مشاعرۀ سنّتی

raha

مدیر بازنشسته
نان پاره ز من بستان جان پاره نخواهد شد
آواره عشق ما آواره نخواهد شد ...
 

z.19.P

عضو جدید
خوش اومدی هم مهندس !


دیوانه آن کسی ست که بی عشق سر کند
مجنون منم که لیلا نداشتم

من درد تو را ز دست اسان ندهم / دل بر نکنم ز دوست تا جان ندهم
از دوست به یادگار دردی دارم / کان درد به صد هزار درمان ندهم
 

toprak

عضو جدید
در خود که شکست اینه تکثیر شد ای عشق
تصویر به تصویر به تصویر شد ای عشق
 

meddler

عضو جدید
کاربر ممتاز
شعر بود دوست عزیزم. جدی که نگفتم :gol:


با م میگم چون گفتی چشم!

من از بیگانگان هرگز ننالم

که با من هر چه کرد آن آشنا کرد


در زمین ریشه گرفتم که سر افراز شوم
با تو خشکیدم و لطف تبری میخواهم
 

lighthearted

عضو جدید
کاربر ممتاز
یا رب از کرده به لطف تو پناه آوردیم

به امید کرمت ، روی به راه آوردیم
 

lighthearted

عضو جدید
کاربر ممتاز
روزها فکر منم این است و همه شب سخنم
که چرا غافل از احوال دل خویشتنم
 

lighthearted

عضو جدید
کاربر ممتاز
ز آه دل مظلوم ،اگر رسم ستم سوخت
زآن بود ، که هر شعله آهی شرری داشت
 

Narges *

عضو جدید
تو میگویی بلای جان عاشق
شب هجران و غم های فراغ است
ولی چشمان بی تاب تو گوید
بلای جان عاشق اشتیاق است
 

meddler

عضو جدید
کاربر ممتاز


خدا تو را از خاک آفرید
تا بعد از باران
تَنَ‌ت، مُهری باشد
برای سجده لب‌هایم …
 

meddler

عضو جدید
کاربر ممتاز
تو کمان گرفته و کمین که زنی به تیرم و من غمین
همه ی غمم بود از همین که خدا نکرده اشتباه کنی:biggrin::heart:


تو کمان گرفته و در کمین که زنی به تیرم و من غمین
همه ی غمم بود از همین که خدا نکرده خطا کنی




یک روز دوست پشت در خانه اش نوشت :
ما خسته ایم دیدن مهمان برای بعد !
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا