خلیج همیشه فارس ایران

vahid_007_006

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تجاوز آمریکا به خلیج فارس جنگی درازمدت و منطقه ای را موجب خواهد شد
حضور نیروهای بیگانه (آمریکا – انگلیس – فرانسه) در خلیج فارس و میلیتاریزه کردن منطقه راهبردی خلیج فارس که در طول تاریخ محسوس و غیر محسوس در اختیار ایرانیان بوده است و با پیکره سرزمینی ایران گره ای ناگسستنی خورده است - در دراز مدت موجب برهم آرامش و امنیت خلیج فارس میگردد. همه روزه و از زمان غروب آفتاب، قايق‌هاي كوچك قاچاقچيان بين بنادر امارات، ايران و عمان در خلیج فارس در رفت و آمدند و عده‌اي از آبراهه باريكي كه يكي از شاهرگ‌هاي نفتي حياتي جهان است، مي‌گذرند؛ شاهرگي كه در نزديكي عمان است و 40 درصد صادرات نفت خام جهان از اين راه به بازارهاي بين‌المللي مي‌رسد.

به نقل از سايت «NPR»، «ژان فرانسوا شرنك»، استاد اقتصاد سياسي دانشگاه «جورج تاون» در خليج فارس، برآورد مي‌كند كه روزانه، حدود شانزده ميليون بشكه نفت از تنگه هرمز صادر مي‌شود. وي مي‌گويد: «اگر اين تنگه بسته شود، شما شاهد افزايش سريع قيمت نفت به حدود 100 دلار در هر بشكه خواهيد بود».

افزايش تنش‌ها بين ايران و آمريكا، باعث افزايش نگراني‌ها درباره ايجاد درگيري و تهديد تعرفه‌هاي تانكرهاي نفتي تنگه هرمز شده است.

از زمستان گذشته آمريكا نيروهاي خود را در منطقه افزايش و ايران نيز در ماه آوريل سرانجام واكنش نشان داد. در اين‌باره، حسين سلامي، از فرماندهان سپاه پاسداران ايران، به خبرگزاري فارس ايران گفت كه نيروهاي او مي‌توانند جريان نفت در خليج فارس را مختل كنند.وي گفت:
«ايران قادر است جريان نيمي از انرژي دنيا را هر وقت كه بخواهد، مورد تأثير قرار دهد».
«رابرت بائر»، از مقامات بازنشسته «سيا» نيز مي‌گويد: «ايرانيان مي‌دانند كه نقطه ضعف ما در خليج [فارس] نفت است؛ نفت، پاشنه آشيل ماست و علت نترسيدن آنها از درگيري نيز همين است».

مقامات اماراتي مي‌گويند: ايران در سواحل شمالي خليج فارس و جزاير مركزي تنگه، داراي تجهيزات جنگي و نيروهاي نظامي است. كشتي‌هاي ايراني نيز معمولا كشتي‌هاي عابر از جمله ناوهاي هواپيمابر آمريكا را به چالش مي‌كشند.

كاپيتان «جانسون»، از مقامات ناو «استنيس» مي‌گويد: «شب گذشته، هنگامي كه در حال عبور از تنگه هرمز بوديم، آنها هر ساعت ارتباط راديويي برقرار كرده و از مسير و سرعت ما مي‌پرسيدند. ما نيز كه در مسير كنترل ترافيك كشتي‌ها بوديم، به پرسش‌هاي آنان پاسخ داديم».
در جريان جنگ ايران و عراق در دهه 1980تانكرهاي نفتي مرتبا در معرض حمله بودند.

كارشناسان نظامي مي‌گويند: نيروهاي نظامي ايران به تازگي به تاكتيك‌ها و استراتژي‌هاي خود با مانورها و تمرين‌هاي نظامي بهبود داده‌اند.
به گزارش سرویس بین المللی بازتاب «آنتوني كوردزمن»، عضو مركز مطالعات استراتژيك و بين‌الملل واشنگتن، مي‌گويد: ايرانيان به شدت در حال تمرين تاكتيك‌هاي نبرد با تانكرها هستند كه شامل استفاده از مين و هواپيماهاي كوچك براي حمله به آنهاست.

ايران همچنين داراي موشك‌هاي سطح به سطح زيردريايي و مين‌هاي دريايي است، اما ملوانان تجاري مي‌گويند: بيشترين ترس ما، حملات قايق‌هاي تندرو كوچك است.

يكي از موشك‌هاي ضدكشتي ايران، موشك‌هاي خطرناك «C-802» چيني است كه دقتي 98 درصدي دارند؛ همه اين تجهيزات، مي‌توانند تلفاتي براي نيروهاي آمريكايي مانند فاجعه «Pearl Harbor» را رقم بزنند؛ تلفات سختي كه ژاپني‌ها در جنگ جهاني دوم به آمريكايي‌ها وارد كردند.
 

vahid_007_006

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ادامه
آمريكا در صورت جنگ ممكن است پيروزي مقطعي و کوتاه مدت را از آن خود كند، اما در بلندمدت، يك بازنده تمام‌عيار است و ایران برای دهها سال توان ادامه جنگ در مناطقی که حوزه ایران بزرگ محسوب میشود و امروزه تبدیل به پایگاههای آمریکا در منطقه شده اند را دارا میباشد.برخی از این مناطق شامل : مناطق ایران شمالی (جمهوری آذربایجان) – کردستان عراق – افغانستان – بلوچستان پاکستان – ترکمنستان و بحرین می باشد.بدون تردید این امر میتواند منافع ملی آمریکا را در کل خاورمیانه و منطقه استراتژیک خلیج فارس به خطر بیاندازد و دامان همه شیخ نشین های کوچک خلیج فارس را نیز بگیرد. نیروهای نظامی ایران ( رسمی و غیر رسمی در حدود 1 میلیون نفر) که در منطقه بالاترین تعداد را دارا می باشد و همچنین جوانان مومن و وطن پرست ایرانی که با نگاهی به تاریخ گذشته شان اقدمات شگفت انگیز آنان در پاسداری از کشور زبان زد جهانیان است میتواند سرنوشت خاورمیانه و جغرافیای منطقه را دگرگون کند. همچنین هزينه جنگ با ايران، فشار عظيمي را بر بودجه آمريكا وارد مي‌كند و كسر بودجه‌هاي اين كشور به يك «آبشار نياگارا» تبديل خواهد شد.در دید کلی هرگونه اقدام نظامی بر علیه کشور استراتژیک ایران در حکم بزرگترین ریسک در دههه های اخیر محسوب میشود و ممکن است موجب تغییرات جهانی در نظم دنیا را بوجود آورد.

براي به دست آوردن ديدگاهي از بحران نفتي ناشي از بسته شدن تنگه هرمز بهتر است به دهه 70 و زماني بازگرديم كه اعضاي اوپك اعلام كردند ديگر به حاميان اسرائيل (از جمله آمريكا و اروپاييان) نفت نمي‌دهند. قيمت نفت خام 6/134 درصد ظرف سي روز افزايش يافت. وضعيت كنوني بسيار متفاوت است، چراكه ارزش دلار به علت چند دهه هزينه‌هاي سرسام‌آور دولت آمركيا كه جنگ عراق نيز به اندازه همه آنها هزينه داشته، به شدت در خطر است.
 

vahid_007_006

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
داریوش بزرگ نخستین نگهبان خلیج فارس

داریوش بزرگ نخستین نگهبان خلیج فارس

داریوش بزرگ نخستین نگهبان خلیج فارس
نویسنده : روزبه پارساپور
برخلاف آنچه که متاسفانه امروز در خلیج فارس مشاهده میشود و کشورهای استعمارگر فرانسه (در امارات) و انگلیس (سلطه بر اعراب) و آمریکا (ناوگان پنجم در بحرین) تلاش میکنند حضور دائمی خود را در دریای پارس شاهرگ حیاتی اتحادیه اروپا و آمریکا به ثبت برسانند - ايراني ها در طول تاریخ از پيش از هخامنشيان تا زمان امروز سعي داشتند دریای پارس را مكاني امن و آرام نگاه دارند. زیرا امنیت خلیج فارس به معنی امنیت ایران بزرگ محسوب میشده است و براي بازرگانان نیز حياتي بود. حتي تجار اگر راهشان هم دور مي شد از درياي امن پارس مي آمدند تا كالا هايشان سالم به مقصد برسد و دزدان دريايي به كالاهايشان نزند. ضعف دولتهای چند قرن معاصر در ایران موجب نفوذ چنین کشورهای فتنه انگیزی در منطقه استراتژیک خلیج فارس شد .همچنین در جنگ خلیج فارس حضور بیگانگان در دریای پارس موجب درگیری و آشوب کشورها – فتنه و تفرقه میان مردم - نابودی زیادی از اکوسیستم خلیج فارس و نظامی جلوه دادن حوزه خلیج فارس - این دریای کهن ایرانیان شدند.
داریوش بزرگ با توجه به اینکه کاخهای مهم امپراتوری سترگ خود را در شهرهای اطراف خلیج فارس (شوش-پارسه-بوشهر و...) قرار میداد نگاهی ویژه به این دریای کهن ایرانی داشت.از کشتیرانی تا بازرگانی و امنیت این دریا در اختیار شاه بزرگ هخامنشی قرار داشت و همه شیخ نشین های امروزی (قطر-عربستان-کویت-بحرین-امارات-عمان) نیز بخش کوچکی از امپراتوری صلح طلب و انسان ساز داریوش بزرگ محسوب میشد.در سنگ نبشته ی داریوش بزرگ هخامنشی در تل المسخوته مصر، از 518 تا 515 پ.م. در عبارت « درایه تیه هچاپارساآیی تی» یعنی دریایی که از پارس می رود یا سر میگیرد، نام دریای پارس آمده است. داریوش بزرگ پس از پایان کار کانال داریوش (سوئز)، دستور داد 5 کتیبه که متن های آن با یکدیگر تفاوت هایی داشته است، در 4 محل در درازنای مسیر کانال برپا کردند و بر روی آنها به خط مصری، پارسی،عیلامی و بابلی مطالبی درباره کندن کانال نوشته اند:
سنگ نبشته های کانال نیل به ترتیب عبارتند از:
1و2) سنگ نبشته های تل المسخوته (دو سنگ نبشته)
3) سنگ نبشته ی سراپه اوم
4) سنگ نبشته قبره یا شالوف
5) سنگ نبشته سوئز
مضمون این کتیبه ها با اختلافاتی تقریبا شبیه هم هستند و در آن ها از زمان داریوش بزرگ برای کندن کانال و روانه نمودن کشتی های ایرانی از دریای مدینترانه به دریای سرخ و سپس به دریای پارس حکایت شده است و همگی نشان از شکوه و قدرت جهانی داریوش بزرگ بر منطقه دارد.قدرتی که همه ملتها مختلف منطقه را که بالغ بر 30 کشور جهان آن روزگار میشود را با خردمندی و اندیشه نیک در جهت رفاه و آزادی ادیان و کردار اهورایی بر زیر چتر امپراتوری هخامنشی در آورد.از این روی این واقعه که برای نسختین بار در جهان صورت میگرفت و اندیشه های آزادیخواهانه و دموکراتیک در آن مطرح بود و توسط ایرانیان از خلیج فارس به کشورهای جنوب منطقه جاری شده بود این نام ( دریای پارس) برای ابدیت بر آن ماندگار شد و همه مورخین یونانی و عربی و غربی بر این نام تاریخی مهر تائید جهانی زده اند. از این روی داریوش بزرگ به عنوان نخستین نگاهبان دریای پارس شناخته شده است.همین نام دریای پارس متاسفانه پس از حمله اعراب به ایران به بحر فارس – بحر عجم – دریای فارس – بحر ایرانیان و در نهایت به خلیج فارس تغییر نام پیدا کرد و امروزه با پشتوانه این تغییرات در طول تاریخ - اعراب به خود اجازه چنین گستاخی را میدهند که باردگیر تغییری عجیب و تمسخر آمیز را موجب شوند و نامی جعلی و مضحک که تنها یاد و خاطره قرون بربریت اعراب حوزه جنوب خلیج فارس را تداعی میکند را بر این دریای کهن و باستانی ایران زمین که تاکنون هزاران ناو جنگی ارتش ایران باستان را در خود دیده است بگذارند و برایش تبلیغ این نام دروغین هزینه های میلیارد دلاری بکنند.
از زمان هخامنشيان و پیش از آن كشتيراني در درياي پارس وجود داشت. خليج فارس از همان زمان هم راه ارتباطي شرق به غرب بود. بزرگراه شاهي آن زمان از آسياي صغير تا شوش ادامه پيدا مي كرد و از شوش هم تا خليج فارس متصل مي شد. اين راه 2650 كيلومتر طول داشت.اردشير خداداديان دكتراي تاريخ باستان دانشگاه شهيد بهشتي در این باره میگوید : داريوش، اسكيلاكس اهل كاريز را مامور كرد تا از خليج فارس و اقيانوس هند تا درياي آفريقا را درنوردد و نقشه خليج فارس را تهيه كند.همه گمان مي كنند كه داريوش اين نقشه را براي لشگر كشي هايش مي خواسته اما اين نقشه ها بيشتر براي استفاده تجار و بازرگانان بود. اين نقشه ها تهيه شد تا نيرويي كه به عنوان پليس دريايي امروزه شناخته شده است در درياي پارس مستقر و امنيت و آرامش در راههاي دريايي خليج فارس برقرار شود. آنها يا در سواحل دريا مستقر مي شدند يا با كشتي و قايق مدت ها در دريا به سر مي بردند.»
پس از داريوش هم همه اقوام دنيا در پي دستيابي به اين دريا بودند. V در دوره اسكندر مقدوني نئارخ يوناني كار اسكيلاس را بار ديگر انجام داد. او افسر اسكندر بود و در فنون دريايي تبحر داشت. او با ناوگاني كه در اختيار داشت تا خليج فارس آمد و به نيروهاي اسكندر پيوست. نئارخ در مكتوباتش سواحل درياي پارس را زيبا و دلنشين توصيف كرده است. شعار تجار آن زمان هم اين بود كه خليج فارس نه تنها آبش آرام و دور از تلاطم است بلكه خود نيز آرام و امن است.

مورخي به نام "كلينيوس كوچك" هم خود به خليج فارس آمد و بي آنكه نئارخ را بشناسد حرف هاي اورا زده و از آبهاي درياي فارس به عنوان آبهايي آرام و با امنيت نام برده است. خداداديان دليل حمله يوناني ها به ايران را راهيابي به خليج فارس مي داند. «كساني كه گمان مي كنند يوناني ها به دليل تبليغ فرهنگ هلينيسم به ايران آمدند در اشتباهند. فقط آمريكا در اين زمان نيست كه مي خواهد به اين آب ها دسترسي داشته باشد. يوناني ها از زمان هخامنشيان به اين خليج دلبسته بودند. يوناني ها براي پيشرفت اقتصاد كشورشان مجبور بودند كه به آبهاي خليج فارس راه پيدا كنند.»
Vيوناني ها مي خواستند كالاهاي مصرفي خود را از شرق و از راه شاهي به كشورشان انتقال دهند. آنها كالاهايشان را از راه شاهي به سواحل درياي پارس مي فرستادند تا با كشتي آنها را به كشورشان بفرستند. خداداديان درباره تغيير نام اين خليج مي گويد:«منابع بسيار كهن يوناني پيش از هخامنشيان از درياي پارس اسم برده است. سارگون اول آشوري مي گويد "من مي خواهم از شمال تا جنوب بين النهرين را بگيرم و شمشير خونينم را در آبهاي خليج فارس فرو ببرم."

« ‌اين نكته را هميشه از من پرسيده اند كه آنهايي كه عناوين ديگري به كار مي بردند چه قصدي دارند. بايد گفت كه آنها خود به خوبي مي دانند كه اين خليج، فارسي است اما اسم مجعول ديگري را به كار مي برند. آنها يا ناآگاهانه يا مغرضانه اين نام ها را به كار مي بردند. تازه از دانشگاه برلن آلمان فارغ التحصيل شده بودم. در هفتمين همايش باستان شناسي ايران، ايرانشناس و شرق شناس دانشگاه هامبورگ، "وولف گانگ لينس"تغيير نام خليج فارس را غير علمي و ابلهانه و آن را نشان از تزوير در تاريخ دانست.<استاد دانشگاه شهيد بهشتي، تاريخ را قالبي مي داند كه تغيير عناوين در آن قالب كار آساني نيست.تاريخ درست در زمان خودش اين نام جاودانه را تحت عنوان خليج فارس ثبت كرده است. در منابع لاتيني خليج فارس با نام " ماري پرسي كوم "، در منابع يوناني "سينوس پرسيكوس"، امروزه هم كه آلمان ها آن را "پرزيشا گلف" مي نامند.

گردآوری و پژوهش : روزبه پارساپور از کانون پژوهشی خلیج فارس , برداشت اين جستار با ذكر نام و آدرس پايگاه آریارمن است .
 

vahid_007_006

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
«پژوهشنامه خليج فارس»، روشنگر ريشه‌هاي ايراني خليج فارس

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران (ايبنا)، دفتر نخست و دوم «پژوهشنامه خليج فارس» به تهيه‌كنندگي دكتر عبدالرسول خيرانديش و مجتبي تبريزنيا در يك مجلد و دفتر سوم آن در كتابي جداگانه به مناسبت برگزاري نخستين دوره جشنواره ملي كتاب خليج فارس به كوشش موسسه خانه كتاب منتشر شده است. اين مجموعه كتاب‌ها مقالاتي پژوهشي درباره پيشينه تاريخي خليج فارس را شامل مي‌شود و براي محققاني كه بخواهند در اين زمينه پژوهش كنند مطالبي روشنگر ارايه مي‌دهد.

دفتر نخست و دوم «پژوهشنامه خليج فارس» در بهار سال 1384، در قالب دو دفتر جداگانه و به عنوان ضميمه مجله «كتاب ماه تاريخ و جغرافيا» منتشر شد. در همين سال بود كه روز دهم ارديبهشت (به مناسبت سالروز اخراج پرتغالي‌ها از خليج‌فارس توسط صفويان) به عنوان «روز خليج ‌فارس» در تقويم كشور جاي گرفت. اين دو كتاب با عنوان «پژوهشنامه خليج فارس»، به صورت ضميه‌ كتاب ماه تاريخ و جغرافيا منتشر شده بود.

انتشار اين دو دفتر برآيند رويكرد «خليج‌فارس‌شناسي» با مباني علمي و مستند بود. ناياب شدن اين دو دفتر در كمتر از يك سال، نه تنها حكايت از وجود عطش براي دانستن درباره تاريخ ايراني خليج فارس داشت، بلكه ضرورت گام برداشتن بر اين مدار را نيز نشان مي‌داد. از اين رو همگام با اقدام خانه كتاب براي اعتلاي خليج‌ فارس و ارج نهادن به پژوهش‌هاي اين حوزه و برگزاري «جشنواره ملي كتاب خليج ‌فارس»، انتشار اين دو مجموعه در يك مجلد صورت گرفته است.

دفتر سوم «پژوهشنامه خليج فارس» نيز مشتمل بر 33 مقاله است. نخستين مقالات، مباحث بنيادين و كليات را دربرمي‌گيرد. سپس بيست و سه مقاله در زمينه تاريخ و باستان‌شناسي خليج‌فارس به ترتيب زماني قرار گرفته است. تسلسل زماني تنظيم اين بخش از مطالب مبتني بر دوره‌بندي تاريخ ايران است. سه مقاله در باب آيين‌ها و باورها و فرهنگ عامه مردم هرمزگان و چهار مقاله نيز در حوزه نقد و معرفي كتاب، بخش پاياني اين دفتر را تشكيل مي‌دهد.

مجتبي تبريز‌نيا درباره جلد سوم كتاب «پژوهشنامه خليج فارس» مي‌گويد: اهل نظر بر اين باورند كه پاسداري از نام، تاريخ و فرهنگ ايراني درياهاي جنوبي كشور، جز با پژوهش‌هاي علمي و مستدل حاصل نمي‌شود. از اين رو مجموعه حاضر بر آن است تا پژوهش‌هاي علمي و تحقيقات مستند انديشمندان ايراني را دستمايه شناسايي ريشه‌هاي ايراني خليج‌فارس كند.
 

vahid_007_006

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
وي مي‌افزايد: مقالاتي كه در اين دفتر گردآمده عموما تحقيقات جزئي‌نگر و روشمندند. از آوردن مقالاتي كه به مباحث عمومي و يا مطالب تكراري پرداخته‌اند، پرهيز شده است. بخشي از مقالات برآيند رساله‌هاي دكتري است كه تعدادي از آن‌ها به تازگي دفاع شده‌اند. مابقي نيز حاصل پژوهش‌هاي محققان جنوبي است كه بر زواياي تاريخ جنوب كشور آگاهند و به دليل زندگي در منطقه، از درك جغرافيايي بهتري نيز برخوردارند.

عبدالرسول خيرانديش در ديباچه جلد سوم كتاب «پژوهشنامه خليج فارس» مي‌‌نويسد: بسياري از نام‌هاي جغرافياي كشور عراق، ايراني‌اند. آثار ايراني از دوران هخامنشيان، اشكانيان و ساسانيان در دو سوي درياي پارس (خليج فارس و درياي عمان) به دست آمده و در كتيبه‌هاي باستاني از اين مناطق به عنوان بخشي از قلمرو حكومت‌هاي ايراني نام رفته است؛ آثار كشف شده از كاخ هخامنشيان بر ساحل خليج فارس (در شهر «برازجان» استان بوشهر) نشانه‌ وجود مراكز پر رونق بازرگاني از اين دوران بر ساحل خليج فارس و بالطبع فرمانروايي دريايي هخامنشيان بر درياي پارس بوده است.

وي مي‌افزايد: در كتيبه داريوش هخامنشي در بيستون به سرزميني به نام «ماكايين» به عنوان بخشي از شاهنشاهي هخامنشي اشاره شده كه منطبق با منطقه وسيعي از كشورهاي امارات متحده عربي، عمان و حتي بخش‌هايي از سيستان و كرمان بوده است. بازرگانان ايراني در دوره اشكاني در كنار يهوديان، يونانيان، عرب‌ها، سكاها و ديگران، تا بنادر جنوبي هند و كرانه جنوبي عربستان در سرزمين يمن كشتيراني مي‌كردند و به داد و ستد كالا با بازرگانان هندي، مصري، رومي، حبشي و چيني مي‌پرداختند، به روزگار ساسانيان نيز سواحل شرقي و جنوبي شبه جزيره عربستان بخشي از قلمرو ايران به‌شمار مي‌رفت.

علي شجاعي‌صائين، مدير عامل موسسه خانه كتاب نيز در پيشگفتار دفتر اول، دوم و سوم «پژوهشنامه خليج فارس» مي‌‌نويسد: خليج‌فارس به عنوان تمدني بزرگ و چهار راه شرق و غرب و نقطه اتصال و ارتباط بسياري از اقوام و ملل، همواره از موقعيتي ممتاز برخوردار بوده است. سواحل طولاني خليج فارس، دروازه‌اي گشوده ايران بر جهان است و به دليل امكانات فراوان و غني خود و نيز طبيعت متنوع و زيبايش، دريايي سرشار از نعمت و بركت را براي ايرانيان به ارمغان آورده است.

وي مي‌افزايد: كشف منابع نفتي و گازي در اين منطقه، گسترش ارتباطات بين‌المللي و سرانجام برنامه‌هاي استعماري قدرت‌هاي سلطه‌گر جهاني، در دو قرن اخير، بر اهميت استراتژيك خليج فارس افزوده و آن را به «سرزمين حياتي» و «قلب» جهان (هارتلند) بدل ساخته است.

مدير عامل موسسه خانه كتاب مي‌افزايد: كشورهاي استعمارگر با حضور نظامي سلطه‌جويانه خود و نيز با دامن زدن به سياست‌هاي تفرقه‌افكنانه، سعي در ملت‌سازي و دولتي‌سازي‌هاي بي‌پايه داشته‌اند. جعل حقايق تاريخي از سوي اين كشورها و قدرت‌هاي زورگو، زمينه‌اي شده است براي پايه‌گذاري سياست خشم و نفرت و جدايي در منطقه كه روح همزيستي مسالت‌آميز حاكم بر روابط ميان مردم را تهديد مي‌كند.

وي مي‌افزايد: در نقطه مقابل، شناخت واقعيت‌ها و حقايق تاريخي و دفاع علمي از آن‌ها، به ناكامي اين سياست‌ها، تثبيت آرامش و صلح در منطقه و به پيشرفت روزافزون مردم اين منطقه استراتژيك منجر مي‌شود و خون لازم براي حيات اقتصادي جهان امروز را به رگ‌هاي تشنه در اقصي نقاط جهان تزريق مي‌كند.
 

vahid_007_006

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
شکل گیری سامانه جدید امنیتی در خلیج فارس

شکل گیری سامانه جدید امنیتی در خلیج فارس

خلیج فارس از جمله مناطقی است که به دلیل وابستگی جهان به ذخایر غنی انرژی (نفت و گاز) سایر منابع و ثروت آن و نیز موقعیت استراتژیک در تحولات جهانی دارای اهمیت شایان توجهی است. به گونه ای که هر گونه رخداد امنیتی در منطقه خلیج فارس با امنیت بین المللی و امنیت جهانی ارتباط پیدا می کرند.
با فروپاشی نظام دوقطبی تصور می شود تهدید شوروی سابق از بین رفته در قالب موجود جای خود را به استقرار صلح بدهد اما تلاشهای آشکار ایالات متحده برای ایجاد نظم نوین جهانی منطقه خلیج فارس را - خلاء قدرت - (شوروی) با چالش های مختلفی مواجه ساخت. بطوریکه بعد از فروپاشی شوروی (1990) تلاش ایالات متحده برای تسلط هرچه بیشتر بر ذخایر استراتژیک منطقه دوچندان شد و رشد هژمونیک گرایی امریکا، وابستگی کشورهای عربی به این کشور رادرپی داشت.
پس از حمله نیروهای ائتلاف به رهبری امریکا به عراق و سرنگونی رژیم بعث تحت لوای «اشاعه دموکراسی» و «برقراری امنیت پایدار»، درمنطقه شاهد شکل گیری الگوی جدید امنیتی به محوریت غرب بودیم حضور نظامی و دخالت امریکا در ترتیبات امنیتی منطقه برهم زننده ثبات و منافع ملی ایران قلمداد می شود. بنابراین الگوی رفتاری ایران در این برهه را می توان به عنوان پاسخی به شرایط و شکل بندی امنیتی خلیج فارس دانست.
در این دوران، ایران با اجرای سیاست های منافع محور و تاکید بر اعتمادسازی در روند همکاریهای منطقه ای با کشورهای حوزه خلیج فارس تلاش نمود که از تــصاعد تنش های درون منطقــه ای جلوگیری کند. در این راستا ایران ضمن محکومیت تجاوز عراق به کویت و تاکید بر حاکمیت مستقل کشورهای منطقه توانست ضمن رفع هر گونه سوتفاهم موجود، زمینه را برای همکاریهای اقتصادی و امنیتی فراهم سازد. نمود عینی این همکاری را می توان در تعاملات سازنده تهران- ریاض مشاهده کرد. بطوریکه ایران و عربستان بعنوان دو کشور تأثیرگذار در حوزه خلیج فارس برای نخستین بار تمایل خویش را به عقد پیمان امنیتی نشان دادند. اما با توجه به نفوذ و سلطه بازیگران قدرتمند جهانی در منازعه ضد ایران، مخاطرات قابل توجهی را برای امنیت ملی ایران به همراه داشت.
از زمان سرنگونی صدام، حضور نظامی امریکا در منطقه و وابستگی کشورهای عربی از لحاظ تسلیحاتی، اقتصادی، نظامی، سیاسی و استراتژیک خلیج فارس را تحت تأثیر مولفه های غربی و غرب گرایی قرار داده است. نشانه های یاد شده را می توان در مولفه هایی از جمله پایگاه های نظامی، قراردادهای امنیتی، نیروهای نظامی، ملاحظه گری سیاسی و الگوهای تحقق اهداف امنیتی امریکا مشاهده نمود.
بعد از فروپاشی رژیم بعث، دولتمردان کاخ سفید سرمست از پیروزیهای جدید در منطقه تلاش کردند که با ارایه الگوی جدید امنیتی متشکل از کشورهای حوزه خلیج فارس، مصر و سوریه در قالب 2+6 ضمن تثبیت اوضاع امنیتی منطقه، شرایط را برای انزوای سیاسی و اقتصادی ایران فراهم سازند، ولی این پیمان بدلیل اختلافات درونی کشورهای منطقه و ناتوانی سوریه ومصر در شکل دهی الگوی جدید ترتیبات امنیتی با شکست روبروگشت با این وجود، کشورهای غربی سعی نمودند که اهداف خود را بر اساس شکاف های منطقه ای، اعمال نمایند. آنان براین امر واقف اند که بدبینی قابل توجهی در روابط کشورهای عربی و ایران وجود دارد لذا با ادعای واهی از جمله تلاش ایران برای دستیابی به تسلیحات اتمی چنـین وانمود کردند که ایران امنیت منطقه را در خطر آشکار قرار داده است. متاسفانه فضاسازهای رسانه ای غرب کارساز واقع شد. بطوریکه اعراب با تهدیدآمیز خواندن فعالیت های صلح آمیز ایران خواستار توقف این فعالیت ها شدند.
در چنین شرایطی امکان واحتمال برقرای امنیت منطقه ای(بدون دخالت نیروهای خارجی) مسیر نبود. از این رو اصلی ترین هدف استراتژی ایران را می توان بازسازی شکاف ها از طریق کنترل و مدیریت بحران دانست. شرایط جدید باعث شد که ایران تعاملات گسترده سیاسی واقتصادی را با کشورهای حوزه خلیج فارس در دستورکارخویش قرار دهد و حتی برای ایجاد سیستم جدید امنیتی منطقه و رفع هر گونه تعارض درون منطقه ای، پیشنهاد پیوستن به شورای همکاری خلیج فارس را نیز ارایه دهد. استراتژی جدید تحت عنوان تعامل ســازنده با اعراب را باید در ادامه سیاست تنش زدایی و اعتماد سازی دانست.
ایــران در قالب این استراتژی سعی نمود که کشورهای حوزه خلیج فارس را به این باور برساند. که اولاً هیچ گونه تهدید امنیتی از ناحیه ایران متوجه آنها نیست و ثانیاً این باور را پیدا کنند که هر نوع خطر برای امنیت ایران، مخاطره وتهدیدی برای کل امنیت کشورهای منطقه است.بر این اساس ایران نا امنی موجود در منطقه را به وجود نیروهای خارجی ارتباط می دهد و گسترش همکاری های اقتصادی را پایه ای برای شکل گیری همکاری ها و تعاملات منطقه ای می داند.
زمینه های تعامل منطقه ایایران و کشورهای منطقه در شرایطی به یک الگو و تعامل سازنده خواهند رسید که دید و منافع مشترک داشته باشند. در این میان اسلام و ارزشهای والای آن به عنوان هویت مشترک کشورهای منطقه در مقابل فزون طلبی های غرب محسوب می شود، مخرج مشترک منافع ملی کشورهای منطقه، تهدیدی بنام غرب است که تحت عنوان مقابله با «اسلام گرایی» صورت می گیرد. در این شرایط تهدید مشترک، بنیان های مشترکی را برای همکاری درون منطقه ای فراهم ساخته است.
در وضعیت موجود، الگو موثر و مطلوب ایران برای ایفای نقش موثر در خلیج فارس براساس الگوی مشارکتی «برابر و هم وزن» صورت می گیرد که به مفهوم حداکثر سازی قدرت منطقه ای در مقابل حداقل سازی عناصر مداخله گرای خارجی است. این الگو به مفهوم هژمونیک گرای ایران وتحمیل خواسته به کشورهای منطقه نیست بلکه تعمیم منافع مشترک و ایجاد وابستگی منطقه ای برای احراز از هرگونه شکل گیری الگوی غربی است.
امر مبرهن این است که الگوی رفتاری امریکا و تلاش برای ایجاد امنیت یکجانبه بدون حضور بازیگران تأثیرگذار مثل ایران نمی تواند کمکی به امنیت منطقه داشته باشد از اینرو در شرایط فعلی کشورهای منطقه با اتکا به توانمندیهای داخلی و منطقه ای خویش با مشارکت و همکاری بیشتر راه را برای امنیت سازی و ائتلاف فراهم سازند. بنظر می رسد که امنیت منطقه خلیج فارس بدلیل اختلافات مرزی و سرزمینی و نیز در هم تنیدگی فرهنگی و سیاسی با چالش جدی مواجه است.
از سوی دیگر ورود عناصر مداخله گر و ناهمگون به سیستم منطقه تداوم مناقشات را در پی داشته است. الگوی مطلوب برای امنیت منطقه در چنین شرایط شکننده توجه کنش گران محلی به همکاری متقابل و چند جانبه برای نیل به امنیت مشاع می باشد.
در امنیت مشاع هر یک از بازیگران براساس توانمندیهای خود مبادرت به همکاری امنیتی می نمایند. به نظر می رسد که با کاهش ذخایر نفتی جهان، اهمیت اقتصادی منطقه برای قدرت های بزرگ دو چندان گردد. لذا قدرت های مداخله گر خارجی با بهره گیری از بسترهای فرهنگی و سیاسی و اختلافات قومی همچنان در راستای ایجاد تنش و حضور دائمی در منطقه فعالیت کنند. در این میان منافع کشورهای ساحل خلیج فارس ایجاب می کند با تشکیل نهادها و سازمان های دولتی و غیردولتی به صورت دوجانبه و چند جانبه ضمن حذف نقش منفی بیگانگان در شکل گیری ترتیبات جدید امنیتی از حقوق کلیه کشورها دفاع کنند.
 

