مشاعرۀ سنّتی

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
توکافر دل نمیبندی نقاب زلف و میترسم
که محرابم بگرداند خم ان دلستان ابرو
......این نوشته شعر نبود برادر!!

و به ارامي از من فاصله
گرفتي بي هيچ كلامي.
من خاموش به تو نگاه می كردم
و در دل با خود مي گفتم :اي كاش اين قامت
نحيف لحظه اي فقط لحظه اي مي انديشيد كه
اسمان بهاري يعني ابر
باران رعد وبرق و طوفان
ناگهاني
و اين جمله ،جمله اي
بود بدتر از هر خواهش
براي ماندن و تمنايي
بود براي با او بودن.
 

RZGH

عضو جدید
کاربر ممتاز
توکافر دل نمیبندی نقاب زلف و میترسم
که محرابم بگرداند خم ان دلستان ابرو
......این نوشته شعر نبود برادر!!
شمابه بزرگی خودت ببخش مصرع های بعدی روفاکتورگرفتم مفهومی بوداخه
وقتی که تمام شب توپنجره بیداری
وقتی شبو درگیری باساعت دیواری
تاصبح کنارتوهرثانیه اشوبم
 

RZGH

عضو جدید
کاربر ممتاز
و به ارامي از من فاصله
گرفتي بي هيچ كلامي.
من خاموش به تو نگاه می كردم
و در دل با خود مي گفتم :اي كاش اين قامت
نحيف لحظه اي فقط لحظه اي مي انديشيد كه
اسمان بهاري يعني ابر
باران رعد وبرق و طوفان
ناگهاني
و اين جمله ،جمله اي
بود بدتر از هر خواهش
براي ماندن و تمنايي
بود براي با او بودن.
نفسم گرفت ازاین شب دراین حصاربشکن
دراین حصارجادویی روزگاربشکن
 

RZGH

عضو جدید
کاربر ممتاز
خیلی دوست داشتم ادامه بدم ولی دیروزساعت5صبح بلندشدم خیلی خسته ام بای:redface:
 

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
نفسم گرفت ازاین شب دراین حصاربشکن
دراین حصارجادویی روزگاربشکن

نه حريفي تا با او غم دل گويم
نه اميدي در خاطر که تو را جويم
اي شادي جان، سرو روان، کز بر ما رفتي
از محفل ما، چون دل ما، سوي کجا رفتي
تنها ماندم، تنها رفتي
به کجايي غمگسار من؟، فغان زار من بشنو باز آ، باز آ
از صبا حکايتي ز روزگار من بشنو باز آ،
باز آ سوي رهي
چون روشني از ديده ما رفتي
با قافله باد صبا رفتي
تنها ماندم
تنها رفتي

شبتوووووووووون شیک

:gol:
 

RZGH

عضو جدید
کاربر ممتاز
نه حريفي تا با او غم دل گويم
نه اميدي در خاطر که تو را جويم
اي شادي جان، سرو روان، کز بر ما رفتي
از محفل ما، چون دل ما، سوي کجا رفتي
تنها ماندم، تنها رفتي
به کجايي غمگسار من؟، فغان زار من بشنو باز آ، باز آ
از صبا حکايتي ز روزگار من بشنو باز آ،
باز آ سوي رهي
چون روشني از ديده ما رفتي
با قافله باد صبا رفتي
تنها ماندم
تنها رفتي

شبتوووووووووون شیک

:gol:
یادمن کردی ولی روزی که دیگردیربود
مهربان گشتی ولی مهرتوبی تاثیربود
 

Maenad

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
روی خاک باغ خونه یه روزی دست زمونه
ماروکاشت بامهربونی پیش هم مثل دودونه

هر بد که به خود نمی پسندی
با کس مکن ای برادر من
گر مادر خویش را دوست داری
دشنام مده به مادر من...
 

RZGH

عضو جدید
کاربر ممتاز
هر بد که به خود نمی پسندی
با کس مکن ای برادر من
گر مادر خویش را دوست داری
دشنام مده به مادر من...
نازبنیادمکن تانکنی بنیادم
شهره شهر مشو تاننهم سردرکوه
شورشیرین منماتانکنی فرهادم
 

Maenad

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نازبنیادمکن تانکنی بنیادم
شهره شهر مشو تاننهم سردرکوه
شورشیرین منماتانکنی فرهادم

(شعرو چرا اینقدر داغون نوشتی؟!! ترتیب شعرو که به هم نزن...:D)

میابم از خود حسرتی باز از فراق کیست این؟
آماده ی صد گریه ام از اشتیاق کیست این؟
 
آخرین ویرایش:

RZGH

عضو جدید
کاربر ممتاز
(شعرو چرا اینقدر داغون نوشتی؟!! ترتیب شعرو که به هم نزن...:D)

میابم هز خود حسرتی باز از فراق کیست این؟
آماده ی صد گریه ام از اشتیاق کیست این؟
چشم.................
نزارکم بشم نخواه گم بشم یاحرف وحدیثای مردم بشم
بااحساس موندن به من جون بده نجاتم ازاین حال ویرون بده
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا