....؟!

.....

.....

پس این اشتبـاه دوباره تـکرار نکـن

نـگو ایـن یـکــــی با بقیه فرقـ دارهـ.......
 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
وقتـــــی به عقب بر میگردی ؛
متوجه میشی که جــــــای بعضیا ،
الان که تو زندگیت خالــــــی نیست هیـــــچ …
اون موقعشم زیـــــــــــادی بوده … !!!
 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
آنـــــــــــــکه رفت....

به حــــــــــــرمت آنچـــــــــــــه برد...

حق بـــــــــــــــازگشت نـــــــــــــــدارد....

رفتنــــــــــــت که مـــــــــــــردانه نبــــــــــــود...

لااقـــــــــــــل مرد بـــــــــــــاش و برنگـــــــــــــرد....
 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
چـه کـــرده ای بــا مــن . . . !!؟

کـه ایـن روزهـــا ،

تــــو را

فـقــط بـه انـدازه ی

یـک اشتبــاه مـی شنـاسـم . . . !!
 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خـدا جــــون

نـتـرس!

نـه بـه گنـــــاهـ مـی افـتـی

نـه جـَهنــم مـی روی

مـَن و تــــو مـَحـرمـیـمـــ

دَسـتـم را بـگـیـر...
 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
کاش به جای حجاب
حیا اجباری بود
شرف اجباری بود
راستی و درستی اجباری بود
کاش داشتن معرفت و وجدان اجباری بود
 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
گرگ هم با محبت رام میشه .....
تنها موجودی که با محبت
هـــــــــــــار میشه انسانه ...!
 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مـטּ مورچـِــﮧ اے رامسخرهـ میڪردҐ


ڪہ عاشقـِ تـُـفالہ ے چاے شدهـ بود...!


خـُودҐ رافراموشـ ڪردهـ بودҐ ڪہ سالہـاعــاشقـِ آشغالے بودҐ ڪہ خیالـ میڪردҐ آدمہ...!!!
 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ا ﮮ نوح . . . ! اﮮ پیــآمَبر خـُدا . . . !
ڪـاش به جا این همه حیوان . . . یک جُفت انـسان با خودت می بردﮮ
 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من نه میتونم موهامو بلوند کنم.
نه پاشنه 15 سانتی پام کنم.

نه ساعت 12 شب باهات بیام بیرون
نه میام مهمونی.
نه لب به مشروب و سیگار میزنم
نه باهات هم خواب میشم
نه عزیزم، من نیستم
من موهام مشکیه
تیپم سادست
اخلاقم اینه
کفشامم همه اسپرت
ساعت 9 شب هم باید خونه باشم!
من اینم
 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بعضی اشخاص چنان به خود مغرورند که اگر عاشق بشوند به خود بیشتر عشق می ورزند تا به معشوق
 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ســرم را بــالا میگیـــرم چـون بـازی را بـه کســی بــاختـــم کــــه بـــا خیـــانـت بـــرده بــــود ...!
 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دلــم كــَمے خــُدا مــے خــوآهـَد

كـــَمے سكــوت
دلــَم دل بـــُريدن مــے خــوآهـَد

كــَمے اَشكـــ

كــَمے بــُهت

كــَمے آغــوش ِ آسمــآنے

كــمے دور شــُدن اَز ايــن جــنس ِ آدم ...
 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
صبور باش خُدا ..!

گرسنـہ اے باقے نمے ماند

شڪ ندارم ، همیـטּ روزها

همـہ ســیــر مےشوند ؛

از زنـدگـــے ...
 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
آهای دختری که نذر کردی این یه ماهو
واسه امام حسین چادر سیاه سر کنی
آهای پسری که موهات آخرین مد فشنه
ولی از امشب ست یه دست مشکی زدی

آهای دختری که تو خیابون صدای نوحه شنیدی
و روسریتو کشیدی جلو...
آهای پسری که امشب دوستت خواست به یه دختر تیکه بندازه
دست گذاشتی رو شونش گفتی:
"امشب محرمه..بیخیال"
آهای با توام

دمت گرم
 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
وقتـــــی خدا بخواد بزرگـــــی آدمی رو اندازه بگیـــــره،
متــــر رو بجای قدش دور قلبــــــش میگیره!
 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
کم سرمایه‌ای نیست داشتن آدم‌هایی که حالت را بپرسند
از آن بهتر داشتن آدم‌هایی است که
بتوانی در جواب احوال‌پرسی‌هایشان بگویی:
“خوب نیستم…”
 

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
نفسهایم بی تو ، بوی خاکستر سیگار پیرمردی را می دهد

که به جوانی از دست رفته اش می اندیشد…!!!
اما نه ، انگار در نبودنت پیرتر از پیرمردی شده ام که در زیر سایه عصایش نشسته
و با خدایش حرفها دارد…

 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
گفت یه خواهشی ازت دارم .قسم بخور که انجامش میدی.

تو دلم گفتم تو جون بخواه.

براش نوشتم تا ندونم چیه قسم نمیخورم.

گفت ما هیچ نقطه مشترکی نداریم.پس تمومش کن امشب....

چشمام روی گوشی خشک شد....

گفتم خواهشت این بود؟!

گفت آره.دیگه خسته شدم.ازت خواهش کردم پس قبولش کن.

فقط گفتم باشه.........
 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اینجا در دنیای من گرگ ها هم افسردگی مفرط گرفته اند
دیگر گوسفند نمی درند
به نی چوپان دل می سپارند و گریه می کنند...
 

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
با تمام واژه هایی كه در گلویم گیر كرده اند


و تمام هجاهای غمگینی،


كه به خاطر تو شعر می شوند.


دوستت دارم با صدای بلند

دوستت دارم با صدای آهسته

دوستت دارم


و خواستن تو جنینی است در من


كه نه سقط می شود،


نه به دنیا می آید ...

 

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
دخترک رفت ولي زير لب اين راميگفت:

“اويقينا پي معشوق خودش ميآيد!”


پسرک ماند ولي روي لبش زمزمه بود:


“مطمئناکه پشيمان شده برميگردد!”


عشق قربانى مظلوم “غرور”است هنوز . . .
 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دخترک رفت ولي زير لب اين راميگفت:

“اويقينا پي معشوق خودش ميآيد!”


پسرک ماند ولي روي لبش زمزمه بود:


“مطمئناکه پشيمان شده برميگردد!”


عشق قربانى مظلوم “غرور”است هنوز . . .

حق نداریم احساس دیگران رو به بازی بگیریم
فقط بخاطر اینکه
هنوز تکلیفمون با احساس خودمون معلوم نیست .....!

 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
زندگی میکنم ...
حتی اگر بهترین هایم را از دست بدهم!!!
چون این زندگی کردن است که بهترین های دیگر را برایم میسازد
بگذار هر چه از دست میرود برود؛
من آن را میخواهم که به التماس آلوده نباشد،
حتی زندگی را !
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Similar threads

بالا