vahid_007_006

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نشست خليج فارس، پيامي واضح براي برخي ياوه گويان
عضو کميسيون امنيت ملي و سياست خارجي با اشاره به سفر اعضاي اين کميسيون به استان هرمزگان در 22 و 23 ارديبهشت، گفت: سفر اعضاي اين کميسيون به استان هرمزگان و بازديد از مرزهاي آبي ايران در اين منطقه استراتژيک، پيام قاطع و روشني به ياوه گويان منطقه خواهد بود. "مصطفي کواکبيان" در گفت وگو با خانه ملت، گفت: با توجه به تحولاتي که در منطقه خاورميانه و کشورهاي عربي حاشيه جنوبي خليج فارس شاهد هستيم و اتهامات بي اساسي که از سوي برخي از حاکمان مرتجع اين کشورها به ايران نسبت داده شده است وهمچنين بيانيه هاي تکراري و بدون منطق شوراي همکاري خليج فارس عليه ايران، اعضاي کميسيون امينت ملي و سياست خارجي مجلس در سفري به استان هرمزگان جلساتي را در اين استان برگزار خواهند کرد. نماينده سمنان و مهديشهر در مجلس افزود: صيانت از نام فارس براي خليج هميشگي فارس وظيفه تک تک هم وطنان است و در اين راستا اعضاي اين کميسيون با برگزاري جلسات در استان هرمزگان و بازديد از جزاير ايران در تنگه هرمز پيام قاطع و روشني را به ياوه گويان منطقه ارسال خواهند کرد. وي با اشاره به سفر اعضاي کميسيون امنيت ملي مجلس در 22 و 23 ارديبهشت به استان هرمزگان خاطرنشان ساخت: بازديد از مرزهاي آبي کشور در اين استان و بررسي تمهيدات امنيتي کشور در اين منطقه مهم و استراتژيک از ديگر موضوعات مورد توجه اعضاي اين کميسيون در اين سفر خواهد بود. کواکبيان با تاکيد بر نتايج مثبت اين نشست افزود: مطرح شدن مباحث مختلف در رابطه با تمهيدات امنيتي کشور در خليج فارس و بيان نقطه نظرات مختلف اعضاي کميسيون به طور حتم نتايج مثبتي در برخواهد داشت. عضو کميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس شوراي اسلامي خاطر نشان ساخت: جمهوري اسلامي ايران با رعايت اصول حسن همجواري در رابطه با همسايگان خود در حاشيه جنوبي خليج فارس به طور جدي نسبت به امنيت اين منطقه استراتژيک حساس بوده و معتقد به همکاري همسايگان براي تامين امنيت اين منطقه استراتژيک است
 

vahid_007_006

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تجليل از پژوهشگران، گامي موثر براي توسعه مطالعات خليج فارس

تجليل از پژوهشگران، گامي موثر براي توسعه مطالعات خليج فارس

محمدرضا حافظ‌نيا، برگزيده مشترك گروه جغرافياي نخستين جشنواره ملي كتاب خليج فارس، گفت: كتاب‌هاي ترجمه و تأليفي كه در حوزه خليج فارس‌شناسي منتشر شده‌اند، مفيدند اما كافي نيستند و تجليل از نويسندگان و پژوهشگران خليج فارس مي‌تواند گام موثري براي توسعه مطالعات خليج فارس باشد./
دکتر محمدرضا حافظ‌نيا، برگزيده مشترك گروه جغرافياي نخستين جشنواره ملي كتاب خليج فارس در گفت‌و‌گو با خبرگزاري کتاب ايران (ايبنا) اظهار داشت: حوزه خليج فارس بسيار گسترده است و يك منطقه ژئوپلوتيكي محسوب مي‌شود. خليج فارس قلب انرژي فسيلي جهان و سرنوشت ميلياردها انسان با اين فضا پيوند خورده است.

وي كه كتاب «خليج فارس و نقش استراتژيك تنگه هرمز» او در نخستين جشنواره ملي كتاب خليج فارس برگزيده مشترك گروه جغرافيا در بخش تأليف شد، در ادامه سخنانش گفت: خليج فارس منطقه كليدي در سرنوشت جهان است و بخش عمده سياست‌هاي جهاني تحت تأثير اين منطقه قرار دارد.

حافظ‌نيا يادآور شد: منطقه خليج فارس و فضاي آن در قلمرو مالكيت، حاكميت و صلاحيت ايران است و براي ايران يك منطقه كليدي محسوب مي‌شود. همچنين رزق و روزي بخشي ازملت ايران و ارتباط كشورمان نيز با سيستم بين‌المللي از اين منطقه انجام مي‌شود.

حافظ‌نيا به كتابي كه در دست نگارش دارد نيز اشاره كرد و گفت: كتاب ديگري در اين زمينه در دست نگارش دارم و عنوان آن را «مطالعات منطقه‌اي خليج فارس» نهاده‌ام. اين كتاب كار مشتركي با دكتر حسين ربيعي است و در چارچوب يكي از دروس مصوب شوراي عالي برنامه‌ريزي، تحت همين نام تدوين شده است. «مطالعات منطقه‌اي خليج فارس» در واقع كتاب درسي است و دانشجويان رشته‌هاي جغرافيا را دربرمي‌گيرد و قرار است كه انتشارات سمت آن را منتشر كند.

كتاب «خليج فارس و نقش استراتژيك تنگه هرمز» در 9 بخش تنظيم شده است، بخش نخست، به لحاظ ارتباط مسايل منطقه خليج فارس با تنگه هرمز، به بررسي اجمالي وضعيت اقتصادي، اجتماعي، سياسي و امنيتي منطقه خليج فارس و هر يك از كشورهاي حاشيه آن اختصاص يافته است. بخش دوم به بررسي اهداف قدرت‌هاي جهاني در منطقه استراتژيك خليج فارس و تنگه هرمز مربوط است.

در بخش سوم، موقعيت، مشخصات طبيعي، حدود تنگه هرمز و جزاير پيرامون آن بيان شده است. بخش چهارم نيز به جغرافياي تاريخي و سير چرخش حاكميت بر تنگه هرمز تا امروز مي‌پردازد. بخش پنجم، به بررسي نقش ارتباطي ـ اقتصادي تنگه هرمز و ميزان وابستگي كشورهاي منطقه خليج فارس به آن، اختصاص يافته است و با نگاهي كلي به پديده مناطق و بنادر آزاد صنعتي و تجاري در منطقه خليج فارس و رابطه آن با تنگه هرمز، رابطه تنگه هرمز با اقتصاد جهاني و صدور و فروش نفت را به عنوان شاهرگ تزريق خون به اقتصاد جهاني تبيين مي‌كند.

بخش ششم كتاب، به بررسي سياست‌ها، طرح‌ها و اقدامات دولت‌هاي منطقه خليج فارس در زمينه چندگانه كردن مجاري حمل نفت و كالا و تأثير آن بر اهميت تنگه هرمز اختصاص يافته است. در بخش هفتم، جايگاه تنگه هرمز در حقوق بين‌الملل درياها مطابق كنوانسيون 1982 و حدود حاكميت دولت‌هاي ساحلي آن يعني ايران و عمان مشخص شده و پيامدهاي اجرايي كنوانسيون مزبور بر ميزان حاكميت دولت‌هاي ساحلي مورد توجه قرار گرفته است.

در بخش هشتم، به تنگه هرمز از حيث سياسي و نظامي توجه شده و جنبه‌هاي ژئواستراتژيك تنگه و نگرش استراتژي‌هاي بحري و بري آن بررسي شده است و پس از مطالعه ژئوپلوتيك تنگه هرمز، به نقش آن در موازنه منطقه‌اي و جهاني اشاره شده است. در بخش نهم هم، با تكيه بر مباحث و تجزيه و تحليل‌هاي فصول گذشته، از مجموع آنها نتيجه‌گيري و پس از بحث در هر مورد پيشنهادهايي نيز ارايه شده است.

دکتر محمدرضا حافظ‌نيا در سال 1334 در روستاي خُراشاد بيرجند متولد شده است. او در سال 1367 به عنوان مربي در دانشگاه تربيت مدرس به کار مشغول شد و در سال 1370 به رتبه استادياري و در سال 1378 به رتبه دانشياري و سال1382 به رتبه استادي ارتقاء يافت. تدوين و انتشار 13 جلد كتاب ( دو مورد به زبان انگليسي )، اجراي 9 طرح تحقيقاتي و پژوهشي، چاپ و نشر 60 مقاله علمي ـ پژوهشي در مجلات علمي معتبر داخل و خارج از كشور، ارايه 50 مقاله علمي در همايش‌ها و كنفرانس‌هاي علمي داخلي و بين‌المللي، چاپ و نشر حدود 130 مقاله متنوع در فصلنامه‌ها، ماهنامه‌ها و نشريات مختلف از جمله فعاليت‌هاي اوست. حافظ‌نيا در سال 1385 به عنوان «استاد نمونه» برگزيده شد و علاوه بر آن، عنوان پژوهشگر برتر ايران در حوزه علوم انساني را هم از آن خود كرد.

مراسم پاياني نخستين جشنواره ملي كتاب خليج فارس، شنبه (3 ارديبهشت) در بندرعباس برگزار و از حافظ‌نيا با ارايه تنديس جشنواره (رئيسعلي دلواري) و لوح تقدير سپاسگزاري شد.
 

vahid_007_006

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
شعار زدگي براي نام خليج فارس پسنديده نيست
پيروز مجتهدزاده، برگزيده حوزه جغرافيا در نخستين جشنواره ملي كتاب خليج فارس، گفت: مگر ترديدي در نام خليج فارس وجود دارد كه برخي مي‌گويند «خليج هميشه فارس»! بكار بردن اين واژه‌ها براي نام خليج فارس نوعي شعار زدگي است و در روابط خارجي ايران تأثير مطلوبي ندارد./
دکتر پيروز مجتهدزاده، برگزيده مشترك گروه جغرافياي نخستين جشنواره ملي كتاب خليج فارس، در گفت‌و‌گو با خبرگزاري کتاب ايران (ايبنا) گفت: خليج فارس مورد علاقه همه ايرانيان و روزي را به خليج فارس اختصاص دادن بسيار پسنديده است.

وي كه كتاب «خليج فارس، كشورها و مرزها»‌ ي او برگزيده نخستين جشنواره ملي كتاب خليج فارس شد، افزود: نيازي به گفتن "خليج هميشه فارس" نيست زيرا خليج فارس در اسناد و منابع كهن نيز پارسي بودنش اثبات شده و ما هنگامي كه بر اين نكته پافشاري مي‌كنيم اين ترديد را به وجود مي‌آورد كه مگر خليج فارس قرار بود فارس نباشد!

مجتهدزاده خاطرنشان كرد: كساني كه اينگونه شعار مي‌دهند كمي مطالعه كنند و هويت تمدن و فرهنگ ايراني را دريابند. استفاده از اين شعارها واكنش خوبي ندارد و باعث تيرگي روابط‌ ايران با خارجيان مي‌شود. همچنين بايد توجه داشت كه مطالعات دقيق تاريخي نسبت به خليج فارس از اهميت بسزايي برخوردارند.

وي افزود: تا كنون علاقه به برگزاري جشنواره‌‌هاي خليج فارس به صورت پراكنده و گاه خودسرانه خودنمايي مي‌كرد و گاه اين ابراز علاقه باعث دردسرهاي ملي مي‌شد و مي‌توانست سوءاستفاده ايجاد كند. اما برگزاري جشنواره ملي كتاب خليج فارس با توجه به علمي بودنش مي‌تواند از بسياري مشكلات جلوگيري كند.

اين كارشناس سياسي حوزه خليج فارس در ادامه سخنانش گفت: تا آنجا كه اسناد تاريخي نشان مي‌دهند، خليج فارس پيوسته بخش پراهميتي از جهان بوده است. تاريخ‌نويسان و باستان‌شناسان معتقدند كه تمدن بشري در نزديكي اين دريا پديد آمده است.

وي به كتاب «خليج فارس، كشورها و مرزها» اشاره كرد و افزود: روي سخن اين كتاب با ايرانيان است كه بايد حقايق گذشته خليج فارس را بدانند و به ديگران بياموزانند، با اين اميد كه خود، كشور خود و منافع ملي كنوني را فداي مسايل گذشته نسازند و براي دسترسي آگاهانه به اين همكاري و امنيت ايراني عربي در خليج فارس كوشش كنند.

مجتهدزاده يادآور شد: اين كتاب اسناد و مداركي پر اهميت را براي نخستين‌بار منتشر مي‌كند، اسناد و مداركي كه پرده از اسرار استراتژي انگليسي؛ «فارسي‌زدايي خليج فارس» بر مي‌دارد، استراتژي استعماري كه برخي سياست‌هاي منطقه‌اي در ميانه قرن بيستم از بريتانيا ميراث برده و تا پايان اين قرن ادامه دادند.

وي افزود: اين كتاب نشان مي‌دهد كه ايران و ايراني در درون مرزهاي كنوني خود در خليج فارس آسوده زندگي مي‌كنند و به سرزمين ديگران چشم‌داشتي ندارند، ولي از مرزها و مايملك خود سرسختانه دفاع خواهند كرد.

بخش نخست كتاب «خليج فارس، كشورها و مرزها» به كليات جغرافياي سياسي و جغرافياي تاريخي خليج فارس مي‌پردازد و بخش دوم به چگونگي پيدايش كشورها و مرزها در منطقه اختصاص دارد.

بخشي از اين كتاب به بررسي اوضاع كشورهاي خليج فارس اختصاص دارد و نشان مي‌دهد كه بررسي و مطالعه شكل‌گيري‌هاي سياسي، اقتصادي و استراتژيك هر يك از كشورهاي عضو شوراي همكاري خليج فارس (عمان، امارات متحده عربي، عربستان سعودي، قطر، بحرين و كويت) در دهه 1970 از آن روي صورت گرفته كه با خروج بريتانيا از خليج فارس در سرآغاز آن دهه، اين كشورها گام به زندگي سياسي تازه‌اي در منطقه گذاشتند و بناي شخصيت سياسي و حكومتي كنوني خود را در آن دهه بنياد نهادند.

دکتر پيروز مجتهدزاده» در 20 بهمن سال ۱۳۲۴ خورشيدي در شهرستان نور متولد شد. وي تحصيلات ابتدايي را از زادگاهش و در مدرسه داريوش شروع کرد. مدرسه‌اي که پدرش آن را افتتاح کرد و خود مدير آن بود. مجتهدزاده تا کلاس يازده در نور ماند و پس از آن به سال 1344، با مساعدت پدر و همراه برادرش راهي تهران شد. وي در سال ۱۳۵۰، از دانشگاه تهران فارغ التحصيل شد و دکتر عاليخاني، رييس دانشگاه براي تشويق او شرايط سفري به شيخ‌نشين‌هاي خليج فارس را برايش فراهم کرد، زيرا براي او جالب بود که دانشجوي سال سوم، کتاب «جغرافياي تاريخي شيخ‌نشين‌هاي خليج فارس» را تأليف کند.

مجتهدزاده پس از فارغ‌التصيلي از دانشگاه تهران، براي ادامه تحصيل به دانشگاه لندن، دانشگاه منچستر و سپس به دانشگاه آکسفورد رفت. وي درسال‌۱۹۷۶فوق ليسانس جغرافياي سياسي را از دانشگاه منچستر و دکتري را در گرايش جغـرافياي سياسي و ژئـوپوليتيک در دانشگاه لنـدن در سال‌ ۱۹۹۳ دريافت کرد.

وي همچنين دکتري ديگرش را در جغرافياي سياسي خليج فارس در دانشگاه آکسفورد در سال‌ ۱۹۷۹ دريافت كرد. مجتهدزاده،اکنون با سمت دانشيار در رشته جغرافياي سياسي دانشگاه تربيت مدرس مشغول به تدريس است. وي علاوه بر عضويت در فرهنگستان زبان و ادب فارسي در چندين مؤسسه پژوهشي بين‌المللي نيز عضويت دارد كه از جمله آنها بنياد پژوهشي يوروسويك و انجمن مطالعات ايران معاصر است.

«حاکميت ايران بر جزاير تنب و ابوموسي»، «جغرافياي سياسي و ژئوپوليتيک»، «نام خليج فارس در درازاي تاريخ»، «امنيت و مسائل سرزميني در خليج فارس (جغرافياي سياسي دريايي)»، «خليج فارس كشورها و مرزها»، «کشورها و مرزها در منطقه ژئوپوليتيک خليج فارس» و «جغرافياي تاريخي خليج فارس» و... از جمله آثار علمي و تحقيقاتي مجتهدزاده در حوزه خليج فارس اند.

مراسم پاياني نخستين جشنواره ملي كتاب خليج فارس، شنبه (3 ارديبهشت) در بندرعباس برگزار و از مجتهدزاده تقدير شد.
 

vahid_007_006

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سرلشگر صفوی:کشور بدون خلیج فارس مفهومی نداردبه گزارش خبرنگار ستاد خبری همایش، سردار سرلشگر پاسدار دکتر رحیم صفوی دستیار و مشاور مقام معظم رهبری در اولین نشست خلیج فارس؛ طرح تدوین دانشنامه پیرامون موضوع جایگاه خلیج فارس در تحولات استراتژیک جهان سخنرانی کرد.
وی گفت:«خلیج پارس، با نام ایران برای همیشه تاریخ گره خورده است و جمهوری اسلامی تضمین کننده ثبات خلیج فارس و آرامش در این منطقه است.»
صفوی با بیان اینکه جایگاه خلیج فارس در تحولات استراتژیک جهان در قرن حاضر متفاوت از قرون گذشته است، اظهار داشت:«یک تغییر اساسی در مشخصه های استراتژیک محیط بین المللی به وجود آمده و خلیج فارس را از مختصات جهانی آن کاملا متمایز می سازد و آن حرکتهای شتاب دار و تغییرات و تحولات قرن حاضر است که فراتر از رقابتهای ژئوپلیتیکی است.»
مشاور مقام معظم رهبری در ادامه با بیان اینکه الگوی موازنه قوا در نظام بین المللی دوران قدیم عمدتا بر اهداف ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک دوران جنگ سرد همراه بود، گفت: «بین قدرتهای مسلط جهانی یعنی شوروی سابق و آمریکا رقابتهای شدید ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک وجود داشت.»
وی افزود:« مشخصه جدید این رقابت این است که الگوی برخورداری ایدئولوژیکی فراتر از طرحهای ژئوپلتیک در حال عمل کردن است و برخوردها جنبه فرهنگی و تمدنی پیدا کرده است و توسعه حوزه های ژئواکونمیکی جهانی بر ماهیت ژئوپلیتیکی آنها غلبه یافته و قدرتهای جهانی سعی می کنند با این نگرش معماری و مهندسی استراتژیک جهانی را طراحی کنند.»
صفوی تصریح کرد:« طرحهایی که برای مناطق سیاسی جدید همچون خاورمیانه جدید تدوین می کنند بیانگر مفاهیم جدیدی از قدرت، سیاست، فرهنگ و امنیت است .»
فرمانده سابق سپاه پاسداران اظهار داشت:«برخی از قدرتهای جهانی معتقدند که شرایط جدید بین المللی در حال تغییر و تحول قدرت و به صورت سیال و گذراست. که همین متفکران معتقدند که هم اکنون 6 فضای استراتژیک برای جهان معاصر متصور است.»
وی این شش فضا را اینگونه بیان کرد:«اول ادامه وضع فعلی، دوم تک قطبی شدن جهان، دیگری تشکیل قطبهای قدرت منطقه ای که ایران یکی از آنهاست که به حول و قوه الهی هم با قدرت ایدئولوژیکی و هم سیاسی به این سمت حرکت می کنیم، همچنین شکل گیری پیمان شانگهای اگرچه اول ماهیت اقتصادی داشت اما هم اکنون به سمت امنیتی شدن حرکت می کند، شکل چهارم تشکیل قدرت قاره ای، پنجم چند قطبی شدن جهان و ششم جنگ تمدنهاست.»
صفوی ادامه داد:«در بخش چند قطبی جهان برخی از متفکران اینگونه می گویند که جهان اسلام با ظرفیت بالایی که از نظر ژئوپلیتیکی، ژئوکالچر و ژئواکونومیک دارد دارای این استعداد است که تبدیل به یک قدرت بزرگ جهانی شود.»
وی تاکید کرد:«به نظر می رسد طی چند دهه آینده مهمترین منطقه استراتژیک جهانی، خلیج فارس و کشورهای پیرامون آن به هارت لند جهانی تبدیل شوند.»
مشاور مقام معظم رهبری در ادامه با اشاره به عوامل ایجاد این هارت لند جهانی اظهار داشت:«اولین عامل موقعیت منحصر به فرد جغرافیای منطقه خلیج فارس است که محور ارتباطی اروپا، آفریقا، آسیای جنوب غربی را تشکیل می دهد.»
وی دومین عامل را ذخایر استراتژیک نفت و گاز عنوان کرد و گفت:«تا سال 2005، 62 الی 65 درصد ذخایر نفتی اثبات شده جهانی و 42 درصد ذخایر گازی اثبات شده جهانی در این منطقه قرار داد که از نظر نفت عربستان با 22 درصد مقام اول، ایران مقام دوم، عراق مقام سوم و کویت مقام چهارم و از نظر ذخایر گازی ایران مقام اول و قطر مقاوم دوم را دارد.»
صفوی افزود:«سومین عامل موقعیت ژئوکالچر است که قلب اعتقادی جهان اسلام، مکه و مدینه و قلب سیاسی جهان اسلام را جمهوری اسلامی ایران تشکیل می دهد که با توسعه فرهنگ اسلام سیاسی و مخالفت با ظلم و زور و رژیمهای استکباری آمریکا و صهیونیستی این ایدئولوژی اسلام سیاسی را به کل منطقه خاورمیانه توسعه می دهد.»
سردار سرلشگر پاسدار دکتر رحیم صفوی، اهمیت چهارم این منطقه را حمل و نقل جهانی کشتیرانی و تجاری دانست.
وی همچنین عدم ثبات سیاسی در کشورهای منطقه و بازار مصرف کالا را عوامل پنجم و ششم دانست.
رحیم صفوی در جمع بندی سخنان خود، تأکید کرد:«منطقه خلیج فارس به عنوان قلب جهان اسلام و ایدئولوژی نجات بخش برای همه بشریت است و با داشتن بالاترین ذخایر نفت و گاز از اهمیت استراتژیک برخوردار است.»
وی با اشاره به فرهنگ و تمدن چند هزار ساله ایران، اظهار داشت:« ایران کشوری کهن از نظر علم و تمدن و مدنیت است و این کشور بدون خلیج فارس مفهومی ندارد. خلیج پارس، با نام ایران برای همیشه تاریخ گره خورده است.»
وی تصریح کرد:«جمهوری اسلامی با داشتن یک حکومت سیاسی مقتدر بر پایه مردمسالاری دینی در این منطقه حضور دارد و تغییر و تحولی رخ نمی دهد بدون آنکه سهم ایران را در نظر بگیرند. ایران قدرت بزرگ و برادر بزرگ این منطقه است و سهم اساسی را برای شکل گیری این منطقه در تضمین ثبات آن داراست.»
رحیم صفوی خاطرنشان کرد:«امیدوارم قدرتهای فرامنطقه ای که سالهاست به ذخایر نفت و گاز آن چشم دوخته اند کاملا درک کنند که جمهوری اسلامی تضمین کننده ثبات خلیج فارس و آرامش در این منطقه است و هیچ قدرتی حتی فرامنطقه ای نمی تواند ملاحظات خود را با زور و لفظ نظامی گری اعمال کند بلکه امنیت با حضور ایران و کشورهای منطقه و بدون حضور نیروهای اشغالگر تضمین خواهد شد.»
 

vahid_007_006

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
فروپاشی فرهنگ در حاشیه خلیج فارس از عربی تا غربی

فروپاشی فرهنگ در حاشیه خلیج فارس از عربی تا غربی

خلیج فارس این آبراه مهم جهانی در چند سال گذشته به شدت درگیر و دار جریان‌های سیاسی‌، اقتصادی و حتی فرهنگی منطقه قرار گرفته است و هرازچند گاهی شاهد تحولات مختلفی در این منطقه و کشورهای حاشیه آن هستیم، منابع عظیم نفتی و فسیلی این منطقه از یک طرف و نقاط حساس امنیتی در این آبراه جهانی ازسوی دیگر اهمیت این منطقه را دو چندان کرده است.
علاوه براین وقوع جنگ‌های منطقه‌ای همانند حمله آمریکا به عراق و افغانستان و درگیری‌های مختلف بین عربستان و یمن باعث شده است که منطقه خلیج فارس از لحاظ امنیتی به یک منطقه استراتژیک و حساس تبدیل شود که کوچک‌ترین تحرک کشورهای حاشیه خلیج فارس موجب واکنش‌های جدی از طرف کشور‌های دیگر خواهد شد.
اهمیت مسائل پیرامون خلیج فارس و روابط ایران با کشورهای حاشیه این آبراه جهانی موضوع مصاحبه ما با دکتر صباح زنگنه کارشناس مسائل بین‌المللی است.
*آقای دکتر! در حال حاضراصل و اساس واژه خلیج‌عربی و منبع آن برای بسیاری ازافراد ناشناخته است‌، به طور کلی این واژه از کجا وارد زبان‌ها شد که درحال حاضر در بین کشور‌های عربی نقل می‌شود؟
خلیج فارس به عنوان یک منطقه استراتژیک و حساس دارای مباحث مختلفی در حوزه‌های امنیتی، سیاسی، تاریخی و جغرافیایی است که در خصوص هر کدام از این موارد بحث‌های مختلفی وجود دارد که می‌توان مورد مطالعه و تحقیق و پژوهش قرارداد،اما موضوعی که این روزها باید بیشترمورد توجه قرارگیرد، این است که این دریا و گذرگاه آبی بسته با چه وضعیتی باید در منطقه باشد‌، محل نزاع و درگیری و یا به عنوان جایگاه رشد وتعالی و توسعه مد نظر باشد.
باید به این نکته اشاره کنم که منطقه خلیج فارس وکشورهایی که به نوعی وارد درگیری‌های مختلف دراین منطقه می‌شوند، ناشی از این موضوع است که اغلب مناطق خلیج فارس و خاورمیانه متأثر از معادلات بین‌المللی است و کمتر به فکر ایجاد معادلات مستقلی بودند.
یکی از نمونه‌های بارز این موضوع را هم می‌توان به مباحث پیرامون خلیج فارس و نام این آبراه بزرگ جهانی اشاره کرد.برای اولین بار واژه خلیج عربی توسط جمال عبدل ناصر به کار رفت‌، با وجود اینکه همین شخص در سخنرانی‌های دیگری که نوارهای آن موجود است‌، به صراحت به نام صحیح خلیج فارس اشاره داشته است‌، اما به دلایل سیاسی روز آن زمان و درگیری‌های جمال عبدل ناصر با رژیم شاه و به منظورجذب کشورهای عربی حاشیه جنوب خلیج فارس وارد این عرصه می‌شود و چنین عبارتی را به کار می‌برد. ادامه مطلب...

در طول تاریخ نام‌گذاری‌ها به این صورت نبوده که بنا برتحولات سیاسی روز، یک دهه‌، یا یک سده شکل بگیرد و به واسطه یک تحول سیاسی نام محلی تغییرکند و به طور کلی نامگذاری‌ها برای هزاران سال تداوم پیدا می‌کند.
*دراین شرایط باید چه اقدامی در دستورکار دیپلماسی ایران قراربگیرد؟
من معتقد هستم که مباحث را با کشورهای منطقه از این مرحله باید خارج کرد و به مرحله دیگری با طرح‌های مختلف گام برداشت. ماندن کشور‌های عربی در اینگونه مباحث باعث عقب ماندگی آنها و سوء استفاده کشورهای بزرگ خواهد شد.
بهتر است از طرف نیروهای علاقه مند به منافع منطقه‌ای طرح همکاری منطقه‌ای مد نظر باشد و از هیجانات زودگذر و از هیجانات حساب نشده هم باید پرهیز کرد و منطقه را به سمت همکاری و توسعه جلو برد و برای جمهوری اسلامی ایران با توجه به اینکه کشور بزرگ و قدرتمند منطقه به حساب می‌آید و تاریخ و فرهنگ کهن و گسترده‌ای به همراه نیروی انسانی مستعد و توانمندی دارد این امکان فراهم است که نقش بسزایی در پیشرفت و توسعه منطقه خلیج‌فارس با همکاری کشور‌های همسایه داشته باشد.
*در چند سال گذشته به کاربردن واژه خلیج عربی در بین کشورهای منطقه به خصوص عرب‌ها بسیار گسترش پیدا کرده است و در حال حاضر هم در تمامی پروازهای عربی منطقه در مانیتورهای داخل هواپیما از واژه خلیج عربی استفاده می‌شود، از دیدگاه شما نام بردن از خلیج عربی به جای خلیج فارس چه منافعی برای کشورهای عربی منطقه دارد؟
باید توجه داشته باشیم که حتی مانیتورهای داخل این هواپیماها هم توسط کشورهای عربی ساخته نمی‌شود و این کشور‌ها با یک معضل اساسی و مشکل بزرگ فرهنگی و اجتماعی مواجه هستند.
تغییر و جایگزینی زبان انگلیسی به جای زبان عربی و نابودی و از بین رفتن زبان عربی یکی از معضلات جدی است که کشورهای عربی منطقه با آن مواجه هستند.
در حال حاضر مدارس این کشورها با معضل گرایش شدید به یادگیری زبان انگلیسی مواجه است و تمامی مردم این کشور‌ها در شرایط جدیدی قرار دارند که نسل آینده با نسل‌های کنونی و قبل قدرت ارتباط و گفت وگو هم نخواهد داشت اما همان افرادی که کلمه خلیج عربی را روی مانیتور هواپیما‌های عربی درج می‌کنند، پشت سر حرکت فرهنگ‌زدایی در کشورهای عربی قرار دارند و فرهنگ این کشورها را از یک فرهنگ عربی‌، اسلامی به سمت فرهنگ زبان‌های اروپایی به ویژه انگلیسی و ترویج ادیان دیگر می‌برند.
بنابراین با یک فاجعه‌ای دردرون جوامع این کشورها مواجه هستیم که باعث گسیختگی بین نسل‌ها هم خواهد شد ما به عنوان انسان‌هایی که به علایق و روابط فرهنگی بین کشورها علاقه‌مند هستیم، باید به این موضوع توجه داشته باشیم تا این جریان بازشناسی شود و پیامدهای آن مشخص گردد.
پس اگر بخواهیم در این بخش نتیجه‌ای داشته باشیم، می‌توان گفت که دست‌هایی از بیرون در حال دخالت در امور کشورهای عربی برای تأثیر در فرهنگ این کشورها هستند؟
بله به همین صورت است و این تلاش‌ها برای تأثیرگذاری در فرهنگ عربی‌، اسلامی در حال شکل‌گیری است که امیدواریم از هوشیاری مسئولان این کشور‌ها مردم بهره‌مند شوند و در مقابل اینگونه هجمه‌های خارجی مقابله کنند.
درحال حاضر در مجلس پیشنهادی برای تشکیل دبیرخانه حفظ و حراست از نام خلیج فارس مطرح شده است، تشکیل این دبیرخانه تا چه حد می‌تواند در برابر فشارهای کشورهای غربی برای تغییر نام خلیج فارس مؤثر باشد؟
هرگونه اقدام فرهنگی‌، حقوقی‌، تاریخی و اجتماعی که به تثبیت‌، تأکید و گسترش نام خلیج فارس در سطوح مختلف صورت می‌گیرد، به عنوان یک اقدام خوب باید نگاه کرد، اما محور مختصات این روابط را باید تغییر داد و فکر دیگری برای توسعه اعتماد‌سازی در منطقه و همکاری منطقه‌ای بین کشورهای مختلف فراهم کرد.
 

ZEUS83

عضو جدید
کاربر ممتاز
سپاس دوست عزیز

واقعا اطلاعات جامع و کاملی رو در اختیارمون گذاشتید
 

vahid_007_006

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
*هرچند وقت یکبار مباحثی در رابطه با جزایر سه‌گانه و مالکیت آنها در منطقه مطرح می‌شود، مدتی پیش هم در اجلاس سران کشور‌های عربی به ا

*هرچند وقت یکبار مباحثی در رابطه با جزایر سه‌گانه و مالکیت آنها در منطقه مطرح می‌شود، مدتی پیش هم در اجلاس سران کشور‌های عربی به ا

اینگونه مطالب پایه و اساس روشن و مشخصی ندارد. بیشتر این مباحث تبلیغاتی و رسانه‌ای است که به منظور مخدوش کردن فضای دوستی و همکاری هرچند وقت یکبارمطرح می‌شود و هدف اصلی طرح این مسائل جلوگیری از همکاری و دوستی بین کشورهای منطقه به ویژه منطقه خلیج فارس است.
*به نظر شما با توجه به تغییر و تحولات منطقه‌ای و جهانی در حال حاضر مهم‌ترین چالش پیش روی کشورهای حاشیه خلیج فارس چیست؟
در حال حاضر چالش توسعه به عنوان یک موضوع مهم و چالش مشترک بین کشورهای منطقه محسوب می‌شود، آنچه در برخی کشورها شاهد هستیم رشد اقتصادی است. توسعه به معنای توسعه پایدار یک نیاز ضروری در بین کشورهای حاشیه خلیج فارس است.
رشد اقتصادی در برخی کشور‌های منطقه خلیج فارس به علت اینکه پایه و اساس اجتماعی‌، فرهنگی و علمی برای آن فراهم نشده است‌، دچار اختلال می‌شود و به طور طبیعی حوادث مختلفی را به دنبال خواهد داشت.
اما جوامعی که از یک رشد متعادل و توسعه پایدار برخوردار هستند، با این مشکل مواجه نخواهند شد و به طور طبیعی زمانی که توسعه پایدار وجود نداشته باشد، مشکلات متعدد اجتماعی‌، فرهنگی و سیاسی و امنیتی هم اتفاق خواهد افتاد.
به مباحث اقتصادی و توسعه اشاره داشتید، چند سالی است که مباحثی در رابطه با پول واحد در بین کشورهای حاشیه خلیج فارس مطرح می‌شود که با وجود همه حرف و حدیث‌ها بعد از چند سال هنوز هم این موضوع تحقق پیدا نکرده است، به نظرشما داشتن پول واحد می‌تواند در زمینه توسعه و رشد اقتصادی منطقه مفید و مؤثر باشد؟
داشتن پول واحد در بین کشورهای منطقه خلیج فارس یکی ازعوامل جزئی و محدود است و تنها می‌تواند بازار منطقه را تا حدی به لحاظ ابزار مالی و پولی در وضعیت یکسان قرار دهد، اما موجب توسعه پایدار نخواهد شد چرا که توسعه پایدار تعاریف وعوامل خاص خودش را دارد و باید به همه عناصرتحقق آن توجه داشت.
مناطقی درجهان به سمت پول واحد می‌روند که مابقی پایه‌های توسعه آنها فراهم شده باشد و زمانی که کشورها به لحاظ اقتصادی متکی به نفت یا گاز باشند به طورطبیعی به جز کمک به استحکام پول اروپایی و بین‌المللی و توسعه اقتصادی کشور‌های اروپایی نقشی نخواهد داشت و در واقع بازارهای مصرف این کشور‌ها را برای کالاهای وارداتی فعال‌تر می‌کند.
*عضویت در شورای همکاری خلیج فارس همواره به عنوان یک پیشنهاد از طرف کشورهای منطقه به ویژه کشورهای عربی مطرح می‌شود، به نظر شما عضویت ایران در این شورا می‌توان نتیجه مثبت و مؤثری بر روابط ایران داشته باشد؟
شورای همکاری خلیج فارس با اهداف خاصی تشکیل شد، آنچه در حال حاضر منطقه خلیج فارس به آن نیاز دارد، ایجاد یک ‌سازمان همکاری منطقه‌ای خلیج فارس است.
این‌سازمان جدا از شورای همکاری و با حضور کشورهایی که در شورای همکاری عضو نیستند‌، باید تشکیل شود.، به طورمثال کشور عراق‌ و یمن در این ‌سازمان حضور داشته باشند و با توجه به اقتصاد بزرگ ایران و عراق و جمعیت بزرگ ایران و عراق و یمن و ساختار اقتصادی و اجتماعی این کشور‌ها نیاز به یک باز تعریفی از همکاری منطقه‌ای است و بدون شک تأسیس سازمان همکاری خلیج فارس یک نیاز ضروری در منطقه است.
*درچند سال اخیر که مباحث هسته‌ای ایران و دستیابی به انرژی هسته‌ای درصدر اخبار بوده است، شاهد نوعی سیاست‌های دوگانه از طرف برخی کشورهای عربی به ویژه کشورهای حاشیه خلیج‌فارس هستیم، اینگونه سیاست‌ها را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
من ازروزی که از این کشورها بازدید داشتم، به همه رسانه‌ها و دوستان می‌گفتم که اعتراض‌های این کشورها تبلیغاتی و سیاسی است و دلیل این موضوع هم این است که همه کشورها به این تکنولوژی جدید نیاز دارند و روزی خواهد رسید که به این تکنولوژی دستیابی خواهند داشت.
در حال حاضر هم شاهد هستیم که همه کشورها به دنبال این موضوع و دسترسی به تکنولوژی هسته‌ای هستند.
تکنولوژی هسته‌ای با وجود اینکه درابتدا ارزان قیمت نیست‌، اما در درازمدت برای پرهیز از مصرف بیش از حد سوخت‌های فسیلی و تأمین انرژی مورد نیاز کشور را بی‌نیاز می‌کند.
*در چند سال گذشته خلیج فارس به عنوان یک آبراه بزرگ جهانی همواره مورد توجه کشورهای غربی بوده است، به نظر شما رویکرد کشور‌های غربی به این آبراه مهم جهانی در سال جاری چگونه خواهد بود؟
کشورهای غربی متاسفانه به کشورهای حاشیه خلیج فارس و این آبراه جهانی به عنوان یک مخزن ذخیره انرژی نگاه می‌کنند که باید از این مخزن انرژی به نفع خود استفاده کنند و کمتر به منافع ملی و انسانی این کشورها توجه دارند، بنابراین کشورهای حاشیه خلیج فارس باید به دنبال ارتباطات بهتر با همدیگر و رفع مشکلات در منطقه باشند.
*هرچند وقت یکبار شاهد پیشرفت‌های قابل توجهی در بحث هسته‌ای هستیم‌، به نظر شما هر چه که در این مباحث به سمت جلو حرکت کنیم‌، عملکرد و سیاست‌های کشورهای عربی در قبال ایران چگونه خواهد شد؟
بدون شک کشور‌های عربی در برابر سؤال‌های جدی‌تری قرارخواهند گرفت‌. به نظر من تجربه‌های مثبتی در آمریکای لاتین وجود داشت که این کشورها باید از این تجربه‌ها استفاده کنند و همکاری منطقه‌ای را سریع‌تر در دستور کار خود قرار دهند تا از توان و امکانات جمهوری اسلامی ایران بتوانند بهتر استفاده کنند و به یک همکاری منطقه‌ای در انتقال انرژی به ویژه انرژی برق بپیوندند.
 

vahid_007_006

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
*مدتی پیش مباحثی در رابطه با تعامل ایران و عربستان بر سر مسائل منطقه‌ای و خلیج فارس مطرح شد‌، به نظر شما برای تعامل بهتر دو کشور چه اقداماتی باید در دستور کار دستگاه دیپلماسی قرارگیرد؟
هیچ کشوری درجهان نمی‌تواند مسائل منطقه‌ای و بین‌المللی را به ویژه درمناطق حساس، اداره کند؛ بنابراین به نظریه مشارکت در مباحث امنیتی و ایجاد استقرار و ثبات در کشورها اعتقاد دارد و همکاری با کشورهای همسایه حتی خود دولت عراق و‌ سازمان‌های مردمی این کشور و همکاری با جامعه بین‌المللی با مشارکت چندجانبه می‌تواند برای همکاری بهتر مؤثر باشد.
ایران و عربستان دو کشور مهم و تأثیرگذار منطقه هستند و با در نظرگرفتن وضعیت موجود در عراق و گسترش همکاری همه جانبه میان دو کشور می‌توانند به برقراری ثبات و امنیت در عراق کمک کنند.
بودجه نظامی آمریکا نسبت به سال گذشته با دو درصد افزایش به 700 میلیارد دلار رسیده و حدود دو برابر افزایش پیدا کرده است، به عقیده بسیاری از کارشناسان این دولت در آینده نزدیک با کسری بودجه مواجه خواهد شد‌، به عقیده شما دولت اوباما برای تأمین این کسری بودجه چه راهکار‌هایی را دردستور کار خود قرار می‌دهد؟
این کشور با استفاده ازنرم افزارهای برنامه ریزی و فشارهای سیاسی سعی خواهد کرد که این کسری بودجه را ازکشورهای دیگرتأمین کند، از کشورهای مختلف ازجمله چین و اعمال فشار برنرخ تبدیل ارز چین بخشی از این کسری بودجه را تأمین می‌کند و بخش دیگری را هم از کشور‌های حاشیه خلیج فارس تأمین خواهد کرد.
*وزارت خارجه این روزها طرح کاهش روابط دیپلماتیک با انگلیس وآلمان را دنبال می کند، به نظر شما اجرایی شدن این طرح تا چه حد می تواند در روابط ایران با کشورهای منطقه تأثیرگذار باشد؟
مجلس و وزارت امور خارجه فضای عمومی جامعه را رصد می کنند و بر اساس آن و برای حفظ حرمت وجایگاه ملت ایران اقداماتی را انجام می‌دهد که این اقدام هم در همین راستاست و به‌طور قطع، قاطعیت ایران در بین کشور‌های منطقه ازجمله اثرات اجرای این طرح دربین کشورهای دیگر است.
 

vahid_007_006

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
منطقه ويژه خليج‌فارس بازوي فعال صنايع فولاد

منطقه ويژه خليج‌فارس بازوي فعال صنايع فولاد

با توجه به موقعيت استراتژيك و اقتصادي خليج‌فارس و اهميت آن از لحاظ توليد صنايع فلزي و اجراي طرح‌هاي اقتصادي در آن كه همواره اين منطقه را مورد توجه سرمايه‌گذاران داخلي و خارجي قرار داده است و با اذهان به اين مطلب كه اجراي طرح‌هاي توليدي و اقتصادي در منطقه خليج‌فارس مي‌تواند تاثيرات فراواني بر معضلات اقتصادي كشور داشته باشد. در ذيل متن گفت‌وگويي كه دنياي اقتصاد با دكتر بهمن عيار رضايي، مديرعامل منطقه ويژه صنايع فلزي و معدني خليج‌فارس انجام داده است را مي‌خوانيم:
http://www.www.www.iran-eng.ir/News/1041/41-01.jpg

وي معتقد است، منطقه ويژه خليج‌فارس كه تا قبل از سال 1377 با عنوان منطقه ويژه اقتصادي معادن و فلزات ناميده مي‌شد از سال 77 شروع به فعاليت كرده و پيش از آن هم يك اسكله 6ميليون تني تخليه و بارگيري در اختيارش بود، كه بر مبناي آن سرمايه‌گذاري در صنعت فولاد را توجيه‌پذير كرده است.
مديرعامل منطقه ويژه خليج‌فارس در ادامه افزود: اهميت اين منطقه از لحاظ استراتژيك يك نيروي كار ارزان و راه آبي آزاد و... است كه موجب شده تا اين منطقه به «منطقه صنايع انرژي‌بر» معروف شود. اين محدوده در ابتدا 2000 هكتار بود كه در سال 84 مجوز توسعه آن به صورت مشروط به 3000 هكتار از سوي دولت صادر شد. البته توجيه فني زيست محيطي نيز براي آن تهيه و گزارش آن به محيط زيست ارائه گرديد كه در صورت پذيرش اين سازمان مساحت اين منطقه به 5000 هكتار خواهد رسيد.
عيار رضايي با اشاره به صنايع مستقيم در منطقه خليج‌فارس گفت:‌اين منطقه در 5كيلومتري بندر شهيد رجايي، 13 كيلومتري بندرعباس و 30كيلومتري فرودگاه كه راه‌آهن بندرعباس - بافق - سرخس و تهران - بندرعباس از داخل آن عبور مي‌كند.
وي به صنايع مستقيم در منطقه اشاره كرد و گفت: آلومينيوم المهدي با 110هزار تن توليد اسكله 6ميليون تني تخليه و بارگيري كه 300ميليون دلار در آن سرمايه‌گذاري شده پالايشگاه 230هزار بشكه‌اي بندرعباس و وجود هتل پنج ستاره‌اي كه به صورت طرحي نيمه‌كاره باقيمانده است، از جمله صنايع مستقيم در اين منطقه است.
به گفته وي، طرح فولاد هرمزگان (فاز اول) كه با 619ميليون دلار سرمايه‌گذاري مي‌شود. «هرمزال» كه به منظور توليد 147هزار تن آلومينيوم و با هزينه‌اي بالغ بر 400ميليارد تومان يا 450ميليون دلار سرمايه‌گذاري خواهد شد و طرح آب شيرين كن با ظرفيت 2500 متر مكعب كه هم اكنون در حال ساخت است از ديگر فعاليت‌هاي منطقه به شمار مي‌رود.
مديرعامل منطقه ويژه صنايع معدني و فلزي خليج‌فارس در ادامه گفت: تا پايان سال 85 اولين كارخانه فولاد بندرعباس با ظرفيت توليد 200هزار تن فولاد در سال با عنوان مجتمع فولاد جنوب نيز راه‌اندازي خواهد شد. به اعتقاد وي طرح‌هاي فوق جزو طرح‌هايي هستند كه موافقتنامه‌اش به تاييد رسيده‌ است، اين در حالي است كه شركت‌هايي مانند تاتا استيل هند براي پروژه توليد فولاد با ارزش سرمايه‌گذاري حدود يك و نيم تا دو ميليارد دلار و جيندال هند كه با حدود دوميليون تن توليد و به ارزش تقريبي يك ميليارد دلار، نيروگاه گازي 500 مگاواتي «نما» به ارزش 156ميليون يورو با همكاري آلسالدو‌ ايتاليا شركت آذرآب و بانك MCC يا فورتيس «تامين كننده مالي كنسرسيوم» و همچنين طرح هرمزگان 2 به ارزش تقريبي 600ميليون دلار از جمله مهم‌ترين پروژه‌هاي موجود در منطقه محسوب مي‌شود.
عياررضايي با بيان اين مطلب كه طرح‌هايي نيز موجود است كه در خصوص آنها موافقتنامه‌اي منعقد شده اظهار داشت: طرح پيشنهادي راه‌اندازي نيروگاه گازي نما 1000 و 500 مگاواتي با ارزش 700ميليون يورو را داريم كه در آينده اسناد مناقصه‌اش امضا مي‌شود. البته طرح ايجاد كارخانه الكترود گرافيكي با ظرفيت 300هزار تن و به ارزش تقريبي 200ميليون دلار نيز به مرحله اجرا درخواهد آمد.
وي در پاسخ به پرداخت تسهيلات به متقاضيان در اين منطقه گفت: سرمايه‌گذاران در اين منطقه از زمين، آب، برق و ريل نزديك به بندر شهيد رجايي استفاده مي‌كنند مضاف بر اينكه ماليات عوارض گمركي كم از آنها دريافت نمي‌گردد و نيروي انساني آنها نيز شامل قانون كار نمي‌شوند.

سرمايه‌گذاري 5 /1ميليارد ريالي در منطقه ويژه خليج فارس هرمزگان
مديرعامل شركت منطقه ويژه صنايع معدني و فلزي خليج فارس گفت: امسال حدود 5/1ميليارد دلار سرمايه‌گذاري در زمينه احداث صنايع انرژي‌بر در اين منطقه انجام شده است كه 80درصد آن خارجي مي‌باشد.
دكتر بهمن عياررضايي افزود: اين سرمايه‌گذاري‌ها براي توليد سه ميليون و 800هزار تن فولاد و احداث يك نيروگاه توليد برق جذب شده است.
وي اضافه كرد: با استفاده از اين سرمايه‌گذاري‌هاي مشترك با كشورهاي اروپايي عمليات اجرايي دو مجتمع توليد فولاد هر يك به ظرفيت 1/5ميليون تن و يك نيروگاه 500 مگاواتي توليد برق به امضا رسيده است.
دكتر رضايي با اعلام اينكه درخواست‌هاي متعددي براي توليد هشت ميليون تن فولاد در منطقه ويژه صنايع معدني و فلزي خليج‌فارس دريافت شده ابراز داشت: قرارداد احداث هر مجتمع به ظرفيت سه ميليون و 800هزار تن نهايي شده و ديگر درخواست‌ها نيز در حال
بررسي است.
مديرعامل شركت منطقه ويژه صنايع معدني و فلزي خيلج فارس گفت: در اين منطقه با كمترين هزينه صورت گرفته توسط دولت، بيشترين سرمايه‌گذراي خارجي و داخلي صورت گرفته كه در نوع خود بي‌نظير است.
وي ابراز داشت: همزمان با شروع به كار شركت‌هاي خارجي و داخلي، بازنگري در طرح جامع اين منطقه به منظور اصلاح آن نيز انجام و به زودي براي اجرا ابلاغ مي‌شود.
وي افزود: در اين راستا در زمينه ايجاد شبكه‌هاي آب و گاز، تامين و توزيع برق، مخابرات و توسعه اسكله اختصاصي منطقه ويژه صنايع معدني و فلزي خليج فارس بازنگري كامل صورت گرفته است.
دكتر رضايي بيان داشت: مجمع عمومي اين شركت، طرح توسعه اسكله را از شش ميليون تن فعلي به 12ميليون تن تصويب كرده است.
وي خاطرنشان ساخت: بايستي با هدف مزيت‌سازي براي سرمايه‌گذاران خارجي و داخلي، سياست‌هاي تشويقي خود را در اينگونه مناطق افزايش بدهيم.
وي از جمله اين مزيت‌ها و سياست‌هاي تشويقي به ايجاد زيرساخت‌هاي لازم با قيمتي كمتر از كشورهاي همسايه به خصوص گاز، برق و آب اشاره كرد. ايجاد صنايع انرژي‌بر، وجود ذخاير غني معدني و نيروي كار متخصص و غيرمتخصص ارزان را از ويژگي‌هاي منحصر به فرد اين منطقه در مقايسه با ديگر نقاط خليج‌فارس به خصوص كشورهاي همسايه عنوان كرد.
استان هرمزگان به خصوص منطقه ويژه صنايع معدني و فلزي خليج فارس در مقايسه با ديگر مناطق ويژه اقتصادي داراي مزيت‌هاي منحصر به فردي از جمله پالايشگاه گاز، راه‌آهن، راه‌هاي دريايي، هوايي و زميني است كه بزرگترين اسكله كانتينري كشور نيز در جوار آن واقع شده است
 

vahid_007_006

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
جشنواره بین المللی خلیج فارس یک نبرد نرم استراتژیک است
بندرعباس - خبرگزاری مهر: عضو شورای سیاست گذاری جشنواره خلیج فارس گفت: جشنواره بین المللی فرهنگی هنری خلیج فارس یک نبرد نرم استراتژیک است. به گزارش خبرنگار مهر در بندرعباس، محمد آشوری ظهر سه شنبه در جمع خبرنگاران ضمن تاکید بر تقویت هم افزایی های فرهنگی و سیاسی بیان داشت: در تبیین اهداف نیازمند شناخت مخاطبان هستیم زیرا کار فرهنگی در سطح ملی، منطقه ای و بین المللی نیاز به اقتضاعات خاص خود دارد.
وی خاطرنشان کرد: دشمنان اقدام به اختلاف انگیزی در میان دولتهای منطقه، ترویج ایران هراسی، تقویت دعواهای قومی و منطقه ای کرده اند و برای نیل به اهداف مورد نظر باید با درک صحیح از مخاطب، رویکردهایمان را سامان دهیم.
عضو شورای سیاست گذاری جشنواره بین المللی فرهنگی هنری خلیج فارس بر گسترش برنامه ها در سطح بین المللی و منطقه ای تاکید کرد و گفت: مخاطبان داخلی با بسیاری از این مسائل آشنایی دارند و هدف اصلی ما باید بر جامعه خارجی متمرکز شود.
آشوری بر استمرار رویکرد فرهنگی جشنواره تاکید کرد و تصریح کرد: همایش بین المللی خلیج فارس که توسط وزارت امور خارجه برگزار می شود رویکردی سیاسی دارد و می تواند در بسیاری از حوزه ها و بخشها کمک کننده به جشنواره فرهنگی خلیج فارس باشد.

امانت داری و اخلاق مداری

استفاده از این خبر فقط با ذکر منبع "خبرگزاری مهر" مجاز است.
 

vahid_007_006

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نگرشی تئوریک بر خلیج فارس و مسائل آن

نگرشی تئوریک بر خلیج فارس و مسائل آن

یکی از حوزه های مهم استراتژیک جهان، منطقه خلیج فارس به شمار می رود، در همین حال همین منطقه دستخوش بحرانهای گوناگون است. برای همه ناظران آشکار است که بخش قابل توجهی از انرژی شناخته شده جهان در همین منطقه قرار دارد و همین عامل کافی است که بی ثباتی و بحرانهای پی در پی این منطقه را تفسیر کند. در دوره جنگ سرد، گمان می رفت که کشمکش دو ابر قدرت وقت (ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی) بر سر نفوذ یا حفظ نفوذ در منطقه خلیج فارس، عامل اصلی بی ثباتی و بحرانهای آن است، اما فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و ناکامی ابرقدرت دوره جنگ سرد در راهیابی به آبهای گرم خلیج فارس و تک قطبی جهان نتوانست از میزان بی ثباتی این منطقه بکاهد، زیرا از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و پایان جنگ سرد، منطقه خلیج فارس شاهد دو جنگ ویرانگر بوده است، یکی اشغال کویت از سوی رژیم صدام حسین و جنگ ائتلاف بین المللی به رهبری آمریکا برای اخراج نیروهای عراقی از کویت و دیگری جنگ دامنه دار ائتلاف دیگری به رهبری آمریکا در سال 2003 برای سرنگون کردن رژیم صدام حسین، آثار و پیامدهای این دو جنگ همچنان بر این منطقه سایه انداخته است. بحران در روابط ایران و غرب بر سر پرونده هسته ای یکی دیگر از چالشهایی است که منطقه خلیج فارس با آن مواجه است. در کنار این بحرانها، موضوع مسابقه تسلیحاتی میان کشورهای منطقه طی چند دهه اخیر شاهد شتاب شگفت انگیزی بوده است. ایالات متحده آمریکا به بهانه خطر عراق (دوره صدام حسین) و پس از سقوط رژیم صدام حسین، به بهانه آنچه آمریکا خطر ایران می نامد، درصد بالایی از درآمدهای هنگفت نفتی کشورهای عرب خلیج فارس را با گسیل سلاحهای پیشرفته مبادله کرده و بودجه دفاعی این کشورها را صرف رونق بخشیدن به کارخانه های ساخت جنگ افزار در غرب کرده است. از این رو به نظر می رسد این منطقه تا اطلاع ثانوی و به معنای دقیقتر کلمه تا زمان مکیدن آخرین بشکه نفت خلیج فارس، دستخوش بی ثباتی خواهد بود. نويسندگان اين كتاب تلاش کردند الگوهای رفتاری منطقه خلیج فارس را از سه سطح خرد، کلان و عنصر پیوند دهنده این دو سطح بنگرند. نتیجه این نگرش حول فقدان توان ظرفیت سازی و در نتیجه تأثیرگذاری تعیین کننده این منطقه بر روندهای اقتصاد جهانی و تأثیرپذیری آن در برابر الگوهای مسلط اقتصاد غربی دور می زند. شناخت دقیق رهیافتهای این پژوهش و چگونگی شکل گیری نظم حاکم بر منطقه خلیج فارس، برای علاقه مندان و دانش پژوهان مطالعات منطقه در سه حوزه اقتصاد سیاسی، روابط بین الملل و موضوع انرژی بسیار مفید است. مرکز پژوهشهای علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه با انتشار این كتاب امیدوار است مباحث مربوط به مطالعات منطقه ای را غنا بخشیده و جنبه های پنهان اهمیت منطقه خلیج فارس را برای دانشجویان علوم سیاسی و اقتصاد سیاسی روشن کند.
 

vahid_007_006

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خليج فارس به دليل تاثير بر آينده مديريت جهان مورد توجه استكبار است

خليج فارس به دليل تاثير بر آينده مديريت جهان مورد توجه استكبار است

به گزارش خبرگزاري فانوس از كاشان-كارشناس و تحليل گر مسايل سياسي گفت: خليج فارس به دليل تاثير بر آينده مديريت جهان مورد توجه جدي استكبار بوده و طرح تغيير نام آن هم در راستاي همين سياست است.
به گزارش خبرگزاري فانوس و به نقل از روابط عمومی دانشگاه پیام نور کاشان 'حسن لاسجردي' تحليل گر مسايل سياسي و بين المللي در آيين بزرگداشت روز ملي خليج فارس، اظهارداشت: با توجه به موقعيت استراتژيك خليج فارس اين حوزه را يكي از مهمترين و حساس ترين مناطق جهان كرده است.
آيين بزرگداشت روز ملي خليج فارس با حضور دانشجويان و اساتيد دانشگاه پیام نور کاشان در مجتمع سينمايي كاشان برگزار شد.
وي، با اشاره به اينكه خليج فارس از اهميتي فراتر از منابع و سرزمين برخوردار است،افزود:50 درصد انرژي و به تبع 50 درصد امنيت جهان در اين منطقه است زيرا مساله انرژي است كه كشورها را اداره مي كند.
عضو هيات علمي دانشگاه علامه با اشاره به اينكه در گذشته تنها به مساله ژئپولوتيك و سياسي اين منطقه مورد توجه قرار مي گرفت، تاكيد كرد: در حال حاضر اين منطقه مهم ترين منطقه دنيا از نظر استراتژيك و اكونوميك محسوب مي شود.
اين كارشناس ارشد مسايل استراتژيك با اشاره به مدل هاي مديريتي جهان آخرين آنها را مدل 'هارتلند'
دانست،گفت: دنيا به اين نتيجه رسيده كه هر كس بخواهد آينده را داشته باشد بايد قلب جهان را در دست داشته باشد تا بتواند مناسبات را به نفع خود تغيير دهد.
لاسجردي بحث انرژي، امنيت و تجارت را در طراحي آينده سرنوشت ساز دانست و اظهارداشت: در حال حاضر قدرت ها سعي مي كنند ترتيبات امنيتي را در منطقه مورد نظر خود به گونه اي بچينند كه پازل خود را تكميل كنند و به اين ترتيب بتوانند آبهاي سرزميني، مديريت رفت و آمدناوها، تجارت و انرژي را تحت كنترل در آورند.
وي با تاكيد بر اينكه قدرت هاي غربي تلاش مي كنند تحولات جديد منطقه را با تغيير مهره ها به نفع خود رقم بزنند گفت:از جمله سياست هايي كه آنها دنبال مي كنند، تغيير نام خليج فارس به خليج عربي است تا بتوانند با چينش مهره هاي خود منطقه را تحت كنترل درآورند و اين قلب تعيين كننده جهان را به كالبد خود اضافه كنند
 

vahid_007_006

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ژئوپارک قشم در خليج فارس مي درخشد
جام جم آنلاين: ژئوپارک قشم در هرمزگان همچون نگيني منحصر به فرد در قلب خليج فارس مي درخشد و اين منطقه را به عنوان نخستين ژئوپارک خاورميانه با دارا بودن جنگلهاي حرا و سواحل خليج فارس به قلب مهمترين جاذبه گردشگري جنوب ايران تبديل کرده است.

به گزارش مهر در قشم ، ژئوپارک قشم به عنوان نخستين ژئوپارک ايران و خاورميانه يکى از منحصر به فردترين ژئوپارکهاى جهان است که در کنار سواحل زيباى خليج فارس و جنگل دريايى حرا مى تواند در جذب توريسم و علاقمندان به طبيعت نقش مهمى ايفا کند.
اين ژئوپارک با وسعت کافى و مرزهاى شناخته شده چندين پديده بارز زمين شناسى را در خود جاي داده و به پارک زمين شناسي ايران تبديل شده است.وجود آثار تاريخى، بوم شناسى و ميراث فرهنگى و طبيعى در اين منطقه مى تواند نقش ارزشمندى در توسعه اقتصادى جوامع پيرامونى خود ايفا کند.
در محدوده ژئوپارک قشم مى توان سايت هايى نظير تنگه چاه کوه، دره ستاره ها، تنگه عالى، دره تنديسها، دره شور، نمکدان، دولاب و کورکورا کوه را در يک مسير طولى که از شرق به محور روستاى طبل و سلخ و در غرب به محور روستاى گورى و کانى و از شمال به ساحل شمالى و از جنوب به ساحل جنوبى منتهى مى شود، مشاهده کرد.
 

vahid_007_006

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نوشته شده توسط خبرنگار فانوس يكشنبه 11 ارديبهشت 1390 ساعت 17:41 به گزارش خبرگزاري فانوس از كاشان-كارشناس و تحليل گر مسايل

نوشته شده توسط خبرنگار فانوس يكشنبه 11 ارديبهشت 1390 ساعت 17:41 به گزارش خبرگزاري فانوس از كاشان-كارشناس و تحليل گر مسايل

لاسجردي' تحليل گر مسايل سياسي و بين المللي در آيين بزرگداشت روز ملي خليج فارس، اظهارداشت: با توجه به موقعيت استراتژيك خليج فارس اين حوزه را يكي از مهمترين و حساس ترين مناطق جهان كرده است.
آيين بزرگداشت روز ملي خليج فارس با حضور دانشجويان و اساتيد دانشگاه پیام نور کاشان در مجتمع سينمايي كاشان برگزار شد.
وي، با اشاره به اينكه خليج فارس از اهميتي فراتر از منابع و سرزمين برخوردار است،افزود:50 درصد انرژي و به تبع 50 درصد امنيت جهان در اين منطقه است زيرا مساله انرژي است كه كشورها را اداره مي كند.
عضو هيات علمي دانشگاه علامه با اشاره به اينكه در گذشته تنها به مساله ژئپولوتيك و سياسي اين منطقه مورد توجه قرار مي گرفت، تاكيد كرد: در حال حاضر اين منطقه مهم ترين منطقه دنيا از نظر استراتژيك و اكونوميك محسوب مي شود.
اين كارشناس ارشد مسايل استراتژيك با اشاره به مدل هاي مديريتي جهان آخرين آنها را مدل 'هارتلند'
دانست،گفت: دنيا به اين نتيجه رسيده كه هر كس بخواهد آينده را داشته باشد بايد قلب جهان را در دست داشته باشد تا بتواند مناسبات را به نفع خود تغيير دهد.
لاسجردي بحث انرژي، امنيت و تجارت را در طراحي آينده سرنوشت ساز دانست و اظهارداشت: در حال حاضر قدرت ها سعي مي كنند ترتيبات امنيتي را در منطقه مورد نظر خود به گونه اي بچينند كه پازل خود را تكميل كنند و به اين ترتيب بتوانند آبهاي سرزميني، مديريت رفت و آمدناوها، تجارت و انرژي را تحت كنترل در آورند.
وي با تاكيد بر اينكه قدرت هاي غربي تلاش مي كنند تحولات جديد منطقه را با تغيير مهره ها به نفع خود رقم بزنند گفت:از جمله سياست هايي كه آنها دنبال مي كنند، تغيير نام خليج فارس به خليج عربي است تا بتوانند با چينش مهره هاي خود منطقه را تحت كنترل درآورند و اين قلب تعيين كننده جهان را به كالبد خود اضافه كنند
 

vahid_007_006

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
به مناسبت گرامیداشت روز ملی خلیج فارس
روزبه پارساپور
مرکز مطالعات خلیج فارس
10 ارديبهشت ماه به عنوان یک روزی تاریخی و ملی در تاریخ ایرانیان ثبت شده است. این روز افتخار آمیز به عنوان روز ملی ”خليج فارس” نامگذاري شده است. در ۲۲ تیرماه ۱۳۸۴، رییس جمهور وقت ایران، بر پای مصوبه‌ای مهر تأیید زد که به موجب آن، دهم اردیبهشت ماه هر سال، آیین‌های نکوداشت روز "ملّی خلیج فارس" برگزار خواهد شد؛ روزی که یادآور ازخودگذشتگی های ملت سرافراز ایران و فرار اشغال‌گران متجاوز پرتقالی بعد از ۱۱۷ سال تسلط جابرانه‌ برسواحل جنوبی کشور (۲۱ آوریل ۱۶۲۲ میلادی) در پی رشادت‌های سپاه ایران به رهبری امیرالامرای فارس)امام قلی‌خان( می باشد. دفاع همه جانبه ایرانیان و واکنشهای مختلف دولت ایران در به رسمیت نشناختن هر واژه دیگری به جز خلیج فارس طی سالهای اخیر٬ را میتوان به سمبلی از روحیه حق طلبی ملت ایران تشبیه کرد که در خلیج فارس تبیین گردیده است. امسال پنجمین سال گرامیداشت نام و یاد آبهای نیلگون خلیج همیشه فارس می باشد.
در میان مناطقی که درون محدوده خارمیانه قابل شناسایی هستند٬ خلیج فارس مدل منحصر به فردی از یک منطقه ژئوپلیتیک است. درحالیکه به لحاظ منطقی میتوان نیمه جنوبی خلیج فارس را یک زیرمنطقه از جهان عرب که از آن بزرگتر است نامید٬ اما بی شک منطقه ژئوپلیتیک خلیج فارس فی نفسه یک محیط متجانس است. این حوزه جغرافیایی در طی یکصد سال گذشته به عنوان قلب تپنده اقتصاد جهاني بوده و جزو اهداف استراتژيكي قدرت‌هاي سلطه‌گر است، موجب نگراني شديد آنها شده و به دنبال آن خليج‌فارس در معادلات جهاني و استراتژيكي قدرت‌هاي بزرگ اهميت شاياني پيدا كرد. از آنجاکه خلیج فارس بخشی از آبهای سرزمینی جمهوری اسلامی ایران، کانون انرژی جهان و همچنین حاصل هزاران سال تمدن و فرهنگ ملی کشور محسوب میشود، صیانت و دفاع از این حوزه استراتژیک بعنوان نخستین اولویت برای جمهوری اسلامی ایران رقم خورده است و برآن تاكيد قاطع دارد. هویت ایرانی که در درازای تاریخ با اندیشه¬های نخبگان ایرانی بارور گردیده است از مبانی غنی برخوردار است. که از قومیت های مختلف ایرانی، مردمانی یکپارچه ساخته است که دارای ویژگی‌های آشکاری همچون خداجویی، خردمحوری، دانش دوستی، دادخواهی و صلح طلبی می باشند. ماندگاری و استمرار تاریخی هویت ایرانی که همراه با حفظ مظاهر و مبانی آن بوده است، نشان از ارزش‌های والای آن دارد، هویت ملی ایران که براساس آموزه های کهن هویت ایرانی شکل گرفته بایستی همیشه به عنوان سرلوحه اقدامات دولت و ملت متبلور شود. خلیج فارس بخشی از این هویت کهن و لاینفک ایرانیان در طول تاریخ محسوب میشده است. ایران از گذشته تا کنون در خاورمیانه به جهت موقعیت منحصر به فرد خود از اهمیت فوق العاده ای برخوردار بوده است. در حقیقت ثبات٬ آرامش و امنیت خلیج فارس پیوندی ناگسستنی با امنیت ملی کشور ایران دارد و عبارتی میتوان گفت که سرزمین ایران بدون مرزهای آبی اش در خلیج همیشگی فارس معنی و مفمهومی پیدا نمیکند.
به واقع خلیج فارس برای ملت ایران همچون شریان خون در اندام کشوری کهن است که پایداری و زنده ماندن آن پیکر٬ در گروی موجودیت و جریان مداوم خون در آن اندام دارد. از این روی ملت ایران پاسداری و صیانت از خلیج فارس را برای خود همچون یک وظیفه ملی میداند. این ادعا با نگاهی به تاریخ گذشته قابل دفاع می باشد. بی تردید خلیج فارس در طول چنده سده اخیر شاهد جانفشانی ها و خونهای متعددی است که تقدیم دفاع از صیانت آن گردیده است. مبارزات مردم دلاور و جانبرکف جنوب ایران(خوزستان٬ بوشهر ٬ بندر عباس) در جهت بیرون راندن استعمار پرتغال از خلیج فارس تبدیل به خاطره ای شد که بعدها به عنوان الگوی نسلهای آینده برای ایرانیان مورد بهره برداری قرار گرفت. اقدامات اشغالگریانه بریتانیا در شهریور 1320 و در نتیجه آن خلق حماسه نیروی دریایی ایران در خلیج فارس و شهادت افسران و دریادلان ایرانی به فرماندهی شهید دریادار بایندر در تقویم تاریخ ملی ایرانیان ثبت گردیده است. اما متجاوزان هرگز دست از اندیشه های اهریمنی خود در ضدیت با کشور و ملت ایران برنداشته و بعدها نیز استكبار جهاني به بهانه‌هاي خارج از عرف و قوانين بين‌المللي در حالي كه با ناوگاني كامل٬ تمامي منطقه عملياتي را در دريا و هوا تحت پوشش قرار داده بود٬ به ناگاه در صبحدم 29فروردين 1367 اقدام به بمباران سكوهاي نفتي جمهوري اسلامي ايران كردند و صدمات سنگینی به حقوق قانونی ایرانیان در خلیج فارس زدند. اين عمل استكبار در نزد ملت ایران منجمله، از ديدگاه نيروهاي سلحشور و شهادت‌طلب نيروي دريايي ایران قابل توجيه نبود، لذا به رغم توانمندي و برتري تجهيزاتي دشمن قدم به عرصه نبرد گذاشت و با اهداي شهدای متعددی به جامعه بزرگ و ملت غيور ايران، ثابت كرد در دفاع از کشور و پايداري از انقلاب و پاسداري از حق و عدالت از هيچ كوششي فروگذار نكرده و كمترين آن اهدا خون خود در راه اعتلاي کشور است.
اما این پایان ماجرای خونهای به ناحق ریخته شده ملت ایران نبود و باردیگر در روز یکشنبه 12/04/1367 هواپیمای مسافربری ایرباس ایران 'IR655' با 290 سرنشین بی دفاع بر فراز آبهای نیلگون خلیج فارس توسط ناو آمریکایی وینسنس مورد حمله موشکی قرار گرفت و همه 290 سرنشین آن به شهادت رسیدند. امروز نیز بی شک ملت و نیروهای مسلح ایران با کسب تجربه های مختلف در خلیج فارس٬ آمادگی و توان مقابله با هرنوع تهاجم بیگانگان را دارد. گویی اینکه دشمنان ملت ایران به این امر پی برده اند که راهکارهای نظامی دیگر نتیجه کافی را برایشان در پی نخواهد داشت و به همین دلیل است که اینبار با هجمه وسیع فرهنگی در رسانه های متعدد غربی و عربی در تلاش هستند نام های مجعولی همچون خلیج ع/ر/ب/ی٬ خلیج٬ خلیج اطلسی٬ خلیج اسلامی٬ خلیج بصره و... را در اذهان عمومی دنیا جا بیاندازند تا ریشه های ایرانی و هویتی پارسی را از آن قطع نمایند. اما بی شک ملت ایران تا زمانیکه حتی یک ایرانی در ایران باقی باشد٬ درفش حق طلبی و دفاع از هویت کهن خود را برافراشته نگاه خواهد داشت و فریاد آزادیخواهی و دفاع از ایران و خلیج همیشه فارس آن را سر خواهد داد. زیرا این امر بخش لاینفک از مبانی هویت ملی ما ایرانیان می باشد.
متاسفانه در این میان نیز کشورهای عربی منطقه خلیج فارس نیز به جای بهره بردن از فرصت اتحاد و تعامل با همسایه شمالی دیرینه و قدرتمند خود یعنی ایران که از پس هزاران سال تجربه تاریخی و کشورداری متمدن٬ امروزه در جهان رخ نمایی میکند٬ با اخذ سیاست های اشتباه و همسو با منافع بیگانگان٬ مسیر را برای ورود نیروهای نظامی استعمار بریتانیا و ایالات متحده هموار می سازند. کشورهایی که در طول تاریخ خود بارها و بارها ثابت کرده اند که تنها در اندیشه سلطه ضد انسانی بر ملتهای مظلوم جهان و غارت منافع ملی آنان را دارند.
"یاد و خاطره همه شهدای ایران در آبهای نیلگون خلیج فارس گرامی باد"

 

vahid_007_006

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
به مناسبت اعتراض ايران به جعل عنوان خليج فارس در 46 سال پيش

به مناسبت اعتراض ايران به جعل عنوان خليج فارس در 46 سال پيش

خليج فارس،از دوران باستان، فارس نام داشته است
گروه فرهنگ، هستي پود فروش - 46 سال پيش در روز 13 مرداد ماه سال 1337 ايران به دليل تغيير نام خليج فارس به خليج عربي از سوي عراق و برخي ديگر از كشورهاي عربي و انگليس اعتراض خود را به دولت جديد عراق به رهبري قاسم كه با يك كودتاي نظامي بر سر كار آمده بود و تمايل به حركت هاي آزادي خواهانه مصر به رهبري جمال عبدالناصر داشت، اعلام كرد.
خليج فارس نامي است به جاي مانده از كهن ترين منابع، زيرا كه از سده هاي قبل از ميلاد سر بر آورده است، و با پارس و فارس - نام سرزمين ملت ايران - گره خورده است.
خليج فارس، درياي كم عمق و نيمه بسته اي است با مساحت حدود 240 هزار كيلومتر مربع كه در جنوب غربي قاره آسيا و در جنوب ايران قرار دارد.
زمين شناسان معتقدند كه در حدود پانصد هزار سال پيش، صورت اوليه خليج فارس در كنار دشت هاي جنوبي ايران تشكيل شد و به مرور زمان، بر اثر تغيير و تحول در ساختار دروني و بيروني زمين، شكل ثابت كنوني خود را يافت. قدمت خليج فارس با همين نام چندان ديرينه است كه عده اي معتقدند: -خليج فارس گهواره تمدن عالم يا مبدا پيرائي نوع بشر است. ساكنان باستاني اين منطقه، نخستين انسان هايي بودند كه روش دريانوردي را آموخته و كشتي اختراع كرده و خاور و باختر را به يكديگر پيوند داده اند. اما دريانوردي ايرانيان در خليج فارس، قريب پانصد سال قبل از ميلاد مسيح و در دوران سلطنت داريوش اول آغاز شد. داريوش بزرگ،‌ نخستين ناوگان دريايي جهان را به وجود آورد. كشتي هاي او طول رودخانه سند را تا سواحل اقيانوس هند و درياي عمان و خليج فارس پيمودند، و سپس شبه جزيره عربستان را دور زده و تا انتهاي درياي سرخ و بحر احمر كنوني رسيدند. او براي نخستين بار در محل كنوني كانال سوئز فرمان كندن ترعه اي را داد و كشتي هايش از طريق همين ترعه به درياي مديترانه راه يافتند. در كتيبه اي كه در محل اين كانال به دست آمده نوشته شده است: -من پارسي هستم. از پارس مصر را گشودم. من فرمان كندن اين ترعه را داده ام از رودي كه از مصر روان است به دريايي كه از پارس آيد پس اين جوي كنده شد چنان كه فرمان داده ام و ناوها آيند از مصر از اين آبراه به پارس چنان كه خواست من بود.»
داريوش در اين كتيبه از خليج فارس به نام دريايي كه از پارس مي آيد نام برده است و اين نخستين مدرك تاريخي است كه درباره خليج فارس موجود است.
اولين بار يوناني ها بودند كه اين خليج را -پرسيكوس سينوس يا «سينوس پرسيكوس كه همان خليج فارس است، ناميده اند. از آنجا كه اين نام براي اولين بار در منابع درست و معتبر تاريخي كه غير ايرانيان نوشته اند آمده است، هيچ گونه شائبه نژادي در وضع آن وجود ندارد. چنان كه يونانيان بودند كه نخستين بار، سرزمين ايران را نيز -پارسه و -پرسپوليس يعني شهر يا كشور پارسيان ناميدند. استرابن جغرافيدان قرن اول ميلادي نيز به كرات در كتاب خود از خليج فارس نام برده است. وي محل سكونت اعراب را بين درياي سرخ و خليج فارس عنوان مي كند. همچنين -فلاريوس آريانوس مورخ ديگر يوناني در كتاب تاريخ سفرهاي جنگي اسكندر از اين خليج به نام -پرسيكون كيت- كه چيزي جز خليج فارس، نيست نام مي برد.
البته جست و جو در سفرنامه ها يا كتاب هاي تاريخي بر حجم سندهاي خدشه ناپذيري كه خليج فارس را -خليج فارس- گفته اند، مي افزايد. اين منطقه آبي همواره براي ايرانيان كه صاحب حكومت مقتدر بوده اند و امپراطوري آنها در قرن هاي متوالي بسيار گسترده بود هم از نظر اقتصادي و هم از نظر نظامي اهميت خارق العاده اي داشت. آنها از اين طريق مي توانستند با كشتي هاي خود به درياي بزرگ دسترسي پيدا كنند و به هدف هاي اقتصادي و نظامي دست يابند.
آثار عرب زبان نيز بهترين و غني ترين منابعي هستند كه براي شناسايي و توجيه كيفيت تسميه اين دريا مي تواند در اين بررسي مورد استفاده قرار گيرد. در اين منابع و آثار از درياي فارس و چگونگي آن بيش از آثار فرهنگي موجود در هر زبان ديگري گفت و گو شده است. تمام كساني كه نسبت به متون دوره اسلامي شناختي حداقل داشته باشند با نام مسعود ابن بطوطه، حمدالله مستوفي، ياقوت حموي، حمزه اصفهاني، ناصرخسرو قبادياني، ابوريحان بيروني، ابن بلخي وديگراني كه اكثر آنان كتاب هاي خود را به زبان عربي نيز نوشته اند، آشنا هستند. گذشته از متقدمان نامبرده مي توان از نويسندگان عرب متاخر نيز نام برد كه در آثار خود از نام -خليج فارس- بدون كم و كاست ياد كرده اند.
 

vahid_007_006

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سابقه جعل عنوان خليج
درباره نام خليج فارس تا اوايل دهه 1960 ميلادي هيچ گونه بحث و جدلي در ميان نبوده و در تمام منابع اروپايي و آسيايي و آمريكايي و دايرة المعارف ها و نقشه هاي جغرافيايي اين كشورها نام خليج فارس در تمام زبان ها به همين نام ذكر شده است.
اصطلاح -خليج عربي- براي نخستين بار از طرف يكي از نمايندگان سياسي انگليس در خليج فارس به نام -سر چارلز بلگريو- عنوان شده و در واقع او بوده است كه به قصد تفرقه بين ايران و كشورهاي عرب اين تخم لق را در دهان اعراب شكسته است. سر چارلز بلگريو كه بيش از 30 سال نماينده سياسي و كارگزار دولت انگليس در خليج فارس بوده است، بعد از مراجعت به انگلستان در سال 1966 كتابي درباره سواحل جنوبي خليج فارس منتشر كرد و در آن براي اولين بار نوشت كه -عرب ها ترجيح مي دهند خليج فارس را خليج عربي بنامند-. اين نماينده قطعا قبل از انتشار كتاب و مراجعت به انگلستان در تماس با مقامات امارات جنوبي خليج فارس اين فكر را در آنها القا كرده است و تصادفي نيست كه بلافاصله پس از انتشار كتاب سرچارلز بلگريو كه نام قبلي سواحل جنوبي خليج فارس يعني -ساحل دزدان- را بر روي كتاب خود نهاده اصطلاح -الخليج العربي- در مطبوعات كشورهاي عربي رواج پيدا كند و در مكاتبات رسمي به زبان انگليسي نيز اصطلاح -آرابيان گولف- جايگزين اصطلاح معمول و رايج قديمي -پرشين گولف- مي شود.
دولت ايران در همان زمان در برابر اين نام مجعول عكس العمل نشان داد و گمرك و پست ايران از قبول محموله هايي كه به جاي خليج فارس نام خليج عربي بر روي آن نوشته شده بود، خودداري كرد. ايران همچنين در مجامع و كنفرانس هاي بين المللي نيز در صورت به كار بردن اين اصطلاح ساختگي از سوي نمايندگان كشورهاي عرب عكس العمل نشان مي داد. در اين زمان بعضي از كشورهاي عربي حتي اعتبار هنگفتي از محل درآمدهاي كلان نفتي خود در اختيار بعضي از ماموران سياسي در خارج مي گذاردند تا با تطميع مطبوعات خارجي نام مجعول خليج عربي را به جاي خليج فارس رواج بدهند.
در نيمه نخست بهمن ماه سال 1370 شمسي سر ويراستار سازمان ملل متحد با اشاره به اعتراض هاي پياپي نمايندگان ايران در آن سازمان به استفاده از نام ساختگي خليج عربي در اسناد اين سازمان از كاركنان سازمان ملل خواسته تا اعتراض دولت ايران را هميشه در نظر داشته باشند. كار به جايي رسيد كه در يازدهم شهريور ماه سال 1371 هنگامي كه حيدر ابوبكر العطاس نخست وزير جمهوري يمن در اجلاس سران جنبش عدم تعهد كه در جاكارتا پايتخت اندونزي برگزار مي شد، از نام ساختگي خليج عربي استفاده كرد، با اعتراض شديد نمايندگان ايراني رو به رو شد. او سرانجام از نمايندگان ايران عذرخواهي كرد. و اين عمل را غير عمد خواند. همچنين در سال 1337 شمسي در روز 13 مرداد دولت ايران به رژيم عراق -عبدالقاسم- مبني بر تغيير دادن نام خليج فارس به خليج عربي اعتراض كرد.
هدف انگليس از نام گذاري ساختگي خليج فارس
انگليس ها نخستين عاملان كاشته شدن اين تخم نفاق بودند زيرا از قديم در صدد بودند كه خليج فارس را تبديل به يك درياي انگليسي كنند. بعدها در دهه 1980 آمريكايي ها هم به پيروي از آنها از تبديل خليج فارس به خليج آمريكايي سخن گفتند. از نظر آمريكايي ها و اروپايي ها اين منطقه «شريان حياتي غرب- در منطقه -استراتژيك غربي- و -حوزه منافع ويژه- است، لذا اگر قادر باشند خليج فارس را به طور مستقيم يا غير مستقيم تحت تسلط خود در مي آورند.
اما واقعيت مطلب اين است كه خليج فارس يك نام كهن تاريخي است كه از بدو تاريخ بر روي اين خليج گذاشته شده است و انگيزه تلاش حساب شده اي كه براي تغيير اين نام به عمل مي آيد جز ايجاد فتنه و اختلاف بين كشورهاي اين منطقه نيست. همچنان كه (ژان ژاك پرين) نويسنده كتاب خليج فارس اعتراف مي كند. «ملل و طوايف بسياري بر كرانه هاي خليج فارس استيلا يافته و فرمانروايي كرده اند ولي روزگارشان سپري شده و منقرض شده اند. تنها قوم پارس است كه با هوش و درايت خود همچنان پا برجا زيسته و ميراث حاكميت خود را تاكنون نگهداري كرده است.-
 

vahid_007_006

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بیایید خلیج فارس را از طریق تاریخ ، مناطق جغرافیا، اقتصاد منطقه، مردم و حیوانات و گیاهانش را بشناسیم یک داستان بسیار جذاب که همیشه

بیایید خلیج فارس را از طریق تاریخ ، مناطق جغرافیا، اقتصاد منطقه، مردم و حیوانات و گیاهانش را بشناسیم یک داستان بسیار جذاب که همیشه

کمی از تاریخ:
خلیج فارس دریای است به همین نام و دارای تاریخچه‌ای رمانتیک. قرارگرفته در جنوب ایران، در سواحل جنوبی اش عربستان سعودی، بهرین، قطر، امارات عربی، و در غرب از کویت و عراق،و از شرق متصل به تنگه هرمز با دریای عمران (با نام قدیمی مکران Makran که نام علمی جغرافیای منطقه بلوچستان می باشد) و نیز مرتبط به اقیانوس هند می باشد.
این منطقه از قرن گذشته به خاطر کشف نفت از موقعیت استراتژیک و ژئوپولیتیک (جغرافیای سیاسی) مهمی برخوردار بوده است.
در طول تاریخ این دریا بسیار حائز اهمیت بوده است، بخصوص در تبادل شرق و غرب، خاورمیانه و مخصوصاً دریای سرخ و خلیج عربی.
از نظر تاریخی باید نکات بسیاری را در نظر گرفت، دریا و خلیج عرب در حقیقت دریای سرخ که بیشترین راه ارتباطی مردم عرب نشین بوده می‌باشد. همانند حجاز ویمن و...
نام خلیج فارس از کلمه فارس کهنام قدیم ایران بوده گرفته شده است. مساحتی برابر 233 هزار کیلومتر مربع را پوشش داده و از عمق عجیبی برابر 100 متر و عمق میانگین 50 متر برخوردار می باشد.
اسم خلیج فارس به خاطر سیاست مبدل به حالت زد وتنشی در چندین سال اخیر شده است.
در واقع از زمانهای بسیار دور بروی نقشه های جهان و همچنین نقشه های اعراب این دریا به نامهای مختلفی خوانده می شده که همه معنی خلیج فارس را داشته است: لاتین (sinous persicous ) یونانی (limen persicous) جغرافیدانان اعراب قرون وسطی (بهر الفارسی) و از قرن بیستم با حمایت انگلیس ها درجهت حفظ منافعشان، در دهه 1970عرب ها به خصوص عربستان سعودی وبدنبال آن کشورهای متحد عربی که نام خلیج فارس را مناسب بر موقعیتشان به نامهای خلیج عربی جابجا می کردند.
این تحریکات بصورت ساده دیگر برای نشان دادن این نژاد، نام گذاری و تحریکات جدید اراده می خواستند، برای اثبات این نژاد، این اسم جدید از طریق سازمان ملل با یک نوشته و به تاریخ 18/8/1994 رد شده به شماره تبصره (94-33-224e) که توجه همه را به این نقطه جذب میکند که برای یادداشت و درج نوشته روی تمام نقشه‌های دنیا نام خلیج فارس باید دقیقاً با تمام حروف برده شود.
ازنظر تاریخی یونانیها اسم این دریا را خلیج فارس نامیدند. قبل از آن بابلی‌ها آن را دریای پایینی، دریای تلخ یا دریای طلوع خورشید می‌نامیدند و در قرن دوم میلادی یک جغرافیدان یونانی به نام (پتولمه) به یک شهری به نام کاتارا روی نقسه کشورهای عربی اشاره می کند، در زمان رومی‌ها ارزش تجارت خلیج فارس به نفع دریای سرخ نزول میکند. باید صبر کنیم تا تسلط این منطقه در بین قرون سوم تا ششم میلادی به دست ساسانی‌ها بیافتد، تا اینکه خلیج فارس دوباره به اوج تبادلات اقتصادی برسد. در قرن سیزدهم مغول‌ها سلطه خودشان را در منطقه اثبات می کنند. یک راه دریای که مارکوپولو از این راه استفاده می کرده و این دریا را به چین مرتبط میکند.
در قرن شانزدهم خلیج فارس به وسیله پرتقالی ها کنترل می شده که در بالاترین قدرت نفوذشان تنگه هرمز را می گیرند.از بحرین تا مسقط و در 1517 قطر را می گیرند(ویرانه‌ها و قلعه‌ها شهادت می دهند) دولت صفویه پرتقالی ها را بیرون می کند و عثمانی‌ها در قطر به سال 1538 مستقر می شوند، قرن نوزدهم انگلیسی‌ها به بهانه جنگ با دزدهای دریای در این منطقه مستقر می شوند و کنترل و نگهداری آن را تا جنگ جهانی دوم به دست داشتنده و پس از آن امارات متحده عربی را به وجود می آورند.
کویت هم یک کشور تحت الحمایت انگلیس از 1899 بود تا اینکه در سال 1961 به استقلال می رسد.
با اینکه عراق هنوز مرزهای کویت را به رسمیت نمی شناسد.
کمی اقتصاد...
اقتصاد خیلی نزدیک به تجارت می باشد از تجارت مروارید گرفته تا تجارت نفت چندین سال گذشته تا اینکه مروارید جایش را با طلای سیاه عوض کرد، تجارت خیلی زود جایش را با برخوردهای سودجویانه، و در این منطقه استراتژیک بیش از پیش خواهان سود ( از شمال اتحاد جماهیر شوروی در زمان خود روسها،از غرب آمریکاییها، اروپاییها و کشورهای اطراف) تا امروزپیدا کرد.
اما چه اتفاقی افتاده؟
کمی مروارید در ابتدا...
مروارید خلیج فارس ا ز 2700 سال پیش شناخته شده‌اند، ما نوشته‌ای نداریم اما روی مجسمه‌ها و سکه‌های قدیمی دیده می‌شوند.
ولی صدف‌های مروارید خلیج فارس بدون شک قدیمی ترین و مهمترین درجهان شناخته شده بودند که هیچ جا در جهان مشابهش وجود ندارد . برای تولید صدف‌های با بالاترین کیفیت که اینها از آبهای کم عمق گرم و مخصوصاً درمجاورت چشمه های آبهای شیرین زیر آب در درون دریا به وجود می آیند.
 

vahid_007_006

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دروغی از آن سوی خلیج فارس
مصاحبه ماهنامه زمانه با پرفسور پیروز مجتهدزاده
به اين موضوع كاري نداريم كه اهميت استراتژيكي خاك بيشتر است يا دريا يا هوا و يا فضا و باز به اين موضوع هم كاري نداريم كه اهميت استراتژيك جزاير سه‌گانه ايران در خليج‌فارس بيشتر يا كمتر شده باشد و يا با ازميان‌رفتن بلوك شرق و همچنين نظامي‌شدن تجهيزات فضائي ديگر ارزش مخاصمات جدي مرزي را نداشته باشد، بلكه موضوع مهم اين است كه بحث بر سر جزاير سه‌گانه ابوموسي و تنب كوچك و بزرگ بخشي از سياست كلي ايران‌زدايي از خليج‌فارس مي‌باشد كه نه‌فقط جنبه نظامي و اقتصادي، بلكه جنبه كاملا قدرتمند فرهنگي دارد. كاستن از حريم مرزي ايران و گرفتن يك پايگاه سوق‌الجيشي از كشور ما كه مي‌تواند بر اثر كوتاهي دستگاه ديپلماسي ما باشد، در درجه اول اتوريته نظام و سابقه تاريخي و فرهنگي ايران را مورد آسيب قرار خواهد داد. در خليج‌فارس صدها جزيره گمنام وجود دارد كه بسياري از مردم ايران و جهان آنها را نمي‌شناسند؛ حال چرا اين سه جزيره كوچك مشهور شده‌اند، دلايلي دارد كه بايد مورد دقت قرار گيرند!
جرياني كه اكنون به‌شكلي هدفمند سعي دارد نام خليج‌فارس را به خليج يا خليج عربي تغيير دهد و موضوع مالكيت ايران بر جزاير سه‌گانه را مشتبه سازد و پولهاي زيادي را به اطلس‌نگاران غربي براي رايج‌كردن عناوين تحريف‌شده جغرافيايي پرداخت مي‌كند، همگي از فروعات چالشهاي غرب و متحدان او با جمهوري اسلامي است. در طي قرنهاي گذشته كه خليج‌فارس كاملا در داخل سرزمين ايران قرار داشت و تمامي بنادر جنوبي آن تابع دولت رسمي و مركزي ايران بودند، همه قدرتهاي جهان مي‌دانستند كه براي انجام فعاليتهاي بازرگاني در جنوب خليج‌فارس مي‌بايست از طريق كنسولگري خود در شيراز يا خرمشهر و يا بندر گمبرون (بندرعباس) با دولت ايران قرارداد منعقد سازند و اين رسم تا اوايل دوران قاجاريه هم معمول بود، اما اين حرف و حديثها و نقشه‌كشيها در حقيقت از زماني آغاز شد كه دولت ايران در اثر تجاوزات روس و انگليس و بي‌كفايتي شاهان قاجار دچار تجزيه و ضعف گرديد و سرزمينهاي شمالي و شمال شرقي ايران طي چند قرارداد تحميلي از ايران جدا گرديد. جنگ جهاني اول و تشكيل پليس جنوب، ايران‌زدايي از خليج‌فارس را بيشتر و گسترده‌تر نمود و دولتهاي دست‌نشانده انگليس در امارات، كويت، عمان، بحرين و عراق پرچمهاي دولتهاي نوظهور خود را بالا بردند. چيزي نمانده بود كه انگلستان با تحت‌الحمايه‌قراردادن شيخ خزعل، خوزستان را هم به‌عنوان يك كشور مستقل عربي اعلام كند و بعد هم بوشهر، لنگه، بندرعباس و در نهايت ايران را به‌كلي از خليج‌فارس دور كند؛ اما اجازه و قدرت چنين اقداماتي را نيافت و سرانجام با خاندان پهلوي كنار آمد. اگر انگليسيها مطامع خود را از طريق پهلويها برآوردني نمي‌ديدند قطعا به تشكيل دولتهاي مستقل در سواحل شمالي خليج‌فارس مي‌پرداختند و با ديپلماسي قايقهاي توپدار متصرفات شرقي خود را توسعه و تثبيت مي‌كردند.
بعد از افول قدرت بريتانيا در دنياي پس از جنگ دوم جهاني و برچيده‌شدن نظام مستعمراتي آنها در شرق، ايران تاحدودي در سواحل جنوبي خود ثبات و آرامش پيدا كرد و حتي براساس دكترين نيكسون و كيسينجر در خليج‌فارس به يك قدرت منطقه‌اي مهم تبديل گرديد. به‌طوري كه شاه به فكر بازگرداندن برخي از مناطق جنوبي خليج‌فارس مانند بحرين به خاك ايران افتاد و حتي براي بحرين دو كرسي در مجلس شوراي ملي در نظر گرفت. اما اين اوضاع و احوال درواقع نه در راستاي صعود و ترقي ايران، بلكه بيشتر در راستاي تامين امنيت انرژي براي غرب و مقابله با توسعه بلوك شرق بود به همين خاطر با وقوع انقلاب اسلامي مجددا ايران از ناحيه همسايگان جنوبي كه هم‌پيمانان امريكا بودند به مخاطره افتاد و سرانجام درگير جنگي طولاني و تمام‌عيار با عراق و هم‌پيمانان عربي و غربي او شد.
امروز نيز همان سياست ايران‌زدائي از خليج‌فارس در دستور كار بلوك‌غرب به رهبري امريكا قرار گرفته و بزرگنمائي مسائل مرزي در خليج‌فارس و سعي در تحريف عناوين جغرافيايي و خلاصه همه اين جار و جنجالها براي گل‌آلودكردن آب خليج‌فارس و ماهيگيري! از آن است.
براي آشنايي بهتر و بيشتر شما خوانندگان عزيز و ارجمند با مسائل قديم و جديد ايران در خليج‌فارس و طرح مسائل امروزين منطقه در راستاي ايران‌زدايي غرب از خليج‌فارس، با دكتر پيروز مجتهدزاده استاد و محقق برجسته جغرافياي سياسي و فعال در مجامع منطقه‌اي و بين‌المللي مربوط به مسائل خليج‌فارس گفت‌وگويي انجام داده‌ايم كه حاصل آن‌ را تقديم شما مي‌نماييم.
دكتر مجتهدزاده پس از اخذ دو مدرك فوق‌ليسانس در زمينه جغرافياي سياسي از دانشگاههاي لندن و منچستر، دكتراي نقش ايران در خليج‌فارس را در سال 1979 از دانشگاه آكسفورد و نيز دكتراي شرق ايران، افغانستان و پاكستان را در سال 1993 از دانشگاه لندن اخذ نمودند. ايشان هم‌اكنون علاوه بر آن‌كه استاد كرسي جغرافياي سياسي در دانشگاه تربيت‌مدرس هستند، به‌عنوان مدير عامل بنياد پژوهشي Uro Sevic لندن و نيز مشاور پژوهشي سازمان ملل متحد فعاليتهاي شايان توجهي را سامان مي‌دهند.
آقاي دكتر مجتهدزاده، با تشكر از جنابعالي كه دعوت ماهنامه زمانه را جهت اين مصاحبه پذيرفتيد، موضوع گفت‌وگوي ما درباره جزاير سه‌گانه تنب بزرگ و كوچك و ابوموسي مي‌باشد. مساله خليج‌فارس و جزاير سه‌گانه به لحاظ مباحث بين‌المللي و نيز در ارتباط با مسائل مربوط به تماميت ارضي كشور ما از اهميت خاصي برخوردار شده و تهديدات و ادعاهايي از سوي دول و يا نهادهاي خارجي ــ اعم از عربي و يا غيرعربي ــ انجام مي‌گيرد كه نمونه اخير آن اقدام نشنال جيوگرافي ( (National Geography در تحريف وقايع و معرفي جزاير مذكور به‌عنوان جزاير اشغال‌شده از سوي ايران مي‌باشد. به‌عنوان سوال نخست از شما مي‌خواهيم كه درخصوص جغرافياي طبيعي و سياسي و نيز جايگاه ژئوپليتيكي اين جزاير توضيح بفرماييد.
O نكته مهم از نظر جغرافيايي درخصوص مساله جزاير تنب و ابوموسي اين است كه در درجه اول موقعيت جغرافيايي اين جزاير در خليج‌فارس دقيقا تبيين شود؛ چون تبليغاتي كه تاكنون عليه مالكيت و حقانيت ايران بر اين سه جزيره، به‌خصوص در غرب، مطرح شده، اين استنباط را ايجاد كرده است كه اين جزاير در نزديكي خاك امارات واقع شده‌اند. حيرت‌انگيز است كه حتي نشريات معتبر اين سوال را مطرح مي‌كنند كه ايران به چه دليل جزاير واقع در نزديكي خاك امارات را تصرف كرده است. لاجرم غرب يا نمي‌داند كه در تشريح جغرافيايي منطقه چه مي‌گويد و يا عمدا حقايق جغرافيايي را تحريف مي‌كند تا بتواند همفكري وسيع‌تري را براي خود دست و پا كند. در حالي‌كه در واقعيت امر، دو جزيره تنب بزرگ و كوچك در نزديكي خاك ايران واقع شده‌اند و فاصله اين دو جزيره با جزيره هرمز از هفت يا هشت مايل بيشتر نمي‌شود، ضمن آن‌كه فاصله آنها با بندر لنگه نيز حدود سي مايل است، حال‌آنكه فاصله جزيره تنب بزرگ با راس الخيمه ــ كه به تحريك انگلستان مدعي جزاير تنب بزرگ و كوچك شده ــ هفتاد مايل مي‌باشد. يعني فاصله تنب بزرگ با راس‌الخيمه دو و نيم تا سه‌برابر فاصله اين جزاير با خاك ايران است و اگر بخواهيم فاصله‌ اين جزاير را با ديگر جزاير ايراني بسنجيم، اين فاصله حتي خيلي كمتر خواهد بود؛ جزيره ابوموسي نيز درست روي خط منصف خليج‌فارس، يعني دقيقا وسط دو ساحل ايراني و عربي واقع شده، و لاجرم حق‌نماييهايي كه درخصوص با وضعيت جغرافيايي اين جزاير در ادعاهاي طرف عرب مطرح شده، يكسره دروغ مي‌باشد و اين وضعيت جغرافيايي نه تنها به ادعاهاي امارات متحده هيچ كمكي نمي‌كند بلكه درواقع حقانيت ايران را به اثبات مي‌رساند.
 

Similar threads

بالا